گزارش نامه 261 نیمه آبان 1401

   الیاس (بخش دوم) 

   گفتم مردم مارکده سیدممرضا را مردی نیک ­نفس و نیک ­خواه می ­پنداشتند دلیل اول این بود که مردم او را در تحلیل نهایی جانشین و نماینده پیامبر در مارکده می ­پنداشتند که دستورات خدا را به مردم ابلاغ می ­کند و دلیل دوم برخورد خوب و مهربانانه او با مردم بود به علاوه کمک ­های او در نجف­ آباد به مردم مارکده این نظر را که؛ سید ممرضا مردی نیک ­نفس و نیک­ خواه است را؛ تقویت می­ کرد. مردم مارکده برای داد و ستد و نیز معالجه بیماری ­های خود به نجف ­آباد و اصفهان می­ رفتند و در هر مسافرت ناگزیر یکی، دو، سه شب باید در نجف ­آباد اتراق می­ کردند که برای اتراق خانه و مکان  نیاز بود سیدممرضا به این نیاز پاسخ گفت خانه ­ای کوچک در کنار خانه مسکونی خود خرید مختصر جُل و پلاس زیر انداز، کرسی و لحاف و وسایل غذا و چای خوری فراهم کرد و در اختیار مردم گذاشت مردم به این خانه، خلوت سیدممرضا و به طور خلاصه خلوت می­ گفتند مسافران ده مارکده، قوچان و گرم ­دره رایگان شب­ ها در این محل اتراق می­ کردند که در آن زمان خدمت بزرگی به مردم بود. بعضی­ از بیماران مراجعه کننده به پزشک در نجف­ آباد و اصفهان هم بر اثر بیماری سخت، همانجا فوت می­ کردند آخوند سیدممرضا در کفن و دفن فرد فوت شده، به بازماندگان کمک شایانی می­ کرد.    

    ولی در شب عاشورای سال 1348 در پایان روضه خوانی آخوند سیدممرضا، علاوه بر اجرای برنامه چراغ ­الله، برنامه صورت برداری از قول کمک­ های مردمی به بازسازی مسجد هم در پیش بود که قرار بود بلا فاصله بعد از چراغ ­الله، این صورت برداری انجام گیرد. آخوند سیدممرضا از همان روزهای اول ماه محرم که به مارکده آمده بود در برخورد با هر یک از مردان با نفوذ و نیز در هر جمعی که قرار می ­گرفت و همچنین در طول 9 شب گذشته روی منبر توی مسجد با بیان این جمله که؛ ساختمان این مسجد برای 150 سال قبل مارکده مناسب بود ولی امروز در شان روستایی مانند مارکده نیست، ضرورت بازسازی مسجد را گوشزد و می ­افزود: آمادگی داشته باشید تا شب عاشورا که همه در مسجد حاضر هستند با صورت برداری از اعلام کمک ­ها، بودجه بازسازی مسجد را تامین­ کنیم، در شب عاشورا هر آدمی هر مبلغی که می ­تواند کمک به بازسازی مسجد کند، اعلام ­نماید، و ما میزان کمک ها را یادداشت می­ کنیم تا ببینیم چقدر بودجه خواهیم داشت اگر بودجه کافی بود دست بکار تخریب و بازسازی می ­شویم.

    چرا این زمان برای بازسازی مسجد انتخاب شده بود؟ حدود 5 سال قبل یعنی سال 1344 صنعت قالی ­بافی توی روستای مارکده آغاز و به سرعت گسترش یافت حالا توی بیشتر خانه ­ها کارگاه قالی ­بافی دایر شده و همه ­ی دختران ده و نیز بیشتر پسران و زنان مشغول بافتن قالی هستند. صنعت بافت قالی درآمدی افزون بر تولیدات کشاورزی و دامداری سنتی، به درآمد خانوارها افزوده است. به دنبال این افزایش درآمد، مردم غذای بهتری فراهم ­کردند، پوشاک مناسب تری خریدند وسایل خانه­ ی خود را نو کردند و به مسافرت­ های زیارتی ­رفتند و حالا که دغدغه غذا و پوشاک را نداشتند و هر یک حداقل یک مسافرت زیارتی رفته و سیاحت و زیارتی کرده بودند آخوند سیدممرضا فضا را مناسب و مساعد دید و در صدد بازسازی مسجد روستا بر آمد و مردم هم بدون چون و چرا پیشنهاد آقا، مبنی بر تخریب مسجد قدیمی و بازسازی آن را پذیرفتند دلیل پذیرفتن بدون چون و چرا این بود که او را عقل کل می ­پنداشتند که خیر و صلاح آنها را از خودشان بهتر می ­داند.

