جارچی مارکده شماره 59-اول مهرماه 90

محمدرضا عرب مخترع مارکده ای
روز 23/6/90 آقای محمدرضا عرب جوان مخترع مارکده ای با ارائه مدارک و اسناد و آزمایش دستگاه اختراعی خود در سازمان ثبت اختراعات در تهران اختراع خود را به ثبت رساند و قرار گردید اختراع انجام شده در روزنامه رسمی کشور چاپ و گواهی نامه ثبت اختراع بوسیله پست برای ایشان ارسال گردد و در آذرماه در اصفهان در همآیش مخترعین شرکت نماید.
                                                                                           گزارش از محمدعلی شاهسون مارکده

مایعی کم یاب در عین فراوانی
ما در سیاره ای زندگی می کنیم که بیشتر سطح آن را اقیانوس ها و دریاها پوشانده اند. بیشتر حجم بدن موجودات زنده در روی زمین از جمله انسان نیز از آب تشکیل شده است. مثلا 70 درصد بدن انسان آب می باشد همان آبی که در طبیعت به عینه می بینیم. در جهان توسعه یافته ی امروز، انسان روزانه صدها لیتر آب را در خانه خود به مصرف می رساند که بیشتر برای شست وشو و نظافت و مقدار کمی برای آشامیدن می باشد. بیشتر آب های شیرین صرف کشاورزی و صنعت می شود که آب سالم و گوارا را آلوده می کند درحالی که این منابع آب خصوصا در کشور ما بسیار کم می باشد.
آب تنها ماده ای که به هر سه حالت جامد، مایع و گاز در طبیعت یافت می شود نزدیک به 75 درصد از سطح زمین را آب پوشانده است. ولی بخش عمده این آب ها را آب شور دریاها و اقیانوس ها تشکیل می دهند که این آب شور را نمی توان صرف نوشیدن یا در بسیاری از فرآیندهای صنعتی استفاده کرد. اگر همه ی آب ها را 100 واحد در نظر بگیریم 6/97 درصد آنها در اقیانوس ها و شور هستند. در روی کره زمین مقدار تمام آب های شیرین حدود 4/2 درصد است یعنی از این همه  آب  موجود فقط مقدار کمی شیرین هستند. حال از 4/2 درصد آب های شیرین نیز 9/1 درصدش یخ های قطبی و یخچال های طبیعی اند، 47 صدم درصد آب های زیر زمینی اند یک صدم درصد رطوبت موجود در خاک است و یک هزارم درصد بخار آب موجود در هوا می باشد و تنها 2 صدم درصد در رودخانه ها، دریاچه ها و آب گیرها می باشد که انسان ها برای تامین نیاز خود با هم دیگه رقابت می کنند گفتنی است که این منابع ناچیز نیز به طور یک نواخت در سراسر جهان توزیع نشده است درحالی که حدود یک درصد از منابع آب شیرین جهان در کشور ما هست برآوردهای علمی نشان می دهد که با افزایش جمعیت ایران تا دو دهه ی آینده با کمبود شدید آب روبرو خواهد شد. پژوهش های جهانی نشان داده که کاهش منابع آب در خاورمیانه و رقابت بر سرِ بهره برداری از منابع آب نقش روز افزونی در امنیت ملی هریک از این کشورها دارد از این رو در آینده، آب در خاورمیانه می تواند به سرمایه ای ارزنده تر از نفت تبدیل شود. بیشتر از 70 درصد آب خاورمیانه صرف کشاورزی می شود به اهمیت بخش کشاورزی برای افزایش درآمد های ملی، کارآفرینی و تامین غذا و تامین اقتدار و امنیت ملی و هدف های اقتصادی سیاسی این کشورها بر کسی پوشیده نیست.
بدیهی است که بی توجهی به مسائل مربوطه به آب، مصرف بی رویه، آلودگی روزافزون و افزایش جمعیت سبب شده کار تامین آب دشوار شود. پس بیایید قدر آب را بیش از بیش بدانیم.   

