آوای مارکده شماره 52 – يکم مرداد 1384

خبرها

  • üشوراي اسلامي روستاي ماركده مورخه 19/4/1384 بيست وششمين جلسه خود را برگزار نمود. هدف از اين نشست بررسي نامه ي شماره 84/83 مورخه 9/4/1384 حوزه قضايي سامان بود. متن نامه ي حوزه قضايي سامان بدين شرح است:« رياست محترم شوراي اسلامي روستاي ماركده. باسلام. احتراما نظر به اين كه اين حوزه قضايي جهت رفاه حال ارباب رجوع و آسان تر و سريع تر حل شدن مشكلات اهالي آن روستا قصد راه اندازي شوراي حل اختلاف را دارد لذا مقتضي است دستور فرماييد ظرف يك هفته بيست نفر از معتمدين كه حتي المقدور باسواد باشند به حوزه ي قضايي معرفي نماييد. رييس حوزه قضايي سامان، علي محمدي.» شوراي اسلامي پس از بحث و مشورت طي نامه شماره 81 مورخه 19/4/1384 افراد زير را به عنوان كانديد شوراي حل اختلاف ماركده معرفي نمود. آقايان1ـ حمزه خسروي فرزند غلامرضا، 2ـ غلامعلي عرب فرزند بهرام، 3ـ مصطفي عرب فرزند اكبر، 4ـ ابوالفضل عرب فرزند خداداد، 5ـ عليرضا صميمي فر فرزند علي آقا، 6ـ اصغر شاهسون فرزند ابراهيم، 7- كريم شاهسون فرزند محمد، 8ـ محمد رضا عرب فرزند ولي امرالله، 9ـ اسدالله عرب فرزند قلي، 10ـ مسعود شاهسون فرزند علي جان، 11ـ غلامرضا خسروي فرزند غلامحسين، 12ـ بهرام عرب فرزند ولي الله، 13ـ بهرام عرب فرزند نورالله، 14ـ ناصر عرب فرزند مهدي، 15ـ محمد عرب فرزند لطيف، 16ـ عليمراد شاهسون فرزند الله وردي.
  • طي دو ماه گذشته چند نفر از مردم ماركده به شوراي اسلامي مراجعه و اظهار داشتند كه چندين سال قبل چند نفر از مردم ماركده مقداري زمين واقع در سر آسياب قديم به منظور حفر چاه آب آشاميدني اهداء نمودند كه بناء به دلايلي اين چاه مورد بهره برداري قرار نگرفت  و زمين رها گرديد حال از شورا درخواست مي نماييم اين زمين را به فروش برساند و در مدرسه ي در حال احداث هزينه كند. جهت رسيدگي به اين تقاضا شوراي اسلامي جلسه اي در تاريخ 5/4/1384 با حضور آقايان تقي شاهسون، عطاالله شاهسون به عنوان نمايندگان اهداء كنندگان  زمين و آقاي جواد شاهسون به عنوان خريدار زمين تشكيل و پس از بحث و بررسي قرار گرديد آقايان بهرام عرب فرزند ولي الله و ناصر عرب فرزند مهدي به عنوان كارشناس، زمين را ارزش گذاري نمايند كه موضوع صورت جلسه و به امضا رسيد. مورخه 16/   4/1384 ساعت 18 آقايان بهرام عرب، ناصر عرب، جواد شاهسون و اعضاي شورا در محل زمين حاضر و پس از بازديد و بررسي نظر كارشناسان بدين شرح اعلام شد: يكي از كارشناسان هر متر مربع را 10000 تومان و نفري ديگر 5500 تومان قيمت گذاري نمودند كه قرار شد قيمت ميانگين، بهاي زمين محسوب گردد كه موضوع صورت جلسه و به امضا رسيد.
  • در تاريخ 19/4/1384 ساعت 16 جلسه اي با حضور آقايان: محمد علي شاهسون نماينده شوراهاي ماركده و قوچان، صفر علي بهارلو نماينده شوراهاي ياسه چاه و صادق آباد و شهرام مرداني نماينده شوراهاي  گرمدره و قراقوش در منزل محمد علي شاهسون تشكيل شد. هدف از اين نشست بررسي پرداخت پيش قسط اجراي لوله كشي گاز به پيمانكار بود در اين جلسه نامه ي شركت گاز استان مبني بر تاييد شروع به كار پيمانكار و اجازه پرداخت پيش قسط قرائت و مبلغ 12000000 تومان پيش قسط بين شش روستا بر حسب جمعيت تقسيم كه سهم هر روستا به شرح زير است. روستاي گرمدره با جمعيت 1237 نفر 3000000 تومان، روستاي قراقوش با جمعيت 250 نفر مبلغ 600000 تومان، روستاي ياسه چاه با جمعيت 819 نفر مبلغ 2000000 تومان، روستاي ماركده با جمعيت 1391 نفر مبلغ 3400000 تومان، روستاي قوچان با جمعيت 657 نفر مبلغ 1600000 تومان و روستاي صادق آباد با جمعيت 656 نفر مبلغ 1600000 تومان. جمع مبالغ فوق مي شود 12200000 تومان كه قرار گرديد مبلغ 200000 تومان در حساب شوراي ماركده به منظور هزينه هاي جاري بماند ضمنا تقسيم فوق علي الحساب است.
  • به منظور شروع به كار عمليات احداث مدرسه در ماركده مورخه 22/4/1384 تعداد 7 برگ استعلام توسط اداره آموزش و پرورش سامان صادر و به وسيله آقاي محمد علي شاهسون بين ادارات برق، بهداشت، آب و فاضلاب روستايي، منابع طبيعي، امور آب، اداره راه و مخابرات توزيع گرديد تا پس از دريافت پاسخ از ادارات فوق و واگذاري زمين مدرسه توسط شوراي اسلامي به آموزش و پرورش اجراي ساختمان از طريق مناقصه به پيمانكار واجد شرايط واگذار گردد.

