آوای مارکده شماره 51 – پانزدهم تير 1384

خبرها ü  آموزش بهداشتمورخه 2/4/84 ساعت 8 صبح جلسه اي آموزشي بنا به دعوت مركز بهداشت ماركده در محل مركز با حضور جناب آقاي دكتر معيني مسئول و كاركنان مركز ،اعضاي شوراي اسلامي ماركده و قوچان و محمد عرب دهيار تشكيل شد هدف از اين جلسه آموزشي آشنايي بيشتر با اپيدمي ( همه گير )بيماري اسهال و ديگر مسائل بهداشت عمومي بود . در اين جلسه آقاي عبدالله زاده گفتند ؛بيماري اسهال به صورت يك اپيدمي در بعضي از بخشها و شهرستان هاي استان در آمده و از آنجاييكه روستاي ماركده و قوچان منطقه توريستي است ممكن است به اينجا هم سرايت كند كه لازم است نكاتي را به اطلاع و آگاهي همه مردم برسانيم و شما اعضاء شورا و دهيار مي توانيد اين آگاهي را به مردم برسانيد. بيماري اسهال به سادگي قابل سرايت است لذا ضرورت دارد در برخورد با يكديگر نكات بهداشتي كامل رعايت گردد . آب آشاميدني مي تواند انتقال دهنده خوبي براي ميكروب بيماري باشد بدين جهت توصيه مي گردد ميراب روستا مرتب آب آشاميدني را كلر زني كند از آبهاي جاري و چشمه هايي كه مطمئن به سالم بودن آب آنها نيستيم استفاده نمي كنيم حتا  ظروف و لباس خود را در چنين آبهايي نمي شوييم و هر گاه ناگزير شديم بايد قبل از استفاده آب را خوب بجوشانيم . اكنون فصل ميوه است بهتر است ميوه هارا قبل از خوردن خوب با آب سالم و بهداشتي شست. مورد ديگر افزايش تعداد سگ گزيدگي است تقاضا مي شود به دارندگان سگ هشدار داده شود كه سگهاي خود را واكسينه كنند و شناسنامه بهداشتي براي آنها بگيرند و قلاده گذاري و كنترل نمايند در غير اين صورت ما مي توانيم گزارش و درخواست نماييم سگهاي رها شده را به عنوان سگ ولگرد شكار نمايند. مشكل ديگر كود هاي حيواني است كه دارندگان احشام كود ها را در كوچه و خيابان مي ريزند از اين افراد درخواست مي گردد حد اكثر ظرف 24 ساعت كود هارا از محل خارج نمايند در غير اين صورت ما وظيفه داريم موضوع را و فرد متخلف را به دادگاه گزارش نماييم كه در  صورت گزارش فرد متخلف علاوه بر حمل كود ها جريمه نيز خواهد شد . مشكل ديگر كشتار دام هاي بيمار در خانه و توزيع گوشت آلوده است لذا از همه در خواست مي گردد در صورت مشاهده و يا اطلاع چنين موردي را در اسرع وقت گزارش دهند. مشكل ديگر فاضلاب رها شده در جوي آب است كه يك معضل بزرگ براي روستا است و سلامتي مردم را تهديد مي كند . مشكل ديگر فرسودگي و پوسيدگي و زنگ زدگي لوله هاي آب آشاميدني قوچان است كه هم مركز و هم شو را ها و هم دهياران مشترك از مسئولين شركت آب و فاضلاب بخواهيم كه لوله هارا تعويض نمايند. مشكل ديگر تخليه محتويات چاه توالت در نزديكي مناطق مسكوني است كه لازم است كنترل گردد كه به دور از منطقه مسكوني و آب هاي جاري تخليه شود. شوراي اسلامي ماركده در اين جلسه گزارش داد؛ ما كه روستايي هستيم اين بينش را داشتيم كه تجمع پسابهاي خانگي در جوي يك معضل است و سلامت مردم را به خطر انداخته است و بايد آنها به بيرون از روستا هدايت شوند در اين راستا گزارش ها و درخواستهاي متعدد ارسال شده ، جلسات زيادي داشته ايم كه همه اش بي نتيجه مانده است و مسئولان شركت آب و فاضلاب روستايي كه مسئوليت مستقيم دارند بي تفاوت از كنار اين درخواست ها و تلاشهاي شورا گذشتند و نه تنها كمك نكردند بلكه مانع و سدي شدند جهت جلوگيري از انجام كار. در باره ساماندهي به كشتار دام ها شوراي اسلامي ماركده طي چند نامه از بخشداري سامان در خواست نموده جلسه اي با مسئولان ذيربط برگزار نمايد تا در آن تصميمي اتخاذ گردد كه پزشك قبل از ذبح دامها در روستا آن ها را كنترل نمايد كه متاسفانه پاسخي به اين درخواست ما داده نشده است . در ارتباط با تخليه محتويات تانكر فاضلاب كش شوراي اسلامي محلي را دور از روستا در دره ماركده آماده نموده لذا از همه مردم درخواست مي نماييم راننده ماشين تانكر تخليه چاه را به آن محل هدايت نمايند. موضوع فرسودگي لوله هاي شبكه آب آشاميدني روستاي قوچان را چندين بار در جلسات بهداشت بخش به اطلاع مسئولان شركت آب و فاضلاب رسانده ايم كه متاسفانه گوش شنوايي نيست.  ü  نتايج آرادومين مرحله انتخابات رياست جمهوري در تاريخ 3/4/84 از ساعت 9 صبح الي 11 شب در روستاي ماركده نيز برگذار شد كه نتايج آن به شرح زير است. كل آرا ريخته شده به صندوق 857 راي بوده كه آقاي احمدي نژاد 603 راي و آقاي هاشمي 244 راي را به خود اختصاص دادند و تعداد 10 راي باطله اعلام شد. اولين نفر راي دهنده آقاي نصرالله عرب و آخرين نفر خانم فاطمه عرب بوده است.                                              