خبرها
1- مورخه 17/5/84 ساعت 10 صبح آقايان رضا فتحي پيمانكار لوله كشي گاز، مهندس بني اسدي ناظر شركت گاز بر اجراي لوله كشي و محمدعلي شاهسون عضو شوراي ماركده از مسير باقي مانده كانال حفر نشده بين سه راهي جاده يانچشمه تا قوچان بازديد نمودند كه مشكلات زير در مسير مشاهده گردبد. 1- وجود چند پيچ تند در مسير راه كه لوله كشي را بر اساس 5/12 متر حريم راه دچار مشكل مي كند كه قرار گرديد محمدعلي شاهسون با پي گيري مجوز حفر كانال خط مستقيم به منظور گذر از پيچ هاي تند را از اداره منابع طبيعي اخذ نمايد. 2- وجود اسيل و جدول مزرعه نادر قيسي (قويوسي؟؟) كه ناگزير لوله بايستي از كنار اسيل عبور كند كه قرار شد محمدعلي شاهسون با هماهنگي با اعضاي شوراي يانچشمه رضايت مالك را اخذ نمايد. 3- وجود دو راه بعد از گردنه بين شهرگان و شلك(ابتداي مزرعه فدك) كه مشخص نيست لوله از كنار كدام راه بايد عبور كند كه قرار گرديد مهندس بني اسدي موضوع را از طريق اداره طراحي شركت گاز پيگيري نمايد كه منظور طراح، عبور از كنار كدام راه بوده؟ و همچنين قرار شد محمدعلي شاهسون با هماهنگي با نماينده مزرعه فدك مشخص نمايد راه اصلي در اين قسمت كدام است؟ راه قبلي؟ يا راهي كه اخيرا از ميان زمين هاي فدك ساخته شده وشن ريزي گرديده؟
2- مورخه 19/5/1384 ساعت 15 جلسه اي در محل مركز بهداشتي درماني ماركده به رياست آقاي دكتر معيني تشكيل شد. در اين نشست آقايان عبدالله زاده و عرب از مركز بهداشت، عرب و شاهسون از شوراي اسلامي و عباسعلي عرب آبدار حضور داشتند. آقاي عبدالله زاده در اين جلسه گفت: متاسفانه بيماري وبا در بعضي از نقاط كشور ما گزارش شده است و از آنجاييكه اين منطقه توريستي است بايد هوشيار باشيم و موازين بهداشت را دقيق رعايت كنيم. ميكرب بيماري وبا بيشتر از طريق آب و ارتباط ها منتقل مي شود بنابر اين لازم است از مصرف آبهاي غير بهداشتي مثل آبهاي جاري شديدا خود داري گردد و هرگاه فردي علائم بيماري اسهال را مشاهده نمود در اسرع وقت به پزشك مراجعه نمايد. در اين نشست به آبدار آقاي عباسعلي عرب توصيه شد كه مرتب به آب آشاميدني كلر بزند و از اعضا شورا نيز خواسته شد كه در اين زمينه اطلاع رساني نمايند. موضوع ديگر غير بهداشتي بودن دستشويي و توالت هاي مسجد است كه چون بيشتر مورد استفاده مسافران است لازم است بدان سروساماني داده شود و مشكل ديگري كه در فرآيند تنظيم فرم هاي بيمه روستايي پيش آمده واريز مبلغ بيمه به حساب بيمه در بانك و در يافت رسيد است كه لازم است راه چاره اي براي آن بيابيم. كه پس از بحث و مذاكره قرار گرديد مكز بهداشت موادضد عفوني كننده را تامين و دهيار فردي را مسئول نظافت نمايد و مركز بهداشت كنترل لازم را داشته باشد. و در باره واريز پول بيمه توسط افراد قرار گرديد ممدعلي شاهسون با بانك رفاه مذاكره و ترتيبي اتخاذ گردد كه موئسسه ماركده پول هارا در يافت و با تنظيم فيش هاي بانكي بنام افراد يكجا به بانك تحويل و رسيدهاي دريافتي به صاحبان تحويل داده شود.
3- به منظور فراهم آوردن نقشه از زمين مدرسه در حال احداث مورخه 19/5/84 ساعت 9 صبح آقاي كوهي از اداره منابع طبيعي به اتفاق محمدعلي شاهسون عضو شورا به محل وارد و زمين مورد نظر بررسي و تهيه نقشه گرديد. اين نقشه به منظور پاسخ استعلام اداره آموزش و پرورش سامان از اداره منابع طبيعي فراهم و ارسال خواهد شد.
4- جلسه اي در تاريخ 20/5/84 ساعت 21 در محل دفتر دهياري ماركده تشكيل شد . در اين نشست آقايان: صفرعلي بهارلو و صفرعلي علامي از شوراي ياسه چاه، عليقلي ايزدي از شوراي صادق آباد، سيد اسماعيل حسيني و عبدالمحمد عرب و محمدعلي شاهسون از شوراي ماركده، نيازعلي شاهبندري از شورا و حسين شاهبندري دهيار قوچان، مسيب شريفي و اكبر شريفي از شوراي گرمدره حضور داشتند. هدف از برگزاري اين جلسه تصميم گيري و همآهنگي در باره در يافت كمك هاي مردمي به منظور پرداخت هزينه اجراي لوله كشي و گاز رساني به اين روستا ها بود. نخست آقاي محمدعلي شاهسون گزارشي بدين شرح به اطلاع اعضا شوراها رساند. 1- پس از شروع بكار لوله كشي گاز متوجه شديم كه 5/22 متر حريمي كه اداره راه براي عبور لوله گاز از مسير جاده بن يانچشمه مجوز داده قابل اجرا نيست بدين جهت مجددا به اداره راه مراجعه و با مذاكره مجوز 5/17 متر دريافت شد و با اينكه 5 متر از حريم كم شده بود بازهم باعث نارضايتي و شكايت تعدادي از كشاورزان بني بود كه خوشبختانه با كمك و توصيه هايي كه آقاي علي بيگي يكي از اعضا شوراي شهر بن به كشاورزان نمود و نيز با صحبت و مذاكراتي كه با يك يك كشاورزان بني نموديم رضايت آنها را فراهم آورديم و لوله كشي انجام شد. 2- مشكل بعدي برخورد حفاري با آسفالت كوچه و خيابان هاي شهر بن بود كه شهرداري هزينه بازسازي آسفالت تخريبي را بالغ بر 2000000 تومان بر آورد مي كرد كه ناگزير تصميم گرفتيم از ابتداي شهر بن لوله را از عرض جاده عبور دهيم و باقي مانده مسير را از سمت غربي جاده اجرا نماييم بدين منظور با شركت گاز، اداره راه و شهرداري بن مذاكره و موافقت آنها را به دست آورديم و خوشبختانه اجرا و به اتمام رسيد. 3- روز هاي 17 و 18/ 5 / 84 به دنبال قطع گاز در شهر بن و هوره لوله اصلي گاز رساني به هوره، شيخ شبان و قوچان به شبكه اصلي گاز با فشار 250 پوندي وصل گرديد و خوشبختانه ما از اين نظر هم ديگر مشكلي نخواهيم داشت. 4- براي اجرا و آسان تر شدن لوله كشي در قسمت هاي پيچ هاي تند مسير جاده بين سه راهي و قوچان در حال گفتگي و اخذ مجوز از اداره منابع طبيعي هستيم. 