در طي چند روز گذشته با تلاش و همت شركت مخابرات استان ج و ب مركز مخابرات ماركده تعويض شد. مركز جديد 5000 GLX كار شركت گويان افزار مركزي است ديجيتالي و با مركز قبلي كه كياتل بود كاملا فرق دارد. 1ـ مركز گويان كد با 512 شماره راه اندازي شده است و قابليت توسعه تا 1024 شماره را دارد. 2ـ مركز مجهز به سيستم كالر.آي.دي مي باشد يعني به مجرد زنگ خوردن تلفن شماره تماس گيرنده برروي صفحه تلفن ظاهر مي گردد و اين نقش بسزايي در كاهش مزاحمت هاي تلفني دارد البته در حال حاضر فقط داخل روستاي ماركده و قوچان جواب گو هست كه اميدواريم هرچه سريع تر سيستم بين شهري نيز آزاد شود. 3ـ دوستاني كه از اينترت بهره مي جويند مي توانند به اينترنت وصل شوند. 4ـ دو صفر بين الملل آزاد است و براحتي مي توان خارج از كشور تماس گرفت البته مركز قبلي هم از اين نظر مشكلي نداشت ولي مركز جديد از كيفيت بهتري برخوردار است. 5ـ مركز جديد قابليت ارائه خدمات ويژه مخابراتي را دارد كه انشاالله به كمك شوراي اسلامي پيگيري خواهد شد تا بتوانيم نحوه ي استفاده از آن و نيز مجوز استفاده از آن ها را از مركز مخابرات استان بگيريم تامشتركين بتوانند استفاده و بهره ي لازم را ببرند. در اين جا به چند نمونه از خدمات ويژه اشاره مي شود: الف‌‌ ـ انتقال شماره تلفن خود به شماره تلفني كه به آن جا خواهيد رفت. ب ـ استفاده به صورت كنفرانسي يعني سه نفر همزمان با سه تلفن با هم صحبت كنند. ج-شماره تلفني كه به آنجا خواهيد رفت . ب – استفاده به صورت كنفرانسي يعني 3 نفر همزمان با 3 تلفن با هم صحبت كنند. ج – افرادي كه بنا به هر دليلي بايد تلفنشان از سوي مخابرات قطع شود اين قطعي مي تواند به صورت يك طرفه باشد كه ساير مشتركين بتوانند به تلفن قطع شده زنگ بزنند و تماس بگيرند.     

                                                      گزارش از محمد عرب

نبا به درخواست دهياري و شوراي اسلامي ماركده آقاي مهندس بابايي كارشناس اداره ميراث فرهنگي، مورخه 29/4/84 ساعت 15:30 به منظور بازديد از حمام قديمي به ماركده آمد و به اتفاق آقايان محمد عرب دهيار و محمدعلي شاهسون عضو شورا از حمام بازديد نمودند. آقاي بابايي پس از بازديد پرسيد: غير از حمام چه آثاري ديگر از گذشتگان در روستا باقي مانده است؟ محمدعلي شاهسون در پاسخ گفت: مسجد قديمي بسيار زيبايي داشتيم كه در چند سال گذشته تخريب و از نو ساخته شد. تعداد 4 باب قلعه داشتيم به نام قلعه كهنه، قلعه حاج علي بابا، قلعه حاج طالب و قلعه حاج عباس كه تخريب كرده اند و جاي آنها ساختمان ساخته اند و ديگر امروز آثاري از آنها باقي نمانده و تنها اثري كه از گذشتگان بسيار دور در روستا برجاي مانده همين حمام است كه آن هم در حال تخريب است و ما تقاضا داريم سازمان ميراث فرهنگي نسبت به تعمير آن اقدام كند تا يادگاري از نياكان ما باقي بماند. آنگاه آقاي بابايي گفت؛ پس اين حمام تنها سند هويت تاريخي روستاي شماست. كه متاسفانه خوب از آن نگهداري نكرديد و بسيار تخريب شده است آثار برجاي مانده از گذشتگان سند افتخاري براي آن جامعه است كه ضرورت دارد از آن خوب نگهداري كرد. سپس محمد علي شاهسون گفت : اين حمام حدود 130 تا 140 سال قبل توسط نياكان ما با وسايل ابتدايي و با جمعيت بسيار كمتر از امروز ساخته شده است كه آجر و آهك آن را با سوزاندن بوته بياباني فراهم كرده اند و سنگ هاي آن را هم از حدود 7-8 كيلو متري با حيوان آورده اند كه كاريست بزرگ و در خور ستايش. بعد آقاي بابايي گفت : بنا به درخواست هاي مكرر شورا من قبلا از اين حمام عكس هايي تهيه كرده ام و تعمير آن را امسال در برنامه و بودجه اداره ميراث فرهنگي قرار داده و از چند روز ديگر پيمان كار جهت تعمير به محل خواهد آمد.

طرح نو سازي و بهسازي مسكن روستايي تصويب شد

طرح نوسازي  و بهسازي مسكن روستايي به منظور كاهش اثرات بلاياي طبيعي و ارتقاي كيفي مسكن روستايي و مقاوم سازي ساختمان هاي روستايي به پيشنهاد مشترك وزارتخانه هاي مسكن و شهر سازي، امور اقتصادي و دارايي، سازمان مديريت و برنامه ريزي و بانك مركزي تهيه شده و به تصويب هيات دولت رسيد. بر اساس اين مصوبه در طول برنامه چهارم به خانواده هاي روستايي تسهيلات با سود حداكثر 5% پرداخت خواهد شد و براي سال نخست برنامه سقف تسهيلات 50000000 ريال تعيين گرديده است كه در طول برنامه چهارم سالانه 15% به آن اضافه خواهد شد. با توجه به اين طرح افراد واجد شرايط از سوي دهياري روستا به بنياد مسكن انقلاب اسلامي معرفي خواهند شد كه پس از اولويت بندي  جهت اخذ تسهيلات به بانك هاي عامل معرفي خواهند شد لازم به ذكر است كه بانك به افرادي كه بابت ضمانت سند رسمي سيم و سرب شده ارائه دهند تسهيلات پرداخت خواهد كرد. مجددا ياد آوري مي نماييم كه سود وام 5% و زمان باز پرداخت آن 12 ساله است.

 هم روستايي هاي عزيز فرصت را غنيمت شماريم و براي سند دار كردن خانه ها يمان هرچه سريع تر مدارك را به دهياري روستا تحويل دهيم تا بتوانيم از اين تسهيلات ويژه استفاده ببريم.  