گزارش از؛ محمد عرب ü  جلسه شورا ياريبادعوت از 80 نفر از معتمدين، متنفذين روستا و سردانگها و نمايندگان طرحهاي باغداري صحراي ماركده و شركت حدود 20 نفر جلسه شورا ياري شوراي اسلامي در تاريخ 10/4/84 ساعت 30/21 در محل مسجد تشكيل شد. هدف از اين نشست ياد آوري تعهد سردانگهاي مزرعه ها و طرحها مبني بر پرداخت كمك هاي اهدايي خود جهت ساخت مدرسه بود. با عرض تاسف به اطلاع همشهريان گرامي مي رسانيم در اين جلسه دهيار و نامزد دهياري جديد غايب بودند، تحصيل كردگان روستا كه انتظار جديت بيشتر در كارهاي فرهنگي از آنها هست حضور نداشتند، نايب رئيس محترم شورا شركت نداشت، بيشتر معتمدين و متنفذين روستا به دعوت شورا اهميتي ندادند و نيامدند. اعضا شورا؛ آقايان سيد اسماعيل حسيني و محمدعلي شاهسون از عدم احساس مسئوليت در بيشتر مردم روستا نسبت به مسائل عمراني روستا گله كردند و گفتند: وقتي اعضا شورا براي افكار و نظر مردم احترام قائل هستند و براي مشورت در كارها و مشكلات پيش آمده ار مردم محترمانه دعوت مي شود كه در جلسه شركت نمايند و بيشتر مردم به اين دعوت و احترام اهميت نمي دهند و در جلسه حاضر نمي شوند باعث دلسردي اعضا شورا مي گردد و در نهايت باعث ركود كارها و آسيب ديدن روستا خواهد شد بنابراين تقاضا مي شود هرگاه دعوت مي شويد سر ساعت تشريف بياوريد و مسئولانه نظر خود را ارائه دهيد. سپس موضوع ساخت مدرسه و فراهم نمودن زمين آن و تعهد هاي انجام شده مبني بر پرداخت مبالغ اهدايي طرحهاي باغداري مطرح گرديد و از مردم چاره جويي شد. در اين زمينه بحث ها و صحبت هاي زيادي صورت گرفت و در پايان از فرزندان مرحوم حاج حسن در خواست شد بهاي زمين اختصاص داده شده به مدرسه را از زمين و آب مزرعه فردوس در يافت دارند كه آقاي عباسعلي عرب قول داد با ديگر برادران مذاكره و نتيجه را به شوراي اسلامي اعلام نمايد. ü  شروع اجراي لوله كشي گازبه دنبال اشكال در بودجه ابلاغ شده به شركت گاز استان و عدم تحويل لوله جهت شروع لوله كشي گاز به 6 روستاي ماركده و … كه منجر به بيكاري به مدت 2 ماه پيمانكار شده، آقاي فتحي نسبت به عدم تحويل لوله كه باعث خسارت او شده اعتراض و تقاضاي تجديد نظر در قرارداد را نمود بدين منظور جلسه اي در تاريخ 12/4/1384 ساعت 18 با حضور آقايان؛ شهرام مرداني از گرمدره، عليقلي ايزدي از صادق آباد، صفرعلي بهارلو از ياسه چاه، نياز علي شاهبندري از قوچان و عبدالمحمد عرب و محمد علي شاهسون از ماركده و آقاي رضا فتحي در كنار رودخانه نزديك پل گرمدره تشكيل شد. در اين جلسه آقاي فتحي گزارش داد كه حواله لوله هاي فلزي مسير بن قوچان تحويل من شده و قرار است كار را در اسرع وقت شروع نمايم ولي لوله هاي پلي اتيلن هنوز تحويل نشده و زمان تحويل هم نامعلوم است. در صورتي كه در ظرف يكي دوماه آينده تحويل نگردد ادامه كار در فصل زمستان مقدور نخواهد بود و عمده كار به سال آينده خواهد كشيد و من در سال آينده با قيمت امسال نمي توانم كار كنم. كه گفتگوي زيادي صورت گرفت و با توجه به قول آقاي مهندس صفرنورالله مدير عامل شركت گاز استان كه به اعضاي شورا آقايان مرداني و شاهسون داده، كه حداكثر ظرف 2 هفته آينده حواله لوله هاي پلي اتيلن نيز تحويل خواهد شد، روي موارد زير توافق شد. 1ـ كار اجراي لوله كشي با اجراي شبكه تغذيه ي لوله ي اصلي مسير بن قوچان در اسرع وقت شروع گردد. 2ـ پيش پرداخت پس از شروع كار مبلغ 12000000 تومان خواهد بود كه در هر پرداخت بعدي مبلغ 10% از اين مبلغ كسر مي شود. 3ـ پرداخت ها ماهي 1 بار بر اساس متراژ لوله كشي انجام شده و پس از تاييد شركت گاز خواهد بود. 4ـ از اين تاريخ به بعد هرگاه لوله هاي پلي اتيلن تحويل شد اين قرار داد لغو و اجراي پروژه بر اساس قرار داد قبلي خواهد بود و اگر تا تاريخ 15/7/84 لوله هاي پلي اتيلن تحويل نگردد قرار داد قبلي اعتبار نخواهد داشت.ضرورت سند دار كردن خانه ها به منظور كاهش اثرات بلاياي طبيعي و بالا بردن كيفيت مسكن روستايي و مقاوم سازي ساختمان هاي روستايي با پيشنهاد مشترك وزارت خانه هاي مسكن و شهرسازي، امور اقتصادي و دارايي، سازمان مديريت و برنامه ريزي و بانك مركزي طرح نوسازي و بهسازي مسكن روستايي در هيات دولت تصويب شد بر اساس اين مصوبه هر فرد داراي شرايط در روستا براي مقاومتر ساختن مسكن خود مي تواند از تسهيلات وام بانكي تا سقف 50000000 ريال استفاده نمايد. سود و كارمزد اين تسهيلات 5 در صد خواهد بود. ( نقل از ماهنامه دهياريها ) با ذكر و يادآوري اين مصوبه از همشهريان محترم تقاضا مي شود به منظوربهره گيري از اين مصوبه نسبت سند دار كردن خانه هاي خود اقدام و مدارك لازم را در اسرع وقت تحويل نمايند.