5- براي عبور لوله از زمين هاي كندمزار و مزارع از جمله مزرعه نادر قويوسي ( قيسي ) با شوراي يانچشمه مذاره نموده و از آنها قول همكاري گرفته ايم. 6- براي عبور لوله گاز از مزرعه فدك در حال گفتگو با مسئولان اين مزرعه هستيم. 7- و سرانجام طبق قرار داد در پايان مرداد ماه 84 بايستي هزينه اجرا لوله كشي انجام شده را بپردازيم كه بالغ بر 10 كيلومتر مي شود و ما بايد حد اقل 60000000 تومان پرداخت نماييم. براي فراهم آوردن اين مبلغ ضرورت دارد بررسي نماييم چه مبلغي از هر خانوار دريافت گردد؟ با يك ديد خوشبينانه اگر به قضايا بنگريم در 6 روستا حدود 1000 خانوار داريم و اگر همه خانوار ها بدون استثنا مبلغ 100000 تومان – با احتساب واريزي هاي قبلي – بپردازند مي شوديكصد ميليون تومان، و اين مبلغ با پرداختي هاي ما تا پايان مرداد ماه برابر خواهد بود. به علاوه اجراي لوله كشي گاز پيوسته پيش مي رود و ما در شهريور ماه 84 نيز همين مبلغ را بدهكار خواهيم بود كه بايد در همين جلسه راهي براي آن بيابيم. كه پس از بحث و بررسي قرار گرديد: تا پايان مرداد ماه 84 با احتساب واريزي هاي قبلي از هر خانوار مبلغ يكصد هزار تومان گرفته شود و در شهريور ماه نيز از هر خانوار مبلغ 50000 تومان در يافت خواهد شد.
5- در تاريخ 21 /5/1384 جلسه اي با حضور آقايان ابوالفضل شاهسون فرزند عطاالله نماينده طرح وحدت و غلامرضا عرب فرزند قربانعلي، ابراهيم شاهبندري فرزند حسن، محمدرضا شاهسون فرزند عبدالوهاب، ابوطالب عرب فرزند محمد، عليرضا عرب فرزند عليميرضا، علي عرب فرزند عباسقلي، سردانگ هاي طرح وحدت ماركده در محل دهياري با اعضاء شورا تشكيل شد. هدف از اين نشست درخواست كمك از كشاورزان اين طرح به منظور ساخت مدرسه بود كه پس از بحث و مذاكره سردانگ ها و نماينده طرح قبول نمودند دو سهم آب بدون زمين، بدون وام و هزينه آب رساني بابت كمك مرحله ي اول در اختيار اعضاء شوراي اسلامي قرار دهند تا شورا با فروش، وجه آن را در مدرسه هزينه نمايد.
6- در تاريخ 22/5/84 ساعت 21 جلسه اي با حضور آقايان محمد عرب دهيار، محمدعلي شاهسون عضو شورا، اصغر عرب بهورز مركز بهداشت، كريم شاهسون و محمدرضا شاهسون از مسئولان مؤسسه خيريه ماركده در محل دفتر مؤسسه تشكيل شد. هدف از اين نشست برنامه ريزي به منظور رفاه حال مردم روستا با ارائه خدمات دريافت و چه هزينه صدور دفترچه بيمه از بيمه شدگان روستايي، واريز اين مبلغ به حساب سازمان خدمات درماني در بانك رفاه سامان، دريافت رسيد بانكي، تحويل رسيد بانكي به پرداخت كننده بود. كه پس از مذاكره قرار گرديد از تاريخ 24/5/84 از ساعت 18 به بعد مسئولان مؤسسه همه روزه وجه متقاضيان را اخذ و فيش بانكي تنظيم و پس از واريز وجوه به بانك رفاه سامان، رسيد هاي بانكي امضا و مهر و پرينت شده را به پرداخت كننده باز گردانند و بابت ارائه خدمات خود از هر نفر مبلغ 50 تومان كار مزد دريافت دارند كه موضوع صورت جلسه و به امضا رسيد.
7- جلسه اي در تاريخ 22/5/84 با حضور كارشناسان: شركت آب و فاضلاب روستايي، مركز بهداشت شهركرد، بخشداري و آبداران روستاهاي بخش سامان در روستاي چلوان تشكيل شد. از روستاي ماركده محمد عرب آبدار شركت داشت. هدف از اين جلسه آشنايي بيشتر با بيماري وبا به منظور جلوگيري از شيوع ميكرب آن بود. نخست آقاي جانبازي از شركت آب و فاضلاب نكاتي پيرامون گند زدايي و كنترل كيفي آب آشاميدني بيان كردن و از ميراب هاي روستايي خواستند كه با تلاش مضاعف آب آشاميدني را كنترل كنند و سعي نمايند كه كلر باقيمانده را روي 1 ppm تنظيم نمايند. و تحت هيچ شرايطي نگذارند كلر از 8/ ppm پايين تر بيايد. سپس آقاي امان الهي از مركز بهداشت گفت: ويروس وبا از كشور هاي همسايه شرقي، افغانستان و پاكستان وارد كشور شده و طي آخرين آمار 196 نفر مبتلا شده اند و يكي دو نفر هم تلفات جاني داشته است كه بيشتر در استانهاي قم، همدان و كرج بوده است در استان ما تا كنون گزارشي مبني بر مشاهده شخص مبتلا به ويروس نشده است. عامل بيماري وبا ويروس ريبوكلار است در كشور ما كاملا ريشه كن شده بود و طي سالهاي اخير كه خشكسالي داشتيم كشور بيشتر در معرض خطر بود و سال جاري كه نسبتا بارندگي خوب شد واقعا جاي نگراني نبود كه با گرم شدن بيش از حد هوا و عدم رعايت اصول بهداشت در كشور هاي همسايه نهايتا اين ويروس به كشور راه پيدا كرد. و چون تلفات و خسارت آن غير قابل جبران است و در صورت عدم كنترل مي تواند به صورت اپيدمي و همه گير در بيايد لذا اهميت ويژه اي دارد كه در اين موقعيت حساس پيشگيري نماييم. ويروس وبا مي تواند ظرف 4 ساعت انسان را از پا در بياورد و آثار آن ممكن است ماهها طول بكشد بيماري وبا با اسهال و از دست دادن آب بدن شروع مي شود. ويروس وبا داخل مخاط روده را پايين ريخته و دفع مي شود و در صورت اپيدمي شدن خسارت و تلفات آن از زلزله بم نيز مي تواند افزون تر شود. ويروس وبا بيشتر از طريق مصرف ميوه جات، سبزيجات، اغذيه فروشيها، بويژه ساندويچ فروشيها، بستني فروشيها و آب انتقال مي يابد. بنابر اين آبداران روستا وظيفه مهمي دارند و لازم است مرتب و دقيق كلر آب آشاميدني كنترل گردد و كلر باقي مانده بايد روي 1 ppm تنظيم گردد و اگر مردم تلخي در آب حس مي كنند ناشي از بالا بودن ميزان كلر در آب است براي اطمينان بيشتر از سالم بودن آب آشاميدني لازم است آبداران روستا و بهورزان و كاردانان مراكز بهداشت ارتباط و همكاري بيشتر و نزديك تري باهم داشته باشند. در پايان آقاي جلالي پور كارشناس بخشداري به اهميت آب آشاميدني در سلامتي مردم تاكيد و كنترل دقيق و بالا بردن كيفيت آن را خواستار شد.
