پُز، فیس و افاده
زیاد شنیده ایم و یا ممکن است خودمان هم این کلمه را درباره کسی به کار برده باشیم که؛ فلانی پُز می داد یا پُز می دهد. توی همین مایه ها، کلمه فیس و افاده را داریم که گفته می شود؛ فلانی فیس و افاده دارد یا فلانی فیسی است. واژه معادل کلمه ی فیسی و پزی و یا افاده ای، در زبان ترکی بسیار پر معنی و ملموس تر است. ترک ها به چنین آدم هایی می گویند: « شیشا قان ». یعنی باد کرده، باد کرده شده. حالِ کسی که خود را برای درشت نمایی باد می کند. می دانیم از نظر فیزیکی کسی نمی تواند بدن خود را باد کند تا درشت و بزرگ جلوه داده شود، اصلا هم لازم نیست که کسی بدنش درشت و بزرگ باشد تا دیگران او را بزرگ بپندارند بلکه آدم فیسی با تعریف، تمجید و نمایش از بوده هایش، داشته هایش و تعلقاتش، آن ها را از ان چه هستند و یا بوده اند بزرگ تر و مهم تر جلوه می دهد تا مردم، دارنده و مالکِ ان ها را که، خودِ اوست، خوب، بزرگ و مهم بدانند. نخست ببینیم معانی این واژه ها چیست.
افاده: یعنی حالتی ناشی از احساس برتری نسبت به دیگران که در رفتار، گفتار و حرکات شخص ظاهر میشود، خود پسندی، غرور، تکبر.
پُز: یعنی نحوه آراستن سرو وضع، خود نمایی و تفاخر بی جا.
فیس: یعنی هرگونه رفتاری که نشانه خود پسندی و تکبر باشد.
هنگامی که در جمعی، بویژه در مهمانی ها قرار می گیریم مشاهده می کنیم بعضی از آدم ها دوست دارند از دیده ها، شنیده ها، داشته ها و بوده های خودشان با اغراق و آب و تاب، و طول و تفصیل و نیز از سیر تا پیاز تعریف کنند تا بتوانند توجه دیگران را به خود معطوف نمایند این تعریف، الزاما و تمام و کمال ممکن است با زبان نباشد، بلکه با حالات حق به جانبی که می گیرند، با لحنی که سخن را ادا می کنند، با تاییدی که از این و آن برای اثبات خود کسب می نمایند، با سوگندی که برای درستی حرف خود یاد می کنند، از خود یک برتری و ویژگی بروز می دهند تا شنوندگان و بینندگان باور کنند که گوینده آدم مهمی است.
آدم های فیسی و پزی فکر می کنند؛ همه متعلقات شان از متعلقات دیگران بهتر است، سرتر است، اصلا خود را تافته جدا بافته از دیگران می پندارند که اعتقاد و ایمانش از همه سر تر است، سفر مکه اش از بقیه جالب تر بوده، نذری که داده همه مردم از آن خورده اند و گفته اند عالی بوده، رشته تحصیلی و دانشگاهی که پسر یا دخترش قبول شده خاص است، ویژه است، کمتر کسی می تواند چنین دانشگاهی و چنین رشته ای قبول شود یا مثلا مادرش بهترین مادر ها بوده است، پدرش از دیگر مردان یک سر و گردن سر تر بوده است. به همین جهت به هر مناسبتی و پیش آمدی، می بینی از انها با القاب و احترام و التفات خاص یاد می کند.