                                                                                                            محمد عرب (بهرام-علی) 
حسادت وحسرت
بی گُمان خوی حسادت و نیز حسرت، یک صفت زشت اخلاقی اند. زشت بودن صفتی نباید مانع گردد که ما پیرامون آنها حرف نزنیم و در پی شناخت آنها بر نیاییم چون بعضی از ما مردم به علت آسیب هایی که در دوران کودکی دیده ایم این صفات را داریم و ضمن این که خود رنج می-بریم به دیگران هم رنج می دهیم.
اگر بخواهیم حسادت را بشناسیم ناگزیریم یک تعریفی هرچند دست و پا شکسته از آن داشته باشیم. حسادت قبل از این که تبدیل به رفتار گردد یک احساس است، یک احساس منفی، که در ذهن و ضمیر ما لانه کرده و جزئی ازشخصیت ما شده است. احساس منفی چیست؟ اگر کمی با دقت به نگاه ها، رفتار و گفتار آدمیان بنگریم، خواهیم دید که این احساس منفی به دوگونه خود را نشان می دهد.
یکی حس و احساس بد و رنج آوری که با دیدن و شنیدن داشته ها، شیرین کامی ها، شادی ها، خوشی ها، خوشبختی، پیروزی و موفقیت های دیگران در درون ما بوجود می آید که؛ چرا او دارد و من نه؟! چرا او چنان است و من نه؟! یعنی داشته دیگری ما را بدحال و تلخ کام می نماید و باعث می شود که در ذهن و ضمیر خودمان شکست شخص مورد حسادت واقع شده را بخواهیم و از شکستی که بر او وارد می شود خوشحال باشیم.
خواست حسود، از میدان بدر بردن دیگری است تا خود به تنهایی مالک موضوع مورد علاقه اش گردد. خواست حسود، صرفا بدست آوردن آن شی و یا موضوعی که آدمِ مورد حسادت واقع شده دارد نیست چون اگر این گونه بود وقتی آدم حسود آن را یا مشابه آن را که بدست می آورد باید آرام گیرد بلکه خواست و حسادت شخص حسود ناشی از انحصار طلبی اوست یعنی می خواهد فقط او داشته باشد و دیگری نداشته باشد.
 حس و احساس بد و رنج آور دیگر، آن هنگام است که ما موضوع و شی مورد علاقه مان را داریم ولی ناراحتیم و رنج می بریم که چرا دیگری هم همان را که من دارم و یا چیز دیگری را دارد؟! یعنی شخص حسود تحمل دیدن آن چیزی را که خود دارد بر دیگری را هم ندارد و بابت داشته دیگری غصه می خورد و رنج می برد.
ما در کنار واژه حسادت، حسرت را هم داریم شاید بتوان حسرت را نوعی خود خواهی نامید حسود نمی خواهد دیگری چیزی داشته باشد و یا نمی-خواهد آن چیزی را که خود دارد دیگری هم داشته باشد یعنی نمی خواهد داشته ها را با دیگری سهیم باشد و آدمی که حسرت می خورد می خواهد داشته دیگری مال او باشد خود را شایسته تر و لایق تر از دیگری برای آن داشته می داند.
اگر نیک بنگریم ریشه بیشتر حسادت ها در مادیات است و یک خوی و خصلت انحصار طلبی و علاقه شدید و پاسخ به حس مالکیت خواهی است که ما را به سمت چیزی می کشاند. مانند پول، قدرت، ثروت، زیبایی و…  باید دانست کشش به سمت داشتن و مالکیت، یک کشش طبیعی است و وجود آن در آدمی در حد اعتدال مفید است این در جامعه شکل رقابت به خود می گیرد  سبب و انگیزه فعالیت و تلاش اقتصادی می گردد اگر بتوان با تقویت و نهادینه کردن فضیلت های اخلاقی هم چون فضیلتِ عدالت و انصاف، شدت کشش مالکیت را مهار و متعادل کرد این حس و احساس تبدیل به یک رقابت سالم در جهت رشد و سازندگی می گردد. رقابت میل و علاقه ای است شرافتمندانه که انسان های پویا به دنبال آن هستند در حالی که حسادت،  میل و علاقه ای است ناپسند که از افراد نا سالم سر می زند زیرا یکی با رقابت، خود را برای بدست آوردن آنچه به صلاحش است آماده می کند و دیگری با حسرت، مانع بر خورداری یک همنوع از آن چیز می شود.
