جارچی مارکده شماره 60-نیمه مهرماه 90

ونل گلاب
به دعوت آقای حیدری نماینده مجلس، جلسه کمیته صیانت از آب و خاک روز 1/7/90 ساعت 10 صبح با حضور جمعی از هنرمندان و خبرنگاران  استان در محل سالن غدیر در شهرکرد تشکیل شد. چهار نفر سخن گفتند که چکیده ای از سخنان را با هم می خوانیم.
 نخست آقای حیدری گفت: کیفیت جلسه امروز فوق العاده بالاست، بیشتر افراد دعوت شده و حاضر در جلسه، افراد فرهیخته جامعه ی هنرمندان عزیز ما در رشته های گوناگون هستند. ضمن تشکر از زحمات خبرنگاران باید به عرض برسانم که ما نیاز به اطلاع رسانی بیشتری داریم به علاوه صاحبان فکر و اندیشه باید به زبان و شیوه های گوناگون به موضوع بحرانی که در زمینه آب استان بوجود آمده بپردازند، تحقیق، خلق آثار و موضوع را به خوبی بیان کنند. چون موضوع آب برای ما حیاتی است. تاثیر هنر به شکل های گوناگون فوق العاده است. علاوه بر هنرمندان حاضر در جلسه، بقیه دعوت شدگان هم از افراد مؤثر و دارای مسئولیت در جامعه هستند که جا دارد موضوع بحرانی که در زمینه آب استان بوجود آمده را تبدیل به یک گفتمان اجتماعی، حد اقل در حوزه استانی کنند همچنان که رقیب ما این گفتمان موضوع آب را در سطح استان خودشان محدود نکرده اند بلکه آن را تبدیل به یک گفتمان ملی کرده است و اگر بتواند آن را به یک گفتمان بین المللی هم تبدیل خواهد کرد.
دوستان عزیز، مبحث مهم آب بیش از 40 سال است که دغدغه استان ما بوده است و امروز نیاز هست که ما این موضوع را بیش از گذشته مورد توجه قرار دهیم ما در این نشست ها به دنبال این هدف هستیم که مردم استان ما به موضوع بحران آبی که اکنون مطرح است  متوجه شوند و بشناسند و دنبال کنند تا هرگاه ضرورت داشت با حضور و نقش آفرینی خود در محل های تعیین شده مسئولان را حمایت کنند.
از طرفی ما با کاهش میزان آب روبرو هستیم و از طرف دیگر نیاز به آب، روز به روز افزایش می یابد طبیعی است که حساسیت ها هم روز به روز روی موضوع آب بیشتر می شود. کمبود آب دست طبیعت و از دست ما خارج است با این حال بعضی ها هم عقیده دارند که درست دست بشر است و می گویند؛ اگر ما اتصال مان را با آسمان حفظ کنیم و در مسیر معنویت حرکت بکنیم، گناهی صورت نگیرد، تضرعی صورت بگیرد، بارش خواهیم داشت. آمار و ارقام نشان می دهد که ما کاهش برف و باران داریم نوع بارش هم تغییر کرده است به جای برف که به تدریج آب می شود و به زمین فرو می رود بیشتر بارش باران را داریم و موقعیت جغرافیایی استان هم به گونه ای است که آب باران را در خود نگه نمی دارد. و امروز به دلیل نیاز مبرم،  مردم بیش از اندازه از سفره های زیر زمینی آب استفاده می کنند چون ما نتوانسته ایم آب های روان را مهار کنیم و در اختیار مردم قرار دهیم به جهت استفاده بی رویه از سفره های آب زیر زمینی، دشت ها در استان ما دشت های ممنوعه شده اند. در تغییر شیوه های آب یاریِ سنتیِ غرق آبی، به شیوه های قطره ای، هم چندان