اطلاعيه شركت مخابرات
بخشداري سامان طي نامه شماره 615 مورخه 19/3/86 يك صفحه اطلاعيه شركت مخابرات را ارسال و درخواست نموده به اطلاع همگان برسد. متن اطلاعيه به شرح زير است.
« شركت مخابرات ايران در راستاي تحقق انديشه هاي فرازمند و پيشرو مقام معظم رهبري مد ظله العالي مبني بر اجراي سياستهاي اصل 44 قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران ، مفتخر به تبديل « شركت سهامي عام » گرديده است. بر همين اساس ، بخشي از مالكيت آن ، به مشتركين ارجمند تلفنهاي ثابت و همراه ، متناسب با ميزان مبلغ وديعه موجود آنان در مجموعه ارتباطات ايران اسلامي ، به عنوان « سهام » تعلق گرفته و از سود سالانه برخوردار خواهند شد.
گفتني است واگذاري سهام به مشتركين گرامي الزامي نبوده و در صورتي كه برخي از آنان ، تمايل به سهيم شدن در مالكيت اين مجموعه ارتباطي را نداشته باشند ، مي توانند همراه با اصل شناسنامه و آخرين قبض پرداخت كاركرد تلفن و نيز شناسنامه تلفن همراه ، حد اكثر تا پايان خرداد ماه سال جاري به منظور تكميل فرم ويژه عدم تمايل تبديل وديعه به سهام به مركز مخابرات محل سكونت خود براي تلفن ثابت و ادارات امور مشتركين ( دولتي ) براي تلفن همراه مراجعه نمايند. بديهي است هرگونه عدم مراجعه تا سپري شدن مهلت تعيين شده ، به منزله استقبال از اين طرح اقتصادي – مردمي تلقي خواهد شد. »
آزمون مهارتي
بخشداري سامان طي نامه شماره 686 مورخه 21/3/86 دو برگ ليست آزمون هاي مهارتي در موضوع هاي مختلف را كه شامل تاريخ ، ساعات و موضوع آزمون است را به اين شورا ارسال و درخواست نموده به اطلاع همگان برسد. برابر اين ليست ها هر فرد – چه بانوان و چه برادران – مهارتي در موضوعي دارد مي تواند در تاريخ و ساعات معين شده در ليست تا پايان سال جاري به مركز فني حرفه اي مراجعه و در آزمون شركت كند و در صورت قبولي مدرك فني تخصصي خود را بگيرد .
اين دو برگ ليست كپي و جلو دكان حبيب كامپيوتري نصب شده است علاقمندان مراجعه و مطالعه نمايند.
برق از انرژي خورشيدي
بنابر پيگيري هاي شوراي اسلامي ساعت 11 مورخه 5/4/86 آقاي مهندس سميع پور مسئول محترم امور دام جهاد كشاورزي به منظور بازديد و بررسي وضعيت زمين پيشنهادي مجتمع دامداري به ماركده امد و به صحرا رفتيم و از زمين پيشنهادي شورا بازديد نمود و در يك گفتگوي چند دقيقه اي گفت :
« مجتمع دامداري به محلي داده مي شود كه جمعيت بالايي داشته باشد و زمين سطح زير كشت يونجه داشته باشد و از طرفي محل پيشنهادي شما هم از شبكه برق دور است و هم تامين آب آن داراي مشكل است و زمين زير كشت يونجه هم كه نداريد كشاورزي هاي اينجا براي دام تعريف نشده اند اينجا فقط براي توليدات باغي در نظر گرفته شده است بنابر اين گاوداري در اينجا مقرون به صرفه نيست و نمي توان در اين محل مجتمع گاوداري احداث نمود. »
محمدعلي شاهسون گفت : « ببينيد مشكل اصلي ما از اينجا شروع شده كه به دليل زيادشدن جمعيت و محدود بودن زمين هاي مسكوني ، خانه هايمان روز به روز كوچكتر مي گردد و دام از زندگي ما حذف مي شود. لذا تقاضاي ما اين بوده ، حال كه در كنار خانه هاي مسكوني مان نمي توانيم دام نگهداريم اجازه دهيد برق به مزارع رسانده شود تا هر كشاورزي در گوشه باغ خود 50 تا 100 متر مربع زمين را با احداث ديوار و آغل و اتاق كارگري بتواند يكي دو راس گاو و گوسفند بپروراند و با استفاده از شاخ و برگ درختان، توليدات دامي هم داشته باشد و زندگي ها متكي به يك محصول هم نباشد و بتوانيم در صورت بروز آسيب به محصولات باغي زندگي مان را از طريق توليدات دامي تداوم ببخشيم. شما مسئولان پيشنهاد مجتمع گاوداري را داده ايد »
مهندس سميع پور گفت : « من نظر شوراي ماركده را مبني بر ايجاد امكاناتي براي نگهداري دام به شكل سنتي و با استفاده از شاخ و برگ درختان – بخصوص برگ مغذي درخت بادام – مي پسندم و ايده خوبي است ولي راهش صرفا اين نيست كه حتما از برق شهر استفاده كنيد چون برق به مزارع نخواهند داد زيرا هم هزينه اش بالاست و هم در صورت وجود برق بالاي زمين ، باغات تبديل به ويلا خواهند شد و به اصفهاني ها فروخته مي شود و شما اصراري بر استفاده از برق شهر نداشته باشيد شما مي توانيد برق مورد نياز خود را بوسيله دستگاهي كه انرژي خورشيدي را تبديل به برق مي كند بدست آوريد ببينيد يك دستگاه تبديل انرژي خورشيدي به برق كه بتواند در شبانه روز 20 عدد لامپ ، يك يخچال ، يك راديو ، يك تلويزيون و يك اجاق برقي را تامين كند اكنون 6 تا 7 ميليون تومان است و پس از نصب ، بدون هيچگونه هزينه اي برق مورد نظر شما را تامين مي كند شما بهتر است با خريد و نصب اين دستگاه ها برق مورد نظر خود را تامين كنيد ضمنا اين دستگاه قابل نصب در هرگوشه از باغ شما خواهد بود با استفاده از برق اين دستگاه شما مي توانيد آغل و اتاق كارگري در گوشه باغتان احداث و دام مورد نظر و علاقه خود را نگهداري كنيد.»
جلسه با هيات امنا مسجد
بنابر دعوت جناب آقاي قاسمي روحاني محترم مستقر در ماركده جلسه اي مورخه 11/4/86 ساعت 21 در محل مسجد ماركده با حضور اعضا محترم هيات امنا مسجد و نيز تني چند از معتمدين محل و اعضا شوراي اسلامي و دهيار محترم تشكيل گرديد هدف از اين دعوت و نشست شور و مشورت به منظور چگونگي برگزاري مراسم جشن افتتاحيه بسيج خواهران روستا بود. نخست آقاي قاسمي ضمن خير مقدم به حاضران گفت : همانگونه كه مستحضر هستيد قرار است روز چهارشنبه مورخه 13/4/86 بسيج خواهران روستا افتتاح گردد بدين منظور قرار است جشني برگزار نماييم كه در اين جشن مردان در جلو و خواهران در پشت سر بنشينند دو نظر در اين باره مطرح است يكي اينكه جشن در يكي از سالن هاي مدارس برگزار گردد ديگري اينكه جشن در مسجد اجرا شود بعضي از اين لحاظ كه در مسجد بين خواهران و برادران پرده كشيده نيست كمي نگران بودند بدين جهت از شما بزرگان دعوت به عمل آمد تا با شور و مشورت ما را راهنمايي ، ياري و كمك نماييد كه جشن را در كجا و چگونه برگزار كنيم؟ اين را هم بيفزايم كه بسيج خواهران با تلاش ها و پيگيري هاي تني چند از افراد دلسوز همين محل به اين روستا داده شده است كه جا دارد همينجا از زحمات آنها هم تشكر و قدرداني نماييم. تا كنون 150 نفر از خواهران ثبت نام نموده اند و استقبال خوبي شده است .
مسعود شاهسون رئيس محترم شوراي اسلامي گفت : در فرهنگ ما خوشبختانه اين مسئله حل شده است و ما مي بينيم در جشن ها خانم ها يك طرف سالن مي نشينند و آقايان هم طرف ديگر و يا آقايان در جلو مي نشينند و خانم ها در پشت سر. و من فكر مي كنم مسئله اي در اين خصوص در روستا نداريم.
آقاي بهرام عرب فرزند ولي الله يكي از اعضا محترم هيات امنا مسجد گفت : اگر
جشن را در مدرسه بگيريم مگر قرار نيست خانم ها و آقايان در يك سالن و بدون
پرده بنشينند ؟ خوب در مسجد كه جاي بيشتري داريم پس بهتر است در مسجد باشد.
موضوع فيلمبرداري مطرح گرديد كه نظر بيشتر حاضران اين بود كه اگر فيلمبردار از صدا و سيما بيايد و از فيلم براي تبليغ بخواهند استفاده كنند اشكال ندارد ولي اگر افراد محلي بخواهند فيلمبرداري كنند بهتر است صورت نگيرد.
آقاي حسينعلي عرب فرزند بهرامعلي گفت : پيشنهاد مي كنم چون نام حضرت زهرا روي مؤسسه اي داريم نام بسيج خواهران را حضرت زينب كبرا بگذاريم .
محمدعلي شاهسون عضو شورا گفت : بهتر است حق انتخاب نام هم به خود خانم ها داده شود اميد وارم گفته نشود زنان ناقص العقل اند چون من با اين جمله سخت مخالفم و زنان را داراي عقل ، فهم و درك همانند و مساوي ما مردان مي دانم.