انگیزه و ریشه دیگرِ حسادت، تکبر و خود بینی است این در حالی است که ببینیم فردی در زمینه ای موفقیتی به دست آورده و یا مورد تحسین واقع شده است آنگاه ما حس و احساس می کنیم موفقیت او باعث شده که ما را نادیده بگیرند، ما را کنار بگذارند و این را تحقیر خود و یا بی عدالتی و ستم می پنداریم و در ما یک احساس بد و منفی نسبت به آن شخص پیدا می شود و در صدد بر می آییم که به او آسیب برسانیم، از میدان بدرش کنیم.
بعضی وقت ها به محبوبیت دیگری در میان مردم حسادت مان می شود مثلا فردی کمرو و خجالتی هستیم با مردم چندان نمی جوشیم ولی در عین حال دوست داریم که محبوب هم باشیم و می بینیم که نیستیم ولی مشاهده می کنیم فردی دیگر در میان مردم است با مردم می جوشد و توانسته دوستان زیادی پیدا کند محبوب دل ها باشد آنگاه ما به روابط دوستانه او با تعداد زیاد مردم غبطه می خوریم و احساس بد و منفی پیدا می کنیم چون در ذهن، خود را درستکار تر، دانا تر و صادق تر می پنداریم و فرد محبوب را از خودمان پایین تر می شماریم و مردم را به بی وفایی و قدر ندانی متهم می نماییم و این را یک بی عدالتی در حق خود می دانیم و احساس بد و منفی پیدا می کنیم.
بی گُمان احساس حسادت شدت و ضعف دارد حسادت ضعیف این هست که دوست داریم فقط من چیزی را داشته باشم  مثلا اگر در امتحانات دوستم قبول و من مردود شده باشم به دوستم حسودی می کنم ولی اگر دو نفری قبول باشیم چنین حسی نخواهم داشت. حسادت کمی شدید تر این هست که فقط می خواهم من داشته باشم دیگران نه. حال اگر دوستم داشته باشد خوش حال نخواهم بود مثلا دوست دارم فقط من در امتحان قبول شده باشم و دوستم نه. حسادت شدید این هست که حاضر هستم آنچه که دارم از دست بدهم مشروط بر آن که دوست و یا دیگری که مورد حسادتم واقع شده هم نداشته باشد.  مثلا دانش آموزی را فرض کنید که حسود است حاضر نیست با دوست خود با هم درس بخوانند تا مبادا یک کلمه از او بیاموزد و در امتحان موفقیتی بدست آورد حال با این رفتار خود را از تبادل اطلاعات هم محروم می کند
دامنه و گستره حسادت هم دارای اهمیت است بیشتر حسادت ها نسبت به افراد نزدیک و کسانی است که می شناسیم شان و با آن ها مراوده داریم در وحله اول به کسانی حسادت می ورزیم که خودمان را با آنها برابر می بینیم، هم سطح ما هستند و با ما قابل مقایسه اند یا رقیب ما محسوب می شوند کسانی که از لحاظ شرایط، تولد، جغرافیا، والدین، سن، موقعیت اجتماعی اقتصادی به ما نزدیک ترند، با ما برابرند، امکانات مان نخست یک سان بوده ولی او اکنون جلو افتاده است و در وحله دیگر به کسانی حسادت می ورزیم که فکر می کنیم شرایط و توانایی کمتر از ما دارند ولی امتیازات و رشد بیشتر و بهتری از ما داشته اند و یا موفقیتی که از ما و حق ما بوده ولی نصیب آنها شده است. ولی بیماری حسادت آتشی است که شعله های آن به همه جا سرایت می کند و حد و مرز برای خود نمی شناسد و می بینیم به آشنایان دور دست وحتی به غریبه ها هم سرایت می دهیم اگر بخواهیم نمونه بارزی ارائه بدهیم برخورد حسادت گونه بعضی از همشهریان با گردشگران است که اغلب هم ناشناسند و در محل اتراق گردش می نوازند، می خوانند و می رقصند و شادند چون خودشان چنین شادمانی در زندگی-شان ندارند به شادمانی دیگران حسادت می ورزند و آن را بر هم می زنند و از بر هم خوردن شادمانی گردشگران یک همانندی احساس می کنند و
خوشنود می گردند.
