جارچی مارکده شماره 55-اول مردادماه 90

من از بی­نوایی نیم روی­زرد

خشت اول: در چند سال گذشته، مطالعات متعددی در مورد تجزیه و تحلیل موقعیت زنان در سطوح منطقه­ای، ملی، میزان اشتغال آنان و عوامل بازدارنده فعالیت زنان، نگرش­ها و تمایلات زنان و نقش زنان در توسعه انجام شده است که سعی در آماده سازی افکار عمومی ملت­ها، سیاست­گذاران و برنامه ریزان جهت حل مشکلات مربوط به دست­یابی زنان به اشتغال بیشتر را داشته است. از آنجایی که در بررسی عوامل مؤثر در توسعه اقتصادی اجتماعی کشورها، توجه به نیروی انسانی و تخصص مطرح است لذا سخن از اشتغال زن و رابطه آن با توسعه نیز امری ضروری است با توجه به اینکه نیمی از جمعیت کل جهان را زنان تشکیل می­دهند و دوسوم ساعات کار انجام شده توسط زنان صورت می­پذیرد تنها یک­دهم درآمد جهان و فقط یک­صدم مالکیت اموال و دارایی­های جهان به زنان اختصاص یافته است. بنابراین با وجود نابرابری برای زنان که در تمامی جوامع کم و بیش وجود دارد در برخی از سازمان­های جهانی در چند سال اخیر به این مسئله بیشتر توجه شده و در برنامه ریزی­های خُرد و کلان اقتصادی و اجتماعی سازمان­های مختلف جهانی قرار گرفته است. نرخ مشارکت زنان در ایران در سال 1375 حدود 40 درصد بوده که جمعیت دو میلیون نفری زنان در اشتغال را نشان می­دهد. ولی نرخ مشارکت مردان در همان زمان 60 درصد بوده که شامل جمعیت 14 میلیونی مردان در اشتغال است. این آمار نشان می­دهد که فقط دو میلیون نفر از 16 میلیون نفر از کل جمعیت فعال و شاغل در ایران را زنان تشکیل داده­اند که حاکی از سهم بسیار ناچیز زنان در اشتغال بوده است.

شاخص­ توسعه انسانی برای زنان در کشور­های توسعه یافته 80 درصد، در کشورهای توسعه نیافته 60 درصد مردان و در ایران شاخص، 60 درصد مردان است. بررسی علل این تفاوت در کشورهای توسعه نیافته نشان می­دهد که در کشورهای توسعه یافته بیشتر این تفاوت ناشی از اشتغال و سطح دستمزدهاست در حالی که در کشور­های توسعه نیافته علاوه بر تفاوت­های مربوط به بازار کار تفاوت در تعلیم و تربیت بهداشت و تغذیه نیز

به چشم می­خورد.

برخی از مسائل و مشکلات اشتغال زنان، موانع توسعه­ای است که به ساختار کشورها مربوط می­شود و بخشی از آن موانع غیر توسعه­ای و غیر ساختاری می­باشد. از موانع توسعه­ای موانع اجتماعی فرهنگی اقتصادی را می­توان نام برد و موانع غیر توسعه­ای نیز به ویژگی­های شخصیتی و فیزیولوژیکی زنان باز می­گردد.

خشت دوم: شاید اگر من هر صبح شاهد حرکت تعداد زیادی از زنان کارگر در ناحیه صنعتی شهرکرد برای رسیدن به کارخانه­ها نبودم و هر عصر صورت­های سرما خورده و دستان قرمزی که ناشی از کار روزانه و طاقت­فرسا است را نمی­دیدم هرگز به این موضوع حتا فکر هم نمی­کردم. بیشتر این زنان در واحدهای بسته­بندی مواد غذایی، مرغ، گوشت و ماهی در حال فعالیت­اند که لازمه کار آنان ایستادن­های طولانی مدت تحمل سرما و گاهی حمل بارهایی خارج از توان زنانه است ساعت کاری این زنان از ساعت 7 صبح آغاز می­شود و کارفرما تا هر زمان که بخواهد آنان را برای کار نگه می­دارد این زنان هیچ سرویس رفت و آمدی به کارخانه  ندارند و با هزینه خودشان باید رفت و آمد کنند. در میان این کارگران از دختران ده دوازده ساله تا زنان سالخورده وجود دارد شاید کارگران واحدهای نساجی وضع­شان از این هم بدتر باشد چرا که بدون وجود شرایط ایمنی کار مجبور به ادامه کار هستند و بسیاری مشکلات تنفسی پیدا می­کنند.

بسیاری از این زنان و دختران یا از روستاها به شهرک­های اطراف شهر آمده­اند یا در اثر از دست دادن سرپرست خانواده و یا اعتیاد و معلولیت پدر یا همسر مجبور به کار هستند این اجبار به کار باعث سوء استفاده کارفرمایان از این موضوع می­شود کسی نمی­تواند اعتراضی بکند چرا که آنقدر نیروی خواهان کار وجود دارد که بتوان سالانه چندین بار همه نیروها را اخراج کرد هیچ پوشش بیمه­ای این نیروی کار را در بر نمی­گیرد و چنانچه کسی شکایتی به بیمه ارائه کند هیچ قرارداد قابل اعتنایی وجود ندارد و حتما نیروی شاکی اخراج خواهد شد قسمت دردناک ماجرا دستمزد ناچیز این کارگران است که بیشتر به برده داری نوین شبیه است تا کار و فعالیت اقتصادی برای یک کارگر زن از صبح تا عصر و گاهی تا پاسی از شب شش­ هزارتومان پرداخت می­شود. که حداقل بیست درصد از آن باید صرف رفت و آمد شود. گاهی این واحدها مشکلات مالی و شرایط بازار را دلیل این پرداخت­ها اعلام می­کنند اما واقعیت این است که حتا در شرایط مطلوب بازار هم بهبودی در وضعیت کارگران صورت نمی­پذیرد و بسیاری از این واحدها در حال گسترش واحد خود هستند پس این استثمار ناشی از کمبود کار مناسب و فقر موجود در این طبقه است از سویی دیگر نهادهای نظارتی نظارت دقیقی بر این کارگاه­ها ندارند و شاید نمی­توانند داشته باشند چرا که با فشار بر این کارگاه­ها کارفرما به سمت قراردادهای صوری و آمار غلط خواهد رفت اما باز می­تواند اهرم خوبی برای حفظ برخی حقوق کارگران باشد جدای از این مشکلات ضربه روحی شدیدی که به این زنان و دختران وارد می­شود و تحقیر فراوانی که به شخصیت­شان اعمال می­شود عقده­ها و حقارت، خودکم­بینی و بیماری­های روانی زنان را در آنها ایجاد می­کند که با هیچ چیز قابل جبران نیست در مواردی نیز انتظارات و آزارهای خارج از عرفی که در این محیط­ها وجود دارد کار را همراه با شکنجه همراه می­سازد. من امروز میهمان جشن شرکت­های نمونه کارآفرین استان هستم کاش هزینه این جنش را صرف بازدید از این واحدها می­کردند حتما ما خوشحال تر بودیم.      مهدی عرب تیرماه 90

حرف­های مردم

شما اعضا هیات­مدیره شرکت تعاونی نگین با آوردن عضو علی­البدل به عضویت اصلی، یک دهان کجی به مردم کرده­اید زیرا مردم رای داده و 5 نفر عضو اصلی انتخاب کرده­اند چه ضرورت داشته که عضو هیات­مدیره برای پذیرش سمت مدیرعاملی استعفا دهد؟ می­توانست هم عضو هیات­مدیره باشد و هم سمت مدیرعاملی را بپذیرد. درست است که عضو علی­البدل از نظر تعداد آرا ایشان است ولی در صورت جلسه تنظیمی به پیشنهاد خود ایشان نفر بعدی عضو علی­البدل قید گردید و به امضا هیات رئیسه جلسه رسید برابر صورت جلسه که یک سند رسمی است فرد دیگری عضو علی­البدل بوده است توضیح دهید صورت جلسه را چه­کار خواهید کرد؟

  تونل گلاب (قسمت دوم)