در ادای تعریف، سطح فرهنگ و بینش فرد در انتخاب کلمات و بکار بردن صفات نقش مهمی دارد. اگر آدمی تحصیل کرده و آشنا به علم و فرهنگ و ادبیات روز باشد می کوشد آن ها را (پدر و مادرش را) دانا، فرهیخته، با سواد و پر مطالعه که هزاران نفر خوشه چین دانش ان ها بوده اند معرفی کند و اگر از آدم های سطح پایین و سنتی جامعه است چون از علم، دانش و آگاهی بی بهره است و با ادبیات و فرهنگ روز آشنایی ندارد می کوشد آن ها را به مقدسین و خدا منتسب نماید مثلا می گوید مرد یا زنی مومن بود، خادم الحسین بود، شب تا صبح نماز می خواند، چندین بار زیارت خانه خدا رفت، نور به قبرش ببارد، خدا با فاطمه زهرا یا حضرت علی محشورش کند، دیشب خواب دیدم در کنار حوض کوثر ایستاده است، صورتش نورانی بود، یک زنی بود ها! یا یک مردی بود ها!
یا اگر از بچه اش تعریف می کند هرچه صفات خوب هست به او نسبت می دهد، که با هوش است، هیچ کار بدی نمی کند، و این تعریف ها را به گونه ای و حالتی بیان می کند که هیچ کس شک و شبه ای نکند. چنین آدم هایی دوست دارند مرکز توجه باشند و این تعریف و بزرگ نمایی ها را هم بدین خاطر می کنند که دیگران او را مهم بدانند.
پرسشی که مطرح می گردد این است که؛ چه نیاز به توجه مردم که، این تعریف و تمجید ها بخاطر گرفتن توجه ادا شود؟ باید دانست این گونه آدم ها از نظر روانی، تو خالی اند. در درون، خود را مفید و با ارزش نمی دانند، خود را توانمند نمی شمارند، خود را مستقل از نظر دیگران، خوب نمی دانند، وقتی خود را خوب می پندارد که دیگران بگویند خوبی، شخصیتی وابسته دارند وابسته به نظر دیگران. اگر دیگران آن ها را خوب و مهم بدانند قدری احساس خوش آیندی خواهند داشت ولی چون از درون توخالی اند این احساس خوش آیندی هم لحظه ای، موقتی و گذارا است. امروزه خوانده ایم و می دانیم احساس نیاز شدید به توجه دیگران داشتن یک اختلال روانی و شخصیتی است. این تیپ آدم ها را در دسته بندی های اختلالات روانی و تیپ های شخصیتی، شخصیت هیجانی و نمایشی می گویند. شخصیت هیجانی نمایشی یک اختلال روانی اغلب زنانه است نشانه بارز آن در جامعه ی سنتی و عامیانه ی ما این هست که می گوییم؛ زن ها هنگامی که در کنار هم قرار می گیرند خیلی راحت حرف دل شان را به هم می زنند، با هم خیلی حرف می زنند، همه ی حرف های درون خود را بیرون می ریزند، زیور الات به خود می آویزند و برای نشان دادن این زیور آلات دستان خود را به حرکت در می آورند و یا به شکلی سینه و گردن خود را نشان می دهد تا زیورآلات شان را مردم ببینند ، در پوشیدن لباس و آرایش، جنبه جلوه گری و نمایش بر جنبه های نیاز فیزیکی می چربد و از این طریق می خواهند توجه شنونده و بیننده را به خود جلب نمایند.
آدمی که شخصیت فیسی، پُزی، افاده ای، هیجانی نمایشی دارد دوست دارد توجه دیگران را به خود جلب نماید، به نظردیگران جالب آید، دوست دارد رفتارش و گفتارش و نظرش مورد تایید و تصویب دیگران قرار گیرد و مردم او را بزرگ و مهم بدانند بدین منظور احساسات و عواطفش را بیش از حد نشان میدهد در جایی که نباید احساساتش را بروز دهد و یا نشان دهد بروز و نشان می دهد چنین آدمی زمینه ای از اضطراب دارد، اضطراب به چه چیز؟ به این که مردم او را خوب نشمارند، مهم ندانند، توجه ننمایند آنگاه احساس می کند آبرویش رفته است، اگر دیگران احساسات او را تایید و تمجید نکنند خشمگین می گردد و دیگران را بد، نادان، بی وفا و ناسالم می داند.
