دروغ نگوييم
در دقايق پاياني جلسه 24/8/89 در محل مسجد جامع كه درباره هدايت فاضلابهاي قسمتي از روستا به جوي مزرعهي عاشقآباد گفتگو و تصميم گيري شد آقاي بهرام عرب فرزند نورالله گفت: «هزينهي اين لوله كشي را مردم ميپردازند فردا دوباره شورا گزارش خواهد كرد ما لوله كشي كردهايم!»
من، در همينجا از انتقاد بجا و به موقع و رو در روي آقاي بهرام عرب تشكر ميكنم و شجاعتش را ميستايم. چون بسياري از ما همين سخن را در پشت سر ميزنيم، من بارها شنيدهام، ولي رو در رو سكوت و يا تمجيد و ستايش ميكنيم. بعد به خود و دو نفر ديگر همكارانم در شورا ميگويم: قدري به خود آييم، سخنان و گزارشهاي خود را بررسي كنيم ببينيم كجا سخن نادرست گفتهايم؟ كجا گزارش نادرست كردهايم؟ كه مردم ما را دروغگو ميپندارند؟
ما اعضا شورا، ادعاي دينداري و مومن بودن ميكنيم، و اين ادعا را در هنگام سخن گفتن و چسباندن هر كلمه و سخن خود را به باورهاي ديني نشان دادهايم در آموزههاي دين اسلام، دروغ ناپسند و زشت شمرده شده، تا آنجا كه بر اساس باورهاي مذهبيمان، دروغگو را دشمن خدا ميناميم. به علاوه در عرف و ادب و فرهنگ ايراني ما بويژه ايران باستان هم پرهيز از دروغ و ناپسند بودن سخن دروغ يكي از ويژگيهاي فرهنگ نياكان ما مردم ايران زمين بوده است هركس ميتواند اين ادب اجتماعي، اخلاقي و انساني را در جاي جاي كتاب شاهنامه فردوسي بخواند. با اين كه فرهنگ نياكان ما و فرهنگ ديني ما دروغ را زشت شمردهاند و اخلاق اجتماعي ما هم به اين موضوع تاكيد دارد چرا مردم اين چنين ميپندارند كه شورا در گزارشش به مردم دروغ گفته؟ و حال يكي از افراد برجستهي روستا در حضور جمعي، از شورا مي خواهد كه؛ دوباره دروغ گزارش نكند؟ چرا به اينجا رسيدهايم؟ چرا نخست نميانديشيم؟ نميخوانيم؟ تا بدانيم؟ بعد از روي دانايي سخن سنجيده بگوييم؟ يا گزارش برابر با واقع بنويسيم؟
از همشهريان ميپرسم چند نفر از ما مردم روستاي ماركده كتاب شاهنامهي فردوسي را درخانهمان داريم؟ چند نفرمان كتاب شاهنامه را خواندهايم؟ يا حداقل يكبار آن را در دست گرفته و ورق زدهايم؟ با تاسف و با قطعيت ميگويم، هيچ! متاسفانه در جامعهي روستايي ما خواندن كتاب، انس و الفت با كتاب، دوستي و همنشيني با كتاب، كه اگر با علاقه و عميق باشد، نتيجهاش جز دانايي نخواهد بود، ناشناخته مانده، طرفدار ندارد و كسي در اين زمينه وقت صرف نميكند، پولي نميپردازد، هزينهاي نميكند، اصولا خريد كتاب در سبد هزينههاي زندگي ما جايي و اعتباري ندارد بدين جهت به عمق فرهنگ اسلاميمان پي نبردهايم شناخت و آشنايي ما از دين و مذهبمان در سطح و رويه است بيشتر بدان تظاهر ميكنيم تا اينكه ديندار و باورمندي با شناختِ عميق و يكرنگ و آگاه باشيم. از طرفي با فرهنگ ايرانيمان هم آشنايي نداريم تا ارزش خردمندي و عمق سخن راست را بدانيم و به زشتي و پلشتي سخن دروغ هم عميق پي ببريم. اين يك واقعيت تلخ است، واقعيتي است ناخوشايند، ولي هست، چيزي كه مرا بسيار رنج ميدهد همهاش اين نيست كه با كتاب انس و الفت نداريم و در اين راه هزينه هم نكرده و نميكنيم بلكه بيشتر اين هست كه متاسفانه متوجه اين غفلت و كمداني خود هم نيستيم يعني خودشيفتگي و خودبرتر بينيمان نميگذارد سخن انتقادي را بشنويم تا به كاستيهايمان پي ببريم آنگاه خود را بازسازي و اصلاح نماييم. و تاسفآورتر اينكه اغلب جوانان ما از شنيدن سخنان علمي و نيز گفتگوي منطقي و استدلالي هم گريزاناند.
اگر اندك آشنايي با انديشه و ادبيات حكيم ابولقاسم فردوسي در كتاب شاهنامه كه؛ بازگو كننده انديشهي نياكان باستاني ما ايرانيان است، داشته باشيم خواهيم ديد كه فرهنگ و ادبيات ما كه آميخته به خرد بوده، به سخن و سخن گفتن سنجيده و راستگويي توجهي خاص داشته است. به چند نمونه زير دقت كنيد.
ز خورشيد و از آب و از باد و خاك نگردد تبه نام و گفتار پاك
گفتار پاك چه نوع گفتاري است؟ گفتار مبتني بر واقعيت است همان كه در زبان عاميانه به آن راستگويي ميگوييم يعني سخني كه عاري از دروغ و ناراستي است.
سخن چون برابر بود با خرد ز گفتار گوينده رامش برد
بيگمان خرد و خردمندي همان عقل سالم است عقل انساني كه، بهرهاي از دانايي دارد، عقل انساني كه از سلامت رواني برخوردار است و ميتواند واقعيات را ببيند، حقيقت را بشناسد و به اصول اخلاقي پايبند است. از نظر فردوسي سخني براي انسان مفيد است كه خردمندانه باشد.
سخن گرچه دارد ز اختر فروغ پسنديده باشد چو نبود دروغ
در اينجا فردوسي سخن را آسماني و نوراني شمرده ولي آسماني و نوراني بودن را براي سخن كافي ندانسته و پسنديده بودن آن را در گرو دروغ نبودن آن دانسته است.
حال درجامعهي روستاييمان كه با كتاب و كتابخواني بيگانهايم و از گفتگوي منطقي، علمي و استدلالي گريزانيم اگر دقت كرده باشيد بعضي از ما كه خود را در جامعه طرح كرده و به ميدان انداختهايم آگاه يا نا آگاه علاقه به نوشتن و سخنراني هم داريم و در هرجا كه زمينهاش فراهم آيد به ايراد سخن هم ميپردازيم از آنجايي كه چيزي نخواندهايم تا حال بتوانيم بگوييم بعضي از سخناني را كه بيان ميكنيم نادرست است تاسف آور اينكه چون نقد و نقادي در جامعهي روستايي ما هم نبوده و هنوز هم نيست تا كاستيهاي ما را به ما بنماياند حتا نمي دانيم سخن نادرست هم گفته و يا ميگوييم؟ و يا گزارِِشِ نادرست كردهايم؟
حال با توجه به مقدمه فوق اشارهاي كوتاه به نادرستي سخنان يكي از سران روستا كه در جمع 6 نفري در تاريخ 13/8/89 ساعت 18 در خانهاي بيان كرد مينمايم.
اين سرِ روستا سخنان خود را در وصف قانع بودن، دانايي، مهرباني، دلسوزي، و سرانجام سختي و رنج كشيدن مادرش آغاز نمود و و رنج بردن مادرش را با رنج بردن پيامبران همسان دانست كه آدمهاي خوب و خدايي هميشه رنج ميبرند و گفت: مگر حضرت يونس در شكم ماهي رنج نبرد؟ مگر حضرت لوط، پيامبر عظيمالشان را منصور دوانيقي زجر و شكنجه نداد!!؟؟ و …
حال براي اينكه بدانيد اين سر روستا چقدر مسائل را قاطي كرده و بي اطلاع از مسائل تاريخي است و پرت و پلا گفته، توضيحات زير را بخوانيد.