آنگاه آقای مهندس عنابستانی استاندار گفت: گزارش کاملی از وضعیت استان آماده کرده ­بودم که در این جلسه خدمت آقای مهندس عطارزاده عرض کنم ولی قبل از اینکه به این جلسه بیاییم حدود یک­ربع ساعت فرصت پیش­آمد و من بعضی از مطالب را خدمت ایشان گفتم و در اینجا دوستان از جمله دکتر صمدی نکات زیاد و خوبی را بیان کردند من دیگر نیازی نمی­بینم که آن گزارش را بخوانم ولی نکاتی کلی را خواهم گفت. تقریبا سطح آب همه­ی دشت­ها منفی است. وقتی ما سال زراعی 89-90 را  شروع کردیم سه­سال قبل از آن هم خشک­سالی بسیار شدید داشتیم. در این سه سال ما 88 درصد کمبود آب و بارش به نسبت دوره قبل داشتیم و سال زراعی 89-90 هم به نسبت سال قبل آن که سال خشک بوده ما 34 درصد کمبود آب و بارش داشتیم. یعنی وضعیت بارش توی استان این­گونه بوده است. به لحاظ تغییر شرایط اقلیمی­ نوع بارش از برف به باران تغییر یافته و تاثیرات عمیقی بر میزان آب گذاشته است. امسال یک پدیده دیگری هم داشتیم و آن گرم­شدن زودهنگام هوا بود که باعث شد به سرعت برف­ها آب شوند و نتیه­اش این بود که میزان و مقدار آب کم باشد این شرایط را ما الان داریم. سال 90 را ما با یک هجمه تبلیغاتی و رسانه­ای بسیار عظیم از استان هم­جوار آغاز کردیم که من نفهمیدم چرا؟ بی­گمان دوستان استان همجوار ما خشک­سالی را می­دانند و آمار و اعداد ارقام خشک سالی را هم می­دانند برابر آمار بارش استان در جدول ردیف 26 در کشور است آیا استان همجوار می­خواهد بگوید این­ها را نمی­داند؟ که یک فضای تبلیغاتی عظیم رسانه­ای در حوزه­های مختلف بوجود آورده­ است؟ که هرگاه من پیچ تلویزیون را باز می­کنیم کف خشک زاینده­رود را نشان می­دهند؟ من به رئیس صدا و سیما گفتم: از قسمت­های مختلف زاینده­رود فیلم تهیه کن و نشان بده که، زاینده رود از کجا خشک شده است. شما وقتی به پل زمانخان که تقریبا نزدیک به قسمت انتهایی استان ما هست بروید خواهید دید که آب فوران می­زند و می­رود  کجا می­رود؟ که خشک می­شود؟ نمی­دانم. چرا خشکی زاینده­رود را مرتب توی کانال­های تلویزیون نشان می­دهند و هریک از مسئولان هم سبیل به سبیل در کنار هم می­نشینند و مصاحبه می­کنند.  هم فشار خشک­سالی روی مردم استان ما هست و هم فشار روانی که مسئولان استان همجوار بوجود می­آورند. این یک روش جوانمردانه نیست که 800 تا دستگاه تراکتور به منظور تبلیغات و فشار روانی راه انداخته­اند و توی شهر اصفهان برده­اند آنگاه مسئولانش می­گویند ما اطلاع نداشتیم. این غیر قابل باور است. برای مثال چند روز قبل در این استان تصمیم گرفته می­شود برای اعتراض به تونل گلاب یک تجمعی در روستای گرم­دره تشکیل گردد  از 10 روز قبلش به من خبر می­رسید و از چند روز قبلش هم از تمام جزئیاتش مطلع شدم. آنگاه چطور 800 تا تراکتور بسیج می­شود و توی شهر می­آیند و کسی اطلاع نداشته باشد که جلوش را بگیرد؟ با اطمینان می­گویم قصدشان این بوده که برای ما فضا سازی کنند و تمام کاسه و کوزه­ها را سرِ چهارمحال و بختیاری بشکنند. این یک روش جوان­مردی و تعامل نیست این بوده که مردم ما صبرشان تمام شده است. من وقتی توی مردم استان می­روم گریه­ام می­گیرد مردم امسال نتوانستند یک دانه گندم دیم برداشت کنند آقا کشاورزی و صنعت به کنار ما تشنه­مان است آب خوردن به ما بدهید. این فشار خشکی و خشک­سالی از طرفی و آن فشار روانی و تبلیغاتی که استان همسایه بر علیه ما راه انداخته منجر به این شرایط که اکنون می­بینید شده است. و این یک امر طبیعی است اگر این­ واکنش نمی­شد غیر منطقی بود. شما هی توی سر مردم می­زنید و باز انتظار دارید آرام باشند. مردم ما انقلاب کردند که آزاد باشند و بتوانند حرفشان را بزنند. درست نیست که این­گونه با مردم رفتار کنیم. احساس من این هست که طرح­هایی در زمینه­ی آب  بسیار زیادی در دولت نهم و دهم در استان شروع شده که جای تقدیر دارد ولی عده­ای کم از آنها تا کنون به نتیجه رسیده است. می­پرسم چرا کارها کند پیش می­رود؟ طرح انتقال آب سبزکوه به چغاخور چندین سال است که مطالعه می­شود و اجرایی نشده است. سال گذشته من فشار بر مهندس صیادی آوردم و گفتم کار اجرایی و عملی این طرح باید آغاز گردد. این طرح 110 میلیاردتومان برآورد هزینه شده که سال گذشته با یک میلیاردتومان آغاز گردید. از آقای عطارزاده می­پرسم اگر به همین شیوه سالی یک میلیارد تومان به این طرح اختصاص دهند 110 سال دیگر این طرح به اتمام خواهد رسید این­گونه که نمی­شود طرح­های استان را اجرا نمود. می­پرسم بودجه­ای که برای تونل گلاب اختصاص داده شده به همین شیوه­ی بودجه طرح آبرسانی سبزکوه به چغاخور بوده است؟ تونل گلاب دو سه ساله تمام شده است ولی طرح سبزکوه به چغاخور همینطور مانده است.  من بارها گفته­ام هیچکس مخالف انتقال آب نیست همه به انتقال آب هم کمک خواهند نمود ولی مردم این استان را هم به حساب بیاورید. آب از این استان یکبار با لوله به یزد برده شده اکنون قرار است لوله دومش هم برده شود آنگاه در اینجا مردم تشنه­اند ما در استان 28 شهر داریم همه­ی آنها از چاه آب­شان تامین می­شود که این منطقی نیست. بیش از 200 روستا را در استان با تانکر آب­رسانی می­شود. در طول یک سال که من استاندار بوده­ام 6 بار برای پیگیری انتقال آبِ بن – بروجن که، در سفر دوم و سوم رئیس جمهور مصوب شده و قرار بوده سال 90 اجرا گردد، نزد وزیر نیرو رفتم در همین مرتبه آخر در دفتر وزیر با کارشناس مربوطه تلفنی صحبت کردند که به صراحت به وزیر گفت: من به این طرح آب تخصیص نمی­دهم. وقتی هیات دولت به استان می­آید و کاری را که از قبل کارشناسی شده مصوب می­کند یک کارشناس یک وزارت­خانه نمی­خواهد اجرا کند. این طرح آب  11 شهر  را تامین می­کند من درخواست می­کنم بودجه برای اجرایی شدنش لحاظ گردد. ببینید برای طرح بهشت­آباد هیچ مطالعه جایگزین نشده و اجرا می­شود ولی در طرح آب رسانی بن – بروجن روی چندین طرح جایگزین مطالعه شده همه­شان نتیجه نداده است. در طرح بهشت­آباد 580 متر مکعب آب به اصفهان و کرمان و یزد تخصیص داده شده است. خوب 200 متر  از این مقدار را به طرح­های استان چهارمحال و بختیاری تخصیص بدهید چه می­شود؟ ما تجربه عملی پی­آمدهای تلخ تونل را داریم که باعث خشک شدن چشمه­ها می­شود آدم عاقل از یک سوراخ دوبار گزیده نمی­شود تونل جایی زده می­شود که راهی دیگر برای انتقال آب نباشد. ولی با وجود راه­های جایگزین اصرار هست که با حفر 70 کیلومتر تونل آب از این طریق انتقال داده شود. این روش انتقال آب از طریق تونل موجب خشک شدن تمام دشت­های استان می­شود و مردم را به خاک سیاه می­نشانید نمی­دانم چرا اینقدر اصرار بر انتقال آب از طریق تونل هست. من دیروز با معاون اول رئیس جمهور صحبت می­کردم و یگ گزارشی از وضعیت بحرانی آب و نگرانی مردم دادم که گفت اینها را به ما نگفته­اند. من یک نامه در چند صفحه در تاریخ 21/6/89 به آقای نامجو وزیر نیرو نوشته­ام و تمام اشکالات مختلف طرح بهشت­آباد را برایش توضیح دادم در پایان نامه درخواست کرده­ام تا دغدغه­های جدی و واقعی کارشناسان و مردم استان مرتفع نگردد به هیچ وجه اجازه اجرای این طرح را نخواهیم داد.  تا کنون که 9 ماه گذشته یک نفر نگفته تو چه می­گویی؟ حرف حسابت چیست؟ من همینجا مجددا با همه احترامی که برای مسئولان دارم یک بار دیگر اعلام می­کنم اگر این دغدغه­های ما که در نامه ذکر شده رفع نگردد ما اجازه کار نخواهیم داد. برابر موافقت­نامه هیات وزیران من نماینده تام­الاختیار وزیر نیرو در استان هستم هنوز هم این موافت نامه لغو نشده است (یکی از حضار شنبه لغوش می­کنند ) من به عنوان مدیر استان دغدغه­های مردم را انعکاس داده­ام انتظار هست مسئولی رسیدگی کند  چرا کسی توجهی به دغدغه­های مردم که انعکاس یافته نمی­اندازد؟ ( یکی از حضار چون سرزمین فراموش شده است) رئیس جمهور در سفر سوم در حضور وزیر نیرو به من تاکید کردند و نیز وزیر نیرو در حضور نمایندگان مجلس تاکید نمودند اگر این طرح­های آب­رسانی، طرح­های استانی است خوب استان اداره آب منطقه­ای مستقلی دارد و باید اجرایش کند. حال اگر می­گویید توان آب منطقه­ای استان ما کم است خوب توانش را بالا ببرید ما طرح­ها را اجرا و آب را تحویل می­دهیم. اگر طرح­ها ملی است وزارت نیرو از طریق مناقصه به پیمانکار واگذار کند و اجرا نماید چرا در استانِ من، استان دیگری دارد طرح اجرا می­کند؟ من که نمی­توانم با مدیر آب استان دیگری کلنجار بروم اکنون آقای طُرفه مدیرکل آب منطقه­ای اصفهان اینجا نشسته است ایشان درباره کارش به من که پاسخگو نیست. مدیر آب استان من آقای عباسی است طر­های توی استان من را بدهید ایشان اجرا کند مسئولیت حسن اجرای کار هم با من خواهد بود. آقای وزیر نیرو گفتند که هیچ استانی حق ندارد برود در استان چهارمحال و بختیاری طرح اجرا کند آقای رئیس جمهور هم بر این امر تاکید نمود ولی بازهم ما می­بینیم استان همجوار ما در استان ما فعالیت دارد. من نمی­فهمم یعنی چه؟ موضوع بعدی مدیریت نیروگاه کوهرنگ است مصوبه سفر داریم آقای عطارزاده شما هم صورتجلسه کرده­اید این مدیریت باید به استان ما داده شود. استدلال می­کنند چون شما در نیروگاه ذی­نفع نیستید کار را خوب انجام نخواهید داد. می­گویم این­گونه نیست مگر استان ما از اجرای کارون 4  نفعی برد؟ مگر استان ما از ایجاد سدهای نیروگاهی نفعی دارد؟ اینها نفع­شان برای کشور است اما ما با تمام قوا به اجرای این طرح­ها کمک می­کنیم. مردمان یزد اصفهان و کرمان برادران ما هستند ما به طرح­های انتقال آب به این استان­ها با جان و دل کمک خواهیم کرد. مدیریت نیروگاه 4 کارون را که به زودی راه اندازی خواهد شد هم به استان ما واگذار کنید. تا 30 سال آینده 70 درصد سدهای بزرگ کشور در استان چهارمحال و بختیاری ساخته خواهد شد. این سدها نیاز به آبخیزداری بالا دست دارد ما تغییر اقلیمی داریم که بارش ما از برف به باران تبدیل شده و این باران خاک را می­شوید و به پشت سدها می­برد یک خواسته­ی منطقی ما داریم ما می­گوییم دو درصد از درآمد حاصل از این سدها به استان ما بدهید تا هزینه آبخیزداری در بالادست سدها کنیم. همین خواسته­ی ما توی کرخه اجرا می­شود. این خواسته­ی ما غیر منطقی نیست. آقای رضازاده مدیر آب­نیرو چندین سد در حال مطالعه و یکی دوتا سد در حال اجرا در استان ما دارد ولی دفترش در اصفهان است. چرا؟ آقای وزیر دوبار دستور داده­اند که آقای رضازاده دفترت را ببر چهارمحال و بختیاری، ولی اجرا نشده است. ما درباره تونل گلاب دغدغه داریم این دغدغه­ها واقعی است طرح تونل گلاب را اصفهان اجرا می­کند ولی تمام اثرات تخریبی زیست محیطی­اش در استان ما است کسی از مدیر کل محیط زیست استان ما نپرسیده آیا اجرای این طرح اثر تخریبی دارد یا نه؟ آقای طرفه اگر طرح تونل گلاب گزارش زیست محیطی دارد به من بگویید طرح تونل گلاب باعث خواهد شد که چندین کیلومتر در استان من آب قطع شود آنگاه از ما هیچ پرسشی نمی­شود. الان طرح بهشت­آباد دنبال ردیف اجرایی­اش است ولی هنوز کسی نظر مدیرکل محیط­زیست من را نپرسیده؟ من به آقای محمدی­زاده مدیرکل محیط­زیست استان گفتم در این باره مسئولی، و خواسته­ام که گزارشش را بدهد. می­پرسم چرا کسی نظر مدیرکل محیط­زیست من را درباره اجرای طرح­های انتقال و اثرات تخریبی آن نمی­پرسد؟ من اگر تا صبح هم سخن بگویم سینه­ام از این دغدغه­ها خالی نمی­شود اینجا فرصتی مناسب پیش­آمد گفتم. رهبر معظم انقلاب در تشریح سال اقتصادی توصیه به 10 درصد صرفه­جویی در آب داشتند و رئیس جمهور همین امروز هم توصیه به 10 تا 20 درصد صرفه جویی آب نمودند. من با توجه به فرمایش این دو بزرگوار می­گویم اصفهان در سال 6 میلیارد و ششصد میلیون متر مکعب مصرف آب دارد. اگر 10 درصد صرفه جویی کند می­شود ششصد و شصت میلیون متر مکعب. دیگر نه نیازی به بهشت­آباد دارد و نه تونل گلاب و نه نیازی به تونل سوم کوهرنگ. میلیاردها میلیارد پول را سال­هاست برای تونل سوم کوهرنگ هزینه می­کنیم که 230 میلیون متر مکعب آب را به این طرف بیاوریم چرا این میلیاردها میلیارد را هزینه تغییر کشت و صرفه­جویی در مصرف آب با بکار بردن شیوه قطره­­ای در استان اصفهان نمی­کنند؟ که دیگر برنج نکارند؟ چرا صنایع را مدرنیزه نمی­کنند که نیاز کمتری به آب داشته باشند؟ ولی می­آیند به هر شکلی شده کوه و دشت سرزمین ما را سوراخ می­زنند تا آب را ببرند این شیوه منطقی نیست. امیدوارم که مسئولان اصفهان به سمت و سوی صرفه­جویی بروند و مشکل کمبود آب خود را از این طریق حل کنند. یک تخصیص آب اشتباها بر اثر نفوذ از سولگان و ونک برای رفسنجان داده شده وزارت نیرو و نیز مهندس عطارزاده می­داند که این تخصیص اشتباه بوده است خودِ فردی که توی رفسنجان این تخصیص را گرفته می­داند که اشتباه است و دنبال اجرایش نیست ولی کسی هم لغوش نمی­کند به همین جهت هرچه ما اصرار داریم که بیاییدکار اجرای سد ونک را آغاز کنید که  برابر نظر همه­ی کارشناسان بزرکترین و پر توجیه ترین سد استان است می­گویند این آب تخصیص داده شده به رفسنجان. می­گوییم این تخصیص هیچ مدعی ندارد و کسی هم پیگیرش نیست، اشتباه بودن آن هم بر همگان روشن است خوب این تخصیص را لغو کنید ولی کسی اقدامی نمی­کند.