نتيجه مشورت اين بود كه همه به اتفاق نظر دادند كه جشن در مسجد اجرا گردد. كه موضوع صورت جلسه و به امضا حاضران جلسه رسيد.
پرده بنشينند ؟ خوب در مسجد كه جاي بيشتري داريم پس بهتر است در مسجد باشد.
موضوع فيلمبرداري مطرح گرديد كه نظر بيشتر حاضران اين بود كه اگر فيلمبردار از صدا و سيما بيايد و از فيلم براي تبليغ بخواهند استفاده كنند اشكال ندارد ولي اگر افراد محلي بخواهند فيلمبرداري كنند بهتر است صورت نگيرد.
آقاي حسينعلي عرب فرزند بهرامعلي گفت : پيشنهاد مي كنم چون نام حضرت زهرا روي مؤسسه اي داريم نام بسيج خواهران را حضرت زينب كبرا بگذاريم .
محمدعلي شاهسون عضو شورا گفت : بهتر است حق انتخاب نام هم به خود خانم ها داده شود اميد وارم گفته نشود زنان ناقص العقل اند چون من با اين جمله سخت مخالفم و زنان را داراي عقل ، فهم و درك همانند و مساوي ما مردان مي دانم.
نتيجه مشورت اين بود كه همه به اتفاق نظر دادند كه جشن در مسجد اجرا گردد. كه موضوع صورت جلسه و به امضا حاضران جلسه رسيد.
جلسه براي شوراي حل اختلاف
اولين جلسه شورا ياري شوراي اسلامي ماركده با دعوت كتبي از 35 نفر از معتمدين محل و حضور 25 نفر در تاريخ 6/4/86 ساعت 21 در محل مسجد تشكيل گرديد. هدف از اين دعوت و نشست اجراي نامه شماره 959 بخشداري مبني بر انتخاب 20 نفر به عنوان كانديد شوراي حل اختلاف روستا و معرفي به بخشداري سامان بود. متن نامه بخشداري به شرح زير است.
« به استناد نامه شماره 38 مورخه 13/3/86 حوزه قضايي بخش سامان در نظر است در آينده نزديك شوراي حل اختلاف در آن روستا تشكيل و راه اندازي گردد لذا شايسته است در اسرع وقت تعداد بيست نفر از معتمدين و افراد واجد الشرايط كه سن آنها بالاي 25 سال بوده و حتي المقدور از افراد ديپلم به بالا به اين بخشداري معرفي نماييد. قرباني – بخشدار سامان »
جلسه فوق با سخنان آقاي مسعود شاهسون رئيس محترم شوراي اسلامي آغاز گرديد كه با عرض خير مقدم سخناني در ضرورت همياري و همكاري جهت تشكيل شوراي حل اختلاف بيان نمود. آنگاه محمدعلي شاهسون عضو شوراي اسلامي اشاره كوتاهي به تاريخچه خانه هاي انصاف نمود و گفت : « اولين شوراي حل اختلاف در بخش سامان در شوراب و دومين آن در هوره تشكيل گرديد و سومين آن قرار بود در شهريور ماه 1383 در روستاي ماركده تشكيل شود كه متاسفانه رئيس شوراي اسلامي وقت نابخردانه با همكاري چند نفر معدود انگشت شمار آن را به هم زدند و از آن موقع تا كنون شوراي روستا پيگير بوده تا اكنون قرار است دوباره با معرفي كانديدها اعضا اصلي و علي البدل گزينش و آغاز بكار نمايد بدين جهت شوراي اسلامي ليستي از افراد واجد شرايط فراهم آورده كه من مي خوانم اگر كسي واجد شرايط هست كه از قلم افتاده نام ببريد تا به ليست افزوده گردد . شرايط اوليه معتمد محل بودن و داشتن توانايي انجام كار است شرط بعدي بايد تحصيل كرده باشد و شرط آخر بالاي 25 سال سن داشته باشد »
آنگاه آقاي قاسمي روحاني محترم مستقر در روستا سخناني در باره اهميت قضا و قضاوت در اسلام بيان نمود . سپس آقاي بهرام عرب فرزند ولي لله گفت : « روستاهاي كوچك بخش سامان كه حتا 5 خانوار دارند چند سال قبل شوراي حل اختلافشان تشكيل شده است ولي روستاي ماركده به اين بزرگي و به اين خوشنامي هنوز شوراي حل اختلاف ندارد و اين براي روستاي ما بسيار زشت است كه مردم جهت حل اختلاف خود به روستاي گرمدره بروند و اين كار حالا بايد چند سال قبل صورت مي گرفت به علاوه بهتر است چند برگ اطلاعيه جلو مغازه هاي روستا زده شود و از عموم دعوت شود هركه در خود اين توانايي را مي بيند خود را معرفي كند چون ممكن است كسي در خود اين شرايط را ببيند ولي ما نمي
دانيم » كه مقرر گرديد فردا صبح اطلاعيه زده شود و حد اكثر 5 روز وقت داده شود تا افراد داوطلب خود را معرفي كنند. و افرادي كه نامشان در ليست خوانده شد روي موضوع بينديشند و تصميم بگيرند در صورتي كه علاقمند نيستند معرفي شوند اطلاع دهند تا نامشان از ليست حذف گردد.
سرانجام ليست نهايي در تاريخ 14/4/86 تنظيم گرديدكه به ترتيب حروف الفباي
نام كوچك به شرح زير است. 1- ابوالفضل عرب فرزند خداداد. 2- اصغر شاهسون فرزند ابراهيم. 3- جعفر عرب فرزند قدمعلي. 4- حسين شاهسون فرزند عطا الله. 5- حمزه خسروي. 6- ذبيح الله عرب فرزند منصور. 7- رضا شاهسون فرزند مرتضي. 8- رمضانعلي شاهسون فرزند لطفعلي. 9- عباسعلي عرب فرزند حسن. 10 غلامحسين عرب فرزند بهرام. 11- غلامعلي عرب فرزند بهرام. 12- غلامعلي عرب فرزند محمد. 13- كريم شاهسون فرزند محمد. 14- محمدعلي شاهسون فرزند عبدالكريم. 15- مسعود شاهسون فرزند عليجان. 16- مصطفي عرب فرزند اكبر. 17- مصطفي عرب فرزند لطيف.
پايگاه بسيج خواهران
روز چهارشنبه 13/4/86 ساعت 9 صبح جشن با شكوهي با حضور گسترده مردم
خوب ماركده ، آقاي طاهري امام جمعه محترم سامان ، آقاي قرباني بخشدار محترم سامان ، جناب سروان محمدي فرماندهي محترم پاسگاه انتظامي هوره ، سركار خانم سنايي مسئول بسيج خواهران سامان ، به منظور افتتاح پايگاه بسيج خواهران _ الزهرا (س) – ماركده در محل مسجد ماركده برگزار شد.
نخست آقاي قاسمي روحاني مستقر در ماركده به حاضران در جلسه خير مقدم و سالروز ميلاد حضرت فاطمه (س) را تبريك گفت. سپس آقاي قرباني بخشدار گزارشي كوتاه از عملكرد چهار ماهه بخشداري را به سمع حاضران رساند آنگاه آقاي طاهري به ايراد سخن پرداخت و گفت : « من به همت مردم ماركده در كارهاي اجتماعي فرهنگي آفرين مي گويم » آقاي طاهري از تلاش هاي مثبت آقاي قاسمي تقدير و تشكر كرد و همه را به همكاري دعوت نمود و كار و تلاش را از ديد خداوند و معرفت انساني براي رسيدن به كمال انسانيت بيان داشت
در پايان حكم انتصاب سركار خانم اكرم عرب فرزند يدالله به عنوان مسئول پايگاه بسيج خواهران ماركده خوانده شد. گزارش از رمضان عرب ماركده
مجلس بزرگداشت
پنجشنبه 31/3/86 بعد از برگزاري نماز مغرب و عشا مراسم بزرگداشت آيت الله فاضل لنكراني در محل مسجد و با حضور گسترده مردم ماركده برگزار گرديد در اين مراسم آقاي همتيان امام جمعه محترم شهركرد به ايراد سخن پرداخت و در رابطه با علم و دانش سخناني بيان و از مردم ماركده به نيكي ياد كرد و گفت : « ارزش آدمي به ميزان علم و دانائي اوست » گزارش از رمضان عرب ماركده
جلسه با تعاون روستايي
به دعوت شوراي اسلامي ماركده جلسه اي با حضور اعضا شورا آقايان : مسعود شاهسون و محمدعلي شاهسون و محمد عرب ، و آقاي ابوالفضل عرب دهيار محترم روستا ، و مدير عامل محترم شركت تعاوني روستايي ماركده آقاي عبدالمحمد عرب و هيات مديره تعاوني آقاي نيازعلي شاهبندري و فروشنده تعاوني آقاي حسينقلي شاهسون در ساعت 9 صبح روز 11/4/86 در محل دفتر دهياري ماركده تشكيل گرديد. هدف از اين دعوت و نشست بررسي مالكيت قطعه زمين و ساختمان نيمه ساز رها شده روبروي نجاري بخشعلي شاهسون كه تانكي در آن قرار داده شده بود. نخست اعضا شوراي اسلامي فرآيند نامه نگاري با شركت تعاوني شهركرد و در خواست ارائه يك برگ كپي سند مالكيت زمين يادشده و عدم ارائه مدرك قابل قبول را بيان نمودند آنگاه آقاي عبدالمحمد عرب با ارائه كپي نامه اي كه آقاي عطاءالله شاهسون به اداره تعاون روستايي نوشته و در آن مدعي شده كه ، پدرم 50 متر زمين به تعاوني اهدا كرده ، مدعي شد كه « اين برگه سند زمين يادشده است» سند ارائه شده مورد قبول شوراي اسلامي قرار نگرفت و آن را يك نامه تلقي كردند ، كه مقرر گرديد از آقاي عطاء الله شاهسون دعوت به عمل آيد تا حقايق را بيان كند . ايشان در جلسه حاضر و گفت : اين نامه را من نوشتم حقيقتش اين است كه آن روز در ماركده متاسفانه دو دستگي بود و هر دسته اي تلاش مي نمود كه با ارائه زمين و ديگر امكانات تانك نفت را به محله خودش بكشد اين نامه در اين راستا نوشته شده است. پدرم قصد داشت بالاي زمين حاج عروجعلي آپونه اي را – كه اكنون خانه محمدرضا شاهسون فرزند عليجان است را – به شركت تعاوني بدهد كه با مخالفت زن پدرم مواجه شد سپس تلاش كرديم بالاي زمين مرحوم عليميرزا عرب را – كه اكنون خانه لطف الله شاهسون است – بگيريم و تحويل بدهيم كه موافقت نشد تا اينكه به آقايان حاج عروجعلي شاهسون و حاج رجبعلي شاهسون رو زديم و قبول كردند و قباله اش به نماينده تعاون داده شد.»