لوط نام پيغمبري از پيامبران اساطيري قوم بني اسيرائيل است كه در سرزمين فلسطين، اسرائيل و مصر كنوني مي زيسته است نوشتهاند لوط پسر هاران و هاران پسر تارخ برادر حضرت ابراهيم پيامبر است و نيز گفتهاند لوط پسر هاران و هاران پسر آزر و آزر برادرزاده حضرت ابراهيم بوده است كه صدها سال قبل از پيامبر اسلام ميزيسته است ميدانيم بعد از رحلت حضرت محمد (ص)، از نظر تاريخي 4 نفر خلفاي راشدين خلافت كردند بعد بني اميه قدرت را قبضه كردند و سپس بنيعباس با كمك ابومسلم خراساني روي كار آمدند و منصور، دومين خليفه بنيعباس بوده كه از سال 136 تا 158 هجري قمري خليفهي مسلمانان بوده و در عراق و عربستان ميزيسته است ما ايرانيان از منصور بدمان ميآيد چون ابومسلم خراساني را به ناجوانمردي كشت.
يعني لوطِ پيامبر صدها سال قبل از منصور و در محلي ديگر ميزيسته ولي سرِ روستاي ماركده در سخنرايياش زمان را و مكان را درهم نورديده، ناديده گرفته و اين دو را آورده به هم چسبانده است!؟ كه؛ «منصور دوانيقي لوط پيامبر را شكنجه و رنج داد…!!؟؟»
محمدعلي شاهسون ماركده 27/8/89
گریه و خنده
گريه و خنده دوتا از حالات رواني آدميست كه در شكل رفتار از آدمي سر ميزند و هر يك سببي دارد. سبب گریه، دلبستگی و علاقه مندی به تعلقات است. هر اندازه بار تعلقات آدمی بیشتر باشد، غم و درد و اندوه وی افزونتر و بهانه اش برای گریه بیشتر است. اما خنده آن جا ظهور می کند که تعلقات فراموش گردد.
دانش
تا جهان بود از سرِ آدم فراز کس نبود از راه دانش بینیاز
مردمان بخرد اندر هر زمان راه دانش را به هر گونه زبان
گرد کردند و گرامی داشتند تا به سنگ اندر همی بنگاشتند
دانش اندر دل چراغ روشنست و ز همه بد بر تن تو جوشنست
سرودهي رودکی، شاعر آغاز قرن چهارم هجری
تانكها را تراكتور سازيد (گزيده اي از شعر منصور اميني باغبادراني)
اي سران ممالك عالم اي زعيمان عالم و آدم
بندگان را خداي بي همتا به امانت سپرده دست شما
به خدا ملك را حسابي هست قلمي هست و هم كتابي هست
نيست در پيشگاه عدل خدا هيچ فرقي ميان شاه و گدا
همه عالم ز نسل يك پدرند همه اقوام و خويش يكديگرند
نه فقط فكر خويشتن باشيد مرهمي بر دل همه باشيد
پاي همت به پيش بگذاريد فقر را از ميانه برداريد
سينه از مهر خلق پر سازيد تانك ها را تراكتور سازيد
دنیا (اديب سمرقندي)
حال دنیا را بپرسیدم من از فرزانهای
گفت؛ یا خوابیست یا وهمیست یا افسانهای
گفتمش احوال عمر ای دل بگو با ما که چیست
گفت؛ یا برقیست یا شمعیست یا پروانهای
گفتمش این پنج روز عمر چون باید گذاشت
گفت؛ در حلقی و یا دلقی و یا ویرانهای
گفتمش اینان که می بینید چون دل بستهاند
گفت یا کورند یا مستند یا دیوانهای
جلسه طرح گلستان
به دعوت اعضا شوراي اسلامي، جلسه اي در تاريخ 19/8/89 ساعت 19 با حضور سه نفر اعضا شوراي اسلامي آقايان: مسعود شاهسون، محمدعلي شاهسون و محمد عرب. و آقايان: عباس شاهسون فرزند محمد، ابوطالب عرب فرزند محمد، محمدرضا شاهسون فرزند عبدالوهاب، محمدتقي عرب فرزند خسرو، رمضانعلي عرب فرزند نورالله، عليمراد ( آيتالله ) شاهسون فرزند اللهوردي و علي عرب فرزند احمد نمايندگان طرح گلستان در محل دفتر دهياري تشكيل شد كه چكيده اي از سخنان بيان شده را براي اطلاع مردم چاپ ميكنيم.
نخست اعضا شوراياسلامي گفتند: سال گذشته روز 26/9/88 آخرين جلسه را با هم داشتيم در آن جلسه كه صورتجلسهاش هم هست قرار شده نماينده طرح، آقاي علي عرب با دامداران به منظور جلب نظر آنها و انصراف از دامداري و اعلام رضايت و مشاركت براي تبديل همهي زمين مرتع به باغ، مذاكره و نتيجهي توافق و يا عدم توافق را حد اكثر ظرف 20 روز آينده به اعضا شوراي اسلامي اطلاع دهد تا مجددا جلسه تشكيل و بر حسب پاسخ داده شده تصميم گيري گردد. چون از شما 7 نفر بعد از گذشت 10 ماه هيچ خبري نشد حدود يك ماه قبل در يك تماس تلفني با آقاي علي عرب نماينده طرح از چگونگي پيشرفت كار پرسيديم كه گفت؛ «من با دامداران گفتگو كردهام آنها راضي به مشاركتاند شما هم برويد دنبالهي مذاكره را پيگيري نماييد.» اينكار انجام شد ما سه نفر اعضا شورا هفتهي قبل به خانه آقاي مسيب شاهسون فرزند عبدالله رفتيم و با هم گفتگو كرديم. ما به دامداران گفتيم:
« ما آمدهايم با شما گفتگو كنيم تا بتوانيم با كمك هم طرح باغداري جديدي براي جوانان روستا كه از سربازي ترخيص شدهاند و بيشتر آنها داراي زن و بچهاند احداث و اشتغال ايجاد كنيم. ميدانيم زمين مرتع حدود 590 هكتار است كه براي 300 دام شورا و 250 دام شما به عنوام مرتع در نظر گرفته شده است و ممكن است 90 هكتار آن هم قابل كشت نباشد باقيمانده زمين حدود 500 هكتار را با موافقت شما دامدار و ما اعضا شورا به نمايندگي از مردم، در قالب طرح عمومي تبديل به باغ نماييم. البته شما يك نفرتان دامدار محسوب ميشويد و داراي حق و حقوقي هستيد كه در اين طرح بايد لحاظ گردد اداره منابع طبيعي حق و حقوق دامدار را دو تا سه برابر عرف محل تعيين كردهاند و عرف محل را 20 جيريب گفتهاند سه برابر ميشود 60 جيريب و ما حاضريم حتا 4 برابر يعني 80 جيريب هم بهتان بدهيم كه با مردم شريك شويد و هزينههاي آبرساني را بپردازيد تا آب به سرِ زمين برود آنگاه زمينتان را از هر طرفي كه خواستيد جداگانه بهتان ميدهيم. اين 80 جيريب كاري به سهامتان به عنوان يك ماركدهاي ندارد بلكه شما مانند هر ماركدهاي ديگر اگر داراي شرايط بوديد همانند ديگران بهتان زمين داده خواهد شد چه پاسخي به ما ميدهيد؟»
دامداران گفتند؛ «پدر ما تمام عمرش را صرف نگهداري صحرا براي مردم ماركده نمود اگر پدر ما نبود اكنون مردم ماركده هم صحرا نداشتند ما از صحرا استفادهاي نميبريم ولي براي حفاظت و نگهداري صحرا ماندهايم درست است كه زمين روي نقشه و كاغذ 590 هكتار است ولي از 700 هكتار هم بيشتر است به علاوه اين مرتع موجود همهاش مال دامهاي ما است سهم دام شورا آن بوده كه قبلا گرفته و تبديل به طرحهاي باغداري نموده است. دو سال است كه نماينده طرح گلستان با ما گفتگو ميكنند و راضي شدهاند تا 70 هكتار با آب رايگان به ما بدهند تا ما رضايت بدهيم ولي ما راضي نشدهايم. ما هم ميخواهيم كه طرح باغداري اجرا شود با اين شرط كه حق و حقوق ما داده شود بعد از پدرم ما 9 نفر دامدار هستيم 6 نفر پسر، دو نفر دختر و يك نفر مادر. و سه تا راه پيشنهاد ميكنيم. راه اول: براي جمع 9 نفري ما 100 هكتار زمين بايد بدهيد، تعداد 4 تا مزرعه هم داريم براي هر مزرعهمان هم 50 جيريب زمين بايد تحويلمان بدهيد كه جمعا بشود 120 هكتار. آب اين 120 هكتار را هم بدون اينكه ما چيزي بدهيم رايگان بايد سر زمين تحويلمان بدهيد. راه دوم: شما گفتيد ميخواهيد براي جواناني كه تا كنون زمين نگرفتهاند و بيكارند شغل ايجاد كنيد. مشروط بر اينكه زمين موجود را فقط بين جوانان از سربازي آمده و زمين نگرفته و نداشته تقسيم كنيد و به ديگري هيچ ندهيد ما هم به جوانان ارفاق مي كنيم و كمتر ميگيريم ما 9 نفر هريك دوبرابر يك جوان زمين ميگيريم با آب رايگان. حد اكثر 150 جوان با اين شرايط اكنون هست 500 هكتار كه تقسيم بر 150 گردد هر نفر بيش از 3 هكتار ميشود يعني هرنفر ما 6 هكتار زمين ميگيريم كه جمعا مي شود 55 هكتار. راه سوم: اين هست كه اگر ميخواهيد زمين را علاوه بر جوانان بدون زمين به افراد كم زمين هم بدهيد ما 9 نفر دامدار هر يك دو برابر مردم ميگيريم و زمينهاي از مزرعهي حاج محمد فرزند محمدحسين به سمت نوروزآباد را تا انتهاي صحراي ماركده هم براي ما رها كنيد و آب هم رايگان به ما تحويل دهيد.»