                                 دهياري ماركده     

  • بيست و هفتمين جلسه شوراي اسلامي ماركده در تاريخ 24/4/1384 ساعت 22 در محل  دفتر دهياري تشكيل شد. در اين نشست موضوع در خواست گواهي و تاييد قولنامه هاي خريد و فروش خانه و املاك مورد بحث و بررسي قرار گرفت و مقرر گرديد كه از اين تاريخ به بعد درخواست كنندگان تاييد و گواهي قولنامه هاي خريد و فروش به دهياري مراجعه نمايند و دهيار پس از بررسي و حضور دو نفر فروشنده و خريدار و اقرار صريح بر معامله انجام شده و پس از اخذ مبلغ 1%  بهاي معامله ي انجام شده به عنوان عوارض بر معاملات غير منقول، امضاء فروشنده و خريدار را در پاي قباله نوشته شده گواهي مي نمايد.
  •   مورخه ي 25/4/1384 ساعت 8 صبح آقايان شهرام مرداني از شوراي گرمدره و محمد علي شاهسون از شوراي ماركده با آقاي علي بيگي يكي از اعضاء شوراي شهر بن از محل حفر كانال و عبور لوله ي گاز بين شهر بن و سه راهي قوچان بازديد نمودند در چند نقطه كه كشاورزان بني در حريم راه كشت و كار نموده بودند با چند نفر از آن ها كه در محل حضور داشتند مذاكره شد و درخواست گرديد كه اجازه داده شود از زمين كشت شده كانال حفر گردد و سپس از آقاي فتحي پيمانكار در خواست شد كه اين مسير را گچ ريزي و علامت گذاري نمايد تا دقيق مشخص گردد لوله در چند نقطه از ميان كشت كشاورزان عبور خواهد كرد آن گاه با آن كشاورزان گفتگو شود.
  • مورخه 26/4/84 جلسه اي با حضور آقايان مرداني از گرمدره، ايزدي از صادق آباد، شاهسون از ماركده و بهارلو از ياسه چاه نمايندگان شوراهاي اسلامي در محل دفتر دهياري ماركده در خصوص حل مشكلات گازرساني تشكيل شد. در اين نشست قرار گرديد آقايان شاهسون و مرداني به منظور كمتر كردن در گيري با كشاورزان بني تقاضا و پي گيري نمايند كه به جاي حريم 5/22 متر از بن تا سه راهي قوچان ، مجوز با حريم كمتري از اداره راه اخذ گردد. در اين نشست راجع به چگونگي پرداخت هزينه هاي جاري بحث و گفتگو شد و قرار گرديد هزينه هاي جاري پروژه لوله كشي گاز بر اساس واحد روستا تقسيم گردد.
  •         جلسه اي بنا به دعوت فرمانداري در تاريخ 28/4/84 از ساعت 10 تا 30/11 با حضور فرماندار، دكتر درخشان، بخشداران، دهياران و رؤساي شوراهاي اسلامي روستاهاي شهرستان شهركرد در سالن جلسات فرمانداري تشكيل شد. از روستاي ماركده آقايان محمد عرب دهيار و محمدعلي شاهسون عضو شورا شركت داشتند. نخست آقاي مرادي فرماندار گفت هدف از تشكيل اين جلسه به اطلاع و آگاهي رساندن اجراي طرح پزشك خانواده و بيمه روستايي در روستاها و درخواست همكاري از شما با مجريان اين طرح است. طرح پزشك خانواده و زير پوشش قرار گرفتن تمام روستائيان در هيات دولت به تصويب رسيده و اجراي آن ابلاغ شده است. اين طرح در راستاي اجراي هرچه بيشتر عدالت اجتماعي است. هدف از اين طرح بالا بردن سطح بهداشت و درمان و ارتقا سلامت مردم است بدين منظور قرار شده است بجاي اينكه روستايي كار و زندگي خود را رها كند و به شهر جهت مداوا بيايد پزشك به روستا مي رود و با ارائه خدمات بهداشتي درماني اورا مداوا مي كند و با زير پوشش بيمه قرار گرفتن و پرداخت هزينه كمتر، خود و خانواده اش را معالجه مي نمايد.

 سپس آقاي دكتر درخشان رياست مركز بهداشت شهرستان شهركرد جزئيات بيشتري از اين طرح ارائه داد و گفت اين جلسه بدين منظور تشكيل شده كه ما چگونگي اين طرح را به اطلاع و آگاهي شما برسانيم و شما ضمن انتقال اين اطلاعات و آگاهي به مردم با مجريان اين طرح كه به روستا مي آيند همكاري لازم بنماييد. يكي از مشكلات روستائيان عزيز عدم دسترسي به پزشك و داشتن پزشك خانوادگي بوده است در اين طرح قرار است هميشه پزشك خانواده در دسترس باشد و هر 2 تا 4 هزار نفر داراي يك پزشك خانواده خواهند شد اين پزشك با تيم خود كه يك ماما و يك بهورز است براي تمام روستائيان پرونده پزشكي تشكيل خواهند داد در اين پرونده تمام خصوصيات، بيماريها و سوابق آنها و داروهاي تجويز شده، معالجات ثبت مي گردد و در هر مراجعه اي پزشك، با مرور پرونده، بيمار خود را معاينه و دارو تجويز خواهد كرد و يا اقدام ديگر پزشكي انجام خواهد شد. بنابر اين در اين طرح، پزشك بيماران خود را و نوع بيماري كه دارند خواهد شناخت لذا دارويي كه تجويز مي گردد بر حسب نياز است نه تبليغ پزشك خوب بودن با تجويز داروي بيشتر. پزشك خانواده براي هر بيمار 2 قلم داروي مورد نياز واقعي را تجويز مي نمايد چون مي دانيم مصرف دارو در كشور ما به صورت بي رويه اي بالاست در اين طرح قرار است مصرف دارو به حد اقل و به مقدار نياز تقليل يابد تا بتوانيم هزينه هاي درمان را كاهش دهيم. همچنين قرار است دارو خانه هاي موجود در مراكز بهداشتي درماني تقويت گردندو تعداد داروهاي آن از 270 به 360 قلم افزايش يابد و نيز آزمايشگاه ها مجهز تر گردند. طرحهاي بيمه روستايي كه مكمل اين طرح هستند در شهرهاي زير 20000 جمعيت و روستاها به اجرا در خواهد آمد براي زير پوشش قرار گرفتن، نخست، اظهار نامه اي توسط بهورز براي تمام ساكنان روستاها تنظيم مي گردد كه اين اظهار نامه بايستي توسط شوراي اسلامي تاييد گردد كه اين فرد در اين روستا ساكن است سپس اين اظهار نامه ها تحويل سازمان بيمه هاي خدمات درماني خواهد شد و سازمان بر اساس اين اظهار نامه ها براي تمام افراد ساكن در روستا دفترچه بيمه خدمات درماني صادر خواهد كرد. و روستائيان با اين دفترچه به پزشك خانواده خود مراجعه و 10 درصد بهاي ويزيت پزشك و 30 درصد بهاي دارو را پرداخت مي نمايند. و در صورتي كه پزشك خانواده تشخيص دهد كه، ضرورت دارد بيمار به پزشك متخصص معرفي گردد وي را معرفي خواهد كرد كه در اين صورت هزينه معالجه نيز همان قانون پزشك خانواده خواهد بود. پزشك خانواده مجاز خواهد بود فقط 6 درصد بيماران را به پزشك متخصص معرفي نمايد. اين طرح از يكي دو هفته ديگر شروع خواهد شد  و تا صدور دفترچه خدمات درماني براي همه همان كارت هاي بيمه روستايي به منزله دفترچه خواهد بود. با دفترچه هاي بيمه روستايي فقط به پزشك خانواده مي توان مراجعه كرد و اگر او ضروري تشخيص داد به پزشك متخصص معرفي مي نمايد. پزشك خانواده در روستاهايي كه مراكز بهداشتي درماني دارند در آن مركز مستقر خواهد شد و در محل هايي كه مركز ندارند ساختماني مناسب كرايه خواهد شد.