روستائيان فرانسوي براي مديريت جمع آوري زباله ها آموزش مي بيننددر اين طرح آموزشي نخست روستائيان فرانسوي با تعريف پسماند ( زباله ) و مفاهيم آن و همچنين چگونگي توليد پسماند، مشكلات اجرايي جمع آوري آن و نيز انواع پسماندها آشنا مي شوند. در اين طرح آموزشي پسماندهاي روستايي به 4 دسته تقسيم بندي شده اند.  1- پسماندهاي خانگي كه به صورت روزانه توليد مي شوند و به طور متوسط هر فرد روستايي روزانه يك كيلو گرم پسماند توليد مي كند. 2- پسماندهاي مراكز تجاري. با توجه به بافت خاص روستا اين نوع پسماندها بيشتردر مراكز خريد و بازار ها ي روستايي ايجاد مي شود. 3- پسماندهاي معابر روستايي. پسماندهايي كه در كوچه ها و خيابان ها و فضاهاي سبز مثل پاركها و باغها توليد مي شود اين بخش را تشكيل مي دهند و مديريت روستا وظيفه دارد آنهارا جمع آوري كند. 4- پسماندهاي كشاورزي. اين نوع پسماندها شامل كودهاي حيواني و پسماندهاي كشاورزي است كه بوسيله مديريت روستا جمع آوري مي گردد. در اين طرح آموزشي، روشهاي جداسازي و كاربردي پسماندهاي خانگي به روستائيان آموزش داده مي شود بر اساس اين اموزش ها بسياري از پسماندهاي خانگي در همان خانه هاي روستايي از بين برده مي شوند و در شومينه سوزانده مي شوند. از بخش ديگري از پسماندهاي خانگي مي توان خوراك حيواني تهيه كرد و به مصرف رساند براي جمع آوري و خارج نمودن باقي مانده پسماندهاي خانگي مديريت محلي روستا ها كيسه پلاستيكي مخصوص جمع آوري زباله در اختيار خانواده هاي روستايي قرار مي دهد تا پسماندهاي باقي مانده خانگي را در كيسه ها جاسازي و تحويل مسئول جمع آوري كننده زباله دهند. بر اساس بررسي هاي به عمل آمده در فرانسه حدود يك چهارم پسماندهاي خانگي روستائيان فرانسوي را انواع پلاستيك تشكيل مي دهد. همچنين بيش از نيمي از پسماندهاي خانگي، كاغذ و كارتن هستند. بخش ديگري از پسماندها را قطعات و لوازم فرسوده ماشين آلات تشكيل مي دهد. با اجراي اين طرح آموزشي روستائيان فرانسوي شناخت و آگاهي لازم را در زمينه جمع آوري و جدا سازي پسماندهاي خانگي به دست آورده اند در اين ميان زنان و كودكان نقش اصلي را دارند در نتيجه سرانه توليد پسماند هر فرد فرانسوي دو برابر كمتر از يك فرد آمريكايي است. ( نقل از ماهنامه دهياريها )    متن اعلاميه جهاني حقوق بشرماده 1–تمام افراد بشر آزاد زاده مي شوند و از لحاظ حيثيت و كرامت و حقوق با هم برابرند. همگي داراي عقل و وجدان هستند و بايد با يكديگر با روحيه اي برادرانه رفتار كنند. ماده 2– هركس مي تواند بي هيچگونه تمايزي،به ويژه از حيث نژاد، رنگ، جنس، زبان، دين، عقيده ي سياسي يا هر عقيده ديگر، و همچنين منشاء ملي يا اجتماعي، ثروت، ولادت يا هر وضعيت ديگر، از تمام حقوق و همه ي آزادي هاي ذكر شده در اين اعلاميه بهره مند گردد. به علاوه نبايد هيچ تبعيضي به عمل آيد كه مبتني بر وضع سياسي، قضايي يا بين المللي كشور يا سرزميني باشد كه شخص به آن تعلق دارد، خواه اين كشور يا سرزمين مستقل، تحت قيوميت يا غير خود مختار باشد، يا حاكميت آن به شكلي محدود شده باشد.ماده 3– هر فردي حق زندگي، آزادي و امنيت شخصي دارد.ماده 4– هيچ كس را نبايد در بردگي يا بندگي نگاه داشت، بردگي و داد و ستد بردگان به هر شكلي كه باشد ممنوع است.ماده 5– هيچكس نبايد شكنجه شود يا تحت مجازات يا رفتاري ظالمانه، ضد انساني يا تحقير آميز قرار گيرد.ماده 6– هر كس حق دارد كه شخصيت حقوقي اش در همه جا به رسميت شناحته شود.ماده 7– همه در برابر قانون مساوي هستند و حق دارند بي هيچ تبعيضي از حمايتِ يكسانِ قانون برخوردار شوند. همه حق دارند در مقابل هر تبعيضي كه ناقض اعلاميه ي حاضر باشد، و بر ضد هر تحريكي كه براي چنين تبعيضي به عمل آيد، از حمايت يكسان قانون بهره مند گردند.ماده 8– در برابر اعمالي كه به حقوق اساسي فرد تجاوز كنند – حقوقي كه قانون اساسي يا قوانين ديگر براي او به رسميت شناخته است – هر شخصي حق مراجعه ي مؤثر به دادگاه هاي ملي صالح را دارد.ماده 9– هيچكس را نبايد خود سرانه توقيف، حبس يا تبعيد كرد.ماده 10– هر شخصي با مساوات كامل حق دارد كه دعوايش در دادگاهي مستقل و بي طرف، منصفانه و علني رسيدگي شود و چنين دادگاهي در باره ي حقوق و الزامات وي، يا هر اتهام جزايي كه به او زده شده باشد، تصميم بگيرد.ماده 11– ( يك ) هر شخصي كه به بزه كاري متهم شده باشد، بي گناه محسوب مي شود تا هنگامي كه در جريان محاكمه اي علني كه در آن تمام تضمين هاي لازم براي دفاع او تامين شده باشد، مجرم بودن وي به طور قانوني محرز گردد. ( دو ) هيچكس براي انجام دادن يا انجام ندادن عملي كه در موقع ارتكاب آن، به موجب حقوق ملي يا بين المللي جرم شناحته نمي شده است، محكوم نخواهد شد. همچنين هيچ مجازاتي شديد تر از مجازاتي كه در موقع ارتكاب جرم به آن تعلق مي گرفت، در باره ي كسي اِعمال نخواهد شد.ماده 12– نبايد در زندگي خصوصي، امور خانوادگي، اقامتگاه يا مكاتبات هيچكس مداخله هاي خود سرانه صورت گيرد يا به شرافت و آبرو و شهرت كسي حمله شود. در برابر چنين مداخله ها و حمله هايي، برخورداري از حمايت قانون حق هر شخصي است.