در این­وقت آقای مهندس عطارزاده معاون وزیر نیرو گفتند: با مردم چهارمحال و مشکلاتش آشنا هستم از خدا می­خواهم که باران رحمتش را زیادتر کند تا بحث آب را در کل کشور حل نماید وضعیت آب سال به سال محدودتر می­شود همین محدودیت منابع موجب شده که من در جمع مردمان معترض در سراسر کشور حضور یابم حرف­ها و درد دل­ها و مشکلات­شان را بشنوم برای من صحبت و گفتگو با مردم راحت­تر از هر جمعی دیگر است. در یک سالی به اتفاق جمعی از تونلی در همین استان شهرکرد بازدید می­کردیم وقتی بیرون آمدیم لباس­مان خیس بود چند نفر از مردم جلو تونل منتظر ما بودند وقتی به هم رسیدیم مشکلات­شان را بازگو و قدری هم در بیان با تندی حرف زدند بعد من به آنها گفتم: اینگونه که مهمان نوازی نمی­کنند؟ من از مهمان نوازی و مهربانی شما مردم چهارمحال و بختیاری زیاد شنیده­ام شما مرا با لباس خیس اینجا نگهداشته­اید.  البته اینها را به شوخی گفتم بزرگواری مردم را ببینید از همان صبح تا شب ده بار از من عذر خواهی نمودند. من ارادت دارم خدمت مردم بزرگوار چهارمحال و بختیاری و می­دانیم باید وضعیت این استان متحول گردد مسئله آب در این استان باید حل شود حق مردم باید داده شود من هم می­گویم؛ مردم برای گرفتن حق­تان ادامه دهید، تلاش کنید، همت کنید تا شاید بتوانیم حل مشکل آب را در مسیر درست بیندازیم. یک وقت ما در دولت ظلم هستیم، یک وقت در دولت عدالت قرار داریم، زبان ظلم جایگاه خود را دارد و زبان عدالت هم جایگاه خود را. ما الآن باید دورهم بنشینیم و راهکار تعیین کنیم. موضوع آب در جهان پیچیده و درکشور ما پیچیده­تر و موضوع مهمی است. در همین چند روز اخیر رئیس جمهور موضوع آب را چندبار تکرار کرده است. ما در منطقه خشک و گرم قرار داریم. من قصد سخنرانی نداریم بلکه وظیفه­ام حل مسئله است. باید جمعی کارشناس بنشینند و بحث و گفت­وگو و دو دوتا چهارتا بکنند و استدلال کنند و در پایان نتیجه را جمع بندی کنند. برابر قانون گفته­اند که وزارت نیرو مسئول آب کشور است بنابر این وظیفه­ی قانونی ما است که درباره آب کشور کار کارشناسی انجام بدهیم. ممکن است دوستان حوصله شنیدن کار کارشناسی را نداشته باشند به همین دلیل من از نمایندگان محترم خواستم یک جمع مختصری مرکب از نمایندگان و کارشناسان باشند تا بتوانیم حرف­های کارشناسی با استناد به نقشه و اعداد و ارقام و استدلال بزنیم. چون نمایندگان می­گفتند ما می­خواهیم اسناد و مطالعات و مدارک شما را ببینیم. ولی اکنون جمع حاضر به گونه­ای است که حوصله بررسی اسناد و مدارک را نخواهد داشت. ما آمادگی کامل داریم تا کارشناسان ما با گروه کارشناسی دانشگاه شما این مسئله را بررسی نمایند اطمینان داشته باشید اگر حرف فنی درستی ارائه گردد اجازه نخواهم داد کار ادامه یابد. ما نشسته­ایم و بحث­های کارشناسی را انجام داده­ایم. اگر می­خواهید کارها بر اساس کارشناسی انجام گیرد باید بنشینیم و گفت­وگوی کارشناسی بکنیم حساب دو دوتا چهارتا است ترسی هم از بحث نداریم. ما می­گوییبم باید کار کارشناسی حاکم بشود. ما تلاش کردیم برابر خواست رئیس جمهور که مسئول آب استان است یک تحولی در استان چهارمحال و بختیاری انجام گیرد. همین امروز هم در خدمت رئیس جمهور بودم سلام خدمت شما رساندند ایشان همراه نمایندگان و مسئولان استان پیگر مسئله آب استان هستند. ما آمادگی کامل داریم که بنشینیم بحث فنی بکنیم. در پشت میکرفون نمی­شود بحث فنی کرد. باید کارشناسان پشت میز بنشینند و اسناد را روی میز بگذاریم و گفت­وگو کنیم. تا روزی که ما هستیم ما را از جمع خودتان بدانید چون نمایندگان خود شما هم در بین ما خواهند بود. در این جمع کارشناسان جر و بحث و جدل­های مفصلی خواهند داشت تا اینکه بتوانیم یک مسئله مملکتی را حل کنیم. من در خدمت هستم تا روی تک تک موضوع­ها بحث کنیم. هیچ ترسی هم نداریم. اگر اشتباهی در کارمان بود خیلی راحت خواهیم پذیرفت. به من گفته شد که تخصیص آب بهشت­آباد را داده­ایم میزان و مقدار آب را هم گزارش دادند یک تیم جدیدی فرستادیم تا بررسی دقیق کند که گزارش داد اینقدر آب که قبلا گزارش شده نداریم. آقای عنابستانی هم اسناد و مدارک درباره مقدار و میزان آب ارائه دادند و مشخص شد که میزان واقعی آب چه مقدار است ما هم به استناد این بررسی و اسناد نوشتیم که مقدار واقعی اینقدر پایین تر است و حکم قبلی را لغو و حکم جدیدی نوشتیم. در کشور سازمان­های نظارتی زیادی داریم که برکارها نظارت می­کنند. چون کار کارشناسی با اعداد و ارقام است شما مطمئن باشد هیچ تخلفی صورت نمی­گیرد.  ببینید هیچکس از جمله شما با کل کار مخالف نیست منتها دو دوتا چهارتایی است که باید رویش گفت­وگو و بحث گردد. من یک سال و نیم قبل به آقای مهندس صادقی گفتم می­آیم محل و شما هر مقدار آب که برای شهرک شیدا می­خواهید بهتان تحویل خواهم داد تا شما هم همانند چادگان بتوانند طرح­های­تان را اجرا کنید ولی آیا در شهرک شیدا آجری روی­هم گذاشته شده است؟ من و مسئولین آب و آبفار در خدمت شما هستیم. یک زمانی اینقدر بارش در استان بوده که زمین مرطوب بوده و آبیاری معنایی نداشته و امروز به اینجا رسیده­ایم این وضعیت در کل کشور حاکم است در هر استانی به شکلی این مشکل را داریم.(حضار: آقا موضوع را نپیچانید) آقای استاندار محترم یک تیم کارشناسی انتخاب و معرفی کنند تمام مدارک و اسناد را ما خدمت­شان ارائه می­دهیم و سوآلات­شان را هم پاسخ می­دهیم. ما آمده­ایم که اگر کارمان اشکال دارد اشکال را حل کنیم به همین جهت من از نمایندگان محترم خواستم جمع محدودی باشد که بتوانیم بررسی فنی بکنیم.

