به دعوت آقای نورالله حیدری دستنایی، ماینده مردم شهرستان اردل، جلسه ای در تاریخ 15/3/90 ساعت 18 با حضور اعضا شورای شهر سامان، عضا شورای روستاهای حاشیه زاینده ود در محل دفتر دهیاری مارکده تشکیل گردید. که چکیده ای از سخنان جلسه برای اطلاع همشهریان چاپ می گردد.
نخست آقای حیدری گفت: همه می دانیم که اصفهانی ها دو سه سالی است که تونلی با نام تونل گلاب در کنار سد تنظیمی می کَنند تا آب زاینده رود را از طریق تونل به همواری کرون انتقال دهند با این نام و عنوان که می خواهند از زاینده رود برای مردم کاشان آب آشامیدنی ببرند دلیل این کار را هم آلودگی مسیر زاینده رود عنوان می کنند. از آنجایی که رودخانه بین استان چهارمحال و بختیاری و اصفهان مشترک است عقل و منطق حکم می کند که قبل از آغاز کار، مسئولان اصفهان با مسئولان استان ما موضوع را مطرح و موافقت نامه ای مبنی بر تقسیم آب و تعیین حقابه ها تنظیم و اطلاعاتی از هدف ایجاد تونل و حجم و میزان آبی که از این طریق برده خواهد شد ارائه می دادند آنگاه کار را آغاز می کردند ولی چنین نکردند ما دو سال است که به این عمل از طریق نامه-نگاری، طرح پرسش از وزیر در مجلس، ارائه طومار به رئیس جمهور اعتراض کرده ایم ولی متاسفانه هیچ مسئولی تا کنون به ما پاسخی دقیق نداده است من از اینکه مسئولان کاری برای ما بکنند نا امید شده ام. و با توصیفی که از بزرگی تونل می شود و از اینکه مسئولان نمی خواهند هیچ اطلاعاتی به ما بدهند و حاضر نیستند حقابه ها را تعیین و تعریف کنند من احساس خطر می کنم و چون از مسئولان هم نا امید شده ام راه چاره را فشار از پایین توسط مردم برای احقاق حق خود لازم می دانم تا مسئولان اصفهان ناگزیر گردند به پای میز گفت وگو بیایند و حقابه ها را تعیین کنیم و از اهداف تونل با خبر شویم. من پیشنهاد می کنم از تمام شهرها و روستاهای استان عده ای در روز چهارشنبه در محل تونل جمع شویم و به این کار اعتراض کنیم تا مسئولان بلند پایه اصفهان و کشور بیایند و با نمایندگان استان بنشینند و حقابه ها را تعیین کنند و ما بدانیم در این فرآیند کلاه سرمان نمی رود در غیر این صورت بریزیم و تونل را مسدود کنیم. حال می خواهم نظر شما را بشنوم.
آقای مسعود شاهسون گفت؛ همه ی درآمد مردم از طریق کشاورزی است اگر زاینده رود آب نداشته باشد ما هم درآمدی نخواهیم داشت ما باید خدا را شکر کنیم که در این زمان متولد شده ایم که در نظام مقدس جمهوری اسلامی زندگی کنیم ولی من نگران نظام اسلامی مان هستم آیا با تجمع و اعتراض خدای ناکرده خدشه ای به اقتدار نظام نمی خورد؟ و این تجمع اعتراضی موجب تضعیف نظام مقدس که هزاران شهید برای برپایی اش داده ایم نمی شود؟ و خوراکی برای دشمنان نظام درست نمی شود؟
آقای حیدری گفت: به هیچ وچه. ما همه مان طرفدار و کارگزار نظام هستیم همه مان وفادار نظام هستیم ما با همسایه مان درباره تقسیم آب اختلاف داریم و همسایه ی ما اعتنایی به حق و حقوق ما نمی کند و چون از طریق اداری و نامه نگاری هم نتوانسته ایم حق و حقوق خود را مشخص کنیم حال می خواهیم با فشار مردم از پایین نگذاریم حق و حقوق مان پایمال شود. تقاضایی که از اعضا شوراهای روستاها داریم این هست که اطلاع رسانی کنند تا تجمع مان با تعداد بیشتری از مردم برگزار گردد حال اگر نظری دیگر نیست باهم به محل تونل برویم و محل را از نزدیک ببینیم و برای تجمع اعتراضی روز چهارشنبه برنامه ریزی کنیم.
***
در همین راستا به دعوت اعضا شورای شهر سامان جلسه ای در روز 16/3/90 ساعت 18 با حضور اعضا شوراهای شهر و روستاهای بخش سامان در محل حسینیه صاحب زمان سامان برگزار گردید در این جلسه آقای سیدطاهر نوربخش و مهندس خلیلی رئیس شورای شهر سامان سخن گفتند که خلاصه ای از سخنان را با هم مرور می کنیم.
آقای نوربخش گفت: توسط دو تونل زیر زمینی که یکیش 300 متر عمق دارد آب قسمت پایینی استان چهارمحال وبختیاری به بیرون از استان خارج می شود با پیگیری هایی که شده رئیس جمهور دستور توقف کار دو تونل را داده تا بررسی دقیق گردد ولی اعتنایی نشده و نمی شود کار همچنان ادامه دارد اکنون تونل سوم با ابعاد 3 در 4 متر در قسمت بالا دست منطقه از کنار سد تنظیمی کنده می شود کف این تونل بسیار پایین تر از کف زاینده رود است و با شیب 2 در هزار که تونل دارد می توان همه ی آب زاینده رود را به آن سمت هدایت نمود. قرار بوده آب تونل سوم کوهرنگ را به کاشان ببرند ولی هنوز آن آب به زاینده رود نریخته، احداث این تونل را آغاز کرده اند. گفته می شود می خواهند از طریق این تونل آب آشامیدنی به کاشان ببرند ولی حجم زیاد تونل حکایتی دیگر دارد با این وجود قرار است در همین محل دوتا تونل زده شود حتا اگر همه ی آب زاینده رود را هم در تونل اولی جاری کنند پر نخواهد شد. زندگی و زنده بودن ما مردم بخش سامان بستگی به جریان آب زاینده رود دارد اگر نجنبیم و حقابه مان را از رودخانه تعیین نکنیم منطقه خواهد خشکید. اصفهان برای برداشت آب منطقه ی چهارمحال از رودخانه تبلیغات منفی وسیعی کرده و می کنند ببینید می خواهند تونل زیر گذر برای مترو زیر دست سی و سه پل بزنند چون آب توی رودخانه بود ریزیش می کرد و کار پیش نمی رفت آب را به مادی ها هدایت نموده و رودخانه را خشکانده اند تا بتوانند کار مترو را پیش ببرند آنگاه تبلیغ می کنند که چهارمحالی ها آب ما را برداشت می کنند این درحالی است که همان مقدار آبی که در اول استان ما وارد می شود همان مقدار هم از استان ما خارج می شود و مقدار آبی که ما برداشت می کنیم از محل زایش رودخانه تامین می شود.
مهندس خلیلی گفت: رودخانه اکنون 15 تا 20 متر مکعب در ثانیه آب دارد این در حالی است که در گذشته در همین ماه ها حجم آب به 140 متر مکعب بر ثانیه هم می رسیده. اصفهان اعتباری بالغ بر 250 میلیار تومان برای احداث تونل در نظر گرفته است و گفته می شود 500 متر دیگر به اتمام آن مانده است اکنون در توان مسئولان استان ما نیست که از میزان حقابه ی ما دفاع کنند ناگزیر ما باید خودمان از حق مان دفاع کنیم و اگر دیر بجنبیم کار از کار خواهد گذشت تقاضا داریم اطلاع رسانی کنید و همآیشی روز چهارشنبه در محل تونل برگزار کنیم و از مسئولان کشوری و استان اصفهان بخواهیم که با مسئولان استان ما پای میز به گفت وگو در جهت تعیین حقابه ها بنشینند. ما مردم سامان ساعت 9 صبح روز چهارشنبه 18/3/90 از اینجا حرکت می کنیم و شما مسئولان روستا ها با اطلاع رسانی مردم را جمع و به کاروان ما بپیوندید ساعت 10 در روستای گرم دره تجمع بزرگی خواهیم داشت در این تجمع آقای حیدری نماینده مجلس به اتفاق مهندس ترابی برای حاظران سخن خواهند گفت آنگاه به طرف تونل حرکت و در کنار تونل به انتظار می نشینیم تا مسئولی بیاید و پاسخ ما را بدهد.
***
روز 18/3/90 ساعت 10 صبح هزاران نفر از مردم استان بویژه مردم حاشیه زاینده رود در مسجد روستای گرم دره گردهم آمدند. در این گردهمآیی آقایان: سید طاهر نوربخش از شورای بخش سامان، مهندس ترابی و نورالله حیدری و بابا احمدی نمایندگان مجلس سخن گفتند که چکیده ای از سخنان را با هم مرور می کنیم.
آقای نوربخش گفت: این گردهمآیی خود جوش و هدف این هست که یک تو دهنی به کسانی که بدون مطالعات علمی و توافق با شرکاء می خواهند انتقال آب بدهند و نیز به کسانی که به چنین طرح های مطالعه نشده بودجه می دهند زده شود. آب ملی است ولی ما به چگونگی انتقال آب اعتراض داریم ما می گوییم حقابه ی ما را بدهند اضافی اش را از طریق همین مسیر زاینده رود هرکجا که می خواهند ببرند ما دو سال است که داد می زنیم، شکایت می کنیم، طومار می نویسیم ولی متاسفانه گوش شنوایی نیست چون گوش شنوایی نبوده امروز مردم به صحنه آمده اند.
مهندس ترابی گفت: کندن تونل را از وزیر نیرو پرسیده ایم می گوید؛ من خبر ندارم. از معاون وزیر پرسیده ایم گفت؛ قرار است آب آشامیدنی برای اصفهان ببرند. پرسیدیم چرا بدون مطالعه و بدون گفت وگو با ما این کار را انجام داده اید؟ پاسخی نمی دهند. گفته می شود؛ چون مسیر زاینده رود آلوده است می خواهند آب را از طریق تونل ببرند. می پرسم آیا اصفهان هزاران سال آب آلوده می-خورده است؟ که پاسخی داده نمی شود. استان ما محل تولید حدود 11 میلیارد متر مکعب آب است از این میزان ما حدود 100 تا 150 میلیون متر مکعبش را خودمان استفاده می کنیم نیاز ما حدود 300 میلیون متر مکعب است.
آقای حیدری گفت: ما همه راه ها را رفته ایم، نامه نوشته ایم، طومار نوشته ایم، توی مجلس تذکر داده ایم، چند سال است که برای همین موضوع درخواست ملاقات با رئیس جمهور کرده ایم، ولی تا کنون به ما وقت ملاقات نداده اند چون پاسخ نشنیدیم امروز این راه را برگزیدیم ما حضور وزیر را در این جمع برای پاسخگویی خواسته بودیم ولی گویا نماینده فرستاده می پرسم چه کسی تخصیص آب داده که می خواهید آب از طریق تونل ببرید؟ چرا بودجه تونل را به کمیسون های مربوطه ارائه نداده اید؟ چرا برای تغییر مسیر رودخانه و تخریب زیست محیطی، محیط زیست سکوت کرده است؟ مگر ما به این آب شریک نیستیم؟ آیا قابل یک مشورت هم نبودیم؟ می گویند؛ مسیر آلوده است. اولا این حرف شماست وقتی ما این حرف را می پذیریم که یک مرجع علمی بی طرف این حرف را تایید کند بر فرض هم که آلوده باشد آقایان با یک چهارم بودجه تونل می توان مسیر زاینده رود را از آلودگی نجات داد. آقایان یک قانونی درباره نفت هست که باید در مورد آب هم اعمال شود 2 درصد بهای نفت را به استان های نفت خیز می دهند ما می گوییم این قانون درباره آب هم صادق است استان ما آب خیز است بهای 2 درصد آبی که از استان ما خارج می شود باید به استان ما پرداخت شود. آقا در اصفهان هنوز برنج کاری می شود. ممکن است بگویند که ما چالش ایجاد کرده ایم می گوییم آنهایی که تونل می-زنند چالش ایجاد کرده اند ما دنبال حق مان هستیم آقایان در اینجا با صدای بلند می گویم تونل دوم هرگز نباید کنده شود. آب رودخانه زاینده رود باید با بستر رودخانه برده شود نه با تونل. عملیات تونل از امروز باید متوقف شود تا درباره آن به گفت وگو بنشینیم. اگر به سخن ما گوش نکردید ما هم از بالا دست تونل می زنیم و تمام طرح های انتقال آب را متوقف می کنیم. نمایندگان اطلاعات حاضر در جلسه به گونه ای گزارش کنند که این تجمع برای احقاق حق است.
آقای بابا احمدی گفت: آقایان تنها این تونل نیست که آب استان را به بیرون می برند از خان میرزا از لردگان با 60 کیلومتر تونل و 700 کیلومتر مسیر آب را به رفسنجان برده اند و منطقه را خشکانده اند متاسفانه مسئولان وزارت نیرو در ظاهر به ما چیزی می گویند ولی در پشت پرده تصمیمات دیگری می گیرند با ما صادق نیستند واقعیت ها را به ما نمی گویند همه ی ما را سرکار گذاشته اند همین امسال همه ی اختیارات آب در اختیار استان اصفهان قرار داده شده است و در هیات دولت هم گفته اند هرچه قدر بودجه هم اصفهان می خواهد در اختیارش بگذارید ما به نسل های آینده بدهکاریم ما باید از منافع استان مان مراقبت کنیم.
***
سپس جمعیت به سمت تونل حرکت و با اجتماع در محل تونل قطع نامه ای به شرح زیر خوانده شد.
از نمایندگان چهارمحال و بختیاری می خواهیم مراتب اعتراض ما را به وزیر نیرو، به رئیس جمهور و به مقام عظمای رهبری برسانند.
عملیات تونل باید متوقف شود اگر متوقف نشد روز چهارشنبه ی آینده زن و مرد می آییم و تونل را می بندیم.
تونل گلاب 2 برای همیشه باید تعطیل گردد.
حقابه استان ما از رودخانه زاینده رود باید تعیین گردد.
رژیم حقوقی رودخانه زاینده رود و مهندسی رودخانه طبق کنوانسیون و قوانین محیط زیست کشور باید تعیین گردد.
***
روز سه شنبه از طریق تلفن اطلاع داده شد؛ تجمع اعتراض به تونل گلاب روز چهارشنبه 25/3/90 در جلو ساختمان استانداری چهارمحال وبختیاری تشکیل می گردد. همان روز از طریق بخشداری سامان اطلاع داده شد که؛ تجمع جلو استانداری غیر قانونی است. با این وجود حدود 50-60 نفر آمدند و اغلب از ممانعت بخشدار سامان از آمدن مردم در این تجمع اعلام نارضایتی می نمودند و آن را حرکت ضد مردمی می شماردند قطع نامه ای با مفاهیم قطع نامه قبلی خوانده شد تجمع کنندگان یک صدا گفتند چهارشنبه آینده در محل تونل گردهم خواهیم آمد.
***
برای بررسی ممانعت بخشدار سامان از تجمع مردم، جلسه ای روز شنبه 28/3/90 از ساعت 19 تا 23 با حضور بخشدار، اعضا شورای شهر سامان، اعضا شورای بخش و تنی چند از اعضا شوراهای روستاهای بخش در محل بخشداری تشکیل گردید. که چکیده سخنان جلسه به شرح زیر است.
آقای مظفری بخشدار گفت: علت اینکه ما از طریق اعضا شورا و دهیاری روستاها از مردم خواستیم که در گردهم آیی جلو استانداری شرکت نکنند این بود که این تجمع هیچ سودی برای استان نمی توانست داشته باشد بلکه موجب سیاسی شدن موضوع می شد و رقیب از این سیاسی شدن می توانست سوء استفاده کند هم من و هم استاندار همراه مردم هستیم و از حق و حقوق استان دفاع می-کنیم من مخالف تجمع اعتراضی مردم نیستم بلکه می گویم هرکاری و حرکتی که می خواهید انجام دهید از قبل باید با من همآهنگ گردد در این حرکت شما بازیچه دست آقای حیدری شدید من با اهرم هایی که داشتم جلوگیری کردم چون من مسئولیت تامین نظم اجتماع را دارم و با هرکس که بر خلاف منافع عموم حرکت کند و بدون همآهنگی بخواهد کاری کند سخت می جنگم و جلوش می ایستم.
اعضا شوراهای حاضر در جلسه بویژه آقایان سیدطاهر نوربخش و مهندس خلیلی گفتند: شما می گویید استاندار با مردم است اگر با مردم است تجمع اعتراضی ما در جلو استانداری در تقویت استاندار و همدل و هم آوا شدن مردم با استاندار است و انعکاس آن از طریق رسانه ها می توانست در چانه زنی ها موجب تقویت موضع استاندار گردد فراخوان تجمع اعتراضی در جلو استانداری یک فراخوان استانی بوده و شما بخشدار تنها مسئول در استان بوده اید که از تجمع مردم بخش جلوگیری کرده اید. ما نمایندگان مردم هستیم ما باید گوش بدهیم ببینیم مردم چه می گویند آن را بگوییم و عمل کنیم ما بلندگوی دولت نیستیم بلکه بلندگوی مردم هستیم امروز خواست مردم تعیین و مشخص شدن حق شان از آب زاینده رود است چون شرکاء اصفهانی ما بدون مشورت و همآهنگی تونل می-زنند تا آب را ببرند برای احقاق حق شان فریاد می زنند. اینکه شما ما را بازیچه آقای حیدری قلمداد کرده اید کلمه بازیچه توهین به نمایندگان مردم است و تقاضا می کنیم این حرف تان را پس بگیرید و هم شما و هم استاندار موضع خودتان را با ما مردم روشن کنید که با مردم هستید یا خیر.
آقای مظفری بخشدار گفت: حرفم را پس نمی گیرم شما بازیچه ی دست آقای حیدری شده اید و با قدرت تمام اگر بخواهید نا همآهنگ عمل کنید هم باهتان می جنگم.
***
روز دوشنبه 30/3/90 ساعت 19 با همآهنگی شورای بخش جلسه ای با حضور بخشدار، اعضا شورای شهر سامان، اعضا شورای بخش و چند نفر از اعضا شوراهای روستاهای بخش در محل بخشداری تشکیل شد. هدف از این دعوت و نشست همآهنگی برای تجمع اعتراضی به تونل گلاب در روز پنجشنبه 2/4/90 بود . در این جلسه اعلام شد که سفر آقای عطارزاده معاون وزیر نیرو روز پنجشنبه خواهد بود و قرار است ساعت 10 صبح در جلسه 50 نفری نمایندگان و کارشناسان در سالن استانداری تشکیل می گردد حضور یابد. و توافق گردید: با اطلاع رسانی گسترده گردهمآیی باشکوهی در ساعت 9 صبح در جلو استانداری تشکیل دهیم و نفرات هر روستایی پلاکارت خود را هم همراه داشته باشد. آقایان سیدطاهر نوربخش و مهندس خلیلی متن قطع نامه را تنظیم نمایند که هم در تجمع مردمی و هم در جلسه 50 نفری در حضور معاون وزیر خوانده شود. اعضا شورا و دهیار هر روستا ضمن اطلاع رسانی و ترغیب و تشویق مردم به حضور در این گردهمآیی مسئولیت نظم افراد روستای خود را به عهده گیرند. آقای بخشدار هم گفت: من هم پشتیبان مردم در این تجمع هستم و با ادارات مختلف همآهنگی های لازم در خصوص تجمع روز پنجشنبه صورت گرفته است و جای هیچ نگرانی نیست.
***
مردم وزیر نیرو را برای پاسخ گویی تونل گلاب درخواست کرده بودند ولی معاون وزیر آمد و جلسه ای روز پنجشنبه دوم تیرماه 90 از ساعت 45/16 به مدت 3 ساعت 45 دقیقه با حضور آقایان: عطارزاده معاون وزیر نیرو، عنابستانی استاندار، ترابی، حیدری و بابااحمدی نمایندگان مجلس و چند صد نفر از مقامات و مردم استان در سالن معاونت برنامه یزی استانداری تشکیل شد. جلسه ای بود بزرگ و با شکوه، که مرا به یاد منظومه حیدربابای شهریار انداخت و با خود گفتم: «سلام اولسون شوکتیزه الیزه»
جلسه از این جهت با شکوه بود که، تشریفاتی نبود، مردمی بود، با درخواست و فشار مردم شکل گرفته بود، مردمِ حاضر، جلسه را از خود می دانستند، هیچ کس قدرت خود را به رخ نمی کشید، قدرت بین همه ی مردم حاضر در جلسه تقسیم شده بود، احساس می شد که حقیقت با تک تک مردم است، حتا معاون وزیر هم قدرت نمایی نمی کرد، در همان تهران پشت تلفن گفته بوده؛ «می آیم و مردم را توجیه می کنم» در جلسه هنگام شنیدن انتقاد لبخند می زد با زدن لبخند بنظر می رسید که در خود توان توجیه را می دید ولی خشم فروخفته توام با بردباری مردم توان توجیه را از او گرفت نمی دانم به این حقیقت پی برد که باید با مردم رو راست بود؟ و دو دوزه بازی نکرد، یا نه؟
ترکیب مردم حاضر در جلسه به شکوه جلسه می افزود نخست گفته شد به پیشنهاد معاون وزیر قرار بوده جلسه با حضور 50 نفر کارشناس و نمایندگان مردم در مجلس تشکیل گردد تا موضوع های مورد اختلاف را به صورت علمی، فنی و کارشناسی بررسی کنند این را آقای عطارزاده در سخنان خود به صورت اعتراضیه هم گفت. ولی نمی دانم چرا و به چه دلیل و چه کسی این ترکیب را به هم زد و سالن پرشد از مردم مختلف اداری، استاد دانشگاه، روستایی، شهری، کشاورز، کارشناس، بی سواد، باسواد، جوان، پیر، خوش تیپ، ژنده پوش، آفتاب سوخته، آفتاب ندیده و…
بدون ترتیب نشستن مردم حاضر در جلسه باز به شکوه جلسه می افزود چون می دیدی مثلا رئیس فلان اداره سرِپا ایستاده و یا در صندلی های ردیف آخر نشسته ولی یک آدم معمولی روی صندلی در ردیف های جلو نشسته یعنی انسان ارزشمند بود نه مقام، تیپ و پول.
نکته ای دیگر که به شکوه جلسه می افزود هم صدا و هم درد بودن همه ی حاضران با هم و نیز مقامات دولتی با مردم بود از جمله آقای استاندار. همه از بی عدالتی می نالیدند، همه از رعایت نشدن حقوق شان شاکی بودند،
همه از دست اندرکاران وزارت نیرو و نیز مسئولان اصفهان گله مند بودند، همه می خواستند به قول مهندس ترابی دیده شوند، به حساب آیند، حق شان داده شود، حرمت شان رعایت گردد، همه فکر می کردند اصفهانی ها با قدرت و لابی هایی که دارند در تصمیمات مسئولان وزارت نیرو اعمال نظر می کنند و می خواستند وزارت نیرو از زیر سلطه اصفهان بیرون آید و با مردم دو استان با روح برابری و برادری برخورد کند.
و سرانجام چیزی که جلسه را به اوج شکوه می رساند این بود که تقریبا همه ی حرف های مربوط به آب زده شد و هرکه یا خود حرفش را زد و یا سخن او از زبان دیگری بیان شد می شود گفت جلسه فرمایشی نبود اگر این جلسه را با جشن فرمایشی استقلال آب که چند سال قبل دولتی ها با هیاهو به راه انداختند مقایسه کنیم اولین جلسه واقعی درباره آب استان بوده که تقریبا کسی در آن نقش بازی نکرد و همه ی خواسته های مردم و مقامات استان درباره آب بی پرده بیان شد. حال اینکه این خواسته ها تحقق یابد یا نه؟ آینده نشان خواهد داد و حتا اگر خواسته های مردم هم تحقق نیابد از شکوه جلسه نمی کاهد بلکه عمق بی عدالتی و سلطه اصفهان بر وزارت نیرو آشکارتر و بر خشم فروخفته مردم افزون تر می گردد.
نکته ی دیگری که به جلسه شکوه می بخشید وسعت اطلاعات و دانایی و آینده نگری مردم بود حتا چند نفر به مسئولان و نمایندگان هشدار دادند که مبادا پشت پرده ساخت و پاخت نمایند و هنگامی که آقای عطارزاده چند دقیقه سخن گفت و پیشنهاد بررسی کارها توسط کارشناسان را مطرح نمود مردم این سخن منطقی را پذیرفتند و خیلی زود پی بردند که از دادن پاسخ روشن به پرسش ها طفره می رود تا از معرکه بدر رود و با فریاد گفتند کار تونل باید متوقف گردد تا کارشناسان بررسی کنند.
در طول جلسه بویژه در بین سخنان مهندس عطارزاده حاضران در جلسه اعتراض و پرسش های زیادی نمودند به گونه ای که گاهی صداها در هم می پیچید و نا مفهوم می شد که در این نوشتار بعضی از این پرسش و یا اعتراض ها را که کلی و عمومی تر یافتم ذکر نمودم. همچنین در بیشتر وقت جلسه، صدای شعار مردمی که در بیرون سالن تجمع کرده بودند به گوش ها می رسید.
من کسانی را که در سطح استان برای تشکیل تشکل های اعتراضی به تونل گلاب کوشیده اند را نمی شناسم ولی جا دارد از تلاش صادقانه آقایان سیدطاهر نوربخش و نیز مهندس خلیلی عضو شورای شهر سامان در سطح بخش سامان تقدیر و تشکر گردد.
در کنار این جلسه باشکوه تاسفی هم هست و آن عدم شرکت گسترده همشهریان مارکده ای ام در این تجمع بود.
