گزارش نامه 285 اول بهمن 1402

      قصه مرادعلی (بخش هفتم)       در همین حین، من چند اصله درخت زردآلو و آلوچه که نیمه خشک (برقی) شده بودند و دیگر بار نمی ­دادند را بریده بودم. کدخدا کرمی، این درختان بریده شده را بهانه قرار داد و به آقای حسن علامی گفت: « تو هم مقابله به مثل بکن، شکایتی با […]

ادامه مطلب...

گزارش نامه 284 نیمه دی ماه 1402

   قصه مرادعلی(بخش ششم)       هم مالکان و هم آقای حسینی مامور اداره کشاورزی، شب هم در همان ساختمان مزرعه­ ی قارا آغاج ماندند. صبح روز بعد، آقای براتی راننده ماشین اداره کشاورزی و نیز آقای حسینی مامور اداره، کنار رودخانه رفته بودند. آقای براتی من را صدا کرد، نزد آنها رفتم. آقای حسینی دست […]

ادامه مطلب...