یکی از حضار: یا مسئولین دروغ می­گویند یا مهندس عطارزاده می­خواهند توجیه کنند اگر می­خوا­ستید بررسی فنی کنید چرا توی این دو سه سال جلسه فنی گذاشته نشده است؟

عطارزاده: جلسه لازم گذاشته­ایم. تونل گلاب تونلی است که کار مطالعاتی­اش انجام گرفته با بهداشت و محیط زیست همآهنگ کرده­ایم در حدود 20 تا پروژه این چنینی داریم که نا گزیر برای آب آشامیدنی مردم اجرا می­کنیم در این طرح­ها با تونل و یا لوله و پمپاژ آب مردم را تامین می­کنیم در این طرح­ها از روش­هایی استفاده می­کنیم که اولا کمتر نیاز به پمپاژ باشد بعد آب را بتوانیم سالم به دست مردم برسانیم. یک مقدار از آب آشامیدنی اصفهان از تونل گلاب می­رود بقیه­اش از مسیر زاینده رود می­رود. تمام تاسیسات اصفهان در زیر دست است و باید آب روان باشد تا به آنجا برسد. قسمت اول تونل گلاب مربوط به کاشان است. یکی از مشکلاتی که ما در چهارمحال داریم این است که پمپاژ زیاد برای ارتفاع 200 متر برای کشاورزی نمی­صرفد

 یکی ازحضار: پس کشاورز چهارمحالی از کجا نان بخورد؟

عطارزاده: من خواهشم این است که آقای استاندار تیم فنی از خبرگان چهارمحال انتخاب تا با هم بنشینیم و بررسی کنیم.