واكنش هاي مردم
روز هاي 23 و 24 و 25/5/84 هنگام عصر تا غروب، دونفري قسمتي از روستا را به در يك يك خانه ها رفتيم و مي گفتيم، پول گاز جمع مي كنيم، شما هم پولتان را بدهيد. علاوه بر در خانه ها در كوچه و خيابان هم هر مردي را كه مي ديديم آواز مي داديم كه پول گاز جمع مي كنيم. جمله هايي از زبان همشهريان عزيز شنيده ايم كه هر جمله آن گوياي انديشه، بينش، دغدغه، اميد، آرزو و نگراني همشهريان را مي رساند. ما اين جمله ها را به منظور ثبت در تاريخ روستا و براي آيندگان چاپ مي كنيم. بد نيست شما خوانندگان آوا هم آن ها را مرور كنيد و بازتاب اين سخنان را در آينه وجدان اجتماعي تان بسنجيد. بايد دانست در موقعيتي اين سخنان را مي شنويم كه در پايان همين ماه شوراي ماركده حدود 17 ميليون تومان به پيمان كار لوله كشي گاز در ازاء 10 كيلو متر لوله كشي انجام شده بدهكار است و فقط 5 ميليون در حساب داريم. خلاصه اي از جمله ها به شرح زير است. خدا خير تان بدهد، گاز واقعا چيز خوبي است، چشم، دو من بار دارم مي فروشم و مي دهم – حالا تا گاز؟! هر گاه گاز آمد درِ خانه آنوقت بياييد بگوييد پول بده! – من كه فعلا پول ندارم هروقت داشتم مي دهم – چرا در شهر ها گاز را مجاني آورده اند درِ خانه و ما روستايي ها بايد پول بدهيم؟ – در امامزاده بارده شوراهايشان گاز را مجاني آورده اند و شما…؟ – بالاخره معلوم است ما بايد چقدر پول بدهيم؟ – همه مي آيند و مي گويند بده يك نفر نمي آيد و بگويد بگير! – من اصلا گاز نمي خواهم هر وقت آمديد التماس كرديد آنوقت گاز مي كشم! – حالا وقت پول جمع كردن است؟ صبر كنيد مردم دو من بارشان را جمع و جور كنند آنوقت بياييد – هر وقت همه دادند من هم خواهم داد – گاز هم مثل داستان تلفن خواهد شد عده اي پول خواهند داد و عده اي هم بدون پول گاز خواهند كشيد! – پول گاز تا كي وقت دارد؟ – اول از داراهاي روستا بگيريد ما نادار ها كه پول مان را مي دهيم! – امسال زمستان گاز خواهيم داشت؟ – اگر ما نادار ها پول بدهيم و گرنه داراها پول به كسي نمي دهند! – مردم بايد همت كنند و پولشان را بدهند تا گاز بيايد كه نعمت خوبي است چرا بايد ما از اين نعمت بي بهره باشيم؟ – دستتان درد نكند پول مي دهيم و گاز هم مي خواهيم – همين كه به فكر روستا هستيد و زحمت مي كشيد ممنونتان هستيم – خدا هركه براي روستا كار مي كند عوضش بدهد – هلو هاي من پس رس هستند بايد بفروشم تا بتوانم پول شما را بدهم – چشم جور مي كنم و ميدهم – چرا پول اين كانال كندن بي فايده را نمي دهيد به گاز؟! چند تا كارگر غريبه آمده اند اينجا صبح تا شب از درِ خانه هاي مردم يخ مي گيرند و مي خورند و زير اين درختان لم مي دهند مزد كار نكرده اينها از جيب مردم مي رود چرا كارگر از خودمان نمي آوريد؟– پول ندارم آلوچه خشكه مي خواهيد؟! – تا بادام هايم را نچينم و نفروشم پول ندارم – مي خواهم گاوم را بفروشم هر گاه فروختم پول شما را هم ميدهم.
محمدعلي شاهسون ماركده 28/5/84
تشكر و قدرداني
درود، درود،درود و آفرين بر دختران و پسران دانش آموز دبستان دخترانه روستاي ماركده كه با تلاش و كوشش خود، شايستگي و توانمندي بالاي خود را نشان دادند. نشريه آواي ماركده جهت توسعه و گسترش فرهنگ روستا اقدام به چاپ نام دانش آموزان ممتاز همه مدارس روستا مي نمايد. در اين شماره نام دانش آموزان ممتاز دبستان دخترانه ماركده را درج و تلاش و كوشش آنها را ارج مي گذارد و از زحمات آموزگاران محترم كه با كوشش خود توانسته اند اين استعداد هارا شكوفا نمايند تشكر و قدرداني مي نمايد.