شخصیت هیجانی نمایشی برای گرفتن توجه، از زیبایی اش از لباس پوشیدن در جهت جلب توجه دیگران استفاده می کند ممکن است در مهمانی ها بیش از حد بخندد تا توجه دیگران را بخاطر مرکز خنده بودن به سوی خود جلب کند شخصیت او همانند یک کودک 4-6 ساله است که دوست دارد در وسط قرار گیرد شعر بخواند تا دیگران برای او دست بزنند البته یک فرد بالغ هیچ گاه این را برزبان نمی آورد ولی ته دلش می خواهد که او در جمع مرکز توجه باشد سخن بگوید تا دیگران را متوجه خود کند این آدم ها سعی می کنند خبرهایی درباره دیگران را جمع کنند تا در جمع بیان نمایند به منظور جلب توجه دیگران. در جلسات و مهمانی ها قدری دیرتر از دیگران وارد می شود تا هنگام ورود نظر همه را جلب خود نماید شخصیت هیجانی و نمایشی که خاص خانم ها است معادل و یا همانند اختلال شخصیتی خود شیفتگی است که بیشتر خاص آقایان است یکی از عللی که خود شبفتگی در آقایان بوجود می آید این است که پسر بچه در خانواده بجای نزدیکی بیشتر به پدر، به مادرش نزدیک تر است و مادر تایید مکرر بر پسر و مرد بودن او تاکید دارد یک احساسی از بزرگی و بر تری حس می کند بهتر است در خانواده، یک دختر درکودکی خود را با مادر همانند سازی کند و یک پسر با پدر تا مشکلات بعدی را نداشته باشیم. وقتی خوب دقت کنیم خواهیم دید دو تا تیپ شخصیتی که در جامعه ی سنتی ما جمعیت زیادی را در خود جای داده شخصیت هیجانی نمایشی در زن ها و شخصیت خود شیفته در آقایان است. اگر کمی با روان انسان آشنایی داشته باشیم و رفتار آقایان در همین جامعه ی روستایی و سنتی خودمان را مطالعه کنیم خواهیم دید اغلب مردان جامعه ی روستایی ما دچار خود شیفتگی هستند این را از حرف زدن ها، از نگاه ها، از نشست و برخاست ها، از برخوردها و از انتظارات آقایان به راحتی می شود دید و لمس کرد.
یکی از علل بوجود آمدن زمینه شخصیت هیجانی و نمایشی این بوده که کودک هنگام کودکی در خانواده بخاطر خوش زبانی، بخاطر زیبایی اش مرکز توجه بوده، دختر بچه بجای توجه و علاقه زیادتر به مادرش، این توجه و علاقه را به پدر خود معطوف کرده، شاید به خاطر این که مادر در زندگی او غایب بوده و یا نقشی نداشته است و یا زنی عصبانی، کنترل کننده، تنبیه کننده، سر زنش کننده، و یا زنی سرد بوده است و یا مادر توجه زیادتری به فرزند دیگری داشته است و از توجه لازم به دخترش غافل مانده است. اگر در رفتار فرزندان یک خانواده دقت کنیم خواهیم دید تعداد دختران اول خانواده که دارای شخصیت هیجانی نمایشی اند از بقیه دختران بیشتر است این دختران نسبت به بقیه دختران زودتر عاشق می شوند و بیشتر از بقیه دختران از عشق شان دلسرد می شوند خیلی ها شان از زندگی ناراضی و گله مندند. چون جهان فارغ از خواست من و تو بر اساس واقعیت ها می چرخد و زندگی ما آدم ها هم که جزئی از جهان هست بر اساس قوانین واقعیت ها پیش می روند از آن جایی که آدم هیجانی و نمایشی بر اساس درونیات ذهنی اش و احساس و عواطفش و با خیالات خود به جهان و زندگی می نگرد، در خیلی جاها محتوای ذهنی با واقعیت ها فاصله دارند