دانش آموزان ممتاز

اسامي دانش آموزان ممتاز دبستان شهيد كلانتري ماركده در سال تحصيلي 84-83 به شرح زير است.

 شاگرد اول كلاس دوم:  علي معيني نجف آبادي. شاگرد دوم كلاس دوم: كرامت شاهسون فرزند علي. شاگرد اول كلاس سوم: محمد جواد عرب فرزند مهرعلي. شاگردان دوم كلاس سوم: ميلاد عرب فرزند رضا و مهدي شاهسون فرزند غلامعلي. شاگرد اول كلاس چهارم: محمد عرب فرزند اسدالله. شاگرد دوم كلاس چهارم: حسن عرب فرزند محمود. شاگرد اول كلاسپنجم: محمد شاهسون فرزند عشقعلي. شاگرد دوم كلاس پنجم: عباس عرب فرزند اكبر.

 شوراي اسلامي به كوشش و تلاش و موفقيت اين دانش آموزان آفرين مي گويد و از زحمات آموزگاران محترم آقايان اسدالله عرب معلم كلاس دوم ، عليرضا عرب معلم كلاس هاي سوم و چهارم و صفر شريفي معلم كلاس پنجم و مدير محترم مدرسه آقاي عليرضا عرب تشكر و قدرداني مي نمايد.

جنگ و صلح    

فصل تابستان است و اوقات فراغت دانش آموزان.دانش آموزان پرمطالعه در  اين فصل بيشتر مطالعات آزاد دارند و شيرين ترين و پر خواننده ترين كتابها، كتاب هاي رمان است. رمان يك واژه ي فرانسوي است كه همراه تجدد در يكي دو قرن اخير از اروپا به زبان و ادبيات فارسي راه يافته است و آن نوشته ايست داستاني كه به نثر نوشته مي شود و شامل حوادثي است ناشي از تخيل نويسنده و آن اقسامي دارد مانند 1ـ رمان آموزشي، به منظور آموزش و آشنايي و تمرين با بينشي، افكار و انديشه اي علمي، طبيعي، فلسفي و اجتماعي. 2ـ رمان پليسي، نوشته اي حاكي از حوادث و رويداد هاي مربوط به دزدي، جنايت و خلافكاري هايي در جامعه و كشف آنها توسط پليس و كارآگاهان زبر دست. 3ـ رمان تاريخي شامل داستانهايي كه اساس آن مبتني بر وقايع تاريخي است. 4ـ رمان عشقي، داستانهايي كه شالوده آن بر عشق نهاده شده باشد.

