مردم وزیر نیرو را برای پاسخ گویی تونل گلاب درخواست کرده بودند ولی معاون وزیر آمد و جلسه ای روز پنجشنبه دوم تیرماه 90 از ساعت 45/16 به مدت 3 ساعت 45 دقیقه با حضور آقایان: عطارزاده معاون وزیر نیرو، عنابستانی استاندار، ترابی، حیدری و بابااحمدی نمایندگان مجلس و چند صد نفر از مقامات و مردم استان در سالن معاونت برنامه یزی استانداری تشکیل شد. جلسه ای بود بزرگ و با شکوه، که مرا به یاد منظومه حیدربابای شهریار انداخت و با خود گفتم: «سلام اولسون شوکتیزه الیزه»
جلسه از این جهت با شکوه بود که، تشریفاتی نبود، مردمی بود، با درخواست و فشار مردم شکل گرفته بود، مردمِ حاضر، جلسه را از خود می دانستند، هیچ کس قدرت خود را به رخ نمی کشید، قدرت بین همه ی مردم حاضر در جلسه تقسیم شده بود، احساس می شد که حقیقت با تک تک مردم است، حتا معاون وزیر هم قدرت نمایی نمی کرد، در همان تهران پشت تلفن گفته بوده؛ «می آیم و مردم را توجیه می کنم» در جلسه هنگام شنیدن انتقاد لبخند می زد با زدن لبخند بنظر می رسید که در خود توان توجیه را می دید ولی خشم فروخفته توام با بردباری مردم توان توجیه را از او گرفت نمی دانم به این حقیقت پی برد که باید با مردم رو راست بود؟ و دو دوزه بازی نکرد، یا نه؟
ترکیب مردم حاضر در جلسه به شکوه جلسه می افزود نخست گفته شد به پیشنهاد معاون وزیر قرار بوده جلسه با حضور 50 نفر کارشناس و نمایندگان مردم در مجلس تشکیل گردد تا موضوع های مورد اختلاف را به صورت علمی، فنی و کارشناسی بررسی کنند این را آقای عطارزاده در سخنان خود به صورت اعتراضیه هم گفت. ولی نمی دانم چرا و به چه دلیل و چه کسی این ترکیب را به هم زد و سالن پرشد از مردم مختلف اداری، استاد دانشگاه، روستایی، شهری، کشاورز، کارشناس، بی سواد،
باسواد، جوان، پیر، خوش تیپ، ژنده پوش، آفتاب سوخته، آفتاب ندیده و…
بدون ترتیب نشستن مردم حاضر در جلسه باز به شکوه جلسه می افزود چون می دیدی مثلا رئیس فلان اداره سرِپا ایستاده و یا در صندلی های ردیف آخر نشسته ولی یک آدم معمولی روی صندلی در ردیف های جلو نشسته یعنی انسان ارزشمند بود نه مقام، تیپ و پول.
نکته ای دیگر که به شکوه جلسه می افزود هم صدا و هم درد بودن همه ی حاضران با هم و نیز مقامات دولتی با مردم بود از جمله آقای استاندار. همه از بی عدالتی می نالیدند، همه از رعایت نشدن حقوق شان شاکی بودند،
همه از دست اندرکاران وزارت نیرو و نیز مسئولان اصفهان گله مند بودند، همه می خواستند به قول مهندس ترابی دیده شوند، به حساب آیند، حق شان داده شود، حرمت شان رعایت گردد، همه فکر می کردند اصفهانی ها با قدرت و لابی هایی که دارند در تصمیمات مسئولان وزارت نیرو اعمال نظر می کنند و می خواستند وزارت نیرو از زیر سلطه اصفهان بیرون آید و با مردم دو استان با روح برابری و برادری برخورد کند.
و سرانجام چیزی که جلسه را به اوج شکوه می رساند این بود که تقریبا همه ی حرف های مربوط به آب زده شد و هرکه یا خود حرفش را زد و یا سخن او از زبان دیگری بیان شد می شود گفت جلسه فرمایشی نبود اگر این جلسه را با جشن فرمایشی استقلال آب که چند سال قبل دولتی ها با هیاهو به راه انداختند مقایسه کنیم اولین جلسه واقعی درباره آب استان بوده که تقریبا کسی در آن نقش بازی نکرد و همه ی خواسته های مردم و مقامات استان درباره آب بی پرده بیان شد. حال اینکه این خواسته ها تحقق یابد یا نه؟ آینده نشان خواهد داد و حتا اگر خواسته های مردم هم تحقق نیابد از شکوه جلسه نمی کاهد بلکه عمق بی عدالتی و سلطه اصفهان بر وزارت نیرو آشکارتر و بر خشم فروخفته مردم افزون تر می گردد.
نکته ی دیگری که به جلسه شکوه می بخشید وسعت اطلاعات و دانایی و آینده نگری مردم بود حتا چند نفر به مسئولان و نمایندگان هشدار دادند که مبادا پشت پرده ساخت و پاخت نمایند و هنگامی که آقای عطارزاده چند دقیقه سخن گفت و پیشنهاد بررسی کارها توسط کارشناسان را مطرح نمود مردم این سخن منطقی را پذیرفتند و خیلی زود پی بردند که از دادن پاسخ روشن به پرسش ها طفره می رود تا از معرکه بدر رود و با فریاد گفتند کار تونل باید متوقف گردد تا کارشناسان بررسی کنند.
در طول جلسه بویژه در بین سخنان مهندس عطارزاده حاضران در جلسه اعتراض و پرسش های زیادی نمودند به گونه ای که گاهی صداها در هم می پیچید و نا مفهوم می شد که در این نوشتار بعضی از این پرسش و یا اعتراض ها را که کلی و عمومی تر یافتم ذکر نمودم. همچنین در بیشتر وقت جلسه، صدای شعار مردمی که در بیرون سالن تجمع کرده بودند به گوش ها می رسید.
من کسانی را که در سطح استان برای تشکیل تشکل های اعتراضی به تونل گلاب کوشیده اند را نمی شناسم ولی جا دارد از تلاش صادقانه آقایان سیدطاهر نوربخش و نیز مهندس خلیلی عضو شورای شهر سامان در سطح بخش سامان تقدیر و تشکر گردد.
در کنار این جلسه باشکوه تاسفی هم هست و آن عدم شرکت گسترده همشهریان مارکده ای ام در این تجمع بود.(خلاصه سخنان-جلسه در زیر می آید)
سخنران نخست آقای مهندس عباسی مدیر عامل آب منطقه ای استان بود که گفت: استان چهارمحال و بختیاری یک درصد از وسعت کل ایران و حدود 10 درصد منابع آب را دارا است. منابع آب های ما بیشتر زیرزمینی بوده و حدود 900 میلیون متر مکعب مصارف ما از آب های زیرزمینی و حدود 500 میلیون متر مکعب هم از آب های سطحی تامین می شود. به دلیل برداشت های بی رویه از منابع آب های زیرزمینی، 4 تا از دشت های ما ممنوعه شده و بقیه دشت های ما هم با بیلان منفی قرار دارند. ما حدود 180 میلیون متر مکعب در منابع آب های زیر زمینی مان کسری داریم. از طرفی دیگر از آب های سطحی در استان هم به اندازه لازم استفاده نکرده ایم. استان ما 8000 مگاوات استعداد ساخت نیروگاه های برق آبی را دارد. ما در حوزه رودخانه های زاینده رود و کارون می توانیم از آب های سطحی به میزان 800 میلیون متر مکعب استفاده کنیم. امید هست که مسئولان توجه ویژه ای به حق مردم استان در استفاده از آب بنمایند تا ما بتوانیم آب مورد نیاز استان را به سرانجام برسانیم.
سخنران بعدی آقای حیدری نماینده مجلس بود که گفت: ما خونِ دل زیادی خوردیم تا این جلسه منعقد و آقای عطارزاده معاون وزیر نیرو به اینجا آمده اند. ما نمایندگان قول داده ایم که جلسه کاملا علمی، کارشناسی، توام با نظم و انضباط خواهد بود. ما در پیگیری مسئله ی آب می خواستیم کاملا ضابطه مند و قانونی مطالبات مان را دنبال کنیم ولی این پیگیری ما به نتیجه نرسید. قول-های رئیس جمهور در استانِ ما، محقق نشده است. وزارت نیرو در انجام کارهای استانِ ما کوتاهی کرده است. ما مشکلات فراوانی درباره آب داریم. عدالت و قانون در طرح های انتقال آب از استان ما رعایت نشده است. میانگین آب خروجی از استان ما حدود 7-10 میلیون متر مکعب در سال است. در یک افق 20 ساله ما یک تا یک و نیم میلیون متر مکعب نیاز داریم. ما با جمعیت کم بالاترین نرخ بیکاری را داریم این در حالی است که هم آب داریم و هم زمین قابل کشت. شهرک صنعتی شهرکرد از بی آبی می نالد. بحث توسعه ی استان ما با آب گره خورده است. ما در حد نیازمان آب می خواهیم. ما انتظار داشتیم مسئولان صدای ما را بشنوند ولی به مطالبات ما پاسخ داده نشد و طرح های مخالف منافع استان ما را به اجرا گذاشتند. ما در یک کلام می خواهیم بدانیم استان ما جزء کشور ایران هست یا خیر؟ آیا ما نباید حق قانون مند آب را داشته باشیم؟ آیا ما نباید آب آشامیدنی کافی برای روستاهامان داشته باشیم؟ توی استانی که این میزان آب دارد ما با تانکر به روستاهامان آب رسانی می کنیم. طرح های کشاورزی ما به خاطر تخصیص آب معطل مانده است. تذکر شفاهی و کتبی داده ایم، سخنرانی و نطق کرده ایم، نامه و طومار داه ایم، ولی نتیجه نگرفته ایم. امروز ناگزیر مردم را به میدان آورده ایم و آخرین مهلت است. همسایه ما هنوز کشاورزی اش غرق آبی است و کشت برنج دارد. طرح های انتقال آب از استان ما خیلی ایراد دارد. ما از این جلسه 5 مطالبه داریم که آقای دکتر جعفری خواهند خواند. این مطالبات ما باید مکتوب ، امضا شده، زماندار و با ضمانت باشد. وعده اینکه بیایید در تهران پیگیری کنید، من اختیار ندارم برای ما قابل قبول نیست.