ماده 13– ( يك ) هر شخص حق دارد در داخل هر كشور آزادانه رفت و آمد كند و اقامتگاه خود را بر گزيند. ( دو ) هر شخص حق دارد هر كشوري، از جمله كشور خود را ترك كند يا به كشور خويش باز گردد. ماده 14– (يك) در برابر شكنجه، تعقيب و آزار، هر شخص حق درخواست پناهندگي و برخورداري از پناهندگي در كشورهاي ديگر را دارد. (دو) در موردي كه تعقيب واقعا در اثر جرم عمومي و غير سياسي يا در اثر اعمالي مخالف با هدف ها و اصول ملل متحد باشد نمي توان به اين حق استناد كرد.ماده 15– (يك) هر فردي حق دارد كه تابعيتي داشته باشد. (دو) هيچ كس را نبايد خودسرانه از تابعيت خويش، يا از حق تغيير تابعيت محروم كرد.ماده 16 – ( يك ) هرمرد و زن بالغي حق دارند بي هيچ محدوديتي از حيث نژاد، مليت، يادين با يكديگر زناشويي كنند و تشكيل خانواده بدهند. در تمام مدت زناشويي و هنگام انحلال آن، زن و شوهر در امور مربوط به ازدواج، حقوق برابر دارند. ( دو ) ازدواج حتما بايد با رضايت كامل و آزادانه ي زن و مرد صورت گيرد. ( سه ) خانواده ركن طبيعي و اساسي جامعه است و بايد از حمايت جامعه و دولت بهره مند شود. ماده 17– ( يك )هر شخص به تنهايي يا به صورت جمعي حق مالكيت دارد.    ( دو ) هيچكس را نبايد خودسرانه از حق مالكيت محروم كرد.ماده 18– هر شخص حق دارد از آزادي انديشه، وجدان و دين بهره مند شود: اين حق مستلزم آزادي تغيير دين يا اعتقاد و همچنين آزادي اظهار دين يا اعتقاد، در قالب آموزش ديني، عبادت ها و اجراي آيين ها و مراسم ديني، به تنهايي يا به صورت جمعي، به طور خصوصي يا عمومي است.ماده  19– هر فردي حق آزادي عقيده و بيان دارد و اين حق مستلزم آن است كه كسي از داشتن عقايد خود بيم و نگراني نداشته باشد و دركسب و دريافت و انتشار اطلاعات و افكار ، به تمام وسايلِ ممكن بيان و بدون ملاحظات مرزي آزاد باشد.ماده 20 – ( يك )هر شخصي حق دارد از آزادي تشكيل اجتماعات، مجامع و انجمن هاي مسالمت آميز بهره مند گردد. ( دو ) هيچ كس را نبايد به شركت در هيچ اجتماعي مجبور كرد.ماده 21 – ( يك ) هر شخصي حق دارد كه در اداره امور كشور خود، مستقيما يا به وساطت نمايندگاني كه آزادانه انتخاب شده باشند، شركت جويد. ( دو ) هر شخصي حق دارد با شرايط برابر به مشاغل عمومي كشور خود دست يابد. ( سه)اراده مردم، اساس قدرتِ حكومت است؛ اين اراده بايد در انتخاباتي سالم ابراز شود كه به طور ادواري صورت پذيرد. انتخابات بايد عمومي، با رعايت مساوات و با راي مخفي يا به طريقه اي مشابه برگذار شود كه آزادي راي را تامين كند.ماده 22 – هر شخصي به عنوان عضو جامعه حق امنيت اجتماعي دارد و مجاز است به ياري مساعي ملي و همكاري بين المللي، حقوق اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي ضروري براي حفظ حيثيت  و كرامت و رشد آزادانه شخصيت خود را با توجه به تشكيلات و منابع هر كشور، بدست آورد.ماده  23– (يك) هر شخصي حق دارد كار كند، كار خود را آزادانه برگزيند، شرايط منصفانه و رضايت بخشي براي كار انتظار داشته باشد و در برابر بيكاري حمايت شود. (دو) همه حق دارند بي هيچ تبعيضي، در مقابل كار مساوي، مزد مساوي بگيرند. (سه) هر كسي كه كار مي كند حق دارد مزد منصفانه و رضايت بخشي دريافت دارد كه زندگي او و خانواده اش را موافق حيثيت و كرامت انساني تامين كند و در صورت لزوم با ديگر وسايل حمايت اجتماعي كامل شود. (چهار) هر شخصي حق دارد كه براي دفاع از منافع خود با ديگران اتحاديه تشكيل دهد و يا به اتحاديه هاي موجود بپيوندد.ماده  24– هر شخصي حق استراحت، فراغت و تفريح دارد و به ويژه بايد از محدوديت معقول ساعات كار و مرخصي ها و تعطيلات اداري با دريافت حقوق بهره مند شود.ماده  25- (يك) هر شخصي حق دارد كه از سطح زندگي مناسب براي تامين سلامتي و رفاه خود و خانواده اش، به ويژه از حيث خوراك، پوشاك، مسكن، مراقبت هاي پزشكي و خدمات اجتماعي ضروري برخوردار شود؛ همچنين حق دارد كه در مواقع بيكاري، بيماري، نقص عضو، بيوگي، پيري يا در تمام موارد ديگري كه به عللي مستقل از اراده ي خويش وسايل امرار معاشش را از دست داده باشد، از تامين اجتماعي بهره مند مي شود. (دو) مادران و كودكان حق دارند كه از كمك و مراقبت ويژه برخوردار شوند. تمام كودكان اعم از آن كه در پي ازدواج، يا بي ازدواج زاده شده باشند، حق دارند از حمايت اجتماعي يكسان بهره مند گردند.ماده  26- (يك) هر شخصي حق دارد كه از آموزش و پرورش بهره مند شود. آموزش و پرورش، و دست كم آموزش ابتدايي و پايه بايد رايگان باشد. آموزش ابتدايي اجباري است آموزش فني و حرفه اي بايد همگاني شود و دسترسي به آموزش عالي بايد با تساوي كامل براي همه امكان پذير باشد تا هركس بتواند بنا به استعداد خود از آن بهره مند گردد. (دو) هدف آموزش و پرورش بايد شكوفايي همه جانبه شخصيت انسان و تقويت رعايت حقوق بشر  و آزادي هاي اساسي باشد. آموزش و پرورش بايد به گسترش حسن تفاهم، دگر پذيري و دوستي ميان تمام ملت ها و تمام گروه هاي نژادي  يا ديني و نيز به گسترش فعاليت هاي ملل متحد در راه حفظ صلح ياري رساند. (سه) پدر و مادر در انتخواب نوع آموزش و پرورش براي فرزندان خود، بر ديگران حق تقدم دارند.