(خلاصه سخنان جلسه در زیر می آید)
سخنران نخست آقای مهندس عباسی مدیر عامل آب منطقه ای استان بود که گفت: استان چهارمحال و بختیاری یک درصد از وسعت کل ایران و حدود 10 درصد منابع آب را دارا است. منابع آب های ما بیشتر زیرزمینی بوده و حدود 900 میلیون متر مکعب مصارف ما از آب های زیرزمینی و حدود 500 میلیون متر مکعب هم از آب های سطحی تامین می شود. به دلیل برداشت های بی رویه از منابع آب های زیرزمینی، 4 تا از دشت های ما ممنوعه شده و بقیه دشت های ما هم با بیلان منفی قرار دارند. ما حدود 180 میلیون متر مکعب در منابع آب های زیر زمینی مان کسری داریم. از طرفی دیگر از آب های سطحی در استان هم به اندازه لازم استفاده نکرده ایم. استان ما 8000 مگاوات استعداد ساخت نیروگاه های برق آبی را دارد. ما در حوزه رودخانه های زاینده رود و کارون می توانیم از آب های سطحی به میزان 800 میلیون متر مکعب استفاده کنیم. امید هست که مسئولان توجه ویژه ای به حق مردم استان در استفاده از آب بنمایند تا ما بتوانیم آب مورد نیاز استان را به سرانجام برسانیم.
سخنران بعدی آقای حیدری نماینده مجلس بود که گفت: ما خونِ دل زیادی خوردیم تا این جلسه منعقد و آقای عطارزاده معاون وزیر نیرو به اینجا آمده اند. ما نمایندگان قول داده ایم که جلسه کاملا علمی، کارشناسی، توام با نظم و انضباط خواهد بود. ما در پیگیری مسئله ی آب می خواستیم کاملا ضابطه مند و قانونی مطالبات مان را دنبال کنیم ولی این پیگیری ما به نتیجه نرسید. قول-های رئیس جمهور در استانِ ما، محقق نشده است. وزارت نیرو در انجام کارهای استانِ ما کوتاهی کرده است. ما مشکلات فراوانی درباره آب داریم. عدالت و قانون در طرح های انتقال آب از استان ما رعایت نشده است. میانگین آب خروجی از استان ما حدود 7-10 میلیون متر مکعب در سال است. در یک افق 20 ساله ما یک تا یک و نیم میلیون متر مکعب نیاز داریم. ما با جمعیت کم بالاترین نرخ بیکاری را داریم این در حالی است که هم آب داریم و هم زمین قابل کشت. شهرک صنعتی شهرکرد از بی آبی می نالد. بحث توسعه ی استان ما با آب گره خورده است. ما در حد نیازمان آب می خواهیم. ما انتظار داشتیم مسئولان صدای ما را بشنوند ولی به مطالبات ما پاسخ داده نشد و طرح های مخالف منافع استان ما را به اجرا گذاشتند. ما در یک کلام می خواهیم بدانیم استان ما جزء کشور ایران هست یا خیر؟ آیا ما نباید حق قانون مند آب را داشته باشیم؟ آیا ما نباید آب آشامیدنی کافی برای روستاهامان داشته باشیم؟ توی استانی که این میزان آب دارد ما با تانکر به روستاهامان آب رسانی می کنیم. طرح های کشاورزی ما به خاطر تخصیص آب معطل مانده است. تذکر شفاهی و کتبی داده ایم، سخنرانی و نطق کرده ایم، نامه و طومار داه ایم، ولی نتیجه نگرفته ایم. امروز ناگزیر مردم را به میدان آورده ایم و آخرین مهلت است. همسایه ما هنوز کشاورزی اش غرق آبی است و کشت برنج دارد. طرح های انتقال آب از استان ما خیلی ایراد دارد. ما از این جلسه 5 مطالبه داریم که آقای دکتر جعفری خواهند خواند. این مطالبات ما باید مکتوب ، امضا شده، زماندار و با ضمانت باشد. وعده اینکه بیایید در تهران پیگیری کنید، من اختیار ندارم برای ما قابل قبول نیست.
بعد آقای بابااحمدی نماینده مجلس گفت: آقای مهندس عطارزاده احاطه کامل بر منابع آبی استان ما و نیز کشور دارند. استانی که 10 درصد کل آب کشور را دارد بسیاری از مردمش آب خوردن ندارند. حوزه انتخابیه من لردگان 370 روستا دارد اکنون 170 روستایش مشکل آب خوردن را دارند. چگونه وزارت نیرو آب سولگان یا آب ونک در سه کیلومتری لردگان را به شرکت عمران رفسنجان که 600 کیلومتر با اینجا فاصله دارد تخصیص می دهد؟ تا با ایجاد 50-60 کیلومتر تونل آب به آنجا انتقال داده شود؟ وقتی من تونل گلاب را دیدم بسیار متاثر شدم می پرسم آیا این تونل نباید مطالعات اولیه می داشت؟ جناب عطارزاده شما فرمودید که کار تونل گلاب همآهنگی های لازم شده می پرسم اگر مطالعات و همآهنگی شده آیا نباید همین مردم اطراف و اکناف اطلاع می-داشتند؟ من در میان مردم که پرس و جو می کردم می گفتند در حفر تونل گلاب کاملا پنهان کاری و مخفی کاری می شود که مردم ندانند. مگر آقای احمدی نژاد مدیر آب استان ما اعلام نکرد اول نیازهای آبی استان باید تامین شود و بقیه را برای دیگری ببرید؟ آیا کندن تونل با این گفته همخوانی دارد؟ شما باید اول آب مورد نیاز استان ما را تامین کنید بعد آب اضافه را نه با تونل بلکه با مسیر زاینده رود هرکجا که می خواهید ببرید این تونل حیات را از حوزه زاینده رود و مردم می گیرد. آقای عنابستانی استاندار و مردم اجازه نخواهند داد حیات و زندگی مردم در اثر کندن تونل برای انتقال آب از استان به خطر بیفتد.
آقای مهندس ترابی سخنران بعدی بود که گفت: قرآن آب را مایه حیات نامیده، اگر با این دید و نگرش قرآنی به رودخانه زاینده رود بنگریم می بینیم رودخانه زاینده رود در یک تمدنی شکل گرفته و پیرامون آن اجتماعی بوجود آمده است. این تصمیم هایی که ما اکنون می گیریم در آینده نتیجه و آثار خودش را نشان می دهد. اکنون که قدرت تصمیم گیری به ما داده شده ما حق نداریم هر تصمیمی بگیریم و دخالت های نابجایی کنیم که منافع و حیات نسل های بعدی را به خطر بیندازیم. بی گمان آیندگان در باره کارها و تصمیمات ما داوری خواهند نمود. بنابر این ما حق نداریم تونلی بزنیم و آب یک رودخانه ای که در طول چندصد کیلومتر تمدن چند هزارساله را ساخته و تداوم داده را منحرف کنیم و این تمدن را از بین ببریم مخصوصا اگر این تصمیم ما با موازین علمی، حقوقی و زیست محیطی هم همخوانی نداشته باشد ما حق اتخاذ چنین تصمیمی را نداریم. اینکه به فرد یا گروهی حق تصمیم-گیری درباره کارها داده شده، یا نفوذی دارند، یا می توانند اعمال قدرت کنند، نمی توانند و حق ندارند تصمیم های مخالف منافع و حقوق ما بگیرند. همچنین این سخن که آن طرف جمعیت زیادتری هست و قرار است توسعه ای صورت گیرد و تعداد نمایندگان و مسئولانش زیادترند و فشار زیادتری به مقامات می آورند و مقامات در اثر این فشار توی جلسات محرمانه دستور می دهند اصفهان هرچه بودجه می خواهد بهشان بدهید همه ی اینها توجیه کننده پا گذاشتن روی حق و حقوق ما نمی تواند باشد. حق ما جاری و ساری است نخست حق ما که جاری و ساری است را محترم بشمارید بعد حق های توسعه ای را از طریق افزایش میزان آب تامین کنید. مطالعه گردد هرچه نیاز منطقی ما بود بدهید و هر مقدار اضافه بود با روش علمی و ضوابط حقوق داخلی و بین المللی از این استان خارج کنید. در طول 50-60 سال گذشته مقدار آب زاینده رود اندازه گیری و منحنی آن رسم شده و ما از روی این منحنی می دانیم رودخانه در طول هرماه و هر فصل سال چه مقدار آب دارد. دبی متوسط آب زاینده رود 18 متر مکعب است و نیاز آبی اصفهان 23 متر مکعب برآورد شده است. گفته می شود آب مورد نیاز اصفهان از این تونل عبور داده خواهد شد یعنی در هر ثانیه 23 متر مکعب آب از تونل گلاب عبور داده خواهد شد اگر چنین شود رودخانه زاینده رود حداقل در طول 6 ماه از سال خشکِ خشک خواهد شد یعنی دیگر زاینده رودی وجود خارجی نخواهد داشت و اگر بگویند مسیر رودخانه زاینده رود همچنان آب خواهد داشت یک تعارفی بیش نیست. ما مخالف انتقال آب نیستیم ما مخالف انتقال غیر منطقی هستیم. شما می گویید اصفهان آب آشامیدنی می-خواهد، خوب، آب را بسته بندی کنید و ببرید. چرا باید تونلی با این طول و عرض بدون توجه به پی آمدهای زیست محیطی آن زده شود؟ اگر ما آبِ زاینده رودِ ورود به استان چهارمحال و بختیاری را در محل روستای حجت آباد اندازه بگیریم و در محل خروجی در روستای چم آسمان هم مجددا اندازه بگیریم خواهیم دید هیچ کم نشده است و این خصلت زاینده رود است به همین جهت که زایش دارد به آن زاینده رود گفته می شود. زایش ویژگی زاینده رود است. همه ی آبی که ما در طول این مسیر برداشت می کنیم دوباره زایش و بازتولید می شود به همین جهت ما تاکید داریم که مسیر آب را عوض نکنید اگر مسیر آب زاینده رود را منحرف کنید این زایش را از دست داده ایم و محل رودخانه تبدیل به زباله دانی و تجمع فاضلاب می شود. با اینکه اکنون هم فاضلاب برخی روستاها وارد زاینده رود می شود ولی بر اثر ویژگی زاینده رود پالایش می شود این را علم می گوید دانش محیط زیست می گوید. هزاران سال مردم اصفهان آب همین زاینده رود را خورده اند چطور شده اکنون آب مشکل آلودگی پیدا کرده است؟ آزمایش ها نشان داده که آب آشامیدنی اصفهان هیچ گونه آلودگی ندارد می پرسم چرا بدون جهت می خواهید مسیر رودخانه را منحرف کنید؟ چرا می خواهید محیط زیست را به خطر بیندازید؟ چه پاسخی به نسل های آینده خواهید داشت؟ اگر ریگی به کفش ندارید خوب، بیایید تونل را بعد از خروجی آب از استان ما مثلا در روستای چم حیدر بزنید؟ کل حرف ما این هست که مردم این استان را ببینید. درست است که ما تعدادمان کم هست و در سطح ملی کوچک هستیم و سایه ی استان های بزرگ باعث شده ما کم دیده شویم ولی در وادی عدالت کوچک و بزرک نداریم. ما از وزارت نیرو می خواهیم که ما را هم ببیند، ما را هم به حساب بیاورد. مطالعات تونل گلاب در سال 85 آغاز شده و ماده 32 هم نداشته و در برنامه چهارم بوده است درست پروژه آب رسانی بن بروجن هم در این زمان طراحی شده و میزان آب آن 2/1 متر مکعب در ثانیه بوده که به خاطر نداشتن ماده 32 هنوز اجرایی نشده است ولی تونل گلاب با حجم 23 متر مکعب در ثانیه بودجه اش تامین و اجرایی شده است. ما وقتی دیده نشویم جمع می شویم تا بزرگ شویم آنگاه فریاد می زنیم. ما نخست موضوع تونل گلاب را به مدیر کل گفتیم، بعد به معاون وزیر گفتیم، به وزیر گفتیم، به رئیس جمهور گفتیم، در هیات دولت مطرح کردیم ولی صدای ما شنیده نشد. گفتند شما نماینده هستید و ما را متهم کردند که دنبال اغراض سیاسی هستیم. حال این صداهای نشنیده شده، روی هم جمع و در این جلسه تبدیل به فریاد شده است. جناب آقای مهندس عطارزاده مردم ما نه شرورند، نه غیر منطقی اند، نه اهل جَر هستند بلکه مردمی آرام هستند این جمع یک جمع استانی است حق این مردم را معقول و منطقی با روش های علمی بدهید. شما بیایید اساتید دانشگاه، نخبگان، مسئولان و مردم ما را قانع کنید مردم ما آمادگی دارند تا حرف منطقی را با لحاظ شدن حقوق شان بشنوند اگر شما به مردم پاسخ منطقی ندادید مردم ناگزیر هرکاری را که صلاح دانستند خواهند کرد.
در این وقت آقای دکتر صمدی عضو هیات علمی دانشگاه شهرکرد و رئیس مرکز تحقیقات منابع آب دانشگاه با نشان دادن اسلایدِ پژوهش های تیم دانشگاه درباره منابع آب استان سخن گفت: گروه پژوهشی و پژوشکده آب دانشگاه از سال 1373 در دو رشته کارشناسی ارشد و دکترا تشکیل شده است. میزان آب قابل انتقال در طرح بهشت آباد را محاسبه کرده ایم. حدود 30 درصد استان ما خشکی است. وسعت دشت های ما 260000 هکتار است و سطح اراضی ما 120000 هکتار است یعنی اگر دشت های مان را زیر کشت ببریم 260000 هکتار زمین کشاورزی خواهیم داشت به دلیل محدودیت های آبی در حال حاضر 120000 هکتار از زمین هامان زیر کشت است که 40000 هکتار به صورت باغ و 80000 هکتار اراضی زراعی است. همه فکر می کنند استان ما دارای رودخانه های خروشان است ولی رودخانه های ما در قسمت شرقی و غربی استان در سال های خشک سالی می خشکند تنها در قسمت جنوبی استان رودخانه های پر آب داریم به علاوه ی بحث زاینده رود. میزان آب خروجی از استان 8/10 میلیارد متر مکعب است که در خشکسالی-ها به حدود نصف تقلیل می یابد. تعداد چاه های حفرشده قبل از سال 1350 در استان ما زیر 100 حلقه بوده است. ولی امروز به 3640 مورد رسیده است. رویکرد مدیریتی آب استان این بوده که هرکجا که آب در دسترس نبوده اجازه حفر چاه داده می شده است. حاصل این همه چاه، کم آب شدن دشت ها است. در سال 1350 برای هر چاه، میانگین 3 دهم میلیون متر مکعب آب داشته ایم و امروز به طور میانگین برای هرچاه، ما 15 صدم میلیون متر مکعب آب داریم. چاه زیاد زده ایم ولی برداشت آب ما نصف شده است. چرا؟ چون سطح آب زیر زمینی پایین رفته است. اینکه گفته می شود بسیاری از روستاها با تانکر آب رسانی می شود یک واقعیت تلخ است چون به خاطر پایین رفتن سطح آب های زیر زمینی بسیاری از شهر و روستاهای ما در سال های خشک سالی دچار کم آبی می-شوند هرچه ما سالی خشک را پشت سر می گذاریم سطح آب های زیر زمینی ما پایین تر می رود و این یک خطر است و ما ناگزیر باید استفاده از آب های سطحی را جایگزین آب های زیر زمینی کنیم. ما برای 120000 هکتار اراضی مان 822 میلیون متر مکعب آب نیاز داریم به علاوه 180 میلیون متر مکعب جبران کسری آب زیر زمینی، ما معادل یک میلیارد متر مکعب آب در سال نیاز داریم. از این یک میلیارد متر مکعب 214 میلیون متر مکعب آب در حوزه زاینده رود و بقیه اش در حوزه کارون است. تمام طرح های مطالعاتی ما دارای نقشه و شناسنامه و با ذکر همه جزئیات است که در صورت لزوم می توانیم لیست تفکیک شده را ارائه دهیم. استان چهارمحال و بختیاری بیشترین پتانسیل برای نیروگاه های برق آبی است حداقل 8 برابر برق تولیدی نیروگاه بوشهر، که این همه هزینه و دردسر در پی داشته است. اگر بیاییم برای احداث این نیروگاه های آبی سرمایه گذاری کنیم هم اشتغال ایجاد کرده ایم و هم تولید برق خواهیم داشت. طرح های انتقال آب بین حوزه ای از طریق تونل، مانند تونل گلاب و بهشت آباد در سطح جهان معیارهایی دارند در خیلی جاها موجب خسارت کلان شده اند و ما اکنون نگران هستیم که این تونل ها در منطقه ی ما موجب خسارت جبران ناپذیر گردند. ما در کشور خودمان هم بند ه ماده 17 قانون برنامه چهارم را داریم که گفته: طرح های انتقال آب حوزه بایستی از دیدگاه توسعه ی پایدار و رعایت حقوق ذی نفعان انجام شود. این قانون در حفر این دو تونل بایستی رعایت شود. همچنین بند ک ماده 2 آیین نامه اجرایی بند الف ماده 104 قانون برنامه سوم را داریم که بحث این هست که؛ طرح های آبی را بدون انجام آبخیزداری نباید اجرا کنیم. مدیریت جامع منابع آب حکم می کند سه تا اصل در انتقال آب باید رعایت شود. یکی کارآیی اقتصادی. دیگری عدالت اجتماعی و سومی رعایت محیط زیست است. اگر این سه اصل در انتقال آب بین حوزه ای رعایت شود جای هیچ نگرانی نخواهد بود. به دلیل اشکالات اساسی که در انتقال آب تونل بهشت آباد وجود دارد مقالات انتقادی زیادی نوشته شده، سازمان محیط زیست کشور به این طرح اعتراض دارد، مرکز پژوهش های مجلس گزارش مکتوب صادر کرده، حتا دفتر آب وزارت نیرو درباره طرح تونل آب بهشت آباد نظر منفی دارد. نکته ی مهم در این انتقال آب این هست که میزان حداکثرآب قابل انتقال محاسبه می شود این محاسبه دو اشکال درپی خواهد داشت در سال های خشک سالی که میزان آب کم می شود آبی که برای ما خواهد ماند ناچیز خواهد بود چون آنها مقدار آب انتقالی را خواهند برد. در استان های مقصد مانند اصفهان یزد و کرمان به امید مقدار و میزان آمار آب ارائه شده برنامه ریزی و سرمایه گذاری می گردد و در سال خشک سالی و کمبود آب دچار بحران و خسارت خواهند شد. برای مثال وقتی تونل اول زده شد و آب کوهرنگ روی زاینده رود ریخته شد همه انتظار داشتند که طول رودخانه زاینده رود بیشتر گردد ولی نشد چون این تونل بر اساس 300 میلیون متر مکعب در سال محاسبه شده بود ولی واقعیت این هست که در سال-های خشک سالی فقط 100 میلیون متر مکعب آب از آن خارج می شود. وقتی تونل دوم زده شد باز هم انتظار می رفت که زاینده رود طولاتی تر گردد که باز هم کوتاه تر شد این انتظارات بر اساس محاسبات دست بالا بوده ولی واقعیت این هست که همیشه ما میزان آب دست بالا را نداریم. آقای مهندس عطارزاده نامه ابلاغیه ای برای وزارت خانه نیرو صادر کرده است. این نامه دو نکته ی مهم دارد. یکی مقدار و میزان آب قابل انتقال از استان ما است که گفته شده در حالت نرمال و آب سالی 580 میلیون متر مکعب آب از استان خارج گردد. 250 میلیون سهم اصفهان، 180 میلیون سهم کرمان و 150 میلیون سهم یزد. این مقدارها در سال های خشک سالی به تناسب کمتر خواهد شد. نکته مهم دیگر این نامه این هست که اجرای تونل باید با کمترین خسارت به آب های زیر زمینی استان چهارمحال و بختیاری صورت گیرد. ما از مهندس عطارزاده می خواهیم که این نوشته اش اجرایی گردد. ما یک مطالعه ی جایگزین برای تونل گلاب کرده ایم. ببینید ما در قسمت ورودی زاینده رود به استان مان 2000 متر و در محل خروج زاینده رود از استان 1850 متر ارتفاع داریم ما می توانیم با احداث سد و ساخت نیروگاه 21 کیلووات برق تولید کنیم. طول تونل گلاب یک، 10 کیلومتر است که حدود 2/9 کیلومتر آن کنده شده است. در روستای گلاب قرار است تصفیه خانه آب آشامیدنی درست شود و مقدار 8/1 میلیون متر مکعب آب را تصفیه و به کاشان بفرستند. تا اینجا اشکال چندانی ندارد ولی قرار است تونل دوم به طول 17 کیلومتر در ادامه این تونل کنده و آب زاینده رود را به منطقه نجف آباد انتقال دهند این تونل باعث انحراف و خشک شدن زاینده رود خواهد شد. بدین جهت ما حذف تونل گلاب 2 را خواستاریم. اگر این خواسته رعایت شود همه ی نگرانی های مردم برطرف خواهد شد. دوستان دلیل حفر تونل گلاب را آلوده بودن آب عنوان می کنند می پرسم اگر آب آلوده است تکلیف آب آشامیدنی مردمی که ناگزیرند همین آب را بیاشامند چیست؟ ببینیم در دنیا مردمان کشورهای دیگر با آلودگی آب چکار می کنند؟ در کشورهای دیگر دنیا سیستم فاضلاب روستاها و شهرهای اطراف رودخانه را مجهز می کنند و از آلوده شدن رودخانه جلوگیری می کنند. چرا رویکرد استان اصفهان برای جلوگیری از آلودگی هیچ شباهتی به کار دیگر کشورها ندارد؟ این انتظار هست که تفکر مسئولان استان اصفهان به روز و علمی باشد نه اینکه با ابزار هزاره سوم و تفکر هزاره اول اقدام به انحراف مسیر زاینده رود کنند که مسائل زیست محیطی و مشکلات عظیم اجتماعی در پی داشته باشد و در آینده هیچ پاسخی برای آن نباشد. اگر تونل دوم گلاب احداث گردد تمامی باغات منطقه چهارمحال و بختیاری خشک خواهد شد.
در این وقت آقای طاهر نوربخش رئیس خانه کشاورز و نایب رئیس شورای بخش سامان سخن گفت: سخنان من زبان حال مردم است نخست به یک بیت شعر دقت فرمایید اگر مردم استان چهارمحال و بختیاری تا کنون راجع به مسائل آب سکوت کرده اند شاید مصداق این بیت شعر باشد. «آبنوسم در بین دریا نشستم با صدف خس نِیَم بر سرایم کف بود همتای من» آقای عطارزاده فکر نکنید مردم شِمرگونه می خواهند آب را به روی دیگری ببندند، نه. ما مردم چهارمحال و بختیاری بچه های تیپ قمر بنی هاشم هستیم مملکت را ما نگه داشته ایم خط شکن درجبهه ها ما بودیم. آیه 17 سوره رعد می گوید: باران را نازل کردیم و روخانه ها را جاری و ساری کردیم. آب رودخانه زاینده رود مصداق این آیه قرآن است. آب زاینده رود مال این اکو سیستم است نباید آن را منحرف و به جای دیگر منتقل نمود. اگر تونل گلاب بهره برداری گردد خسارت کلانی به کشاورزان حاشیه زاینده رود خواهد خورد. هزینه ی هر هکتار باغ بادام در یک دوره 5 ساله 10 میلیون تومان است. هزینه ی نگهداری هر هکتار باغ بادام در یک سال، 2 میلیون تومان است. در یک دوره 5 ساله هزینه ی احداث و نگهداری یک هکتار باغ بادام 20 میلیون هزینه دربر دارد. در حاشیه زاینده رود 18000 هکتار باغ بادام وجود دارد. یعنی حداقل تا کنون فقط در حاشیه زاینده رود 360 میلیارد تومان سرمایه گذاری شده است. ما کشاورزیم و برای این مملکت مواد غذایی تولید می کنیم. بادام سفید منطقه ما کیلویی 14000 تومان ارزش دارد ولی من در این محاسبه هر کیلوی آن را 5000 تومان حساب می کنم با باردهی هر هکتار 3 تن تقریبا 450 میلیارد تومان ارزش غذایی فقط یک نوع محصول است. اگر تونل گلاب به بهره برداری برسد 40000 خانوار بیکار خواهند شد و می دانیم بیکاری یعنی مهاجرت و پی-آمدهای منفی دیگر. احداث این باغ ها در حاشیه زاینده رود یک کمربند سبزی را در حوزه آبخیز رودخانه زاینده رود بوجود آورده ایم. یعنی با این عمل، ما زایندگی زاینده رود را تشدید کرده ایم. گفتم که ما یک کمربند سبزی را در حاشیه زاینده رود بوجود آورده ایم اگر این باغات بخشکند اکوسیستم این منطقه از بین خواهد رفت. حوزه آب خیزداری از بین خواهد رفت. ببینید استان های جنوبی کشورمان مشکل ریزگردها را که از کشورهای همسایه می آید دارند. اگر رودخانه را بخشکانیم باتلاق گاوخونی و نیز منطقه شرق اصفهان خود منبع و منشا تولید ریزگردها خواهد شد آنگاه شهر اصفهان در تهدید این ریزگردها قرار خواهد گرفت. بیایید به موضوع انحراف مسیر زاینده رود از طریق تونل گلاب با دیده و نگرش علمی بنگریم. ما کشاورزان را کشاورز و تولید کننده می خواهیم نه سیگار فروش. ما کشاورزان را دریابید. این روش انتقال آب صحیح نیست ما با بردن آب از این استان مشکلی نداریم. ما با سه چیز مخالفیم از کجا آب برده شود؟ چگونه آب را ببرند؟ و کدام آب را ببرند؟ بهره برداری تونل سوم کوهرنگ برابر برنامه باید سال 85 آغاز می شده است. اکنون سال 90 هست بروید آن مشکل را حل کنید و آب به زاینده رود بیفزایید. اگر آب رودخانه زاینده رود از تونل گلاب سرازیر شود ما غلیظ شدن مقدار آب باقی مانده کف رودخانه را خواهیم داشت. آب، رقیق بودن خود را از دست می دهد یعنی قدری کثافت در ته رودخانه جاری خواهد شد. در این صورت آب آشامیدنی و نیز باغات و محصولات کشاورزی آلوده خواهند شد. جناب آقای مهندس عطارزاده ما امروز با شما اتمام حجت می کنیم. اگر امروز تونل گلاب تعطیل نشود ما آب زاینده رود را از سرِبند خواهیم بست.