بعد آقای بابااحمدی نماینده مجلس گفت: آقای مهندس عطارزاده احاطه
کامل بر منابع آبی استان ما و نیز کشور دارند. استانی که 10 درصد کل آب کشور را دارد بسیاری از مردمش آب خوردن ندارند. حوزه انتخابیه من لردگان 370 روستا دارد اکنون 170 روستایش مشکل آب خوردن را دارند. چگونه وزارت نیرو آب سولگان یا آب ونک در سه کیلومتری لردگان را به شرکت عمران رفسنجان که 600 کیلومتر با اینجا فاصله دارد تخصیص می دهد؟ تا با ایجاد 50-60 کیلومتر تونل آب به آنجا انتقال داده شود؟ وقتی من تونل گلاب را دیدم بسیار متاثر شدم می پرسم آیا این تونل نباید مطالعات اولیه می داشت؟ جناب عطارزاده شما فرمودید که کار تونل گلاب همآهنگی های لازم شده می پرسم اگر مطالعات و همآهنگی شده آیا نباید همین مردم اطراف و اکناف اطلاع می داشتند؟ من در میان مردم که پرس و جو می کردم می گفتند در حفر تونل گلاب کاملا پنهان کاری و مخفی کاری می شود که مردم ندانند. مگر آقای احمدی نژاد مدیر آب استان ما اعلام نکرد اول نیازهای آبی استان باید تامین شود و بقیه را برای دیگری ببرید؟ آیا کندن تونل با این گفته همخوانی دارد؟ شما باید اول آب مورد نیاز استان ما را تامین کنید بعد آب اضافه را نه با تونل بلکه با مسیر زاینده رود هرکجا که می خواهید ببرید این تونل حیات را از حوزه زاینده رود و مردم می گیرد. آقای عنابستانی استاندار و مردم اجازه نخواهند داد حیات و زندگی مردم در اثر کندن تونل برای انتقال آب از استان به خطر بیفتد.
آقای مهندس ترابی سخنران بعدی بود که گفت: قرآن آب را مایه حیات نامیده، اگر با این دید و نگرش قرآنی به رودخانه زاینده رود بنگریم می بینیم رودخانه زاینده رود در یک تمدنی شکل گرفته و پیرامون آن اجتماعی بوجود آمده است. این تصمیم هایی که ما اکنون می گیریم در آینده نتیجه و آثار خودش را نشان می دهد. اکنون که قدرت تصمیم گیری به ما داده شده ما حق نداریم هر تصمیمی بگیریم و دخالت های نابجایی کنیم که منافع و حیات نسل های بعدی را به خطر بیندازیم. بی گمان آیندگان در باره کارها و تصمیمات ما داوری خواهند نمود. بنابر این ما حق نداریم تونلی بزنیم و آب یک رودخانه ای که در طول چندصد کیلومتر تمدن چند هزارساله را ساخته و تداوم داده را منحرف کنیم و این تمدن را از بین ببریم مخصوصا اگر این تصمیم ما با موازین علمی، حقوقی و زیست محیطی هم همخوانی نداشته باشد ما حق اتخاذ چنین تصمیمی را نداریم. اینکه به فرد یا گروهی حق تصمیم-گیری درباره کارها داده شده، یا نفوذی دارند، یا می توانند اعمال قدرت کنند، نمی توانند و حق ندارند تصمیم های مخالف منافع و حقوق ما بگیرند. همچنین این سخن که آن طرف جمعیت زیادتری هست و قرار است توسعه ای صورت گیرد و تعداد نمایندگان و مسئولانش زیادترند و فشار زیادتری به مقامات می آورند و مقامات در اثر این فشار توی جلسات محرمانه دستور می دهند اصفهان هرچه بودجه می خواهد بهشان بدهید همه ی اینها توجیه کننده پا گذاشتن روی حق و حقوق ما نمی تواند باشد. حق ما جاری و ساری است نخست حق ما که جاری و ساری است را محترم بشمارید بعد حق های توسعه ای را از طریق افزایش میزان آب تامین کنید. مطالعه گردد هرچه نیاز منطقی ما بود بدهید و هر مقدار اضافه بود با روش علمی و ضوابط حقوق داخلی و بین المللی از این استان خارج کنید. در طول 50-60 سال گذشته مقدار آب زاینده رود اندازه گیری و منحنی آن رسم شده و ما از روی این منحنی می دانیم رودخانه در طول هرماه و هر فصل سال چه مقدار آب دارد. دبی متوسط آب زاینده رود 18 متر مکعب است و نیاز آبی اصفهان 23 متر مکعب برآورد شده است. گفته می شود آب مورد نیاز اصفهان از این تونل عبور داده خواهد شد یعنی در هر ثانیه 23 متر مکعب آب از تونل گلاب عبور داده خواهد شد اگر چنین شود رودخانه زاینده رود حداقل در طول 6 ماه از سال خشکِ خشک خواهد شد یعنی دیگر زاینده رودی وجود خارجی نخواهد داشت و اگر بگویند مسیر رودخانه زاینده رود همچنان آب خواهد داشت یک تعارفی بیش نیست. ما مخالف انتقال آب نیستیم ما مخالف انتقال غیر منطقی هستیم. شما می گویید اصفهان آب آشامیدنی می-خواهد، خوب، آب را بسته بندی کنید و ببرید. چرا باید طونلی با این طول و عرض بدون توجه به پی آمدهای زیست محیطی آن زده شود؟ اگر ما آبِ زاینده رودِ ورود به استان چهارمحال و بختیاری را در محل روستای حجت آباد اندازه بگیریم و در محل خروجی در روستای چم آسمان هم مجددا اندازه بگیریم خواهیم دید هیچ کم نشده است و این خصلت زاینده رود است به همین جهت که زایش دارد به آن زاینده رود گفته می شود. زایش ویژگی زاینده رود است. همه ی آبی که ما در طول این مسیر برداشت می کنیم دوباره زایش و بازتولید می شود به همین جهت ما تاکید داریم که مسیر آب را عوض نکنید اگر مسیر آب زاینده رود را منحرف کنید این زایش را از دست داده ایم و محل رودخانه تبدیل به زباله دانی و تجمع فاضلاب می شود. با اینکه اکنون هم فاضلاب برخی روستاها وارد زاینده رود می شود ولی بر اثر ویژگی زاینده رود پالایش می شود این را علم می گوید دانش محیط زیست می گوید. هزاران سال مردم اصفهان آب همین زاینده رود را خورده اند چطور شده اکنون آب مشکل آلودگی پیدا کرده است؟ آزمایش ها نشان داده که آب آشامیدنی اصفهان هیچ گونه آلودگی ندارد می پرسم چرا بدون جهت می خواهید مسیر رودخانه را منحرف کنید؟ چرا می خواهید محیط زیست را به خطر بیندازید؟ چه پاسخی به نسل های آینده خواهید داشت؟ اگر ریگی به کفش ندارید خوب، بیایید تونل را بعد از خروجی آب از استان ما مثلا در روستای چم حیدر بزنید؟ کل حرف ما این هست که مردم این استان را ببینید. درست است که ما تعدادمان کم هست و در سطح ملی کوچک هستیم و سایه ی استان های بزرگ باعث شده ما کم دیده شویم ولی در وادی عدالت کوچک و بزرک نداریم. ما از وزارت نیرو می خواهیم که ما را هم ببیند، ما را هم به حساب بیاورد. مطالعات تونل گلاب در سال 85 آغاز شده و ماده 32 هم نداشته و در برنامه چهارم بوده است درست پروژه آب رسانی بن بروجن هم در این زمان طراحی شده و میزان آب آن 2/1 متر مکعب در ثانیه بوده که به خاطر نداشتن ماده 32 هنوز اجرایی نشده است ولی تونل گلاب با حجم 23 متر مکعب در ثانیه بودجه اش تامین و اجرایی شده است. ما وقتی دیده نشویم جمع می شویم تا بزرگ شویم آنگاه فریاد می زنیم. ما نخست موضوع تونل گلاب را به مدیر کل گفتیم، بعد به معاون وزیر گفتیم، به وزیر گفتیم، به رئیس جمهور گفتیم، در هیات دولت مطرح کردیم ولی صدای ما شنیده نشد. گفتند شما نماینده هستید و ما را متهم کردند که دنبال اغراض سیاسی هستیم. حال این صداهای نشنیده شده، روی هم جمع و در این جلسه تبدیل به فریاد شده است. جناب آقای مهندس عطارزاده مردم ما نه شرورند، نه غیر منطقی اند، نه اهل جَر هستند بلکه مردمی آرام هستند این جمع یک جمع استانی است حق این مردم را معقول و منطقی با روش های علمی بدهید. شما بیایید اساتید دانشگاه، نخبگان، مسئولان و مردم ما را قانع کنید مردم ما آمادگی دارند تا حرف منطقی را با لحاظ شدن حقوق شان بشنوند اگر شما به مردم پاسخ منطقی ندادید مردم ناگزیر هرکاری را که صلاح دانستند خواهند کرد.