دانش آموزان ممتاز كلاس اول: زهرا عرب فرزند مسلم شاگرد اول، زهرا عرب فرزند بهمن و فاطمه عرب فرزند صادق و محمد جواد عرب فرزند حسن شاگردان دوم، مهدي شاهسون فرزند محمدرضا و حسين عرب فرزند عليرضا و مريم عرب فرزند پرويز شاگردان سوم. دانش آموزان ممتاز كلاس دوم: فاطمه عرب فرزند علي شاگرد اول، زهرا عرب فرزند محمد اسماعيل شاگرد دوم، زهرا عرب فرزند غلامعلي شاگرد سوم. دانش آموزان ممتاز كلاس سوم: سمانه عرب فرزند جمعه علي شاگرد اول، الهه شاهسون فرزند ذبيح الله شاگرد دوم، زهره شاهسون فرزند عباس و سحر عرب فرزند رمضان شاگردان سوم. دانش آموزان ممتاز كلاس چهارم: ليلا عرب فرزند جعفر و صغرا عرب فرزند عباس و محدثه شاهسون فرزند كريم و فاطمه شاهسون فرزند علي شاگردان اول، سمانه شاهسون فرزند علي اكبر شاگرد دوم، فاطمه خسروي فرزند حمزه شاگرد سوم. دانش آموزان ممتاز كلاس پنجم: هاجر شاهسون فرزند علي اكبرشاگرد اول،مهسا شاهسون فرزند رضا شاگرد دوم، هاجر شاهسون فرزند احمدقلي شاگرد سوم.
شوراي اسلامي و نيز نشريه آواي ماركده از زحمات سركار خانم قاسميان آموزگار كلاس اول، سركار خانم اسيوند آموزگار كلاسهاي دوم و سوم، سركار خانم صالحي آموزگار كلاس چهارم، سركار خانم صادقي آموزگار كلاس پنجم و بويژه مديريت محترم آموزشگاه سركار خانم اسيوند تشكر و قدرداني مي نمايند.
همچنين سركار خانم اسيوند مديريت محترم دبستان از زحمات آقاي سيف الهي بخاطر اداي نماز جماعت و ازهمكاري و همراهي خوب مردم ماركده بويژه اولياء دانش آموزان اين مدرسه و تلاش ها و كوشش هاي فوق العاده اي كه دو نفر از اعضا انجمن اوليا در جهت حل مشكلات مدرسه در طول سال تحصيلي داشته اند، آقايان علي اكبر عرب و مهندس غلامعلي عرب تشكر و قدرداني مي نمايد.
مدارك لازم جهت صدور دفترچه ي خدمات درماني
1- كپي شناسنامه سرپرست خانوار ( پدر يا مادر ) از صفحه اول و دوم. 2- كپي از صفحه اول شناسنامه ساير اعضا خانواده. 3- يك قطعه عكس 4×3 . 4- ارائه فيش واريزي به حساب شماره 600020 سازمان خدمات درماني نزد بانك رفاه براي هر نفر مبلغ 2800 تومان. 5- كپي كارت بيمه روستايي. 6- كپي سر كوپن روستايي.( آنهايي كه كوپن شهري دارند تاييدي از مركز بهداشت يا شوراي اسلامي و يا فيش آب و برق ارائه دهند)
كلوپ بازيهاي رايانه اي اشكان
آماده ارائه خدمات بازيهاي رايانه اي به همشهريان عزيز بويژه جوانان و نوجوانان ميباشد.
و همچنين كليه سفارشات پارچه نويسي و تابلو نويسي پذيرفته مي شود.
تلفن تماس: 03823562466 رجبعلي عرب
زير ذره بين!؟
در آواي شماره 50 آمده بود كه دهياري علارغم تلاش و پيگيري خود براي اجراي پروژه هدايت آبهاي سطحي به خارج از روستا موفق نبوده كه شرح اين هم در آواي شماره 51 داده شده بود. و براي انجام دادن كاري اساسي و مفيد براي روستا طرح اجراي پروژه ديوار حائل را در دستور كار خود قرار داده كه تشريفات قانوني و اداري آن انجام شده و كار براي اجرا در تاريخ 7/3/84 از طريق مناقصه به برنده آن داده شد. اين خبر در حالي به مردم داده شد كه چند ماه قبل (سال 83 ) كار پروژه ديوار حائل از روبروي منزل حاج جواد گود برداري گرديده بود و به دلايل نا معلوم كار ادامه نيافت. و چندي بعد هم شنيده شد كه با موافقت حاج جواد ديوار حائل از داخل استخر خاكي نامبرده شروع خواهد شد كه اين هم تحقق پيدا نكرد. و سر انجام اواخر تير ماه 84 ديده شد كه وسط جاده عمومي حد فاصل استخر حاج جواد و حمام پاييني، محلي كه جاده اصلا پرتگاه نبود و نياز هم به چنين گود برداري نبود و نيست خندقي ايجاد شد كه اولا باعث سد معبر شد و دوما گودالي است براي صرف تمام رقم اختصاص يافته براي احداث ديوار حائل. و مردم هم براين باور بودند كه مجري يا مجريان پروژه حد اكثر ظرف مدت يك هفته سر و ته كار را جمع بندي مي نمايند ولي با گذشت يك ماه هنوز گودال كنده شده سر جاي خود باقي مانده است. بعلاوه مقداري سنگ و شن و خاك هم در اطراف آن تخليه شده و عبور و مرور را بخصوص در روزهاي تعطيل براي مردم روستا و مسافران سخت كرده تا جايي كه باعث ترافيك و بي نظمي در رفت و آمد مردم شده. در اذهان مردم اين پرسش ها مطرح است كه اميدواريم دهياري ضمن جبران مافات پاسخ پرسش هاي زير رادقيق بدهد.
1- چرا اجراي كار ديوار حائل 3 بار تغيير محل پيدا نمود و در نوبت سوم هم تمام مجريان و دست اندركاران اشتباه عمل كردند ؟ 2- آيا پيمانكار صلاحيت اجراي پروژه را داشته و دارد؟ اگر دارد پس چرا قبل از آماده نمودن مصالح كار اقدام به حفاري نمود؟ و چرا بعد ازگذشت حدود 40 روز از برگزاري مناقصه عملا وارد كار شد؟! 3 – آيا دهنده اعتبارات ديوار حائل ، كارفرما، ناظران، پيمانكار، جديت و اطمينان عملي به كار و تعهد خود را دارند؟ يا اينكه در اين اوضاع پيش آمده افرادي نقش سكه دو رو را بازي مي كنند؟ 4- آيا كار فرماي محترم از جزئيات كار نامناسب طرح روستاي گرمدره باخبر مي باشد؟ كه متاسفانه در زمستان 83 يخ كشي كرد؟ 5 – آيا بهتر نبود اجراي پروژه را به پيمانكار مقيم مي دادند تا بدور از زد و بند هاي اداري و تشريفاتي و دست و پاگير ، كار بهتر و اصولي تر انجام شود و …؟ در پايان اين اميد را داريم كه دهياري با توجه به اختياراتي كه دارد جدي تر وارد عمل شود و با شجاعت تمام با هر ايده نامناسب برخورد نمايد و براي اجراي پروژه از صاحب نظران كمك بگيرد تا در آينده دچار چنين اشتباهي نشود.