هيچيك از شرايط دامداران براي اعضا شورا قابل قبول نبود كه جلسه بدون اخذ نتيجه پايان يافت.
با اينكه تقريبا 11 ماه از جلسهي گفتگوي قبلي مان ( اعضا شورا و نمايندگان طرح گلستان) ميگذرد اكنون هم با چند بار تلفن نمودن و دعوت توانستهايم شما را جمع نماييم. حال از آقاي علي عرب نماينده طرح تقاضا ميشود نخست گزارشي از كارهاي انجام شده بدهد و بعد با هم مشورت و گفتگو كنيد و بگوييد اكنون چه كار بايد كرد؟ وظيفهي ما اعضا شورا حمايت و كمك به شما جهت پيشبرد كارها است.
آقاي علي عرب گفت: «شما كار مذاكره با دامدار و كسب موافت آنها كه دوسال وقت لازم دارد را از من 20 روزه خواسته ايد و اين نشدني هست با اين حال من حداقل 50 تا جلسه با دامدار داشتهام و آنها را راضي به مشاركت نمودهام آنها نخست 200 هكتار زمين با آب رايگان ميخواستهاند و من 200 هكتار را به 70 هكتار رساندهام بنظر من 70 هكتار حقشان است اگر شما ميگوييد زياد است برويد چانه بزنيد كمترش كنيد به علاوه محمدعلي شاهسون بجاي اينكه كارها را اصلاح كند و كارها را پيش ببرد و كمك من باشد كارش تخريب است كارش خرابكاري است توي آوايش بر عليه من چيز مينويسد و ميكوشد مرا خراب كند.»
پيرامون گزارش شورا و گزارش علي عرب در جلسه گفتگو شد. شرايط دامداران در گزارش شورا و نيز قول داده شدهي آقاي علي عرب نماينده طرح به دامدار و توافق او هم پذيرفته نشد و مقرر گرديد؛ زمين سهم دامداران را به حال خود رها كنند و در باره مقدار زمين سهم دام روستا كه
حدود 400 هكتار ميشود گفتگو كنند.
آقاي مسعود شاهسون گفت: «بر خلاف گفتهي نماينده طرح مينو، من با قاطعيت ميگويم، به طرحمينو آب تخصيص داده نشده، بلكه در حد خوشبينانهاش توي نوبت گذاشتهاند. براي آن 100 هكتاري هم هنوز هيچ كاري نشده، من نامه به رئيس جمهور نوشتهام و درخواست آب براي 300 هكتار كردهام كه پاسخ داده، با كارشناس تخصيص آب در اداره آب استان صحبت كردهام، گفته پيگير باشيد تا پروندتان را در نوبت تخصيص قرار دهيم. من مطمئن هستم آب به 400 هكتاري مي دهند. بهتر است طرح مينو با اين 400 هكتار ادغام و در قالب يك طرح باغداري عمومي بزرگ پيگيري گردد تا هزينه پيگيري و نيز هزينهي اجراي پروژه آبرسانياش به حد اقل برسد .»
آقاي عباس شاهسون گفت: « من اطلاع دقيق دارم اكنون تخصيص آب به طرح جديد نميدهند، اگر خيلي زرنگ باشيم و زياد هم پافشاري كنيم و مسئولان هم ببينند واقعا ما براي اشتغال زايي نياز داريم آبِ يكي از طرحهايي را كه قبلا دادهاند و اجرايي نشده ميتوانند آن را لغو و به اين طرح ما انتقال دهند حال اگر طرحي كه ارائه ميدهيم خيلي هم بزرگ باشد شانس اين انتقال آب كمتر و تقريبا صفر ميشود و يا طرح را كوچك ميكنند تا بتوانند آبش را تامين كنند چنانكه در لارك چنين كردند حال با توجه به اين جو و موقعيت موجود، من پيشنهاد ميكنم همان يكصد هكتاري را كه شورا براي جوانان بعد از طرح مينو پيشنهاد كرده پيگيري نماييم من ميتوانم براي اين طرح 100 هكتاري آب دست و پا كنم و به مينو برسانمش آنگاه با مينو ادغامش كنيم و جواناني را كه تا لحظهي سند زدن زمين اين دو طرحِ ادغام شده، از سربازي ميآيند، شريك ميكنيم تا زمينه اعتراض زدن را هم از روستا حذف كنيم. من اين را در اين جلسه ميگويم و تقاضا دارم ثبت شود تا در تاريخ روستا بماند در اين برهه از زمان با توجه به شرايط موجود بحران آب اگر بخواهيد 400 هكتاري را علم كنيد آب بهتان داده نميشود و شرايط آن 100 هكتار را هم از دست خواهيد داد آنگاه كساني كه با علم كردن 400 هكتار سد راه 100 هكتاري براي جوانان شدهاند بدانند به روستا و جوانان خيانت كرده و ميكنند.»