 یکی ازحضار: کی و چه مدت این بررسی آغاز خواهد شد؟

عطارزاده: از همین هفته. این بحث­ها را انجام و ظرف دو سه هفته جمع بندی می­کنیم.

 چند نفر ازحضار: به شرطی که عملیات تونل متوقف گردد.( و صداهای زیاد)

استاندار برای دومین بار: آقای عطارزاده مهمان ما هستند این رسم مهمان نوازی نیست اجازه بدهید حرفشان را بزنند.

مهندس خلیلی با فریاد از ته سالن: آقای عطارزاده برای توجیه کردن اینجا آمده­اند. آقای عطارزاده دارید شمشیری را تیز می­کنید که تمام مردم استان چهارمحال و بختیاری و بویژه مردم بخش سامان را گردن­شان را خواهی زد مردم ناگزیر خون­شان را توی تونل گلاب خواهند ریخت و مسئولیتش هم با شماست آقای عطارزاده این مردم را خیلی ساده نگیرید چطور است مردم اصفهان آب شرب سالم می­خواهند ولی مردم روستاها و شهرهای اطراف زاینده رود آب سالم نمی­خواهند؟ آب لجن می­خواهی به ما بدهی؟ این چه کار کارشناسی است که شما دارید انجام می­دهید؟ این نظر شما نیست نظر اصفهان است که از دهان شما بیرون می­آید.

آقای حیدری: با تمام احترامی که برای آقای مهندس عطارزاده دارم تا اینجای سخن­شان اصلا ما را قانع نکرده است من سه تا پیشنهاد دارم یا باید این نامه­ای را که آقای دکتر جعفری تهیه کرده و خلاصه شده­ی خواست­های ما است و من آن را خواهم خواند امضا نماید اگر نامه­ی حاوی خواسته­های ما را قبول ندارند و امضا نمی­کنند ایشان باید توی استان ما بمانند تا کارشناسان همراه ایشان با جمع کارشناسان ما ظرف دو سه روز کار کارشناسی انجام گیرد و اگر هیچ یک از این دو پیشنهاد را نمی­پذیرند دیگر خود مردم باید اقدام کنند.

 عطارزاده: من به حرف­های شما اشکال می­گیرم شما نماینده قانون هستید

شما قانون گذارید این تکالیف یعنی چی؟ من وظیفه­ای دارم. کار کارشناسی باید انجام بگیرد. پیشنهادی که خودِ شما دادی. آنگاه آن کار کارشناسی را ابلاغ کنید. کجا چنین رسمی هست که بگویند یا اینجا را امضا کن یا… من چیزی را که در توانم هست می­توانم بگویم و یا انجام دهم. وظیفه من انجام کار کارشناسی دقیق فنی است. چه درباره طرح گلاب و یا بهشت­آباد و یا هرجای دیگر. اگر دیدیم کارشناسی مغرض است آن را حذف می­کنیم اگر نفراتی اثر گذار منفی هست حذف می­کنیم و اگر دیدیم نفرات جدیدی هست که میتوانند ما را به واقعیت جدیدی رهنمون شود استفاده می­کنیم. ما برای تمام طرح­های کشور به همین شیوه عمل کرده­ایم. نخواهید مسائل به این شکل حل گردد. من خلاف قانون چیزی نمی­توانم بنویسم. من باید کمیسیون تخصیص را تشکیل بدهم و نظرات را مطرح و پس از جمع­بندی امضا کنم. 10 روز هم که اینجا بمانم خوشحال خواهم بود. مطمئن باشید اگر با ماندن من مسئله حل می­شد می­ماندم. ما چند استان مشابه استان شما را داریم. کهکیلویه، کردستان و کرمانشاه.

چند نفر از حضار: شما وقت کشی می­کنید. شما پاسخ پرسش­ها را بدهید. حاشیه نروید.

عطارزاده:  اجازه بدهید بشینیم بررسی کنیم من که بالاتر از قانون نمی­توانم حرفی بزنم. من موظفم برابر قانون نظرات کارشناسی را جمع بندی و اجرا کنم. کمک کنید، در مسیری گام برداریم تا این مسئله حل گردد. من مصوبه مجلس را که پول هم برای تونل­بهشت­آباد گذاشته بودند علارغم فشارهای زیاد و برخوردهای خیلی بد و توهین آمیز دو سال معطل نگهداشته­ام تا کار کارشناسی با دقت انجام شود و مطمئن شویم در این کار زیان و آسیبی  به بالا دست نزنیم. اینقدر بررسی و نظر کارشناسی روی پرونده هست که اگر من هم نباشم و کسی دیگری بیاید ناگزیر باید این دقت­ها را رعایت کند بنابر این ما کار قانونی خود را دنبال می­کنیم. ما آماده هستیم تیم فنی شما را بپذیریم تا هم اینجا و هم تهران بحث و گفتگو کنند.                                                                                              

 آقای بابااحمدی: جناب آقای عطارزاده مجمع نمایندگان و مردم استان خواسته­هایی در 5 بند تنظیم کرده­اند و انتظار دارند که امضا گردد. 1- موافقیم که بحث کارشناسی انجام شود. 2- کار تونل گلاب و طرح بهشت­آباد به منظور رفع دغدغه­های مردم فعلا متوقف شود. 3- بحث تخصیص طرح آب آشامیدنی بن و بروجن تا یک ماه آینده حل گردد. 4- مشکل تخصیص آب سد ونک تا سه ماه آینده حل شود. 5- تخصیص حد اقل 10 درصد اعتبار مورد نیاز برای پروژه سبزکوه به چغاخور امسال تامین گردد. این 5 مورد خواست مجمع نمایندگان و مردم استان از جنابعالی است.

  یکی از حضار: درباره تونل سوم کوهرنگ و خشک شدن چشمه مروارید هیچ چیز نگفتید.

  بابا احمدی: قطع­نامه کلی نوشته شده و انعکاس دهنده همه نظرات است من آن پنج بند را خلاصه کردم. کامل قطعنامه بدین شرح است.

  مطالبات مردم استان چهارمحال و بختیاری در جلسه مورخه 2/4/90 با                 حضور معاون آب وزارت نیرو در شهرکرد

1- معلق کردن کلیه طرح­های انتقال آب از استان بویژه طرح­های بهشت­آباد و گلاب تا زمان تعیین تکلیف در مورد تخصیص طرح­های آبی مطالع شده در استان نظیر طرح­های آب­رسانی بن بروجن سد ونک و طرح­های مخزنی مطالعاتی و اجرایی استان طرح­های آب­رسانی از بازفت و طرح آب­رسانی اراضی زاینده­رود جنوبی و غیره به وسعت 120000 هکتار.

2- منتفی کردن اجرای تونل گلاب 2 و صرف بخشی از هزینه تونل در حفاظت کیفی رودخانه، احداث تصفیه خانه­ فاضلاب روستاهای مسیر با هدف ممانعت از تغییر مسیر طبیعی جریان رودخانه.

3-  انجام مطالعات گزینه جایگزین حذف تونل بهشت­آباد توسط یک مشاور بی طرف خارج از استان­های ذی نفع به استناد مفاد نامه تخصیص آب طرح بهشت­آباد مبنی بر توجه به گزینه­هایی که بر آب زیر زمینی استان اثرات سوء نداشته باشد.