گفتیم حسادت نخست یک احساس بد  و منفی ذهن است که در آدمی با روان بیمار بوجود می آید بعضی وقت ها در حد همان ذهن باقی می ماند و بعضی وقت ها هم تبدیل به رفتار می شود آنگاه همه می بینند. این بستگی به شدت و ضعف بیماری حسادت مان دارد اگر حسادت مان ضعیف باشد صرفا در ذهن مان باقی می ماند حتا ممکن است به ظاهر نسبت به داشته-ی دوست و آشنایان مان احساس شادمانی هم نماییم تا حس ذهنی مان را بپوشانیم ولی یک وقت حسادت مان قوی تر است آنگاه از ذهن به بیرون هم درز می یابد در این حالت خودمان پا پیش نمی گذاریم ولی اگر دیگری حالت ما را بیان کرد یعنی از فرد مورد حسادت ما بدگویی کرد، نقاط ضعفش را گفت، طردش کرد، به او آسیب رساند تایید می کنیم تشویقش می نماییم تا بیشتر بگوید و حالت شدیدتر این است که ابتکار عمل را خود به عهده می گیریم و بر علیه فرد مورد حسادت مان شایعه پراکنی می کنیم غیبت می نماییم آسیب می زنیم بدگویی می کنیم اگر نقطه ضعفی دارد بزرگش می کنیم و…
پیشتر گفتیم موضوع های حسادت بیشتر مسائل مادی و اقتصادی و اجتماعی است در اینجا باید اضافه نمایم که این بیماری همانند آتش است به هیچ کس و هیچ چیز رحم نمی کند و در همه جا می تواند اثر بگذارد و تخریب خود را داشته باشد. حسادت، مسائل معنوی را هم در بر می گیرد اگر در رفتار و گفتار کسانی که ادعا دارند دنبال معنویت اند یا ما چنیبن تلقیی از آنها داریم، نیک بنگریم خواهیم دید آن ها هم از این بیماری بر کنار نیستند. حسادت ها نسبت به محبوبیت، میزان سواد،  اطلاعات، پیشرفت و کسب فضایل یکدیگر را از لابلای حرف ها، نیش ها، کنایه ها، طعنه ها، بدگویی ها و بعضا رد، نفی و طرد یکدیگر می توان دید و شنید.
حال جا دارد تاثیر زیان بار حسادت را بر روان مان بررسی کنیم. بیشترین تاثیر ویران گر و آسیب و صدمه  بیماری حسادت بر روان فرد بیمار است و سبب می شود که هیچ گاه آرامش نداشته باشد بدین جهت قوای جسمانی و روانی او ضعیف و به تحلیل رود چون آرامش را از زندگی او می گیرد لذت زندگی را هم نمی تواند حس و لمس کند  روانش پر از اندوه، تنفر نا خشنودی می شود. از مردم کناره می گیرد و در خود فرو می رود به افسردگی می گراید غمگین و غصه دار می شود منفی بین و بدخواه و احساس گناه می کند. احساس گناه  روحش را هم آلوده و آزرده و پریشان می کند. حسادت همانند بیماری خوره است که به جان روانی حسود می-افتد و روان را تخریب می کند. یکی از نشانه های آدم حسود کنجکاوی است  نه کنجکاوی در زمینه علم و دانش که بسیار سودمند و مفید است بلکه کنجکاوی در پیرامون زندگی خصوصی دیگران داشته ها و بودگی های دیگران کنجکاوی برای دانستن رمز و راز و خصوصیات زندگی شخصی دیگران پی بردن به خوشبختی و موفقیت های دیگران تجسس در کار دیگران زیرا حسادت ما را وادار می کند که با کنجکاوی جزئی ترین ضعف فرد مورد حسادت مان را بکاویم ولی محاسن او را نادیده انگاریم یا تعبیر بدی از آن ها ارائه بدهیم یا با آسیب رساندن، و بد گویی تبدیل به بدی و زشتی شان کنیم. بیماری حسادت از ما آدمی می سازد ناشکر و ناسپاس نسبت به این همه نعمت های خداوند.