 از نظر تاريخي، رمان، سبك هنري مخصوص بوده در ساختمان سازي مذهبي كه در قرن دهم ميلادي در اروپا معمول شده است. هنرهاي مجسمه سازي و نقاشي نيز تابعي از همين سبك بوده اند و رمانتيسم  مكتب ادبي است كه گروهي از شاعران و نويسندگان قرن 19 ميلادي بوجود آورده اند و اين خود پيامد انقلاب كبير فرانسه بود. مي دانيم بر اثر وقوع اين انقلاب مردم فرانسه به آزادي و مساوات هاي اجتماعي دست يافتند بدين جهت تعداد نويسندگان بطور فوق العاده اي رو به افزايش گذاشت. توليد انديشه، روزنامه، مجله و كتاب روز به روز بيشتر شد، متن نوشته ها تغيير كرد و نويسندگان ديگر آثار خود را براي اشراف نمي نوشتند بلكه براي عموم مردم نوشته مي شد، سبك نوشتن هم تغيير كرد و تمايل به نوشتن و نمايش بيشتر واقعيت هاي اجتماعي و زندگي روزمره شد بدين دليل شاهكار هاي ادبي بوجود آمد و پر آوازه ترين نويسنده اين عصر ويكتور هوگو خالق اثر مشهور و ماندگار بينوايان است كه بدون استثنا همه مردم جهان فيلم و همچنين نمايش كارتوني اين اثر را بارها و بارها از تلوزيون ها ديده اند و تعداد زيادي از مردم جهان نيز ترجمه اين كتاب را كه به همه زبان هاي زنده دنيا ترجمه شده است خوانده اند. براي انتخاب و خواندن كتاب هاي رمان بهتر است بدانيم يك رمان خوب چه خصوصياتي بايد داشته باشد؟ يك رمان خوب نخست بايد داراي موضوع جالب توجهي باشد؛ موضوعي در ارتباط با زندگي انسان، رنج ها، آرزو ها، آرمان ها، اميد ها و شيريني هاي زندگي او. اجزاء و قسمت هاي يك رمان خوب بايد با هم در ارتباط باشند و خواننده متقاعد گردد. يك رمان بايد سرآغاز، متن و پاياني داشته باشدو پايان داستان بايد نتيجه منطقي سرآغاز و متن داستان باشد. پيش آمد ها، رويداد ها، به گونه اي بايد باشد كه احتمال وقوع آن ها در جامعه باشد به علاوه منشا و علل وقوع رويداد ها بايد در متن داستان نهفته باشد. شخصيت هاي داستان بايد به گونه اي باشند كه خواننده را جذب كنند و كارها و رفتار هاي آن ها بايد از خصوصيات روحي، فكري و اخلاقي آن ها ناشي شود به گونه اي كه خواننده را خسته نكند وسير حوادث داستان نبايد هم بسيار كوتاه باشد كه براي خواننده سئوال ايجاد كند كه پس فلان نقطه اش يا قسمتش چي شد. نثر و يا سبك نوشته رمان بايد به اندازه كافي ساده باشد تا آنهايي هم كه سواد معمولي دارند بتوانند كتاب را به آساني بخوانند و سرانجام بايد يك رمان سرگرم كننده باشد به گونه اي كه براي خواننده خستگي ايجاد نكند. قبل از شروع به خواندن رمان براي درك بهتر روح و پيام نوشته، بهتر است اين اطلاعات را از آن داشته باشيم مثلا بدانيم نويسنده او كيست ؟ رويدادهاي آن در چه كشور ، سرزمين و فرهنگي اتفاق افتاده است، رمان آموزشي است يا تاريخي، فرهنگي ، اجتماعي و… و با شيوه كدام مكتب ادبي نوشته شده است ؟ و در حين خواندن بايد رمان را با لذت خواند تا بتوان پيام و روح آن را دريافت. هدف از خواندن رمان علاوه بر سرگرمي، رشد، پاكيزگي و پرورش عواطف انساني است چون در حين خواندن رمان خواننده با قهرمانان خوب داستان مانوس، همدرد و هم راي مي شود و از رفتار، سخنان و انديشه هاي انساني آنها لذت مي برد و اين خوبي در ذهن و روان و طبع آدمي ريشه دار و عمق خواهد يافت و با انزجار از رفتار آدم ها و قهرمانان منفي، زشت خو و پليد داستان طبع هر خواننده اي به مصداق ادب از كه آموختي از بي ادبان، با دوري از اين زشتي ها لطافت مي يابد. براي درك بهتر نمونه اي مي آورم. از بيش از 30 نفر از دانش آموزان در طول 20- 25 سال گذشته اين پرسش را كرده ام كه، كدام يك از دبيران خود را بيشتر دوست داري؟ بيشترين آنها بي درنگ گفته اند دبير ادبيات!؟ پرسشي كه مطرح مي گردد اين است كه چه خصوصيات دبيران ادبيات باعث محبوبيت آنها شده است؟ بي گمان مي توان گفت ملايمت و طبع لطيف او براي دانش آموز زيبا بوده است و توانسته او را جلب كند و اين طبع لطيف و ملايمت او بر اثر انس با ادبيات حاصل آمده است. همانگونه كه در هر جنس و كالايي اجناس يك دست نيستند و خوب، خوب تر و خوب ترين دارند ، رمان ها هم از اين قاعده پيروي مي كنند بعضي از رمان ها جهاني اند و جزو شاهكارها يعني در سطح        جهان شناخته شده و مورد استقبال قرار گرفته اند و بعضي از رمان ها كشوري اند يعني در سطح يك كشور شاهكار و شناخته شده اند و بعضي ديگر اين خصوصيات را ندارند و طبيعي است كه خواننده خوش ذوق شاهكار ها را بر خواهد گزيد و يكي از اين شاهكارهاي جهاني كتاب « جنگ و صلح » اثر ماندگار لئون تولستوي است.

 محمدعلي شاهسون.    منبع: فرهنگ دكتر محمد معين و درباره رمان و داستان كوتاه نوشته سامرست موآم ترجمه كاوه دهگان.

رستم و مادر بزرگ

بعد از نق نق هاي زياد پدر از خواب بيدار شدم، بعد از صرف صبحانه ناچيزي، پدرم به من و برادرم گفت ؛ برويد فلان جا چند درخت آلوچه هست آنها را جمع كنيد. به باغ مورد نظر رفتيم ، آلوچه ها را تكانده و سپس آنها را از روي زمين جمع كرديم. در حين انجام كار دو موضوع در ذهنم تداعي شد. نخست به ياد رستم دستان در شاهنامه فردوسي افتادم كه هفت خان سخت را پشت سر گذاشت و دوم اين كه ياد مادربزرگم افتادم كه چند سالي است از دنيا رفته. مادربزرگم هميشه اين دعا را مي كرد كه خدايا فلان چيز بد را نصيب گرگ بيابان نكن. شايد اين سوال برايتان پيش بيايد كه چرا از ميان آن همه خوبي هاي مادربزرگ ياد آن دعاي مادربزرگ افتادم؟ برايتان مي گويم؛ خان اول: در حين جمع كردن آلوچه ميوه هايي را ديدم كه مقداري از آن ها خورده شده بود كه بيشتر شبيه به آغول هاي گاو  و گوسفند هايي بود كه علف هايي را خوده و باقيمانده آن ها در آغول وجود دارد كه ناچار بوديم آلوچه هاي له شده كه بين اين ميوه ها مخفي شده بودند را جمع كنيم. خان دوم: در خان دوم جريان از اين قرار بود كه در حين جمع كردن آلوچه ها پوسته پفكي را ديدم كه خواستم آن را در كناري قرار دهم  ناگهان آبي از داخل آن بر لباسم ريخت كه نمي دانم واقعا اين آب چه بود؟ آخر هرچه فكر كردم ديدم ما حدودا يك هفته است كه آن جا را آب نداده ايم و حالا آن آب چه بود قضاوت با خودتان! خان سوم: با نايلوني روبه رو شدم كه كنجكاو شدم بدانم داخل آن چه چيزي وجود دارد؛ وقتي آن را باز كردم ياد بچه هاي كوچك افتادم كه هنوز سن آن ها به دوسال نرسيده ، آري پوشك بچه! اين كه در خان هاي بعدي چه گذشت بهتر است قضاوت را به خودتان واگذارم. پس از گذراندن اين خان ها از برادرم در مورد وجود آن ها سوال كردم و به اين نتيجه رسيدم كه آري اين ها آثار باقيمانده از گردشگراني است كه به قول خودشان آخر كلاس و فرهنگ هستند. به اين فكر مي افتم كه اگر كلاس و فرهنگ اين است ما نمي خواهيم. و در پايان دعايي مي كنم: خدايا آلوچه چيني در زميني كه گردشگر باكلاس و با فرهنگ روز تعطيل خود را در آن سپري كرده نصيب هيچ گرگ بيابان مكن.!!!