رمضان عرب 25/5/84
بيماري وبا را بشناسيم
وبا يكي از بيماري هاي ميكربي است كه گاه به صورت حاد ظاهر مي شود و عامل آن ميكرب وبا است و علائم بيماري ناشي از سمي است كه توسط ميكرب در روده باريك افراد آلوده ترشح مي شود.
علائم بيماري: اغلب ممكن است شخص اسهال خفيف داشته باشد و يا اصلا علامتي نداشته باشد و گاه به صورت اسهال همراه يا بدون استفراغ، از دست رفتن آب و املاح بدن مي توان به سرعت و در ظرف 4-3 ساعت سبب كم آبي شديد بدن و مرگ شود به خصوص اگر آب و املاح از دست داده شده جبران نشود.
راه انتقال ميكرب وبا: انتقال ميكرب وبا از انسان به انسان از راه هاي زير مي باشد. تماس مستقيم مي توان به ندرت از طريق دست هاي آلوده ، تماس با مواد دفعي و استفراغ بيماران و ملافه ها و لوازم آلوده، ايجاد بيماري كند. تماس غير مستقيم آب آلوده به مدفوع، منابع آب حفاظت نشده مانند چاهها، درياچه ها، استخر ها، جويبارها و… آشاميدني ها و خوراكي هاي آلوده. تغذيه كودكان و نوزادان بابطري بجاي شير مادر يك عامل خطر چشمگير براي شير خواران است. سبزيها و ميوه هاي خام و آلوده و يا شسته شده با آب آلوده. غذاهاي پخته هم ممكن است پس از تهيه بوسيله دست يا مگس آلوده شده باشند. شير آلوده و بستني كه از منابع غير مطمئن تهيه شده باشد. دوره پنهاني بيماري وبا: دوره پنهاني از چند ساعت تا پنج روز است ولي بطور معمول 2-1 روز مي باشد. پيشگيري: شستشوي دستها با صابون بعد از اجابت مزاج و قبل از تهيه و خوردن غذا. استفاده از آب آشاميدني سالم( جوشانيدن و يا ضد عفوني كردن با كلر) استفاده از شير پاستوريزه و يا پس از جوشانيدن به مدت 20 دقيقه. مصرف نمودن غذاي پخته شده، پس از گرم شدن و در حالي كه گرم است. جلوگيري از ورود حشرات در محيط مسكوني و دور نگه داشتن مواد غذايي از مگس و آلودگيهاي ديگر، ضد عفوني كردن سبزيجات و ميوه جات با پركلرين، شستن و خشك كردن كليه وسايل پخت و پز و غذا خوري بعد از مصرف، عدم استفاده از شيشه شير براي تغذيه كودك، خودداري از مصرف شربت يا آب ميوه و يا خوراكيهاي يخي مگر بعد از اطمينان از سالم بودن آنها.
روش سالم سازي سبزيجات: براي جلوگيري از مبتلا شدن به انگلها و بيماريهاي روده اي حتما بايد سبزيجاتي كه مي خواهيم به صورت خام مصرف كنيم، به طرق زير سالم سازي نموده و بعد مصرف كنيم. مرحله يك پاكسازي: ابتدا سبزيجات را به خوبي پاك كرده، با آب تميز شستشو مي دهيم تا مواد زائد و گل و لاي آن بر طرف گردد. مرحله دوم انگل زدايي: سپس آن را در يك ظرف 5 ليتري آب ريخته و بازاء هر ليتر 3 الا 5 قطره مايع ظرف شويي به آن اضافه مي كنيم و قدري به هم مي زنيم تا تمام سبزيجات داخل كف آب قرار گيرد، بعد از 5 دقيقه سبزيجات را از روي كف جمع آوري نموده و با آب سالم شستشو مي دهيم تا تخم انگلها و باقيمانده مايع ظرف شويي پاك شود. مرحله سوم ضد عفوني: براي ضد عفوني و از بين بردن ميكروبها يك گرم ( قاشق چاي خوري) پودر پركلرين در ظرف 5 ليتر پر از آب ريخته كاملا حل مي كنيم. سپس سبزي انگل زدايي شده را براي 5 دقيقه در محلول قرار داده آبكشي مي كنيم ( از ساير مواد ضد عفوني كننده مجاز ديگر مي توانيد استفاده كنيد) مرحله چهارم شستشو: سبزي ضد عفوني شده را مجددا با آب سالم مي شوييم تا باقي مانده كلر پاك شود سپس مصرف مي كنيم.
مركز بهداشت شهركرد
پاسخ به انتقاد ع.غ در آواي 53
ضمن تقدير و تشكر از اين عزيز توجه خوانندگان را به نكاتي چند در اين زمينه جلب مي كنم. علت قطعي آب كه در طول يكي دو ماه گذشته با آن رو برو بوديم از چند ناحيه نشعت مي گيرد. 1- هوا يا آشغال گرفتن لوله انتقال آب به فيلتر كه با وضعيت فعلي كار خاصي نمي توان انجام داد و اگر خوانندگان بخواهند اطلاعات بيشتري در اين زمينه داشته باشند مراجعه فرمايند تا توضيح بيشتري بدهم. 2- قطعي برق كه مدت زماني كه برق مي رود بويژه اگر در روز باشد كه اوج مصرف آب است حد اقل دوبرابر زمان برق رفتن نياز است تا توزيع آب به حالت اول برگردد. 3- گرمي هوا و مصرف بيش از حد خانوار هايي كه در منازلشان باغ دارند. 4- بوجود آمدن شكستگي، رفع شكستگي و وصل انشعابات از ديگر عوامل قطعي آب است كه بيشتر محله اي مي باشد. 5- خرابي هاي تابلو برق و الكترو پمپ كه قابل پيش بيني نيست و چون امسال هوا گرمتر بود و مصرف بالا، پمپ قبلي كه يك پمپ 22 كيلو وات، 10 طبق 3 اينچ بود جوابگوي مصرف اهالي دو روستا نبود چرا كه اين پمپ حدود 10 روز قبل از عيد كه روشن شده بود ديگر خاموش نشد مگر در زماني كه برق قطع مي شد با پيگيري هاي مكرر بعد از گذشت چند ماه از سال پمپ عوض شد ولي چون با تابلو برق و مقدار برق موجود همخواني نداشت باعث شد كه زود از كار بيفتد و تعويض آن مستلزم گذر حد اقل يك روز مي بود كه مراحل اداري طي شود تا پمپ تحويل و نصب گردد. ولي از همه اينها كه بگذريم قدري خودماني تر به اين موضوع نگاه كنيم. ببينيد به قول اين عزيزان انتقاد كننده آبدار هيچگاه براي خودش لعنت درخواست نمي كند كه با قطع كردن آب به آن برسد. نمي دانم توي اين چند روز كه آب قطع شد باور كنيد كه حد اقل در هر يك دقيقه 3 الي 4 تلفن را بايد جواب مي داديم كه چرا آب قطع شده است؟ كي مي آيد؟ چند دقيقه طول مي كشد؟ كه به خانه ما برسد؟ آقا بنايي داريم، آب را بزنيد بيايد بالا( منظور پمپ را روشن كنيد) آقا چرا آب را نمي زنيد بيايد بالا ؟ مگر ما مسخره شما هستيم؟ خيلي ها هم كه شروع مي كنند به فحش و نا سزا گفتن. همه اينها را جواب مي دهيم از كجا بدانيم كه آقا يا خانمي كه تماس مي گيرد شماره تلفن مي خواهد بپرسد يا علت قطعي آب را كه شناسايي كنيم و تلفن را جواب ندهيم؟ اين همه برق قطع مي شود شايد كمتر كسي زنگ بزند اداره برق بن كه چرا برق قطع شده است؟ شايد گفته شود آب حياتي است خوب عزيز من وقتي برق قطع شود آب هم قطع شده خدايي است! پس يك مقدار منصفانه تر به اين معضل نگاه كنيم و بجاي تشكر و قدرداني فحش و ناسزا نگوييم. داشتن آب آشاميدني به طور 24 ساعت حق قانوني شما است ولي زماني كه مشكلات بوجود مي آيد پس حق آبدار كجا مي رود؟ آري همشهري عزيز داشتن آب آشاميدني در طول شبانه روز حق شماست ولي نمي دانيد كه با چه زحمت و مشقت بايد اين آب تامين شود آيا مي دانيد حقوق و مزاياي آبداري چقدر است؟ برابر قوانين اداره كار و امور اجتماعي يك كارگر در طول يك ماه 191 ساعت بايد براي كار فرما كار كند و به ازاء آن 2368466 ريال حقوق نا خالص دريافت كند كه بعد از كسورات قانوني 1925642 ريال دريافت نمايد.كه بخشي از اين مبلغ را در قالب پاداش و حق لباس و مرخصي در پايان سال و يا هر شش ماه يك بار در يافت نمايد. ولي حقوق آبداران كاملا با اين ارقام متفاوت است حقوق آبدار ماركده و قوچان كه نسبتا زياد است ماهيانه 74000 تومان بعلاوه بيمه و عيدي به همين نسبت مي باشد. بار ها آبداران شكايت كرده اند ولي شركت آب و فاضلاب جواب مثبتي نداده چرا ؟ به لحاظ اينكه اعتبار آنها هم جواب گوي هزينه ها نيست. ارزش كار آبدار ماركده قوچان ماهيانه 18 روز كار محاسبه شده است يعني 18 روز از ساعت 5/7 صبح تا 5/2 بعد از ظهر. سئوال اينجاست كه اين 18 روز كدام روز هاي ماه است كه آبدار جل و پلاسش را در موتور خانه پهن كند و نگذارد كه آب قطع شود؟ 18 روز را كاري نداريم تمام ماه، ولي آيا مي توان ساعت كاري خاصي را مشخص كرد؟ آبدار كه بايد 24 ساعت در خدمت آب باشد و هر آن ممكن است اتفاقي بيفتد، لوله اي بشكند و آب قطع شود و به دنبال آن فحش و بد بيراه! شايد بگوئيد مشكل ما نيست ما آب مي خواهيم. شركت آب و فاضلاب هم مي گويد اين هست كه مي بيني نمي تواني بسازي رها كن و برو. و از آنجاييكه نرخ بيكاري در جامعه بالاست آخر كسي مجبور مي شود كه مسئوليت آبداري را قبول كند. و براي آنها هم مهم اين است كه روستا بدون آبدار نباشد و برايش هم فرقي نمي كند كه چه كسي و چه مدتي برايش كار كرده و بهترين زمان عمرش را در اين راه تلف كرده است. من از خودم نمي گويم كلي عنوان مي كنم. در يكي از جلسات كه باكارشناسان شركت آب و فاضلاب داشتيم مرد سالخورده اي كه سيماي درهم رفته اش حكايت از خجالت كشيدن از عهد و عيالش مي داد اينطور عنوان مي كرد كه ما دو برادريم يكي مان در يكي از هنرستان ها سرايدار است و من هم آبدار هستم. برادرم شيفتي كار مي كند و نيمي از وقتش را در اختيار خود دارد و من بايد تمام وقت خود را در اختيار آب باشم. و نتوانم به كار ديگري برسم مگر يك كاري كه نزديك روستا باشد كه بتوانم وضعيت آب را كنترل كنم. من تو خانه بايد سنگدان مرغ را چرخ كنم و براي بچه هايم كباب شامي درست كنم و برادرم براي بچه اش سينه مرغ كباب مي كند. در مراسم ها و پذيرائي ها برادرم با عزت و احترام دعوت مي شود و من اگر هم دعوت شدم بايد به چشم حقارت مورد ديد ديگران قرار گيرم. صدايي لرزان داشت و در هر سخني كه مي گفت راز ها نهفته داشت واقعا حق و حقوق آبدار كجا رفته؟ مقايسه كنيد يك كارمند ساده يك اداره كوچكي را با يك آبدار روستا. چه دلگرمي و انگيزه اي براي تلاش مضاعف هست؟ ببينيد اگر در نقطه اي از روستا يك شكستگي صورت گيرد حد اقل يك كارگر مي خواهد كه روي لوله را بالا بريزد آب كاملا قطع شود با گل و لاي در هر ساعت از شبانه روز دست و پنجه نرم كند، تعمير كار لوله را مرمت كند بعد حساب كنيد حق الزحمه انجام شدن اين كار را نيم متر مكعب خاك برداري محسوب مي نمايند و 1500 تومان مي دهند آيا يك كار گر با 750 تومان اين خاك را بالا مي ريزد؟ و يك تعمير كار با 750 تومان لوله را تعمير مي كند؟ احتمال كمبود اتصالات، شكستگي مجدد لوله ، قطع نشدن كامل آب براي تعمير لوله و مشكلات پيش بيني نشده ديگر هم جاي خود دارد. پس دوستان قدري منصفانه تر به موضوع نگاه كنيم. در مصرف آب صرفه جويي كنيم و خود را براي يك روز هم كه شده به جاي آبدار بگذاريم.