4- با توجه به فرسایش تشدید شونده خاک در استان و اینکه این استان حوزه بالادست سدهای مهم کارون و زاینده رود است به منظور کاهش رسوب ورودی به این سد ها لازم است حد اقل 2 درصد از درآمد استفاده از آب در پایین دست نیروگاه­های آبی و صنایع سنگین جهت انجام اقدام حفاظت از آب و خاک استان اختصاص یابد.

5- تسریع در اجرای طرح­های آبی استان از طریق افزایش بودجه­ها در حد نیاز با توجه به محرومیت تاریخی استان در انجام طرح­های توسعه­ی آب و جلو گیری از گسترش فقر و بیکاری در استان.

نوربخش: من احترام به نظر تان درباره انجام بررسی فنی و کارشناسی می­گذارم خواهش می­کنم همین اکنون تلفن بزنید کار تونل گلاب 1 متوقف شود تا تیم کارشناسی تشکیل و بررسی گردد.

یکی از حضار: مطالعات ساخت سد تنگزی 4-5 سال قبل انجام شده و قرار است آب این سد به غرب شهرستان شهرکرد و بخش سامان و بن انتقال داده شود تقاضا داریم کار این سد را آغاز کنید.

استاندار: بی گمان همه­ی مشکلات آب استان را نمی­توان در این جلسه حل نمود اجازه دهید 2-3 تا از دغدغه­های بزرگ شما را آقای عطار زاده حل نمایند بقیه را به تیم کارشناسی محول نمایند آقای عطارزاده می­فرمایند حد اکثر ظرف یکی دو هفته می­توان کار کارشناسی را انجام داد ما هم می­پذیریم ظرف این دو هفته کار پروژه تونل گلاب و بهشت­آباد متوقف گردد تا نظرات کارشناسی اعلام گردد.         
                                                                                                      ادامه دارد

خِرد

آیا می­دانید خرد با عقل در معنی متفاوت­اند؟ عقل واژه­ای است که از زبان عرب به زبان فارسی راه یافته است از عقل بوی حسابگری و دو دوتا کردن و نفع شخصی را جستجو کردن در روابط می­آید.

خرد واژه­ای است اصیل فارسی و یکی از شاخصه­های فرهنگ ما ایرانیان است خرد همان عقل و یا نیروی درک و فهم انسانی است که به زینت علم و دانش مزین شده باشد و به رعایت اصول اخلاق انسانی هم متعهد شده باشد است. باید دانست اصول اخلاقی سلام کردن و خوشرو بودن نیست بلکه عدالت است انصاف، آزادی است، حقیقت و واقعیت است، مهربانی و محبت و عشق­ورزی است و حرمت قائل بودن به همه­ی انسان­ها است. در فرهنگ اصیل فارسی به انسان دارای خرد، خردمند می­گویند.

مصوبات شورا

شورای اسلامی روستا در تاریخ­های 13 و 15/4/90 جلسه داشت و درباره دو موضوع اتخاذ تصمیم نمود. 1- به کریم شاهسون دهیار اجازه داده شد که از طریق برگزاری مزایده دو دستگاه تراکتور را به فروش برساند. 2- تعداد 400 کیسه کود شیمیایی پتاس را بین طرح­های باغداری فردوس، ­ملاگلی­، علی­آباد، ­مهدی­آباد بالا و پایین ­و طرح عباس تقسیم و به نمایندگان طرح­ها اطلاع داده شد که کودها را از بن بارگیری و بین اعضا طرح خود توزیع نمایند.

جلسه با مجمع صنفی کشاورزان

جلسه­ای روز 27/4/90 ساعت 17 بعد از ظهر با حضور آقایان کوهی و حسینی رئیس و اعضا هیات­مدیره مجمع­صنفی کشاورزان شهرستان شهرکرد و اعضا شورا و جمعی از مردم مارکده، صادق­آباد و گرم­دره در محل دفتر دهیاری مارکده تشکیل گردید. که خلاصه سخنان را با هم مررور می­گنیم

آقای مسعود شاهسون ضمن خیرمقدم گفت: مردم تقاضاهایی دارند که قرار است توی این جلسه با شما مطرح گردد.

 محمدعلی شاهسون گفت: مجمع­صنفی که تشکیل شده قرار است از منافع ما کشاورزان دفاع نماید هدف از این دعوت و تشکیل جلسه این بوده که بدانیم شما در طول یک­ونیم سالی که این مسئولیت را پذیرفته­اید برای ما کشاورزان چه کارهایی کرده­اید؟ و آیا از مشکلات ما کشاورزان حاشیه زاینده­رود اطلاع دارید؟ در 23 روستای بخش سامان در حاشیه زاینده­رود متجاوز از 20000 هکتار باغ احداث شد، سرمایه گذاری­های کلان صورت گرفته، زحمات طاقت فرسایی کشیده شده، در نتیجه یک قطب کشاورزی و تولید محصولات باغی از جمله بادام و هلو گسترده­ای بوجود آمده است ولی مسئولان بلند پایه کشوری گویا چندان شناختی ندارند بدین جهت توجهی هم به منافع ما نداشته و ندارند. برای مثال؛ سال گذشته اجازه واردات هلو از کشور ترکیه را دادند که حدود 2 ماه بازار هلو کساد بود و نیز از چین مغز بادام و گردو فراوانی وارد کرده و بازار را اشباع نموده­اند که باعث خسارت کلانی به مردم منطقه شده است. مجمع صنفی یک NGO یا نهاد مردمی است. در دنیا نهادهای مردمی از طریق بیان مکررخواسته­های خود در رسانه­ها و پیگیری می­کوشند روی تصمیمات مسئولان تاثیر بگذارند و از منافع صنف خود دفاع نمایند ولی ما در طی یک­ونیم سالی که از عمر مجمع صنفی می­گذرد هیچ صدایی از شما در اعتراض به واردات هلو، واردات مغز بادام و گردو نشنیدیم و نیز حضور شما را در جمع اعتراضی مردم به خاطر تونل گلاب در گرم­دره و نیز در تجمع مردم در سالن استانداری ندیدیم. نوع کشاورزی و نیز تعداد کشاورزان در شهرستان زیاد است و نیز پراکنده­اند و شما در بیان خواسته­های مردم ناگزیرید که اطلاعات و آمار و ارقام داشته باشید این اطلاعات و آمار ارقام تنها از طریق داشتن تشکیلات امکان پذیر است شما اگر بخواهید موفق باشید باید در بخش­ها و روستاها زیر مجموعه و نیز نمایندگانی داشته باشید تا ضمن جمع­آوری اطلاعات و آمار ارقام از این طریق هم بتوانید اطلاع رسانی کنید و در مواقع ضروری از حمایت و پشتیبانی آنها هم برخوردار باشید می­خواستم بدانم در جهت گسترش تشکیلات اقدامی کرده­اید؟

 آقای حسینی گفت: اولین روستایی که از ما دعوت نموده و خواسته که بداند ما چکار کرده­ایم روستای مارکده است ما تازه توانسته­ایم مجمع صنفی استان را تشکیل بدهیم هنوز مجمع­صنفی کشوری تشکیل نشده است ما تاکنون جایی و مکانی نداشتیم اکنون جایی را برای دفتر در نظر گرفتیم که آدرس آن را برایتان فکس خواهیم کرد کاملا با نظرات شما موافقم چاره­ای نیست که تشکیلاتی عمل کنیم و در آینده سعی خواهیم کرد این تشکیلات را بوجود آوریم و با اطلاعات بیشتر بتوانیم از منافع کشاورزان دفاع کنیم قصد ما این هست که سیل­آسا عمل نکنیم بلکه قدری حساب شده پیش برویم. ما در تجمع اعتراضی مردم در گرم­دره بودیم حتا پلاکاردی هم داشتیم چیزی که در این فرآیند باید در نظر داشت این هست که اکنون موقع انتخابات مجلس است بیشتر تبلیغات موجب این حرف­ها شده است چون این تونل از سال­ها قبل مطرح بوده بودجه­اش توسط همین نمایندگان تصویب شده چطور شده موقع تصویب بودجه چیزی نمی­گفتند ولی حالا علم را برداشته­اند؟ 

شهرام مردانی گفت: نه، قدری در این سخن بی انصافی هست ببینید در این جو امروز همین که یک نماینده مجلس از حوزه انتخاباتی دیگر، که به رای ما هم نیاز ندارد، به اینجا آمده و جلو افتاده و در دفاع از منافع ما حرف می­زند قابل تقدیر است بی شک اگر این نمایندگان در جلو نبودند هیچ کس جرات نمی­کرد در این تجمع شرکت نماید. 