ماده  27- (يك) هر شخصي حق دارد آزادانه در زندگي فرهنگي اجتماعي سهيم و شريك گردد، از هنر ها به ويژه از پيشرفت علمي و فوايد آن بهره مند شود. (دو) هر كس حق دارد از حمايت منافع معنوي و مادي آثار علمي، ادبي يا هنر خود برخوردار شود.ماده  28- هر شخصي حق دارد خواستار برقراري نظمي در عرصه ي اجتماعي و بين المللي باشد كه حقوق و آزادي هاي ذكر شده در اين اعلاميه را به تمامي تامين و عملي سازد.ماده  29- (يك) هر فردي فقط در برابر آن جامعه اي وظايفي بر عهده دارد كه از رشد آزادانه و همه جانبه او ممكن مي سازد. (دو) هر كس در اعمال حقوق و بهره گيري از آزادي هاي خود فقط تابع محدوديت هايي قانوني است كه صرفا براي شناسايي و مراعات حقوق و آزادي هاي ديگران و براي رعايت مقتضيات عادلانه ي اخلاقي و نظم عمومي و رفاه همگاني در جامعه اي دموكراتيك وضع شده اند. (سه) اين حقوق و آزادي ها در هيچ موردي نبايد برخلاف هدف ها و اصول متحد اعمال شوند.ماده ي 30- هيچ يك از مقررات اعلاميه ي حاضر نبايد چنان تفسير شود كه براي هيچ دولت، جمعيت يا فردي متضمن حقي باشد كه به موجب آن براي از بين بردن حقوق و آزادي هاي مندرج در اين اعلاميه فعاليتي انجام دهد يا به عملي دست بزند.منابع: لغت نامه دهخدا، فرهنگ معين، امثال و حكم دهخدا، كتاب حقوق بشر نوشته ي ليا لوين  ـ ترجمه ي محمد جعفر پوينده، روزنامه شرق شماره 365  مهماني بهارمرا به كلبه بهارـ اي بهارـ مهمان كن        مــرا به كــلبه سبـز و سپيد درياهابه دشت هاي حنا بسته شقـــايق ها        به دره هاـ به صفازار باغ هاي بزرگمرا به شبنم خوشبوي صبح ـ مهمان كن.تو اي درود شتاب آفرين گندم زار!         تو اي شكوفه كمرنگ و عطربار نسيم!به پيشواز بهار آ كه باد مشك فشانبه چشم روشني سبزه زار مي آيد                 به ابر ـ خنده مستانه مي برازد بازكه خاك تشنه نظر گاه اسب ابلق اوست     و نخل هاي پريشان عاصي سركش گنه نكرده بلند است دستشان به دعا               به آستانه زنبق نشان اطلس ابرمرا به كلبه خود اي بهار مهمان كن         مرا به پاكي گل هاي باغ مهمان كنمرا به عصمت باران                                          مرا به عصمت نوروز  به خط سير حرير پرندگان ـ در اوج     مرا به خوان خود اي نوبهار مهمان كن.                  سروده: حسن صفر پور(شريعتي)، منبع: دو ماهنامه چشم انداز ايران ـ شماره 31مطالعهمقدمه ي هر موفقيتي، علم، و روش كسب علم نيز، مطالعه است. بين ميزان مطالعه افراد جامعه با توسعه و رشد افراد آن جامعه رابطه ناگسستني وجود دارد. اگر جوامع را به دو گروه توسعه يافته و در حال توسعه تقسيم كنيم، آمار نشان مي دهد شاخص مطالعه در كشورهاي توسعه يافته چنان بالاست كه با كشورهاي در حال توسعه قابل مقايسه نيست. اين موضوع نشانگر آن است كه مطالعه نقش بسيار زيادي در رشد و پيشرفت جوامع دارد. پيامبر اكرم مي فرمايند: خانه اي كه در آن علم و حكمت يافت نشود خراب خواهد بود. مطالعه بايد در افراد به شكل عادت و در جامعه بصورت فرهنگ درآيد به طوري كه در جامعه كتاب و روزنامه و مجله يك كالاي اساسي محسوب شود، يعني همانگونه كه ما براي نيازهاي جسماني خويش، همواره در فكريم و نسبت به كمبود آن نگرانيم، براي كمال و تقويت روح خود و كودكانمان در فكر تامين كتاب، روزنامه، مجله و افزايش اطلاعات باشيم. در گذشته ضرورت نياز به علم و دانش مثل امروز حس نمي شد ولي امروزه ما در عصر ارتباطات و انفجار اطلاعات قرار داريم؛ اطلاعاتي كه حجم آن به صورت تصاعدي افزايش مي يابد و هر چه افراد و جوامع از آن دور شوند از زمان، تعالي، تحول مادي و معنوي دورتر خواهند بود. شروع روزانه چند دقيقه مطالعه و افزايش آن به مرور زمان، البته متناسب با هدفهاي معقول، اولين گام است. هدف از مطالعه بيشتر فهم بيشتر، توانايي بيشتر، انتخاب اصولي تر و بالاخره عمل صالح است. براي مطالعه كردن بايد برنامه ريزي كرد، موضوع، زمان و مكان مطالعه در بهره وري مطالعه، اهميت بسياري دارد و نوشته اي كه براي مطالعه انتخاب شوند بايد متناسب با ذوق، علاقه، سن و معلومات افراد انتخاب شود تا دلزدگي ايجاد نكند.