این هست که می بینیم به بسیاری از خواسته ها و آرمان و آرزوهامان دست نمی یابیم این دست نیافتن ها، موجب خشم، نارضایتی، دلسردی و نومیدی ما می شود آنگاه گناه را به گردن چرخ کج مدار می اندازیم که با ما سرِ ناسازگاری دارد. زندگی آدم های هیجانی نمایشی دور محور دیگران می چرخد یعنی تایید و تصویب و ستایش دیگران را می خواهند. دختر خانم های هیجانی نمایشی در ازدواج دوست دارند شوهرش هر روز از او تعریف کند درباره او حرف بزند دوست دارد شوهرش و اطرافیان او را یک زن استثنایی بدانند این آدم ها اگر دیدند به آن خواسته های خود که توجه دیگران است نرسیده اند و دیگران توجه لازم را در مهمانی ها و یا در خانواده و جامعه به او نکردند احساس ناخوشایندی بهشان دست می دهد افسرده و مایوس می شوند دیگران را به نفهمی، قدر ناشناسی و بی احساسی متهم می نمایند این آدم ها وقتی مهمانی و یا جشن عروسی را خوب تلقی می کنند که، توجه های بیشتری به آنها معطوف شده باشد اگر چنین نشد آن مهمانی را بد تلقی می کنند یعنی خود را محور و ملاک می پندارند.
برای این که بدانیم چه مقدار به سلامت روانی نزدیک هستیم، می توانیم خود را بیازماییم. بدین شکل که؛ هنگامی که از مهمانی برگشتیم، چه در مهمانی به ما توجه فراوان شده باشد و ما را در صدر نشانده باشند و احترام فوق العاده برای مان قائل شده باشند و چه با ما در حد معمول و عادی و یا حتا سرد برخورد شده باشد و در جلو چشم ما به دیگری توجه فوق العاده کرده باشند، در هر دو حالت ما خوب و خوش راحت بودیم، ذهن ما مشغول نبود، احساس بد آیند، خشم و ناراحتی نداشتیم، گله مند نبودیم که؛ چرا آن جا به من تعارف نشد، آن جا من را بالای اتاق ننشاندند، اول به من غذا ندادند، یک یک با من سلام و تعارف نکردند، آنگاه می توان گفت با سلامت روان فاصله کمتری داریم.
باید بپذیریم که این نیاز توجه به دیگران کاذب است اشکالی در روان ما است به درد زندگی ما چندان نمی خورد و ما بچه ی کوچولو نیستیم که با دست زدن و به به گفتن و خوب دانستن دیگران به وجد آییم یعنی باید چشم مان را باز کنیم و واقعیت ها را ببینیم. راه حل برون رفت از این گرفتاری این هست که واقعیت ها را آنگونه که هستند ببینیم و بپذیریم و بدانیم که مردم بیکار نیستند که بنشینند و به پُز و فیس و افاده ی من و تو گوش دهند؟ حال اگر به حرف های من و تو گوش هم کردند کاری از دست شان بر نمی آید که بخواهند برای من کاری بکنند؟ بعد باید بپذیریم که اعتدال و میانه روی در هر کار شیوه ی مناسبی است ( خیرالامور اوسطها) ( خیرالمقال ما وافق الحال: بهترین گفتارها آن است که بجای خویش باشد) و اگر نیک بنگریم خواهیم دریافت که خدا هم از آدم های متوسط بیشتر خوشش می آید چون می بینیم آدم های متوسط بیشتر خلق کرده است. بعد باید بپذیریم که من یک آدم عادی و معمولی ام، نه از دیگران بهترم، نه بدتر، نه بالاترم، نه پایین تر، وقتی این برابری را پذیرفتیم دیگر در خود نیازی نمی بینیم که با شیرین زبانی و تعریف و تمجید و یا رفتاری خاص توجه دیگران را به خود جلب کنیم.