                                                                                            محمدعلی شاهسون مارکده 13/9/87

مجمع عمومی مینو
به دعوت سردانگ های طرح باغداری مینو از طریق نصب آگهی بر درب دکان ها و نیز ارسال پیام کوتاه sms جلسه مجمع عمومی اعضا طرح باغداری مینو در تاریخ 18/6/90 ساعت 21 با حضور 94 نفر از 176 نفر ثبت نام شده در محل مسجد جامع مارکده تشکیل گردید. جلسه با سخنان آقای مسعود شاهسون رئیس شورای اسلامی رسمیت یافت ایشان ضمن گلایه از جوانان به جهت اینکه کمتر گرایش به ادامه تحصیل نشان می دهند توصیه نمود در کارها جدیت داشته باشند. آنگاه آقای عباس شاهسون نماینده طرح باغداری گزارشی از پیشرفت کارهای اداری طرح به اطلاع حاضران در جلسه رساند از جمله گفت: نقشه ترسیمی زمین طرح مینو 5/212 هکتار است و مقدار آبی که به این زمین تخصیص داده شده 6/79 لیتر بر ثانیه است نکته ای که باید همگان بدانند این است این تخصیص آب مشروط است اگر ما طرح مان را زود اجرا کنیم این تخصیص معتبر و مال این طرح خواهد بود وگر نه همان طور که در نامه اداره آب قید شده این امتیاز لغو خواهد شد اجرای طرح هم در گرو داشتن پول است به همین جهت از شما دعوت کرده ایم که بگوییم در شرایط سختی قرار گرفته ایم و باید همت کنیم پول حواله شده را در اسرع وقت بپردازید تا کارهای اجرایی آغاز گردد. در این حین آقای امرالله شاهسون فرزند عبدالله خطاب به حاضران گفت: «ما نمی گذاریم این طرح اجرا شود صحرای مارکده با سند ثبتی مال ما است و ما حتا آن را بیمه هم کرده ایم و شما که پول به حساب این طرح ریخته اید پول تان از دست تان خواهد رفت شورا و عباس شاهسون شما را فریب داده اند تا پول تان را بخورند من اینجا آمده ام که به شما بگویم بدانید ما نمی گذاریم این طرح اجرا شود همان گونه که صادق آبادی ها طرح وحدت را خوابانده اند ما هم طرح مینو را می خوابانیم چون  شما نمی دانید چه خبر است شورا زمینی ندارد که بخواهد به شما بدهد چرا عباس شاهسون مخفیانه کارها را انجام می دهد؟ چرا با ما مشورت نمی کند؟ چرا از ما اجازه نمی گیرد؟ عباس شاهسون پول های شما برده تهران داده خانه خریده!!؟ و شما به این امید هستید که طرح برای تان آباد گردد؟» سخنان امرالله شاهسون واکنش های تندی را از طرف جمعیت حاضر به همراه داشت جمعیت از جا برخاست چند نفر سخن گویان به طرف او رفتند جلسه به هم ریخت یک نفر گفت: «پول-های  ما را شورا و عباس شاهسون می خورد به تو چه؟» نفر دیگری گفت: «ما نمی دانیم چه خبر است و پول به حساب مینو ریخته ایم تو که می دانی چه خبر است چرا در همان روزهای نخست برای پسرت پول به حساب مینو ریخته و ثبت نام کرده ای!؟» مسعود شاهسون بین جمعیت و امرالله شاهسون حائل شد و حاضران را