در این وقت آقای دکتر صمدی عضو هیات علمی دانشگاه شهرکرد و رئیس مرکز تحقیقات منابع آب دانشگاه با نشان دادن اسلایدِ پژوهش های تیم دانشگاه درباره منابع آب استان سخن گفت: گروه پژوهشی و پژوشکده آب دانشگاه از سال 1373 در دو رشته کارشناسی ارشد و دکترا تشکیل شده است. میزان آب قابل انتقال در طرح بهشت آباد را محاسبه کرده ایم. حدود 30 درصد استان ما خشکی است. وسعت دشت های ما 260000 هکتار است و سطح اراضی ما 120000 هکتار است یعنی اگر دشت های مان را زیر کشت ببریم 260000 هکتار زمین کشاورزی خواهیم داشت به دلیل محدودیت های آبی در حال حاضر 120000 هکتار از زمین هامان زیر کشت است که 40000 هکتار به صورت باغ و 80000 هکتار اراضی زراعی است. همه فکر می کنند استان ما دارای رودخانه های خروشان است ولی رودخانه های ما در قسمت شرقی و غربی استان در سال های خشک سالی می خشکند تنها در قسمت جنوبی استان رودخانه های پر آب داریم به علاوه ی بحث زاینده رود. میزان آب خروجی از استان 8/10 میلیارد متر مکعب است که در خشکسالی-ها به حدود نصف تقلیل می یابد. تعداد چاه های حفرشده قبل از سال 1350 در استان ما زیر 100 حلقه بوده است. ولی امروز به 3640 مورد رسیده است. رویکرد مدیریتی آب استان این بوده که هرکجا که آب در دسترس نبوده اجازه حفر چاه داده می شده است. حاصل این همه چاه، کم آب شدن دشت ها است. در سال 1350 برای هر چاه، میانگین 3 دهم میلیون متر مکعب آب داشته ایم و امروز به طور میانگین برای هرچاه، ما 15 صدم میلیون متر مکعب آب داریم. چاه زیاد زده ایم ولی برداشت آب ما نصف شده است. چرا؟ چون سطح آب زیر زمینی پایین رفته است. اینکه گفته می شود بسیاری از روستاها با تانکر آب رسانی می شود یک واقعیت تلخ است چون به خاطر پایین رفتن سطح آب های زیر زمینی بسیاری از شهر و روستاهای ما در سال های خشک سالی دچار کم آبی می-شوند هرچه ما سالی خشک را پشت سر می گذاریم سطح آب های زیر زمینی ما پایین تر می رود و این یک خطر است و ما ناگزیر باید استفاده از آب های سطحی را جایگزین آب های زیر زمینی کنیم. ما برای 120000 هکتار اراضی مان 822 میلیون متر مکعب آب نیاز داریم به علاوه 180 میلیون متر مکعب جبران کسری آب زیر زمینی، ما معادل یک میلیارد متر مکعب آب در سال نیاز داریم. از این یک میلیارد متر مکعب 214 میلیون متر مکعب آب در حوزه زاینده رود و بقیه اش در حوزه کارون است. تمام طرح های مطالعاتی ما دارای نقشه و شناسنامه و با ذکر همه جزئیات است که در صورت لزوم می توانیم لیست تفکیک شده را ارائه دهیم. استان چهارمحال و بختیاری بیشترین پتانسیل برای نیروگاه های برق آبی است حداقل 8 برابر برق تولیدی نیروگاه بوشهر، که این همه هزینه و دردسر در پی داشته است. اگر بیاییم برای احداث این نیروگاه های آبی سرمایه گذاری کنیم هم اشتغال ایجاد کرده ایم و هم تولید برق خواهیم داشت. طرح های انتقال آب بین حوزه ای از طریق تونل، مانند تونل گلاب و بهشت آباد در سطح جهان معیارهایی دارند در خیلی جاها موجب خسارت کلان شده اند و ما اکنون نگران هستیم که این تونل ها در منطقه ی ما موجب خسارت جبران ناپذیر گردند. ما در کشور خودمان هم بند ه ماده 17 قانون برنامه چهارم را داریم که گفته: طرح های انتقال آب حوزه بایستی از دیدگاه توسعه ی پایدار و رعایت حقوق ذی نفعان انجام شود. این قانون در حفر این دو تونل بایستی رعایت شود. همچنین بند ک ماده 2 آیین نامه اجرایی بند الف ماده 104 قانون برنامه سوم را داریم که بحث این هست که؛ طرح های آبی را بدون انجام آبخیزداری نباید اجرا کنیم. مدیریت جامع منابع آب حکم می کند سه تا اصل در انتقال آب باید رعایت شود. یکی کارآیی اقتصادی. دیگری عدالت اجتماعی و سومی رعایت محیط زیست است. اگر این سه اصل در انتقال آب بین حوزه ای رعایت شود جای هیچ نگرانی نخواهد بود. به دلیل اشکالات اساسی که در انتقال آب تونل بهشت آباد وجود دارد مقالات انتقادی زیادی نوشته شده، سازمان محیط زیست کشور به این طرح اعتراض دارد، مرکز پژوهش های مجلس گزارش مکتوب صادر کرده، حتا دفتر آب وزارت نیرو درباره طرح تونل آب بهشت آباد نظر منفی دارد. نکته ی مهم در این انتقال آب این هست که میزان حداکثرآب قابل انتقال محاسبه می شود این محاسبه دو اشکال درپی خواهد داشت در سال های خشک سالی که میزان آب کم می شود آبی که برای ما خواهد ماند ناچیز خواهد بود چون آنها مقدار آب انتقالی را خواهند برد. در استان های مقصد مانند اصفهان یزد و کرمان به امید مقدار و میزان آمار آب ارائه شده برنامه ریزی و سرمایه گذاری می گردد و در سال خشک سالی و کمبود آب دچار بحران و خسارت خواهند شد. برای مثال وقتی تونل اول زده شد و آب کوهرنگ روی زاینده رود ریخته شد همه انتظار داشتند که طول رودخانه زاینده رود بیشتر گردد ولی نشد چون این تونل بر اساس 300 میلیون متر مکعب در سال محاسبه شده بود ولی واقعیت این هست که در سال-های خشک سالی فقط 100 میلیون متر مکعب آب از آن خارج می شود. وقتی تونل دوم زده شد باز هم انتظار می رفت که زاینده رود طولاتی تر گردد که باز هم کوتاه تر شد این انتظارات بر اساس محاسبات دست بالا بوده ولی واقعیت این هست که همیشه ما میزان آب دست بالا را نداریم. آقای مهندس عطارزاده نامه ابلاغیه ای برای وزارت خانه نیرو صادر کرده است. این نامه دو نکته ی مهم دارد. یکی مقدار و میزان آب قابل انتقال از استان ما است که گفته شده در حالت نرمال و آب سالی 580 میلیون متر مکعب آب از استان خارج گردد. 250 میلیون سهم اصفهان، 180 میلیون سهم کرمان و 150 میلیون سهم یزد. این مقدارها در سال های خشک سالی به تناسب کمتر خواهد شد. نکته مهم دیگر این نامه این هست که اجرای تونل باید با کمترین خسارت به آب های زیر زمینی استان چهارمحال و بختیاری صورت گیرد. ما از مهندس عطارزاده می خواهیم که این نوشته اش اجرایی گردد. ما یک مطالعه ی جایگزین برای تونل گلاب کرده ایم. ببینید ما در قسمت ورودی زاینده رود به استان مان 2000 متر و در محل خروج زاینده رود از استان 1850 متر ارتفاع داریم ما می توانیم با احداث سد و ساخت نیروگاه 21 کیلووات برق تولید کنیم. طول تونل گلاب یک، 10 کیلومتر است که حدود 2/9 کیلومتر آن کنده شده است. در روستای گلاب قرار است تصفیه خانه آب آشامیدنی درست شود و مقدار 8/1 میلیون متر مکعب آب را تصفیه و به کاشان بفرستند. تا اینجا اشکال چندانی ندارد ولی قرار است تونل دوم به طول 17 کیلومتر در ادامه این تونل کنده و آب زاینده رود را به منطقه نجف آباد انتقال دهند این تونل باعث انحراف و خشک شدن زاینده رود خواهد شد. بدین جهت ما حذف تونل گلاب 2 را خواستاریم. اگر این خواسته رعایت شود همه ی نگرانی های مردم برطرف خواهد شد. دوستان دلیل حفر تونل گلاب را آلوده بودن آب عنوان می کنند می پرسم اگر آب آلوده است تکلیف آب آشامیدنی مردمی که ناگزیرند همین آب را بیاشامند چیست؟ ببینیم در دنیا مردمان کشورهای دیگر با آلودگی آب چکار می کنند؟ در کشورهای دیگر دنیا سیستم فاضلاب روستاها و شهرهای اطراف رودخانه را مجهز می کنند و از آلوده شدن رودخانه جلوگیری می کنند. چرا رویکرد استان اصفهان برای جلوگیری از آلودگی هیچ شباهتی به کار دیگر کشورها ندارد؟ این انتظار هست که تفکر مسئولان استان اصفهان به روز و علمی باشد نه اینکه با ابزار هزاره سوم و تفکر هزاره اول اقدام به انحراف مسیر زاینده رود کنند که مسائل زیست محیطی و مشکلات عظیم اجتماعی در پی داشته باشد و در آینده هیچ پاسخی برای آن نباشد. اگر تونل دوم گلاب احداث گردد تمامی باغات منطقه چهارمحال و بختیاری خشک خواهد شد.