منبع: فلسفه اخلاق و تربيت ـ نوشته محمد نصر اصفهاني       غ ـ ع 12/4/84مردم خوب ماركدهبرابر دستورالعمل وزارت كشور فعاليت هاي عمراني دهياري هاي روستا بر 5 اصل برنامه ريزي شده است. 1- اجراي طرح هادي. 2- كنترل و مهار آب هاي سطحي. 3- جمع آوري و دفع بهداشتي زباله ها. 4- سامان دهي گورستان و غسالخانه ها. 5- اجراي طرح فضاي سبز. دهياري روستا با همكاري شوراي اسلامي به خاطر اهميت كار، عمده فعاليت خود را در جهت جمع آوري و هدايت پسابهاي روستا به خارج از روستا گذاشتند. چون قبل از اين مردم روستا با همت خود كوچه هارا لوله گذاري و پسابهاي خانگي را در جوي آب چلو روستا هدايت كرده بودند. و تجمع اين پسابها باعث آلوده شدن محيط روستا شده بود علاوه بر غير بهداشتي و آلودگي فضاي خيابان اصلي روستا،محيطي زشت، ناپسند بوجود آورده كه شايسته زندگي انسان نيست و اين حق هر انساني بوده و هست كه در محيطي بهداشتي و سالم زندگي نمايد. بدين جهت دهياري و شورا تمام همت خود را بدين منظور اختصاص دادند لذا در خواست تهيه نقشه ،برآورد مصالح و هزينه انجام لوله كشي و نظارت بر اجراي كار از شركت آب و فاضلاب گرديد و شركت با اين شرط كه هزينه ها به عهده دهياري باشد پذيرفت و نقشه برداري و تهيه نقشه شد. در اين حين از استانداري فشار بر دهياري بود كه مبالغ اعتباري بايد در ظرف زمان معين هزينه گردد لذا قبل از كامل شدن و تحويل نقشه پروژه توسط شركت آب و فاضلاب سايز و مقدار لوله هاي مورد نياز در شبكه را از واحد طراحي شركت استعلام و در سه نوبت نسبت به خريد لوله اقدام و اعتبار داده شده هزينه گرديد. در اين زمان اختلاف روستاهاي چم زين و چلوان در باره نا بساماني در مهار پسابهاي خانگي پيش آمد و شركت آب و فاضلاب مسئول شناخته شد. به دنبال اين رويداد شركت آب و فاضلاب قول همكاري خود را با دهياري و شورا ناديده گرفت و اعلام كرد كه نقشه تحويل نخواهد شد و همكاري نمي كند. بنابر اين كار اجراي پروژه هدايت پسابهاي خانگي به بيرون از روستا معطل ماند و دهياري و شورا با در خواست ها و مراجعات مكرر خود مسئولان را به روستا كشاندند تا واقعيات را از نزديك ببينند. بدين منظور جلسه اي در تاريخ 5/12/83 با شركت مدير كل حفاظت محيط زيست استان و چند نفر از كارشناسان آن اداره، رئيس شركت آب و فاضلاب روستايي شهرستان و چند نفر از كارشناسان، بخشدار سامان، دهيار و اعضاي شورا در محل دفتر دهياري تشكيل شد. در اين جلسه دهيار و اعضا شورا مشكل و معضل تجمع پسابهاي خانگي را در جوي جلو روستا براي مسئولان شرح دادند و به دنبال آن از جوي آب محل تجمع پسابها در امتداد خيابان اصلي بازديد به عمل آمد و در پايان ضرورت تشكيل جلسه اي با حضور كارشناسان ادارات محيط زيست، شركت آب و فاضلاب، مركز بهداشت به منظور چاره جويي به اتفاق آرا پذيرفته شد. اين جلسه در تاريخ 15/12/83 در محل بخشداري سامان تشكيل و پس از مذاكرات مفصل هدايت پسابها بوسيله لوله كشي به خاطر هزينه بالايي كه دارد و نيز چون جمع آوري فاضلاب هاي روستايي حاشيه ي زاينده رود به صورت مركزي در دست مطالعه است رد شد و قرار گرديد معضل تجمع پساي ها در جوي آب به صورت موقتي با ايجاد كانال بتوني به بيرون از روستا هدايت شود بدين صورت كه در ماههايي كه آب جوي جهت كشاورزي جاري است پسابها با آب جوي مخلوط و به صورت رقيق شده در زمين هاي كشاورزي مصرف گردد و در ماههايي كه آب جوي جريان ندارد توسط موتور آب كشي آب در جوي جاري گردد و پساب ها را به بيرون از روستا هدايت كند.بايد به اطلاع همشهريان برسانم كه كانال هم مشكلات خاص خود را دارد: 1ـ جوي آب در بيشتر مسير فعلي خود از جاي خيابان اصلي عبور مي كند. 2ـ لازمه كار اساسي ساخت جوي و كانال هدايت پساب ها، عقب نشيني ساختمان هاي زير جوي است كه اين كار هم به سادگي و آساني و در زمان مناسب انجام پذير نيست. 3ـ در صورت ساخت كانال بتوني در جاي جوي فعلي  با عقب نشيني ساختمان ها لازم است كانال تخريب و مسير كانال تعويض گردد. 4ـ جوي آب كشاورزي شيب مناسب كانال هدايت پساب ها را ندارد. 5ـ هزينه بتونيزه كردن كانال هم بسيار بالا است.يك راه حل غير منطقي و غير اخلاقي هم وجود دارد و آن اين كه ساكنان هر كوچه جداگانه با افزودن لوله به سر لوله كوچه خود پساب ها را در جوي عاشق آباد و در كنار رودخانه رها نمايند. حال پرسش اين است كه چرا به راه حل غير منطقي و غير اخلاقي مي انديشم؟!. براي اين كه مسئولان اداري و دولتي ما كه مسئوليت مستقيم دارند و متولي آب و فاضلاب روستايي هستند و مسئوليت بهداشت و سلامت مردم را دارند به مسئوليت خود پايبند نيستند و به وظيفه خود عمل نمي كنند و فقط به فكر ميز رياست خود هستند. در اين بي مسئوليتي ها هر روستايي كه خواست كار اصولي انجام دهد بيشترين آسيب را مي بيند براي نمونه مسئولان روستاي گرمدره فاضلاب روستايي خود را در رودخانه رها كرده اند و آسوده هستند ولي ما كه به اصول بهداشت و حفظ بهداشت محيط زيست پايبنديم و خواسته ايم روي اصول حفظ بهداشت محيط زيست كار اصولي انجام دهيم صدمه ديده ايم و خسارت بايد پرداخت كنيم.                    