آقاي رمضانعلي عرب گفت: « من مخالف نظر آقاي عباس شاهسون هستم مردم ما را انتخاب كردهاند كه طرح گلستان را اجرا كنيم من كاري به مينو ندارم اين 400 هكتار بايد در قالب يك طرح عمومي پيگيري و اجرا شود مردم اكنون از اينكه ما 7 نفر هيچ كاري نكردهايم ناراضياند، پشتِ سرِمان حرف ميزنند، بد ميگويند و ما وجهه و اعتبار خودمان را از دست دادهايم و اين يك داغ ننگي است بر پيشاني ما، و براي من خيلي گران تمام شده و ميشود اگر طرح گلستان اجرا نشود. هيچ راهي نداريم و بايد همهي 400 هكتار را در قالب طرح عمومي گلستان اجرا كنيم. اگر پيشنهاد عباس شاهسون را بپذيريم و اجرا كنيم يك فردوس ديگر درست كردهايم كه فردا وامهايش خواهد ماند و دوباره بايد از مردم ربا بگيريم و من نميخواهم اينگونه شود ببينيد دادگستري با آن همه قدرتي كه دارد نميتواند از كسي ربا بگيرد ولي مديرعامل فردوس علنا 31 درصد ربا از مردم ميگيرد. عباس شاهسون به وحدتيها قول داد برج 2 همهي لولههايش را هم خريده و روي زمين بريزد چرا برابر قولي كه داده بود نشد؟ اصلا ميدانيد چرا اين جلسه تشكيل شده است؟ براي اينكه عباس شاهسون را بالا بكشند با اينكه كسي حرفي در اين باره نزده ولي من اين را دقيق ميدانم!؟ و آيا مي دانيد چرا دوسال قبل ما 7 نفر نماينده گلستان به علي عرب راي داديم تا نماينده طرح شود؟ هدفمان اين بود كه علي را خراب كنيم و عباس شاهسون را خوبه نماييم! چون ميدانستيم علي عرب كاري نميتواند بكند چيزي كه الان به آن رسيدهايم من خودم هم به علي عرب راي دادم يكي از علتهاي ديگر كه من به علي عرب راي دادم اين بود كه گفته ميشد رمضان عرب فرزند عليآقا را نماينده طرح گلستان كنيم و من با انتخاب علي عرب ميخواستم رمضان عرب توي اين داو نيايد چون براي ما 7 نفر ننگ بود و توهين به ما بود كه يك نفر از بيرون بيايد و به دنبال كارهاي ما برود همين گونه كه با انتخاب عباس شاهسون براي وحدت توهين به محسن شاهسون كرده و او را كوچك نمودهاند اگر همين مزدي را كه به عباس شاهسون در وحدت دادهاند به محسن شاهسون ميدادند كارها به همين شكل پيش ميرفت ولي قصد اين بوده كه محسن شاهسون خراب شود. در همان جلسه كه ما علي عرب را انتخاب كرديم من پيشنهاد كردم دنبال كارهاي اداري طرح گلستان ميروم و روزي 20 هزار تومان هم مزد ميگيرم ولي شما با علي عرب كه با روزي 10 هزار تومان راضي به كار شد موافقت كرديد استنادتان هم به مزد نماينده فردوس و نگين بود آقايان اين را بدانيد 10 هزار تومان مزد نماينده نگين و فردوس فقط روي كاغذ است در عمل چيزي ديگري اتفاق ميافتد چون هيچ آدم عاقلي نميآيد روزي 20 هزار تومان مزد به كارگرش بدهد آنگاه خودش 10 هزار تومان بگيرد. اكنون توي همين جلسه هم من فرياد ميكشم كه طرح 400 هكتاري عمومي گلستان را ميخواهيم اجرا كنيم و بايد هم اجرا كنيم ولي متاسفانه شما نميفهميد من چه ميگويم سخن مرا درك نميكنيد من اكنون هم ميگويم با روزي 20 هزار تومان اين كار را پيگيري و اجرا ميكنم»
آقاي ابوطالب عرب گفت: « ما اگر بخواهيم نظر رمضانعلي عرب را بپذيريم عملا طرح مينو را هم متوقف ميكنيم چون جوانان معترض، اعتراضشان را از روي طرح مينو بر نخواهند داشت و با توجه به قرائن موجود امكان موفقيت در اجراي طرح 400 هكتاري مان هم كم است يعني از هر دو طرف زيان خواهيم كرد پس بياييم آن طرح 100 هكتاري را از اين 400 هكتاري جدا كنيم و با طرح مينو ادغام تا براي جوانان اشتغال ايجاد كنيم و طرح گلستان را به جاي 400 هكتار 300 هكتار پيگيري كنيم اگر موفق شديم كه چه بهتر و اگر موفق نشديم لا اقل مينو و آن 100 هكتاري را از دست نداده ايم.»
محمدعلي شاهسون گفت: « من با تصميمي كه شما 7 نفر بگيريد كه عملي و اجرايي باشد موافقم و حمايتتان هم ميكنم. ولي دو سه مورد از سخنان آقاي رمضانعلي عرب براي من قابل هضم نيست. يكي اينكه؛ در اين جلسه كسي حرفي درباره بالا و يا پايين كشيدن عباس شاهسون نزده شما چگونه توانستهايد ذهن افراد حاضر در جلسه را بخوانيد كه هدف از اين جلسه بالا كشيدن عباس شاهسون است؟ ديگر اينكه اگر شما ميدانستيد علي عرب نخواهد توانست كاري از پيش ببرد و بازهم راي داديد تا علي عرب خراب و عباس شاهسون خوبه شود آدم ناسالمي بودهايد؟ از كجا ميدانيد ديگران كه در آن جلسه همانند شما راي دادند مانند شما فكر ميكردهاند؟ به علاوه همهي افراد حاضر در جلسه كه به علي عرب راي ندادند؟ شما چگونه همه را يكسان ميپنداريد؟ ميپرسم امروز چه روشي پيش بگيريم كه دوباره راي به خراب و آباد كردن كسي ندهيم؟ نكتهي ديگر شما از كجا ميدانيد نماينده فردوس و نگين به مزد 10 هزار تومان اكتفا نميكند؟ كه اين اتهام را ميزنيد؟ نكتهي ديگركوچك و تحقير شدن محسن شاهسون نماينده طرح وحدت با آمدن عباس شاهسون به وحدت چه ربطي به من و تو دارد؟ خوب محسن شاهسون خودش داد بزند مگر زبان ندارد؟ مگر من و شما وكيل او هستيم؟ گفتيد عباس شاهسون روي قولش به وحدتيها عمل نكرده، خوب سردانگهاي وحدت يقهي عباس شاهسون را بگيرند چه ربطي به اين جلسه دارد؟ نكتهي ديگر شما گفتيد پيشنهاد عباس شاهسون كه 100 هكتاري و مينو ادغام گردد ميشود همانند فردوس كه وامهايش روي دست مردم مانده آنگاه بايد 31 درصد ربا از مردم گرفت؟ ببينيد شما از يك مورد خاص يك قاعده ميسازيد و به همه جا تعميمش ميدهيد اين استدلال شما هيچ عقلاني نيست ميپرسم چگونه با قاطعيت اين پيش بيني را ميكنيد؟ توي ماركده بيش از 10 طرح باغداري اجرا شده يكي از آنها فردوس است كه بخاطر ندانم كاري مدير عامل و هيات مديره دوره دوم به اين نكبت دچار شده بقيه طرح ها بخوبي دارند كار ميكند مانند علي آباد، ملاگلي و غيره و هيچ مشكلي ندارند. خوب چرا نگوييم طرح پيشنهادي عباس شاهسون مانند طرح ملاگلي و عليآباد بدون مشكل خواهد بود؟ بله ممكن هم هست اينگونه كه شما ميگوييد هم بشود اگر مديران نالايق داشته باشد اين پيشبيني را ميتوان درباره 400 هكتاري هم كرد. من پيشنهاد ميكنم در چهارچوب هدف اين جلسه سخن بگوييم و كاري به ديگران نداشته باشيم تا بتوانيم به نتيجه برسيم.»
از لابلاي سخنان بيان شده اينگونه برداشت ميشد كرد كه؛ آقاي علي عرب موافق نظر رمضانعلي عرب است و آقايان؛ عليمراد شاهسون و محمدرضا شاهسون و ابوطالب عرب موافق نظر عباس شاهسون هستند. با اين حال جلسه 4 ساعت به درازا كشيد و هيچ توافقي به عمل نيامد و نزديك به پايان جلسه علي عرب به عنوان قهر جلسه را ترك و رمضانعلي عرب هم بقيه را به نفهميدن حرف و گفتههايش متهم نمود. در آخرين لحظات جلسه با وساطت و اصرار اعضا شورا مقرر گرديد: عصر روز يكشنبه 23/8/89 ساعت 7 بعد از ظهر مجددا 7 نفر نماينده در محل دفتر دهياري بدون حضور اعضا شورا تشكيل جلسه بدهند، گفتگو كنند و پس از دست يابي به يك راه حل، نمايندهاي هم برگزينند و اگر نتوانستند به يك راه حل برسند براي برون رفت از اين بنبست دسته جمعي استعفا بدهند تا افراد ديگري برگزيده شوند.