برای دست یابی به آرامش روانی بهتر است با بکار گیری عقل و خرد و پرهیز از خیال بافی و هیجانات، رفتار و گفتارمان را با توجه به نیازهای واقعی مان و لحاظ کردن اصول اخلاقی و انسانی بیان و انجام دهیم و مسئولیت خوب و بدش را هم بپذیریم و زندگی مان را با رشد و پویایی شیرین کنیم و به آن معنویت ببخشیم و به جلو ببریم تا بتوانیم لذت ببریم. حال این گفتار و رفتار ما خوشایند دیگران هم قرار گرفت و توجه مردم را به ما معطوف کرد چه خوب و خوشحال خواهیم بود و اگر دیگران توجهی به ما نداشتند، ما را تحویل نگرفتند و اهمیت ندادند هیچ نگران، ناراحت، نومید، مایوس و خشمگین نمی شویم و همچنان به گفتار و رفتار خوب خودمان ادامه می دهیم.
محمدعلی شاهسون مارکده 30/2/89
جلسه شورا
اعضاء شورای اسلامی در تاریخ 28/2/89 ساعت 21 در محل دفتر دهیاری جلسه داشتند. در این جلسه، دهیار اسناد، اوراق، تراز و صورت حساب های مالی و دفاتر ثبت اعداد و ارقام سال 88 دهیاری را به اعضا شورا ارائه داد و در خواست نمود که بررسی و تصویب گردد. اعضا شورا پس از بررسی اجمالی اسناد و اوراق، از نحوه تنظیم اسناد و اوراق، ثبت دفاتر، گویایی، روشنی، خوانایی نوشته ها و اعداد و ارقام ثبت شده توسط آقای حسن بیاتی حسابدار، کار او را تحسین نمودند و مقرر گردید؛ آقای مسعود شاهسون رئیس شورا درستی، صحت و اصالت تک تک فاکتور و رسیدهای پرداختی سال 88 را که توسط آقای کریم شاهسون دهیار ارائه شده و نیز درستی مبلغ آنها را بررسی و نتیجه را در جلسه بعدی شورا گزارش دهد.
همچنین آقای مسعود شاهسون گفت؛ در پی بازسازی جویچه آب باران کوچه گله، ساکنان آن محله بسیار راضی اند. این مشکل عبور و مرور هم در کوچه کرپه هست تقاضا دارم جویچه این کوچه هم بازسازی گردد که مقرر گردید دهیار مصالح مورد نیاز را فراهم تا ساکنان اطراف کوچه جویچه را بازسازی نمایند.
مقرر گردید آقای کریم شاهسون دهیار حد اکثر تا تاریخ 5/3/89 لیست افرادی که پول زباله شان را نپرداخته اند را تدوین و با همآهنگی با رئیس شورا تاریخی برای تشکیل جلسه تعیین نماید تا این افراد به جلسه دعوت گردند تا با آنها در باره علل عدم پرداخت سهم هزینه جمع آوری زباله شان گفتگو گردد.
آقای محمد عرب عضو شورا گفت: جوانان عضو طرح باغداری مینو از راکد ماندن کارهای اداری این طرح ناراضی اند به علاوه بیش از 80 نفر جوان هم از سربازی آمده اند و خواهان اجرای طرح 100 هکتاری اند باید کاری در این زمینه انجام دهیم. که مقرر گردید آقای محمد عرب با همآهنگی از جوانان دعوت نماید در جلسه ای جمع شوند تا با هم درباره کارها گفتگو و راه چاره ای پیدا کنیم.
در پایان جلسه مقرر شد گزارش عملکرد شورا در سال 88 که توسط رئیس شورا تدوین شده تکثیر و بین مردم توزیع گردد.