به آرامش دعوت و گفت: « توی مملکت قانون هست این موضع را از طریق قانون حل و فصل خواهیم نمود» محمدعلی شاهسون گفت: هدف از تشکیل این جلسه سه موضوع بوده است نخست اینکه گزارش پیشرفت کارهای اداری توسط نماینده را بشنوید و اگر پرسشی دارید از ایشان بپرسید موضوع بعد، از شرایط سخت و تنگی وقت درباره آغاز اجرای طرح باخبر شوید و جهت پرداخت پولی که حواله خواهد شد هرچه زودتر اقدام کنید و موضوع سوم انتخاب 6 نفر سردانگ با رای کتبی و مخفی است بدین منظور ما باید سه نفر هیات رئیسه برای این جلسه انتخاب کنیم تا  انتخابات زیر نظر آنها برگزار گردد من، آقایان: مسعود شاهسون، خودم و عباس شاهسون را برای هیات رئیسه جلسه پیشنهاد می کنم آیا قبول دارید؟(تایید حاضران) قبل از اینکه افراد بخواهند خود را کاندید کنند چند موضوع هست که ضرورت دارد در جلسه مجمع عمومی مطرح گردد که اگر به تایید شما رسید به عنوان مصوبه مجمع عمومی به صورت قانون توی این طرح اجرا گردد.
 1- در طرح مینو هیچ یک از سردانگ ها حق گرفتن پول حواله شده را از اعضا ندارند بلکه هریک از اعضا موظفند شخصا به پست بانک مراجعه و پول حواله شده را به حساب بریزند.
2- در این طرح از هیچ یک از اعضا چک بجای پول دریافت نمی گردد.
3- هرگونه پرداخت باید توی جلسه سردانگ ها مطرح و مصوب و صورت-جلسه گردد بعد پرداخت شود.
4- در این طرح خرید و فروش زمین بدون آب و آب بدون زمین ممنوع است همچنین خرید و فروش خرده ای به رسمیت شناخته نخواهد شد و آب جدا تحویل نمی گردد.
5- اگر فردی پول حواله شده را سر موعد نپرداخت سردانگ ها یک اخطار کتبی و با یک مهلت یک هفته ای خواهند داد اگر پرداخت نشد پول با دیرکرد 15 درصد محاسبه و دریافت خواهد شد.
6- افراد واجد شرایطی که هنوز ثبت نام نکرده اند حد اکثر تا 30/7/90 وقت دارند که نسبت واریز پول و ثبت نام اقدام کنند. (موارد 6 گانه به تایید حاضران در جلسه رسید)
حال کسانی که در خود توانی سردانگ شدن می بینند اعلام نمایند تا نام-شان روی وایت برد ثبت و رای گیری به عمل آید»
15نفر کاندید شد سپس رای گیری و نتیجه به شرح زیر اعلام گردید. مهدی عرب فرزند محمد 67 رای. حجت الله عرب فرزند نجفعلی 59 رای. اسماعیل عرب فرزند قربانعلی 51 رای. امین عرب فرزند علی 49 رای. حسین شاهسون فرزند ابراهیم 49 رای. محمد عرب فرزند رضاقلی 37 رای به عنوان 6 نفر سردانگ اصلی انتخاب شدند و آقای مصطفی عرب فرزند ناصر با 19 رای سردانگ علی البدل انتخاب شد. آرا بقیه افراد به شرح زیر است علیرضا عرب فرزند ابوالقاسم 14 رای. لطیف عرب فرزند محمود 13 رای. محمود عرب فرزند اکبر 11 رای. خداداد شاهسون فرزند خداوردی 10 رای. عبدالخالق عرب فرزند یونس 8 رای. جواد عرب فرزند رضاقلی 7 رای. رضا عرب فرزند ابوالقاسم 7 رای.