روز 23/8/89 برابر قرار، 7 نفر نماينده گلستان مجددا تشكيل جلسه ميدهند دوباره همان دو پيشنهاد كه؛ 100 هكتاري را با مينو و 300 هكتاري را بنام گلستان اجرا كنيم و يا 400 هكتاري يكجا بنام گلستان اجرا شود، مطرح و گفتگو ميگردد. آقاي رمضانعلي عرب اصرار بر 400 هكتاري مينمايد علي عرب هم با او موافق بوده، عباس شاهسون اصرار بر ادغام 100 هكتاري با مينو مينمايد و آقايان محمدرضا شاهسون، ابوطالب عرب، عليمراد (آيتالله) شاهسون و محمدتقي عرب هم با او موافق بودهاند. چون نمي توانند به توافق برسند آقاي رمضانعلي تقبل مي نمايد كه، 140 نفر جوانان واجد شرايط روستا را دعوت و در جلسه اي در مسجد از آنها پرسيده شود كه ؛ مي خواهيد 100 هكتار به مينو اضافه شود و يا طرح 400 هكتاري اجرا شود و هريك 15 جيريب داشته باشيد؟ با اين حال دعوت نامهاي عمومي الصاق ميشود براي روز 28/8/89 كه حدود 20 نفر در مسجد آمدند، كه تصميم گيري نشد. و قرا شد 7 نفر نماينده دوباره باهم جلسه بگذارند.
گزارش از محمدعلي شاهسون ماركده
انتخابات هيات قمربنيهاشم
به دعوت كتبي هيات عزاداران قمربنيهاشم(ع) ماركده، اولين مجمع عمومي به منظور انتخاب هيات امنا روز 21/8/89 ساعت 7 بعد از ظهر در محل مسجد جامع ماركده با دعوت از حدود 50 نفر و حضور 38 نفر از اعضا هيات عزاداري تشكيل شد. نخست درباره چگونگي انتخاب اعضا گفتگو به عمل آمد. آنگاه سه نفر آقايان: مسعود شاهسون فرزند عليجان، اكبر عرب فرزند عباسقلي و بهرام عرب فرزند نورالله با راي گيري شفاهي به عنوان هيات رئيسه سني به منظور برگزار كننده و نظارت بر حسن اجراي انتخابات برگزيده شدند. سپس 10 نفر از افراد حاضر در جلسه خود را كانديد نمودند و 38 برگه راي بين افراد حاضر در جلسه توزيع شد كه پس از راي گيري كتبي و شمارش آرا نتيجه به شرح زير بود. 1- محمدرضا شاهسون فرزند عبدالوهاب 28 راي. 2- عليرضا عرب فرزند عليميرزا 23 راي. 3- رمضانعلي ( حسن ) عرب فرزند لطفعلي 18 راي. 4- ابوالفضل ( محسن ) شاهسون فرزند عطاءالله 16 راي. 5- رمضانعلي عرب فرزند نورالله 14 راي. 6- محمود عرب فرزند احمد 13 راي. 7- غلامرضا شاهبندري فرزند براتعلي 8 راي. 8- عبدالمجيد شاهسون فرزند عليجان 8 راي. 9- غلامعلي شاهسون فرزند اسماعيل 7 راي. 10- سيدجعفر هاشمي 6 راي.
گزارش از رمضان عرب
فروش زمين
برابر صورت جلسه مورخه 18/8/89 اعضا شوراي اسلامي ماركده به نمايندگي از طرف عموم مردم قطعه زمين موتورخانه آب آشاميدني قبلي روستاي ماركده را به متراژ 89/36 متر مربع با تعيين قيمت كارشناس محل، آقاي بهرام( نعمتالله ) عرب از قرار هر متري 300 هزار تومان و جمع كل به مبلغ 11067000 تومان به آقاي ناصر عرب فرزند مهدي فروختند و قرار شد آقاي كريم شاهسون صورت حساب كاركرد آقاي ناصر عرب در ساخت ساختمان نوساز دهياري را به اعضا شورا ارائه دهد تا حساب تسويه گردد.
گزارش از: محمدعلي شاهسون ماركده
جلسه براي فاضلاب
به دعوت اعضا شوراي اسلامي از 78 نفر و حضور حدود 20 نفر جلسهاي در تاريخ 24/8/89 ساعت 7 در محل مسجد جامعه تشكيل شد و پس از بحث و گفتگو قرار گرديد فاضلابهايي كه در جوي كشاورزي زير حمام قديمي و ابتداي باغ بزرگ جمع شده با حفر كانال و نصب لولهاي از خيابان جلو خانه آقاي حسن عرب فرزند جعفرقلي به جوي مزرعهي عاشقآباد هدايت و آبِجوي عاشقآباد را باز تا فاضلاب با آب مخلوط و از روي سنگ سوراخ به رودخانه ريخته شود. قرار شد هرخانواده اي 13 هزار تومان بپردازند تا هزينهي اجراي اين طرح تامين گردد دهيار روستا هم قبول اجراي طرح را نمود.
گزارش از: محمدعلي شاهسون ماركده
دهيار برتر
روز سهشنلبه 25/8/89 همآيش دهياران استان در سالن اجتماعات ابنسينا دانشگاه علوم پزشكي شهركرد برگزار شد. نخستين سخنران آقاي محمدي مديركل دفتر امور روستايي استانداري بود كه پيرامون فعاليتهاي دهياران سخن گفت. آنگاه آقاي فروزنده مشاور استاندار درباره هدفمند كردن يارانهها سخناني بيان كرد. سپس مهندس ايرجپور معاون عمراني استاندار گفت: دهياران بايد نعمت كار در روستا و خدمت به محرومين را بدانند وكارهاي عمراني روستا را انجام و پروانه ساختمان سازي صادر و بر ساخت و ساز نظارت داشته باشند. آنگاه آقاي عنابستاني استاندار به ايراد سخن پرداخت و از دهياران خواست به چهار نكته توجه داشته باشند 1- حركت و كار حتما در مسير رضاي خداوند باشد. 2- دهيار نماينده دولت است و مسئوليت اداره امور روستا ميباشد. 3- اتكا به اعتبارات دولتي براي رسيدگي به امورات روستا اشتباه است. 4- مديريت در حوزه روستا بايد يك مديريت جامعنگر باشد نه بخشينگر. در پايان از دهياران برتر تجليل به عمل آمد و هدايايي به آنها داده شد. دهيار ماركده به عنوان دهيار برتر شهرستان شهركرد در سال 88 معرفي شد.
گزارش از كريم شاهسون
مبارزه با گرانفروشي
به دعوت فرمانده پاسگاه انتظامي هوره، جلسهاي روز 19/8/89 با حضور دهياران و روئساي شوراهاي روستاهاي دهستان هوره در محل نمازخانه پاسگاه برگزار شد. جناب سروان اميدي ضمن بيان سخناني تقاضا نمود در خصوص اجراي طرح هدفمند كردن يارانهها اطلاع رساني صحيح گردد تا اثرات رواني را كاهش دهيم و مسئولان روستاها به مغازهها در سطح روستا سركشي نموده و قيمتها را كنترل كنند و دهياران با نصب پارچه نوشتهاي شماره تلفن 124 را جهت تماس شبانهروزي مردم با ستاد نظارت بر قيمتها و مبارزه با گرانفروشي به اطلاع مردم برسانند.