گزارش از محمدعلی شاهسون مارکده
فروش اراضی استیجاری ممنوع
در جلسه مورخه 30/1/89 که با معاون سازمان جهاد کشاورزی استان و اعضا شوراهای بخش سامان در محل بخشداری سامان تشکیل شد یکی از موضوع ها، نگرانی مسئولین از فروش غیر قانونی زمین های استیجاری توسط کشاورزان بود. در آن جلسه، گفته شد که؛ واسطه ها با زرنگی در دفترخانه وکالت بلاعزل هم از فروشنده جهت انتقال زمین استیجاری می گیرند. مسئولان خواستار اطلاع رسانی غیر قانونی و ممنوع بودن فروش زمین های استیجاری و متوقف شدن صدور وکالت نامه ها از طرف دفاتر ثبت و اسناد شدند. این موضوع در بند 7 صورت جلسه بدین شکل قید شد. « مقرر شد مدیریت امور اراضی استان طی مکاتبه ای با اداره کل ثبت و اسناد و املاک استان و دفاتر اسناد رسمی در جهت جلوگیری از فروش و نقل و انتقال اراضی ملی تاکید نماید، از صدور وکالت بلا عزل خود داری
شود».
به دنبال این مصوبه، اداره امور اراضی طی نامه ی شماره 3/14/1213 مورخه 1/2/89 خطاب به مدیر کا ثبت و اسناد و املاک استان، ضمن یاد آوری ممنوعیت فروش زمین های استیجاری، خواستار متوقف شدن صدور وکالت های بلا عزل شده است. بخشداری سامان طی نامه ای، کپی این تقاضا نامه را به این شورا ارسال و درخواست نموده به اطلاع همگان رسانده شود. متن نامه امور اراضی بدین شرح است.
« ریاست محترم اداره ثبت اسناد و املاک استان، سلام علیکم، احتراما، به استحضار می رساند نظر به این که مستند به بند الف ماده 7 قرارداد استیجاری و ضوابط و مقررات واگذاری هرگونه نقل و انتقال در اراضی ملی واگذاری بدون تجویز دولت ( سازمان جهاد کشاورزی ) ممنوع می باشد و به لحاظ این که بعضا مستاجرین اراضی مذکور بر خلاف ضوابط و مقررات اقدام به فروش اراضی ملی به غیر می نمایند و در این راستا دلالان و عناصر واسطه سودجو به ظن خود به منظور اعتبار بخشی به معاملات فضولی مذکور متعاملین را ترغیب می نمایند وکالت نامه های تام الاختیار و بلاعزلی در دفاتر اسناد رسمی منعقد نمایند که بر اساس آن خریدار وکیل در انتقال مالکیت ما فی الذمه فروشنده شود و با عنایت به این که وکالت نامه مذبور بر خلاف ضوابط و مقررات و اهداف وزارت جهاد کشاورزی در اشتغال زایی مؤثر در بخش کشاورزی به منظور افزایش بهره وری و تامین امنیت غذایی است و به لحاظ این که اراضی مذکور بدوا وفق ضوابط به واجدین شرایط واگذار می شوند و متعاقبا با تاثیر عوامل واسطه سودجو در مسیر بازار سیاه قرار می گیرند و برخلاف سیاست های دولت به اشخاص غیر واجد شرایط که غالبا اقشار مرفه غیر زارع هستند واگذار می شود. مع الوصف با عنایت به مطالب صدرالذکر به منظور رعایت غبطه دولت استدعا دارد به نحو مقتضی به دفاتر اسناد رسمی اطلاع رسانی شود که از تنظیم وکالت نامه های مطلق، تام الاختیار و بلا عزل این چنینی که در تعارض با مفاد قراردادهای واگذاری و اهداف دولت است جدا خود داری فرمایند.
مدیر امور اراضی خسرو عبدالهی»
آموزش امداد و نجات
به دعوت هلال احمر، دهیاران شهرستان شهرکرد، در تاریخ 26/2/89 ساعت 30/9 در محل سالن اجتماعات حلال احمر گرد هم آمدند تا یک بار دیگر اهمیت امداد رسانی در حوادث غیر مترقبه یادآوری و آموزش داده شود. که خلاصه ای از سخنان بیان شده در این جلسه را با هم مرور می کنیم.