مقرر گرديد آقاي عبدالمحمد عرب قباله واگذاري آقايان حاج رجبعلي و حاج عروجعلي را پيدا و كپي آن را به اعضا شورا ارائه دهد آنگاه مي تواند دخل و تصرف نمايد.
در پايان آقاي عبدالمحمد عرب عنوان نمود كه : شركت تعاوني انبار مناسب ندارد و از شورا درخواست كمك نمود كه ؛ شوراي اسلامي چند پيشنهاد جهت بدست آوردن زمين انبار به ايشان نمود. يكي اينكه ؛ زمين عمومي شرق حمام قديمي را كه گفته مي شود قبلا مردم صورت جلسه واگذاري آن را به تعاوني نوشته اند ؛ صورت قباله را پيدا كند و شورا از تعاوني حمايت خواهد كرد. ديگر اينكه زمين انتهايي شرق روستا را در خواست واگذاري نمايد و شورا ضمن موافقت حمايت هم خواهد كرد. سپس آقاي عبدالمحمد عرب اضافه نمود كه : برابر دستورالعمل جديد و نامه اداره تعاون روستايي ، مدير عامل شركت تعاوني روستايي بايد مدرك تحصيلي ليسانس داشته باشد لذا از شوراي اسلامي در خواست مي نمايم كمك نمايد تا فرد داراي صلاحيت و توانايي را بتوانيم انتخاب كنيم . كه مقرر گرديد : آقاي عبدالمحمد عرب از همه تحصيل كردگان روستا كه مدرك ديپلم و بالاتر دارند را دعوت تا با حضور اعضا محترم هيات مديره تعاوني و نيز شوراي اسلامي روستا ، مسائل كاري و مشكلات و نيازمندي تعاوني را در جمع تحصيل كردگان بازگو و توضيح دهيم آنگاه از جوانان تحصيل كرده علاقمند دعوت كنيم آنهايي كه علاقمند هستند و در خود توانمندي مي بينند آمادگي خود را اعلام تا از ميان داوطلبان يكي را بر گزينيم.
گزارش ورزشي
1- در جلسه اي كه در تاريخ 21/3/86 با حضور ورزشكاران در مسجد برگزار شد پس از بحث و تبادل نظر مقرر گرديد كه تيم فوتبال دهياري ماركده در مسابقات چند جانبه روستايي با نام اولين المپياد ورزشي روستايي و عشايري در سامان شركت كنند. پس از آن مجدد جلسه اي با اعضا تيم فوتبال در تاريخ 22/3/86 در محل بسيج تشكيل گرديد. و مقرر شد كه لباس و كفش و جوراب ورزشي جهت تيم تهيه شود و در آن جلسه مقرر شد كه فرداي آن روز مسئول ورزشي روستا به همراه دهيار روستا وسايل را تهيه نمايند كه پس از چندين بار مشورت و اينكه فرصت كافي جهت تهيه لباس نبود چون مسابقات در سه روز آينده قرار بود برگزار گردد. اين امر ميسر نشد و قرار شد در فرصتي مناسب وسايل با كيفيت عالي و مناسب تهيه شود. طبق قرار قبلي روز پنجشنبه 24/3/86 در جلسه قرعه كشي مسابقات فوتبال شركت نموديم. كه پس از بحث فراوان قرار شد به دليل تاريخ تعيين شده زود هنگام ( 30/3/86 ) مسابقات بصورت حذفي برگزار گردد كه تنها 7 تيم شركت كرده بودند. و قرعه كشي انجام شد و قرار شد تيم ها بصورت تك حذفي بازي كنند و با قرعه خوب تيم ماركده به مرحله بعد صعود كرد. و تنها با 2 بازي مي توانست كه قهرمان شود و تيم ها مي بايست روز شنبه مدارك خود را مي بردند كه در اين بين تيم ماركده با توجه به پيگيري هاي انجام شده قبلي كه به كرات صورت گرفته بود و بيمه ورزشي و آلبوم آن و چك سفيد امضا آن كاملا آماده شده بود ولي در روز مقرر تيم هاي ديگر مدارك خود را نياوردند و اين همه برنامه ريزي هايي كه انجام شده بود همه اش هدر رفت چون در سامان قرار بود جشنواره ورزشي برگزار شود كه خبري از آن نبود و تنها بر فوتبال تكيه كردند و اين همه نتيجه اي نداشت و هيات فوتبال سامان تيم چم چنگ را كه 2 سال قبل قهرمان شده بود به عنوان نماينده بخش سامان براي مسابقات شركرد معرفي كرد. لازم به ذكر است كه در اين بين هيات فوتبال سامان واقعا سر در گم بود و نمي توانست برنامه اي مناسب براي اين مسابقات فراهم كند چون زمان تعيين تيم قهرمان بسيار اندك بود و مي بايست سريع انجام شود. بيمه هاي ورزشي كه آماده شده است حدود 20 نفر مي باشد و آلبوم ورزشي نيز 20 نفر
آماده است كه مي توان در هر مسابقه اي در طول سال شركت نمود.
2- پس از پيگيري هاي مجدانه يكي از دوستان ، ( آقاي مهدي عرب ) بارها و بارها ، مسئول چمن سد زاينده رود تماس گرفتيم كه حدود 10 مرتبه اين عمل انجام شد و مقرر شد بعد از خرداد ماه تيم ماركده به تمرينات چمن برود و سرانجام با حضور سرپرست تيم و مهدي عرب در تاريخ 13/4/86 ساعت 9 شب در سد زاينده رود قرار شد تيم ماركده روزهاي پنجشنبه هر هفته از ساعت 5 تا 7 بعد از ظهر به تمرين يرود و بابت هر جلسه تمرين 1000 تومان هزينه پرداخت كند.
3- علاقمندان تنيس روي ميز مي توانند هر روز بعد از ظهر ها ساعت 30/5 به بعد جهت بازي تنيس روي ميز به پايگاه مقاومت سلمان ماركده مراجعه نمايند و كرايه هر ساعت آن 500 تومان مي باشد. گزارش از : غلامعلي عرب
پيشنهاد دهيار به دشورا
حدود 60 نفر از مردم با امضا نامه اي خطاب به شوراي اسلامي روستاي ماركده ، آقاي رمضان عرب فرزند علي را به عنوان كانديد دهياري روستا معرفي نموده اند متن نامه به شرح زير است.
« با توجه به شناخت و كار آيي آقاي رمضان عرب فرزند علي و نياز مبرم روستا به يك مدير كار آمد ، ما امضا كنندگان ذيل وي را به عنوان دهيار روستا پيشنهاد مي كنيم. اميد كه با موافقت شوراي اسلامي و طي مراحل قانوني وي بتواند به نيازهاي اجتماعي و عمراني ، فرهنگي ، ورزشي روستا جامه عمل بپوشاند.»
گوشت مرغ منجمد
بخشداري سامان طي نامه شماره 1196 مورخه 11/4/86 اعلام نموده : « فروشگاه زنجيره اي رفاه سامان مقداري مرغ منجمد يارانه اي به قيمت هر كيلو گرمي 18000 ريال آماده توزيع و فروش در اختيار دارند لذا شايسته است به اطلاع عموم مردم روستا رسانده شود كه بتوانند استفاده نمايند. »
افزايش موجودي بانك
بخشداري سامان طي نامه شماره 809 مورخه 9/4/86 كپي اطلاعيه بانك كشاورزي استان را ارسال و درخواست نموده به آگاهي مردم برسد. متن اطلاعيه به شرح زير است. « 1- درباره ارتقا درجه شعبه هوره و افزايش سقف اختيارات تفويضي به استحضار مي رساند ، درجه و سازمان شعب بانك ( از جمله شعبه هوره ) بر اساس ميزان منابع و حجم سپرده هاي توديعي مردم نزد شعبه مي باشد كه متاسفانه شعبه مذكور در حال حاضر ، حد اقل ملاك و شرايط ارتقا درجه را ندارد ، مگر اينكه اهالي محترم روستاهاي حوزه عمل شعبه با انتقال سپرده هاي خود از ساير بانك ها ( بويژه بانك هاي خارج از استان ، از جمله نجف آباد و تيران ) به بانك كشاورزي تغيير و تحولي در ميزان منابع شعبه ايجاد نمايند. ضمنا درجه بندي و سازماندهي شعب با ستاد مركزي بانك در تهران است.