گزارش از: كريم شاهسون
هدفمندي يارانهها
روز 17/8/89 جلسهاي با حضور دهياران شهرستان شهركرد در محل سالن اجتماعت فرمانداري برگزار شد. آقاي زمانيان فرماندار، سخناني بيان نمود كه چكيده آن را با هم مرور ميكنيم. هدفمند كردن يارانهها به معني حذف يارانهها نيست بلكه اين طرح به منظور اين است كه حق به حقدار برسد چون يارانهها متعلق به همهي مردم است اين درحالي است كه اكنون 70 درصد يارانه ها را 30 درصد قشر مرفه جامعه استفاده ميكند. در حال حاضر 110 هزار ميليارد تومان يارانه در سال توسط دولت پرداخت ميشود كه 40 هزار ميليارد تومان آن در زمينهي انرژي صرف ميشود 4 هزار ميليارد تومان آن در قسمت آرد و نان صرف ميشود دهك دهم شهري 22 برابر دهك اول شهري و 45 برابر دهك اول روستايي از يارانه بنزين استفاده ميكنند. كشور ما 17 برابر كشور ژاپن، 8 برابر كشورهاي اروپايي و 7 برابر كشور بزرگ چين انرژي مصرف ميكند ايران برابر 750 ميليون نفر جمعيت مصرف انرژي دارد 37 درصد مصرف بنزين و گازوئيل خاورميانه متعلق به كشور ماست ايران با 12 ميليون خودرو روزانه 70 ميليون ليتر مصرف دارد اين در حالي است كه كشور كانادا با 17 ميليون خودرو 13 ميليون ليتر مصرف دارد آمريكا با 135 ميليون خودرو 130 ميليون ليتر مصرف ميكند كشور ما با مصرف 2700 كيلو وات برق در سال برق مورد نياز جمعيت 200 ميليون نفر را مصرف ميكند مصرف گاز كشور ما برابر با جمعيت 280 ميليون نفري است يعني 4 برابر كاز مصرف مي كند. با توجه به آمار ارائه شده از مسئولان تقاضا ميشود اجراي طرح هدفمند كردن يارانهها را در دستور كار خود قرار دهند و از مردم هم تقاضا ميشود با مسئولان امر نهايت همكاري را داشته باشند و شما دهياران به عنوان مسئولان روستايي به مردم اطلاع رساني كنيد و بر مناسبات روستا نظارت داشته باشيد و دولت را ياري كنيد و به مردم روستا بگوييد كه به شايعات توجه نكنند زيرا از ميزان قيمتها تنها شخص رئيس جمهور مطلع است كه در موقع خودش اعلام خواهد شد. و آزاد سازي قيمت ها در طول 5 سال اجرا خواهد شد و جاي هيچ نگراني نيست.
سپس آقاي كاوياني مسئول ستاد تنظيم بازار و رئيس سازمان بازرگاني استان گفت: اگر روند كنوني مصرف ادامه يابد ميزان درآمد و هزينه كشور برابر خواهد شد و دولت قادر به اجراي طرحهاي عمراني نخواهد بود اكنون 230 سايت اينترنتي مشغول شايعه پراكني بر عليه اين طرح هستند در حال حاضر به هيچ عنوان كمبود كالا نداريم و انبارهاي استان از مايحتاج جامعه پر است كه اگر در طول اجراي طرح با مشكل مواجه شديم به بازار تزريق خواهد شد.
گزارش از: كريم شاهسون
نمايشگاه كشاورزي شهركرد
دومين نمايشگاه كشاورزي و صنايع وابسته به آن، از 18 تا 21/8/89 در محل نمايشگاه بينالمللي شهركرد برگزار گرديد. ساعت كار نمايشگاه همه روزه از ساعت 15 تا 20 بود. نمايشگاه از 20 غرفه شامل لولههاي پلياتيلن و اتصالات آنها، ماشينهاي كشاورزي، سموم دفع آفات نباتي، كودهاي ريز مغذي و توليدات جديد صنعت مرغداري و شيلات تشكيل شده بود. تنها غرفهاي كه براي بيشتر باغداران اهميت داشت، غرفهي شركت دماآرابندصنعت از استان فارس بود.
اين شركت دستگاهي با نام دراگون را ساخته و به نمايش گذاشته بود. اين دستگاه داراي دو قسمت بود يك قسمت پيشبيني وضع هوا و قسمت ديگر كوره توليد گرما. توضيح داده شد كه قسمت پيشبيني كننده وضع هوا ميتواند 12 تا 24 ساعت قبل از حادثه سرما، خبر آن را از طريق پيام كوتاه روي صفحه تلفن همراه تمام افراد ذينفع و استفاده كننده ارسال نمايد. نيرو و انرژي قسمت هواشناسي دستگاه از طريق برق شهري، باطري و انرژي خورشيدي تامين ميگردد و ميتواند هواي50 تا 100 هكتار باغ را پيشبيني كند .
قسمت توليد هواي گرم يا كوره با تراكتور قابل حمل و نقل ميباشد سوخت آن گازوئيل است داراي سه دريچه خروجي هواي گرم با پرتاب 20 تا 25 متر طول است اين دستگاه نيروي چرخشي پروانههاي پرتاب هوا را از تراكتور ميگيرد و مي تواند درجه هواي باغ را تا 18 درجه افزايش دهد. در گفتگويي كه با هم داشتيم مسئول غرفه اعلام آمادگي نمود در صورت درخواست و آمادگي باغداران روستاي ماركده ميتواند اين كار را به طور رايگان در ماركده انجام دهد. سيدي كاربري اين دستگاه تحويل آقاي حبيبالله شاهسون (كامپيوتري) شد تا همشهريان علاقهمند بتوانند كپي از آن فراهم نمايند.
گزارش از رمضان عرب
حرفهاي مردم
1- گفته ميشود مديرعامل شركت نگين بدون اطلاع هيات مديره مبلغ 10 ميليون تومان موجودي شركت را از پست بانك ماركده بيرون آورده و برده در شهركرد توي يك بانك ديگر گذاشته است. وقتي كندو كاو كردم از لابلاي گفتههاي زير لبي فهميدم مدير عامل، از پست بانك تقاضاي وام سريع پرداخت براي كار شخصياش ميكند مدير پست بانك موافقت نميكند آنوقت پولهاي نگين از پست بانك خارج ميشود تاچشم مدير پست بانك به خط و حساب بيفته و همه را به يك چشم ننگرد!
2- آقايان شورا نام افرادي كه پول همياري زباله شان را نميپردازند توي نشريه چاپ كنيد تا مردم تف و لعنتشان كنند، مماشات نكنيد.
3- آقايان نماينده طرح گلستان، چرا اين دست و آن دست ميكنيد!؟ شما كلا 400 هكتار زمين داريد آقاي عباس شاهسون كه تقبل كرده تخصيص صدهكتاري را بگيرد براي 300 هكتار باقيمانده هم كه رئيس شورا نامهنگاري كرده و از رئيس جمهور تخصيص آب گرفته، مانده تشكيل پرونده 300 هكتاري اين كار را در عرض 4 روز مي توان انجام داد كافيست 4 تا 20 هزار توماني مزد بدهيد به رمضانعلي عرب تا پيگير تشكيل پرونده شود با اين وصف همه 400 هكتار باغ احداث ميشود. لطفا هرچه زودتر دستبكار ساخت استخر، جوشكاري لوله و تقسيم زمين شويد نگذاريد زمان از دست برود. دو نكته را فراموش نكنيد؛ يكي هنگام تشكيل پرونده كه خواستيد نامه تخصيص آب رئيس جمهور را به اداره آب استان تحويل دهيد يك دونه صفر، آره فقط يكدونه، جلو عدد 30 بگذاريد تا 300 بشود چون رئيس جمهور سرش شلوغ بوده و يكي از صفرها را فراموش كرده. ديگر اينكه؛ وقتي آب را برديد بالا به گوسفندان دامداران آب بدهيد نكند شمر بازي دربياوريد!؟ و از همشهريان محترم ماركدهاي هم تقاضا دارم بخاطر خدمات فوالذكر، در دوره بعدي انتخابات شورا، برگهي راي خود را به اين سه نام مزين نمايند. مسعود، عباس، رمضانعلي.