نخست آقای حیدریان رئیس حلال احمر گفت: کشور ایران جزء 10 کشور بلاخیز جهان است و از تعداد 30 بلای طبیعی که در دنیا رخ می دهد تعداد 21 تا 22 مورد آن در کشور ما اتفاق می افتد همچنین استان ما نیز جزء 10 استان بلا خیز کشور است به همین خاطر همه باید با نحوه کمک و امداد در هنگام وقوع حوادث آشنایی و آمادگی داشته باشیم. یاد آوری می کنم مناطق بسیاری از استان ما روی گسل ها قرار گرفته اند این عوامل ما را برآن داشته تا شما دهیاران به این گردهم آیی دعوت و از شماها بخواهیم در روستای خود کلاس های آموزشی کمک های اولیه برگزار نمایید و به دنبال آن تیم های امداد و نجات در روستا تشکیل دهید البته تعدادی از روستاها در برگزاری کلاس های آموزشی امداد و نجات پیش قدم بوده اند و ما از مسئولان برگزاری کلاس ها تشکر می کنیم بدیهی است این روستاهای آموزش دیده در تشکیل تیم های امداد و نجات در اولویت خواهند بود ما به روستاهایی که در این راستا اقدام نمایند امکاناتی اختصاص خواهیم داد ببینید برای اینکه اهمیت آموزش کمک رسانی و وجود تیم های امداد و نجات را بدانید آمار تلفات و صدمات دو روستای زلزله زده در یک کشور اروپایی را برای تان بازگو می کنم. در دو روستا در نزدیکی هم در یک کشور اروپایی با شرایط و جمعیت تقریبا یکسان زلزله روی می دهد در روستایی که مردمانش آموزش های کمک های اولیه و نجات و امداد را دیده اند و تیم های امداد و نجات تشکیل داده اند تعداد 20 نفر کشته و زخمی بعد از زلزله بر جای می ماند و در روستایی که مردمانش آموزش ندیده اند و تیم های امداد و نجات تشکیل نداده اند 1000 نفر کشته و زخمی برجای می ماند. این تفاوت در تلفات و آسیب ها فقط بخاطر آمادگی مردم جهت کمک و نجات بوده است پس جا دارد که نحوه کمک رسانی و نجات دادن آسیب دیدگان در حوادث را یاد بگیریم در این راستا از دهیاران می خواهم که مردم را ترغیب نمایند داوطلبانه به جمعیت حلال احمر به پیوندند.
گزارش از کریم شاهسون
احداث شرکت دفع آفات نباتی
سرکار خانم ایزدی نژاد، مدیرحفظ نباتات سازمان جهاد کشاورزی استان، طی نامه ی شماره 466/13 مورخه 12/2/89 خطاب به شورای اسلامی مارکده نوشته: با توجه به اهمیت و حساسیت سمپاشی ها توسط افراد غیر متخصص و احتمال وقوع اثرات زیان آور محیطی و … این مدیریت و سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی آمادگی دارد در صورت وجود متقاضی واجد الشرایط احداث شرکت دفع آفات نباتی و ضد عفونی، مساعدت لازم را در خصوص ارائه راهنمایی و معرفی به بانک جهت استفاده از تسهیلات بانکی را به عمل آورد.
حرف های مردم
1- دهیار روستا در جلسه 28/2/89 به اعضا شورا یاد آوری نمود؛ حدود دو سال است که از قطعه لوله پلی اتیلن متعلق به شرکت فردوس جهت ریختن آب در جوی مارکده استفاده می کنیم بدون این که پول آن را پرداخت کرده باشیم مدیر عامل فردوس بدهی شخصی اش را نمی پردازد من هم لوله فردوس را در گرو بدهی شخصی او نگه داشته ام.