2- در خصوص الحاق روستاهاي هوره ، ياسه چاي تا قراقوش ، اعلام مي دارد تعيين حوزه عمل شعب بانك بر اساس تقسيمات جغرافيايي كشور است ، و اين مديريت مجاز به تغيير آن نمي باشد.
3- تخصيص يارانه به طرح هاي كشاورزي واجد شرايط ، توسط جهاد كشاورزي و ساير دستگاه هاي ذيربط در استان انجام مي پذيرد . لذا در صورت تامين اعتبار مربوط به يارانه ها بلافاصله از طريقه بانك اقدام مقتضي صورت خواهد پذيرفت.»
اعتبار دهياري
بخشداري سامان طي نامه شماره 1124 مورخه 11/4/86 به دهياري ماركده اطلاع داده : « نظر به اينكه از محل اعتبارات سال جاري دهياري ها ، مبلغ 63000000 ريال جهت دهياري آن روستا مصوب شده است مقتضي ضمن پيگيري جذب اعتبار ، مطابق بودجه سالانه و صرفا در جهت پروژه هاي عمراني اولويت دار بالاخص در زمينه ايجاد اشتغال جوانان بيكار و زير سازي ، آسفالت ريزي معابر با همآهنگي اعضا محترم شوراي اسلامي نسبت به هزينه آن تحت نظارت ناظر پروژه اقدام نماييد.»
هشدار
فردي با نام كيومرث مرادي كه خود را مامور تبليغ از طرف بنياد شهيد تهران و پايگاه شهيد مصطفي مرادي مي دانست در يكي دو هفته گذشته به گرمدره وارد و كلاس تشكيل مي دهد. با روحاني مستقر در آنجا درگيري ايجاد مي كند كه به دادگاه معرفي و سپس آزاد مي گردد. پس از آزادي به ماركده مي آيد و قصد اين بوده كه در اين روستا كلاس تشكيل دهد. به مسجد وارد و تعدادي از قرآن هاي موجود مسجد برداشته و در كيسه نايلوني جا داده و به سمت گرمدره روانه مي شود كه توسط آقايان قاسمي – روحاني مستقر – و آقاي رضا عرب فرزند قربانعلي شناسايي و دستگير مي شود مراتب به پاسگاه هوره اطلاع و سپس خود نامبرده تحويل داده مي شود.
با پرسش و پاسخي كه با وي انجام شد ايشان اطلاعات قرآني نداشت و از لحاظ جسمي و رواني هم داراي مشكلات بود بدين منظور در همان لحظات اوليه ورود قول و وعده هاي اردو به بچه ها داده بودند. مورد فوق جهت هشدار به همشهريان درج گرديد. گزارش از : ابوالفضل عرب
تقدير و تشكر
نشريه آواي ماركده با درج نام دانش آموزان ممتاز سال تحصيلي 85-86 مدرسه راهنمايي فيض ماركده از زحمات و تلاش آنها در جهت پويايي و رشد و كسب علم و دانش تشكر و قدرداني مي نمايد. دانش آموزان ممتاز كلاس اول راهنمايي : علي عرب فرزند حسين با معدل 28/19 شاگرد اول. مجيد شاهبندري فرزند منوچهر با معدل 27/19 شاگرد دوم. علي اكبر عرب فرزند محمد با معدل 82/18 شاگرد سوم. دانش آموزان ممتاز كلاس دوم راهنمايي : محمد شاهسون فرزند عشقعلي با معدل 54/19 شاگرد اول. حسين شاهبندري فرزند رسول با معدل 75/18 شاگرد دوم. عباس عرب فرزند اكبر با معدل 54/18 شاگرد سوم. دانش آموزان ممتاز كلاس سوم راهنمايي : هادي عرب فرزند اكبر با معدل 96/17 شاگرد اول. محمد عرب فرزند قربانعلي با معدل 77/17 شاگرد دوم. رضا عرب فرزند عليرضا با معدل 13/17 شاگرد سوم.
اين آموزشگاه در طول سال تحصيلي مسابقات فرهنگي هنري ورزشي هم داشته كه اسامي نفرات برتر به شرح زير است.
نهج البلاغه : جعفر شاهبندري فرزند عبدالحسين نفر اول آموزشگاه. عباس عرب فرزند اكبر نفر اول آموزشگاه. علي عرب فرزند بهرام نفر اول آموزشگاه. قرائت : مجيد شاهبندري فرزند منوچهر نفر اول در منطقه. محمد شاهبندري فرزند حشمت الله نفر اول در آموزشگاه. علي عرب فرزند فتح الله نفر اول در آموزشگاه. مفاهيم : حسين شاهبندري فرزند ابوالقاسم نفر دوم در منطقه. وحيد شاهبندري فرزند عبدالله نفر اول در آموزشگاه. احكام: علي عرب فرزند حسين نفر اول آموزشگاه. اسماعيل شاهسون فرزند عباس نفر اول آموزشگاه. علي عرب فرزند فتح الله نفر اول آموزشگاه. انشاي نماز : مهدي عرب فرزند ابوطالب نفر دوم در منطقه. رضا شاهبندري فرزند ابراهيم نفر اول آموزشگاه. حسين شاهبندري فرزند رستم نفر سوم منطقه. صحيح خواني نماز: حسن عرب فرزند محمود نفر اول آموزشگاه. حسين شاهبندري فرزند رسول نفر اول آموزشگاه. دو و ميداني: حميد رضا عرب فرزند يدالله نفر اول آموزشگاه. محسن عرب فرزند اكبر نفر اول آموزشگاه. علي عرب فرزند فتح الله نفر اول آموزشگاه. مسابقات درس حرفه و فن در منطقه: علي عرب فرزند فتح الله ، محمد عرب فرزند قربانعلي و حسين شاهبندري فرزند لطيف كه نفرات برتر منطقه بوده و به مرحله مسابقات استاني هم راه يافته اند.
مديريت محترم آموزشگاه اطلاعات زير را جهت آگاهي براي نشريه ارسال كرده اند. 1- جمع مبلغ كمك هاي مردمي كه به اين آموزشگاه شده 1600000 ريال است. 2- مبلغ كمك هاي مردمي بابت نيروي خدماتي آموزشگاه 3600000 ريال است. 3- بالاترين مبلغ كمكي مردمي از طرف ولي دانش آموز حسين شاهسون ، جناب آقاي رستم شاهسون و ولي دانش آموز عباس عرب جناب آقاي اكبر عرب بوده كه از طرف اداره آموزش و پرورش لوح تقدير به نامبردگان صادر شده است. 4- همچنين اعضا انجمن اوليا و مربيان از برادر اكبر عرب كه مسئوليت كارهاي خدماتي آموزشگاه را بر عهده داشته و به خوبي انجام وظيفه نموده اند نهايت تقدير و تشكر به عمل مي آيد. 5- و از شوراي اسلامي روستا خواهشمنديم اقدامات لازم نسبت به حفظ و حراست قسمتهاي فيزيكي ساختمان مدارس در فصل تابستان مبذول فرمايند.
نشريه آواي ماركده از زحمات آموزگاران و كاركنان محترم آموزشگاه آقايان : كيهان اسيوند ، محمدرضا اكبري ، عباس ايزدي ، پژمان خاكسار مقامي ، حمزه خسروي ، ابوالفضل عرب ، عليرضا صميمي فر ، نعمت الله مرداني ، سيد رسول هاشمي، سيد حيدر هوشمند و بويژه از مديريت محترم آموزشگاه تقدير و تشكر مي نمايد.
يك نكته
ساعت 6 بعد از ظهر مورخه 13/4/86 بود صدايي از بلند گوي مسجد ، از كشاورزان فردوس دعوت مي نمود كه اقساط عقب افتاده وام خود را به بانك سامان بپردازند چون بانك مطالبات خود را به اجرا گذاشته است. يادم افتاد از چند سال قبل عده اي از ادعا رسان و نيز مديران تعاوني فردوس به صراحت و نيز تلويحي به كشاورزان مي گفتند كه وام تان را ندهيد ، بخشيده خواهد شد ، همه را كه نمي توانند به زندان ببرند و… چقدر خوب است انسان بويژه وقتي مسئوليتي مي پذيرد و مقامي دست و پا مي كند سخن سنجيده بگويد چون سخن نسنجيده زيان هاي فراواني در پي خواهد داشت. نمونه اش را مي توانيم ببينيم.
