آخرین مطالب وب سایت روستای مارکده
گزارش نامه 309 اول بهمن ماه 1403
الیاس (بخش چهارم) آقای خجسته که اکنون در نبود سیدممرضا نقش او را ایفا می کرد با اینکه ساکن مارکده بود ولی اصالتا مارکده ای نبود و زاده یکی از روستاهای پایین دست یعنی روستای قراباغ بود. حدود سی چهل سال قبل که نو جوانکی تنها بود و پدر و مادرش فوت کرده بودند به […]
گزارش نامه 308 نیمه دی ماه 1403
الیاس (بخش سوم ) سال 1338 شمسی از طرف دولت وقت، فردی به نام اسکندر احمدی، که گفته می شد؛ اصالتا از مردم داران است و تا کلاس چهارم درس خوانده، با عنوان دهدار به مارکده فرستاده شد. یکی از ماموریت های دهدار در طول دو سال ماموریت خود در مارکده، آگاه کردن […]
گزارش نامه 307 اول دی ماه 1403
الیاس (بخش دوم) مردم مارکده یک دست سنتی، عموما بی سواد و دانش بودند به همین دلیل آخوندها را افراد دانا، عالم به امور جهان و خیرخواه خود می پنداشتند و برای انها قداستی هم قائل بودند به همین جهت، بدون اینکه بر زبان بیاورند، در باور و نیز در عمل، خود را […]
گزارش نامه 306 نیمه آذرماه 1403
الیاس (بخش اول) به احتمال زیاد سال 1348 بود، در شب عاشورا، همه ی مردمِ روستای مارکده، زن و مرد، کوچک و بزرگ، به منظور شرکت در مراسم عزاداری امام حسین، در شبستان طبقه دوم مسجد روستا، جمع شده بودند. آخوند، سید ممرضا (گویش محلی از محمدرضا) روضه ی شهید شدن امام حسین […]