آقای امیرخانی عضو شورای شهر شهرکرد گفت: روی سخن من با جناب آقای عطارزاده است. درخواست می کنم حصار ناسیونالیسم را بشکنید. مبادا با وابستگی به جایی، کاری بکنید که نسل های آینده ما را نبخشند. مسیر زاینده رود را عوض کردن یعنی تاریخ و فرهنگ و تمدن یک سری مردم را زیر سوآل بردن. تحت هیچ شرایطی نمی گذاریم تونل گلاب بهره برداری گردد. ما آماده ایم با جنازه های خود جلو تونل سد بزنیم. مردم ما حقی را دارند که نه شما و نه ریاست جمهور و نه کس دیگری نمی تواند این حق را بگیرد این حق را خدا به ما مردم داده است. زاینده رود موهبت الهی است مبادا این موهبت خدایی را شما از مردم ما بگیرید اگر چنین کنید تاریخ هرگز ماها را نخواهد بخشید. مردم عزیز، پریروز در شورای شهر خطاب به مسئولین امور آب گفتم؛ خودتان خوابیدید و ما را هم خواب کردید آقای صیادی درباره تونل گلاب به مردم دروغ گفته و یا پنهان کاری کرده است در هر دو صورت باید پاسخگو باشد. چرا برای مردم تشنه ی استان چهارمحال و بختیاری یک آب آوردن از کوهرنگ این همه زمان طول کشید و می گفتند پول نیست اما زیر زمینی پول های این مردم، کلان کلان صرف تونل گلاب می شود؟ جای تاسف است که در نظام جمهوری اسلامی پنهان کاری و دروغ گفته می شود. از آقای رئیس جمهور که خود را مسئول آب استان ما اعلام نمود می پرسم چرا این بدبختی را سر مردم ما آوردید؟ جناب آقایان مهندس ترابی، حیدری و بابااحمدی به شما هشدار می دهم که در بده بستان های سیاسی با آب، که سرمایه مردم این استان است معامله نکنید. اما شما مردم؛ اگر نشستید و منتظر شدید این مسئولین برای شما کار کنند به تنهایی و بدون فشار از طرف شما کاری برای شما نخواهند کرد باید مرتب ازشان کار بخواهید. این فریادهایی که از بیرون می شنوید صدای عدالت خواهی مردم است این صدای مظلومیت مردم است این ندای دردها و عقده های چندین ساله مردم است که امروز طنین انداز شده. من همیشه گفته ام ما تشنگان لب رودخانه هستیم اما امروز می گویم شما می خواهید یک سَرِه رودخانه را از ما بگیرید. آیا به قیامت هم اعتقادی دارید؟ چه پاسخی به این چهره های آفتاب سوخته که، به جز درد و رنج و بدبختی چیزی ندیده اند، دارید؟ از آقای استاندار خواهش می کنم همراه و همپای این مردم بایستند. ما سردم دار مشروطیت هستیم تهران را ما فتح کردیم اما چرا در طول تاریخ نامی از این استان برده نشد؟ بخاطر مظلومیت تاریخ است امیدوارم این مظلومیت با تونل بهشت آباد و تونل گلاب زاینده رود ادامه نیابد که این گناه نابخشودنی است. ای مردم اگر بنشینید تاریخ شما را نخواهد بخشید. منتظر نباشید بخشنامه ها مشکل شما را حل نماید اگر دولت و مجلس می خواستند با بخشنامه مشکل شما مردم را حل کنند سخن مدیر آب استان (آقای احمدی نژاد) اجرایی می شد.
آنگاه آقای مهندس عنابستانی استاندار گفت: گزارش کاملی از وضعیت استان آماده کرده بودم که در این جلسه خدمت آقای مهندس عطارزاده عرض کنم ولی قبل از اینکه به این جلسه بیاییم حدود یک ربع ساعت فرصت پیش آمد و من بعضی از مطالب را خدمت ایشان گفتم و در اینجا دوستان از جمله دکتر صمدی نکات زیاد و خوبی را بیان کردند من دیگر نیازی نمی بینم که آن گزارش را بخوانم ولی نکاتی کلی را خواهم گفت. تقریبا سطح آب همه ی دشت ها منفی است. وقتی ما سال زراعی 89-90 را شروع کردیم سه سال قبل از آن هم خشک سالی بسیار شدید داشتیم. در این سه سال ما 88 درصد کمبود آب و بارش به نسبت دوره قبل داشتیم و سال زراعی 89-90 هم به نسبت سال قبل آن که سال خشک بوده ما 34 درصد کمبود آب و بارش داشتیم. یعنی وضعیت بارش توی استان این گونه بوده است. به لحاظ تغییر شرایط اقلیمی نوع بارش از برف به باران تغییر یافته و تاثیرات عمیقی بر میزان آب گذاشته است. امسال یک پدیده دیگری هم داشتیم و آن گرم شدن زودهنگام هوا بود که باعث شد به سرعت برف ها آب شوند و نتیه اش این بود که میزان و مقدار آب کم باشد این شرایط را ما الان داریم. سال 90 را ما با یک هجمه تبلیغاتی و رسانه ای بسیار عظیم از استان هم جوار آغاز کردیم که من نفهمیدم چرا؟ بی گمان دوستان استان همجوار ما خشک سالی را می دانند و آمار و اعداد ارقام خشک سالی را هم می دانند برابر آمار بارش استان در جدول ردیف 26 در کشور است آیا استان همجوار می خواهد بگوید این ها را نمی داند؟ که یک فضای تبلیغاتی عظیم رسانه ای در حوزه های مختلف بوجود آورده است؟ که هرگاه من پیچ تلویزیون را باز می کنیم کف خشک زاینده رود را نشان می دهند؟ من به رئیس صدا و سیما گفتم: از قسمت های مختلف زاینده رود فیلم تهیه کن و نشان بده که، زاینده رود از کجا خشک شده است. شما وقتی به پل زمانخان که تقریبا نزدیک به قسمت انتهایی استان ما هست بروید خواهید دید که آب فوران می زند و می رود کجا می رود؟ که خشک می شود؟ نمی دانم. چرا خشکی زاینده رود را مرتب توی کانال های تلویزیون نشان می دهند و هریک از مسئولان هم سبیل به سبیل در کنار هم می نشینند و مصاحبه می کنند. هم فشار خشک سالی روی مردم استان ما هست و هم فشار روانی که مسئولان استان همجوار بوجود می آورند. این یک روش جوانمردانه نیست که 800 تا دستگاه تراکتور به منظور تبلیغات و فشار روانی راه انداخته اند و توی شهر اصفهان برده اند آنگاه مسئولانش می گویند ما اطلاع نداشتیم. این غیر قابل باور است. برای مثال چند روز قبل در این استان تصمیم گرفته می شود برای اعتراض به تونل گلاب یک تجمعی در روستای گرم دره تشکیل گردد از 10 روز قبلش به من خبر می رسید و از چند روز قبلش هم از تمام جزئیاتش مطلع شدم. آنگاه چطور 800 تا تراکتور بسیج می شود و توی شهر می آیند و کسی اطلاع نداشته باشد که جلوش را بگیرد؟ با اطمینان می گویم قصدشان این بوده که برای ما فضا سازی کنند و تمام کاسه و کوزه ها را سرِ چهارمحال و بختیاری بشکنند. این یک روش جوان مردی و تعامل نیست این بوده که مردم ما صبرشان تمام شده است. من وقتی توی مردم استان می روم گریه ام می گیرد مردم امسال نتوانستند یک دانه گندم دیم برداشت کنند آقا کشاورزی و صنعت به کنار ما تشنه مان است آب خوردن به ما بدهید. این فشار خشکی و خشک سالی از طرفی و آن فشار روانی و تبلیغاتی که استان همسایه بر علیه ما راه انداخته منجر به این شرایط که اکنون می بینید شده است. و این یک امر طبیعی است اگر این واکنش نمی شد غیر منطقی بود. شما هی توی سر مردم می زنید و باز انتظار دارید آرام باشند. مردم ما انقلاب کردند که آزاد باشند و بتوانند حرفشان را بزنند. درست نیست که این گونه با مردم رفتار کنیم. احساس من این هست که طرح هایی در زمینه ی آب بسیار زیادی در دولت نهم و دهم در استان شروع شده که جای تقدیر دارد ولی عده ای کم از آنها تا کنون به نتیجه رسیده است. می پرسم چرا کارها کند پیش می رود؟ طرح انتقال آب سبزکوه به چغاخور چندین سال است که مطالعه می شود و اجرایی نشده است. سال گذشته من فشار بر مهندس صیادی آوردم و گفتم کار اجرایی و عملی این طرح باید آغاز گردد. این طرح 110 میلیاردتومان برآورد هزینه شده که سال گذشته با یک میلیاردتومان آغاز گردید. از آقای عطارزاده می پرسم اگر به همین شیوه سالی یک میلیارد تومان به این طرح اختصاص دهند 110 سال دیگر این طرح به اتمام خواهد رسید این گونه که نمی شود طرح های استان را اجرا نمود. می پرسم بودجه ای که برای تونل گلاب اختصاص داده شده به همین شیوه ی بودجه طرح آبرسانی سبزکوه به چغاخور بوده است؟ تونل گلاب دو سه ساله تمام شده است ولی طرح سبزکوه به چغاخور همینطور مانده است. من بارها گفته ام هیچکس مخالف انتقال آب نیست همه به انتقال آب هم کمک خواهند نمود ولی مردم این استان را هم به حساب بیاورید. آب از این استان یکبار با لوله به یزد برده شده اکنون قرار است لوله دومش هم برده شود آنگاه در اینجا مردم تشنه اند ما در استان 28 شهر داریم همه ی آنها از چاه آب شان تامین می شود که این منطقی نیست. بیش از 200 روستا را در استان با تانکر آب رسانی می شود. در طول یک سال که من استاندار بوده ام 6 بار برای پیگیری انتقال آبِ بن – بروجن که، در سفر دوم و سوم رئیس جمهور مصوب شده و قرار بوده سال 90 اجرا گردد، نزد وزیر نیرو رفتم در همین مرتبه آخر در دفتر وزیر با کارشناس مربوطه تلفنی صحبت کردند که به صراحت به وزیر گفت: من به این طرح آب تخصیص نمی دهم. وقتی هیات دولت به استان می آید و کاری را که از قبل کارشناسی شده مصوب می کند یک کارشناس یک وزارت خانه نمی خواهد اجرا کند. این طرح آب 11 شهر را تامین می کند من درخواست می کنم بودجه برای اجرایی شدنش لحاظ گردد. ببینید برای طرح بهشت آباد هیچ مطالعه جایگزین نشده و اجرا می شود ولی در طرح آب رسانی بن – بروجن روی چندین طرح جایگزین مطالعه شده همه شان نتیجه نداده است. در طرح بهشت آباد 580 متر مکعب آب به اصفهان و کرمان و یزد تخصیص داده شده است. خوب 200 متر از این مقدار را به طرح های استان چهارمحال و بختیاری تخصیص بدهید چه می شود؟ ما تجربه عملی پی آمدهای تلخ تونل را داریم که باعث خشک شدن چشمه ها می شود آدم عاقل از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود تونل جایی زده می شود که راهی دیگر برای انتقال آب نباشد. ولی با وجود راه های جایگزین اصرار هست که با حفر 70 کیلومتر تونل آب از این طریق انتقال داده شود. این روش انتقال آب از طریق تونل موجب خشک شدن تمام دشت های استان می شود و مردم را به خاک سیاه می نشانید نمی دانم چرا اینقدر اصرار بر انتقال آب از طریق تونل هست. من دیروز با معاون اول رئیس جمهور صحبت می کردم و یگ گزارشی از وضعیت بحرانی آب و نگرانی مردم دادم که گفت اینها را به ما نگفته اند. من یک نامه در چند صفحه در تاریخ 21/6/89 به آقای نامجو وزیر نیرو نوشته ام و تمام اشکالات مختلف طرح بهشت آباد را برایش توضیح دادم در پایان نامه درخواست کرده ام تا دغدغه های جدی و واقعی کارشناسان و مردم استان مرتفع نگردد به هیچ وجه اجازه اجرای این طرح را نخواهیم داد. تا کنون که 9 ماه گذشته یک نفر نگفته تو چه می گویی؟ حرف حسابت چیست؟ من همینجا مجددا با همه احترامی که برای مسئولان دارم یک بار دیگر اعلام می کنم اگر این دغدغه های ما که در نامه ذکر شده رفع نگردد ما اجازه کار نخواهیم داد. برابر موافقت نامه هیات وزیران من نماینده تام الاختیار وزیر نیرو در استان هستم هنوز هم این موافت نامه لغو نشده است (یکی از حضار شنبه لغوش می کنند ) من به عنوان مدیر استان دغدغه های مردم را انعکاس داده ام انتظار هست مسئولی رسیدگی کند چرا کسی توجهی به دغدغه های مردم که انعکاس یافته نمی اندازد؟ ( یکی از حضار چون سرزمین فراموش شده است) رئیس جمهور در سفر سوم در حضور وزیر نیرو به من تاکید کردند و نیز وزیر نیرو در حضور نمایندگان مجلس تاکید نمودند اگر این طرح های آب رسانی، طرح های استانی است خوب استان اداره آب منطقه ای مستقلی دارد و باید اجرایش کند. حال اگر می گویید توان آب منطقه ای استان ما کم است خوب توانش را بالا ببرید ما طرح ها را اجرا و آب را تحویل می دهیم. اگر طرح ها ملی است وزارت نیرو از طریق مناقصه به پیمانکار واگذار کند و اجرا نماید چرا در استانِ من، استان دیگری دارد طرح اجرا می کند؟ من که نمی توانم با مدیر آب استان دیگری کلنجار بروم اکنون آقای طُرفه مدیرکل آب منطقه ای اصفهان اینجا نشسته است ایشان درباره کارش به من که پاسخگو نیست. مدیر آب استان من آقای عباسی است طر های توی استان من را بدهید ایشان اجرا کند مسئولیت حسن اجرای کار هم با من خواهد بود. آقای وزیر نیرو گفتند که هیچ استانی حق ندارد برود در استان چهارمحال و بختیاری طرح اجرا کند آقای رئیس جمهور هم بر این امر تاکید نمود ولی بازهم ما می بینیم استان همجوار ما در استان ما فعالیت دارد. من نمی فهمم یعنی چه؟ موضوع بعدی مدیریت نیروگاه کوهرنگ است مصوبه سفر داریم آقای عطارزاده شما هم صورتجلسه کرده اید این مدیریت باید به استان ما داده شود. استدلال می کنند چون شما در نیروگاه ذی نفع نیستید کار را خوب انجام نخواهید داد. می گویم این گونه نیست مگر استان ما از اجرای کارون 4 نفعی برد؟ مگر استان ما از ایجاد سدهای نیروگاهی نفعی دارد؟ اینها نفع شان برای کشور است اما ما با تمام قوا به اجرای این طرح ها کمک می کنیم. مردمان یزد اصفهان و کرمان برادران ما هستند ما به طرح های انتقال آب به این استان ها با جان و دل کمک خواهیم کرد. مدیریت نیروگاه 4 کارون را که به زودی راه اندازی خواهد شد هم به استان ما واگذار کنید. تا 30 سال آینده 70 درصد سدهای بزرگ کشور در استان چهارمحال و بختیاری ساخته خواهد شد. این سدها نیاز به آبخیزداری بالا دست دارد ما تغییر اقلیمی داریم که بارش ما از برف به باران تبدیل شده و این باران خاک را می شوید و به پشت سدها می برد یک خواسته ی منطقی ما داریم ما می گوییم دو درصد از درآمد حاصل از این سدها به استان ما بدهید تا هزینه آبخیزداری در بالادست سدها کنیم. همین خواسته ی ما توی کرخه اجرا می شود. این خواسته ی ما غیر منطقی نیست. آقای رضازاده مدیر آب نیرو چندین سد در حال مطالعه و یکی دوتا سد در حال اجرا در استان ما دارد ولی دفترش در اصفهان است. چرا؟ آقای وزیر دوبار دستور داده اند که آقای رضازاده دفترت را ببر چهارمحال و بختیاری، ولی اجرا نشده است. ما درباره تونل گلاب دغدغه داریم این دغدغه ها واقعی است طرح تونل گلاب را اصفهان اجرا می کند ولی تمام اثرات تخریبی زیست محیطی اش در استان ما است کسی از مدیر کل محیط زیست استان ما نپرسیده آیا اجرای این طرح اثر تخریبی دارد یا نه؟ آقای طرفه اگر طرح تونل گلاب گزارش زیست محیطی دارد به من بگویید طرح تونل گلاب باعث خواهد شد که چندین کیلومتر در استان من آب قطع شود آنگاه از ما هیچ پرسشی نمی شود. الان طرح بهشت آباد دنبال ردیف اجرایی اش است ولی هنوز کسی نظر مدیرکل محیط زیست من را نپرسیده؟ من به آقای محمدی زاده مدیرکل محیط زیست استان گفتم در این باره مسئولی، و خواسته ام که گزارشش را بدهد. می پرسم چرا کسی نظر مدیرکل محیط-زیست من را درباره اجرای طرح های انتقال و اثرات تخریبی آن نمی پرسد؟ من اگر تا صبح هم سخن بگویم سینه ام از این دغدغه ها خالی نمی شود اینجا فرصتی مناسب پیش آمد گفتم. رهبر معظم انقلاب در تشریح سال اقتصادی توصیه به 10 درصد صرفه جویی در آب داشتند و رئیس جمهور همین امروز هم توصیه به 10 تا 20 درصد صرفه جویی آب نمودند. من با توجه به فرمایش این دو بزرگوار می گویم اصفهان در سال 6 میلیارد و ششصد میلیون متر مکعب مصرف آب دارد. اگر 10 درصد صرفه جویی کند می شود ششصد و شصت میلیون متر مکعب. دیگر نه نیازی به بهشت آباد دارد و نه تونل گلاب و نه نیازی به تونل سوم کوهرنگ. میلیاردها میلیارد پول را سال هاست برای تونل سوم کوهرنگ هزینه می کنیم که 230 میلیون متر مکعب آب را به این طرف بیاوریم چرا این میلیاردها میلیارد را هزینه تغییر کشت و صرفه جویی در مصرف آب با بکار بردن شیوه قطره ای در استان اصفهان نمی کنند؟ که دیگر برنج نکارند؟ چرا صنایع را مدرنیزه نمی کنند که نیاز کمتری به آب داشته باشند؟ ولی می آیند به هر شکلی شده کوه و دشت سرزمین ما را سوراخ می زنند تا آب را ببرند این شیوه منطقی نیست. امیدوارم که مسئولان اصفهان به سمت و سوی صرفه جویی بروند و مشکل کمبود آب خود را از این طریق حل کنند. یک تخصیص آب اشتباها بر اثر نفوذ از سولگان و ونک برای رفسنجان داده شده وزارت نیرو و نیز مهندس عطارزاده می داند که این تخصیص اشتباه بوده است خودِ فردی که توی رفسنجان این تخصیص را گرفته می داند که اشتباه است و دنبال اجرایش نیست ولی کسی هم لغوش نمی کند به همین جهت هرچه ما اصرار داریم که بیاییدکار اجرای سد ونک را آغاز کنید که برابر نظر همه ی کارشناسان بزرکترین و پر توجیه ترین سد استان است می-گویند این آب تخصیص داده شده به رفسنجان. می گوییم این تخصیص هیچ مدعی ندارد و کسی هم پیگیرش نیست، اشتباه بودن آن هم بر همگان روشن است خوب این تخصیص را لغو کنید ولی کسی اقدامی نمی کند.
در این وقت آقای مهندس عطارزاده معاون وزیر نیرو گفتند: با مردم چهارمحال و مشکلاتش آشنا هستم از خدا می خواهم که باران رحمتش را زیادتر کند تا بحث آب را در کل کشور حل نماید وضعیت آب سال به سال محدودتر می شود همین محدودیت منابع موجب شده که من در جمع مردمان معترض در سراسر کشور حضور یابم حرف ها و درد دل ها و مشکلات شان را بشنوم برای من صحبت و گفتگو با مردم راحت تر از هر جمعی دیگر است. در یک سالی به اتفاق جمعی از تونلی در همین استان شهرکرد بازدید می کردیم وقتی بیرون آمدیم لباس مان خیس بود چند نفر از مردم جلو تونل منتظر ما بودند وقتی به هم رسیدیم مشکلات شان را بازگو و قدری هم در بیان با تندی حرف زدند بعد من به آنها گفتم: اینگونه که مهمان نوازی نمی کنند؟ من از مهمان نوازی و مهربانی شما مردم چهارمحال و بختیاری زیاد شنیده ام شما مرا با لباس خیس اینجا نگهداشته اید. البته اینها را به شوخی گفتم بزرگواری مردم را ببینید از همان صبح تا شب ده بار از من عذر خواهی نمودند. من ارادت دارم خدمت مردم بزرگوار چهارمحال و بختیاری و می دانیم باید وضعیت این استان متحول گردد مسئله آب در این استان باید حل شود حق مردم باید داده شود من هم می گویم؛ مردم برای گرفتن حق تان ادامه دهید، تلاش کنید، همت کنید تا شاید بتوانیم حل مشکل آب را در مسیر درست بیندازیم. یک وقت ما در دولت ظلم هستیم، یک وقت در دولت عدالت قرار داریم، زبان ظلم جایگاه خود را دارد و زبان عدالت هم جایگاه خود را. ما الآن باید دورهم بنشینیم و راهکار تعیین کنیم. موضوع آب در جهان پیچیده و درکشور ما پیچیده تر و موضوع مهمی است. در همین چند روز اخیر رئیس جمهور موضوع آب را چندبار تکرار کرده است. ما در منطقه خشک و گرم قرار داریم. من قصد سخنرانی نداریم بلکه وظیفه ام حل مسئله است. باید جمعی کارشناس بنشینند و بحث و گفت وگو و دو دوتا چهارتا بکنند و استدلال کنند و در پایان نتیجه را جمع بندی کنند. برابر قانون گفته اند که وزارت نیرو مسئول آب کشور است بنابر این وظیفه ی قانونی ما است که درباره آب کشور کار کارشناسی انجام بدهیم. ممکن است دوستان حوصله شنیدن کار کارشناسی را نداشته باشند به همین دلیل من از نمایندگان محترم خواستم یک جمع مختصری مرکب از نمایندگان و کارشناسان باشند تا بتوانیم حرف های کارشناسی با استناد به نقشه و اعداد و ارقام و استدلال بزنیم. چون نمایندگان می گفتند ما می خواهیم اسناد و مطالعات و مدارک شما را ببینیم. ولی اکنون جمع حاضر به گونه ای است که حوصله بررسی اسناد و مدارک را نخواهد داشت. ما آمادگی کامل داریم تا کارشناسان ما با گروه کارشناسی دانشگاه شما این مسئله را بررسی نمایند اطمینان داشته باشید اگر حرف فنی درستی ارائه گردد اجازه نخواهم داد کار ادامه یابد. ما نشسته ایم و بحث های کارشناسی را انجام داده ایم. اگر می خواهید کارها بر اساس کارشناسی انجام گیرد باید بنشینیم و گفت وگوی کارشناسی بکنیم حساب دو دوتا چهارتا است ترسی هم از بحث نداریم. ما می گوییبم باید کار کارشناسی حاکم بشود. ما تلاش کردیم برابر خواست رئیس جمهور که مسئول آب استان است یک تحولی در استان چهارمحال و بختیاری انجام گیرد. همین امروز هم در خدمت رئیس جمهور بودم سلام خدمت شما رساندند ایشان همراه نمایندگان و مسئولان استان پیگر مسئله آب استان هستند. ما آمادگی کامل داریم که بنشینیم بحث فنی بکنیم. در پشت میکرفون نمی شود بحث فنی کرد. باید کارشناسان پشت میز بنشینند و اسناد را روی میز بگذاریم و گفت وگو کنیم. تا روزی که ما هستیم ما را از جمع خودتان بدانید چون نمایندگان خود شما هم در بین ما خواهند بود. در این جمع کارشناسان جر و بحث و جدل های مفصلی خواهند داشت تا اینکه بتوانیم یک مسئله مملکتی را حل کنیم. من در خدمت هستم تا روی تک تک موضوع ها بحث کنیم. هیچ ترسی هم نداریم. اگر اشتباهی در کارمان بود خیلی راحت خواهیم پذیرفت. به من گفته شد که تخصیص آب بهشت آباد را داده ایم میزان و مقدار آب را هم گزارش دادند یک تیم جدیدی فرستادیم تا بررسی دقیق کند که گزارش داد اینقدر آب که قبلا گزارش شده نداریم. آقای عنابستانی هم اسناد و مدارک درباره مقدار و میزان آب ارائه دادند و مشخص شد که میزان واقعی آب چه مقدار است ما هم به استناد این بررسی و اسناد نوشتیم که مقدار واقعی اینقدر پایین تر است و حکم قبلی را لغو و حکم جدیدی نوشتیم. در کشور سازمان های نظارتی زیادی داریم که برکارها نظارت می کنند. چون کار کارشناسی با اعداد و ارقام است شما مطمئن باشد هیچ تخلفی صورت نمی گیرد. ببینید هیچکس از جمله شما با کل کار مخالف نیست منتها دو دوتا چهارتایی است که باید رویش گفت-وگو و بحث گردد. من یک سال و نیم قبل به آقای مهندس صادقی گفتم می آیم محل و شما هر مقدار آب که برای شهرک شیدا می خواهید بهتان تحویل خواهم داد تا شما هم همانند چادگان بتوانند طرح های تان را اجرا کنید ولی آیا در شهرک شیدا آجری روی-هم گذاشته شده است؟ من و مسئولین آب و آبفار در خدمت شما هستیم. یک زمانی اینقدر بارش در استان بوده که زمین مرطوب بوده و آبیاری معنایی نداشته و امروز به اینجا رسیده ایم این وضعیت در کل کشور حاکم است در هر استانی به شکلی این مشکل را داریم.(حضار: آقا موضوع را نپیچانید) آقای استاندار محترم یک تیم کارشناسی انتخاب و معرفی کنند تمام مدارک و اسناد را ما خدمت شان ارائه می دهیم و سوآلات شان را هم پاسخ می دهیم. ما آمده ایم که اگر کارمان اشکال دارد اشکال را حل کنیم به همین جهت من از نمایندگان محترم خواستم جمع محدودی باشد که بتوانیم بررسی فنی بکنیم.