اولین جلسه ی سردانگ ها، بعد از مجمع عمومی در تاریخ 20/6/90 ساعت 30/21 در محل دفتر دهیاری تشکیل گردید. در این جلسه مقرر گردید آقای عباس شاهسون کارشناس به محل آورده و از محل ساخت موتورخانه و مسیر رفت لوله نقشه فراهم نماید تا کار اجرایی هرچه زودتر آغاز گردد به همین جهت مصوب شد که از تاریخ 21/6/90 الی 30/8/90 هر یک از اعضا باید مبلغ یک میلیون و پانصد هزار تومان برای آغاز اجرای کار به حساب مینو در پست بانک واریز نمایند اطلاعیه ای به شرح زیر تنظیم و قرار گردید آقای حسین شاهسون در محل های عمومی از جمله درب دکان ها برای آگاهی اعضا نصب نماید.
اطلاعیه. بدینوسیله به اطلاع اعضا طرح باغداری مینو می رساند:
 در جلسه مورخه 20/6/90 مقرر گردید؛ برای شروع اجرای کار، هر یک از اعضا از تاریخ 21/6/90 تا 30/8/90 مبلغ یک میلیون و پانصد (1500000) هزار تومان به حساب طرح باغداری مینو در پست بانک مارکده واریز نمایند. بدیهی است:
 1- کسانی که این پول حواله شده را واریز کرده باشند به دفترخانه جهت امضا سند معرفی خواهند شد.
 2- کسانی که تا 30/8/90 پول حواله شده را واریز ننمایند بعد از این تاریخ با 15 درصد دیرکرد محاسبه و دریافت خواهد شد.
همچنین به جوانان واجد شرایط که هنوز ثبت نام نکرده اند اخطار می گردد حد اکثر تا 30/7/90 وقت دارند که با واریز مبلغ سیصد هزار (300000) تومان و تحویل مدارک نسبت به ثبت نام اقدام نمایند در غیر این صورت سردانگ ها و نماینده و نیز اعضا شورای اسلامی هیچ گونه مسئولیتی نخواهند داشت.  مهدی عرب، حجت الله عرب، اسماعیل عرب، امین عرب، حسین شاهسون، محمد عرب. 

                                                                                            گزارش از محمدعلی شاهسون مارکده 
جلسه ی شورای اداری
روز 29/6/90 ساعت 10 صبح جلسه شورای اداری بخش با حضور آقای مظفری بخشدار سامان و نمایندگان ادارات و اعضا شورا و دهیار در محل دفتر دهیاری مارکده تشکیل گردید. نخست بخشدار سخنانی پیرامون هفته دولت و برنامه بازدید از خانواده شهدا و نیز سوء تبلیغات بیگانگان توسط تلویزیون های ماهواره ای بیان و هشدار داد. سپس مشکلات روستا توسط اعضا شورا به شرح زیر بیان گردید.
 درخواست از سازمان جهاد کشاورزی: موافقت با الحاق 2 هکتار از زمین-های کشاورزی به طرح هادی روستا. اعتراض نمودن مدیرکل سازمان به واردات بادام و گردوی چینی. کمک بلا عوض به طرح باغداری مینو. آسفالت جاده بین روستا و طرح های باغداری. همکاری با آقای امین عرب جهت تشکیل گیاه پزشکی در مارکده. فعال نمودن مجمع صنفی کشاورزان جهت دفاع و حفاظت از منافع کشاورزان.
درخواست از بنیاد مسکن: تجدید نظر و بازبینی در وسعت طرح هادی. ساخت دیوار حائل وسط روستا در خیابان شمالی. اختصاص بودجه برای ساخت دیوار حائل در غرب روستا. تسریع در واگذاری زمین آغدش به متقاضیان. 