زمان عاشق شدن نيست
زمان عاشق شدن نيست / هواي عاشق شدن هست / فغان كه اين شور و مستي / نمي كشد از سرم دست / جهان پر از ديدني هاست / فغان كه چشم حريصم / ز هر چه زيبا كه بيند / به خاطرم خواهشي هست / شب و نسيم بهاري / گل و مي و شادخواري / بدان معاشر كه داري / مگر تواني نپيوست؟ / خوشا زمان جواني / كه بازوان ظريفم / سرشته از مهرباني / به شانه اي حلقه مي بست. / هنوز اين دل جوان است / هنوز جان مهربان است / هنوز تن شوخ و شيدا / هنوز من عاشق و مست : / شبي به دل وعده دادم / كه ياري از در درآيد / عروس شد در خيالم / سپيد پوشيد و بنشست / به خويش گفتم كه : عالي ! / نظر در آيينه كردم / زدستم افتاد و بشكست …
سروده سيمين بهبهاني نقل از روزنامه شرق شماره 571
پوست سالم
نخستين گام براي داشتن پوستي زيبا آگاهي از نوع پوست است زيرا از اين طريق شما قادر خواهيد بود هرچه بهتر از پوستتان مراقبت و همچنين فرآورده هاي بهداشتي و آرايشي مناسب نوع پوست خود را انتخاب كنيد. 1- پوست نرمال : نه زياد خشك و نه زياد چرب است. منافذ پوست قابل رويت بوده اما بزرگ و يا مسدود نيستند. پس از شستشو نرم و لطيف مي شوند و به ندرت صورت جوش مي زند. طرز مراقبت : روزي دوبار صورت خود را با شوينده هاي ملايم شست و شو داده و از مرطوب كننده استفاده كنيد. 2- پوست چرب : پوست اغلب چرب است. سطح پوست ضخيم و خشن است و منافذ پوست بزرگ و قابل رويت. پوست براق است. صورت زياد جوش مي زند. گرد و غبار و آلودگي بيشتري را به خود جذب مي كند. غده چربي بيش از حد فعال هستند به همين خاطر منافذ پوست در معرض انسداد است. پوست كمتر چروكيده مي شود. طرز مراقبت : روزي دو مرتبه صورت خود را با شوينده هاي ملايم شست و شو دهيد. همواره از شوينده هاي ملايم و غير چرب و حاوي الكل استفاده كنيد. به خاطر داشته باشيد پوست چرب نيز نياز به مرطوب كننده دارد بنابر اين از مرطوب كننده هر روز استفاده كنيد. با آب سرد صورت خود را بشوييد تا منافذ پوستتان بسته شود. از غذاهاي سرخ شده و شكلات كمتر استفاده كنيد. 3- پوست خشك : پوست نازك و كاغذ مانند است. هنگام لمس آن پوست خشك است. منافذ پوست بسيار ريز هستند. بنابر اين پوست خشك و معمولا پوسته پوسته مي شود. مستعد چين و چروك است. در زمستان پوست خشك تر شده و خارش پيدا مي كند. طرز مراقبت : همواره از لوازم آرايش ملايم فاقد الكل استفاده كنيد. هر روز پوست خود را با مرطوب كننده مرطوب كنيد و همواره صورت خود را با شوينده هاي ملايم و غير صابوني بشوييد. زيرا صابون چربي پوست شما را با خود مي شويد. از كرم هايي كه محتوي آلفاهيدروكسي اسيد است استفاده كنيد. اين ماده سبب پيلينگ ملايم لايه خشك و مرده خارجي پوست مي شود. شست و شوي صورت با روغن بادام و يا زيتون بسيار مؤثر است. يك سيب را رنده كرده مدتي در يخچال گذاشته و 15 دقيقه روي صورتتان قرار دهيد.
نقل از روزنامه شرق 27/3/85 صفحه 29
هركس به فكر خويش است
در تاريخ هاي 26و27/11/85 دو جلسه عمومي در محل مسجد ماركده تشكيل و دو تصميم بزرگ و جمعي گرفته شد كه مي توان نقطه عطفي و مبناي تحولي نسبتا ژرف در روستا دانست.
يكي تصميم در باره ايجاد تعاوني گردشگري با عضويت همه مردم روستا اعم از زن و مرد و كوچك و بزرگ ، به منظور سرمايه گذاري و ساخت امكانات و زير بناهاي جذب گردشگر ، در زمين هاي مشرف به رودخانه بود . بدين منظور سه نفر آقايان : محمود عرب ، رمضان عرب و اسدالله عرب انتخاب گرديد تا كارهاي اداري اين تعاوني را انجام دهند و در يك انتخابات عمومي اعضا هيات مديره آن انتخاب شود و شركت به ثبت برسد. ديگري تصميم بر زير كشت بردن زمين هاي باقي مانده منابع ملي صحراي ماركده در قالب يك طرح عمومي با نام گلستان بود . بدين منظور هم 7 نفر به صورت كتبي و با راي مخفي انتخاب شدند آقايان : محمدتقي عرب ، عباس شاهسون ، علي عرب ، رمضانعلي عرب ، محمدرضا شاهسون ، عليمراد شاهسون و ابوطالب عرب . گفتگو شد و مقرر گرديد در كنار اجراي اين طرح دست اندركاران اجرائي آن ، يعني همين 7 نفر ، ليست زمين هاي واگذاري گرفته شده و نيز ليست زمين هاي تجاوزي را كه ، توسط بعضي از مردم از منابع ملي گرفته شده ، برآورد تا هنگام تقسيم زمين هاي طرح گلستان به افرادي كه زمين زيادتري تصرف كرده ، ديگر داده نشود و به افرادي كه كم زمين اند ، كمي داده شود و به افرادي كه هيچ زمين ندارند به اندازه عرف محل داده شود در نتيجه مقدار متصرفي ها تا حدودي بالانس گردد و اين تصميمي بود بزرگ ، عالي ، انساني ، بر محور عدالت و انصاف و در خور تحسين ، كه ، خرد جمعي ماركده گرفت.
با اينكه جمعيت انبوهي در اين دو شب متوالي در مسجد گرد آمده بودند ولي گويا پيام و اهميت اين دو تصميم ، در اين دو گردهم آيي ، هنوز چندان بازتاب نيافته و جدي گرفته نشده و يا عده اي دانسته و يا نا دانسته نخواسته اند به اهميت آن پي ببرند لذا آن را جدي نگرفته اند مثل اين است كه مردم ماركده اين دو تصميم را نگرفته اند و يا اين دو گردهم آيي در تاريخ هاي فوق در ماركده انجام نشده است. چون : 1- يكي از افراد انتخاب شده در اين هيات 7 نفره از فرداي انتخاب شدن شخصا اقدام به شخم و شيار و تملك زمين هاي منابع ملي نموده است ايشان با اين عمل خود همه راي بالاي خود را و نظر مردم را لگد مال كرده است.
2- يك نفر از همين هيات 7 نفره در پاسخ اين پرسش كه ؛ شما كه صورت جلسه 13/3/86 هيات مديره فردوس با جمعي ديگر ، مبني بر تقسيم زمين هاي اطراف اين مزرعه بين سهامداران را امضا كرده ايد مغاير با اهداف جلسه عمومي 27/11/85 است گفت : « من خود زمين فردوسم را فروخته ام گفتم در صورت انجام اين تقسيم شايد 4 جيريب زمين گيرم بيايد!! » يعني بخاطر 4 جيريب زمين تصميم و اهداف بلند جلسه 27/11/85 را زير پا گذاشته است يعني نهايت سطحي نگري و منفعت انديشي. 3- دو نفر ديگر از همين هيات 7 نفره در پاسخ پرسش فوق گفتند : مي پذيريم كه خطا كرده ايم و اين امضا مغاير با تصميم جلسه عمومي 27/11/85 كه ما انتخاب شديم هست و بايد باديدي بازتر و مسئوليت پذيرتر در مواجهه با رويدادها تصميم بگيريم. 4- هيات مديره محترم شركت تعاوني فردوس ماركده به منظور انحراف اذهان سهامداران اين شركت ، از درخواست شفاف سازي حساب هاي مالي 4 ساله اين شركت و نيز اصرار بر ماندن در سمت هاي هيات مديرگي به صورت غير قانوني ، بحث تملك زمين هاي پيرامون اين مزرعه و تقسيم آن را مطرح نموده است. بدين منظور با دعوت از سهامداران ، جلسه اي ، به قول خودشان عمومي ، با حضور 40 تا 45 نفر در تاريخ 13/3/86 در محل مسجد تشكيل و صورت جلسه اي تنظيم مي گردد تا سندي و مدركي براي كار خودشان داشته باشند اين تصميم و اقدام هيات مديره فردوس در اين موقعيت زماني نياز به تحليل دارد من نظر خود را مي گويم. چه مقدار آن قبول افتد ؟ يا درست باشد ؟ نمي دانم.
الف ؛ هيات مديره محترم شركت فردوس در اين موقعيت زماني كه ، وجود و بقاي خودش غير قانوني است به اين كار جنجالي دست زده است بنظر مي رسد اهداف زير در تصميم هيات مديره مستتر بوده بوده باشد يكي انحراف اذهان سهامداران از مطالبات حساب ها و شفاف سازي صورت هاي مالي 4 ساله و عدم انجام انتخابات ، ديگري ماندن 4 روز بيشتر در سمت هيات مديرگي. و سومي لعاب دادن به وجهه مخدوش شده خود با تقسيم زمين تا بلكه در انتخابات بعدي
بنظر آيند و نامشان روي برگه راي آورده شود.
ب : با تاسف ، اين جمع 40 تا 45 نفره از سهامداران شركت تعاوني فردوس كه در تاريخ 13/3/86 در مسجد جمع شده اند يك كلام به هيات مديره محترم نگفته اند : آقايان شما اكنون به دليل عدم شفافيت حساب هاي 4 ساله تان در مظان شك و ظن قرار داريد به علاوه مدت هيات مديرگي تان 3 سال بوده و اكنون 2 سال هم غير قانوني بر مسند خودتان مانده ايد بهتر است شما تمام كوششتان را بر درست كردن حساب هايتان بگذاريد و انتخابات بر گذار كنيد آنگاه هيات مديره جديد با قدرت و بدون سوء ظن و شك به اين كار اقدام خواهد كرد. چرا اين جمع چنين حرفي به هيات مديره نزده اند ؟ چون تقسيم و تملك زمين مطرح بوده و هركه به فكر منافع خويش است.