4- سالهاست ما ماركدهايها مردمان گرمدره را سرزنش و از آنها به بدي ياد ميكنيم و نامسلمان، بيوجدان و خدا ناشناس ميناميم كه؛ فاضلابهاي خود را در رودخانه رها ميكنند و مردمان روستاهاي پايينتر ناگزير بايد فاضلاب آنها را بياشامند. حال شورا، دهيار و فرمانده بسيج ماركده، يعني ادعارسان روستا، متحد شدهاند، مردم را دعوت كرده توي مسجد، محل پرستش خداي مهربان و آفريدگار همهي آدميان، تا تامين بودجه كنند و فاضلاب روستا را با لوله هدايت و به رودخانه بريزند تا مردمان روستاهاي پايينتر فاضلاب مردم ماركده همراه فاضلاب روستاي گرمدره را با هم بياشامند. ميخواهم بگويم زشتي و پلشتي عملِ ما، بسيار بيشتر از مردمان گرمدره است چون هم آگاهانهتر كار بد و زشت ميكنيم و به ديگر همنوعانمان زيان ميرسانيم و هم آدمهاي متظاهر، دو رو و رياكار هستيم يعني سالهاي زيادي پشتِ سرِ گرمدرهايها بد گفتهايم حال همان كار را كه براي همسايه بد ميدانيم و او را سرزنش ميكنيم، خود انجام ميدهيم. ادعارسان روستا، اگر اين عمل صورت پذيرد، ننگتان باد!
شرمتان باد!
5- آقاي محمدعلي شاهسون، يكبار به جلسهي دبيرستان قوچان دعوتت كردند، مسئولان را نقد كردي! ديدي كه ديگر دعوتت نكردند! امسال هم به تو احترام گذاشته و در جلسه انجمن مدرسه ابتدايي ماركده دعوتت كردند! باز هم برايشان نقد نوشتي! آيا باز هم انتظار داري دعوتت كنند؟! ول معطلي!؟ تا تو باشي و دست از فضولباشي بودنت برداري!! ميپرسم اين فضول بودن برايت چه فايدهاي دارد؟
6- نشريه شماره قبل، دو روز دست حبيب كامپيوتري بود و به بهانه اينكه؛ «دستگاه كپيام خراب است!؟»كپي نگرديد و توزيع نشد. كندوكاو نمودم و علت را يافتم. دو تا از همشهريان ثروتمند و قدرتمند از بعضي حرفهاي مردم نشريه ناراحت بودهاند حبيب را دعوت ميكنند توي ماشينشان و تهديد ميكنند كه؛ «اگر يكبار ديگر چيزي درباره ما نوشته شود كامپيوترت را توي خيابان مياندازيم، درِ دكانت را تخته و نانت را آجر ميكنيم.» يعني حبيب به جرم نوشتههاي محمدعلي شاهسون تهديد ميگردد.
گنه كرد در بلخ آهنگري به شِشتر( شوشتر) زدند گردن مسگري.
حبيب هم سخت جا ميخورد وقتي ظهر روز 14/8/89 نشريه جهت كپي و توزيع تحويل حبيب ميشود، ميبيند همين تهديد شدنش بوسيلهي همان دو برادر، در حرفهاي مردم آمده. تهديدها يادش ميآيد و كپي نميگيرد و اعلام ميكند دستگاه كپي خراب است و پافشاري ميكند تا محمدعلي شاهسون ظهر روز 16/8/89 آن نوشته را حذف ميكند آنگاه دستگاه كپياش يكهو درست ميشود.
پاسخ به حرف مردم
در پاسخ به بند دوم حرفهاي مردم جارچي شماره 38 مورخ 15/8/89 در
خصوص موضوع مورد نظر شهروند محترم ماركدهاي، لازم به ذكر است كه؛ داشتن پروانه كسب براي همه كسبه ضروري است. همانگونه كه اطلاع داريد از سال 87 به بعد صدور پروانههاي كسب در روستاها به دهياريها محول شده است كه اين امر باعث شده تا عوارض دريافتي بابت صدور و تمديد پروانهها كه قبلا به حساب بخشداريها واريز ميشد اكنون مستقيما در خود روستا هزينه گردد. نحوه محاسبه عوارض كسب و پيشه بر اساس بخشنامه ارسالي، سه برابر عوارض ساليانه به اضافه عوارض همان سال است كه در مشاغل مختلف متفاوت است كه پس از طي مراحل قانوني از متقاضي اخذ و به حساب دهياري واريز ميگردد و صدور پروانه در قبال واريز نقدي وچه به حساب ميسر است و از زمان اجراي قانون ماليات بر ارزش افزوده، هرگونه تخفيف يا دريافت قسطي مبلغ عوارض غير قانوني است. لازم به ذكر است اين دوست عزيز همشهري بداند كه از تاريخ اعمال قانون مذكور توسط دهياريها جهت صدور پروانه كسب، دهياري ماركده اقدام به اطلاع رساني و صدور اخطاريه به كسبه محترم روستا كه فاقد پروانه كسب هستند نموده و در اين راستا هيچ تبعيضي را قائل نشده است علاوه بر اخطاريه و اطلاع رساني دهياري، دو بار نيز از طريق مجمع امور صنفي شهرستان شهركرد و پاسگاه انتظامي هوره به مغازه داران فاقد پروانه در سطح روستا اخطاريه داده شده است. كه متاسفانه هنوز چند نفر از همشهريان عزيز جهت دريافت پروانه كسب اقدام نكردهاند كه در اين جا لازم است به اطلاعشان برسانم كه طبق قانون هرگونه پيشه بايد قبل از آغاز بهكار حتما نسبت به دريافت پروانه كسب اقدام نمايند زيرا دهيار موظف است به محض بازشدن و آغاز بهكار مغازهاي مراتب را به ادارات مربوطه اطلاع دهد كه يكي از آن ادارات اداره دارايي است و عدم دريافت پروانه كسب باعث خواهد شد روزي مجبور به پرداخت عوارض و جرائم سنگين شوند پس به صرفه و صلاح همشهريان صاحب مغازه نيست كه از دريافت روانه كسب طفره بروند. ضمنا خوب است به اطلاع برسانم كه صاحبان مشاغل هرسال بايد از ابتداي سال تا پايان تيرماه حتما نسبت به تكميل فرمهاي اظهارنامه مالياتي در اداره دارايي سامان اقدام نمايند تا مشمول بخشودگي مالياتي قرار گيرند همچنين لازم به ذكر است عزيزان همشهري بدانند كه از زمان اجراي قانون طرح هدفمندي يارانهها بازرسي و نظارت برهمه مغازهها شديدتر خواهد شد و يكي از موارد بازرسي حتما پروانه كسب خواهد بود و عدم ارائه پروانه كسب باعث ايجاد مشكلاتي براي مغازه داران خواهد شد.
كريم شاهسون، دهيار
گياهان دارويي
به دعوت مركز خدمات كشاورزي بن كلاس آموزشي چهار روزه كشت گياهان داورويي از تاريخ 25/7/89 با حضور جمعي از علاقهمندان برگزار شد در اين كلاس، سركار خانم مهندس سپيده جهانبين مطالبي پيرامون كشت و خواص چند گياه دارويي را بيان نمود. كه چكيدهاي از سخنان بيان شده در كلاس را براي مزيد اطلاع شما خوانندگان چاپ ميكنيم.
گياهان دارويي يك دسته از گياهان هستند كه اندامهاي آنها داراي اسانس و مواد مؤثر است اين اسانس و مواد مؤثر در زندگي ما كاربرد دارد. هدف از اين كلاس آشنايي شما با گياهان دارويي است كه در استان خودمان
ميشود كشت كرد.