توفیقی نداشته-ایم و مصرف آب به شیوه سنتی و غرق آبی هم بالا است. شیوه های غلط انتقال آب از استان ما هم مزید بر علت شده و کاهش میزان آب استان ما را تشدید کرده و در آینده آن را تهدید می کند و امروز آب موضوع مهم ما شده است. یعنی مقدار آب کمی که تولید می شود، با این شیوه های غلط و ناشیانه انتقال آب،  از دست می دهیم. انتقال آب بوسیله تونل در بیدگان و جاهای دیگر – و امیدواریم بتوانیم نگذاریم که تونل بهشت آباد عملی گردد – که قرار است در عمق 300 متری و طول 70 کیلومتری و 4 تونل دسترسی از هر طرف دیگر آبی در سرزمین ما باقی نخواهد ماند چشمه ها، قنات ها و تالاب ها خواهند خشکید آنگاه به دلیل خشکی زمین، بارندگی کم، سفره های آب زیرزمینی هم خالی، آب های سطحی هم که با تونل به خارج از استان برده می شود می پرسم اگر کسی این مطلب را متوجه شود آیا نباید فریاد کند؟ حال هر اتهامی هم که به او بزنند؟
زمانی جماعت اصفهانی آمدند و عنوان کردند که ما می خواهیم در بیدگان سد بزنیم، بعد تونل بزنیم و آب سد را ببریم وقتی آغاز به کندن تونل شدند به آب زیادی برخوردند که مانع پیشرفت کار اجرایی تونل شد. فراوانی آب در تونل مایه خوشحالی شد بدین جهت زدن سد را از برنامه خود حذف کردند کندن تونل باعث شد که تمام چشمه ها در آن منطقه خشکیدند با توجه به این تجربه ای که داریم در بهشت آباد هم سد نخواهند زد چون وقتی تونل را زدند آب های موجود زمین به خودی خود وارد تونل می گردد و دیگر در سطح زمین جاری نخواهد شد. تونل تمام آب های سفره های زیر زمینی را در خود می بلعد و با خود می برد به همین دلیل به جماعت اصفهانی عرض کردم اگر در گفتار خود صادق هستید بیایید نخست در بهشت آباد سد را بزنید تا ببینیم چه مقدار آب داریم آنگاه آب اضافه را ببرید ولی می دانم صداقتی در کار و گفتارشان نیست چون کندن تونل را که ما از بهشت آباد مانع شده ایم از سمت اصهفان آغاز کرده اند خوشبختانه امروز این عملیات معلق مانده است.
بارها این پرسش از من شده است که چرا امروز حساسیتی بیش از گذشته به آب نشان داده می شود؟ من در زمان های مختلف حرفم را زده ام ولی با من همراهی نشد چرا جاده شهرکرد ایزه اینگونه پیش رفت؟ سد در سرِ راه را زدند و آب گیری کردند ولی جاده را به موقع در جای دیگر نساختند این درحالی بود که اسناد سد نشان داده که جاده مسدود خواهد شد و لازم بوده قبل از ساخت سد جاده را تغییر مسیر داده و می ساختند. در همین تونل بیدگان من شواهدی به شما نشان خواهم داد که بعضی مسئولان در همان چند سال قبل تبانی کردند و حق سکوت گرفتند.
آب برای ما مهم است؟ رئیس جمهور هم این مهم بودن آب برای ما را متوجه شده است که گفت: من مدیر آب شما هستم. رئیس جمهور در سفر سوم فرمود: شما چهارمحال و بختیاری ها اینقدر دنبال صنایع پتروشیمی نباشید، بروید دنبال صنایع تبدیلی. درست هم فرمود ولی صنایع تبدیدلی زیر ساخت و امکانات می خواهد و این امکانات نیست.