پ : هيات مديره محترم در گفتمان خود به دو نكته تكيه مي كنند. يكي اينكه مزرعه فردوس يك مزرعه عمومي است و ديگري اينكه جلسه 13/3/86 را يك جلسه عمومي و تصميم عموم قلمداد مي نمايند كه كه هر دو نكته قابل تحليل اند. بدون شك 12- 15 سال قبل ، هنگام تشكيل تعاوني فردوس ، مزرعه فردوس يك مزرعه عمومي مطلق بود. ولي امروز اينگونه نيست. چون آن روز همه سرپرستان خانوار ماركده در حد 270 تا 275 نفر بوده كه تقريبا همگي هم سهامداران فردوس شده اند ولي امروز ماركده بيش از 400 نفر سرپرست خانوار و جوانان پسر بالاي 20 سال كه قابليت تشكيل خانواده را دارند دارد به علاوه 20 تا 30 نفر از سهامداران اوليه فردوس هم فوت كرده اند و در قيد حيات نيستند كه عموم تلقي شوند. بنابر اين مزرعه اي را مي توان عمومي خواند كه دربر گيرنده همه مردمان ساكن امروز ماركده باشد.
جلسه مورخه 13/3/86 كه به درخواست هيات مديره شركت فردوس شكل گرفته ، هيچگاه نمي تواند يك جلسه عمومي فردوس تلقي شود چون فردوس 271 نفر عضو دارد تصميمات عادي براي شركت بايد در جمع نصف به علاوه يك گرفته شود پرسشي كه در اينجا مطرح مي گردد اين است كه ؛ آقايان محترم هيات مديره اگر راست مي گوييد و به نظرات اعضا شركت ارزش و اعتباري قائل هستيد كه بايد هم اينگونه باشد ؛ چرا براي درخواست با 107 امضا مبني بر ارائه گزارش مالي و تشكيل مجمع عمومي و برگزاري انتخابات هيچ ارزشي قائل نيستيد و بر زبان نمي آوريد؟ و ناراحت هم شده ايد ؟ و 50 درصد آنها را ، كساني مي دانيد كه پولشان را نداده اند ؟ و با اداي اين جمله مي خواهيد آن امضا را بي ارزش جلوه دهيد؟ آيا آنهايي كه در جلسه 13/3/86 آمده اند همشان پولشان را داده اند ؟ بدون شك همه اعضا بايد پول سهم شان را بدهند واگر چنين نكنند بد حساب خواهند بود به همين سياق هيات مديره محترم هم بايد حساب هاي خود را ساليانه ارائه دهد و اگر چنين نكند بد حساب خواهند بود
ت : هيات مديره شركت تعاوني فردوس ماركده در جلسه مورخه 18/3/86 خود دو نفر را به عنوان نمايندگان خود برگزيده تا با دريافت مزد زمين هاي پيرامون را پيمايش و تقسيم نمايند اين كار هيات مديره محترم آدم را ياد آن ضرب المثل مي اندازد كه : « يارو را توي ده راهش نمي دادند آنگاه او سراغ خانه كدخدا را مي گرفت!. » حال هيات مديره شركت فردوس كه ؛ بقاي خودش غير قانوني و لرزان است و در مظان شك و ظن قرار دارد نماينده با پرداخت مزد و حقوق تعيين مي كند !؟.
در پايان ياد آوري مي گردد دو تصميم بزرگ مردم ماركده در تاريخ هاي 26 و 27/11/85 پيام هاي بس بزرگي داشته و دارد بدين جهت بر همه فرض است كه آنها را جدي بگيريم. هيات 7 نفره منتخب مردم مسئوليت بس خطيري را بر عهده گرفته اند لذا ضرورت دارد با ديدي بازتر و وسيع تر به قضايا و جايگاه خود بنگرند و عينك نفع شخصي را از جلو چشمان خود بردارند. هيات مديره محترم شركت فردوس اگر اعضا اين شركت را دوست دارند و برايشان احترام قائلند بهترين كار اين است كه حساب 4-5 ساله خود را روشن و به مردم گزارش دهند و با تشكيل مجمع عمومي و انتخابات ، سوء ظن ها و شك ها و بي اعتمادي را بر طرف كنند و تصميم درباره تقسيم زمين را به هيات مديره جديد بسپارند تا با توجه به جايگاه قانوني خود هر جور كه صلاح دانست عمل كند.
محمدعلي شاهسون ماركده 1/4/86
به بهانه 15 خرداد ، روز جهاني محيط زيست
به لطف كارگزاران عهد ظلمت و دود / كه از عنايتشان مي رسد به گردون ، آه / كبوتران سپيد / بدل شوند پياپي به زاغهاي سياه ! « مشيري »
در ميان كاينات و كيهان ، و در جمع كهكشان ها و منظومه هاي فضاي لايتناهي با ميلياردها ستاره و سياره و ميليون ها سال نوري فاصله از هم ؛ آنچه تا كنون بدست آمده و مسجل شده اينكه تنها در كهكشان بزرگ اما در مقايسه با هستي ، كوچك راه شيري ، و در اين كاهكشان فقط در منظومه شمسي و در بين اين منظومه و سياره هاي آن صرفا قرعه حيات به نام كره خاك زده شده است. يعني با توجه به شواهد و قرائن موجود ، در اين مجموعه ي كيهاني با آن عظمت و وسعت تنها كره زمين است كه بخاطر داشتن موقعيت و وضعيت ويژه در منظومه ي شمسي و گردش هاي وضعي و انتقالي و فاصله مناسب با خورشيد ، شرايط مطلوب براي زيستن را دارا است. سياره زمين با دارا بودن دو عنصر حيات يعني اكسيژن و آب ، تنها مكان و ماواي موجودات زنده است. جانداران چون كودكاني در آغوش گرم و پر مهر مادر زمين آرام گرفته و از هر بلايي ايمن شده اند . زمين مادر همه ما آدمهاست پس حق بسياري به گردن ما دارد و واقعا ما چه فرزندان خلفي هستيم ! ما در روي اين كره پا به عرصه ي وجود مي گذاريم ، در گستره ي آن رشد و نمو و زندگي مي كنيم و در نهايت در خاك آن مدفون مي شويم. زمين زادگاه ، زيستگاه و آرامگاه همه انسان ها از آدم تا امروز بوده و هست. اما فراموش نكنيم اين آب و خاك و هوا فقط متعلق به ما آدمها نيست ، حيوانات و گياهان بي شماري بر روي آن زندگي مي كنند و به اين عناصر حياتي نيازمندند. و به قولي حق آب و گل و به تعبير بهتر حق آب و اكسيژن دارند. اين موجودات سالهاست بدون هيچ بي حرمتي و كم مهري در مورد زمين در دامان آن زندگي مي كنند و گويي در اين ميان تنها ، بشر فرزند ناخلف اين مام مهربان است ! آدمي نمك زمين را مي خورد اما با نا سپاسي ، ندانم كاري و زياده خواهي هايش دانسته و ندانسته نمكدان آن را كه نه ، قلبش را مي شكند. انسان ها تصور مي كنند چون سادات صنع خدا هستند اكسيژني كه خمس ( يك پنجم ) ! هواست فقط به آنها مي رسد و ديگر موجودات سهمي از آن ندارند ، لذا هوا را به انحاي مختلف مي آلايند. فقط به افزايش جمعيت و توسعه ي اجتماع خود توجه دارند حالا ديگر گونه هاي حيات منقرض شوند و يا در معرض انقراض قرار گيرند مهم نيست ، تنها به ساخت و ساز و احداث شهرها و كارخانه ها و جاده هاي متعدد مي پردازند و اينكه در اين ميان پوشش گياهي و فضاي سبز از بين برود و قلمرو موجودات مورد تعرض قرار گيرد چندان اهميت ندارد. بشر با به خدمت گرفتن تكنولوژي خود خواهانه محيط زيست را دستخوش تغييرات و تصرفات زيادي نموده است ، هوا را با دود و گازهاي خطرناك ناشي از خود روها و كارخانه ها ، آبها را با فاضلاب هاي خانگي و صنعتي ، خاك را با زباله ها و ضايعات ، و فضا را با صدا ها و امواج الكترو مغناطيسي فرستنده هاي مختلف آلوده كرده است. با وجود اين امروزه كمتر جايي در روي كره زمين را پيدا مي كنيد كه از دستبرد آدمي مصون مانده باشد.
ما آدم ها بايد بدانيم طبيعت يكبار تكوين شده و قابل تجديد نيست ، المثني و استثنايي براي آن وجود ندارد ، محيط مدام در حال تغيير است اما تغييرات آن تدريجي و طبيعي است. زيبايي طبيعت به بكر و دست نخورده بودن آن است. محيط زيست مظهر حكمت و قدرت خداست ، نشانه ي آن بي نشان است ، عكس رخ ساقي است كه در جام جهان افتاده ، شاهدي بر جمال و جلال ، و برهاني بر علم و عظمت خالق است ، جلوه اي از جبروت و شمه اي از شكوه اوست. نماد و نشاني از آن حقيقت واحد است كه در عالم وجود و در واقعيت موجود تجلي نموده است. محيط زيست جغرافياي صنع خداست ، جغرافيايي كه در روي آن فرهنگ و مدنيت شكل گرفته و تاريخ بوجود آمده است.