محمد عرب 25/5/84
ساده و سادگي
توي اين اجتماعي كه ما زندگي مي كنيم هر كدام از ما آدمها يه شخصيت متفاوتي داريم بعضي از آدمها هستند كه هميشه يه شخصيت منفي دارن و هيچ موقع خودشون رو به قول معروف از تاقچه نمي اندازن يه شخصيت كاملا رنگارنگ دارن درست مثل همين دنيا كه رنگهاي زيادي داره و از طبيعت رنگارنگي برخورداره اما يه فرق اساسي بين طبيعت و انسان وجود داره اونم اينه كه سادگي و لطافت طبيعت رو ندارن. آدم وقتي به درخت با برگهاي سبزش نگاه مي كنه اون ديگه سبزه. يا وقتي به يك گل بنفشه و يا گل رز نگاه مي كنه اون همون رنگِ. اما آدمها كه اينجوري نيستند! هر لحظه يه رنگي اند گاهي رنگِ ملايم و روشن دارن حالا چه وقتي اين رنگ رو دارن ؟ اون زماني كه كار شون به كسي گير پيدا مي كنه مثلا مي خوان از كسي پول قرض كنند يه رنگ ملايم و روشن دارن اما وقتي خرِ شون از پل گذشت ديگه به اون رنگِ ملايم و روشن باقي نمي مونند تغيير رنگ ميدن مثلا يه رنگ تند و خَشِن به خودشون مي گيرن تا هيچ كس جرات تقاضاي كمك ازشون نه تنها نكنه بلكه جرات نكنه بهش بگه بابا تو بده كاري، بده كاري تو بيا بده! اما اين دنياي رنگها هم دنياي عجيبيِ، بنده هر وقت صحبت از تغيير رنگ مي شه نا خود آگاه ياد آفتاب پرست مي افتم چون آفتاب پرست هم مثل بعضي ها مدام رنگ عوض مي كنند. شيله پيله از زمانهاي قديم تا به الان بوده آدم شيله پيله دار هم بوده اين رو من نمي گم تاريخ مي گه. شيله پيله يه چيزيه كه خودش رو تويِ خيلي از كارها و امور بصورت متفاوتي نشون مي ده اما بطور كلي شيله پيله يعني ناخالصي و تقلب در هر كاري و در هر چيزي حالا اين كار ممكنِ يه كار اداري باشه و يا يه كار اقتصادي و يا هر كار ديگه اي و اين چيز حتا ممكنِ يه ليتر شير يا شصت هفتاد كيلو انسان. ما آدمها درست مثل مسائل رياضي هستيم بعضي همون ساده ايم، بعضي هامون پيچيده و بعضي ها اينقدر پيچيده اند كه حل كردن اونها از حل سخت ترين مسائل رياضي هم سخت تره و آدم براي حل اونها از هر راهي وارد بشه به بن بست مي رسه. جذر بگيره، انتگرال بگيره خلاصه هر كاري بكنه به بن بست مي رسه و به هيچ نتيجه اي نمي تونه برسه چرا؟ چون اونها خيلي پيچيده اند و بصورت ساده هم در نمي يان حالا در نظر بگيريد يه همچنين آدمي تو زندگي ما وجود داشته باشه و باهاش در ارتباط باشيم و تازه خداي نكرده شريك و يا همكارمون هم باشه و از هيچ كدوم از كارهاش هم سر در نياريم به نظر شما با اون شخص بايد چكار كنيم؟ آيا بايد مثل خودش باهاش رفتار كنيم و يا اينكه راه حل ديگه اي هم وجود داره من كه فكر مي كنم اگه راه حلي به نظرمون نرسيد بايد بريم سراغ فيثاغورث!
بعضي ها اهل تشريفاتند بعضي ها هم اهل كلاسند برا خودشون كلاس ميذارن بعضي هايِ ديگه اهل مد روزاند ميگن روز اين طوري مي پسنده اينا ديگه آدمهايِ عجيبي اند كه اهل قيافه گرفتن هستند اونوقت اينها هيچ كدومشون ساده نيستند فقط يه مشكلي دارن بعضي هاشون بعضي وقتا طرف مقابلشون رو ساده مي گيرن آدماي ساده صادق اند آدمهاي صادق بي شيله پيله اند اونوقت اون بي شيله پيله ها دوست داشتني اند صميمي اند مهربونند كلك و حقه تو كارشون نيست خيلي دوست داشتني اند باصفاند حالا چه رئيس باشند چه مقروض برايِ همه ي آدمهاي ساده و صادق كه بي شيله و پيله اند آرزوي سلامتي مي كنيم. بعضي از ماها اهل فيس و افاده ايم بعضي هامون اهل غرور و خودخواهي ايم بعضي هامون هم اهل تكبر و بزرگ پنداري اما بعضي هايي ديگه هم دور از همه اينها اهل سادگي اند كه اين آخري از همه شون بهتره. بياييم علاوه بر اينكه اهل حاشيه سرسبز زاينده رود و روستاي با صفاي ماركده هستيم اهل سادگي هم باشيم ساده باشيم و به قول سهراب سپهري ساده باشيم چه در باجه بانك و چه در زير درخت.
رجبعلي عرب ماركده 28/5/84
تاريخچه ماركده ( قسمت چهاردهم )
4- خانواده حسين سبز علي: گويا سبزعلي نام به ماركده مي آيد و يك پسرداشته به نام حسين. پسران حسين، رضاقلي و اصغر نام داشته اند. بعضي ها مي گويند اين خانواده از روستاهاي چهارمحال به اينجا آمده اند. يكي از پير مردان اين خاندان مي گويد ما با خانواده حاج طالب يكي هستيم ولي نوه حاج طالب اين موضوع را نمي پذيرد. در خصوص اين خانواده گفته مي شود بانويي نيكوكار از اين خاندان به نام حاج شهربانو كه گويا مادر كربلايي حسين و زن سبزعلي بوده، بنيان گذار ساخت مسجد قبلي ماركده بوده است كه ما در جاي ديگر نحوه ساخت مسجد را توضيح خواهيم داد اگر از يك خانواده بودن اين خاندان با خانواده حاج طالب درست باشد مي توان گفت نياكان آنها قلعه را ساخته اند و خانواده حاج طالب سمت غرب وخانواده سبزعلي سمت شرق قلعه ساكن شده اند.