آب علاوه بر فواید عمومی، یک مزایای خاصی برای ما دارد و ما تا کنون از این مزایا استفاده نکرده ایم حالا که  می خواهیم استفاده کنیم مانع می-شوند. ما می توانیم با استفاده از آب در کشاورزی برای بیکاران استان مان اشتغال فراهم کنیم. اکنون مهمترین پروژه صنعتی ما در استان، شرکت ورق خودرو است که اصفهانی ها می خواستند این پروژه صنعتی را هم بگیرند حال مشکل بزرگ این پروژه بزرگ صنعتی نداشتن آب است. فرودگاه شهرکرد مشکل دارد وقتی مشکل را بررسی کردیم دیدیم ریشه مشکل فرودگاه شهرکرد در فرودگاه اصفهان است. در استانی پر آب زندگی می کنیم ولی مشکل آب داریم. مصوبات دولت در حوزه آب عملی نشده است. قوانین مرتبط با آب در استان ما رعایت و اجرا نمی شود. زیان و خسارات  طرح های انتقال آب و تونل ها اکنون برای ما روشن شده است. تونل بیدگان را وقتی زدند در ابتدای امر ما مشکلی پیدا نکردیم ولی اکنون با خشکیدن چشمه ها ما متوجه زیان هایش شده ایم. تازه طرح های خطرناک تری را هم آغاز کرده اند از جمله تونل گلاب. من از یکایک شما درخواست می کنم حتما بروید و تونل گلاب یک را ببینید با گفتن من شاید عمق فاجعه را دقیق در نیابید این مصداق همان ضرب المثل؛ شنیدن کی بود مانند دیدن است. تونل گلابِ یک و به دنباله آن تونل گلاب 2، کلا زاینده رود را از استان ما قطع خواهد کرد حال می گویید ما نباید چیزی بگوییم؟ اگر بتوانیم کندن تونل گلاب 2 را منتفی کنیم تونل گلاب یک به خودی خود خطر زیادی ندارد و طرح خطرناک تازه ای که قرار است آغازش کنند تونل بهشت آباد است.
دوماه قبل از اعتراضات، استانداران و مسئولان آب منطقه ای استان های چهارمحال و بختیاری، اصفهان، یزد و کرمان جهت گفت وگو درباره آب، به دفتر وزیر نیرو دعوت شدند نمایندگان آن سه استان در مجلس هم به این جلسه دعوت شدند ولی از نمایندگان استان ما در مجلس دعوتی نشد.  من این موضوع را فهمیدم شخصا بدون دعوت به آن جمع پیوستم و گفتم: علارغم اینکه مرا دعوت نکرده اید ولی چون سرآب هستم در بالای جلسه می نشینم. در این جلسه وزیر قول داد مادامی که نظر ما در استان تامین نشود کلنگ تونل بهشت آباد را نزنند. همین پریشب از ساعت 12 تا 3 صبح با حاج رسولی ها که معاون آقای عطارزاده است جلسه داشتیم من گفتم: آقای حاج رسولی ها، شاهد بودید که وزیر قول داد تا نظر ما تامین نگردد کلنگ تونل بهشت آباد زده نشود ولی در لیست پروژه ها که قرار است در هفته دولت کلنگ زنی گردد تونل بهشت آباد در بالای لیست است! نکته دیگر عدم پاسخ گویی به نامه ها، درخواست های ما است که ما را واداشته فریاد بزنیم.
 وقتی رابطه مسئولان استان اصفهان را بررسی می کنم می بینم نمایندگان، استاندار ، مسئولان آب منطقه ای همه یک صدا هستند و یک حرف را می-زنند ولی ما اینگونه نیستیم من احساس می کنم ما در جهاتی مرحم نداریم از مسئولان آب استانِ ما را به تهران دعوت می کنند تا درباره آب گفت وگو کنند به ما نمایندگان نمی گویند من که از طریقی می فهمم باید از او وقت بگیرم تا نیمه شبی بتوانم او  را ببینم می پرسم اگر اینجا صراحت و صداقتی هست آیا نماینده مجلس نمی تواند به مسئولان اجرایی استان کمکی بکند؟ بنابر این آن اتحادی که در حوزه رقیب ما هست در ما وجود ندارد ما نمی دانیم در جلسات محفلی چه می گذرد بدین جهات ناگزیریم موضع آب را حساس کنیم.