طبيعت خانه مشترك موجودات ، امانت الهي و مزرعه آخرت است. بياييد ما طفلان طبيعت و كودكان كره ي خاك اين امانت را كه از اسلافمان به ما رسيده سالم به آيندگان برسانيم ، كمترين دخل و تصرف را در آن داشته باشيم ، كمتر منابع طبيعي را دچار تغيير كنيم ، در طبيعت زباله نريزيم ، هوا و آبها را نيالاييم ، گياهان و درختان را حفظ كنيم و به گسترش پوشش گياهي اهتمام داشته باشيم ، از نسل و نژاد حيوانات بويژه آنهايي كه در معرض انقراض قرار دارند محافظت كنيم ، محيط زيست را از دستبرد آسيب و آلودگي و آزار مصون بداريم و از گزند پتياره و پلشتي و پليدي صيانت كنيم. تبر تعدي بر تنه ي محيط نزنيم ، تيشه ي تجاوز بر ريشه ي آن فرود نياوريم ، اره ي آزار بر شاخه ي آن نكشيم ، آتش بيداد در كنار آن نيفروزيم و آب آلودگي در پاي آن جاري نكنيم.شكرالله شاهسون
14 سكه
براي مراسم عقد در محضر مقام معظم رهبري از مهريه صحبت به ميان آمد. آقا
فرمودند : « اولا در مورد مهريه ، هرچه مورد نظر دختر شد همان را مهريه قرار دهيد. ولي من چون براي مردم خطبه عقد مي خوانم و اين سنت من بوده ، دختر خانمي كه مهريه اش بيش از 14 سكه باشد صيغه عقدش را نمي خوانم ، تا حالا اين كار را هم نكرده ام. اگر بخواهيد مي توانيد بيش از 14 سكه هم قرار بدهيد ، ولي من صيغه عقد را نمي خوانم. برويد نزد آقاي ديگري صيغه عقد را بخواند و از نظر من اشكالي ندارد. نقل از حداد عادل ؛ به انتخاب: يعقوب شاهسون
جماعت ، صف
امروزه شايد مهمترين و با ارزش ترين سرمايه هر انسان و جامعه اي زمان و فرصت باشد. چرا كه در زمانه اي كه تغييرات در ثانيه صورت مي پذيرد و ارتباطات و فنآوري در صدمي از ثانيه اطلاعات و نو آوري هاي بشر را مخابره و قابل استفاده مي نمايد. در زمان فاكتور بسيار مهمي است. همه ما در يك بازه محدود كه از لحظه تولد تا آخرين لحظه زندگي محدود مي باشد فرصت داريم تا از زمان و فرصتي كه خداوند بخشنده در اختيار ما قرار داده است استفاده كنيم. و در حقيقت اين مديريت زمان ماست كه بر اين منبع خدادادي بهره وري از آن را مشخص مي كند. اما متاسفانه در جامعه ما به اين فاكتور مهم اساسا توجهي نمي شود اين بيماري چه در شخص به شخص ما و چه در نهادهاي مدني و اجرايي جامعه ما به شدت گسترش و شيوع دارد. قطعا هر انساني نمي تواند به همه كارهايي كه در ذهن دارد برسد و براي آنها فرصت بگذارد چرا كه زمان فاكتور محدودي است اما ما حتا از دسته بندي امورات مهم و كم اهميت هم خود را محروم مي كنيم و در بسياري از مكالمات روزمره الفاظ نمي رسم ، نرسيدم ، فراموش كردم و غيره را مي شنويم. به قول ها و قرار ها چندان اهميتي نمي دهيم و اساسا سر وعده و قول بودن چيز نادر و كميابي است. اما ساختار جامعه و حتا نمادهاي حكومتي ما نيز به شدت با نظم غريبه است. حتما شما هم مثل من آنقدر صف هاي طولاني بانك ، روغن نباتي ، شير ، گواهي نامه ، گذرنامه ، اعزام به خدمت سربازي ، نان و صدها مورد ديگر كه ما براي آن صف مي كشيم را ديده ايد كه چيز تازه اي نيست. و البته شايد مكان خوبي براي رايزني هاي اجتماعي و تبادل نظر است. اما آيا به راستي انسان امروز بايد باز هم اينگونه فرصت ها را از دست بدهد؟ بانك ها آنقدر با معطلي كار مراجعه كننده را سرويس مي دهند كه كافيست نياز باشد شما بخواهيد به 3 بانك در يك روز مراجعه كنيد تا يك روز كاري شما پر شود. زمان مفيد ما در يك روز كاري هم كمتر از 6 ساعت است. چون نهادها و ارگان هاي كه شما بخواهيد به آن مراجعه كنيد بيشتر از اين خدمات ارائه نمي دهند. و بانگ اذان در بسياري از اين نهادها ، زنگ پايان كار است. همه اين ها به اين شرط است كه كارمند يا مسئول مورد نظر شما حضور داشته باشد والا بايستي يك روز ديگر مرخصي بگيريد. يا فرصت بگذاريد و همه اين ها هزينه است. ما به اين وضع عادت كرده ايم و اين عمق بحران است. از همه اين موارد بدتر اين است كه هر نهادي هم به ميل خودش ساعاتي را در هفته معلوم مي كند تا به مراجعه كنندگانش سرويس بدهد. مثلا نيروي انتظامي ساعت 15 تا 17 هر هفته شنبه به اعتراضات رانندگي پاسخ مي دهد. آن هم مثلا براي يك شهر دويست هزار نفري ، در اداره برق از 30/7 تا 8 صبح قابليت ديدار كارشناسان فني ميسر است. هر مسئولي را در هر اداره اي بايد در ساعاتي خاص ديد. تازه آن هم اكثر با لحني طلبكارانه و همراه با چاشني پرخاش. خاصه اگر مراجعه كننده سواد و تحصيلات چنداني نداشته باشد. در حاليكه از سرانه من و شماست كه حقوق و مزاياي ايشان تامين مي گردد. اما آيا تنها اين شخص مقصر است ؟ قطعا خير. تصميمات مقطعي و شتاب زده در سيستم اداري ما ، آمد و رفت اتوبوسي مديران و مجريان ما را عادت داده اند كه خيلي چيز ها را مي شود جدي نگرفت. و بايد افق ديد و برنامه ريزي را در حد امكان كوتاه گرفت.
امروز دولت بخشنامه اي صادر مي كند فردا مجلس موازي آن قانون ديگري تصويب مي كند و البته سر كسي كه بي كلاه مي ماند ارباب رجوع است. استرس تغييرات آنقدر مخرب است كه به اعتقاد نگارنده شايد 30 درصد عدم سرمايه گذاري و اشتغال زايي از سوي بخش خصوصي ناشي از آن است. چيزي كه بي ارزش به نظر مي رسد وقت من و شماست و هر نهادي يا مسئولي براي راحتي خودش جماعت ما را به صف مي كند. ولي واقعا چاره چيست؟
چاره تيشه زدن بر ريشه اقتصاد و سيستم كاملا دولتي است. كافيست شما يكي دوبار به يك بانك خصوصي مراجعه كنيد و مقايسه كنيد سرويس دهي آن را با يك بانك دولتي. همه چيز دستتان مي آيد. كه هركجا كه شعار « حق با مشتري است » عميقا باور شود. خدمات نيز خود به خود بهبود مي يابد. تا زماني كه دولت بر آرد و بنزين و قند و شكر ما حكم مي راند و قيمت ها بخشنامه است نبايد انتظار تغيير چنداني داشت. كارت هاي انتقاد و پيشنهاد ادارات و صندوق ها هم جهت طرح « تكريم ارباب رجوع » بيشتر به شوخي شبيه است. چرا كه تاثير آن در مقابل حجم تبليغاتش چندان نيست و البته روحيه تحكم پذيري و عدم مطالبه گري ما نيز در اين ميان بي تقصير نيست. از كسي پرسيدند كه چرا بدين روزگار گرفتار شدي ؟ گفت : زغال خوب هم بي اثر نبود !! مهدي عرب ماركده 28/2/86
پوزش از مردم
ساعت 10 صبح روز 13/4/86 پس از پايان مراسمي ، از مسجد به خانه مي آمدم. كه مشاهده كردم پلاستيك هاي انباشته شده از زباله هاي خانگي در جلو در خانه ها مانده است. نخست فكر كردم آقاي عليرضا شاهسون راننده تراكتور دهياري بخاطر شركت در مراسم ياد شده ، جمع آوري زباله ها را به تاخير انداخته است. كه با خود گفتم زنگ بزنم و او را سرزنش كنم ، انتقاد نمايم و اهميت جمع آوري زباله و دور كردن آن ها را از روستا بويژه در فصل گرم و تابستان ، به وي گوشزد كنم. هنگام ورود به خانه ، خانم خانه زبان به شكايت گشود كه : « چرا تراكتورتان كه خراب بوده درست نكرده ايد كه در اين فصل و روز گرم زباله ها جلو در خانه ها مانده اند و فضا را بوي گند گرفته و پشه ها اطراف آنها جمع شده اند ؟» گفتم : تو از كجا مي داني كه تراكتور ما خراب است ؟ كه گفت : « چند زن مي گفتند كه دهيار گفته است ؟» باز با خود گفتم بايد با راننده تراكتور برخورد شود كه چرا تراكتور خراب بوده درستش نكرده تا آماده كار باشد ؟
زنگ زدم كه گفت : « تراكتور خراب نيست و من هم آماده بوده و هستم.» كه با تعجب پرسيدم پس چرا زباله ها را جمع نكرديد ؟ كه گفت : « گويا عيدي محمد شاهسون امروز كار داشته است و نمي توانسته براي جمع آوري زباله ها بيايد و به دهيار مراجعه كرده و موضوع را گفته و دهيار هم پذيرفته كه امروز زباله ها جمع نشود چون ديشب دهيار مرا ديد و گفت : فردا عيدي محمد نمي تواند بيايد و من هم از بلند گوي مسجد اعلام كرده ام كه تراكتور خراب است و فردا زباله ها جمع آوري نمي گردد.»