یکی از حضار: یا مسئولین دروغ می گویند یا مهندس عطارزاده می خواهند توجیه کنند اگر می خوا ستید بررسی فنی کنید چرا توی این دو سه سال جلسه فنی گذاشته نشده است؟
عطارزاده: جلسه لازم گذاشته ایم. تونل گلاب تونلی است که کار مطالعاتی اش انجام گرفته با بهداشت و محیط زیست همآهنگ کرده ایم در حدود 20 تا پروژه این چنینی داریم که نا گزیر برای آب آشامیدنی مردم اجرا می کنیم در این طرح ها با تونل و یا لوله و پمپاژ آب مردم را تامین می کنیم در این طرح ها از روش هایی استفاده می کنیم که اولا کمتر نیاز به پمپاژ باشد بعد آب را بتوانیم سالم به دست مردم برسانیم. یک مقدار از آب آشامیدنی اصفهان از تونل گلاب می رود بقیه اش از مسیر زاینده رود می رود. تمام تاسیسات اصفهان در زیر دست است و باید آب روان باشد تا به آنجا برسد. قسمت اول تونل گلاب مربوط به کاشان است. یکی از مشکلاتی که ما در چهارمحال داریم این است که پمپاژ زیاد برای ارتفاع 200 متر برای کشاورزی نمی صرفد.
یکی ازحضار: پس کشاورز چهارمحالی از کجا نان بخورد؟
عطارزاده: من خواهشم این است که آقای استاندار تیم فنی از خبرگان چهارمحال انتخاب تا با هم بنشینیم و بررسی کنیم.
یکی ازحضار: کی و چه مدت این بررسی آغاز خواهد شد؟
عطارزاده: از همین هفته. این بحث ها را انجام و ظرف دو سه هفته جمع بندی می کنیم.
چند نفر ازحضار: به شرطی که عملیات تونل متوقف گردد.( و صداهای زیاد)
استاندار برای دومین بار: آقای عطارزاده مهمان ما هستند این رسم مهمان نوازی نیست اجازه بدهید حرفشان را بزنند.
مهندس خلیلی با فریاد از ته سالن: آقای عطارزاده برای توجیه کردن اینجا آمده اند. آقای عطارزاده دارید شمشیری را تیز می کنید که تمام مردم استان چهارمحال وبختیاری و بویژه مردم بخش سامان را گردن شان را خواهی زد مردم ناگزیر خون شان را توی تونل گلاب خواهند ریخت و مسئولیتش هم با شماست آقای عطارزاده این مردم را خیلی ساده نگیرید چطور است مردم اصفهان آب شرب سالم می خواهند ولی مردم روستاها و شهرهای اطراف زاینده رود آب سالم نمی خواهند؟ آب لجن می خواهی به ما بدهی؟ این چه کار کارشناسی است که شما دارید انجام می دهید؟ این نظر شما نیست نظر اصفهان است که از دهان شما بیرون می آید.
آقای حیدری: با تمام احترامی که برای آقای مهندس عطارزاده دارم تا اینجای سخن شان اصلا ما را قانع نکرده است من سه تا پیشنهاد دارم یا باید این نامه ای را که آقای دکتر جعفری تهیه کرده و خلاصه شده ی خواست های ما است و من آن را خواهم خواند امضا نماید اگر نامه ی حاوی خواسته های ما را قبول ندارند و امضا نمی کنند ایشان باید توی استان ما بمانند تا کارشناسان همراه ایشان با جمع کارشناسان ما ظرف دو سه روز کار کارشناسی انجام گیرد و اگر هیچ یک از این دو پیشنهاد را نمی پذیرند دیگر خود مردم باید اقدام کنند.
عطارزاده: من به حرف های شما اشکال می گیرم شما نماینده قانون هستید. شما قانون گذارید این تکالیف یعنی چی؟ من وظیفه ای دارم. کار کارشناسی باید انجام بگیرد. پیشنهادی که خودِ شما دادی. آنگاه آن کار کارشناسی را ابلاغ کنید. کجا چنین رسمی هست که بگویند یا اینجا را امضا کن یا… من چیزی را که در توانم هست می توانم بگویم و یا انجام دهم. وظیفه من انجام کار کارشناسی دقیق فنی است. چه درباره طرح گلاب و یا بهشت آباد و یا هرجای دیگر. اگر دیدیم کارشناسی مغرض است آن را حذف می کنیم اگر نفراتی اثر گذار منفی هست حذف می کنیم و اگر دیدیم نفرات جدیدی هست که میتوانند ما را به واقعیت جدیدی رهنمون شود استفاده می کنیم. ما برای تمام طرح های کشور به همین شیوه عمل کرده ایم. نخواهید مسائل به این شکل حل گردد. من خلاف قانون چیزی نمی توانم بنویسم. من باید کمیسیون تخصیص را تشکیل بدهم و نظرات را مطرح و پس از جمع بندی امضا کنم. 10 روز هم که اینجا بمانم خوشحال خواهم بود. مطمئن باشید اگر با ماندن من مسئله حل می شد می ماندم. ما چند استان مشابه استان شما را داریم. کهکیلویه، کردستان و کرمانشاه.
چند نفر از حضار: شما وقت کشی می کنید. شما پاسخ پرسش ها را بدهید. حاشیه نروید.
عطارزاده: اجازه بدهید بشینیم بررسی کنیم من که بالاتر از قانون نمی توانم حرفی بزنم. من موظفم برابر قانون نظرات کارشناسی را جمع بندی و اجرا کنم. کمک کنید، در مسیری گام برداریم تا این مسئله حل گردد. من مصوبه مجلس را که پول هم برای تونل بهشت آباد گذاشته بودند علارغم فشارهای زیاد و برخوردهای خیلی بد و توهین آمیز دو سال معطل نگهداشته ام تا کار کارشناسی با دقت انجام شود و مطمئن شویم در این کار زیان و آسیبی به بالا دست نزنیم. اینقدر بررسی و نظر کارشناسی روی پرونده هست که اگر من هم نباشم و کسی دیگری بیاید ناگزیر باید این دقت ها را رعایت کند بنابر این ما کار قانونی خود را دنبال می کنیم. ما آماده هستیم تیم فنی شما را بپذیریم تا هم اینجا و هم تهران بحث و گفتگو کنند.
آقای بابااحمدی: جناب آقای عطارزاده مجمع نمایندگان و مردم استان خواسته هایی در 5 بند تنظیم کرده اند و انتظار دارند که امضا گردد. 1- موافقیم که بحث کارشناسی انجام شود. 2- کار تونل گلاب و طرح بهشت آباد به منظور رفع دغدغه های مردم فعلا متوقف شود. 3- بحث تخصیص طرح آب آشامیدنی بن و بروجن تا یک ماه آینده حل گردد. 4- مشکل تخصیص آب سد ونک تا سه ماه آینده حل شود. 5- تخصیص حد اقل 10 درصد اعتبار مورد نیاز برای پروژه سبزکوه به چغاخور امسال تامین گردد. این 5 مورد خواست مجمع نمایندگان و مردم استان از جنابعالی است.
یکی از حضار: درباره تونل سوم کوهرنگ و خشک شدن چشمه مروارید هیچ چیز نگفتید.
بابا احمدی: قطع نامه کلی نوشته شده و انعکاس دهنده همه نظرات است من آن پنج بند را خلاصه کردم. کامل قطعنامه بدین شرح است.
مطالبات مردم استان چهارمحال و بختیاری در جلسه مورخه 2/4/90 با حضور معاون آب وزارت نیرو در شهرکرد.
1- معلق کردن کلیه طرح های انتقال آب از استان بویژه طرح های بهشت آباد و گلاب تا زمان تعیین تکلیف در مورد تخصیص طرح های آبی مطالع شده در استان نظیر طرح های آب رسانی بن بروجن سد ونک و طرح های مخزنی مطالعاتی و اجرایی استان طرح-های آب رسانی از بازفت و طرح آب رسانی اراضی زاینده رود جنوبی و غیره به وسعت 120000 هکتار.
2- منتفی کردن اجرای تونل گلاب 2 و صرف بخشی از هزینه تونل در حفاظت کیفی رودخانه، احداث تصفیه خانه فاضلاب روستاهای مسیر با هدف ممانعت از تغییر مسیر طبیعی جریان رودخانه.
3- انجام مطالعات گزینه جایگزین حذف تونل بهشت آباد توسط یک مشاور بی طرف خارج از استان های ذی نفع به استناد مفاد نامه تخصیص آب طرح بهشت آباد مبنی بر توجه به گزینه هایی که بر آب زیر زمینی استان اثرات سوء نداشته باشد.
4- با توجه به فرسایش تشدید شونده خاک در استان و اینکه این استان حوزه بالادست سدهای مهم کارون و زاینده رود است به منظور کاهش رسوب ورودی به این سد ها لازم است حد اقل 2 درصد از درآمد استفاده از آب در پایین دست نیروگاه های آبی و صنایع سنگین جهت انجام اقدام حفاظت از آب و خاک استان اختصاص یابد.
5- تسریع در اجرای طرح های آبی استان از طریق افزایش بودجه ها در حد نیاز با توجه به محرومیت تاریخی استان در انجام طرح-های توسعه ی آب و جلو گیری از گسترش فقر و بیکاری در استان.
نوربخش: من احترام به نظر تان درباره انجام بررسی فنی و کارشناسی می گذارم خواهش می کنم همین اکنون تلفن بزنید کار تونل گلاب 1 متوقف شود تا تیم کارشناسی تشکیل و بررسی گردد.
یکی از حضار: مطالعات ساخت سد تنگزی 4-5 سال قبل انجام شده و قرار است آب این سد به غرب شهرستان شهرکرد و بخش سامان و بن انتقال داده شود تقاضا داریم کار این سد را آغاز کنید.
استاندار: بی گمان همه ی مشکلات آب استان را نمی توان در این جلسه حل نمود اجازه دهید 2-3 تا از دغدغه های بزرگ شما را آقای عطار زاده حل نمایند بقیه را به تیم کارشناسی محول نمایند آقای عطارزاده می فرمایند حد اکثر ظرف یکی دو هفته می توان کار کارشناسی را انجام داد ما هم می پذیریم ظرف این دو هفته کار پروژه تونل گلاب و بهشت آباد متوقف گردد تا نظرات کارشناسی اعلام گردد.
آقای دکتر جعفری گفت: من بنا نداشتم صحبتی داشته باشم ولی نکاتی را از زبان مردم دیار چهارمحال و بختیاری عرض می کنم. همین نکات را در سفر سوم به آقای احمدی نژاد هم گفته ام. مردم چهارمحال و بختیاری سخاوتمندند این را با چه زبانی باید بگوییم. از مقدار آبی که در استان ما روان و خارج می شود مقدار 15 درصد برای آشامیدن و کشاورزی و صنعت استان ما کافی است. مردم ما می گویند 85 درصد آب تولیدی استان ما مال شما و 15 درصد مال ما. جناب آقای مدیرکل آب استان اصفهان، مردم این دیار خیلی خویشتن دارند. شما وقتی کف زاینده رود خشک می شود تراکتورها را ردیف می کنید و مانور می دهید. مردم این استان آب آشامیدنی ندارند. جناب آقای عنابستانی ظاهرا کار خیلی بیخ دارد. استاندار این مملکت می گوید؛ بارها با وزیر نشستیم، صحبت کردیم، حرف حساب نیست. پیداست که کار خیلی بیخ دارد. یک مشاور در وزارت خانه به وزیر می گوید؛ من اجازه نمی دهم! یعنی چی؟ شما می فرمایید باید کارمطالعاتی انجام شود. می گویم؛ اولا کار مطالعاتی انجام گرفته است. مردم حرف حساب می زنند که می گویند؛ کار عملیاتی را تا اعلام نتیجه ی کار کارشناسی متوقف کنید. صبر مردم هم حدی دارد. آقای حیدری گفتند: سه سال است که با کارشناسان و وزیر مذاکره می کنیم کسی گوش نمی کند. استاندار این استان می گوید: چند بار با مشاوران و وزیر جلسه داشتم نمی پذیرند. من می پرسم؛ اگر لابی یک استان بسیار قوی است، اگر قدرت یک استانی بسیار قوی است، آیا اسلام به ما اجازه می دهد مسیر یک رودخانه را تغییر بدهیم؟ آیا مسائل حقوقی به ما اجازه می دهند مسیر رودخانه را تغییر بدهیم؟ آیا اخلاق به ما چنین اجازه ای می دهد؟ که مردمی را از حق طبیعی شان بی نسیب کنیم؟ صرفا بخاطر اینکه آب شرب جایی دیگر سالم باشد؟ از وقتی که آقای احمدی نژاد مدیر آب استان ما شدند مشکلات ما مضاعف شده است. رئس جمهور قبلی گفت؛ اینجا سوئیس است. رئیس جمهور بعدی گفت؛ اینجا پاریس است. من می گویم: اینجا چهارمحال و بختیاری است و این آب مال این سرزمین است. شما می گویید: کارشناسان بیایند بنشینند و بررسی کنند. من نمی دانم شما چه چیز را می خواهید بررسی کنید. تونلی با این عمق، در عمق زمین، حتا بدون انتقال آب، تمام چشمه ها را خواهد خشکاند. تونل دوم کوهرنگ را زدید چشمه مروارید خشک شد. خشک شدن چشمه، یعنی مهاجرت، مهاجرت یعنی فقر. اینکه گفته می شود مردم در پشت کوه ها نمی فهمند اینکه می گویند این آب باید به اصفهان بیاید این ادبیات دوستان اصفهانی بد هست. استاندار می نالد و می گوید فضا سازی است و من نمی توانم کارکنم. شما چند بار گفتید؛ کارکارشناسی انجام شود. خوب این کارها را تعطیل کنید تا کار کارشناسی انجام شود. تونل گلاب یک 800 متر تا اتمام دارد. می پرسیم چرا تونلی با دهانه خروجی 4 متر در 5/4 متر؟ سازمان بازرسی کل کشور گفته؛ پروژه اشکال دارد. محققین می-گویند؛ اشکال دارد. کارشناسان می گویند؛ اشکال دارد. کار با فشار یک لابی قوی در حال انجام است. ما نمی فهمیم به کی باید پاسخ بدهیم. استاندار می گوید؛ مستاصل هستم. نمایندگان می گویند؛ مستاصل هستیم. اینکه مساواتی نیست. اینکه عدالتی نیست. شما بر خلاف شرع، خلاف اخلاق، خلاف موازین حقوقی بستر رودخانه را می خواهید تغییر بدهید. 40 کیلومتر بستر این رودخانه در استان ما قرار دارد این کشاورز بنده خدا که 40 سال است سرمایه گذاری کرده چه خاکی به سرش کند؟ اینجوری که نمی شود؟ آقای مهندس؛ چرا مصوبه هیات دولت زمین مانده؟ این چه قدرتی است که نمی گذارد کارها انجام شود؟ مگر رئیس جمهور نگفتند؛ دولت عدالت گستر! مگر خودشان را رئیس آب استان نکردند؟ چرا نمایندگان مردم نتوانند با ایشان ملاقات کنند؟ ما از ایشان گله مندیم. من هشدار می دهم. خدا نکند کسی بخواهد به این مردم خیانت کند. کسی مبادا پشت صحنه بخواهد سر حیات و زندگی این مردم زد و بندی کند. و هشدار دوم، اگر خون از دماغ کسی در یک درگیری بریزد جناب مهندس شما مسئول هستسید. این یعنی چی که، یک نفر اصفهانی بدون اجازه از مسئولان این استان برود توی منابع آبی استان؟ این یعنی چی شما نیروی نظامی از اصفهان توی استان ما می آورید؟ این توهین بزرگی است. مردم اینجا مگر مونگل هستند؟ آخی خویشتن داری مردم نباید باعث سوء استفاده قرار گیرد. این رفتارها با هیچ منطقی سازگار نیست. شما به این مردم احترام بگذارید و کار تونل گلاب و کار انتقال آب بهشت آباد را تا انجام کار کارشناسی تعطیل کنید. اگر این پروژه های انتقال آب اجرا شود یک لیوان آب برای خوردن در استان نخواهد ماند. ظلم مملکت را تباه می کند. این چه فضا سازی است که شما اصفهانی ها می کنید؟ شهردار شهر شما که یک استاد دانشگاه است بنشینه بگه؛ اینها هیچی حالیشان نیست!؟ توی 30 درجه منفی ی صفر گردو می کارند؟ آیا این حرف منطقی است؟ یک عده گله دار اینجا هستند؟ من نمی خواهم احساسات مردم را خدشه دار کنم. این چه منطقی است که شما دارید؟ کاری که در هیات دولت مصوب شده روی زمین مانده و اجرا نمی شود ولی تونل گلاب که کارشناسی نشده کارش کلید خورده و رو به اتمام است. بنا این بود که برادری باشد، نه غارت، بنا بود اخلاق باشد، نه حقوق دیگران را زیر پا گذاشتن. شما از تمام پتانسیل ها استفاده کرده اید تا یک استان را در محرومیت نگهدارید. می پرسم چرا؟ به چه دلیل؟ ما حرف مان را به کی بزنیم؟ به حرف استاندارمان گوش نمی کنند. به حرف نمایندگان مان گوش نمی کنند. این مردم پس حرف شان را به کی باید بزنند؟ این خواست های مردم منطقی است. شما با تعطیل پروژه ها عمل منطقی تر انجام دهید.
عطارزاده: ما می گوییم تیم کارشناسی بیاید بنشیند و بررسی کند. همه ی این مواردی که شماها در این جلسه فرمودید جزء دستور کارهای من بوده است. قوانین به ما می گوید؛ هر کاری را چگونه انجام باید داد. شما از من نخواهید که من کار خلافی را انجام دهم. خواهش می کنم اجازه بدهید ما روندی را که رفتیم سرعت بدهیم. دوستان کارشناس هم کار خودشان را بکنند. اگر به این نتیجه رسیدند که نمی توان کار را ادامه داد جلوش را خواهیم گرف. کار خلاف قانون نمی توانم بکنم و نمی گذارند انجام دهم. توقف کار در اختیار من نیست. من از آقای استاندار می خواهم که اگر جزء وظایف ایشان هست شورای تامین را تشکیل دهند و اگر صلاح دیدند کار را تعطیل کنند.
استاندار: طرح بهشت آباد را من می توانم تعطیل کنم ولی تونل گلاب در حوزه من نیست. من شنبه صبح جلسه تامین دارم دستور تعطیل بهشت آباد را صادر می کنم.
امیرخانی: شما دم از قانون و قانون مداری می زنید این در حالی است که تونل گلاب را دور از چشم مردم و خلاف قانون زده اید.
ترابی: آقای عطارزاده گفتند اعتبار پروژه ها ابلاغ نشده و اعتباری هم که دارند یک دهم پروژه هاشان نمی شود خوب وقتی اعتبار برای کارها نیست تعطیل کنند.
استاندار: آقای عطارزاده می فرمایند؛ حالا به عنوان نبود اعتبار و یا هر عنوانی دیگر کار تونل گلاب را موقتی تعطیل می کنیم تا کار کارشناسی صورت گیرد.
جلسه را پایان دادند و آقای عطارزاده را با اسکورت از کنار سالن بیرون بردند در حالی بود که مردم هنوز پرسش داشتند اعتراض داشتند و انتقاد می نمودند.
***
به دعوت کمیته مردمی صیانت از آب و خاک استان جلسه ای در تاریخ 26/5/90 در ساعت 17 با حضور چند تن از اعضا کمیته و اعضا شوراهای اسلامی شهر و روستاهای بخش سامان در محل سالن اجتماعات شهرداری سامان تشکیل شد. چند نفر سخن گفتند که در اینجا خلاصه ای از سخنان دو سخنران اصلی جلسه یعنی آقایان دکتر جعفری و دکتر صمدی را با هم مرور می کنیم.
دکتر جعفری گفت: این جلسه یرای این بخش از استان یک جلسه حیاتی است من چند نکته را عرض می کنم و بحث های تخصصی را آقای دکتر صمدی به اطلاع شما خواهد رساند. نه در گذشته و نه در حال کسی مخالف انتقال آب از استان چهارمحال و بختیاری به استان های دیگر نیست چون بعضا در جاهایی گفته می شود آقایان چهارمحال و بختیاری ها مخالف انتقال آب هستند چون آب جزء منابع ملی است و در اسلام جزء انفال است اختصاص به فرد خاص ندارد و همه حق دارند از آن استفاده کنند. پس این را ما با صدای بلند می گوییم که مخالف انتقال آب نیستیم اما در چگونگی انتقال و مقدار انتقال حرف داریم. دو تا چیز اگر در روابط بین انسان ها نباشد مشکلات عظیم بوجود می آید یکی عقلانیت و دیگری عدالت است. اگر بخواهیم کارهای مان بر مبنای عقلانیت باشد و هم مسیر عدالت را طی کنیم نمی توانیم مخالف انتقال آب باشیم. از چند سال قبل بویژه در دولت آقای احمدی نژاد طرح های انتقال آب مطرح می شود و کلیدش زده شده که برای استان چهارمحال و بختیاری فاجعه ایجاد می -کند گرچه مطالعات این طرح ها در دولت های پیشین شده است این فاجعه در یک آینده نزدیک مثلا 15-20 سال رخ خواهد داد و خاک استان ما تبدیل به کویر خواهد شد دوتا از بزرگترین و مهمترین این طرح ها، طرح تونل گلاب یک و دو است و دیگری تونل 65 کیلومتری بهشت آباد از منطقه ی اردل به زاینده رود نزدیک باغبادران. این دو طرحی که در استان ما کلید خورده و کارهایش انجام می گیرد دارای مشکل فنی و اجتماعی و شرعی هستند. در بحث های فقهی ما گفته شده رودخانه ای که سال ها در یک مسیر جریان دارد و هزاران نفر از آن ارتزاق و امرار معاش می کنند بستر آن را نمی شود تغییر داد یعنی نمی توان به هیچ دلیل و بهانه ای بستر رودخانه ای را که 40-50 هزار نفر در طول 50 کیلومتر در پیرامون آن زندگی می کنند تغییر داد. ما در صدد هستیم که استفتاآت این مسئله شرعی را بگیریم و خدمت تان می دهیم. مسئله اجتماعی این تغییر هم مهم است خوب اگر رودخانه را تغییر دادید این 50 هزار نفر چکار باید بکنند؟ عده ای نسل اندر نسل در کنار این رودخانه باغ داشتند و سرمایه گذاری کرده اند 20 هزار نفر در قالب طرح خود اشتغالی آقای احمدی نژاد در بخش کشاورزی و احداث باغات مشغول شده اند جوانانی که فکر می کردند آینده ای بهتر در این کار خواهند داشت این موضوع اجتماعی بسیار روشن و دو دوتا چهارتا است حال اگر بستر رودخانه بخواهد تغییر کند پاسخ این 50 هزار نفر را چه باید داد؟ این در حالی است که استان ما در مقایسه با استان های مرزی کمترین معضل اجتماعی را داشته است حال مواجه خواهید شد با 50 هزار بی خان مان. با احداث تونل گلاب یک و دو که منجر به تغییر بستر رودخانه زاینده رود می گردد و نیز احداث تونل بهشت آباد با هیچ منطق علمی هم سازگار نیست. ببنید اکنون این جلسه در بخش سامان تشکیل شده ولی دید ما دید استانی است به همین جهت هم در این جلسه هم از تونل گلاب و تونل بهشت آباد با هم نام می بریم و توصیه می کنم نگاه مان را از بخشی بالاتر ببریم چون اگر خاموش و ساکت بنشینیم و این تونل ها زده شود پی آمدش فاجعه خواهد بود آنگاه 300 هزار نفر استان باید با هم مهاجرت کنند مهاجرت هم یعنی اول مشکلات اجتماعی فرهنگی و اعتقادی. اینکه با دست خودمان سرزمینی را بخشکانیم تا عده ای ناگزیر شوند از استانی به استان دیگر مهاجرت کنند هیچ توجیهی ندارد این دو طرح انتقال آب که در استان انجام می گیرد به استناد گزارش چند صفحه ای مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی هیچ توجیه علمی ندارد هیچ یک از شرایط انتقال آب قید شده در این گزارش، در این طرح ها لحاظ نشده است. به استناد اسناد سازمان بازرسی کل کشور هم این طرح ها علمی نیستند سازمان بازرسی کل کشور می گوید اصل این طرح بویژه تونل بهشت آباد اشکال دارد. کارشناس های بی طرف آب در چند سمینار و همآیشی که در استان های خوزستان و چهارمحال و بختیاری تشکیل شده می گویند انتقال آب به شکل این دوتا طرح کاری غیر علمی است مسئول مرکز تحقیقات آب استان ما جناب آقای دکتر صمدی می گوید این دوتا طرح اشکال دارد. مدیرکل محیط زیست نامه ای داده و گفته این دوتا طرحی که در استان چهارمحال و بختیاری انجام می شود فاجعه ی زیست محیطی در پی خواهد داشت. شما همه تان می دانید اگر مسیر زاینده رود را تغییر دهند چه فاجعه -ای رخ خواهد داد من در اینجا ویژگی های تونل بهشت آباد را هم برای تان می گویم تونلی است به طول 65 کیلومتر حد اقل عمق در دل زمین 300 و حد اکثر 3000 متر. تمام آب چشمه ها قنات ها و دریاچه ها از اردل تا شلمزار و فرخ شهر توی این کانال پالش و سر از استان اصفهان در می آورد آنگاه در شهرستان اردل و فرخ شهر یک کویر ایجاد خواهد شد کشاورزان باید کشاورزی شان را رها کنند و بروند دامداران ناگزیر شغل شان را از دست می دهند. ما وقتی می خواهیم حرفی بزنیم نباید احساساتی شویم بلکه باید مستند و منطقی و علمی حرف بزنیم ما در جامعه انسانی خودمان مشکلات فراوانی داریم یکی اینکه وحدت رویه نداریم، هم زبانی در بین ما وجود ندارد، اتحاد نداریم. طرف مقابل ما تمام نمایندگانش در مجلس و نیز مسئولانش حرف شان در بحث آب یکی و یک دست و از یک قماش است بحث آب را در اصفهان یک بحث ملی کرده اند و همه روی بحث آب حساس اند استاد در دانشگاه ضمن درس این بحث را هم مطرح می کند معلم در مدرسه به دانش آموزان تلقین می کند روحانی در مسجد به مردم می گوید صدا و سیمای شان هم در هر برنامه با نشان دادن کف خشک زاینده رود گریزی به بحث آب می زند یعنی یک اتحاد بسیار عالی در آنجا حاکم است که باید دست مریزاد بهشان گفت این اتحاد برای ما مایه تاسف است. ولی رادیو تلویزیون ما یک بار از یک کارشناس ما نخواست که در یک برنامه زنده به مردم توضیح دهد. سخنان مدیر کل آب منطقه ای اصفهان در روزنامه جم جم چاپ شده گفته «ما آب رودخانه زاینده رود را بستیم برای این که آب آشامیدنی مردم اصفهان را تامین کنیم از زاینده رود برای صنعت و کشاورزی بی رویه برداشت می شود شرق اصفهان از بی آبی می سوزد آنگاه از پل کله به آن طرف برنج می کارند» ما هم این حرف مدیرکل را قبول داریم ولی هیچ ربطی به ما ندارد سوختن شرق اصفهان از بی آبی نتیجه سوء مدیریت خود اصفهانی ها است ولی هرگاه می خواهند بگویند شرق اصفهان آب ندارد می گویند برداشت بی رویه در بالا دست یعنی استان چهارمحال و بختیاری. اگر ورودی آب زاینده رود به استان ما و خروجی آب از استان ما را بررسی کنیم نه تنها مقدار آب کم نمی شود بلکه اضافه هم می شود. دوستان مشکل اصلی ما این است که ما هم زبانی نداریم وحدت رویه نداریم یکی از علت های اینکه ما اتحاد و وحدت رویه نداریم مشکل معرفتی است مثلا همین مردم ما در بخش سامان نمی دانند چه فاجعه ای روی می دهد برای نمونه همین امروز ساعت 5 بعد از ظهر دعوت شده اند اولا عده کمی می آیند بعد یک ساعت بعد از وقت می آیند یعنی حساسیت موضوع را حس و لمس نکرده ایم یعنی نمی دانیم که استان مان در آینده ای نزدیک به یک کویر تبدیل خواهد شد متاسفانه مردم روستاهایی که در کنار زاینده رود زندگی می کنند نمی دانند چه فاجعه ای در کمین آنها نشسته است. ما به اتفاق آقای دکتر صمدی با یک تیم دانشجویی برای بازدید از تونل گلاب رفتیم البته من داخل تونل نرفتم خود دکتر به اتفاق دانشجویان رفتند هم فیلم تهیه کردند هم گفتگو نمودند تونل 10 متر زیر بستر رودخانه است کافی است کناره رودخانه را کمی شکاف دهند تمام آب توی تونل سرازیر خواهد شد بی گمان روستای حجت آباد چون جزء اصفهان است آبش را تامین خواهند نمود از روستای حجت آباد به پایین از آب محروم خواهند شد یعنی فاجعه. این در حالی است که تمام آب زاینده رود و نیز آب تونل یک و دو که روی رودخانه زاینده رود می ریزد در استان ما تولید می شود در همین جا دوباره تکرار می کنم وقتی ما می گوییم تولید آب در استان چهارمحال و بختیاری است به این معنی نیست که انتقال پیدا نکند. آقای رهبر امام جمعه اصفهان در سخنرانی ضبط شده اش که من شنیدم گفته: باید طرح انتقال آب عادلانه باشد. من هم می گویم حرف مردم ما هم همین است. عدالت می گوید: اگر یک عده ای در کنار رودخانه ای زندگی می کنند نمی توان به اینها گفت شما از آب استفاده نکنید چون ما آب را می خواهیم ببریم جای دیگر. رئیس جمهور هم گفتند تا جایی که مردمی که در کنار آب زندگی می کنند نیاز به آب دارند در استفاده اولویت دارند این سخن و حرف منطق دینی ما هم هست، حرف مکتب قرآنی ما هم هست، نمی شود به کسی که کنار چشمه و کنار سد هست گفت تو از آب استفاده نکن ما می خواهیم آب را ببریم برای آن طرفی ها چون خون شان قرمزتر است. اگر برابر حرف آقای رهبر امام جمعه اصفهان بخواهیم عدالت را رعایت کنیم تونل با ابعاد 5/4 در 5/4 که ظاهرا به اتمام رسیده کجایش عادلانه است؟ متاسفانه کار تونل گلاب یک به اتمام رسیده و کار تونل گلاب 2 را در همان زیر زمین و ادامه تونل گلاب یک ادامه می دهند کار گلاب 2 که آغاز و به اتمام برسد یعنی مرگ زاینده رود در این 50 کیلومتر زیر دست در استان چهارمحال و بختیاری. می پرسیم این کار با کدام مبنای عدالت سازگار است؟ با کدام منطق علمی سازگار است؟ اولین مشکل ما این هست که مردم ما متاسفانه نمی دانند چه خبر است به همین جهت هم حساسیت نشان نمی دهند آموزگاران ما در مدارس از این فاجعه به دانش آموز چیزی نمی گویند روحانیت ما در مساجد این فاجعه را بازگو و تکرار نمی کنند استاد ما در دانشگاه ضمن درس گریزی به فاجعه کویر شدن نمی زند بی شک مردم و مسئولان ما عمق فاجعه ی کویر شدن استان را نمی دانند. دوستان ما نباید از مسئولان انتظار داشته باشیم که آنها حرف ما را بزنند و یا برای ما کاری بکنند این انتظار بیجایی است چاره ای نیست باید حرف ها را گفت ببینید استاندار شما یک موضع گیری درست می کند تهدید به برکناری می شود ما از مسولان خیلی نباید انتظار داشته باشیم چون آنها در یک سازکاری که برای شان تعریف کرده اند کار می کنند گرچه جای تقدیر و تشکر از استاندار استان هست چون تا به حال در حد امکان با مردم بوده اند.