5- خاندان ابوالحسني ها: بزرگ اين خانواده از كجا به ماركده آمده ؟ بعضي ها مي گويند از روستاي گلهرون عربستان كرون و بعضي ديگر مي گويند از لنجان. گويا فرد مهاجر ابوالحسن نام داشته است. نام بزرگان اين خاندان كه به يادها مانده، محمد، مشهدي آقا، مختار، مرادعلي، صفر، يدالله و عبدالرضا است. اين خانواده در وسط روستا مسكن گزيده اند. اگر از عربستان آمدن اين خانواده درست باشد احتمالا بايد از نژاد عرب بوده باشند. يك فرد نيكو كار از اين خاندان بنام ميرزا محمد پسر كربلايي ابوالحسن به اتفاق يك نفر ديگر از مردم ماركده كه نتوانستم آن را شناسايي كنم بنام كربلايي خداداد پسر حاج براتعلي يك مجموعه كتاب قرآن را به صورت 60 نيم جزء با جلد چرمين و خط خوب تهيه و در اختيار همگان گذاشته اند تا در مراسم ها استفاده عموم باشد. اين مجموعه در سال 1282 ه ق يعني 144 سال قبل فراهم گرديده و قديمي ترين قرآن هاي ماركده محسوب مي گردد. دو نفر از اين خاندان بنام مشهدي محمد و عبدالرضا نيز هر يك چند سالي كدخداي 2 دانگ سالار مسعود بختياري بوده اند.
6- خاندان آخوندي ها: شادروان حبيب الله عرب يكي از پير مردان اين خانواده مي گويد؛ ملا صابر نام كه آخوند بوده از روستاي هيمه نان و خرمه نان كرون به منظور انجام كارهاي مربوط به آخوند به ماركده مهاجرت مي كند و ماندگار مي شود. قبل از ماندگار شدن سالهاي متمادي به ماركده مي آمده و كارهايي در رابطه با شغل آخوندي انجام مي داده است. پسر او نيز به نام ملا باقر آخوند بوده است. ملا باقر چند پسر داشته است. عليمحد كه او نيز آخوند بوده، عبدالحسين، عبدالرضا و غلامرضا. اين خانواده خود را عرب نژاد مي دانند. در خصوص اين خاندان گفته مي شود كه پدر بزرگانشان كه ملا و يا آخوند بوده اند يك كتاب قرآن و يا كتاب دعايي داشته اند كه از درون آن بسياري چيز را مي توانسته اند بفهمند. واژه آخوند احتمالا تركيب شده از دو واژه آقا و خداوندگار است. آن روز ها آخوند و يا ملا در روستاها كارهاي گوناگوني انجام مي دادند. مثل خواندن عبارات صيقه عقد زناشويي، نوشتن قباله ازدواج، استخاره كردن، خواندن عبارت هاي عربي هنگام به خاك سپاري مردگان، روضه خواني، دعا نويسي براي انسان و حيوان، آموزش قرآن، نوشتن سند و قباله هاي خريد و فروش، نامه نويسي، كتاب خواني براي مردم، اذان گفتن در گوش نوزاد، قرآن خواني براي مردگان و نيز سلامتي زندگان، معلوم كردن ساعت و روزهاي سعد و نحس، گفتن حكم ها و دستورات ديني در باره نجسي و پاكي و حلال و حرام، آموزش نماز و اصول و فروع دين و… غلامرضا نام از اين خانواده پسر ملا باقر در هنگام غارت رضا جوزاني چوپان ماركده بوده، غلامرضا، در صحرا آمدن رضا خان را از راه قورمز مي بيند و گوسفندان را به گرمدره مي برد و چند روزي در آنجا نگه مي دارد و پس از رفتن غارتيان به ماركده باز مي گرداند بدين جهت گوسفندان ده از غارت و چپاول غارتيان در امان مي مانند كه اين كار غلامرضا در خور ستايش و نشان از هوشياري او داشته است. نكته ديگر قابل ذكر اينكه همانگونه كه گفتم اين خانواده آخوند بوده اند و آن زمان آخوند ها و مردمان مقدس مآب هر نوع موسيقي را حرام مي دانستند و در روستا در هنگام جشن عروسي كه كرنا و سرنا و دهل نواخته مي شد از ديد اين طيف مردم حرام بود بقيه مردم به خاطر احترام به آنان آنگاه كه آخوند براي خواندن صيغه عقد به مجلس مي آمد از نواختن ساز و نقاره خود داري مي كردند حال نوه ملا باقر، بنام مهدي پسر غلامرضا به صورت خود جوش و بدون استاد و صرفا با ذوق خود به نوازندگي روي آورد و در اين كار هم مقداري موفق بود و نواختن موسيقي بيشتر جشن هاي عروسي ماركده و روستاهاي پيرامون را در زمان خود اجرا مي كرد. من در جزوه موسيقي ماركده اشاره اي به سرگذشت اين مرد هنرمند نموده ام.
7- گرتي ها: گفته مي شود مهاجران اوليه اين خانواده از مهدي آباد كرون به ماركده آمده اند. سبزعلي نام فرد مهاجر بوده است. مهرعلي، پسر او چهار پسر داشته است. فتح الله، حاجي آقا، حسن آقا و علي آقا. چرا به اين خاندان گرتي ميگويند؟! بعضي از پير مردان در اين باره مي گويند: اين خانواده در همان مهدي آباد كه بوده اند با عده اي ديگر اختلاف پيدا مي كنند كه منجر به زد و خورد مي شود و اينان از ترس با خانواده فرار مي كنند و به ماركده مي آيند و چون در راه با شتاب مي آمده اند گرت و خاكي شده اند بنابر اين به ماركده كه رسيده اند گرت آلو بوده اند. بعضي ديگر مي گويند: اين خانواده چون به ماركده آمدند فقير و تهي دست بودند از روي ناچاري خاكه هاي برنج غربال شده را مي خورده اند بدين جهت به آنان گرت خور اطلاق شده است. و بعضي ديگر مي گويند: مردان اين خاندان آدم هاي پر كار بوده اند و هنگام كار با شتاب و جديت كار مي كرده اند بدين جهت بيشتر وقت ها به علت كار زيادگرت و خاكي بوده اند. هرپير مردي كه يكي از اين داستان ها را برايم نقل مي كرد علت نام گذاري را همان داستان نقل شده خود مي دانست. من بر اين باورم كه هيچ يك از اين داستان ها علت اصلي نام گذاري نمي توانسته باشد گرچه ممكن است تاييد بر نام گذاري و تقويت آن نام شده باشند. بنظر من يكي از نياكان اين خانواده و به احتمال زياد پدر سبزعلي مهاجر، گرتعلي نام داشته است و اين خانواده وقتي به ماركده آمده اند گفته اند ما از خانواده گرتعلي هستيم كم كم علي پسوند آن حذف و« ي» پسوند نسبت و اتصاف به آن افزوده شده و شده گرتي.
ادامه دارد محمدعلي شاهسون ماركده
دمي با خيام
اسرار ازل را نه تو داني و نه من وين حرف معما را نه خواني و نه من
هست پس پرده گفتگوي من و تو چو پرده بر افتد نه تو ماني و نه من
بر من قلم قضا چو بي من رانند پس نيك و بدش زمن چرا مي دانند دي بي من و امروز چو دي بي من و تو فردا به چه حجتم به داور خوانند