هيچكس كامل نيست
بدون شك در ارائه خدمات فرهنگي بالاخص انتشار نشريه، تنوع و نوع آوري همگام با نياز هايِ روزِ جامعه در چهار چوب اصول اخلاقي و انساني از ملزوماتِ. و چشم پوشي در اين خصوص باعث مي شه خواننده و عواملِ انتشار اين نشريه تكرار كسل كننده اي رو تحمل كنند. پس اگه قراره با اين نشريه همكاري كنيم بايد با دقت نظرِ بيشتري به طرح مسائل مختلف در جامعه بپردازيم و يه گوشه كار رو بگيريم و الا اينكه فقط منتظر باشيم ديگران بنويسند و ما به عنوان ويراستار از بالا ناظر بر كيفيتِ نوشته هايِ اونها باشيم در غالب اين نشريه محلي اصلا نمي گنجه. چون هر كس در حد خودش از ويراستاري اطلاعاتي داره اما بايد اين رو هم بدونيم كه محاوره اي نوشتن با كتابي نوشتن خيلي فرق داره و اگه بخوايم فقط بنشينيم و مطالب ديگرون رو مورد نقد و بررسي قرار بديم دچار حسِ خود برتر بيني شديم. دوستان چقدر خوبه هميشه انتقادهامون سازنده، روشن و شفاف باشن. يه مقاله نويس انگليسي ميگه: انتقاد حقيقي و سازنده آن است كه بر محاسن شخص تكيه كند نه بر معايب. بعضي ها فكر مي كنن اگه از كسي انتقاد كردن حتما بايد انتقادشون پذيرفته بشه و چنانچه اين انتقاد از سويِ انتقاد شونده بر آورده نشد انتقاد كننده آزرده خاطر و مايوس بشه. توي اين اجتماع فعلي كسي رو پيدا نكنيد كه اگه ازش انتقادي شد قدرداني بكنه يا اون رو به راحتي بپذيره. چون انتقاد ها في نفسه نه درست هستند و نه نادرست. اظهار نظر انتقادي بيشتر جنبه داوري يا نوعي ارزيابي داره كه مبنايِ اون فرضيات و باورهايِ شخصيه، و دليلي هم نداره كه اگه از كسي انتقاد كرديم با آغوش باز از اون استقبال بكنه. يادمون باشه هنگام انتقاد كردن هم به دور از عصبانيت و در كمال آرامش باشيم و هم حاكم بر احساساتمون. چرا كه هنگام نقد كردن احساسات نقش مهمي در داوري ما دارن حالا چه مثبت و چه منفي! بدون شك اگه هنگام نقد كردن بر احساساتمون غلبه نكنيم انتقاد ما هم به همون رنگ و لعاب در مياد پس چقدر خوبه واقع بين باشيم و هنگام نقد كردن شرايط عاطفي و احساسي مون رو هم در نظر بگيريم هرچند كه پوشاندن فكر منفي كاريست بسيار سخت و دشوار!. بايد به ياد داشته باشيم كه انتقاد با انگشت نهادن بر خطاها، خرده گيري و عيب جويي كاملا متضاده. گاهي وقتا قضاوت ناعادلانه و ارزيابي نادرست از يك مطلب شخصي باعث ميشه كه اون شخص از خودش واكنش نشون بده، بنابر اين لازمه همانگونه كه نقد مي كنيم نقدپذير هم باشيم و بپذيريم كه هر سرازيري يه سربالايي هم داره! هنگام نقد چقدر خوبه بيشتر به محتوا و بار معنايي و اخلاقي يك مقاله توجه كنيم و خوشبين باشيم و به دنبال نقاط ضعف نگرديم. چون هيچكس كامل نيست و همه ما سراپا تقصير و گناهيم. حال اگه كسي مطلبي رو در غالب يك مقاله اجتماعي نوشت و قصدش اين بوده كه تنوعي در ارائه نشريه ايجاد كرده باشه بايد فكر كنيم كه از نوشته ديگران كپي برداري كرده؟ بدون شك اينگونه نيست مگر اينكه سند كپي ارائه شود. هر نوشته اي خودش گويايِ اين مطلب هست كه از ذهن خود شخص تراوش شده يا نه؟
رجبعلي عرب ماركده 20/8/84