ما می گوییم تمام طرح های انتقال آبی که در استان می خواهد اجرا شود باید این دوتا شرط را داشته باشد یکی منافع مردم استان در آن طرح لحاظ شده باشد دوم منطقی باشد. لذا چون خیلی جای انتظار از مسئولان نبود و نمی شد داشته باشیم کمیته ای تشکیل دادیم بنام «کمیته مردمی صیانت از آب و خاک استان» در این کمیته از روحانیت و طلبه ای مثل بنده هست مسئول مرکز تحقیقات آب استان جناب آقای دکتر صمدی هستند از رجال محترم موثق و مورد اعتماد و استخوان دارهای استان همچون آقای استکی و آقای جعفری فرماندار سابق فارسان هم هستند نمایندگان مجلس در این کمیته حضور دارند و عضو هستند در اینجا جا دارد از زحمات آقای حیدری نماینده محترم مجلس تقدید و تشکر بکنیم با اینکه نماینده این بخش هم نبود ولی نقش به سزایی داشتند این کمیته تصمیماتی گرفته است از جمله اطلاع رسانی به مردم از فاجعه ای که قرار است روی دهد نخست از بخش سامان آغاز کردیم که نتیجه اش این نشست است که مشاهده می کنید به همین جهت از شما اعضا شورا ها و معتمدین مردم دعوت شد تا فاجعه پیش رو را به شما بگوییم و شما مردم را آگاه کنید وقت مان تنگ است تا آنجایی که من خبر دارم کار تونل گلاب یک به اتمام رسیده و دستگاه کار تونل گلاب 2 را در همان زیر زمین و ادامه تونل گلاب یک آغاز کرده است پس وظیفه فوری ما اطلاع رسانی به همه ی مردم است تا این فاجعه ی پیش رو بشود دغدغه اصلی تمام مردم تا رادیو و تلویزیون با هرکه خواست گفتگو کند و هر فردی با مسئولی برخورد نمود و مواجه شد خواسته ی اصلی همه توقف کار تونل گلاب 2 باشد معلم بداند توی مدرسه وظیفه اصلی اش آگاه کردن دانش آموز از این فاجعه است روحانی توی مسجد بداند وظیفه اش آگاه کردن مردم از این فاجعه است یعنی با انجام این 2 طرح انتقال آب ظلم و ستم در حق مردم استان صورت می گیرد این طرح ها ظالمانه است این باید دغدغه همه ی مردم ما باشد ولی متاسفانه همه ی مردم ما ساکت اند خاموش اند می دانید چرا؟ چون اطلاع ندارند متاسفانه مردم ما خیلی خنثی هستند برای اطلاع رسانی جزوه ای تهیه کردیم که دادیم خدمت تان باز تکرار می کنم هر دختری هر پسری هر مردی و هر زنی باید توی استان بداند چه فاجعه ای در پیش روی ما است و فریاد بزند. یک نامه سرگشاده ای توسط این کمیته به ریاست جمهور نوشته و درخواست کرده ایم که به داد مردم چهارمحال و بختیاری برسد. قرار است مجمع نمایندگان استان در مجلس این موضوع را شدیدا پیگیری کنند کار بعدی ما این است که ائمه جمعه استان را جمع کنیم و روحانیت را در جهت آگاه کردن مردم بسیج کنیم برنامه برنامه دیگر ما این هست که یک وعده ملاقات از مقام معظم رهبری بگیریم و چون بنا نیست در وزارت نیرو کسی به حرف ما گوش دهد ظاهرا نظر دولت و بویژه ریاست جمهور هم تغییر کرده چون در سفر آخر پس از سخنان من آقای رئیس جمهور گفتند هر طرحی که قرار است اجرا شود اگر برای ساکنین ضرر و زیان دارد باید متوقف گردد که مردم هم تکبیر گفتند و تایید نمودند ولی فردایش دیدیم حادثه ای دیگر روی داد چند روز بعد استان دارها را جمع کرده اند و تاکید کردند که این کارها باید انجام بگیرد و ما ناگزیر باید داد مان را نزد مقام رهبری ببریم. کار دیگر مان این هست که از مراجع تقلید استفتا بگیریم که؛ آیا بستر و مسیر رودخانه ای که عده ای دارند در کنارش زندگی می کنند را می توان تغییر داد؟ می خواهیم از کارشناسان آب همه ی استان ها که بی طرف باشند دعوت و همآیشی درباره شیوه های انتقال آب برگزار کنیم. کمیته به ثبت می رسد همه هفته این کمیته جلسه دارد.
دکتر صمدی گفت: قبل از اینکه وارد بحث بشوم، تکه ای از اتفاقاتی که در دنیا افتاده برای تان بگویم. بر می گردیم به زمان قبل از جنگ جهانی اول و دوم، شرایط آن روزِ جهان یک همانندی با شرایط امروز ما در این منطقه دارد آن روز جمعیت در جهان زیاد نبود منابع آب زیاد بود و کشاورزی و زندگی ها خوب بود بنابر این هر طرحی که می خواستند اجرا کنند فقط فنی کاران می آمدند کار را محاسبه و اجرا می کردند. بعد از جنگ جهانی دوم به دلیل اینکه خرابی زیاد شد و اقتصاد خیلی کشورها به هم ریخت، مسئولین اختیار تام و تمام را از فنی کاران گرفتند و گفتند؛ شما طرح بدهید، وقتی ما طرح شما را می پذیریم و به اجرا می گذاریم که از نظر اقتصادی قابل قبول باشد یعنی اقتصاددانان به گروه مهندسین فنی پیوستند تا کارهای اجرایی را اقتصادی کنند یعنی گروه کارگزاران از دو تیم تشکیل می شد و محاسبات طرح های اجرایی بر مبنای فنی و اقتصادی بنا می شد و کسی توجهی به محیط زیست نداشت. با افزایش جمعیت دیدند محیط زیست روز به روز دارد خراب تر می شود، این بود که تیم سومی که طرفدار حفظ سلامت محیط زیست بود به گروه فوق پیوست و گفتند طرح های اجرایی باید هم فنی باشد و هم اقتصادی، و هم آسیبی به محیط-زیست وارد نکند. با گذشت زمان تیمی دیگر به گروه یاد شده هم پیوست و آن جامعه شناسان و روان شناسان بودند و گفتند؛ هر طرحی که قرار است اجرا شود باید خواست های انسان و جمعیت مردم را هم لحاظ نماید و برای مردم خوب باشد. نام خوب بودن برای مردم را گذاشتند توسعه ی پایدار. توسعه ی پایدار؛ یعنی کاری ایجاد بکنیم که ضمن مفید بودن، با دوام هم باشد. ما در کشورمان اکنون در دوره زمانی قبل از جنگ جهانی اول هستیم و در آن حال و هوا سیر می کنیم کارها در دست مهندسین فنی کار است. وقتی محاسبه کردند دیدند از نظر فنی امکان انجام کار هست به جنبه های اقتصادی و زیست محیطی و انسانی و مردمی اش دیگرکاری ندارند. به همین جهت طرح هایی که اجرا می شود هم از نظر اقتصادی اشکال دارند و هم زیست محیطی و هم اجتماعی اشکال دارند. فقط از نظر فنی اجرایش امکان پذیر است. گفته می شود طول تونل بهشت آباد 65 کیلو متر است فکر نکنید کندن تونل به طول 65 کیلومتر سخت است، خیر، بلکه 1650 کیلومترش هم با ابزار و تکنولوژی امروز به راحتی امکان پذیر است. یعنی امروز هیچ کاری نشد ندارد. ما می گوییم هیچ کس به انتقال آب از استان اعتراضی ندارد، فقط به شیوه و روش انتقال آب اعتراض داریم. بحث انتقال آب در کشور از حدود 300 سال قبل مطرح بوده است. نمونه اش بریدگی کوه در چلگرد بنام کانال کارکنان است. در زمان شاه عباس قصد این بود که کوه را بریده و به کف رودخانه برسند و آب را به زاینده رود انتقال دهند که کار به دلایلی رها شد. در جهان هم بحث انتقال آب مطرح بوده و هست و خیلی جاها هم اجرا شده است. بعضی از این طرح ها تجربه بسیار مثبتی از خود به جا گذاشته اند و طرح هایی هم اجرا شده اند که با گذشت سال ها هنوز آثار تخریبی اش نمایان است. روی رودخانه هایی که به دریاچه آرال می ریخت تونل و کانال انتقال آب زیادی ساختند و آب ها را مهار و به کشتزارها بردند و سه میلیون هکتار پنبه زار ایجاد کردند در نتیجه دریاچه آرال خشکید. دریاچه آرال دریاچه بزرگی بود که هم توی آن کشتی رانی انجام می شد و هم تعدادی از مردم شغل شان ماهی گیری بود یعنی چند میلیون آدم از این دریاچه ارتزاق می کردند و اینها بی کار شدند. کارشناسان گفتند؛ این هایی که شغل شان و محل در آمدشان دریاچه بود و حالا بی کار و بدون در آمد شده اند می بریم در پنبه زارها و زمین جهت کشت بهشان می دهیم. این کار را هم کردند. مردم از کنار دریاچه مهاجرت و به مناطقی که پنبه زار ایجاد شده بود رفتند و مشغول کار شدند ولی کار به همین جا تمام نشد باد نمک های کف دریاچه را به سمت پنبه زارها برد و زمین پنبه زارها شوره زار شد و دیگر محصول نداد. همه ی اینها که گفتم ثبت شده و سند دارد یعنی کاری که صرفا به جنبه فنی آن توجه کرده بودند و به جنبه های زیست محیطی و مردمی و اقتصادی آن توجه نشده بود. ناگزیر مجبور شدند دوباره آب رودخانه ها را در بستر خود جاری کنند تا به دریاچه آرال بریزد و وضعیت را به حال سابق برگردانند با گذشت چند سال هنوز نتوانسته اند دریاچه آرال را به وضعیت سابق برگردانند. همین اتفاق توی دریاچه ارومیه در حال رخ دادن است. همین اتفاق توی خوزستان می افتد. همین اتفاق توی کرخه می افتد، توی شط العرب و توی هورالعظیم دارد این اتفاق می افتد. آیا می دانید چرا این همه باد و طوفان داریم؟ در عراق یک سری تالاب های بزرگی بود که از آب رودخانه های دجله و فرات پر می شدند ترکیه در بالا دست این رودخانه ها سد زده و آب را انتقال داده است. حال این تالاب ها در عراق خشک شده اند. باد که از سمت کشور عراق به سمت کشور ما می آید گرد و خاکِ کفِ این تالاب های خشک شده و نیز کفِ هورالعظیمِ خشک شده را، با خود می آورد و ما در فضای 20 استان کشور از جمله همین اصفهان، این گرد و خاک را می بینیم. اگر آمار گردخاک در فضای شهرکرد را مطالعه کنید توی همین سال های خشک سالی اخیر بسیار افزایش پیدا کرده است. چرا؟ چون تا 15-20 سال قبل، منطقه ی شهرکرد را منطقه ی سرچشمه ها می نامیدند. چون یکی دو متر که زمین را می کندی به آب می رسید. اکنون باید بیش از 25 متر بکنی تا به آب برسی. برداشت بی رویه از آب های زیر زمینی در شهرکرد، باعث شد تا مَرغ شهرکرد بخشکد. مَرغ شهرکرد در بهار و تابستان به علت رویش گیاهان متنوع سر سبز بود به همین خاطر مشهور بود و دامداران زیادی در تابستان در آن به چرا مشغول بودند و وقتی باد از روی این چمن سرسبز عبور می کرد هم خنک بود هم لطیف و هم عاری از گرد و خاک. ولی حال که مَرغ خشکیده و دیگر علفی و سرسبزی نیست باد که می وزد گرم و خشک است و با خود هم گرد و خاک توی شهر می آورد این حاصل برداشت بی رویه از آب های زیر زمینی است یعنی ما آهسته آهسته به سمت بیابانی و کویری شدن سرزمین مان می رویم. حال تونل بهشت آباد که قرار است در عمق 300 تا 3000 متر از زیر زمین عبور کند تمام آب های منطقه توی این کانال پالش خواهند شد و سطح خاک خشک و بیابانی و کویری می گردد. با کندن تونل بهشت آباد دریاچه شلمزار هم خواهد خشکید. می دانید در طول اعصار ذرات ریز در تهِ دریاچه نشسته، تا آب هست این رسوبات تر هستند و هیچ اتفاقی نمی افتد وقتی که دریاچه خشک شد باد این ذرات رسوبِ ته و کفِ دریاچه را به صورت گرد و غبار با خود می برد و همه جا از جمله روی شهر و روستاها خواهد ریخت دقیقا بادها از سمت این دریاچه به سمت شهرکرد است اطمینان داشته باشید به سمت شهر شما سامان هم خواهد آمد چون شهرکرد و سامان در یک مسیر هستند. خشک شدن چشمه و قنات ها در اثر کندن این تونل در گزارشات خود اصفهانی ها هم آمده. شرکت زایند آب، مشاور طرح تونل بهشت آباد هم به آن اشاره کرده و گفته، کدام چشمه و دشت و قنات تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. می دانید که در جریان کندن تونل سوم کوهرنگ همین اتفاق خشگ شدن برای چشمه مروارید اتفاق افتاد. هر کشوری که خطاها و اشتباهات خود را شناسایی و اصلاح نمود و به کار گرفت می شود کشور موفق. همه ی کشورهایی که موفقند کشورهایی بودند که به عقب برگشتند اشتباهات شان را بررسی کردند. اکنون توی آمریکا دارند سدها را بر می دارند اصلا یک علمی درست شده بنام برداشتن سدها، می گویند ما اشتباه کردیم که سد ساختیم حالا توی کشور ما مرتب سد می سازیم. یعنی از نظر زمانی کشور ما مانند زمان جنگ جهانی اول هست. در یک همایش یک استاد دانشگاه گفت: من یک دعا می کنم آمین بگویید و گفت: خدایا، اختیار را از دست مهندسین بگیر. اکنون کسانی که در وزارت نیرو تصمیم می گیرند همه شان مهندس هستند اصلا نمی فهمند که از نظر اجتماعی مردم بی خان مان شوند یعنی چه؟ چون نخوانده اند فقط معادله و محاسبات خوانده اند نمی فهمند از نظر زیست محیطی وقتی آب زیان از بین بروند نسلِ انسان ها هم منقرض می شود. خدایا اختیار آب را از مهندسین بگیر. اصفهان برای تونل اول کوهرنگ سرمایه گذاری عظیمی نمود و آن را افتتاح کرد و همچنین تونل دوم را. سال 70 سرآغاز کار تونل سوم کوهرنگ بود من آن موقع یک کارشناس آب و خاک بودم. یک کارشناس خارجی وقتی طرح تونل سوم را دید گفت: این یک طرح جاه طلبانه است این را اجرا نکنید. پرسیدند چرا؟ گفت: سر راه تونل گسل هست و در حین کار گیر می افتید. ولی دولت آقای رفسنجانی گفت؛ الا و بالا باید این کار انجام شود. اکنون 17 سال گذشته، برابر گزارش معاونت رئیس جمهور، بودجه این تونل 8 برابر بیشتر از برآورد اولیه مصرف شده. یعنی هزینه طرح 8 برابر شده، زمان اجرای آن دوبرابر شده تا الآن و معلوم هم نیست کی بتوان کار این تونل را تمام نمود. توی همین روزنامه هم نوشته: ما در تونل سوم به یک حفره ای برخوردیم که در عمر تونل های ایران بی سابقه بوده است. اصلا چنین چیزی نیست که ما مشکل گسل را ندانیم، ما گسل ها را می شناسیم. در تونل سوم هم گسل شناسایی شده بود نخواستند بفهمند و قبول کنند. تمام گسل ها در همه جای ایران شناخته شده و شناسنامه دارند. از همین نوع گسل ها، 4 موردش در مسیر تونل بهشت آباد است. اگر تونل بهشت آباد را شروع کنند وارد یک سیاه چال خواهند شد. اگر امروز هزینه تونل بهشت آباد برابر نظر مشاور 1500 میلیارد تومان برآورد شده شما در حالت خوشبینانه اش آن را ضرب در 8 کنید می شود 12 میلیارد تومان. این همه پول را توی این تونل خواهند ریخت سرانجام هم به نتیجه نخواهند رسید. چرا؟ چون 4 تا گسل بزرگ در مسیر این تونل وجود دارد اینها به جز گسل های کوچولویی که وجود دارد هست. طراحی و اجرای تونل بهشت آباد کاری اشتباه است. اصفهان با اجرای تونل بهشت آباد یک بار دیگر توی دام خواهد افتاد همان دامی که در باره تونل اول، دوم و سوم کوهرنگ افتاد. دام چیست؟ وقتی تونل اول را زدند گفتند؛ 300 میلیون متر مکعب آب در سال به این طرف خواهد آمد. وقتی تونل دوم را زدند، گفتند؛ 270 میلیون متر مکعب آب در سال به این طرف خواهد آمد و برای تونل سوم هم 250 میلیون متر مکعب در سال پیش بینی شده که آب به این طرف انتقال پیدا کند. وقتی تونل اول زده شد بر اساس 300 میلیون متر مکعب محاسبه نمودند و کارخانه ذوب آهن زده شد، فولاد مبارکه زده شد، کشاورزی و برنج کاری و باغ ها توسعه داده شد. و بدتر از همه خواستند خدمتی به مردم اصفهان بکنند و از گرانی زمین مسکونی جلوگیری کنند شهرک های متعدد ساختند یعنی بیابان های خدا را تبدیل که شهرک نمودند. بهارستان، فولادشهر، سپاهان و… وقتی زمین های مسکونی شهری را زیاد می کنید قیمت زمین پایین می آید و بسیاری از مردم روستاهای دور و نزدیک توان خرید خواهند داشت به همین جهت مردم از روستاها به شهرک ها هجوم آوردند و خانه های آپارتانی خریدند. یعنی مسئولان اصفهانی این زمینه را ایجاد کردند تا مردم از روستاهای استان اصفهان، چهارمحال و بختیاری، لرستان و خوزستان به شهرک های اصفهان آمدند. این کار اصفهانی ها یک اشتباه استراتژیکی بود هیچ ضرورتی هم این شهرک سازی ها نداشت بهتر می بود یک خط کمربندی دور اصفهان می کشیدند و می گفتند؛ اصفهان یک ظرفیتی خاص خود دارد و روستایی توی همان روستایش می ماند چون وقتی از روستا به شهر مهاجرت شد آب می خواهد، شغل می خواهد، حالا باید کارخانه زده شود، خوب کارخانه آب می خواهد. اینها کارهای کارشناسی هست که متاسفانه به این راحتی زیر بارش نمی روند. این اتفاق اشتباهی بود که توی اصفهان افتاد چون فکر می کردند تونل اول 300 میلیون متر مکعب و تونل دوم 270 میلیون متر مکعب آب خواهد آورد. فکر می کنید تونل اول که قرار بوده 300 میلیون متر مکعب آب در سال به این طرف بیاورد در سال های خشک سالی چقدر آب می آورد؟ 97 میلیون متر مکعب. تونل دوم در خشک سالی حدود 100 میلیون متر مکعب آب می آورد یعنی اصفهان بر اساس محاسباتی که کرده و بر اساس آن محاسبات کارهایی کرده عملا 300 میلیون متر مکعب کسری آب دارد چون محاسبات شان در طرح های انتقال آب بر اساس آماری بوده که واقعیت نداشته و ندارد. اگر بر اساس واقعیت ها تصمیم می گرفتند می آمدند بر اساس حداقل ها برنامه ریزی می کردند آنگاه در سال های پر آبی گندم و برنج بیشتری کشت می کردند تا دچار چنین معضلی نشوند. متاسفانه این اشتباه محاسبه در باره تونل بهشت آباد هم دارد اتفاق می افتد. نخست محاسبه نمودند که تونل بهشت آباد یک میلیارد و یکصد میلیون متر مکعب آب به این طرف خواهد آورد. ما جامعه ی علمی چهارمحال و بختیاری به این عدد اعتراض نمودیم و گفتیم این مقدار آب نیست. مشاور طرح مجددا بررسی کرد و به 760 میلیون تقلیلش داد دوباره ما اعتراض نموده و گفتیم به اندازه این عدد هم آب نیست. مجددا بررسی و 580 میلیون متر مکعب نمودند و گفتند؛ در سال های خشک سالی به تناسب این مقدار کمتر گردد ولی مقدار کم شدنش را نگفته اند. ما هم روی این طرح کار کرده ایم و 300 میلیون متر مکعب بر آورد کرده ایم. در حقیقت بهشت آباد 300 میلیون متر مکعب در سال آب دارد حال دوباره اصفهان بر اساس 580 میلیون متر مکعب دست به یک سری کارهایی می زند و در سال های خشک سالی به بحران بر خواهد خورد یعنی اصفهان در این محاسبه هم 280 میلیون کمبود خواهد داشت. آیا این کار درستی می تواند باشد؟ این کارها تمام توسط مهندسین انجام می شود و نمی دانند بحث محیط زیست چیست؟ بحث اجتماعی چیست؟ تونل بهشت آباد کاری اشتباه است برای انتقال آب از بهشت آباد راه های انتقال آب دیگری با کمتر از یک سوم هزینه تونل وجود دارد یعنی انتقال آب با لوله. یعنی کاری پایدار مطمئن و اقتصادی. ما پیشنهاد انتقال آب با لوله را کردیم و گفتیم: وزارت نیرو، این پیشنهاد ما یعنی انتقال آب با لوله را هم مطالعه کن. ولی وزارت نیرو حتا حاضر نیست پیشنهاد ما را مطالعه کند و روی طرح خودش اصرار دارد. ما می گوییم؛ چرا می خواهید با حفر تونل چشمه و دریاچه ها را بخشکانید خوب با لوله و هزینه کمتر همان آب را هم ببرید ولی متاسفانه وزارت نیرو زیر بار نمی رود و به بن بست گیر کرده ایم. درباره تونل گلاب شایعاتی هم می پرانند. مثلا گفته-اند کمک کنید تا تونل گلاب زده شود چون اگر آب تونل سوم بیاید سطح رودخانه بالا می آید و زندگی شما را با خودش می برد!؟ و شایعه ی دیگر اینکه با حفر تونل گلاب یک قطره آب در زاینده رود جاری نخواهد شد. هر دوی اینها زیاده روی است ما باید همه مسائل را واقع گرایانه ببینیم. کار احداث تونل گلاب هم یک کار اشتباه وزارت نیرو بوده و هست چون اقتصادی نبوده و نیست. در اقتصاد وقتی کاری اقتصادی نباشد به آن هزینه مرده می گویند. لازم نیست که پس از اتمام تونل گلاب یک، دستگاه ها روی سطح زمین بیایند و دوباره تونل گلاب 2 را شروع کنند، چون تونل گلاب 2 ادامه گلاب یک است. اگر فقط تونل گلاب یک مورد استفاده قرار گیرد مشکل حادی برای رودخانه ایجاد نمی کند چون قرار است 7/1 متر مکعب برثانیه آب انتقال داده شود و در انتهای تونل برای تصفیه خانه کاشان پمپ گردد اکنون هم این کار از طریق پمپاژ کرون انجام می شود. قطر تونل گلاب یک 8/3 متر است. ظرفیت آب بری تونل 22 متر مکعب بر ثانیه است. مطمئنا مشکل کمبود آب اصفهان با حفر تونل گلاب هم حل نخواهد شد. بردن آب از طریق رودخانه به اصفهان از نظر کمیت و کیفیت هیچ گونه ضرری ندارد بلکه سود هم دارد چرا؟ چون وجود باغات در حاشیه زاینده رود همانند یک فیلتر طبیعی عمل می کند و آب های زمستانه که قبلا به صورت سیل آب به گاوخونی می ریخت اکنون با وجود باغات به زمین فرو می رود و کم کم زایش می کند به همین جهت می گویند رودخانه زاینده رود. وجود همین باغات باعث شده که خروجی آب رودخانه از پایین دست استان ما نسبت به ورودی آب رودخانه به استان ما دربالا دست، 9 دهم درصد افزایش داشته باشد. یعنی برداشت های آب در استان ما نه تنها مقدار آب رودخانه را کم نمی کند بلکه به مقدار آن هم افزوده می شود. این را ما بر اساس آمار مستند تصویب شده 35 ساله وزارت نیرو می گوییم. این افزایش در تمام ماه های سال یکسان است یعنی زایش آب به صورت تدریجی صورت می گیرد. با این وجود اگر اصفهانی ها فکر می کنند با زدن تونل گلاب 2 مقدار آب اصفهان را زیاد تر خواهند کرد اشتباه می کنند. چون اگر باغات در اینجا نباشد این زایش را نخواهیم داشت. در شرایط نرمال حداقل رودخانه حدود 24 متر مکعب بر ثانیه آب دارد حال اگر اصفهان تونل شماره 2 گلاب را حفر و بخواهد آب پیش بینی شده را که 22 متر است از تونل انتقال دهد در سه ماه زمستان که آب در سد بسته است مشکل پیش خواهد آمد ولی در تابستان به علت باز کردن ذخیره آب سد مشکل کمتر خواهیم داشت. ولی در خشک سالی ها دبی رودخانه به طور متوسط به 17 متر مکعب آب هم رسیده است و اگر آب تونل سوم هم که 7/2 متر مکعب بر ثانیه خواهد بود به این طرف بیاید دبی رودخانه باز هم به 24 نمی رسد این هست که می گوییم وجود تونل گلاب 2 موجب خشکیدن زاینده رود در خشک سالی ها خواهد شد. در تمام دنیا هرگاه آب کم باشد اولین اولویت با محیط زیست رودخانه است. دومین اولویت را به آب آشامیدنی می دهند. یعنی در دنیا مرسوم است اگر آب شدید کم بود داشته باشد و ناگزیر گردند آب آشامیدنی را در بطری به دست مردم برسانند اولویت آب کم با زنده نگهداشتن مسیر رودخانه است اولویت سوم با صنعت و اولویت چهارم باغات و بعد هم زراعت. ولی اکنون دوستان اصفهانی ما اولین نوبت آمده اند سراغ خشک کردن مسیر رودخانه. نوشته این روزنامه را برای تان می خوانم جالب است: مدیرعامل شرکت آب منطقه ای اصفهان گفته مردم باید بدانند که اگر جلو آب زاینده رود گرفته نمی شد در آب آشامیدنی به مشکل بر می خوردیم. بعد گفته که؛ ما در جلسه ای تصمیم گرفتیم که رودخانه را برای چند ماه خشک کنیم که آب آشامیدنی با مشکل مواجه نشود. یعنی همه چیز در اینجا برعکس اتفاق می افتد. باید اول زاینده رود حفظ گردد حتا اگر ناگزیر شویم آب آشامیدنی را در بطری توزیع کنیم. کارخانه های آب معدنی را به خاطر همین موضوع احداث کرده اند در چنین مواقعی دولت باید بیاید و سوبسید بدهد. در سال 87 که خشک سالی بود در یک گزارش با برنج کاران اصفهانی مصاحبه کردیم 20 هزار هکتار برنج کاشته شده بود این مقدار برنج کاری به اندازه همه ی آب آشامیدنی اصفهان آب می خواهد. باید برابر قانون در خشک سالی ها برنج کاری قدقن گردد. چه می شود اگر به جای برنج گندم کاشته شود؟ در این صورت هم کشاورزی شده و هم آب آشامیدنی تامین می گردد. خطر تونل گلاب در سال های خشک سالی است. در این سال ها به طور قطع و یقین بدانید زاینده رود خشک می شود و باغات شما هم به دلیل نبود آب در زاینده رود خواهد خشکید من این حرف را با اطمینان می گویم حاضرم این حرفم را صورت جلسه کنیم و امضا کنم. چون مطالعات زیادی کردیم و می دانیم چه اتفاقاتی خواهد افتاد. حتا اگر آب تونل سوم هم روی زاینده رود بریزد و حتا اگر آب چشمه لنگان هم روی زاینده رود بریزد همه اینها هم که بیاید فرقی نمی کند این اتفاق نامیمون خواهد افتاد. و وقتی که باغات حاصل چندین سال شما خشکید آنوقت باید همه بار کنند بروند. این هست که جمع شده ایم تا تدبیری بیندیشی تا بلکه از این اتفاقات ناگوار جلوگیری شود. گفتیم مقدار آب در مسیر زاینده رود در قسمت استان ما کم نمی شود بلکه برابر یک اصل علمی، تولید و افزوده هم می شود از این بابت باید از چهارمحالی ها تشکر هم شود. ولی باور کردن این اصل علمی به این سادگی ها هم نیست. آقای رهبر نماینده اصفهان گفته؛ که این همه لوله آب می برد آیا به نظر شما آب کم نمی شود؟. من هم می گویم این پرسش را از هرکی بپرسی پاسخ مثبت خواهد بود چون اغلب ظاهر را می بینند و از اصل علمی اطلاع ندارند. از نظر کیفی گفته می شود می خواهیم آب را با تونل ببریم تا از آلودگی آب جلوگیری کنیم ظاهر قضیه درست بنظر می رسد و بسیار فریبنده است و خطر هم در اینجا نهفته است یعنی از هرکس بپرسید چه بی سواد و چه تحصیل کرده و چه روستایی و شهری می-گوید؛ درست است. ولی می دانیم این گونه نیست. آب زاینده رود از چلگرد می آید توی مسیرش چند شهر و روستا وجود دارد همه ی اینها آلودگی شان توی رودخانه می ریزد می پرسیم این آلودگی ها که قبل از این تونل است آنها را چکار می خواهید بکنید؟ آیا از کوهرنگ تا حجت آباد هم می خواهید تونل بزنید؟ البته هرکاری که بگویید از این مهندسین می آید ما هرچه بدبختی داریم از همین مهندسان داریم. من خودم یک مهندس هستم. ولی از مهندسی دوری کرده ام برای اینکه فهمیدم ما چقدر داریم اشتباه می کنیم چون می بینم سد 15 خرداد کاری اشتباه است، سد لار عملی اشتباه است و … من از اینکه مهندسم شرمنده ام واقعا شرمنده ام. درست این هست که برای سلامت کیفیت آب تونل زده نشود بلکه رودخانه را باید حفاظت نمود. مسیر رودخانه شیب دارد و آب کله می زند همین کله زدن آب قدرت خود پالایی دارد این قدرت خود پالایی آلودگی ها را از بین می برد به خاطر همین خود پالایی رودخانه است که سراغ روستاهای شما جهت اجرای سیستم فاضلاب نیامده اند. می دانیم فاتضلاب بعضی از روستاها توی رودخانه می ریزد ولی پایین دست آلودگی ثبت نمی شود مطمئن باشید اگر پایین دست رودخانه آلودگی ثبت می شد به راحتی از کنار ریزش این فاضلاب ها نمی گذشتند خودپالایی یک اصل علمی در مطالعات رودخانه ها است. ولی ما آمده ایم این قدرت خود پالایی رودخانه را رها کرده ایم و با یک روش و تفکر سنتی ی مال هزار سال پیش می خواهیم آب را با تونل ببریم که آلوده نشود. با کمتر از 20 درصد بودجه که برای کندن تونل گلاب هزینه شده می توانستند تمام 20 تا روستاهای مسیر زاینده رود را مجهز به سیستم تصفیه فاضلاب نمود. امروز سیستم های تصفیه فاضلاب وجود دارد که آب را می تواند در حد خوردن تصفیه کند. در استرالیا همین 5-7 سال قبل خشک سالی شدیدی رخ داد ناگزیر سیستم فاضلاب شان را ارتقا دادند و نخست وزیر مملکت یک لیوان از آب تصفیه شده فاضلاب در پشت تلویزیون خورد با این عمل به مردم اطمینان داد که تصفیه فاضلاب چقدر دقیق است. اکنون در ژاپن آب تصفیه شده فاضلاب به قدری دقیق تصفیه می شود که می توان خورد. می خواهم بگویم یعنی در این حد دستگاه های دقیق سیستم تصفیه فاضلاب هست. خیلی از مردم در کنار همین رودخانه از آب رودخانه می خورند و هیچ اتفاقی هم نمی افتد. شما این را به عینه می-بینید و ممکن است خودتان هم تجربه کرده باشید و دیده اید که هیچ اتفاقی هم نیفتاده است. چون رودخانه خودش قدرت خود پالایی دارد. می دانیم آب آلوده کمتر از 4 ساعت اثر خود را روی بدن می گذارد. می خواهم بگویم این حرف هایی که دوستان اصفهانی می زنند ظاهر قشنگ و فریبنده ای دارد ولی با واقعیات علمی فاصله دارد همانند همان مثال مار نوشتاری و مار نقاشی، چون بینندگان هنوز الفبا را یاد نگرفته بودند مار نقاشی را درست پنداشتند و ما هم هنوز چون با واقعیات علمی آشنایی نداریم تحت تاثیر حرف های ظاهری و فریبنده که با علم همخوانی ندارد قرار می گیریم. به نظر من این جلسات برای بالا بردن سطح آگاهی مردم بسیار خوب است چون با واقعیات علمی آشنا می شوید و می توانید این واقعیات علمی را به هزاران نفر انتقال دهید. ما در مطالعات علمی مسائل احساسی و سیاسی را کنار می گذاریم تا بتوانیم به واقعیات علمی پی ببریم و بر اساس آمار و ارقام به دست آمده حرف می زنیم. سختی کار این هست که یک پژوهنده که کار علمی می کند نتایج به دست آمده را به زبان ساده به مردم بگوید اگر بتوانیم این تجربیات را انتقال دهیم خیلی عالی خواهد بود و کاری است هنرمندانه.
***
به دعوت آقای حیدری نماینده مجلس، جلسه کمیته صیانت از آب و خاک روز 1/7/90 ساعت 10 صبح با حضور جمعی از هنرمندان و خبرنگاران استان در محل سالن غدیر در شهرکرد تشکیل شد. چهار نفر سخن گفتند که چکیده ای از سخنان را با هم می خوانیم.
نخست آقای حیدری گفت: کیفیت جلسه امروز فوق العاده بالاست، بیشتر افراد دعوت شده و حاضر در جلسه، افراد فرهیخته جامعه ی هنرمندان عزیز ما در رشته های گوناگون هستند. ضمن تشکر از زحمات خبرنگاران باید به عرض برسانم که ما نیاز به اطلاع رسانی بیشتری داریم به علاوه صاحبان فکر و اندیشه باید به زبان و شیوه های گوناگون به موضوع بحرانی که در زمینه آب استان بوجود آمده بپردازند، تحقیق، خلق آثار و موضوع را به خوبی بیان کنند. چون موضوع آب برای ما حیاتی است. تاثیر هنر به شکل های گوناگون فوق العاده است. علاوه بر هنرمندان حاضر در جلسه، بقیه دعوت شدگان هم از افراد مؤثر و دارای مسئولیت در جامعه هستند که جا دارد موضوع بحرانی که در زمینه آب استان بوجود آمده را تبدیل به یک گفتمان اجتماعی، حد اقل در حوزه استانی کنند همچنان که رقیب ما این گفتمان موضوع آب را در سطح استان خودشان محدود نکرده اند بلکه آن را تبدیل به یک گفتمان ملی کرده است و اگر بتواند آن را به یک گفتمان بین المللی هم تبدیل خواهد کرد.
دوستان عزیز، مبحث مهم آب بیش از 40 سال است که دغدغه استان ما بوده است و امروز نیاز هست که ما این موضوع را بیش از گذشته مورد توجه قرار دهیم ما در این نشست ها به دنبال این هدف هستیم که مردم استان ما به موضوع بحران آبی که اکنون مطرح است متوجه شوند و بشناسند و دنبال کنند تا هرگاه ضرورت داشت با حضور و نقش آفرینی خود در محل های تعیین شده مسئولان را حمایت کنند.
از طرفی ما با کاهش میزان آب روبرو هستیم و از طرف دیگر نیاز به آب، روز به روز افزایش می یابد طبیعی است که حساسیت ها هم روز به روز روی موضوع آب بیشتر می شود. کمبود آب دست طبیعت و از دست ما خارج است با این حال بعضی ها هم عقیده دارند که درست دست بشر است و می گویند؛ اگر ما اتصال مان را با آسمان حفظ کنیم و در مسیر معنویت حرکت بکنیم، گناهی صورت نگیرد، تضرعی صورت بگیرد، بارش خواهیم داشت. آمار و ارقام نشان می دهد که ما کاهش برف و باران داریم نوع بارش هم تغییر کرده است به جای برف که به تدریج آب می شود و به زمین فرو می رود بیشتر بارش باران را داریم و موقعیت جغرافیایی استان هم به گونه ای است که آب باران را در خود نگه نمی دارد. و امروز به دلیل نیاز مبرم، مردم بیش از اندازه از سفره های زیر زمینی آب استفاده می کنند چون ما نتوانسته ایم آب های روان را مهار کنیم و در اختیار مردم قرار دهیم به جهت استفاده بی رویه از سفره های آب زیر زمینی، دشت ها در استان ما دشت های ممنوعه شده اند. در تغییر شیوه های آب یاریِ سنتیِ غرق آبی، به شیوه های قطره ای، هم چندان توفیقی نداشته ایم و مصرف آب به شیوه سنتی و غرق آبی هم بالا است. شیوه های غلط انتقال آب از استان ما هم مزید بر علت شده و کاهش میزان آب استان ما را تشدید کرده و در آینده آن را تهدید می کند و امروز آب موضوع مهم ما شده است. یعنی مقدار آب کمی که تولید می شود، با این شیوه های غلط و ناشیانه انتقال آب، از دست می دهیم. انتقال آب بوسیله تونل در بیدگان و جاهای دیگر – و امیدواریم بتوانیم نگذاریم که تونل بهشت آباد عملی گردد – که قرار است در عمق 300 متری و طول 70 کیلومتری و 4 تونل دسترسی از هر طرف دیگر آبی در سرزمین ما باقی نخواهد ماند چشمه ها، قنات ها و تالاب ها خواهند خشکید آنگاه به دلیل خشکی زمین، بارندگی کم، سفره های آب زیرزمینی هم خالی، آب های سطحی هم که با تونل به خارج از استان برده می شود می پرسم اگر کسی این مطلب را متوجه شود آیا نباید فریاد کند؟ حال هر اتهامی هم که به او بزنند؟
زمانی جماعت اصفهانی آمدند و عنوان کردند که ما می خواهیم در بیدگان سد بزنیم، بعد تونل بزنیم و آب سد را ببریم وقتی آغاز به کندن تونل شدند به آب زیادی برخوردند که مانع پیشرفت کار اجرایی تونل شد. فراوانی آب در تونل مایه خوشحالی شد بدین جهت زدن سد را از برنامه خود حذف کردند کندن تونل باعث شد که تمام چشمه ها در آن منطقه خشکیدند با توجه به این تجربه ای که داریم در بهشت آباد هم سد نخواهند زد چون وقتی تونل را زدند آب های موجود زمین به خودی خود وارد تونل می گردد و دیگر در سطح زمین جاری نخواهد شد. تونل تمام آب های سفره های زیر زمینی را در خود می بلعد و با خود می برد به همین دلیل به جماعت اصفهانی عرض کردم اگر در گفتار خود صادق هستید بیایید نخست در بهشت آباد سد را بزنید تا ببینیم چه مقدار آب داریم آنگاه آب اضافه را ببرید ولی می دانم صداقتی در کار و گفتارشان نیست چون کندن تونل را که ما از بهشت آباد مانع شده ایم از سمت اصهفان آغاز کرده اند خوشبختانه امروز این عملیات معلق مانده است.
بارها این پرسش از من شده است که چرا امروز حساسیتی بیش از گذشته به آب نشان داده می شود؟ من در زمان های مختلف حرفم را زده ام ولی با من همراهی نشد چرا جاده شهرکرد ایزه اینگونه پیش رفت؟ سد در سرِ راه را زدند و آب گیری کردند ولی جاده را به موقع در جای دیگر نساختند این درحالی بود که اسناد سد نشان داده که جاده مسدود خواهد شد و لازم بوده قبل از ساخت سد جاده را تغییر مسیر داده و می ساختند. در همین تونل بیدگان من شواهدی به شما نشان خواهم داد که بعضی مسئولان در همان چند سال قبل تبانی کردند و حق سکوت گرفتند.
آب برای ما مهم است؟ رئیس جمهور هم این مهم بودن آب برای ما را متوجه شده است که گفت: من مدیر آب شما هستم. رئیس جمهور در سفر سوم فرمود: شما چهارمحال و بختیاری ها اینقدر دنبال صنایع پتروشیمی نباشید، بروید دنبال صنایع تبدیلی. درست هم فرمود ولی صنایع تبدیدلی زیر ساخت و امکانات می خواهد و این امکانات نیست.
آب علاوه بر فواید عمومی، یک مزایای خاصی برای ما دارد و ما تا کنون از این مزایا استفاده نکرده ایم حالا که می خواهیم استفاده کنیم مانع می شوند. ما می توانیم با استفاده از آب در کشاورزی برای بیکاران استان مان اشتغال فراهم کنیم. اکنون مهمترین پروژه صنعتی ما در استان، شرکت ورق خودرو است که اصفهانی ها می خواستند این پروژه صنعتی را هم بگیرند حال مشکل بزرگ این پروژه بزرگ صنعتی نداشتن آب است. فرودگاه شهرکرد مشکل دارد وقتی مشکل را بررسی کردیم دیدیم ریشه مشکل فرودگاه شهرکرد در فرودگاه اصفهان است. در استانی پر آب زندگی می کنیم ولی مشکل آب داریم. مصوبات دولت در حوزه آب عملی نشده است. قوانین مرتبط با آب در استان ما رعایت و اجرا نمی شود. زیان و خسارات طرح های انتقال آب و تونل ها اکنون برای ما روشن شده است. تونل بیدگان را وقتی زدند در ابتدای امر ما مشکلی پیدا نکردیم ولی اکنون با خشکیدن چشمه ها ما متوجه زیان هایش شده ایم. تازه طرح های خطرناک تری را هم آغاز کرده اند از جمله تونل گلاب. من از یکایک شما درخواست می کنم حتما بروید و تونل گلاب یک را ببینید با گفتن من شاید عمق فاجعه را دقیق در نیابید این مصداق همان ضرب المثل؛ شنیدن کی بود مانند دیدن است. تونل گلابِ یک و به دنباله آن تونل گلاب 2، کلا زاینده رود را از استان ما قطع خواهد کرد حال می گویید ما نباید چیزی بگوییم؟ اگر بتوانیم کندن تونل گلاب 2 را منتفی کنیم تونل گلاب یک به خودی خود خطر زیادی ندارد و طرح خطرناک تازه ای که قرار است آغازش کنند تونل بهشت آباد است.
دوماه قبل از اعتراضات، استانداران و مسئولان آب منطقه ای استان های چهارمحال و بختیاری، اصفهان، یزد و کرمان جهت گفت-وگو درباره آب، به دفتر وزیر نیرو دعوت شدند نمایندگان آن سه استان در مجلس هم به این جلسه دعوت شدند ولی از نمایندگان استان ما در مجلس دعوتی نشد. من این موضوع را فهمیدم شخصا بدون دعوت به آن جمع پیوستم و گفتم: علارغم اینکه مرا دعوت نکرده اید ولی چون سرآب هستم در بالای جلسه می نشینم. در این جلسه وزیر قول داد مادامی که نظر ما در استان تامین نشود کلنگ تونل بهشت آباد را نزنند. همین پریشب از ساعت 12 تا 3 صبح با حاج رسولی ها که معاون آقای عطارزاده است جلسه داشتیم من گفتم: آقای حاج رسولی ها، شاهد بودید که وزیر قول داد تا نظر ما تامین نگردد کلنگ تونل بهشت آباد زده نشود ولی در لیست پروژه ها که قرار است در هفته دولت کلنگ زنی گردد تونل بهشت آباد در بالای لیست است! نکته دیگر عدم پاسخ گویی به نامه ها، درخواست های ما است که ما را واداشته فریاد بزنیم.
وقتی رابطه مسئولان استان اصفهان را بررسی می کنم می بینم نمایندگان، استاندار ، مسئولان آب منطقه ای همه یک صدا هستند و یک حرف را می زنند ولی ما اینگونه نیستیم من احساس می کنم ما در جهاتی مرحم نداریم از مسئولان آب استانِ ما را به تهران دعوت می کنند تا درباره آب گفت وگو کنند به ما نمایندگان نمی گویند من که از طریقی می فهمم باید از او وقت بگیرم تا نیمه شبی بتوانم او را ببینم می پرسم اگر اینجا صراحت و صداقتی هست آیا نماینده مجلس نمی تواند به مسئولان اجرایی استان کمکی بکند؟ بنابر این آن اتحادی که در حوزه رقیب ما هست در ما وجود ندارد ما نمی دانیم در جلسات محفلی چه می گذرد بدین جهات ناگزیریم موضع آب را حساس کنیم.
کل حرف ما این هست که 5 حق را برای ما ببینید و آب را هرکجا که می خواهید ببرید در صحبتی که با آقای علیدوستی شاعر استان مان داشتم و از او درخواست نمودم با هنرِ شعر، موضوع بحران آب را مطرح کند گفتم؛ ما برای ادعاهامان دلایل شرعی، قانونی، عرفی و کارشناسی داریم شما از هر زاویه ای که به موضوع بنگری دلیل هست. در مطالعات وزارت نیرو که درباره انتقال آب می شود ما را نا محرم می دانند و نتایج مطالعات را از ما پنهان می کنند بنابر این حق اول ما این هست که ما محرم شویم. ما را در اجرای پروژه ها سهیم کنید. بهره برداری نیروگاه ها را به ما بسپارند. حقآبه ما را بدهند. من بارها به وزیر نیرو گفتم که یک سند بدهید که حقابه بیدگانی ها چقدر است؟ یک سند بدهید که حقابه بهشت آبادی ها چقدر است؟ پول زمین های مردم را که جهت اجرای پروژه ها تملک کرده اید بپردازید. آب انتقالی را از روی زمین ببرید نه با تونل.
بعضی از مردم می گویند: شما که نماینده هستید و نیز خودِ استاندار، حرف تان را نمی خوانند و کاری نمی توانید بکنید ما مردم چکاری از دست ما بر می آید؟ این فکر اشتباه است با فشار جمع مردمی – نه تک تک – می توان حق مان را گرفت همان گونه که مردم ارومیه با فشار مردمی توانستند حق خودشان را بگیرند. سفر چهارم رئیس جمهور در پیش هست هرکه هرجور می داند موضوع را پیگیری کند.