                                            گزارش از محمدعلی شاهسون مارکده   

دانش­آموزان ممتاز

دو­هفته­نامه جارچی مارکده به منظور ارج نهادن به کسب علم و دانش، نام دختران دانش­آموز ممتاز مدرسه راهنمایی را چاپ می­کند.

کلاس اول: نازنین شاهبندری معدل 96/19.  فاطمه شاهسون فرزند ولی­الله معدل 75/19. زهرا عرب فرزند عباس معدل 63/19.

کلاس دوم: فاطمه شاهسون فرزند اسماعیل معدل 36/19. مریم شاهبندری فرزند امرالله معدل 17/19. زهرا شاهبندری فرزند علی­اکبر معدل 16/19.

کلاس سوم: زهرا عرب فرزند محمداسماعیل معدل 20. زهرا عرب فرزند غلامعلی معدل 98/19. فاطمه شاهسون فرزند مظفر معدل 63/19.

با تشکر از آموزگاران محترم خانم­ها: شفیع­پور، رحمانی، مظلوم، خوانساریان، خاکسارحقانی، محمدی، صالحی. و با تشکر از مدیر محترم آموزشگاه سرکار خانم بهروز.

باغداری

روز 12/4/90 ساعت 10 جلسه آموزش باغداری با حضور حدود 40 نفر از مردم در محل مسجد تشکیل گردید در این نشست آقای دکتر نوربخش مطالبی را در ارتباط با باغ درختان بادام گردو و هلو بیان نمودند که خلاصه­ای از سخنان را چاپ می­کنیم.