2- جا داشت، مسئولان کتابخانه عمومی مارکده، به عنوان متولیان توسعه کتابخوانی، با برنامه ریزی و ثبت نام از داوطلبان، کاروانی جهت بازدید از نمایشگاه بین المللی کتاب تهران راه می انداختند شاید با این اقدام آشنایی بیشتر و تلنگری جهت آشتی با کتاب در ذهن جوانان زده می شد می پرسم آیا چنین کاری اصلا از ذهن دست اندر کاران گذشت؟
3- پیشنهاد می گردد از محل پل قابوق تا پل قوچان زیر جوی عاشق آباد تبدیل به پارک ساحلی گردد تا بتوان گردشگران را به این پارک هدایت و هم درآمدی برای روستا باشد و هم از پخش شدن انها در باغات و خسارات احتمالی جلوگیری گردد.
4- نظافت و عدم شادابی فضای باز و محوطه مرکز بهداشتی درمانی
مارکده مناسب یک مرکز پزشکی و درمانی نیست جا دارد مسئولان قدری
به این فضا رسیدگی بیشتری کنند.
5- به نظر می رسد مدیران شرکت فردوس آن داغی و حرارت روزهای اولیه مدیر شدن خود را از دست داده اند چون مدتی است که جهت حل اختلاف زمینی که اخیرا تقسیم و به ما داده شده است مراجعه می کنیم اهمیتی نمی دهند می گویم نه به آن داغی داغ و نه به این سردی سرد ایا بهتر نبود که از اول با اعتدال به میدان می آمدید؟ تا می توانستید حد اقل سه سال دوام بیاورید؟
ویروس های کامپیوتری
در سری نوشته هایی در مورد ویروس های کامپیوتری به معرفی ویروس ها، چگونگی ایجاد ویروس ها و اهداف ایجاد ویروس ها پرداختیم. در این مقاله که آخرین مقاله در مورد ویروس ها می باشد به بعضی از موارد گفته نشده می پردازیم.
روش های انتقال ویروس ها:
1-فلاش یا CD ی آلوده. 2- انتقال ویروس از طریق شبکه. 3- انتقال ویروس از طریق اینترنت،
با گسترش استفاده از اینترنت ویروس های اینترنتی به عنوان نسل جدیدی از ویروس ها معرفی شدند. ویروس های اینترنتی بسیار سریعتر از ویروس های دیگر انتشار می یابند و در ظرف چند روز می توانند میلیون ها کامپیوتر در سراسر دنیا را آلوده کنند. این نوع ویروس ها از طریق پست الکترونیک یا دریافت فایل از اینترنت و … به کامپیوتر منتقل می شوند.
آثار مخرب ویروس ها:
1-اختلال در سیستم. 2- تخریب سخت افزار. 3- تخریب اطلاعات ( حذف اطلاعات، تغییر اطلاعات و …) 4- کندی سیستم. 5- اشغال حافظه و تکثیر آن.
عوامل تشخیص ویروسی شدن سیستم:
1- کند شدن سیستم ( که گاهی به دلایل دیگری نیز می تواند باشد) 2- ایجاد اشکال در فایل های اجرایی. 4- کند شدن ارتباط با اینترنت. 5- دادن پیام های غیر عادی یا قفل کردن. 6- اختلال در کار چاپگر. 7- صدای غیر عادی بلند گو. 8- تغییر در صفحه کلید. 9- اختلال در صفحه نمایش. 10- راه اندازی مجدد سیستم. و سایر موارد مثل به هم ریختن تصاویر در محیط گرافیکی، عدم اجرای برخی دستورات یک برنامه، تغییر تعداد فایل ها و …
روش های مقابله با ویروس شدن: 1- شناسایی ویروس ها و جلوگیری از ورود آن ها به کامپیوتر( پیشگیری). الف: از طریق نصب یک برنامه آنتی ویروس و به روز کردن همیشگی آن. ب: نرم افزارهای خود را از محل های مطمئن تهیه کنیم. ج: حتی المقدور از اتصال به کامپیوتر و شبکه هایی که از عدم ویروس بردن آن ها اطمینان نداریم بپرهیزیم.
2- از بین بردن ویروس ها پس از ورود به کامپیوتر( درمان) با استفاده از برنامه های آنتی ویروس.
غلامرضا عرب مارکده