آوای مارکده شماره 60 – يکم آذرماه 1384

قيف وارونه

نقل است زماني ناصرالدين شاه علت نگهباني بي موردي را در كاخ خود پرسيد و آنگاه كه بر او موضوع روشن شد اينگونه بود كه سالها پيش يك صندلي را در اين مكان رنگ زده اند و به جهت اين كه تا خشك شدن صندلي اشكالي پيش نيايد نگهباني را در آن گذاشتند وتا سالها پس از خشك شدن آن صندلي بازهم پست نگهباني آن مكان باقي مي ماند. اما هدف از اين حكايت تشابهي است كه در تصميمات دولت مردان ما در بخش تغذيه و سلامتي ملتي است كه برروي منابع ثروت فقيرانه زندگي مي كنند. در سالهاي جنگ و در دوراني كه دولت با آوردن پول مستقيم نفت بر سر سفره ها و با كمك اقتصادي كاملا دولتي و پناه بردن به كوپن به اداره كشور مي پرداخت و دغدغه ي تامين روغن نباتي، قند و شكر و شوينده ها و برنج دغدغه ي اساسي دولت بود . فرهنگي در جامعه غالب شد كه هنوزم به مانند آن پست نگهباني دنبال مي شود. و شايد قرار است هيچ نهاد و شخصي جرات خارج كردن اين قطار چموش را از روي ريل سلامتي مردم اين كشور را پيدا نكند. علي رغم آنكه سالها است معاونت سلامت و وزير وزارتخانه ي بهداشت و درمان در زمينه ي خطر شديد روغن نباتي هشدار مي دهند و تلاش بر اين است كه روغن هاي مايع و حتي روغن زيتون جايگزين اين روغن ها شود. اما اين لاك پشت تغيير و تحول هم قصد تكان خوردن ندارد. جالب است بدانيد در سبد غذايي ما ايرانيان روغن و شكر و هيدرات هاي كربن درصد بالايي را به خود اختصاص داده اند. و در عوض لبنيات، پروتيين و سبزي و ميوه به عنوان مثلث سلامتي جايگاه كمتري دارد. و از همه بدتر اينكه دولت خود با سياستي كه در پيش دارد خود قاتل بزرگ است. چرا كه بادادن يارانه به روغن و شكر كه از عوامل اصلي بيماري هاي قلبي و عروقي و ديگر بيماري هاست. و در يك كلام خارج كردن جامعه از مدار سلامتي نقش مهمي را بازي مي كند. و هزينه هاي درمان را نيز دوباره خود متحمل مي شود. هر چند دولت هم توجيهات خاص خود را دارد. و به درستي هم عادات غذايي ما مردم است كه اينگونه اعمال مي شود. يك روز كودكي را ديدم كه ني را به پاكت شير كه در مدرسه به او داده اند فروبرده و از پاشيدن آن برروي خاك لذت مي برد.حتما شما هم متاسف و شگفت زده خواهيد شد كه چرا ما هنوز فرهنگ سلامتي را بين خودمان و فرزندانمان نهادينه نكرده ايم. اخيرا وزارت بازرگاني در كنار اقلام كوپني خود روغن مايع را هم در كنار روغن نباتي عرضه مي كند. هر چند اين نكته كه اين روغن ها بايد از نور به دور باشند يا پوشش تيره داشته باشند رعايت نمي شود. آقا باز جاي خوشحالي است كه در اين جيره يارانه اي گنجانده شده است. ولي تاسف بار اينجاست كه فرهنگ غلط غذايي خصوصا در روستا روغن نباتي را ترجيح مي دهد. تنها با اين استدلال كه با ذائقه ما جور نيست يا طعم ندارد. غافل از اينكه روغن هاي نباتي نقش مهمي را در بيماري هاي قلبي و چربي خون بازي مي كند. حقيقت اينجاست كه ما اساسا پنهان كاري را دوست داريم. اين قضايا به اينجا ختم نمي شود. از سالهاي پنهان كاري در مورد بيماري ايدز با اين بهانه كه ما كشور ارزشي هستيم. چند صباحي نمي گذرد و بحران ناداني ها به آنجا رسيد كه ما بيشترين در صد ايدز منطقه از راه تزريق را در دنيا داريم. يا از تلفات سه هزار نفري سال 77 بيماري وبا كه به دليل عدم اطلاع رساني در سياست ملي آن سالها كمتر كسي باخبر شد. و دست آخر اينكه جامعه بي نشاط و با افسردگي 40 درصدي ما بيشترين در صد معتاد را نسبت به جمعيت خود در جهان دارا است. به خود آييم كه دوران غفلت ما بسيار طولاني تر از اين حرفهاست. منابع:  1 – دكتر ديناروند، رسول- معاون غذا و داروي وزارت بهداشت- مصاحبه با ايسنا، مهر ماه 84 .  

 2 – دكتر ميرسيدي، عاطفه- مسئول و مجري اخبار پزشكي سلامت سيما-مصاحبه با سلامت شماره 38-39 نهم مهر ماه 84

3- رانماي ملي سلامت- موئسسه ابن سيناي بزرگ 1384

4- سايت سلامتيران.                        

          مهدي عرب ماركده 1/8/84