من هم کشاورزی همانند خودتان هستم و قصدم از آمدن اینجا این بوده که ساعتی با هم گفتگو کنیم من بسیاری چیزها را از شما آموخته­ام و همین آموخته­ها را به دیگران منتقل می­کنم حدود 20 سال قبل را بسیاری از شما به یاد دارید سال­های آغازین بود که من به این محل­ها می­آمدم توی مزرعه پایین­تر کنار رودخانه تازه درختانش شپشک نخودی گرفته و به شدت آلوده شده بودند که برای سمپاشی از سوپر اسید استفاده شد ولی پاسخی نگرفتیم این پاسخ نگرفتن از سمپاشی ما را به کار و مطالعه­ی جدی­تر واداشت تا به این نتیجه رسیدیم که با استفاده از سمپاشی روغن ولک می­توان از این آفت جلوگیری نمود که مرکز خدمات بن یک دستگاه سمپاش در اختیار مردم قرار داد. من از آن زمان با مشکلات باغداری منطقه آشنا شده­ام. در این جلسه می­خواهم گفت­وگو دو جانبه باشد و من ضمن انتقال اطلاعاتم به شما تجربیات شما را هم بشنوم تا به یک جمع­بندی برسیم. من سخن امروز را با بحث آبیاری آغاز می­کنم موضوعی که بخاطر خشک­سالی با آن بیشتر درگیر هستیم. حدس می­زنم امسال بار درختان بادام چندان رضایت­بخش نباشد علت این کم­باری به آبیاری زمستانی بر می­گردد. در روستاهای حاشیه­زاینده­رود حدود 25000 هکتار باغ بادام و هلو و گردو وجود دارد. اغلب شما سال گذشته آبیاری درختان را از اول آبان به امید اینکه زمستان و هوا خنک است قطع کردید. بارندگی هم که شد مقدارش کم­بود. چندبار باران ­آمد هر بار حدود 5 تا 10 سانتیمتر عمق خاک را خیس می­کرد به دنبالش چند روز آفتابی بود و باد می­وزید و این رطوبت خیلی زود تبخیر می­شد. در اول زمستان آزمایشی که در منطقه سامان در یک خاک رسی­ی خوب انجام دادیم حدود 20 سانتیمتر خاک رطوبت داشت. می­دانیم ریشه درخت پایین­تر از 20 سانتیمتری خاک قرار دارد. یعنی درخت که در زمستان ریشه­اش فعال است و باید آب در اختیارش باشد عملا این ریشه­ها در خاک خشک قرار داشتند. شاخه­های درخت در زمستان به خواب می­روند ولی ریشه­ی درخت فعال است. می­توانید نهالی را اول آذرماه، نهال دیگری را در میانه دی­ماه، نهال دیگری را در میانه بهمن و نهالی را هم در میانه اسفند ماه بکارید و بعد با بررسی خواهید دید که این نهال­­هایی که زودتر کاشته­اید ریشه تازه زده­اند. زمستانی که گذشت زمستانی خشک بود و درختان دچار کم­آبی بودند و اول فروردین که می­خواستند از خواب زمستانی بیدار شوند یک حالت پژمردگی داشتند. ما باید روی این مسئله خشکی زمستان دقت داشته باشیم و سال­هایی که در زمستان بارش کم داریم و آب به ریشه درخت­مان نمی­رسد یک آبیاری زمستانه داشته باشیم. در گذشته هم این رسم بود که کشاورزان آب چله به درختان می­دادند. متاسفانه این رسم آب چله در طرح آبیاری پمپاژها کنار گذاشته است. درختی که در زمستان ریشه­اش در خاک خشک بوده آسیب دیده و ریشه تازه هم نتوانسته بدواند چنین درختی مقدار زیادی از چغاله بادامش را می­ریزد. من خودم کشاورزم و در روستای شوراب صغیر باغ دارم به بسیاری از کشاورزان گفتم زمستان خشک است باغ­تان را آبیاری کنید. باغ­هایی که آبیاری شد اکنون بارشان بهتر است. بنابر این کم­باری درختان امسال سببش خشکی زمستان بوده است. ما امسال سرما و سرمازدگی نداشتیم. ما متاسفانه در سال­های خشک قرار داریم و ممکن است این وضعیت در سال­های آینده هم تکرار شود. امسال حاشیه زاینده­رود حدود 10 میلیاردتومان بدین دلیل خسارت بهش وارد آمده است. معمولا در سال­های خشک ما سرما زدگی کم داریم ولی سال­هایی که بارندگی زیادتر است سرمای بهاره بیشتری داریم. پس این را در ذهن داشته باشید سال­هایی که زمستان خشک داریم در اول اسفندماه  درختان را آبیاری کنید. حال بحث آبیاری در تابستان را بررسی کنیم. ببینید اغلب خاک­های ما شنی است صبح آب می­دهیم عصر می­توانیم زمین آبیاری شده را بیل بزنیم پس فردا می­بینید زمین خشک شده است. ما در ماه­های فروردین، اردیبهشت به دلیل خنک بودن هوا مشکل آبیاری نداریم ولی از 20 خرداد تا میانه­های مرداد آب و آبیاری درختان بسیار اهمیت دارد. در این مدت آب به شدت تبخیر می­شود و آب کمتری در خاک می­ماند که درخت استفاده کند و عملا 7-8 روز بعد از آبیاری خاک زیر درخت­مان تا عمق 20 سانتیمتری هم خشک است. ریشه­های درخت باید پایین­تر از 20 سانتیمتری خاک باشند ولی اینگونه نیست و عملا ریشه درختان ما بالاتر هستند و به همین خاطر هم در روزهای گرم آسیب می­بینند هر یک از شما که پای درخت­تان را بیل بزنید خواهید دید در عمق 15 سانتیمتری به یک کلافِ گیس مانند ریشه­درخت بر خواهید خورد. باغ­هایی که صاحبانش­ اصولی باغداری نمی­کنند معمولا توی تیر ماه در مقابل گرما تاب نمی­آورند وقتی توی تیرماه شما توی چنین باغی بروید خواهید دید که مقداری برگ خشکیده زیر درختان ریخته شده است به گونه­ای که با جارو می­شود جمع کرد چراچنین اتفاق افتاده؟ بخاطر اینکه خاک در گرمای تیرماه تا 7-8 روز بعد از آبیاری تا عمق 15-20 سانتیمتری شدید می­خشکد آنگاه ریشه­هایی که تا عمق 20 سانتیمتری هستند می­خشکند یعنی حدود نیمی از ریشه­های درخت می­خشکند و حذف می­شوند به مقدار همین مقدار که از ریشه­های درخت حذف شده­اند برگ درخت هم می­خشکد و می­ریزد این بالانس و توازن را خود درخت بین ریشه و برگ­ها انجام می­دهد وقتی در پایان مرداد که قدری هوا خنک می­شود شما می­بینید درخت­هایی که برگ­های زیادی ازش ریخته در نوک شاخه­اش برگ تازه می­روید این رویش برگ جدید از جهتی که درخت­مان زنده و سرِحال است جای امیدواری است ولی رویش این برگ جدید از ذخیره انرژی و مواد غذایی مصرف می­شود که درخت برای شکوفه و باردهی سال آینده بدان نیاز دارد این چنین درختان در سال آینده میوه و بار ندارند. برای جلوگیری از خشکیدگی ریشه­های سطحی و وارد شدن تنش به درخت باید شیوه آبیاری­مان را اصلاح نماییم. توی اردیبهشت ماه ممکن است درخت­ ما هر 7 روز یک­بار و توی تیرماه هر دو و یا سه روز نیاز به آب داشته باشد ولی کشاورز ما رژیم آبی­اش در همه­ی ماه­ها یک­سان است معمولا اینجا درختان را 7 به 7 آب می­دهند این فاصله برای تیرماه زیاد است یک درخت 5-6 ساله 200 لیتر آب برای هر سه روز نیاز دارد اکنون بیشتر درختان در این منطقه بیش از این مقدار آب پایشان می­رود اگر طریقه آبیاری مان را اصلاح کنیم هم درخت شاداب خواهیم داشت و هم به آب کمتری نیازداریم. شما شیوه آبیاری غلط را در آبیاری­های غرق­آبی هم می­توانید مشاهده کنید طول جوی و کرت برای آبیاری غرق­آبی باید کمتر از 20 متر باشد اگر طول کرت­مان بیشتر باشد مصرف آب زیادتر و مقداری زیادی از آن هدر می­رود و ابتدای کرت­مان زمین از مواد غذایی شسته و به لایه­های زیرین زمین می­رود و از دست­رس ریشه خارج می­شود درختان ابتدای کرت طولانی زود می­خشکند. همراه آب، باغ ما به کود حیوانی و شیمیایی هم نیاز دارد کود دامی را باید حتما بدهید کود دامی باعث جذب بهتر کودهای شیمیایی و موجب نگهداشتن آب و مواد غذایی در خاک می­شود و خاک را پوک برای نفوذ هوا در خاک می­کند و یک محیط مناسب برای فعالیت ریشه درخت بوجود می­آورد چون ریشه درخت علاوه بر آب و مواد غذایی برای رشد نیاز به اکسیژن دارد اگر خاک شما رسی و سفت باشد نمی­گذارد اکسیژن به ریشه برسد. کود دامی را باید به روش صحیم به درخت داد ریختن کود دامی پای درخت روی سطح خاک غلط است کود دامی باید پایین­تر از 20 سانتیمتر و عمیق زیر خاک برود تا مؤثر باشد اگر کمتر از 20 سانتیمتر زیر خاک برود به درخت آسیب می­زند چون کود دامی کودهای پتاس و ازته و آب را در خود نگه­می­دارد حال اگر بالاتر از عمق 20 سانتیمتری باشد ریشه به سطح خاک دنبال آب و غذا می­آید در فروردین و اردیبهشت که زمان رشد شدید درخت هست به سطح خاک دنبال آب و غذا می­آید و از آب و غذا استفاده و رشد می­کند در نتیجه در تیرماه آب سطح خاک خیلی زود می­خشکد و ریشه­ها هم می­خشکند در آب بعدی کود دامی که خیس شد از محل ریشه­های خشک شده و آسیب دیده قارچ­ها به درخت حمله و به ریشه آسیب می­رسد و درخت می­خشکد شما در تیرماه می­بینید که بعضی درختان در باغ یک دفعه می­خشکند. راه حل این هست که کود دامی را به روش چاله­کود با عمق 60 سانتیمتر و با فاصله مناسب از تنه درخت مصرف کنیم تا محلی مناسب برای نگهداشت رطوبت، رشد ریشه و انبار مواد غذایی برای درخت باشد. برای انتخاب محل چاله­کود ظهر تابستان سایه انداز درخت را در نظر بگیرید کنار سایه محلی مناسب برای چاله­کود است. نگران دور بودن چاله­کود از تنه درخت نباشید اولا  درخت چندین متر ریشه می­دواند دوما کافی است یک ریشه مویی به آب و مواد غذایی برسد همان خود را توسعه می­دهد و قوی می­کند. نسبت استفاده کودهای شیمیایی به این شکل باید باشد. دو قسمت فسفات 4 قسمت پتاس و 4 قسمت ازت. کود را در طول زمان بدهید. ترکیب و مقدار کود برای یک درخت 8-7 ساله؛ یک گاری کود پوسیده دامی، 300 تا 400 گرم پتاس، 200 تا 250 گرم فسفات روی کود دامی بریزید و رویش را هم بپوشانید. معمولا یک سال در میان این چاله­کود باید تکرار گردد. با عمیق کردن چاله کود می­توانیم آسیب گرما که در تیرماه به ریشه درخت­مان می­زند جلوگیری کنیم. ریشه­های درخت­مان که به دنبال کوددهی سطحی به سطح خاک آمده­اند موجب خسارت­های دیگر هم می­شوند. یکی ازآنها رویش گلِ­جالیز روی این ریشه­ها است. گل جالیز از عمق 15 تا 20 سانتیمتر پایین­تر دیگر سبز نمی­شود اگر ما از طریق چاله­کود عمیق کود بدهیم و هرسال با پا کنی­ی درختان ریشه­های سطحی را بزنیم ما در باغ­مان ریشه سطحی نخواهیم داشت بنابر این گل جالیز در باغ­مان نمی­تواند سبز و رشد کند. خسارت دیگر که ریشه­های سطحی دارند محلی مناسب برای پرورش تخم جیرجیرک است. جیرجیرک روی شاخه تخم می­گذارد تخم از روی شاخه به روی زمین می­افتد و برای زنده ماندن به زیر خاک می­رود و برای تغذیه و رشد خود دنبال ریشه می­گردد حال اگر ریشه درختان ما سطحی باشند خیلی راحت و بدون تلفات به آن دسترسی پیدا می­کنند و رویش مستقر می­شود تا قوی تر گردد و بتواند به عمق 60-70 سانتیمتر پایین تر برود حال اگر در باغ ما ریشه سطحی نباشد و تخم جیرجیرک نتواند تا عمق 20 سانتیمتری ریشه­ای پیدا کند تعداد عمده آنها تلف می­شوند پس دو فعالیت توی باغ مهم است یکی باغ­کنی همه ساله و زدن ریشه­های سطحی و دیگری چاله کود عمیق.

بهترین بادام بذر برای تولید نهال، بادام تلخ است که از بادام کهنه و قدیمی و تنومند بدست آمده باشد. ولی پیوندکی که انتخاب می­کنیم تفاوتی ندارد که درختش کهن و یا تازه باشد. همچنین از نظر علمی تفاوتی بین شاخه­های بالایی و شاخه­های پایینی درخت برای کندن پیوندک نیست ولی همه­ی ما معمولا از شاخه­های بالایی درخت پیوندک انتخاب می­کنیم. چیزی که در انتخاب پیوندک باید رعایت گردد این­ها هستند که درخت شاداب، سالم و دارای رشدی خوب باشد. نکته­ای در انتخاب پیوندک هلو هست که باید مراعات گردد. هرگاه درخت هلو دارای مشکلی ­شود در همان سال هلوهایش بی­رویه درشت­تر می­شود و سال بعد هم می­خشکد حال خطری که باغدار را تحدید می­کند همینجا است این هلوی درشت ممکن است توجه باغدار را جلب و پیوندک از همین درخت انتخاب گردد در این صورت بیماری از طریق پیوندک به باغ جدید منتقل می­شود پیوندک هلو را از درخت دوساله­ای که توی باغ بلندتر و شاداب تر از بقیه باشد و میوه­اش عادی و طبیعی و برگ­هایش حالت لوله­ای نداشته باشد انتخاب کنید…                                   
                                                           گزارش از: محمدعلی شاهسون مارکده