    سال 1338 از طرف دولت وقت فردی با عنوان دهدار به مارکده فرستاده شد مهمترین دغدغه دهدار دوشی کردن حمام عمومی بود که خزینه­ داشت و همه­ ی مردم توی آب خزینه می ­رفتند مردم به درخواست او پاسخ مثبت ندادند بعد سال 1342 سپاهیان دانش فرستاده شد تمام سپاهیان دانش که به مارکده می ­آمدند توصیه داشتند و از بزرگان ده درخواست می ­کردند حمام را دوشی کنند ولی بزرگان و مسئولان ده پاسخ مثبتی به این درخواست ­ها نمی ­دادند این درخواست­ ها تا سال 1353 از طرف سپاهیان دانش که به مارکده می ­آمدند ادامه داشت در سال 1353 به زور دولتیان اقدام به دوشی کردن حمام کردند یعنی مردم مارکده 15 سال در مقابل درخوست دوشی کردن حمام مقاومت کردند ولی در سال 1348 بدون کوچکترین مخالفت و مقاومتی به پیشنهاد سیدممرضا مبنی بر بازسازی مسجد پاسخ مثبت دادند و همکاری هم کردند حال من و شما پس از گذشت چندین دهه می ­توانیم به ضرورت بازسازی حمام از خزینه به دوشی و نیز بازسازی مسجد از خشت و گلی و تیر چوبی به آجر و تیرآهن پی ببریم و با مقایسه واکنش و پاسخ مردم به این دو اتفاق و رویداد، میزان عقل و خِرد مردم آن روز ده مارکده را ارزیابی کنیم.  

     ساختمان اولیه مسجد مارکده در دو طبقه و سه دهنه ساخته شده بود که از طبقه زیرین هنگامی که ماه محرم در فصل زمستان و سرما قرار داشت استفاده می ­کردند و در فصل ­هایی که هوا مناسب بود اجتماعات در طبقه بالا برگزار می ­شد. بعد در سمت غرب ساختمان قدیمی نیز یک دهانه ساختمان دو طبقه یه شکل و شمایل همان سه دهانه قدیمی با یک راه پله اختصاصی توسط فردی به نام حاج طالب ساخته و به ساختمان قدیمی افزوده شد که به شبستان هش ­(تلفظ محلی از حج) طالب معروف بود. بعدها در سمت شرق مسجد یک دهانه دو طبقه توسط عموم مردم ساخته و متصل به ساختمان قدیمی شد که طبقه زیرین آن دکان بود و اجاره داده می­ شد و طبقه بالا  به آن سه دهنه قدیمی ساختمان راه داشت که به آن قهوه خانه گفته می ­شد،

  حالا در این تاریخ یعنی سال 1348 مردم مارکده بنا بر توصیه آخوند سیدممرضا تصمیم گرفته بودند مسجد خشت و گلی  که با تیر چوبی پوشانده شده بود را تخریب و مسجدی با آجر و تیرِ آهنی بسازند. پیشنهاد دهنده بازسازی مسجد سید ممرضا بود و مدیریت اجرا را هم آقای خجسته به عهده داشت. دو سه نفر دیگر از مردم هم در کنار این دو نفر بودند ولی نقشی نداشتند تصمیم­ گیرنده ­ی اصلی همان سیدممرضا و کارگزار او هم آقای خجسته بود.

    سیدممرضا در همین راستا با حاج محمد، فرد ثروتمند مارکده جداگانه گفت و­گو و اصرار بر کمک خیلی بزرگ یعنی هزار تومان کرده بود ولی حاج محمد در مقابل اصرار و فشار سیدممرضا، با تاکید گفته بود: پرداخت این مبلغ در توانش نیست در نهایت می ­تواند 300 تومان به بازسازی مسجد کمک کند. سیدممرضا وقتی مقاومت حاج محمد را می ­بیند از او می­ خواهد؛ دروغ مصلحت آمیز بگوید که ثوابش کمتر از راستگویی نیست و آن اینکه به عنوان بزرگ و حاجی آبادی اولین نفر توی مردم کمک خود را پانصد تومان اعلام کند ولی در عمل همان سیصد تومان را بپردازد تا رقابت ایجاد شود و سطح کمک ­ها بالا باشد حاج محمد این شرط سیدممرضا را می­پذیرد و قول می­دهد چنین کند.

ادامه دارد

محمدعلی شاهسون مارکده  09132855112