در این وقت آقای طاهر نوربخش رئیس خانه کشاورز و نایب رئیس شورای بخش سامان سخن گفت: سخنان من زبان حال مردم است نخست به یک بیت شعر دقت فرمایید اگر مردم استان چهارمحال و بختیاری تا کنون راجع به مسائل آب سکوت کرده اند شاید مصداق این بیت شعر باشد. «آبنوسم در بین دریا نشستم با صدف خس نِیَم بر سرایم کف بود همتای من» آقای عطارزاده فکر نکنید مردم شِمرگونه می خواهند آب را به روی دیگری ببندند، نه. ما مردم چهارمحال و بختیاری بچه های تیپ قمر بنی هاشم هستیم مملکت را ما نگه داشته ایم خط شکن درجبهه ها ما بودیم. آیه 17 سوره رعد می گوید: باران را نازل کردیم و روخانه ها را جاری و ساری کردیم. آب رودخانه زاینده رود مصداق این آیه قرآن است. آب زاینده رود مال این اکو سیستم است نباید آن را منحرف و به جای دیگر منتقل نمود. اگر تونل گلاب بهره برداری گردد خسارت کلانی به کشاورزان حاشیه زاینده رود خواهد خورد. هزینه ی هر هکتار باغ بادام در یک دوره 5 ساله 10 میلیون تومان است. هزینه ی نگهداری هر هکتار باغ بادام در یک سال، 2 میلیون تومان است. در یک دوره 5 ساله هزینه ی احداث و نگهداری یک هکتار باغ بادام 20 میلیون هزینه دربر دارد. در حاشیه زاینده رود 18000 هکتار باغ بادام وجود دارد. یعنی حداقل تا کنون فقط در حاشیه زاینده رود 360 میلیارد تومان سرمایه گذاری شده است. ما کشاورزیم و برای این مملکت مواد غذایی تولید می کنیم. بادام سفید منطقه ما کیلویی 14000 تومان ارزش دارد ولی من در این محاسبه هر کیلوی آن را 5000 تومان حساب می کنم با باردهی هر هکتار 3 تن تقریبا 450 میلیارد تومان ارزش غذایی فقط یک نوع محصول است. اگر تونل گلاب به بهره برداری برسد 40000 خانوار بیکار خواهند شد و می دانیم بیکاری یعنی مهاجرت و پی-آمدهای منفی دیگر. احداث این باغ ها در حاشیه زاینده رود یک کمربند سبزی را در حوزه آبخیز رودخانه زاینده رود بوجود آورده ایم. یعنی با این عمل، ما زایندگی زاینده رود را تشدید کرده ایم. گفتم که ما یک کمربند سبزی را در حاشیه زاینده رود بوجود آورده ایم اگر این باغات بخشکند اکوسیستم این منطقه از بین خواهد رفت. حوزه آب خیزداری از بین خواهد رفت. ببینید استان های جنوبی کشورمان مشکل ریزگردها را که از کشورهای همسایه می آید دارند. اگر رودخانه را بخشکانیم باتلاق گاوخونی و نیز منطقه شرق اصفهان خود منبع و منشا تولید ریزگردها خواهد شد آنگاه شهر اصفهان در تهدید این ریزگردها قرار خواهد گرفت. بیایید به موضوع انحراف مسیر زاینده رود از طریق تونل گلاب با دیده و نگرش علمی بنگریم. ما کشاورزان را کشاورز و تولید کننده می خواهیم نه سیگار فروش. ما کشاورزان را دریابید. این روش انتقال آب صحیح نیست ما با بردن آب از این استان مشکلی نداریم. ما با سه چیز مخالفیم از کجا آب برده شود؟ چگونه آب را ببرند؟ و کدام آب را ببرند؟ بهره برداری تونل سوم کوهرنگ برابر برنامه باید سال 85 آغاز می شده است. اکنون سال 90 هست بروید آن مشکل را حل کنید و آب به زاینده رود بیفزایید. اگر آب رودخانه زاینده رود از تونل گلاب سرازیر شود ما غلیظ شدن مقدار آب باقی مانده کف رودخانه را خواهیم داشت. آب، رقیق بودن خود را از دست می دهد یعنی قدری کثافت در ته رودخانه جاری خواهد شد. در این صورت آب آشامیدنی و نیز باغات و محصولات کشاورزی آلوده خواهند شد. جناب آقای مهندس عطارزاده ما امروز با شما اتمام حجت می کنیم. اگر امروز تونل گلاب تعطیل نشود ما آب زاینده رود را از سرِبند خواهیم بست.
آقای امیرخانی عضو شورای شهر شهرکرد گفت: روی سخن من با جناب آقای عطارزاده است. درخواست می کنم حصار ناسیونالیسم را بشکنید. مبادا با وابستگی به جایی، کاری بکنید که نسل های آینده ما را نبخشند. مسیر زاینده رود را عوض کردن یعنی تاریخ و فرهنگ و تمدن یک سری مردم را زیر سوآل بردن. تحت هیچ شرایطی نمی گذاریم تونل گلاب بهره برداری گردد. ما آماده ایم با جنازه های خود جلو تونل سد بزنیم. مردم ما حقی را دارند که نه شما و نه ریاست جمهور و نه کس دیگری نمی تواند این حق را بگیرد این حق را خدا به ما مردم داده است. زاینده رود موهبت الهی است مبادا این موهبت خدایی را شما از مردم ما بگیرید اگر چنین کنید تاریخ هرگز ماها را نخواهد بخشید. مردم عزیز، پریروز در شورای شهر خطاب به مسئولین امور آب گفتم؛ خودتان خوابیدید و ما را هم خواب کردید آقای صیادی درباره تونل گلاب به مردم دروغ گفته و یا پنهان کاری کرده است در هر دو صورت باید پاسخگو باشد. چرا برای مردم تشنه ی استان چهارمحال و بختیاری یک آب آوردن از کوهرنگ این همه زمان طول کشید و می گفتند پول نیست اما زیر زمینی پول های این مردم، کلان کلان صرف تونل گلاب می شود؟ جای تاسف است که در نظام جمهوری اسلامی پنهان کاری و دروغ گفته می شود. از آقای رئیس جمهور که خود را مسئول آب استان ما اعلام نمود می پرسم چرا این بدبختی را سر مردم ما آوردید؟ جناب آقایان مهندس ترابی، حیدری و بابااحمدی به شما هشدار می دهم که در بده بستان های سیاسی با آب، که سرمایه مردم این استان است معامله نکنید. اما شما مردم؛ اگر نشستید و منتظر شدید این مسئولین برای شما کار کنند به تنهایی و بدون فشار از طرف شما کاری برای شما نخواهند کرد باید مرتب ازشان کار بخواهید. این فریادهایی که از بیرون می شنوید صدای عدالت خواهی مردم است این صدای مظلومیت مردم است این ندای دردها و عقده های چندین ساله مردم است که امروز طنین انداز شده. من همیشه گفته ام ما تشنگان لب رودخانه هستیم اما امروز می گویم شما می خواهید یک سَرِه رودخانه را از ما بگیرید. آیا به قیامت هم اعتقادی دارید؟ چه پاسخی به این چهره های آفتاب سوخته که، به جز درد و رنج و بدبختی چیزی ندیده اند، دارید؟ از آقای استاندار خواهش می کنم همراه و همپای این مردم بایستند. ما سردم دار مشروطیت هستیم تهران را ما فتح کردیم اما چرا در طول تاریخ نامی از این استان برده نشد؟ بخاطر مظلومیت تاریخ است امیدوارم این مظلومیت با تونل بهشت آباد و تونل گلاب زاینده رود ادامه نیابد که این گناه نابخشودنی است. ای مردم اگر بنشینید تاریخ شما را نخواهد بخشید. منتظر نباشید بخشنامه ها مشکل شما را حل نماید اگر دولت و مجلس می خواستند با بخشنامه مشکل شما مردم را حل کنند
سخن مدیر آب استان (آقای احمدی نژاد) اجرایی می شد.
آنگاه آقای مهندس عنابستانی استاندار گفت: گزارش کاملی از وضعیت استان آماده کرده بودم که در این جلسه خدمت آقای مهندس عطارزاده عرض کنم ولی قبل از اینکه به این جلسه بیاییم حدود یک ربع ساعت فرصت پیش آمد و من بعضی از مطالب را خدمت ایشان گفتم و در اینجا دوستان از جمله دکتر صمدی نکات زیاد و خوبی را بیان کردند من دیگر نیازی نمی بینم که آن گزارش را بخوانم ولی نکاتی کلی را خواهم گفت. تقریبا سطح آب همه ی دشت ها منفی است. وقتی ما سال زراعی 89-90 را شروع کردیم سه سال قبل از آن هم خشک سالی بسیار شدید داشتیم. در این سه سال ما 88 درصد کمبود آب و بارش به نسبت دوره قبل داشتیم و سال زراعی 89-90 هم به نسبت سال قبل آن که سال خشک بوده ما 34 درصد کمبود آب و بارش داشتیم. یعنی وضعیت بارش توی استان این گونه بوده است. به لحاظ تغییر شرایط اقلیمی نوع بارش از برف به باران تغییر یافته و تاثیرات عمیقی بر میزان آب گذاشته است. امسال یک پدیده دیگری هم داشتیم و آن گرم شدن زودهنگام هوا بود که باعث شد به سرعت برف ها آب شوند و نتیه اش این بود که میزان و مقدار آب کم باشد این شرایط را ما الان داریم. سال 90 را ما با یک هجمه تبلیغاتی و رسانه ای بسیار عظیم از استان هم جوار آغاز کردیم که من نفهمیدم چرا؟ بی گمان دوستان استان همجوار ما خشک سالی را می دانند و آمار و اعداد ارقام خشک سالی را هم می دانند برابر آمار بارش استان در جدول ردیف 26 در کشور است آیا استان همجوار می خواهد بگوید این ها را نمی داند؟ که یک فضای تبلیغاتی عظیم رسانه ای در حوزه های مختلف بوجود آورده است؟ که هرگاه من پیچ تلویزیون را باز می کنیم کف خشک زاینده رود را نشان می دهند؟ من به رئیس صدا و سیما گفتم: از قسمت های مختلف زاینده رود فیلم تهیه کن و نشان بده که، زاینده رود از کجا خشک شده است. شما وقتی به پل زمانخان که تقریبا نزدیک به قسمت انتهایی استان ما هست بروید خواهید دید که آب فوران می زند و می رود کجا می رود؟ که خشک می شود؟ نمی دانم. چرا خشکی زاینده رود را مرتب توی کانال های تلویزیون نشان می دهند و هریک از مسئولان هم سبیل به سبیل در کنار هم می نشینند و مصاحبه می کنند. هم فشار خشک سالی روی مردم استان ما هست و هم فشار روانی که مسئولان استان همجوار بوجود می آورند. این یک روش جوانمردانه نیست که 800 تا دستگاه تراکتور به منظور تبلیغات و فشار روانی راه انداخته اند و توی شهر اصفهان برده اند آنگاه مسئولانش می گویند ما اطلاع نداشتیم. این غیر قابل باور است. برای مثال چند روز قبل در این استان تصمیم گرفته می شود برای اعتراض به تونل گلاب یک تجمعی در روستای گرم دره تشکیل گردد از 10 روز قبلش به من خبر می رسید و از چند روز قبلش هم از تمام جزئیاتش مطلع شدم. آنگاه چطور 800 تا تراکتور بسیج می شود و توی شهر می آیند و کسی اطلاع نداشته باشد که جلوش را بگیرد؟ با اطمینان می گویم قصدشان این بوده که برای ما فضا سازی کنند و تمام کاسه و کوزه ها را سرِ چهارمحال و بختیاری بشکنند. این یک روش جوان مردی و تعامل نیست این بوده که مردم ما صبرشان تمام شده است. من وقتی توی مردم استان می روم گریه ام می گیرد مردم امسال نتوانستند یک دانه گندم دیم برداشت کنند آقا کشاورزی و صنعت به کنار ما تشنه مان است آب خوردن به ما بدهید. این فشار خشکی و خشک سالی از طرفی و آن فشار روانی و تبلیغاتی که استان همسایه بر علیه ما راه انداخته منجر به این شرایط که اکنون می بینید شده است. و این یک امر طبیعی است اگر این واکنش نمی شد غیر منطقی بود. شما هی توی سر مردم می زنید و باز انتظار دارید آرام باشند. مردم ما انقلاب کردند که آزاد باشند و بتوانند حرفشان را بزنند. درست نیست که این گونه با مردم رفتار کنیم. احساس من این هست که طرح هایی در زمینه ی آب بسیار زیادی در دولت نهم و دهم در استان شروع شده که جای تقدیر دارد ولی عده ای کم از آنها تا کنون به نتیجه رسیده است. می پرسم چرا کارها کند پیش می رود؟ طرح انتقال آب سبزکوه به چغاخور چندین سال است که مطالعه می شود و اجرایی نشده است. سال گذشته من فشار بر مهندس صیادی آوردم و گفتم کار اجرایی و عملی این طرح باید آغاز گردد. این طرح 110 میلیاردتومان برآورد هزینه شده که سال گذشته با یک میلیاردتومان آغاز گردید. از آقای عطارزاده می پرسم اگر به همین شیوه سالی یک میلیارد تومان به این طرح اختصاص دهند 110 سال دیگر این طرح به اتمام خواهد رسید این گونه که نمی شود طرح های استان را اجرا نمود. می پرسم بودجه ای که برای تونل گلاب اختصاص داده شده به همین شیوه ی بودجه طرح آبرسانی سبزکوه به چغاخور بوده است؟ تونل گلاب دو سه ساله تمام شده است ولی طرح سبزکوه به چغاخور همینطور مانده است. من بارها گفته ام هیچکس مخالف انتقال آب نیست همه به انتقال آب هم کمک خواهند نمود ولی مردم این استان را هم به حساب بیاورید. آب از این استان یکبار با لوله به یزد برده شده اکنون قرار است لوله دومش هم برده شود آنگاه در اینجا مردم تشنه اند ما در استان 28 شهر داریم همه ی آنها از چاه آب شان تامین می شود که این منطقی نیست. بیش از 200 روستا را در استان با تانکر آب رسانی می شود. در طول یک سال که من استاندار بوده ام 6 بار برای پیگیری انتقال آبِ بن – بروجن که، در سفر دوم و سوم رئیس جمهور مصوب شده و قرار بوده سال 90 اجرا گردد، نزد وزیر نیرو رفتم در همین مرتبه آخر در دفتر وزیر با کارشناس مربوطه تلفنی صحبت کردند که به صراحت به وزیر گفت: من به این طرح آب تخصیص نمی دهم. وقتی هیات دولت به استان می آید و کاری را که از قبل کارشناسی شده مصوب می کند یک کارشناس یک وزارت خانه نمی خواهد اجرا کند. این طرح آب 11 شهر را تامین می کند من درخواست می کنم بودجه برای اجرایی شدنش لحاظ گردد. ببینید برای طرح بهشت آباد هیچ مطالعه جایگزین نشده و اجرا می شود ولی در طرح آب رسانی بن – بروجن روی چندین طرح جایگزین مطالعه شده همه شان نتیجه نداده است. در طرح بهشت آباد 580 متر مکعب آب به اصفهان و کرمان و یزد تخصیص داده شده است. خوب 200 متر از این مقدار را به طرح های استان چهارمحال و بختیاری تخصیص بدهید چه می شود؟ ما تجربه عملی پی آمدهای تلخ تونل را داریم که باعث خشک شدن چشمه ها می شود آدم عاقل از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود تونل جایی زده می شود که راهی دیگر برای انتقال آب نباشد. ولی با وجود راه های جایگزین اصرار هست که با حفر 70 کیلومتر تونل آب از این طریق انتقال داده شود. این روش انتقال آب از طریق تونل موجب خشک شدن تمام دشت های استان می شود و مردم را به خاک سیاه می نشانید نمی دانم چرا اینقدر اصرار بر انتقال آب از طریق تونل هست. من دیروز با معاون اول رئیس جمهور صحبت می کردم و یگ گزارشی از وضعیت بحرانی آب و نگرانی مردم دادم که گفت اینها را به ما نگفته اند. من یک نامه در چند صفحه در تاریخ 21/6/89 به آقای نامجو وزیر نیرو نوشته ام و تمام اشکالات مختلف طرح بهشت آباد را برایش توضیح دادم در پایان نامه درخواست کرده ام تا دغدغه های جدی و واقعی کارشناسان و مردم استان مرتفع نگردد به هیچ وجه اجازه اجرای این طرح را نخواهیم داد. تا کنون که 9 ماه گذشته یک نفر نگفته تو چه می گویی؟ حرف حسابت چیست؟ من همینجا مجددا با همه احترامی که برای مسئولان دارم یک بار دیگر اعلام می کنم اگر این دغدغه های ما که در نامه ذکر شده رفع نگردد ما اجازه کار نخواهیم داد. برابر موافقت نامه هیات وزیران من نماینده تام الاختیار وزیر نیرو در استان هستم هنوز هم این موافت نامه لغو نشده است (یکی از حضار شنبه لغوش می کنند ) من به عنوان مدیر استان دغدغه های مردم را انعکاس داده ام انتظار هست مسئولی رسیدگی کند چرا کسی توجهی به دغدغه های مردم که انعکاس یافته نمی اندازد؟ ( یکی از حضار چون سرزمین فراموش شده است) رئیس جمهور در سفر سوم در حضور وزیر نیرو به من تاکید کردند و نیز وزیر نیرو در حضور نمایندگان مجلس تاکید نمودند اگر این طرح های آب رسانی، طرح های استانی است خوب استان اداره آب منطقه ای مستقلی دارد و باید اجرایش کند. حال اگر می گویید توان آب منطقه ای استان ما کم است خوب توانش را بالا ببرید ما طرح ها را اجرا و آب را تحویل می دهیم. اگر طرح ها ملی است وزارت نیرو از طریق مناقصه به پیمانکار واگذار کند و اجرا نماید چرا در استانِ من، استان دیگری دارد طرح اجرا می کند؟ من که نمی توانم با مدیر آب استان دیگری کلنجار بروم اکنون آقای طُرفه مدیرکل آب منطقه ای اصفهان اینجا نشسته است ایشان درباره کارش به من که پاسخگو نیست. مدیر آب استان من آقای عباسی است طر های توی استان من را بدهید ایشان اجرا کند مسئولیت حسن اجرای کار هم با من خواهد بود. آقای وزیر نیرو گفتند که هیچ استانی حق ندارد برود در استان چهارمحال و بختیاری طرح اجرا کند آقای رئیس جمهور هم بر این امر تاکید نمود ولی بازهم ما می بینیم استان همجوار ما در استان ما فعالیت دارد. من نمی فهمم یعنی چه؟ موضوع بعدی مدیریت نیروگاه کوهرنگ است مصوبه سفر داریم آقای عطارزاده شما هم صورتجلسه کرده اید این مدیریت باید به استان ما داده شود. استدلال می کنند چون شما در نیروگاه ذی نفع نیستید کار را خوب انجام نخواهید داد. می گویم این گونه نیست مگر استان ما از اجرای کارون 4 نفعی برد؟ مگر استان ما از ایجاد سدهای نیروگاهی نفعی دارد؟ اینها نفع شان برای کشور است اما ما با تمام قوا به اجرای این طرح ها کمک می کنیم. مردمان یزد اصفهان و کرمان برادران ما هستند ما به طرح های انتقال آب به این استان ها با جان و دل کمک خواهیم کرد. مدیریت نیروگاه 4 کارون را که به زودی راه اندازی خواهد شد هم به استان ما واگذار کنید. تا 30 سال آینده 70 درصد سدهای بزرگ کشور در استان چهارمحال و بختیاری ساخته خواهد شد. این سدها نیاز به آبخیزداری بالا دست دارد ما تغییر اقلیمی داریم که بارش ما از برف به باران تبدیل شده و این باران خاک را می شوید و به پشت سدها می برد یک خواسته ی منطقی ما داریم ما می گوییم دو درصد از درآمد حاصل از این سدها به استان ما بدهید تا هزینه آبخیزداری در بالادست سدها کنیم. همین خواسته ی ما توی کرخه اجرا می شود. این خواسته ی ما غیر منطقی نیست. آقای رضازاده مدیر آب نیرو چندین سد در حال مطالعه و یکی دوتا سد در حال اجرا در استان ما دارد ولی دفترش در اصفهان است. چرا؟ آقای وزیر دوبار دستور داده اند که آقای رضازاده دفترت را ببر چهارمحال و بختیاری، ولی اجرا نشده است. ما درباره تونل گلاب دغدغه داریم این دغدغه ها واقعی است طرح تونل گلاب را اصفهان اجرا می کند ولی تمام اثرات تخریبی زیست محیطی اش در استان ما است کسی از مدیر کل محیط زیست استان ما نپرسیده آیا اجرای این طرح اثر تخریبی دارد یا نه؟ آقای طرفه اگر طرح تونل گلاب گزارش زیست محیطی دارد به من بگویید طرح تونل گلاب باعث خواهد شد که چندین کیلومتر در استان من آب قطع شود آنگاه از ما هیچ پرسشی نمی شود. الان طرح بهشت آباد دنبال ردیف اجرایی اش است ولی هنوز کسی نظر مدیرکل محیط زیست من را نپرسیده؟ من به آقای محمدی زاده مدیرکل محیط زیست استان گفتم در این باره مسئولی، و خواسته ام که گزارشش را بدهد. می پرسم چرا کسی نظر مدیرکل محیط-زیست من را درباره اجرای طرح های انتقال و اثرات تخریبی آن نمی پرسد؟ من اگر تا صبح هم سخن بگویم سینه ام از این دغدغه ها خالی نمی شود اینجا فرصتی مناسب پیش آمد گفتم. رهبر معظم انقلاب در تشریح سال اقتصادی توصیه به 10 درصد صرفه جویی در آب داشتند و رئیس جمهور همین امروز هم توصیه به 10 تا 20 درصد صرفه جویی آب نمودند. من با توجه به فرمایش این دو بزرگوار می گویم اصفهان در سال 6 میلیارد و ششصد میلیون متر مکعب مصرف آب دارد. اگر 10 درصد صرفه جویی کند می شود ششصد و شصت میلیون متر مکعب. دیگر نه نیازی به بهشت آباد دارد و نه تونل گلاب و نه نیازی به تونل سوم کوهرنگ. میلیاردها میلیارد پول را سال هاست برای تونل سوم کوهرنگ هزینه می کنیم که 230 میلیون متر مکعب آب را به این طرف بیاوریم چرا این میلیاردها میلیارد را هزینه تغییر کشت و صرفه جویی در مصرف آب با بکار بردن شیوه قطره ای در استان اصفهان نمی کنند؟ که دیگر برنج نکارند؟ چرا صنایع را مدرنیزه نمی کنند که نیاز کمتری به آب داشته باشند؟ ولی می آیند به هر شکلی شده کوه و دشت سرزمین ما را سوراخ می زنند تا آب را ببرند این شیوه منطقی نیست. امیدوارم که مسئولان اصفهان به سمت و سوی صرفه جویی بروند و مشکل کمبود آب خود را از این طریق حل کنند. یک تخصیص آب اشتباها بر اثر نفوذ از سولگان و ونک برای رفسنجان داده شده وزارت نیرو و نیز مهندس عطارزاده می داند که این تخصیص اشتباه بوده است خودِ فردی که توی رفسنجان این تخصیص را گرفته می داند که اشتباه است و دنبال اجرایش نیست ولی کسی هم لغوش نمی کند به همین جهت هرچه ما اصرار داریم که بیاییدکار اجرای سد ونک را آغاز کنید که برابر نظر همه ی کارشناسان بزرکترین و پر توجیه ترین سد استان است می-گویند این آب تخصیص داده شده به رفسنجان. می گوییم این تخصیص هیچ مدعی ندارد و کسی هم پیگیرش نیست، اشتباه بودن آن هم بر همگان روشن است خوب این تخصیص را لغو کنید ولی کسی اقدامی نمی کند.
در این وقت آقای مهندس عطارزاده معاون وزیر نیرو گفتند: با مردم چهارمحال و مشکلاتش آشنا هستم از خدا می خواهم که باران رحمتش را زیادتر کند تا بحث آب را در کل کشور حل نماید وضعیت آب سال به سال محدودتر می شود همین محدودیت منابع موجب شده که من در جمع مردمان معترض در سراسر کشور حضور یابم حرف ها و درد دل ها و مشکلات شان را بشنوم برای من صحبت و گفتگو با مردم راحت تر از هر جمعی دیگر است. در یک سالی به اتفاق جمعی از تونلی در همین استان شهرکرد بازدید می کردیم وقتی بیرون آمدیم لباس مان خیس بود چند نفر از مردم جلو تونل منتظر ما بودند وقتی به هم رسیدیم مشکلات شان را بازگو و قدری هم در بیان با تندی حرف زدند بعد من به آنها گفتم: اینگونه که مهمان نوازی نمی کنند؟ من از مهمان نوازی و مهربانی شما مردم چهارمحال و بختیاری زیاد شنیده ام شما مرا با لباس خیس اینجا نگهداشته اید. البته اینها را به شوخی گفتم بزرگواری مردم را ببینید از همان صبح تا شب ده بار از من عذر خواهی نمودند. من ارادت دارم خدمت مردم بزرگوار چهارمحال و بختیاری و می دانیم باید وضعیت این استان متحول گردد مسئله آب در این استان باید حل شود حق مردم باید داده شود من هم می گویم؛ مردم برای گرفتن حق تان ادامه دهید، تلاش کنید، همت کنید تا شاید بتوانیم حل مشکل آب را در مسیر درست بیندازیم. یک وقت ما در دولت ظلم هستیم، یک وقت در دولت عدالت قرار داریم، زبان ظلم جایگاه خود را دارد و زبان عدالت هم جایگاه خود را. ما الآن باید دورهم بنشینیم و راهکار تعیین کنیم. موضوع آب در جهان پیچیده و درکشور ما پیچیده تر و موضوع مهمی است. در همین چند روز اخیر رئیس جمهور موضوع آب را چندبار تکرار کرده است. ما در منطقه خشک و گرم قرار داریم. من قصد سخنرانی نداریم بلکه وظیفه ام حل مسئله است. باید جمعی کارشناس بنشینند و بحث و گفت وگو و دو دوتا چهارتا بکنند و استدلال کنند و در پایان نتیجه را جمع بندی کنند. برابر قانون گفته اند که وزارت نیرو مسئول آب کشور است بنابر این وظیفه ی قانونی ما است که درباره آب کشور کار کارشناسی انجام بدهیم. ممکن است دوستان حوصله شنیدن کار کارشناسی را نداشته باشند به همین دلیل من از نمایندگان محترم خواستم یک جمع مختصری مرکب از نمایندگان و کارشناسان باشند تا بتوانیم حرف های کارشناسی با استناد به نقشه و اعداد و ارقام و استدلال بزنیم. چون نمایندگان می گفتند ما می خواهیم اسناد و مطالعات و مدارک شما را ببینیم. ولی اکنون جمع حاضر به گونه ای است که حوصله بررسی اسناد و مدارک را نخواهد داشت. ما آمادگی کامل داریم تا کارشناسان ما با گروه کارشناسی دانشگاه شما این مسئله را بررسی نمایند اطمینان داشته باشید اگر حرف فنی درستی ارائه گردد اجازه نخواهم داد کار ادامه یابد. ما نشسته ایم و بحث های کارشناسی را انجام داده ایم. اگر می خواهید کارها بر اساس کارشناسی انجام گیرد باید بنشینیم و گفت وگوی کارشناسی بکنیم حساب دو دوتا چهارتا است ترسی هم از بحث نداریم. ما می گوییبم باید کار کارشناسی حاکم بشود. ما تلاش کردیم برابر خواست رئیس جمهور که مسئول آب استان است یک تحولی در استان چهارمحال و بختیاری انجام گیرد. همین امروز هم در خدمت رئیس جمهور بودم سلام خدمت شما رساندند ایشان همراه نمایندگان و مسئولان استان پیگر مسئله آب استان هستند. ما آمادگی کامل داریم که بنشینیم بحث فنی بکنیم. در پشت میکرفون نمی شود بحث فنی کرد. باید کارشناسان پشت میز بنشینند و اسناد را روی میز بگذاریم و گفت وگو کنیم. تا روزی که ما هستیم ما را از جمع خودتان بدانید چون نمایندگان خود شما هم در بین ما خواهند بود. در این جمع کارشناسان جر و بحث و جدل های مفصلی خواهند داشت تا اینکه بتوانیم یک مسئله مملکتی را حل کنیم. من در خدمت هستم تا روی تک تک موضوع ها بحث کنیم. هیچ ترسی هم نداریم. اگر اشتباهی در کارمان بود خیلی راحت خواهیم پذیرفت. به من گفته شد که تخصیص آب بهشت آباد را داده ایم میزان و مقدار آب را هم گزارش دادند یک تیم جدیدی فرستادیم تا بررسی دقیق کند که گزارش داد اینقدر آب که قبلا گزارش شده نداریم. آقای عنابستانی هم اسناد و مدارک درباره مقدار و میزان آب ارائه دادند و مشخص شد که میزان واقعی آب چه مقدار است ما هم به استناد این بررسی و اسناد نوشتیم که مقدار واقعی اینقدر پایین تر است و حکم قبلی را لغو و حکم جدیدی نوشتیم. در کشور سازمان های نظارتی زیادی داریم که برکارها نظارت می کنند. چون کار کارشناسی با اعداد و ارقام است شما مطمئن باشد هیچ تخلفی صورت نمی گیرد. ببینید هیچکس از جمله شما با کل کار مخالف نیست منتها دو دوتا چهارتایی است که باید رویش گفت-وگو و بحث گردد. من یک سال و نیم قبل به آقای مهندس صادقی گفتم می آیم محل و شما هر مقدار آب که برای شهرک شیدا می خواهید بهتان تحویل خواهم داد تا شما هم همانند چادگان بتوانند طرح های تان را اجرا کنید ولی آیا در شهرک شیدا آجری روی-هم گذاشته شده است؟ من و مسئولین آب و آبفار در خدمت شما هستیم. یک زمانی اینقدر بارش در استان بوده که زمین مرطوب بوده و آبیاری معنایی نداشته و امروز به اینجا رسیده ایم این وضعیت در کل کشور حاکم است در هر استانی به شکلی این مشکل را داریم.(حضار: آقا موضوع را نپیچانید) آقای استاندار محترم یک تیم کارشناسی انتخاب و معرفی کنند تمام مدارک و اسناد را ما خدمت شان ارائه می دهیم و سوآلات شان را هم پاسخ می دهیم. ما آمده ایم که اگر کارمان اشکال دارد اشکال را حل کنیم به همین جهت من از نمایندگان محترم خواستم جمع محدودی باشد که بتوانیم بررسی فنی بکنیم.