آقاي غ-ع

جوانان و ايدز(HIV)

مطالعاتي كه اخيرا در سرتاسر جهان بعمل آمده ثابت كرده است كه اكثريت عظيم جوانان از چگونگي انتقال ويروس HIV   يا بيماري ايدز و يا چگونگي مصون نگه داشتن خود از ابتلاي به اين بيماري، هيچگونه اطلاعاتي ندارند. در سومالي تنها 26% از دختران درباره ي ايدز چيزهايي شنيده اند و تنها 1% از آنان مي دانند چگونه بايد از ابتلاي به آن جلوگيري كرد. در اوكراين، با اينكه 99% از دختران در باره ايدز چيزهايي شنيده اند، فقط 9% از آنان توانستند به درستي پيشگيري از بيماري از طريق تماس جنسي را بشناسند. تصورات غلط در باره ويروس HIV و بيماري ايدز در ميان جوانان بسيار شايع است. اينگونه تصورات غلط از فرهنگي به فرهنگ ديگر فرق مي كند. بررسي هاي به عمل آمده در 40 كشور حاكي از آن است كه 50% از جوانان تا 24 سالگي از چگونگي نحوه انتقال ويروس HIV  تصوراتي نا درست دارند. بهتراست ما اين شجاعت و شهامت را داشته باشيم و واقعيت ها را انكار نكنيم و با چشم واقع بيني به اين پديده تاسف بر انگيز جهاني بنگريم و چگونگي انتقال از راه آميزش هاي جنسي، علائم بيماري و راههاي پيشگيري را به نوجوانان خود آموزش دهيم فقط در اين صورت است كه نوجوانان  قادر خواهند بود با پرهيز از ارتباط هاي جنسي ناسالم از خود محافظت نمايند و درصورت بروز چنين اتفاقي با انجام كارهاي پيشگيرانه اي همچون اقدام به آزمايشات مربوطه و مشخص شدن بيماري و با پايبند ماندن به درمان، از انتشار اين ويروس به ديگري خودداري نمايند.

نبايد اينگونه بپنداريم كه ما در روستا زندگي مي كنيم و اين پديده مخصوص شهريان است و بي خيال باشيم بلكه به عنوان يك شهروند به همشهريان عزيز هشدار مي دهم كه ارتباط ميان شهر و روستا چنان گسترش يافته كه هر پديده اي – نيك يا بد – رايج در شهر به سرعت در روستا هم گسترش مي يابد بدون اينكه بيشر ماها بدانيم يا بفهميم و يا بخواهيم. پس بايد آگاه باشيم، دانا باشيم، و مسائل جنسي و خطرات آن را بدون خجالت و بسيار عالمانه به فرزندانمان آموزش دهيم  اين آگاهي بخشي به نوجوانان وظيفه پدر و مادرها، سخن رانان،آموزگاران، و بويژه مسئولان بهداشت و سلامت جامعه هست كه تابوي خجالت، شرم و حيا را در جامعه بشكنند وبا آگاهي بخشي به مبارزه با اين بيماري مسري بسيار خطرناك برخيزند. چون مي بينيم در كشورهايي كه مسئولان آنها جوي آزاد به وجود آوردند و در باره تمايلات و نيازهاي جنسي جوانان گفتگو شد و راهكارهايي براي مصون ماندن از آن برگزيدند اوضاع كاملا تغيير كرد و موفقيت هاي چشمگيري حاصل شد. معضل كم رويي، ترس از ننگ، شرم و حجالتي بودن در جامعه هاي سنتي مانند روستاي ما باعث شده و مي شود تا بسياري از جوانان حتا ناراحتي هاي مجاري ادرار خود را هم كتمان كنند و در پي معالجه آن بر نيايند و يك عمر با بيماري و ناراحتي به سر ببرند.

برگرفته شده از كتاب جوانان و ايدز نوشته ترانسورژن        حبيب شاهسون

گردش روزگار از ديد سعدي شيرازي

مشرف الدين مصلح بن عبدالله سعدي شيرازي، نويسنده و گوينده بزرگ قرن هفتم. وي در شيراز متولد و به كسب علم پرداخت سپس به بغداد رفت و در مدرسه ي نظاميه به تعليم مشغول گشت. سعدي سفرهاي بسيار كرد و در زمان سلطان عطابك ابوبكر بن سعد بن زنگي( 623 ـ 668 ) به شيراز باز گشت و به تصنيف بوستان به سال 655 و گلستان به سال 656 پرداخت. سعدي علاوه بر اين ها  قصايد و غزلياتي هم سرو ده است. قطعه اي از يك قصيده مشهور اورا با هم مي خوانيم:

بس بگرديد و بگردد روزگار                              دل به دنيا در نبندد هوشيار

اي كه دستت مي رسد كاري بكن                   پيش از آن كز تو نيايد هيچ كار

اين كه در شهنامه ها آورده اند                            رستم و رويينه تن اسفنديار

تا بدانند اين خداوندانِ ملك                              كز بسي خلق است دنيا يادگار

اين همه رفتند و ماي شوخ چشم                         هيچ نگرفتيم از ايشان اعتبار

اي كه وقتي نطفه بودي بي خبر                    وقتي ديگر طفل بودي شير خوار

مدتي بالا گرفتي تا بلوغ                                سرو بالايي شدي سيمين عذار

همچنين تا مرد نام آور شدي                             فارِس ميدان و صيد و كار زار

آنچه ديدي بر قرار خود نماند                      وينچـه بيني هــم نمــاند برقـرار

دير و زود اين شكل و شخص نازنين            خـاك خواهد بودن و خاكش غبار

گل بخواهد چيد بي شك باغبان                   ور نچيند خــود فــرو ريــزد ز بار

اين همه هيچ است و چون مي بگذرد          تخت و بخت و امرونهي وگيرو دار

نام نيكو گر بماند ز آدمي                           به كــزو مــــاند ســـراي زرنگار

سال ديگر را كه مي داند حساب ؟               يا كجا رفت آن كه با مــا بود پار؟

خفتگان بيچاره در خاك لحد                        خفتــه اندر كلـــه ســر سوسمار

صورت زيباي ظاهر هيچ نيست                            اي برادر ، سيرت زيبا بيار

هيچ داني خرد به يا روان                                   من بگويم گر بداري استوار

آدمي را عقل بايد در بدن                                 ور نه جان در كالبد دارد حمار 