زعفران
زعفران، يك گياه دارويي است. به زعفران طلاي قرمز هم ميگويند زعفران يكي از گياهاني است كه در ايران كشت ميشود به علت نداشتن مخارج كاشت هرساله، درصورتي كه خوب از آن مراقبت گردد و اصول رعايت شود سود سرشاري نصيب كشاورز ميشود زعفران در ايران سابقهي كشت چندين هزار ساله دارد زراعتي است كم توقع، به آب كم نياز دارد و آب كم را هم در زمانهاي غير بحراني آب، نياز دارد و در مساحتهاي كم كشت آن هم مقرون به صرفه است. كشت و برداشت اين گياه نياز به سرمايه زياد و يا تكنولوژي پيچيده ندارد ( تجربهي كشاورزان: زمين بايد مرطوب باشد در زمين خشك خواهد خشكيد، خاكش نبايد چسبندگي داشته باشد، يك سال هم زمين شخم زده رها گردد و كشت نگردد) روي زمين قبل از كاشت بايد عمليات كافي انجام دهيم كود دامي پوسيده همراه شيميايي بايد به زمين داد خاك را عميق شخم بزنيم و سله شكني نماييم اندازه پياز زعفران براي كشت از يك فندق تا اندازه يك گردو مناسب است نمونهي درشتتر بهتر است پياز خوب در رشد و باردهي زعفران اهميت دارد وقتي مي توانيم پياز زعفران را از زير خاك بيرون بياوريم كه در حالت خواب باشد يعني از اواخر ارديبهشت تا اواخر مرداد. بهتر است پس از خارج كردن هرچه زودتر بكاريم در هر گود سه عدد پياز قرار ميدهيم زعفران نياز زيادي به كود ازته دارد. 10 تا 15 روز بعد از كاشت اقدام به آبياري ميكنيم زعفران 3 تا 5 مرتبه آبياري در سال نياز دارد اولين آبياري در اول مهر براي رويش گل، دومين آبياري پس از برداشت گل براي رويش برگ، آبياري 3 و 4 در اواخر بهمن و اسفتند در صورتي كه يخبندان نباشد و آبياري پنجم 15 روز قبل از به خواب رفتن زعفران خواهد بود. وقتي برگ زعفران خشك شد گياه به خواب ميرود.
عمق كشت در مناطق سرد سير 15تا20 سانت و در مناطق معتدل 10تا15 سانت زير خاك بايد باشد و خاكش هم بايد سبك باشد شني و رسي. علف هاي هرز آفت زعفران است كه بايد وجين گردد. در مناطق كوهستاني و مرتفع نوع مرغوبتر زعفران بدست ميآيد
شروع رشد آن كه با گل دهي آغاز ميشود در فصل پاييز است گلها قبل از برگها در ميآيند تا 7 سال محصول مي دهد و پايان رشدش هم بهار سال بعد است فصل بهار و تابستان را در خواب است و نياز به آب ندارد تحملش به سرماي زمستان تا منهاي 18 درجه سانتيگراد است عصارهي آن جهت مصارف دارويي مختلف به كار ميرود مانند داروهاي ضد درد، رفع اختلالات خوني، ضربان قلب، سرماخوردگي، كاهش چربي و كلسترول خون، آرامبخش، اشتهاآور و تقويت كننده معده. بخاطر طعم و بو و رنگ زيبايي كه دارد در انواع غذاها و شيرينيها از آن استفاده ميشود و نيز در دارو سازي مصرف زياد دارد مصرف زياد زعفران زيانهايي هم دارد باعث بي حسي و سقط جنين مي شود برگ زعفران براي خوراك دام استفاده مي شود رنگ گل زعفران بنفش است. در سال نخستِ كشت به علت ضعف پيازها گل چنداني توليد نميكند گل زعفران سه كاسبرگ و سه گلبرگ دارد زمستانهاي ملايم مناسبتر است در برابر سرما مقاوم است چون دوران رشدش از پاييز شروع و در زمستان تا بهار ادامه مي يابد به هواي معتدل نيازدارد آبياري در تابستان برايش زيان دارد ميتوان زير درختان بادام كه آبياري نميشود هم كشت نمود مناسب ترين دما براي زمان گل دهي 9 تا 15 درجه سانتيگراد و برداشت گل زعفران بايد در هواي خنك باشد به همين جهت از صبح زود آغاز ميكنيم و قبل از پهن شدن آفتاب خاتمه ميدهيم آفتاب شديد رنگ و عطر آنها را از بين ميبرد محل نگهداري زعفران بايد دور از نور خورشيد و عاري از رطوبت باشد بهترين ظرف نگهداري ظروف شيشهاي است.
زرشک
گياه زرشك درختچه است با شاخههاي خاردار، ارتفاعش به 4 متر ميرسد برگهاي آبي شكل و بيضي با دندانه هاي ارهاي و گلهاي خوشهاي زرد رنگ و ميوهي قرمزرنگ گوشتي بيضوي با طعمي ترش دارد. ميوهي زرشگ گونههاي مختلفي دارد بهترينش زرشگ بيهسته است. خواص دارويي زرشك از نظر طب قديم ايران سرد و خشك است، زرشك تقويت كننده قلب و كبد، خون ريزي را برطرف، بواسير خوني را درمان، مفيد براي بيماريهاي كبد اس. خواص ريشه و پوست ساقه زرشك: كبد را پاك و تقويت ميكند، تنظيم كننده دستگاه گوارش، برطرف كننده سوء هاضمه، بي اشتهايي و رفع يبوست، و درمان بيماري يرقان و زردي، و فشار خون را پايين ميآورد. خواص برگ زرشگ: آب آوردگي بدن را برطرف، اسهالهاي مزمن را درمان، و داراي ويتامين سي است. جويدن برگ زرشك باعث محكم شدن لثه و دندان ميشود. مقدار 10 تا 20 گرم پوست و يا ميوهي زرشك را در يك ليتر آب جوشانده و صاف ميكنيم با شكر يا عسل شيرين ميكنيم و در روز سه ليوان بين فاصله وعدههاي غذايي مصرف ميكنيم استفاده زياده از حد زيانبار است و براي خانمهاي باردار مناسب نيست.
شمشاد
درخت يا درخچه است در باغ و پارك به عنوان گياه تزئيني كاشته ميشود برگهايش به شكل بيضي با لبه هاي صاف هستند در اوايل بهار گلهايي به رنگ زرد طلايي ميدهند ميوههايش به صورت كپسول است. خواص دارويياش تب بر، درجه حرارت بدن را پايين ميآورد، ورم مجراي صفرا و ادرار را كاهش ميدهد. در گذشته از اين گياه بجاي گنه گنه جهت درمان مالاريا و رماتيسم استفاده ميكردند. دم كرده آن مصرف ميشود. مصرف زيادش باعث حالت قي، اسهال، ورم معده و روده، تشنج، اختلالات تنفسي، بيماريهاي ريوي و مرگ در اثر خفگي در پي خواهد داشت.
شيرين بيان
گياهي بوميي چند سالهي مناطق مديترانه اي كه در اكثر نقاط كشور ايران ميرويد. ساقهاش به بلندي يك تا دو متر ميرسد ريشهاش عميق در زمين فرو ميرود پوست ريشه اش قهوهاي پر رنگ است طعمي ملايم دارد. خواص شيرين بيا: درمان كنندهي زخم معده و سرطان معده، تقويت كننده بدن، جلوگيري از پيري زودرس، نرم كنندهي سينه، برطرف كننده سرفه، ورم معده، تنگي نفس، نفخ شكم، تقويت چشم و رفع سردرد.
گاو زبان
گياهي علفي و يك ساله ارتفاعش به يك متر ميرسد از نظر طب قديم سرد است. برگ و گلهايش تصفيه كننده خون، آرام كننده اعصاب، عرقآور، ادرارآور، تقويت كليهها، درمان سرما خوردگي و سرفه. برگهاي تازه گاوزبان داراي ويتامين سي است و در برخي از كشورها آن را داخل سالاد هم ميريزند. براي زنان حامله و كودكان زيان دارد.
گردو
درخت سايه افكن و در مناطق معتدل ميرويد. ميوه گردو تشكيل شده از: آب، پروتئين، چربي، نشاسته، كلسيم، فسفر، آهن، سديم، پتاسيم، ويتامين A و B1.2. و سي. گردو خونساز، تصفيه كننده خون، درمان كنندهي بيماريهاي ريوي، مسكن دل پيچ است. مرباي گردو و عسل براي افراد لاغر مفيد است. مخلوط گردو و انجير و موز مقوي حواس و مغز است. مصرف زياد گردو موجب ورم لوزه و زخمهاي دهان ميشود. گردو براي آدمهايي كه طبعشان گرم است خوب نيست اين افراد بعد از خوردن گردو بايد دهانشان را بشويند يا كمي انار ترش يا كمي سكنجبين با سركه بخورند. مغز گردو اگر زياد بماند كهنه و تغيير رنگ ميدهد و باعث مسموميت ميشود.
ضبط كنندهي صدا رمضان عرب، تدوين كننده: محمدعلي شاهسون ماركده