سپس دکتر علیمحمدی گفت: بحثی که دارم آسیب شناسی طرح های انتقال آب از حوزه استان چهارمحال و بختیاری است. آب یک ماده جهانی و متعلق به همه است. میانگین بارش در دنیا به طور متوسط در سال 850 میلی متر است میانگین بارش در کشور عزیزمان ایران در سال 250 میلیمتر است یعنی ما حدود یک سوم بارش متوسط جهان را داریم و میانگین بارش در استان ما در طول یک سال 560 میلیمتر است و این نعمتی است که خداوند به ما داده است. ببینید کوهرنگ مهم ترین منطقه پر بارش ما است همانگونه که در اسلاید می بینید وقتی میزان بارش در این منطقه را مطالعه می کنیم کاهش بارش را می بینیم و نتیجه ای که از این مطالعه می فهمیم این هست که در استان ما 4 سال پیاپی خشک سالی است ولی متاسفانه این چهارسال پیاپی خشک سالی را هیچ کس مطرح نمی کند. وقتی که مسئولان استان ما در خواب بودند مسئولان استان همسایه از مسئولان بلندپایه کشور دعوت کردند به منطقه آوردند نخست آنها را بردند و قسمت رودخانه خشک شده در اصفهان را به آنها نشان دادند سپس آوردندشان در منطقه چهارمحال و بختیاری و لوله های آبی که در استان ما از رودخانه زاینده رود انشعاب گرفته و آب را به طرح های باغداری انتقال می دهد نشان داده اند و نتیجه ای که به ذهن مسئولان بلندپایه کشور انتقال داده اند این هست که این لوله ها باعث خشک شدن زاینده رود در اصفهان شده است ولی همین مسئولان استان همسایه مان متاسفانه کلمه ای از 4 سال خشک سالی پیاپی که در تاریخ چهارمحال بی سابقه بوده نگفته اند. در حال حاضر آب آشامیدنی 200 روستای استان چهارمحال و بختیاری با تانکر تامین می شود این درحالی است که 4 تا روستا در استان همسایه با تانکر آب داده می شود 10 مرتبه اخبار 30/8 آن را پخش کرده چندبار خبر سراسری پخش کرده ولی یک گزارش از این 200 روستای بی آب ما پخش نشده است. فاز یک تونل گلاب به اتمام رسیده است می گویند هنوز عملیات فاز 2 آغاز نشده است ولی ما مشکوک هستیم. در طول مسیر زاینده رود به منظور سنجش میزان آب جاری یک ایستگاه در سد تنظیمی قرار دارد و دیگری در پل زمان خان. این ایستگاه ها را وزارت نیرو قرار داده و زیر نظر او اداره می شود بر اساس آمار وزارت نیرو میزان ورودی و خروجی آب که از این ایستگاه های سنجش تا سال 87 بدست آمده میزان ورودی آب در حجت آباد به رودخانه قدری کمتر از میزان خروجی آب از پل زمان خان بوده است این آمار را خود وزارت نیرو تهیه کرده است و آمار از سال 87 به بعد را هرچه ما مراجعه کرده ایم هم به ما نداده اند این بیانگر این هست که رودخانه زایش دارد یعنی به میزانی که در استان چهارمحال و بختیاری از زاینده رود آب برداشت می شود کمی بیشتر از این مقدار رودخانه در همین منطقه زایش دارد یعنی بر اساس آماری که وزارت نیرو تهیه کرده ما از آب رودخانه زاینده رود برداشت نمی کنیم مسئولان همسایه ما مقامات کشوری می آورند و لوله ها را نشان می دهند ولی این آمار را به آنها ارائه نمی دهند وجایی هم نمی گویند. براساس برآوردی که درباره میزان انتقال آب تونل اول کوهرنگ شد قرار شده که در سال 300 میلیون متر مکعب آب به حوزه زاینده رود بریزد ولی این یک خوش خیالی بیش نیست سال گذشته از این تونل 90 میلیون متر مکعب آب انتقال داده شده است. ملاک ها برای میزان آب ها باید زمان بحرانی باشد در زمان پر آبی که مشکل حاد نیست. طول تونل سوم کوهرنگ 24 کیلومتر است من از نمایندگان مجلس تقاضا دارم یک برآورد هزینه ای که در تونل سوم شده بکنند و اعداد و ارقام را منتشر و به مردم بگویند متاسفانه چندین برابر هزینه ای که برآورد شده تا کنون هزینه شده و هنوز هم کار به پایان نرسیده است در مسیر کندن تونل به غارهای پر از آب برخورد کردند حال کی این منبع آبی تمام گردد خدا عالم است. تونل گلاب از بالا دست این سد تنظیمی به طول 10 کیلومتر کنده شده و آب را به سمت دیگر منتقل می کند هدف از کندن این تونل خشک کردن رودخانه زاینده رود در زمان های بحرانی خشک-سالی است. وقتی که طرح تونل گلاب به میان انداخته شد برای انتقال آب به کاشان، آران و بیدگل با دبی 7/1 متر مکعب بر ثانیه بود هیچ کجای این مطالعات دیده نشده بود که از تونل گلاب برای استان اصفهان آب منتقل شود آقایان اصفهانی از موقعیت استفاده کردند و در هنگام مطالعات تونل گلاب مخفیانه برای انتقال آب به اصفهان هم مطالعه شد و این همبستگی، اتحاد و با هم بودن شان را نشان می دهد که نگذاشتند این مطالعه به بیرون درز کند. بیشترین آبی که در سال های خشک سالی از سد تنظیمی سرازیر می شود 20 متر مکعب در ثانیه است و تونل گلاب این ظرفیت را دارد که حداقل 22 متر مکعب آب در ثانیه منتقل کند یعنی در سال های خشک سالی تمام آب رودخانه را که به تونل هدایت کنند تونل پر هم نخواهد شد کار حساب شده ای کرده اند خود آقایان اصفهانی هم صراحتا در سخنرانی شان گفتند اگر قرار است رودخانه زاینده رود در اصفهان خشک باشد اول باید در قسمت چهارمحال و بختیاری خشک گردد و این حرف شان را هم دارند پیاده می کنند نکته قابل توجه این هست که تونل گلاب در سال 1384 رقم خورده است ولی اینها بحث شکستن لوله نفت در چلوان که در سال 87 اتفاق افتاد و رودخانه را آلوده کرد علت این کار مطرح می کنند که هیچ همخوانی ندارد. دوستان، اگر ذره ای صداقت در کار آقایان اصفهانی می بود و واقعا دغدغه آلودگی رودخانه را داشتند 20 درصد هزینه کندن تونل گلاب را صرف جمع آوری و تصفیه فاضلاب 22 روستای حاشیه زاینده رود می کردند دغدغه کاملا با هزینه کمتر برطرف و امروز این همه رودر رو ایستادن را هم نداشتیم. می خواهم بگویم موضوع آلودگی رودخانه یک بهانه-ای بیش نیست چرا که رودخانه خود پالایندگی دارد و مسئله آلودگی را خود حل می کند برابر قوانین انتقال آب، حوزه ای که از آن آب انتقال داده می شود نباید کمبود آب داشته باشد که ما با کمبود آب روبرو هستیم. باز برابر قوانین انتقال باید از حوزه ای که آب انتقال داده می شود نباید کیفیت محیط زیست آسیب ببیند. اصلا اینها طرح ها شان را مخفی نگه می دارند و ما نمی دانیم چه طرحی دارند که بدانیم کجایش با محیط زیست سازگار و یا نا سازگار است. باز برابر قوانین اجرای انتقال آب از حوزه ای به حوزه دیگر نباید تنش های اجتماعی و اخلال در زندگی مردم داشته باشد که می بینیم در صورت انتقال آب از تونل گلاب عده ای زیاد از مردم زندگی شان را از دست خواهند داد. می پرسم علت چیست که هرچه کارخانه بزرگ هست که نیاز به آب زیادی دارد در اصفهان دایر می شود؟ قاعدتا باید چنین کارخانه هایی که به آب زیادی نیاز دارند در نزدیک منبع تولید آب ساخته شود. وزارت نیرو و بالطبع مسئولان اصفهان مرتب تعهد نسبت به دادن آب ایجاد می کنند می پرسیم وقتی در مایه چنین آبی که وعده داده می شود وجود خارجی ندارد به چه منظوری صورت می گیرد؟ برای مثال بهشت آباد حدود 300 میلیون لیتر آب دارد ولی آمدند بیش از یک میلیارد برآورد و برای خودشان تعهد ایجاد کرده اند. مشکل بزرک ما در استان نبود اداره آب مستقل است اصلا مدیریت آبی در استان ما وجود ندارد می پرسم چرا نباید یک استانی مدیرت آب مستقلی داشته باشد؟ تا اختیار آب های موجود در استان در اختیار مدیریت مستقل آب استان قرار نگیرد همچنان مشکل خواهیم داشت. نکته دیگری که باید به آن اهمیت داد تمدن و فرهنگ مردم منطقه است که هزاران سال در این منطقه زیسته و فرهنگ و تمدن بوجود آمده و اصفهان با ساخت شهرک و ارائه زمین ارزان مردم این منطقه را وسوسه می کند تا به این شهرک ها نقل مکان کنند در حقیقت یک ترفندی همه جانبه برای نابودی تمدن و فرهنگ مردم ما اتخاذ شده است. هیچ کس از خود نمی پرسد وقتی که تونل یک و دو کوهرنگ نبود مگر تالاب گاوخونی آب نداشت؟ و حالا با وجود دوتا تونل چرا تالاب و به دنبال آن زاینده رود خشکیده است؟ آیا آب تالاب و زاینده رود به شهرک ها نمی رود؟ چه نیازی به این شهرک ها؟ اگر مردم در همان روستاهای خود زندگی می کردند و به تولید مشغول بودند بهتر از اینکه ساکن شهرک نشین و مصرف کننده باشند نبود؟ هریک از این شهرک ها امروز یک طنابی شده بیخ گلوی بزرگترین شهر تاریخی کشورمان اصفهان که موجب مشکلات آلودگی و ترافیک و… شده است اینها نتیجه تعهدات بیجا و افزودن بار اضافی به شهر بوده است. ببینید اصفهانی ها در شرق اصفهان برنج کاری می کنند آب به غرب اصفهان نمی رسد آنگاه با برنامه ساختگی کشاورزان را تحریک کرده و تراکتورها را توی شهر به حرکت وامی دارند و نمایش می دهند خوب اگر صداقتی در کار شما هست بیایید کشت برنج را که آب زیادی می خواهد حذف کنید تا آب به غرب اصفهان برسد. ابتدای تنگ درکش ورکش نقطه آغازین تونل بهشت آباد است و بالادست سد در روستای چم آسمان خروجی تونل است این تونل با قطر 6 متر و طول 65 کیلومتر و در عمق 300 متری زمین و 13 کیلومتر تونل های دسترسی در 4 نقطه به تدریج تمامی آب های موجود در دشت های جونقان، شلمزار، تاقانک، فرخ شهر و سفیددشت را تخلیه و این مناطق را خواهد خشکاند.نمونه بارز این تخلیه آب های موجود در زمین توسط تونل ها تونل سوم کوهرنگ است می توانید بروید و چشمه های خشک شده در طول مسیر این تونل را ببینید. وقتی منطقه خشکید به دنبالش کوچ اجباری مردم را خواهیم داشت فکر می کنید وقتی مردمی ناگزیر از روستا مهاجرت کردند کجا خواهند رفت؟ با قاطعیت باید گفت: به شهرک های اقماری اصفهان. در صورت کنده شدن تونل بهشت آباد و به دنبال آن خشک شدن منطقه، جمعیتی بالغ بر 450 هزار نفر بیکار و ناگزیر به مهاجرت خواهند بود. هزینه ای که برای تونل بهشت آباد برآورد شده بیش از 10 هزار میلیارد تومان است. با این روندی که داریم پیش می-رویم تا چند سال دیگر استان ما بیشترین سدها را در کشور خواهد داشت که تقاضای ما این هست که مدیریت این سدها به استان ما باید واگذار گردد. مصرف آب در استان اصفهان 6 میلیارد متر مکعب در سال است اگر 10 درصد این مصرف صرفه جویی شود در سال 600 میلیون متر مکعب خواهد شد دیگر نیازی به اجرای طرح بهشت آباد نخواهد بود. متاسفانه مسئولان اصفهان نخواستند هیچ طرح انتقال آب دیگری را مطالعه نمایند از اول گزینه تونل را انتخاب کرده و روی آن پای می فشارند می پرسم چرا؟ آیا غیر از این هست که می خواهند آب های زیر زمینی استان را به یغما ببرند و استان ما به نابودی بکشانند؟ اینها به هیچ مصوبه ای پایبند نیستند و عمل نکرده اند.
دکتر جعفری گفت: واجب می دانم من این نکات را تکراری بگویم. ما چهارمحالی ها مخالف انتقال آب به استان اصفهان و استان-های دیگر نیستیم مردم ما سخاوتمندانه در طول تاریخ به همسایگان خودشان اجازه داده اند که از این آب استفاده کنند. اما در دولت کریمه جناب آقای احمدی نژاد که خود را مدیر آب استان معرفی کرده اند دوتا طرح فاجعه آمیز مصوب شده و می خواهد اجرا شود یکی طرح بهشت آباد و دیگری طرح تونل گلاب. کار تونل گلاب یک به پایان رسیده و کار تونل گلاب 2 ظاهرا آغاز شده ولی می-گویند ما شروع نکرده ایم. به زبان ساده می گویم تونل گلاب از 2 کیلومتر زیر سد و در کنار سد تنظیمی در روستای حجت آباد با زاویه 90 درجه زده اند با این تونل کل آب رودخانه زاینده رود در طول 50 کیلومتری که در استان ما جاری بود بسته می شود و از استان ما خارج خواهد شد. طول تونل بهشت آباد 65 کیلومتر در عمق حداقل 300 متری این درحالی است که عمیق ترین چاه های آب ما به عمق 130 تا 140 متر است حرف مردم ما این است که اول حقابه این استان مشخص گردد دشت های استان ما سال ها است که دشت ممنوعه اعلام شده است در دشت شهرکرد بیش از 10 سال و در دشت سفید دشت و بروجن بیش از 18-17 سال است که به کسی اجازه حفر چاه نمی دهند. دشت های استان ممنوعه و آب هم می خواهد با تونل انتقال داده شود نتیجه اینکه چهارمحالی ها اینجا بمانند و بمیرند. توی سفر سوم رئیس جمهور در جمع نخبگان خدمت ایشان گفتم: آقای احمدی نژاد تصور کنید تونلی با این طول و عمق مساوی است با آواره شدن مردم. تمام چشمه و قنات های مسیر تونل خشک خواهد شد عجیب این هست که اصرار دارند آب را حتما با تونل ببرند. اصلا مطالعات تونل بهشت آباد منتشر نمی شود ما خواسته و گفته ایم که چرا منتشر نمی-کنید؟ کار کارشناسی اگر شده باید منتشر شود این مخفی کاری ها نشانه یک سری برنامه ها است نکته بعدی که می خواهم عرض کنم مردم ما روی بحث انتقال آب بوسیله تونل و خسارت هایی که وارد می کند آگاهی شان کم است. اصفهانی ها هر روز کف خشک شده رودخانه زاینده رود را از تلویزیون شان نشان می دهند، یک روز شتر از کف رودخانه عبور می دهند و روزی دیگر تراکتور به شهر می آورند و … تمام مسئولان شان، روحانی و غیر روحانی، هم یک صدا هستند. ولی در استان ما اگر خبرنگاری توی همین شهرکرد از مردم بپرسد؛ نظر شما در مورد مشکل آب چیست؟ خواهند گفت: ما شیر را که باز می کنیم آب می آید مشکلی نداریم. شاید مردم حاشیه زاینده رود اگر خشک شدن زاینده رود را بتوانند تصور کنند می توانند درک کنند که تونل کنده شده گلاب چه فاجعه ای برای آنها به بار خواهد آورد. من از صدا و سیمای خودمان گله دارم چرا ما حرف خودمان را از رسانه مان نمی توانیم بزنیم؟ چرا از ابزار هنر در بیان خواسته مان استفاده نمی کنیم؟ یک نفر از روستاهای لردگان برایم تعریف می کرد که؛ آمدند و به ما پول دادند و ما را از روستامان بیرون کردند و به جای روستامان سد زدند و ما در شهر ساکن شدیم اکنون ما به بچه هامان نمی توانیم بگوییم کجایی هستیم؟ این یعنی هویت و تمدن یک جامعه را ازش گرفتن. نکته آخر اینکه برخورد بسیار توهین آمیز، بسیار بد، زننده، قلدر مآبانه و مالک و رعیتی مسئولان استان اصفهان با استان چهارمحال و بختیاری است مثل اینکه؛ استان چهارمحال تیول آنها است، محل تفریح آنها است. و ما نباید از آب بهره برداری کنیم تا تمدن آنها بماند، کشاورزی مردم اینجا تباه شود تا کشاورزی اصفهان بماند. من واژه و ادبیات به کار برده شده اصفهانی ها بر علسیه مسئولان ما را اینجا تکرار نمی کنم. گفته اند که مسئولان و مردم چهارمحال زیر دمای 30 درجه زیر صفر می خواهند گردو بکارند معنی غیر مستقیم این حرف این هست که مردم اینجا نمی-فهمند چگونه بهره برداری کنند. یک دروغ بسیار خطرناک و یک شیطنت بسیار خائنانه از طرف سه نفر از نمایندگان اصفهان بیان شده است که؛ انتقال آب بوسیله تونل بهشت آباد به اصفهان جزء مصوبات مقام معظم رهبری در استان یزد است. من اینجا با اطمینان اعلام می کنم که این یک دروغ است و ساحت مقام معظم رهبری مصون از این حرف ها است آقا فرموده آب استان یزد تامین شود. هیچ موقع رهبری نمی گوید که؛ آب را از تونل بیاورند. متاسفانه با بیان یک مغالطه می خواهند از رهبری هزینه کنند. این درحالی است که آقای محمدی گلپایگانی رئیس دفتر مقام رهبری گفته اند؛ این اشتباه است و هرکه گفته غلط کرده است. ما اخلاقا اجازه نداریم برای توجیه کار خلاف خودمان به هرچیزی دست بزنیم. حفر تونل برای انتقال آب از بهشت آباد را مرکز پژوهش های مجلس در 30 صفحه گزارش خود گفته است اشکال دارد. سازمان بازرسی کشور گفته کار اشتباه و غلط است. اداره محیط زیست هم می گوید کاری غلط و اشتباه است. کارشناسان مرکز تحقیقات آب استان ما گفته اند کار خلاف است. وزارت نیرو در نامه تخصیص آب گفته؛ آب را از حوزه ای به حوزه دیگر که می خواهید انتقال دهید باید مسائل اجتماعی و مسائل زیست محیطی رعایت گردد بر اساس مفاد این نامه حفر تونل بهشت آباد اشکال دارد چون هم مسائل و مشکلات اجتماعی و هم مسائل و مشکلات زیست محیطی دارد. می دانید مشکل ما کجاست؟ در اینجا است که یک دست نیستیم و مردم ما آگاه نیستند، مردم جامعه ی ما نمی دانند که چه فاجعه ای در حال رخ دادن است. وظیفه ی همه ی ما هست که وقتی رئیس جمهور در سفر چهارم به استان آمد به او بگوییم: شما به عنوان مسئول آب استان چرا در برابر خواست به حق مردم در مقابل قانون تمکین نمی کنید. با حفر تونل بهشت آباد و حفر تونل دوم گلاب استان ما تبدیل به کویر خواهد شد آنگاه مردم ما باید به شهرک های اصفهان کوچ کنند و سیگار فروش شوند آیا این عدالت است؟ مقام معظم رهبری فرمودند: یک شاخص برای ارزیابی دولت ها این هست که مقایسه کنید ببینید کارهایی که کردند با شعارهایی که دادند با هم همخوانی دارد یا نه؟ مسئولان استان ما چه در این زمینه فعال باشند یا خیر، مردم ما باید تک تک احساس مسئولیت کنند و اینها را از رئیس جمهور بخواهند. من از امامان جمعه که در حضور رئیس جمهور سخن خواهند گفت می خواهم که بگویند مشکل مردم ما آب هست نخبگان که در جلسه هستند بلند شوند و بگویند مشکل ما آب هست هرکجا که رئیس جهور پایش را می گذارد مردم باید فریاد بزنند که مشکل ما آب هست.
در پایان آقای صدیقی گفت: رئیس جمهور فرمودند من مسئول آب استان هستم ولی عملا خلاف این گفته عمل کردند حرف و خواست مردم این هست که؛ اول اینکه رئیس جمهور در این سفر بابت این حرف خود از مردم استان عذر خواهی کند چون برخلاف گفته خود عمل کرده اند. دوم مردم تعطیلی انجام کار و حتا تخریب تونل گلاب یک و دو را خواستارند. سومین مورد خواسته بازگرداندن مدیریت آب استان به صاحبان اصلی استان یعنی مردم خود استان است. پیرامون چند نکته هم می خواهم اشاره کوتاهی بکنم. گفته شده در مطالعات اولیه خواسته اند توسط تونل بهشت آباد یک میلیون متر مکعب آب انتقال دهند که بعد از اعتراض چهارمحال به 350 هزار متر مکعب تقلیل داده شده است می خواهم بگویم همان یک میلیون متر مکعب درست است و حرفی حساب شده زده اند چون 350 میلیون متر مکعب از بهشت آباد انتقال داده می شود و بقیه یک میلیون متر مکعب در طول مسیر تونل با زایش، آب به آن افزوده خواهد شد. نکته ای دیگر این است که داد و فریاد راه انداخته اند که آب زاینده رود آلوده است مردم شهر سامان و تمام روستاهای بخش مستقیم از همین آب آلوده می آشامیم و هیچ مشکلی برای هیچ کس هم پیش نیامده است. نکته دیگر اینکه گفته شده هزینه تونل گلاب یک 2 هزار هفتصد میلیارد تومان است اگر ذره ای صداقت در حرف دوستان اصفهانی بود با این مبلغ می توانستند چندین تصفیه خانه آب آشامیدنی در کنار همان تصفیه خانه باباشیخعلی بزنند و آب را در چند مرحله تصفیه کنند اینها بهانه ای بیش نیست. به نظر من دوستان اصفهانی زیرکانه دقیق و درست به نفع خودشان برنامه ریزی کرده اند برنامه-شان این هست که آب رودخانه زاینده رود را بوسیله تونل گلاب یک و دو از مسیر خود منحرف می کنند و مسیر زاینده رود که در استان چهارمحال قرار دارد را خواهند خشکاند آنگاه با حفر تونل بهشت آباد آب فراوانی از زیر دست استان چهارمحال و بختیاری به رودخانه زاینده رود خواهند ریخت. یعنی در اصل مسیر رودخانه حد فاصل بین ورودی تونل گلاب و خروجی آب تونل بهشت آباد که عمدتا در استان ما قرار دارد بی آب خواهد ماند و حد اقل اینکه هرگونه که خواستند در زمان های بحران آب مدیریت خواهند کرد و ما را عملا توی یک عمل انجام شده قرار خواهند داد. یکی از مدیران اصفهان گفته اگر ما این مبالغ را که برای تامین آب در استان چهارمحال و بختیاری هزینه کرده ایم برای آوردن آب از خلیج فارس هزینه می کردیم راحت تر آب را انتقال می دادیم من در اینجا به این مسئول اصفهانی می گویم: دوست عزیز کسی جلو شما را نگرفته می خواستید این کار را بکنید هنوز هم این راه برای شما باز است لطفا این کار را بکنید و دست از سر ما بردارید.
***
نوشته زیر نقدی است که من به معرفی افراد کمیته صیانت از آب به آقای دکتر جعفری نوشتم. ایشان هیچ پاسخی به نقد من ندادند.
جناب آقای دکتر جعفری سلام و عرض ادب.
در طی جلسه، سالن استان داری 2/4/90، سالن شهرداری سامان 26/5/90 و سالن غدیر شهرکرد 1/7/90 مربوط به بحران آب، تونل گلاب و بهشت آباد، با اندیشه جناب عالی آشنا شدم و از این آشنایی هم خرسندم و از سخنان شما بسی آموخته ام از این بابت هم سپاس دارم. اما اجازه می خواهم در کنار خوشحالی از آشنایی و سپاس از آموخته ها، با اینکه روستازاده ی بی سواد و کمالی بیش نیستم، نظرات انتقادی ام را نسبت به بعضی از سخنان، ابراز نمایم. با این امید که از جسارت من نرنجید.
جناب عالی در جلسه سامان در معرفی اعضا هیات موئسس «کمیته مردمی صیانت آب و خاک استان»یکی از ویژگی های آنها را «استخوان دار بودن» فرمودید. به نظر من انتساب این صفت قدری دور از واقعیت است. چرا؟ ببینید استخوان در بدن، قائم به خود است شکلش را از اجزا دیگر وام نمی گیرد بلکه متکی به خود و از استواری برخوردار است ولی این افراد با اینکه افراد سرشناس و مطرح در استان هستند و شاید در این زمان ناگزیر بهترین گزینه هم بوده باشند ولی افراد مستقل نیستند، و از استواری برخوردار نیستند، در مردمی بودن شان هم می تواند اما و اگر باشد، روی پای خود نبوده اند، شخصیت شان قائم به خود نیست، شناخته شدگی-شان بخاطر اندیشه و و ابراز بیانات بشر دوستانه و انسان گرایانه و مجاهده برای احقاق حقوق انسانی نبوده است، بلکه به این سبب بوده که سال های درازی در خدمت یک جناح خاصی از قدرت بوده اند در این سال ها با استفاده از امکانات و بلند گوهایِ آن جناحِ در قدرت، خود را مطرح و شناسانده اند و از امتیازهایی که توسط آن جناح در اختیارشان گذاشته شده بهره برداری کرده اند و امروزه من و دیگران آنها را می شناسیم در حقیقت این شهرت و امکانات خود را وا م دار همان جناح هستند و همین وام داری موجبات وابستگی شدیدی را هم بوجود می آورد. شما بسیار بیشتر و بهتر از من روستایی می دانید کار در نهادهای مردمی، آدمی مستقل و مردمی اندیش و انسان گرا می خواهد که با وابستگی فرسنگ ها فاصله دارد. باز جناب عالی خیلی بیشتر و بهتر می دانید وابستگی یک نوع گرفتاری است. آدم وابسته در تنگنا ها, یعنی هنگامی که ببیند به گروه و ایده ای که از آنجا تغذیه شده خدشه ای وارد می شود، رفقای خود را در میانه راه وا می نهد و یا کاری را که عهده دار شده خراب می کند و یا آنقدر کار عهده دار شده را تغییر و کم و زیادش می-کند که از اهداف اولیه ای که برایش تعریف شده دور می گردد. گفتم وابستگی یک نوع گرفتاری است. به این نمونه ها توجه کنید.