پيش از آن كز دست بيرونت برد                             گردش گيتي زمام اختيار

گنج خواهي در طلب رنجي ببر                        خرمني مي بايدت تخمي بكار

چون خداوندت بزرگي داد و حكم                    خُرده از خُردان مسكين در گذار

چون زبر دستيت بخشيد آسمان                         زير دستان را هميشه نيك دار

عذر خواهان را خطا كاري ببخش                     زينهاري را به جان ده زينهار

شكر نعمت را نكويي كن كه حق                        دوست دارد بندگانِ حق گذار

لطف او لطفيست بيرون از عدد                   فضل او فضليست بيرون از شمار

گر به هر مويي زباني باشدت                          شكر يك نعمت نگويي از هزار

نام نيك رفتگان ضايع مكن                                      تا بماند نام نيكت پايدار

ملك بانان را نشايد روز و شب               گاهي اندر خَمر و گاهي اندر خُمار

كام درويشان و مسكينان بده                          تاهمه كارت برآرد كردگار

با غريبان لطف بي اندازه كن                       تا رود نامت به نيكي در ديار

زور بازو داري و شمشير تيز                      گر جهان لشگر بگيرد غم مدار

از درونِ خستگان انديشه كن                            وز دعاي مردم پرهيزگار

منجنيق آهِ مظلومان به صبح                  سخت گيرد ظالمان را در حصار

با بدان بد باش و با نيكان نكو              جاي گل گل باش و جاي خار خار

ديو با مردم نياميزد مترس                          بل بترس از مردمان ديو سار

هركه دَد يا مردم بد پرورد                         دير زود از جان برآرندش دمار

با بدان چندان كه نيكويي كني                     قتل مارافسا نباشد جز به مار

اي كه داري چشم عقل و گوش و هوش- پندمن درگوش كن چون گوشوار

نشكند عهد من الا سنگ دل                          نشنود قول من الا بختيار

سعديا چندان كه مي داني بگوي                      حق نبايد گفتن الا آشكار

منبع ديوان سعدي

تاريخچه ماركده ( قسمت دوازدهم )

شاهسونان ماركده اي

مي گويند چند سالي پس از اينكه برادران شاهسون در ماركده سكنا گزيدند تعدادي خانوار از بستگان آنها به اينجا آمده و ماندگار مي شوند ولي چند دهه بعد بنا بر علتي كه براي ما نامعلوم است تعداد زيادي از آنها به ساوه بر مي گردند و عده كمي در ماركده مي مانند. دو خانواده از نياكان شاهسونان امروزي برياد مانده و آنان را پسر عموي يكديگر مي دانند. 1- خانواده بزرگ و پر جمعيت ممد( محمد )قلي، محمد قلي مردي بزرگ منش ، بزرگ فاميل و كدخداي روستا نيز بوده است، بعد از او حاج كريم پسر مشهور او، داراي خانواده پرجمعيت و يتيم نواز بوده مي گويند هميشه يك يا چند نفر بچه يتيم را در خانه اش مي پرورانده. حاج كريم مردي متنفذ و كدخداي ده نيز بوده است، از ايشان دو پسر مانده، محمد و علي. علي نيز ساليان دراز كدخداي روستا بوده و به كدخدا علي مشهور بوده است، بدون شك كدخدا علي مرد كارداني بوده چون مي بينيم زماني كه بختياريان به قدرت رسيده و زمين هاي مردم را به زور مي خريده اند، به كارداني اين مرد، كمي از زمينها به فروش نرفته و مانده، در حاليكه روستاهاي ديگر همانند هوره، صادق آباد، سوادجان و… تمام زمين هايشان يكجا به فروش رفته است، مي گويند كدخدا علي با تدبير تعدادي از مردم را فراري داده و زمين آنها به فروش نرفته، در حاليكه سردار محتشم، ارباب روستا از ديگر خانهاي بختياري قدرتمند تر بوده است. گفته مي شود كربلايي عباس كدخداي قوچان و علي كدخداي ماركده ابتدا زمينهاي خودرا قباله كرده داده اند و از خان در خواست كرده اند كه به مردم زياد سخت گيري نكند، خصوصيت ديگري كه به كدخدا علي نسبت مي دهند يتيم نوازي اوست مي گويند هميشه يك يا چند بچه يتيم و بي سرپرست در خانه نگهداري مي كرده است.پايان زندگي او هم بسيار جالب است چون در فاصله يك ساعت خود و زنش با مرگ طبيعي به رحمت ايزدي مي پيوندند. ايشان دو پسر داشته لطف الله و فيض الله. فيض الله از اين خاندان فردي باسواد بوده، اطلاعات، دستخط، هنر و توانايي نوشتن و انشا او در عصر خود در روستاهاي پيرامون – بنا به گفته هم عصرانش – سر آمد بوده است و طبع شعري هم داشته كه چند بيت شعر و يك جزوه اي خاطرات از او به يادگار مانده و اين تنها نوشته اي است كه در طول تاريخ ماركده از يك ماركده اي براي نسل بعد مانده است. ايشان نيز چند سالي كدخداي روستا بوده و قضاوت مردم در باره او متناقض است و اين هم طبيعي است چون هر فردي كه در جامعه تاثير گذار باشد عده اي موافق و عده اي هم مخالف خواهد داشت بنابر اين بسياري از او با عبارت مرد بود يا مرد بزرگي بود به نيكي ياد مي كنند و مي گويند مردي دانا، باسواد، مدير ونسبت به روستا متعهد بود و بعضي هم با عنوان ظالم بود و ظلم مي كرد از او به بدي ياد مي نمايند. براي پي بردن به واقعيات نيازمند مطالعه و بررسي بيشتري هستيم و در صورتي كه خدا توفيق دهد اين كار هم انجام خواهد شد.