یکی از حضار: یا مسئولین دروغ می گویند یا مهندس عطارزاده می خواهند توجیه کنند اگر می خوا ستید بررسی فنی کنید چرا توی این دو سه سال جلسه فنی گذاشته نشده است؟
عطارزاده: جلسه لازم گذاشته ایم. تونل گلاب تونلی است که کار مطالعاتی اش انجام گرفته با بهداشت و محیط زیست همآهنگ کرده ایم در حدود 20 تا پروژه این چنینی داریم که نا گزیر برای آب آشامیدنی مردم اجرا می کنیم در این طرح ها با تونل و یا لوله و پمپاژ آب مردم را تامین می کنیم در این طرح ها از روش هایی استفاده می کنیم که اولا کمتر نیاز به پمپاژ باشد بعد آب را بتوانیم سالم به دست مردم برسانیم. یک مقدار از آب آشامیدنی اصفهان از تونل گلاب می رود بقیه اش از مسیر زاینده رود می رود. تمام تاسیسات اصفهان در زیر دست است و باید آب روان باشد تا به آنجا برسد. قسمت اول تونل گلاب مربوط به کاشان است. یکی از مشکلاتی که ما در چهارمحال داریم این است که پمپاژ زیاد برای ارتفاع 200 متر برای کشاورزی نمی صرفد
یکی ازحضار: پس کشاورز چهارمحالی از کجا نان بخورد؟
عطارزاده: من خواهشم این است که آقای استاندار تیم فنی از خبرگان چهارمحال انتخاب تا با هم بنشینیم و بررسی کنیم.
یکی ازحضار: کی و چه مدت این بررسی آغاز خواهد شد؟
عطارزاده: از همین هفته. این بحث ها را انجام و ظرف دو سه هفته جمع بندی می کنیم.
چند نفر ازحضار: به شرطی که عملیات تونل متوقف گردد.( و صداهای زیاد)
استاندار برای دومین بار: آقای عطارزاده مهمان ما هستند این رسم مهمان نوازی نیست اجازه بدهید حرفشان را بزنند.
مهندس خلیلی با فریاد از ته سالن: آقای عطارزاده برای توجیه کردن اینجا آمده اند. آقای عطارزاده دارید شمشیری را تیز می کنید که تمام مردم استان چهارمحال و بختیاری و بویژه مردم بخش سامان را گردن شان را خواهی زد مردم ناگزیر خون شان را توی تونل گلاب خواهند ریخت و مسئولیتش هم با شماست آقای عطارزاده این مردم را خیلی ساده نگیرید چطور است مردم اصفهان آب شرب سالم می خواهند ولی مردم روستاها و شهرهای اطراف زاینده رود آب سالم نمی خواهند؟ آب لجن می خواهی به ما بدهی؟ این چه کار کارشناسی است که شما دارید انجام می دهید؟ این نظر شما نیست نظر اصفهان است که از دهان شما بیرون می آید.
آقای حیدری: با تمام احترامی که برای آقای مهندس عطارزاده دارم تا اینجای سخن شان اصلا ما را قانع نکرده است من سه تا پیشنهاد دارم یا باید این نامه ای را که آقای دکتر جعفری تهیه کرده و خلاصه شده ی خواست های ما است و من آن را خواهم خواند امضا نماید اگر نامه ی حاوی خواسته های ما را قبول ندارند و امضا نمی کنند ایشان باید توی استان ما بمانند تا کارشناسان همراه ایشان با جمع کارشناسان ما ظرف دو سه روز کار کارشناسی انجام گیرد و اگر هیچ یک از این دو پیشنهاد را نمی پذیرند دیگر خود مردم باید اقدام کنند.
عطارزاده: من به حرف های شما اشکال می گیرم شما نماینده قانون هستید
شما قانون گذارید این تکالیف یعنی چی؟ من وظیفه ای دارم. کار کارشناسی باید انجام بگیرد. پیشنهادی که خودِ شما دادی. آنگاه آن کار کارشناسی را ابلاغ کنید. کجا چنین رسمی هست که بگویند یا اینجا را امضا کن یا… من چیزی را که در توانم هست می-توانم بگویم و یا انجام دهم. وظیفه من انجام کار کارشناسی دقیق فنی است. چه درباره طرح گلاب و یا بهشت آباد و یا هرجای دیگر. اگر دیدیم کارشناسی مغرض است آن را حذف می کنیم اگر نفراتی اثر گذار منفی هست حذف می کنیم و اگر دیدیم نفرات جدیدی هست که میتوانند ما را به واقعیت جدیدی رهنمون شود استفاده می کنیم. ما برای تمام طرح های کشور به همین شیوه عمل کرده ایم. نخواهید مسائل به این شکل حل گردد. من خلاف قانون چیزی نمی توانم بنویسم. من باید کمیسیون تخصیص را تشکیل بدهم و نظرات را مطرح و پس از جمع بندی امضا کنم. 10 روز هم که اینجا بمانم خوشحال خواهم بود. مطمئن باشید اگر با ماندن من مسئله حل می شد می ماندم. ما چند استان مشابه استان شما را داریم. کهکیلویه، کردستان و کرمانشاه.
چند نفر از حضار: شما وقت کشی می کنید. شما پاسخ پرسش ها را بدهید. حاشیه نروید.
عطارزاده: اجازه بدهید بشینیم بررسی کنیم من که بالاتر از قانون نمی توانم حرفی بزنم. من موظفم برابر قانون نظرات کارشناسی را جمع بندی و اجرا کنم. کمک کنید، در مسیری گام برداریم تا این مسئله حل گردد. من مصوبه مجلس را که پول هم برای تونل بهشت آباد گذاشته بودند علارغم فشارهای زیاد و برخوردهای خیلی بد و توهین آمیز دو سال معطل نگهداشته ام تا کار کارشناسی با دقت انجام شود و مطمئن شویم در این کار زیان و آسیبی به بالا دست نزنیم. اینقدر بررسی و نظر کارشناسی روی پرونده هست که اگر من هم نباشم و کسی دیگری بیاید ناگزیر باید این دقت ها را رعایت کند بنابر این ما کار قانونی خود را دنبال می کنیم. ما آماده هستیم تیم فنی شما را بپذیریم تا هم اینجا و هم تهران بحث و گفتگو کنند.
آقای بابااحمدی: جناب آقای عطارزاده مجمع نمایندگان و مردم استان خواسته هایی در 5 بند تنظیم کرده اند و انتظار دارند که امضا گردد. 1- موافقیم که بحث کارشناسی انجام شود. 2- کار تونل گلاب و طرح بهشت آباد به منظور رفع دغدغه های مردم فعلا متوقف شود. 3- بحث تخصیص طرح آب آشامیدنی بن و بروجن تا یک ماه آینده حل گردد. 4- مشکل تخصیص آب سد ونک تا سه ماه آینده حل شود. 5- تخصیص حد اقل 10 درصد اعتبار مورد نیاز برای پروژه سبزکوه به چغاخور امسال تامین گردد. این 5 مورد خواست مجمع نمایندگان و مردم استان از جنابعالی است.
یکی از حضار: درباره تونل سوم کوهرنگ و خشک شدن چشمه مروارید هیچ چیز نگفتید.
بابا احمدی: قطع نامه کلی نوشته شده و انعکاس دهنده همه نظرات است من آن پنج بند را خلاصه کردم. کامل قطعنامه بدین شرح است.
مطالبات مردم استان چهارمحال و بختیاری در جلسه مورخه 2/4/90 با حضور معاون آب وزارت نیرو در شهرکرد
1- معلق کردن کلیه طرح های انتقال آب از استان بویژه طرح های بهشت آباد و گلاب تا زمان تعیین تکلیف در مورد تخصیص طرح های آبی مطالع شده در استان نظیر طرح های آب رسانی بن بروجن سد ونک و طرح های مخزنی مطالعاتی و اجرایی استان طرح-های آب رسانی از بازفت و طرح آب رسانی اراضی زاینده رود جنوبی و غیره به وسعت 120000 هکتار.
2- منتفی کردن اجرای تونل گلاب 2 و صرف بخشی از هزینه تونل در حفاظت کیفی رودخانه، احداث تصفیه خانه فاضلاب روستاهای مسیر با هدف ممانعت از تغییر مسیر طبیعی جریان رودخانه.
3- انجام مطالعات گزینه جایگزین حذف تونل بهشت آباد توسط یک مشاور بی طرف خارج از استان های ذی نفع به استناد مفاد نامه تخصیص آب طرح بهشت آباد مبنی بر توجه به گزینه هایی که بر آب زیر زمینی استان اثرات سوء نداشته باشد.
4- با توجه به فرسایش تشدید شونده خاک در استان و اینکه این استان حوزه بالادست سدهای مهم کارون و زاینده رود است به منظور کاهش رسوب ورودی به این سد ها لازم است حد اقل 2 درصد از درآمد استفاده از آب در پایین دست نیروگاه های آبی و صنایع سنگین جهت انجام اقدام حفاظت از آب و خاک استان اختصاص یابد.
5- تسریع در اجرای طرح های آبی استان از طریق افزایش بودجه ها در حد نیاز با توجه به محرومیت تاریخی استان در انجام طرح-های توسعه ی آب و جلو گیری از گسترش فقر و بیکاری در استان.
نوربخش: من احترام به نظر تان درباره انجام بررسی فنی و کارشناسی می گذارم خواهش می کنم همین اکنون تلفن بزنید کار تونل گلاب 1 متوقف شود تا تیم کارشناسی تشکیل و بررسی گردد.