در همان جلسه سامان، آقای صدیقی، نتیجه مسئول آب استان شدن رئیس جمهور را خیانت به مردم این استان نامید و حضرت عالی با بیانات سنجیده به ایشان توصیه نمودید که؛ قرار است در این کمیته نامی به بدی از کسی نبریم و با استفاده از ادبیات سالم اهداف خود را پی بگیریم (نقل به مضمون) قانع شدگی حاضران در جلسه را بعد از سخنان شما می شد از چهره ها دید ولی رئیس شورای اسلامی ما که وابستگی شدیدی به یک جناح خاصی از قدرت دارد قانع نشد و روی برگه یادداشت خود نوشت: «آقای صدیقی به رئیس جمهور محترم توهین نمود» و آن را تا نمود و در جیب گذاشت تا برابر تعهد وابستگی اش به محلی که وابسته است گزارش نماید.
نمونه دیگر: آقای حیدری در جلسه 1/7/90 ضمن سخنان خود گفت:
« … بنده یک موی دولت کنونی را به همه ی هستی اصلاحات و دوم خردادی ها نمی دهم اما چه کنیم که در این دولت عقلانیت دارد کم رنگ می شود اگر عقلانیت در وزارت نیرو بود نیازی به این حرف ها نبود …» (با همه ی ارادتی که به ایشان دارم) می پرسم چه ضرورتی داشته و دارد فردی که از سران کمیته ی مردمی صیانت از آب و خاک استان است چنین حرفی را در چنین جلسه ای بزند؟ اگر این جمله را بر زبان نمی آورد چه زیانی به اهداف این کمیته وارد می آمد؟ این حرف چه کمکی به پیشبرد اهداف ما در این کمیته می کند؟ اینها نشانه وابستگی شخصیت آدمی به یک جناح و یا گروهی خاص از قدرت است. بعید به نظر می رسد با یاران وابسته، به اهداف مان برسیم. ممکن است حضرت عالی مرا هم وابسته به دوم خردادی ها تلقی نمایید باید به عرض عالی برسانم زبان گزنده ی من آشنایان آن طرفی را هم بسیار رنجانده و رمانده است.
و نمونه دیگر جمله های حضرت عالی در سرآغاز سخنان تان در جلسه 2/4/90 در سالن استان داری خطاب به آقای عطارزاده است. (… مردم این استان یک دست ولایت مدار، یک دست شیعه و یک دست پیرو مقام معظم رهبری … اند)
جناب دکتر، این جمله ها را به عنوان دلیل بیان نمودید تا به عطارزاده بقبولانید نباید حق این مردم که این ویژگی را دارند در تصمیم گیری ها نادیده گرفته شود. نتیجه منطقی این جمله ها این هست که اگر مردمان استانی یک دست ولایت مدار، شیعه و پیرو مقام معظم رهبری نباشند می توان کمی حق شان را نادیده انگاشت. این جمله ها را اگر یک مُبَلِغ می گفت هیچ عیب و ایرادی نداشت ولی متاسفانه از زبان کسی بیان شده که در راس کمیته ی مردمی صیانت از آب و خاک استان قرار گرفته است!؟
***
نوشته زیر ضمن گزارش جلسه، محتوای آن نقدی بر آقای عنابستانی استاندار هم هست. چون ایشان در جلسه مردمی 2/4/90 بسیار متفاوت بودند با چهره ای که در این جلسه در حضور رئیس جمهور از خود نشان دادند.
روز 18/8/90 از ساعت 30/19 تا 22 در سالن فرهنگ شهرکرد به اتفاق جمعیتی زیاد که، نوشته شده بود؛ ایثارگران، مدیران و منتخبین. در حضور آقای احمدی نژاد رئیس جمهور بودیم. این اولین بار بود که در طول عمرم رئیس دولتی را از نزدیک می دیدم. یکبار هم در سال 51 که سرباز هنگ ژاندارمری مشهد بودم قرار بود شاه به مشهد بیاید ما را با تفنگ خالی در مسیر راه بین فرودگاه و شهر قرار دادند که از هجوم دانش آموزان که دو طرف بلوار جا داده بودند توی جاده ی مسیر عبور شاه جلوگیری کنیم ولی وقتی که گفتند شاه می آید همه برای دیدن او به وسط خیابان هجوم بردند و از ما هم کاری بر نیامد که از آنها جلوگیری کنیم و ما در حاشیه خیابان تنها مانده بودیم و شاه را هم ندیدیم و بعد در پادگان صفت بی عُرضه ها را هم از زبان فرمانده مان شنیدیم و به گوشه ذهن مان سپردیم.
حدود 40 سال است که کم و بیش به اخبار گوش می دهم هرگاه سخنرانی رئیس دولتی را می شنیده ام که سخنش با واقعیت جامعه همخوانی ندارد مثلا فقر و گرانی و بیکاری بود و رئیس دولت از فراوانی نعمت و امکانات و پیشرفت کارها و رضایت مندی مردم سخن می گفت، در ذهن، او را دروغ گو می پنداشتم. در جلسه فوق دریافتم که داوری من دقیق نبوده است. بی گمان در ذهن خود بابت این داوری غیر دقیق از این دولت مردان 40 سال گذشته باید عذرخواهی کنم. چرا که دولت مردِ ما گزارشات دریافتی ازکارگزارانش را برای مردم بازگو می کند. و محتوای گزارش کارگزاران رضایت مردم، فراوانی نعمت و رفاه، پیشرفت خوبِ کارها، خوب و خوش و به دعاگویی رئیس دولت مشغول بودن مردم بوده است و دولت مرد فکر می کرده جامعه و کارها به همین شکل که گزارش می شود است و همان گزارش ها را در سخن رانی برای مردم بازگو می کرده اند آنگاه منِ شنونده که از توده ی محرومِ جامعه بودم می دیدم سخن رئیس دولت با واقعیت های موجود جامعه که من با آن دست و پنجه نرم می کنم همخوانی ندارد و آن داوری را می کردم. البته مسئولیت اخلاقی و اجتماعی و قانونی رئیس هر دولتی فارغ از اینکه در ذهن منِ روستازاده ی بی سواد و کمال چه می گذرد همچنان سرِجای خود هست.
جلسه ای مردمی در تاریخ 2/4/90 در همین شهرکرد در سالن استانداری در حضور آقای عطارزاده معاون وزیر نیرو تشکیل شد در ان جلسه چند نفری از جمله آقای استاندار سخن گفتند. سخنان ابراز شده مبتنی بر واقعیت ها بود، انعکاس درد و رنج و محرومیت های مردم بود. و اما در این جلسه ی 18/8/90 هم در حضور رئیس جمهور، چند نفری از جمله آقای استاندار سخن گفتند. وقتی سخنان بیان شده توسط آقای استاندار در این دو جلسه را در کنار هم قرار می دهم یک مجموعه ناهمخوان را تشکیل می دهد و اگر کسی خودش در جلسه نبوده باشد و فقط متن سخنان بیان شده را بخواند نمی تواند باور کند که این سخنان را یک نفر با فاصله زمانی 4 ماه در خصوص یک منطقه واحد و مردمانش بیان کرده است.
حتا کسانی که به عنوان نمایندگانِ صنفی از مردم، قرار بود مشکلات و تقاضای صنف خود را در حضور رئیس جمهور مطرح کنند متاسفانه نیمی از سخنان شان تملق بود و نیمی دیگر که انعکاس مشکلات و عرضه ی تقاضاها بود با واژه های کمرنگ و کمی گُنگ همراه با تمنا بیان می شد وقتی سخنان را دوباره می شنوم و خلاصه کلام را ازش بیرون می کشم می بینم همه ی پیام و خواسته ی یک نماینده که در لابلای تعارفاتش گنجانده را می شد کمتر از 2 دقیقه با 4 تا جمله ساده، روشن و گویا بیان کرد و این همه وقت گران بهای رئیس دولت و جمعیت زیادی از مردم را نگرفت.
سال ها بود روی واژه های تملق آمیز و مدح وثنا که به فراوانی در زبان و ادبیات ما جاری و ساری است دقیق شده بودم و از خود می-پرسیدم چرا ما مردمی متملق بوده ایم که این همه کلمه ی مدح، ثنا، تملق و چاپلوسی را تولید کرده ایم؟ در این جلسه تملق گویی و چاپلوسی را به صورت عینی دیدم، حس و لمس کردم و دیدم به چه راحتی همانند آب خوردن بدون اینکه نیاز و ضرورتی هم داشته باشد مدح می سراییم، ثنا می خوانیم، تملق می گوییم و برای خوشایند رئیس دولت آمار و ارقام خوشایند از امور ارائه می دهیم و به کاستی ها یا اصلا اشاره ای نمی کنیم و یا اگر اشاره ای می کنیم اشاره ای است گذرا به گونه ای که از لطف و مرحمت رئیس دولت در حال از بین رفتن است و یا اگر تقاضای انجام کاری صورت می گیرد با یک حالت عجز و تمنا است.
در این جلسه بود که حس و لمس کردم فرهنگ و ادبیات و روان اجتماعی ما ناهنجاری و اگر دقیق تر بگویم بیماری زیادی دارد هرکه رئیس دولتی شود هرچه هم که آدمی خوب و مردمی باشد ما متملقان او را احاطه می کنیم و به عرشش می رسانیم آنگاه او دیگر نمی تواند واقعیت های تلخ زمینی را ببیند و دقیق بشناسد تا اگر می تواند راهی برای کم کردن و کاستن رنج های مردم بیابد. اگر نیک بنگریم مثل اینکه تملق گویی و مدح ثنا سرایی با سلول های ما عجین شده و آن را به صورت ارثی به نسل بعد از خود انتقال می دهیم فاجعه در این هست که آن را به خطا و غلط، اداب و ادب اجتماعی جا انداخته ایم و اگر آدمی در برابر فرد قدرتمندی سخنش را بدون استفاده از جمله های تعریف و مدح و ثنای آغازین کلام شروع کند و با جمله های ساده، شفاف و بی پیرایه و کوتاه میانی ادامه دهد و بدون استفاده از تملق و تشکر و دعاهای انتهایی به پایان برد آدمی نابهنجار تلقی می گردد و ممکن است بعضا هم به او انگ بی دین و مذهب هم چسبانده شود حال این دو موضوع و مقوله ی غیر مرتبط، یعنی تملق و دین و مذهب، چرا به هم ربط داده می شود من نمی دانم.
در بین راه برگشت در این فکر بودم که آیا من هم اگر سمتی و موقعیتی در اختیارم قرار می گرفت همانند بسیاری از هموطنانم وقتی در برابر فرد قدرت مندی قرار بگیرم خود را خواهم باخت؟ مدح و ثنا خواهم سرود؟ تملق خواهم گفت؟ سرِ تعظیم فرود خواهم آورد؟ دست خواهم بوسید؟ یا، نه؟
در این جلسه سخن ران نخست استاندار بود بعد آقای نیکی نماینده صنعت گران، خانم حق وردی نماینده فرهنگیان، آقای دکتر محمدی نماینده دانشگاهیان و آقای نوربخش نماینده کشاورزان، آقای ایزدی نماینده ایثارگران سخن گفتند. سرود بختیاری خوانده شد و به چند خانواده ایثارگران جایزه داده شد و در پایان آقای رئیس جمهور سخن گفت. حال خلاصه و فشرده ای از سخنان استاندار و آقای نوربخش را با حذف بسیاری از تعارفات و تمجیدها با هم می خوانیم.
آقای عنابستانی استاندار گفت: گزارشی از اتفاقاتی که در سایه نگاه عدالت محورانه ی دولت های نهم و دهم در استان افتاده است ارائه می دهم. الحمدالله در حال حاضر فضای استان فضای کار و تلاش هست. شاید به جرات بتوانم بگویم همانند سال های اول دولت نهمِ حضرت عالی، با همان نشاط، شادابی، همبستگی و همراهی همه ی مسئولان استان و سایر عزیزان تاثیر گذار و مردم، به اتفاق با نشاط و با صرفِ فعل خواستن و توانستن، که از حضرت عالی آموخته ایم، مشغول خدمت رسانی به مردم عزیز هستند. جناب آقای رئیس جمهور، به عقیده من و دیگر عزیزانِ منصف و بی طرف، هر یک از سفرهای حضرت عالی به استان چهارمحال و بختیاری را در حوزه های مختلف و در شاخص های مختلف به اندازه یک برنامه 5 ساله به جلو انداخته است. و البته حق هم همین است. و همین اتفاق هم باید می افتاد و افتاده. و این بستر مناسبی است برای رشد و توسعه ی مناطق کمتر توسعه یافته با وجود قابلیت های مختلفی که دارند. این بستر را حضرت عالی با سفرهای استانی ایجاد کرده اید و نتایج بسیار خوبی هم داشته است. من چند عدد و ارقام را به عرض می رسانم. در حوزه اقتصادی، ما شاخص های مختلفی برای برآورد وضعیت استان داریم. در سال 83 سرانه تولید استان 6/10 میلیون دلار بوده که نسبت به کل کشور 47 درصد بوده و این عدد در سال 89 رقم 7/26 میلیون ریال است که نسبت به کل کشور رشد داشته و به رقم 1/53 رسیده ایم. در تولید ناخالص داخلی سهم استان از کشور8/5 درصد بوده که در سال 89 به 4/6 درصد رشد پیدا کرده است. متوسط درآمد خانوارهای شهری بیش از 39 میلیون ریال بوده که امروز 82 میلیون ریال رسیده که بیش از 2 برابر رشد داشته است جایگاه مان نسبت به کشور 82-83 درصد بوده که الان 86-87 درصد درآمد شهری هستیم. در درآمد خانوار روستایی هم تقریبا همین رشد را داشته ایم حدود 24 میلیون ریال تبدیل به 46 میلیون ریال شده است. شاخص بسیار رونق اقتصادی را در صادرات داریم. صادرات استان در سال 84 رقم 8/26 میلیون دلار بوده و این عدد در سال 89 به قم 7/111 میلیون دلار رشد یافته و در 6 ماهه اول سال 90 این عدد به 70 میلیون دلار رسیده و ما امیدواریم در پایان سال 90 به رقم 150 میلیون دلار برسد. عمده صادرات استان هم تولیدات خود استان است. واردات ما در سال 85 رقم 3/5 میلیون دلار بوده، در سال 89 به 19 میلیون دلار رسیده است و در 6 ماهه اول سال 90 به 4/46 میلیون دلار افزایش یافته است. نکته ی قابل توجه این است که همه ی واردات استان مواد اولیه و کالاهای واسطه ای است یعنی تمام کالاهای وارداتی استان کالاهایی است که صرف تولید و رونق اقتصادی در استان می گردد و این نشان می دهد که جهت گیری استان یک جهت گیری خوبی در موضوع تولید است. نرخ مشارکت اقتصادی در سال 84 رقم 45/37 و در سال 89 رقم 2/39 بوده که قریب 2 درصد نرخ رشد مشارکت اقتصادی را داریم که رقم بالایی است. نرخ بیکاری در سال 88 رقم 4/16 را نشان می دهد. با نهضت ایجاد اشتغال که دولت محترم در سال 89 کلید زد تعهد ما 13500 شغل بود با همتی که دوستان در استان به کار بستند 24000 فرصت شغلی جدید ایجاد شد و در سال 89 رقم بیکاری استان 6/13 درصد شده است. در 6 ماهه اول سال 90 رقم بیکاری به 5/11 رسیده است. در حوزه زیر ساخت ها اقدامات بسیار زیادی انجام شده که من بعضی ها را می گویم. در حوزه گردش گری 15 منطقه نمونه مشخص شده که تمام آنها اکنون سرمایه گذار دارند و در حال انجام هستند که اتفاقات بسیار بزرگی را رقم خواهد زد. تابستان سال 89 تعداد مسافران اقامت کننده در استان حدود 560 هزار بوده است این رقم در سال 90 به یک میلیون نفر رسیده است این نشان می دهد که استان ما می تواند نقطه هدف باشد. بیش از 1000 واحد صنعتی اکنون در استان فعال هستند پروژه های بسیار بزرگ صنعتی در دولت عدالت محور نهم و دهم آغاز و به ثمر نشسته است. کل سرمایه گذاری در حوزه صنعت از ابتدا تا سال 84 در استان 160 میلیارد تومان بوده و از 84 تا امروز بیش از 900 میلیارد تومان سرمایه گذاری صنعتی در استان انجام شده است. میزان اشتغال در حوزه صنعت در کل زمان های گذشته حدود بیش از 10 هزار نفر بوده است و از سال 84 تا امروز بیش از 15 هزار نفر به اشتغال صنعت اضافه شده است. سهم اشتغال صنعت از سهم اشتغال در استان در سال 84 رقم 6/32 بوده و امروز 45 درصد است. در ساخت راه اعداد و ارقام درخشان و بی نظیر است. ما فقط 30 کیلومتر بزرگ ر اه داشتیم امروز 120 کیلومتر بزرگ راه داریم 990 کیلومتر راه اصلی داشتیم و امروز 1030 کیلومتر راه اصلی داریم این را هم باید توجه داشت وقتی راه اصلی تبدیل به بزرگ راه می شود از آمار کم می شود این اعداد نشان می دهد که ما هم بزرگ راه ساختیم و هم به راه های اصلی مان افزوده ایم راه های فرعی 280 کیلومتر داشتیم امروز 390 کیلومتر داریم راه های روستایی 2100 کیلومتر بوده و امروز 2700 کیلومتر راه داریم. در حوزه کشاورزی اعداد و ارقام بسیار خوب است. ما امروز 4 میلیون واحد دامی داریم که 4 درصد دام کل کشور است. این درحالی است که استان ما به لحاظ جمعیتی 2/1 جمعیت کل کشور است و به لحاظ مساحتی ما 1 درصد مساحت کل کشور را داریم ولی 4 درصد دام کشور را استان ما دارد. سرانه شیر تولیدی در استان 252 کیلو است در حالی که سرانه شیر در کشور 120 کیلو است یعنی ما 2/2 برابر سرانه ی کل کشور شیر تولید می کنیم. تولید مرغ 20 هزار تن داریم که 1/1 برابر سرانه کشور است. تولید گوشت قرمز 35 هزار تن است که 3/2 برابر سرانه کشور است. تولید عسل 120 هزار کندو که 4/1 برابر سرانه کشور است. قریب 15 هزار تن تولید ماهی داریم که رتبه اول کشور در تولید ماهی های سردآبی است. بیش از 20 هزار تن تولید بادام داریم که رتبه اول تولید این محصول در کشور را داریم. دیگر اعداد و ارقام متعدد همانند اینها است. جناب آقای دکتر احمدی نژاد ماحصل حضور حضرت عالی و سفرهای شما و مصوبات شما هزاران هزار پروژه بسیار خوب است که مردم آنها را فراموش نمی کنند. من بعضی از اینها را توی این جلسه یادآوری می کنم. کارخانه سیمان شهرکرد. احداث واحد فولاد یک میلیون تنی. کارخانه تولید ورق خودرو گالوانیزه که کارخانه منحصر به فرد است و حتما استان ما در آینده با ایجاد صنایع جانبی که می تواند در کنار این پروژه بوجود آید بهره فراوان خواهد برد. احداث جاده های 4 بانده مختلف. احداث تونل رخ. یادآوری می کنم آقای رئیس جمهور در اسفند 84 سفر اول به دلیل بدی آب و هوا نتوانستند به شهرکرد پرواز کنند ناگزیر در فرودگاه اصفهان به زمین نشستند و با اتومبیل از روی گردنه رخ در آن هوای سرد و برفی به استان ما آمدند امروز دیگر مردم از بالای گردنه نمی روند و خطر گردنه دیگر کسی را تهدید نمی کند چون از تونل و به راحتی و سرعت سفر خود را انجام می-دهند تونل دوم هم آماده افتتاح است که مسیر ما را تا اصفهان 4 بانده می کند. احداث سالن های انتظار مختلف در فرودگاه امام. بیمارستان آیت الله کاشانی با تجهیزات بسیار مانند سی تی اسکن، ام آی آر و آنژیوگرافی. مجتمع های پتروشیمی که کلید خورده شروع شده و در حال کار است. گازرسانی به 160 روستای استان که از افتخارات دولت جناب آقای احمدی نژاد است و اتفاق بسیار ویژه ای است در این شرایط صعب العبور. احداث نیروگاه های گازی. ارتباطات ماهواره ای. 13 منطقه نمونه گردشگری. ایجاد شروع طرح-های خودروسازی. و کار ویژه ی ویژه، آغاز اتصال چهارمحال و بختیاری از طریق ریل آهن به سراسر کشور است این اتفاق سال ها آرزوی مردم این استان بوده که به دست توانمند حضرت عالی کلید خورد پروژه آغاز و آماده کار است امیدواریم که در دولت حضرت عالی صدای بوق قطار را در شهرکرد بشنویم حتما این اتفاق خواهد افتاد. در حوزه آب که دغدغه بسیار زیاد مردم هست با وجود خشک سالی های پراکنده عملکرد دولت حضرت عالی بی نظیر و قابل ستایش است چیزی حدود 530 میلیون متر مکعب از آب-های سطحی به استان تخصیص جدید داده شده است این درحالی است که تخصیص قبلی استان قدری بیش از 200 میلیون متر مکعب بوده است این اعداد نشان می دهد که چقدر در این حوزه کار شده است در این حوزه پروژه های بسیار بزرگی آغاز و بعضا تمام شده است مانند پروژه کوهرنگ به شهرکرد در دولت حضرت عالی به بهره برداری رسیده است پروژه بسیار بزرگ دیگری مثل انتقال آب سبزکوه به چغاخور، سد غدیرِ باباحیدر، سد سور، فاز دوم انتقال آب به شهرکرد، طرح های کشاورزی مثل طرح آبرسانی به سودجان که از طرح های بسیار خوب ما است که در حال انجام است امید است که تا پایان امسال این طرح را بتوانیم تمام کنیم، تخصیص آب پروژه بسیار حیاتی و تاثیر گذار آبرسانی بن به بروجن، که 11 شهر استان و 14 روستا و چندین شهرک صنعتی استان را سیراب می کند صادر شده است امیدوارم در جلسه فردا شب حضرت عالی دستور بفرمایید اعتبارش هم تخصیص داده شود این پروژه از پروژه های ماندگار خواهد بود که به دست توانمند حضرت عالی انجام می گردد. مانند این پروژه ها فراوان است. نگاه عدالت-محور حضرت عالی برای ما و مردم قدرشناس استان چهارمحال و بختیاری قطعا ستودنی است و بنده با این کلام الکن تلاش کردم که مراتب تشکر و قدردانی خودم را به عنوان خادم کوچک مردم به نیابت از حضرت عالی و همه ی مردم استان ابراز کنم از تلاش حضرت عالی سپاسگزارم شک نداریم که نام دکتر محمود احمدی نژاد برای همیشه ی تاریخ در سرزمین عزیزمان ماندگار و جاودانه خواهد بود.
آقای سید طاهر نوربخش به عنوان نماینده کشاورزان گفت: دغدغه ما مردم استان چهارمحال و بختیاری آب است هرکه در این استان هرکاری می خواست بکند و درخواست آب داشت کارش چندان پیش نمی رفت آقای رئیس جمهور در سفر اول که به استان ما آمدند با صراحت تمام خود را مدیر آب استان اعلام نمود. کل نیروهای شاغل در بخش کشاورزی 51 هزار نفر است که 21 درصد جعیت استان را شامل می شود. میزان اراضی کشاورزی استان 278 هزار هکتار یعنی 17 درصد از کل زمین استان است که 144 هزار هکتار این مساحت زراعت و 46 هزار هکتار باغ است. 335 هزار هکتار جنگل و یک میلیون هکتار هم مرتع است. محصولات باغی ما در راس آنها بادام 21 هزار تن و شیلات با 15 هزار تن تولید مقام اول کشور را داریم و این یعنی پتانسیل و جا دارد که افزایش پیدا کند. 29 هزار هکتار از زمین های کشاورزی با سیستم آبیاری نوین آبیاری می شود این رقم در سطح کشور رقم بالایی و نشان دهنده این هست که کشاورزان ما از آب استفاده بهینه می نمایند. با توجه به قابلیت ها و پتانسیل های موجود استان تقاضا داریم باغ ه، پرورش آب زیان، شیلات، و کشت و پرورش گیاهان دارویی و احیا جنگل ها توسعه داشته باشد. ما به احداث تونل-های متعدد و انتقال آب غیرکارشناسی و غیر اصولی از استان اعتراض داریم هیچکس از مردم این استان مخالف انتقال آب از استان نیست ولی چگونه برود؟ و کی برود؟ برای ما اهمیت دارد. پیشنهاد می کنم کمیته ای مرکب از کارشناسان بی طرف انتخاب و به ریاست خودتان تشکیل دهید تا میزان و ظرفیت های آبی این استان را ارزیابی کنند. گفته می شود این استان 11 درصد کل آب کشور را دارد این 11 درصد شامل آب های سطحی و زیر زمینی می شود و آب های زیر زمینی قابل انتقال نیست. وقتی میزان آب بررسی شد سهم و حق ما را بدهند و مازاد را ببرند حالا چگونه ببرند این را همان تیم کارشناس انتخاب شده تعیین کنند از روی زمین برده شود نه زیر زمین، که موجب تخلیه آب های زیر زمینی ما گردد. جناب آقای رئیس جمهور از 840 رشته قنات این استان یک سوم آن کاملا خشکیده اند و دو سوم بقیه با کاهش شدید آب مواجهه اند. بحث آب در استان ما یک معضل است و به کابوس تبدیل شده است از بس برای پیگیری معضل و مشکل آب درِ اتاق استان دار رفته ام دیگر خجالت می کشم. نیروگاه برقی در وسط استان ما مسئولیتش با ما نیست و با استان دیگر است. تیر برق یکی از پروژه های استان ما را استانی دیگر شکست اینها دغدغه مردم این استان است ما یک اختلاف مرزی 20 ساله با استان اصفهان داریم. آب دهستان زاینده رود جنوبی در بخش بن پیگیری ها شده کار کارشناسی اش هم انجام شده کمیته سیاسی دفاعی هم نظریه مثبت خود را اعلام نموده مصوب هم شده ولی 4 سال است مجوز برداشت به این استان ابلاغ نمی شود محبت کنید به عنوان عیدی دستور بدهید این برداشت آب سریع تر ابلاغ گردد.
گزارش از محمدعلی شاهسون مارکده