با تلفن همراه دهيار محترم تماس گرفتم كه با عرض تاسف همان حرف ها را گفت و با خون سردي افزود: « خوب چه اشكالي دارد ؟ فردا جمع مي كنيم ؟ من از بلندگوي مسجد هم اعلام كرده ام و…»
وقتي كلمه چه اشكالي دارد را از زبان دهيار محترم روستا شنيدم سرم درد گرفت ، داشتم كلافه مي شدم كه چرا در روستاي ما هيچ كس مسئوليت خودش را نمي شناسد ؟ و بدان عمل نمي كند ؟ چرا درك احساس مسئوليتمان پايين است ؟ چرا همه مان ظاهر سازيم ؟ چرا همه مان ريا كاريم ؟ چرا به تعهدي كه داريم و داده ايم اهميت نمي دهيم ؟ و چرا…
مي پرسم آقاي كارگر دهياري ، شما تعهد سپرده ايد كه هفته اي دو روز زباله ها را جمع آوري كني ، آيا نبايد در كارهايت برنامه ريزي مي كردي ؟ حال اگر كارت به گونه اي است كه نمي تواني ، خوب يك نفر ديگر را پيدا و در جاي خودت بگمار تا جمع آوري زباله ها را انجام دهد. بي گمان مي شد و ايشان هم به راحتي مي توانست با برنامه ريزي چنين كاري را انجام دهد چون كاري كه داشته با برنامه قبلي بوده و از قبل برنامه ريزي شده بوده است ، چرا فكري براي جمع آوري زباله نكرده است ؟ چون احساس مسئوليتي نمي كند ، براي سلامتي مردم چندان ارزش قائل نيست و متاسفانه اين براي دومين بار است كه از طرف ايشان چنين اتفاق مي افتد. به باور من مي توان با مسامحه از كنار بي برنامگي و عدم احساس مسئوليت كاگر دهياري گذشت و از آن چشم پوشيد ولي دهيار چي ؟
مي پرسم آقاي دهيار محترم روستا ، شما چطور پذيرفتي كه زباله هاي روستا ، علارغم برنامه ريزي چند ساله ، در يك روز گرم تابستان جمع نشود و كيسه ها در جلو خانه ها بماند ؟ صداي بلندگوي مسجد را چه تعداد از مردم روستا مي شنوند و بدان توجه مي نمايند و يا برايشان مفهوم مي گردد ؟ و عذر بدتر از گناه اينكه چرا به نادرستي گفته اي تراكتور خراب است ؟ آيا در روستا يك نفر كارگر براي يك روز يافت نمي شد تا زباله ها را به موقع جمع آوري نماييم ؟
من بر اين باورم كه اگر فرد مسئوليت پذير و متعهدي مي داشتيم ، در نهايت موقعيت بحراني ، كه حتا يك نفر كاگر هم يافت نشود ، مي شد خود دهيار آستين ها را بالا بزند و با دعوت از اعضا شوراي اسلامي و به كمك هم نايلون هاي زباله را در تريلي تراكتور مي ريختند تا ثابت كنند متعهد هستند ، مسئوليت را مي شناسند و بدان متعهد اند و عاشق روستا و نظم هستند. فكر مي كنيد كفر مي شد ؟ آسمان به پايين مي آمد ؟ يا تنزل درجه پيدا مي كرديم ؟
به باور من ، اين بي نهايت بي مسئوليتي، بي توجهي ، بي دقتي و اهميت ندادن به بهداشت ، نظم و برنامه روستاست و اين عدم مسئوليت پذيري بعضي از ما ها بزرگترين رنج من است و من به سهم خود از اينكه دهيار منتخب شوراي اسلامي روستا خيلي راحت و آسان بي نظمي را پذيرفته و اهتمامي جدي در اين جهت انجام نداده و نيز اينكه به نادرستي خرابي تراكتور را علت اعلام كرده از مردم پوزش مي خواهم. محمدعلي شاهسون ماركده ساعت 11 مورخه 13/4/86
عادات غذايي در خانواده:
مقدمه: يكي از مهمترين عوامل موثر در شكل گرفتن الگوي غذايي انسان، عادات غذايي است كه تعيين كننده چگونگي انتخاب، آماده كردن، طبخ و مصرف و نگهداري مواد غذايي مي باشد. عادات غذايي ريشه در باور هاي انسان و عوامل مختلفي مانند: شرايط اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي، جغرافيايي، مذهبي، كشاورزي و … كه نسل به نسل به افراد رسيده ، دارد. بسياري از عوامل غذايي ممكن است نامناسب باشد و اثرات نامطلوب و غير قابل جبراني در سلامت ما بجا گذارد.
1- سرخ كردن مواد غذايي به مدت طولاني: براي سرخ كردن غذا معمولا از روغن زياد استفاده مي شود كه عوارض ناگواري دارد چرا كه هنگام سرخ كردن، درجه حرارت غذا به بالاتر از نقطه جوش مي رسد و در چنين حالتي بعضي از موارد مغذي در غذا به مقدرا زيادي كاهش مي يابد. در جه حرارت بالا، اثر هاي نامطلوب بر هضم غذا دارد و هضم آنرا مشكل تر مي كند، بنا بر اين غذاهاي سرخ شده هضم مشكل تري نسبت به غذاهاي پخته دارند و هرچه مدت زمان سرخ شدن طولاني تر باشد اثرات نامطلوب آن بر هضم غذا بيشتر خواهد بود. عارضه ديگري كه مصرف روغن زياد(به هنگام سرخ كردن غذا) در پي دارد اين كه موجب چاقي و افزايش چربي هاي نا مطلوب خون مانند كلسترول و تري گليسريد مي شود و در نتيجه انسان را در معرض بيماري هاي قلبي- عروقي و سكته هاي قلبي و مغزي قرار مي دهد به طوري كه امروزه مرگ ناشي از بيماري هاي قلبي- عروقي به شدت افزايش يافته.
2- افزودن نمك زياد به غذا: بسياري از مردم بدون چشيدن غذا به آن نمك اضافه مي كنند در نتيجه مصرف زياد نمك موجب جمع شدن آب در بدن و ايجاد ادم(ورم) مي شود كه اين امر موجب افزايش وزن خواهد شد. مصرف نمك در افراد مبتلا به افزايش فشار خون باعث بالاتر رفتن فشار خون مي شود و در نتيجه موجب ازدياد بيماري هاي قلبي- عروقي مي شود.
3- نوشيدن چاي بلافاصله، يا با فاصله كوتاه بعد از غذا: چاي داراي ماده اي به نام تانن است كه با اهن موجود در منابع گياهي تركيبي به نام تانات- آهن ايجاد مي كند كه مانع جذب آهن و موجب دفع آن از بدن مي شود. آهن يك ماده مغذي است كه جذب آن در دستگاه گوارش مشكل است و به مقدار اندك جذب مي شود. عوامل مختلفي مانع جذب آهن غذا و دفع آن از بدن مي شوند، از جمله نوشيدن بلافاصله چاي بعد از غذا بنابر اين احتمال كمبود آهن در بدن و كم خوني ناشي از فقر آهن بخصوص در گروههاي آسيب پذير مانند كودكان و نوجوانان به ويژه دردختران و خانم هاي باردار و سالمندان زياد است. چاي داراي يك عامل ضد ويتامين B1 است و مانع استفاده بدن از ويتامين B1 مي شود. ويتامين B1 در حفظ سلامت اعصاب موثر است و كمبود آن موجب بروز اختلالات عصبي در انسان مي شود. بنابراين مصرف چاي بلافاصله و يا با فاصله كوتاهي بعد از غذا مي تواند انسان را در معرض فقر آهن و نيز كمبود ويتامين B1 قرار دهد، بخصوص اگر آهن يا ويتامينB1 در غذاي انسان كافي نباشد اين اختلالات شديدتر خواهد بود.
4- نوشيدن آب و مايعات زياد همراه غذا: نوشيدن مايعات به مقدار زياد همراه غذا موجب رقيق شدن شيره هاي گوارش مي شود كه در نتيجه هضم مواد غذايي را با مشكل مواجه مي كند و اين اشكال در هضم باعث ايجاد نفخ و سنگيني در دستگاه گوارش مي شود بعضي از كودكان عادت به مصرف مقدار زيادي آب همراه غذا دارند كه اين امر موجب پر شدن معده و كاهش اشتهاي آنان مي شود. همچنين مصرف آب زياد همراه غذا ممكن است باعث نفخ، دل درد و سنگيني در دستگاه گوارش شود كه اين امر مي تواند عامل جهت شرطي شدن كودكان به خوردن غذا يا امتناع از آن شود.5- با عجله غذا خوردن و خوب نجويدن: اولين مرحله هضم بعضي از مواد غذايي در دهان صورت مي پذيرد كه هضم اين مواد توسط آنزيم پتيالين موجود در بزاق دهان آغشته شده باشد. اگر غذا با شتاب خورده شود موجب سنگيني، احساس پري در دستگاه گوارش، دل درد و ناراحتي هاي گوارشي مي شود. ادامه دارد… جعفر عرب