یکی از حضار: مطالعات ساخت سد تنگزی 4-5 سال قبل انجام شده و قرار است آب این سد به غرب شهرستان شهرکرد و بخش سامان و بن انتقال داده شود تقاضا داریم کار این سد را آغاز کنید.
استاندار: بی گمان همه ی مشکلات آب استان را نمی توان در این جلسه حل نمود اجازه دهید 2-3 تا از دغدغه های بزرگ شما را آقای عطار زاده حل نمایند بقیه را به تیم کارشناسی محول نمایند آقای عطارزاده می فرمایند حد اکثر ظرف یکی دو هفته می توان کار کارشناسی را انجام داد ما هم می پذیریم ظرف این دو هفته کار پروژه تونل گلاب و بهشت آباد متوقف گردد تا نظرات کارشناسی اعلام گردد.
آقای دکتر جعفری گفت: من بنا نداشتم صحبتی داشته باشم ولی نکاتی را از زبان مردم دیار چهارمحال و بختیاری عرض می کنم. همین نکات را در سفر سوم به آقای احمدی نژاد هم گفته ام. مردم چهارمحال و بختیاری سخاوتمندند این را با چه زبانی باید بگوییم. از مقدار آبی که در استان ما روان و خارج می شود مقدار 15 درصد برای آشامیدن و کشاورزی و صنعت استان ما کافی است. مردم ما می گویند 85 درصد آب تولیدی استان ما مال شما و 15 درصد مال ما. جناب آقای مدیرکل آب استان اصفهان، مردم این دیار خیلی خویشتن دارند. شما وقتی کف زاینده رود خشک می شود تراکتورها را ردیف می کنید و مانور می دهید. مردم این استان آب آشامیدنی ندارند. جناب آقای عنابستانی ظاهرا کار خیلی بیخ دارد. استاندار این مملکت می گوید؛ بارها با وزیر نشستیم، صحبت کردیم، حرف حساب نیست. پیداست که کار خیلی بیخ دارد. یک مشاور در وزارت خانه به وزیر می گوید؛ من اجازه نمی دهم! یعنی چی؟ شما می فرمایید باید کارمطالعاتی انجام شود. می گویم؛ اولا کار مطالعاتی انجام گرفته است. مردم حرف حساب می زنند که می گویند؛ کار عملیاتی را تا اعلام نتیجه ی کار کارشناسی متوقف کنید. صبر مردم هم حدی دارد. آقای حیدری گفتند: سه سال است که با کارشناسان و وزیر مذاکره می کنیم کسی گوش نمی کند. استاندار این استان می گوید: چند بار با مشاوران و وزیر جلسه داشتم نمی پذیرند. من می پرسم؛ اگر لابی یک استان بسیار قوی است، اگر قدرت یک استانی بسیار قوی است، آیا اسلام به ما اجازه می دهد مسیر یک رودخانه را تغییر بدهیم؟ آیا مسائل حقوقی به ما اجازه می دهند مسیر رودخانه را تغییر بدهیم؟ آیا اخلاق به ما چنین اجازه ای می دهد؟ که مردمی را از حق طبیعی شان بی نسیب کنیم؟ صرفا بخاطر اینکه آب شرب جایی دیگر سالم باشد؟ از وقتی که آقای احمدی نژاد مدیر آب استان ما شدند مشکلات ما مضاعف شده است. رئس جمهور قبلی گفت؛ اینجا سوئیس است. رئیس جمهور بعدی گفت؛ اینجا پاریس است. من می گویم: اینجا چهارمحال و بختیاری است و این آب مال این سرزمین است. شما می گویید: کارشناسان بیایند بنشینند و بررسی کنند. من نمی دانم شما چه چیز را می خواهید بررسی کنید. تونلی با این عمق، در عمق زمین، حتا بدون انتقال آب، تمام چشمه ها را خواهد خشکاند. تونل دوم کوهرنگ را زدید چشمه مروارید خشک شد. خشک شدن چشمه، یعنی مهاجرت، مهاجرت یعنی فقر. اینکه گفته می شود مردم در پشت کوه ها نمی فهمند اینکه می گویند این آب باید به اصفهان بیاید این ادبیات دوستان اصفهانی بد هست. استاندار می نالد و می گوید فضا سازی است و من نمی توانم کارکنم. شما چند بار گفتید؛ کارکارشناسی انجام شود. خوب این کارها را تعطیل کنید تا کار کارشناسی انجام شود. تونل گلاب یک 800 متر تا اتمام دارد. می پرسیم چرا تونلی با دهانه خروجی 4 متر در 5/4 متر؟ سازمان بازرسی کل کشور گفته؛ پروژه اشکال دارد. محققین می-گویند؛ اشکال دارد. کارشناسان می گویند؛ اشکال دارد. کار با فشار یک لابی قوی در حال انجام است. ما نمی فهمیم به کی باید پاسخ بدهیم. استاندار می گوید؛ مستاصل هستم. نمایندگان می گویند؛ مستاصل هستیم. اینکه مساواتی نیست. اینکه عدالتی نیست. شما بر خلاف شرع، خلاف اخلاق، خلاف موازین حقوقی بستر رودخانه را می خواهید تغییر بدهید. 40 کیلومتر بستر این رودخانه در استان ما قرار دارد این کشاورز بنده خدا که 40 سال است سرمایه گذاری کرده چه خاکی به سرش کند؟ اینجوری که نمی شود؟ آقای مهندس؛ چرا مصوبه هیات دولت زمین مانده؟ این چه قدرتی است که نمی گذارد کارها انجام شود؟ مگر رئیس جمهور نگفتند؛ دولت عدالت گستر! مگر خودشان را رئیس آب استان نکردند؟ چرا نمایندگان مردم نتوانند با ایشان ملاقات کنند؟ ما از ایشان گله مندیم. من هشدار می دهم. خدا نکند کسی بخواهد به این مردم خیانت کند. کسی مبادا پشت صحنه بخواهد سر حیات و زندگی این مردم زد و بندی کند. و هشدار دوم، اگر خون از دماغ کسی در یک درگیری بریزد جناب مهندس شما مسئول هستسید. این یعنی چی که، یک نفر اصفهانی بدون اجازه از مسئولان این استان برود توی منابع آبی استان؟ این یعنی چی شما نیروی نظامی از اصفهان توی استان ما می آورید؟ این توهین بزرگی است. مردم اینجا مگر مونگل هستند؟ آخی خویشتن داری مردم نباید باعث سوء استفاده قرار گیرد. این رفتارها با هیچ منطقی سازگار نیست. شما به این مردم احترام بگذارید و کار تونل گلاب و کار انتقال آب بهشت آباد را تا انجام کار کارشناسی تعطیل کنید. اگر این پروژه های انتقال آب اجرا شود یک لیوان آب برای خوردن در استان نخواهد ماند. ظلم مملکت را تباه می کند. این چه فضا سازی است که شما اصفهانی ها می کنید؟ شهردار شهر شما که یک استاد دانشگاه است بنشینه بگه؛ اینها هیچی حالیشان نیست!؟ توی 30 درجه منفی ی صفر گردو می کارند؟ آیا این حرف منطقی است؟ یک عده گله دار اینجا هستند؟ من نمی خواهم احساسات مردم را خدشه دار کنم. این چه منطقی است که شما دارید؟ کاری که در هیات دولت مصوب شده روی زمین مانده و اجرا نمی شود ولی تونل گلاب که کارشناسی نشده کارش کلید خورده و رو به اتمام است. بنا این بود که برادری باشد، نه غارت، بنا بود اخلاق باشد، نه حقوق دیگران را زیر پا گذاشتن. شما از تمام پتانسیل ها استفاده کرده اید تا یک استان را در محرومیت نگهدارید. می پرسم چرا؟ به چه دلیل؟ ما حرف مان را به کی بزنیم؟ به حرف استاندارمان گوش نمی کنند. به حرف نمایندگان مان گوش نمی کنند. این مردم پس حرف شان را به کی باید بزنند؟ این خواست های مردم منطقی است. شما با تعطیل پروژه ها عمل منطقی تر انجام دهید.
عطارزاده: ما می گوییم تیم کارشناسی بیاید بنشیند و بررسی کند. همه ی این مواردی که شماها در این جلسه فرمودید جزء دستور کارهای من بوده است. قوانین به ما می گوید؛ هر کاری را چگونه انجام باید داد. شما از من نخواهید که من کار خلافی را انجام دهم. خواهش می کنم اجازه بدهید ما روندی را که رفتیم سرعت بدهیم. دوستان کارشناس هم کار خودشان را بکنند. اگر به این نتیجه رسیدند که نمی توان کار را ادامه داد جلوش را خواهیم گرف. کار خلاف قانون نمی توانم بکنم و نمی گذارند انجام دهم. توقف کار در اختیار من نیست. من از آقای استاندار می خواهم که اگر جزء وظایف ایشان هست شورای تامین را تشکیل دهند و اگر صلاح دیدند کار را تعطیل کنند.
استاندار: طرح بهشت آباد را من می توانم تعطیل کنم ولی تونل گلاب در حوزه من نیست. من شنبه صبح جلسه تامین دارم دستور تعطیل بهشت آباد را صادر می کنم.
امیرخانی: شما دم از قانون و قانون مداری می زنید این در حالی است که تونل گلاب را دور از چشم مردم و خلاف قانون زده اید.
ترابی: آقای عطارزاده گفتند اعتبار پروژه ها ابلاغ نشده و اعتباری هم که دارند یک دهم پروژه هاشان نمی شود خوب وقتی اعتبار برای کارها نیست تعطیل کنند.
استاندار: آقای عطارزاده می فرمایند؛ حالا به عنوان نبود اعتبار و یا هر عنوانی دیگر کار تونل گلاب را موقتی تعطیل می کنیم تا کار کارشناسی صورت گیرد. گزارش از محمدعلی شاهسون مارکده