درخواست از شرکت آب وفاضلاب روستایی: سرعت بخشیدن به اتمام و راه اندازی مجموعه(پکیج) تصفیه خانه آب آشامیدنی. آغاز عملیات اجرایی فاضلاب روستا. تامین و نصب پمپ آب رزو برای پمپ خانه آب آشامیدنی. تعویض لوله آب آشامیدنی خیابان میانی. فراهم آوردن امکانات ترمیمی برای حوادثی که برای لوله ی آب آشامیدنی خیابان شمالی پیش می آید تا قطعی آب به حداقل زمان برسد و از خسارت وارده احتمالی به خانه های مسکونی جلوگیری گردد. ساخت منبع ذخیره آب آشامیدنی که در برنامه شرکت قرار دارد. چاره جویی برای جلوگیری از شکستن و ترکیدگی مکرر لوله های انشعاب خیابان اصلی. پرداخت خسارت آسفالت کنده شده در اثر حفاری برای تعمیر لوله آب.
درخواست از اداره راه و ترابری: سرعت بخشیدن به ساخت راه بن قوچان. حذف پیچ اول روستای مارکده و مستقیم کردن جاده.
درخواست از تربیت بدنی: دربرنامه قراردادن ساخت سالن ورزشی. ساخت امکانات در میدان بزرگ ورزشی.
درخواست از تامین اجتماعی: تسهیل در بیمه کردن موتورچی ها.
درخواست از صدا و سیما: تامین برق دکل تلویزیون روی کوه قابوق از طریق تیر برق موتور پوپ قابوق و حذف کابل برق موقت.
درخواست از شرکت برق: بالا بردن ولتاژ برق در خیابان چهارم و برطرف کردن نوسانات جریان برق. جابجایی تیر برق هایی که در پی عقب نشینی دیوارها در وسط خیابان قرار می گیرند.
درپایان جلسه نماینده کمیته امداد هشدار داد که؛ کولیان به در خانه ها رفته و از صاحب خانه درخواست می کنند پول های صندوق صدقات موجود در خانه ها را به آنها بدهند که باید مردم هشدار باشند و به درخواست آنها توجه نکنند.
آقای طاهری مسئول مرکز خدمات کشاورزی بن گفت: از همه ی کشاورزان تقاضا داریم به اینترنت مراجعه و فرم اطلاعات درخواست شده را پر نمایند چون قرار است در آینده تمام برنامه ها و کمک های سازمان جهاد کشاورزی بر اساس آماری که در این فرم ها  ارائه می گردد برنامه ریزی شود.     

                                                                                         گزارش از محمدعلی شاهسون مارکده   
حرف های مردم
1- می گویند؛ روزی ملاالنصردین از ده بالا آمد و به دروغ به مردم ده پایین گفت: در ده بالا آش نذری فراوان پخته اند. هر یک از مردم قابلمه خود را برداشته و روانه شدند. ملا دید اغلب برای گرفتن آش نذری می-روند با خود گفت: نکند دروغ ما راست از آب در آید؟ او هم قابلمه برداشت و روانه شد. حال همشهری ما آمده توی مسجد در حضور 100 نفر می گوید: طرح باغداری مینو را ما نمی گذاریم اجرا شود پول تان از دست تان خواهد رفت. ولی در همان اولین روزهای ثبت نام فرزند خود را ثبت نام کرده است!!؟ می پرسیم همشهری جان؛ اگر پول ما از دست مان خواهد رفت چرا شما که این را می دانید کار ابلهانه کرده ای و پول به حساب ریخته ای که از دستت برود؟!!
2- اعضا شورای ما بویژه رئیس شورا در هر جلسه که جوانان حضور دارند از جوانان گلایه می کند که؛ «چرا دنبال درس و دانشگاه نرفته اید» سخنی است درست و دلسوزانه. ولی می پرسیم چرا انجام این حرف و سخن درست  را فقط از جوانان مردم می خواهید؟ بچه های شما هم که همانند بچه های مردم دنبال درس نرفتند!؟ پدران ما ممکن است بگویند نمی-دانستیم. شما که این را می دانستید و می دانید!! چرا خودتان و سپس فرزندان تان دنبال تحصیل نرفتید!!؟ «به عمل کار برآید، به سخندانی نیست»
   «دوصد گفته چون نیم کردار نیست      بزرگی سراسر به گفتار نیست»