محمد عربتاريخچه ماركده ( قسمت يازدهم)مي نويسند سلطان محمود پادشاه قدرتمند غزنوي بنا به سياستي كه داشت به گروهي از هم نژادان خود يعني سلجوقيان و تركمانان اجازه داد به ايران آمده در خراسان سكونت كنند. اينان پس از مرگ محمود طغيان كرده به آذربايجان كوچ كردند، سكونت اين تركان در آن خطه موجب ترويج زبان تركي در آن مرز و بوم گرديد. بعد از غزنويان، سلجوقيان به قدرت رسيدند، دولت سلجوقيان بزرگترين و وسيع ترين دولت تركي است كه در ايران روي كار آمده، در اين زمان قدرت اصلي در دست خواجه نظام الملك توسي قدرتمند ترين و توانگر ترين نخست وزير تاريخ ايران بوده است مي گويند در اين وقت عده زيادي ترك سلجوقي از غرب درياي مازندران به ايران سيل آسا مهاجرت كردند. آقاي سعيد نفيسي ( در كتاب تاريخ اجتماعي سياسي ايران در دوره معاصر ) مي نويسد: « در آغاز قرن 8 هجري، اسلاو ها اين تركان را اندك اندك از سرزمينشان پشت كوههاي قفقاز رانده و آنها مجبور شدند در تركيه امروز و جزيره بالكان وشبه جزيره كريمه و در شمال و جنوب رود ارس سكنا گزينند و سلسله هايي از اين تركان در اين نواهي پادشاهي كردند از جمله قراقويونلوها، آغ قويونلوها و… پس اين نكته نادرست كه تقريبا همه آن را تكرار كرده اند كه تركان مغرب يعني تركهاي ساكن ايران و تركيه از زمان سلجوقيان به اين نواحي آمده و بازماندگان همان سلجوقيانند كاملا رد مي شود »به قدرت رسيدن و تهاجم و مهاجرت تركان به سرزمين ايران بويژه تركان همراه مغول همراه با قتل و غارت و ظلم و ستم برتاجيكان يا مردم ايران بوده است. بدين جهت واژه ترك به معناهاي متفاوت و متضاد در زبان و ادبيات فارسي به كار رفته است. مانند تركتازي كردن يعني غارت و چپاول كردن، تركي كردن يعني بي رحمي و قساوت و بي ادبي و خشونت و… و همچنين ترك به معني زيبا و معشوق زيبا و به كار رفته است. حافظ مي فرمايد:اگرآن ترك شيرازي بدست آرددل مارا- به خال هندويش بخشم سمرقندو بخاراگفتيم كه ايرانيان، تركان را از زمانهاي باستان، كوچك شمرده و شادروان فردوسي بزرگ از روي تعصب ملي آنها را بدون خرد دانسته و ازدواج با آنها را شايسته نمي داند و بر اين باور است كه تركان از هنر جنگي بي بهره اند. ولي در زمان صفويان اين تركان بودند كه باز از روي تعصب قومي ايرانيان را تحقير و آنها را از هنر جنگي بي بهره دانسته اند. آقاي نصرالله فلسفي مي نويسد:      « شاه اسماعيل صفوي پس از فتح هر ولايت غنائم و اسيران و زمينهاي آنجا را ميان سرداران قزلباش تقسيم مي كرد، بدين ترتيب در سراسر ايران طوايف ترك نژاد و ترك زبان، برايرانيان اصيل پارسي گوي، فرمان روا شدند، و طبقه ممتاز صاحب قدرتي در ايران پيدا شدكه تمام مقامات و منصبهاي بزرگ لشكري و كشوري را در دست داشت و بر مردم ايران در كمال استبداد و قدرت حكمروايي مي كرد، به همين سبب در دوره صفوي با آنكه شاه را شاهنشاه ايران مي ناميدند، كشور ايران را مملكت قزلباش مي گفتند، در دربار ايران به تركي سخن گفته مي شد، شاه اسماعيل صفوي به تركي شعر مي گفت، قزلباشان ترك خود را از مردم اصيل ايراني نجيب تر و برتر مي شمردند و ايشان را به تحقير تات و تاجيك مي خواندند و… قزلباشان معتقد بودند، كه تركي، زبان مردان و جنگاوران است و پارسي زباني است ملايم و شيرين و نرم و شايسته زنان، كه در بيان افكار شاعرانه و اظهار احساسات و عواطف لطيف به كار بايد برد» (نقل از، زندگاني شاه عباس، نوشته نصرالله فلسفي، انتشارات علمي ص 221- 336 ) ببينيد تعصب چكار مي كند؟! در اينجا باز از قول فردوسي بزرگ بايد گفت:چنين است رسم سراي درشـــت     گهـي پشـت زيـن و گهـي زيـن به پشتو نيز قائم مقام فراهاني مي گويد:روزگار است اين كه گه عزت دهد گه خوار دارد                                               چرخ گردون از اين بازيچه ها بسيار داردشاهسون و پيدايش اوواژه شاهسون در زبان و گويش تركي به معني دوستدار شاه است. پديده شاهسون در ابتداي دوره صفوي يك اصطلاح مقدس سياسي و عقيدتي و نظامي بوده به گونه اي كه « شاهي سيوني يعني دوستداري شاه و فداكاري و جان فشاني در راه مقاصد مقدس مرشد كامل ( شاه صفوي ) يعني جهاد با كفار و ترويج مذهب شيعه اثنا عشري و تقويت و تحكيم سلطنت نو بنياد صفوي بوده است » ( نقل از زندگاني شاه عباس ). پس مي بينيم شاهي سيوني ( فكر مي كنم شاهي سوون درست تر باشد ) ابتدا يك پديده مقدس بوده و افراد آن در راه تحقق مذهب شيعه فداكاري مي كرده اند، پادشاهان صفوي از شاهسونان هم براي سركوب دشمنان خارجي و هم مخالفان داخلي استفاده مي كرده اند، سلطان محمد خدابنده – پدر شاه عباس – جهت مقابله با ازبكها و عثمانيها از افراد قبيله ها كه خود مايل به شاهي سيوني بودند و علاقه مند بودند وارد ارتش شوند، تشويق و جلب و حمايت كرد اين حمايت و تشويق او به « شاهي سيون اولماخ » يعني دوست دار شاه شدن معروف شد. هنگامي كه پادشاهان صفوي به قدرت رسيدند و نهضت آنها به قدرت و حكومت تبديل شد، بخصوص بعد از شاه اسماعيل براي سركوب مخالفان داخلي از