 2- طايفه بزرگ و پرجمعيت ملا حسن، مي گويند با طايفه و يا خانواده ممدقلي پسر و يا نوه عمو بوده اند، ملاحسن چهار پسر داشته، ابراهيم، اسماعيل، شيخان، طهماس. خانواده هاي تقي، اصغر، مهدي، حسن آقا، قربانعلي، حسين، علي آقا، قدم، قدير از اين خاندان هستند. اكبر نام از اين خاندان پسر علي آقا ساليان دراز چوپان ده بود، در سالهاي پاياني جنگ دوم جهاني، اين منطقه نا امن بوده و دزدان بختياري و ديگران هركه مي توانست به گله و گوسفند و دارايي ديگران دستبرد مي زد در همين سالها بود كه بختياريان گله گاو و گله گوسفند قوچان را دسبرد زدند و بردند ( اين رويداد را جمع آوري نموده ام و درصورتي كه خدا ياري دهد خواهم نوشت) روزي در همين سالها هنگام تابستان اكبر گوسفندان را در دره امام مي چرانيده، چند نفر دزد اورا تعقيب مي كنند هنگامي كه دو سه ساعت مانده به ظهر، اكبر با گوسفندان به ته دره امام مي رسد در محل انتهاي دره اي كه به آغ چات منتهي مي شود ، (دم دو دره، ميانه مزرعه طرح عباس كنوني) دو نفر از دزدان خودرا به اكبر رسانده و مشغول گفتگو مي شوند يكي از آنها دستش را در جيب اكبر مي كند و اكبر مچ دست او را مي گيرد و با دست ديگر چوبش را بلند مي كند و به وي حمله مي كند كه درگيري شروع مي شود يك نفر ديگر به دزدان اضافه مي شود، دزدان اكبر را به قصد كشت مي زنند و اكبر علارغم مقاومت شديد بي هوش روي زمين مي افتد، و دزدان يك گوسفند نر و چاق را سر مي برند و كباب مي پزند. شادروان احمد شاهسون فرزند امير در صحراي ماركده كتيرا مي زده در اين وقت كتيرا هاي خود را چيده و به ده بر مي گشته، اتفاقي از اين مسير به سمت روستا مي آيد وقتي از دور مي بيند اكبر روي زمين افتاده، از همانجا فرار مي كند و با سرعت خود را بالاي عوض گديگي مي رساند و با تمام توان فرياد مي زند؛ اكبر را كشتند!!!؟ گله را بردند!!!؟ و آن قدر تكرار مي كند تا مردم مي فهمند، آنگاه پير و جوان ، زن و مرد، هركدام بيل و چوب بدست از راه گوسفند رو به سمت عوض گديگي به راه مي افتند، دزدان وقتي هجوم مردم را مي بينند فرار مي كنند، مردم بدن بي هوش اكبر را به ده مي آورند و گله را باز مي گردانند اكبر بيش از 6 ماه در خانه مشغول مداوا بود. مي گويند دزدان از مردم نجف آباد بودند.

فارس زبانان

گفتيم كه مردمان ماركده ، برخلاف مردمان روستاهاي پيرامون كه همگي ترك زبان هستند، از دو گروه زباني تشكيل شده اند. يك گروه ترك زبان كه شرح آن گذشت و گروه ديگر فارس زبان كه اكثريت را تشكيل مي دهند. بيشتر ترك زبانان تا حدودي از يك نژادند، ولي فارس زبانان به چند طايفه تقسيم مي گردند و هر يك با فاصله زماني و از محل هاي مختلف و به شكل هاي مختلف به اينجا آمده و ساكن شده اند.

جمع آوري و نگارش چگونگي و تاريخ آمدن هر يك از طايفه هاي فارس زبان كار بسيار مشكلي است. چون بيشتر بزرگان فارس زبانان از تاريخ و شخص كوچنده و علت مهاجرت و محل اقامت پيشين نياكان خود و نيز از نژاد خود آگاهي دقيقي ندارند اين در حالي است كه بيشتر آنان، نحوه آمدن ترك زبانان را در حين صحبت هايشان برايم باز گو كرده اند ولي از نياكان خود اطلاع كمي دارند چرا ؟ چه چيز باعث گرديده تا اين همه خانوار هاي مختلف فارس زبان و از جاهاي گوناگون در ميان اين همه روستاي ترك زبان فقط به ماركده مهاجرت كنند ؟ شايد بتوان گفت سازگاري تركان شاهسون با فارس زبانان بيشتر از تركان قشقايي بوده است.

به نظر مي رسد پس از ساكن شدن برادران شاهسون و خريدن همه يا قسمتي از زمينها، به خاطر علاقه كم به كشاورزي و يا نداشتن تجربه كافي در اين زمينه، كشاورزي چندان رشد نمي كند ، برخلاف روستاهاي پيرامون كه مي گويند زود تر تاسيس شده اند و جمعيت شان زياد شده اينجا جمعيتش كم يعني همان برادران شاهسون بوده و از طرفي هم زمين هايش زياد بوده است و به علت آباد نبودن زمين ها، جبهه كار فراوان داشته و مي توان گفت، هدف نخستين بيشتر مهاجران ، دستيابي به زمين كشاورزي و امرار معاش بهتر بوده كه به اينجا كوچ كرده اند. علت ديگري كه مهاجران را مجبور و يا علاقه مند به كوچ به كنار رودخانه نموده، خشك سالي و يا خشك سالي هاي پي در پي بوده است بويژه خانوارهايي كه از منطقه كرون آمده اند. با آمدن فارس زبانان جمعيت بيشتر مي شود ، زمين ها آباد و كشاورزي رونق بيشتر و بهتري مي گيرد، و دوره رونق اقتصادي ماركده آغاز مي گردد و در پايان اين دوره ، مردمان ماركده در رفاه نسبي مي زيسته و همبستگي اجتماعي داشته اند، به همين جهت گامهاي بسيار مهمي براي آباداني روستا بر مي دارند. از اين دوره يادگارهاي مهم و با ارزشي بر جاي مانده كه در جاي خود شرح خواهم داد. بعد از اين دوره شكوفايي اقتصادي اجتماعي، متاسفانه مردم ماركده تا كنون هيچگاه نتوانسته اند آن اراده و عزم اجتماعي لازم را از خود نشان دهند و زيان اين بي ارادگي و نداشتن اتحاد لازم را هميشه خورده و اكنون هم با اين همه امكانات مي خورند.

دسته اي ديگر از مهاجران و يا كوچندگان به اينجا را كارگران خدماتي و يا به قول آن روزي ها كاسب كارها تشكيل مي دهند، مانند آهنگر، دلاك، تختكش، آخوند، سنگبر، كفاش و غيره.

چند خانوار اين آخري ها از يكي دو تا روستاي پايين تر آمده اند كه بيشتر بر اثر فقر اقتصادي بوده است. كسي دقيق نمي تواند بگويد، كدام طايفه و يا خانوار چه وقت به اينجا آمده و يا كدام طايفه زودتر و كدام ديرتر آمده است ولي از لابلاي گفتگوي پيرمردان مي توان اين گونه دسته بندي كرد.          ادامه دارد                                                        محمدعلي شاهسون ماركده