جمله قزلباشان از پديده شاهي سيوني و شاهسونان استفاده ميكردند. بنابر اين هرگاه پادشاه صفوي احساس مي كرده كه تاج و تخت و قدرتش در خطر است جار شاهي سيوني مي زده و مي گفته، شاهسون گلسون. براي نمونه، هنگامي كه شاه عباس در قزوين بر تخت نشست از قدرت سران قزلباس از جمله مرشدقلي خان بيمناك شد « پس فرمان داد كه شاهي سيون كردند يعني جار زدند كه افراد قزلباش هر كس سر شاه را دوست مي دارد و مطيع فرمان اوست در دولتخانه حاضر شود، در نتيجه سرداران و افراد قزلباش دسته دسته رو به دولتخانه و ميدان اسب آوردند… »   و يا هنگامي كه سران قزلباش برحمزه ميرزا پسر سلطان محمد خدابنده در تبريز شوريدند « حمزه ميرزا فرمان داد كه شاهي سيون كنند، يعني در شهر جار بزنند كه از طايفه تركمان هركس كه فرمان بردار و هوا خواه دودمان صفويست بردر دولتخانه حاضر گردد…» ( هردو نمونه نقل از زندگاني شاه عباس )پيدايش ايل شاهسونريشه ايل شاهسون به طايفه هاي چادر نشين تركمان كه به آذربايجان آمده بودند بر مي گردد، طايفه هاي زيادي از تركمانان در ايران به قدرت رسيدند، در قرن نهم هجري دو طايفه از همين تركمانان يعني قراقويونلو و آغ قويونلو در آذربايجان فرمان روا بودند. وقتي كه شاه اسماعيل صفوي قيام كرد ايل هاي زيادي از تركان آذربايجان، تركيه و سوريه امروزي كه به قزلباش معروف بودند تحت فرمان او در آمدند و با برچيدن سلسله آغ قويونلو، سلسله صفوي را بنياد نهادند، شاه اسماعيل در سال 907 ه ق در تبريز تاج گذاري كرد و شيعه را مذهب رسمي اعلام و دستور داد عبارت « اشهد ان عليا ولي الله » و « هي علي خيرالعمل » را در اذان برزبان آرند، سران قزلباش كه با همت بلند و ايمان قوي مذهبي و كوشش و جوانمردي هاي توام با فداكاري خود حكومت صفويه را روي كار آوردند هر كدام خودرا در اين كار بزرگ سهيم مي دانستند و به اندازه قدرت و نفوذ خود در كارهاي كشور دخالت مي كرده و صاحب نظر بوده و توقعاتي داشتند كه اين دخالت ها و توقعات بعد از مرگ شاه اسماعيل منتهي به آشوب و بي نظمي و هرج و مرج گريد، وقتي كه شاه عباس روي كار آمد براي خاتمه دادن به اوضاع آشفته و نفوذ بي رويه سران قزلباش و با استفاده از پديده شاهي سيوني سازمان نظامي جديد همانند يك گارد سلطنتي صرفا مطيع و متعلق به شخص خود شاه بوجود آورد كه نيرو و قدرتي در مقابل سران قزلباش ها بود اين سازمان سپس به عنوان ايل شاهسون ابتدا در نزديكي اردبيل و دشت مغان اتراق كردند و بعد بوسيله پادشاهان صفوي و بدنبال آنها نادر شاه افشار تعدادي از آنها به جاهاي ديگر ايران كوچانده شدند، در تقويت و پرجمعيت كردن ايل شاهسون يون سور پاشا را مي توان تاثير گذار دانست. يون سور پاشا رئيس طايفه يا ايلي از تركمانان بوده كه در سر زمين تركيه امروزي مي زيستند، ايشان براي نجات خود و قبيله اش از ظلم و ستم امپراطوري عثماني به دربار صفوي در زمان شاه عباس پناهنده مي شود مذهب خود كه سني بوده رها و مذهب شيعه را بر مي گزيند و از شاه اجازه مي خواهد كه قبيله اش را به ايران بياورد، شاه عباس پذيرفته و نام شاهسون به آنها داده و اجازه مي دهد كه در هر منطقه كه مي خواهند سكنا گزينند و اينان حومه اردبيل و دشت مغان را بر مي گزينند. تعدادي از طايفه هاي شاهسون توسط پادشاهان صفوي و نادرشاه افشار به مركز ايران يعني نزديكي ساوه و قم و شهريار و ورامين كوچانده شدند، شاهسونان اينانلو كه احتمالا نادر شاه از شيراز به آنجا كوچانده و شاهسونان بغدادي كه باز توسط نادر شاه از بغداد به منطقه ساوه آورده شده اند. و شاهسونان ماركده از همين شاهسونان بغدادي از تيره سولدوز مي باشند كه بنا بر نوشته خانم دكتر پريچهره شاهسوند بغدادي( بررسي مسائل اجتماعي، سياسي، اقتصادي ايل شاهسون ) هم طايفه اي هاي آنها هم اكنون در منطقه « بولاغ » شرق ساوه زندگي مي كنند. تا حدود 100  سال قبل هر از چند گاهي بين شاهسونان ماركده و اقوام در منطقه ساوه رفت و آمد مي شده است ولي ديگر تداوم نيافته. بنابر گفته پير مردان آخرين گروه حدود  يكصد سال قبل از ماركده رفته و پس از پرس و جو و دادن نشاني بزرگان آنها، بازماندگان را يافته اند و چند روزي مهمان بوده و برگشته اند. احتمالا تيره يا طايفه هايي از همين شاهسونان بغدادي و اينانلو نزديك ساوه براي ييلاق به منطقه فريدن از جمله پيرامون سد زاينده رود مي آمده و با اين محيط آشنايي داشته اند و در فصل قشلاق به نزديك ساوه بر مي گشتند چون مي بينيم از اينانلوها در فريدن از جمله چادگان مسكن گزيده و ساكن شده اند و از شاهسونان بغدادي در محل ييلاق در ماركده مانده اند.   ادامه دارد               محمدعلي شاهسون ماركدهدمي با خيامدر جستن جـام جم، جهـان پيمودم         روزي ننشستـم و شبـي، نغنـــــودمز استــاد،چو راز جــام جم، بشنودم        آن جام جهان نمـاي جـم، مـن بودم