کل حرف ما این هست که 5 حق را برای ما ببینید و آب را هرکجا که می خواهید ببرید در صحبتی که با آقای علیدوستی شاعر استان مان داشتم و از او درخواست نمودم با هنرِ شعر، موضوع بحران آب را مطرح کند گفتم؛ ما برای ادعاهامان دلایل شرعی، قانونی، عرفی و کارشناسی داریم شما از هر زاویه ای که به موضوع بنگری دلیل هست. در مطالعات وزارت نیرو که درباره انتقال آب می شود ما را نا محرم می دانند و نتایج مطالعات را از ما پنهان می کنند بنابر این حق اول ما این هست که ما محرم شویم. ما را در اجرای پروژه ها سهیم کنید. بهره برداری نیروگاه ها را به ما بسپارند. حقآبه ما را بدهند. من بارها به وزیر نیرو گفتم که یک سند بدهید که حقابه بیدگانی ها چقدر است؟ یک سند بدهید که حقابه بهشت-آبادی ها چقدر است؟ پول زمین های مردم را که جهت اجرای پروژه ها تملک کرده اید بپردازید. آب انتقالی را از روی زمین ببرید نه با تونل.
بعضی از مردم می گویند: شما که نماینده هستید و نیز خودِ استاندار، حرف تان را نمی خوانند و کاری نمی توانید بکنید ما مردم چکاری از دست ما بر می آید؟ این فکر اشتباه است با فشار جمع مردمی – نه تک تک – می توان حق مان را گرفت همان گونه که مردم ارومیه با فشار مردمی توانستند حق خودشان را بگیرند. سفر چهارم رئیس جمهور در پیش هست هرکه هرجور می داند موضوع را پیگیری کند.
سپس دکتر علیمحمدی گفت: بحثی که دارم آسیب شناسی طرح های انتقال آب از حوزه استان چهارمحال و بختیاری است. آب یک ماده جهانی و متعلق به همه است. میانگین بارش در دنیا به طور متوسط در سال 850 میلی متر است میانگین بارش در کشور عزیزمان ایران در سال 250 میلیمتر است یعنی ما حدود یک سوم بارش متوسط جهان را داریم و میانگین بارش در استان ما در طول یک سال 560 میلیمتر است و این نعمتی است که خداوند به ما داده است. ببینید کوهرنگ مهم ترین منطقه پر بارش ما است همانگونه که در اسلاید می بینید وقتی میزان بارش در این منطقه را مطالعه می کنیم کاهش بارش را می بینیم و نتیجه ای که از این مطالعه می فهمیم این هست که در استان ما 4 سال پیاپی خشک سالی است ولی متاسفانه این چهارسال پیاپی خشک سالی را هیچ کس مطرح نمی کند. وقتی که مسئولان استان ما در خواب بودند مسئولان استان همسایه از مسئولان بلندپایه کشور دعوت کردند به منطقه آوردند نخست آنها را بردند و قسمت رودخانه خشک شده در اصفهان را به آنها نشان دادند سپس آوردندشان در منطقه چهارمحال و بختیاری و لوله های آبی که در استان ما از رودخانه زاینده رود انشعاب گرفته و آب را به طرح های باغداری انتقال می دهد نشان داده اند و نتیجه ای که به ذهن مسئولان بلندپایه کشور انتقال داده اند این هست که این لوله ها باعث خشک شدن زاینده رود در اصفهان شده است ولی همین مسئولان استان همسایه مان متاسفانه کلمه ای از 4 سال خشک سالی پیاپی که در تاریخ چهارمحال بی سابقه بوده نگفته اند. در حال حاضر آب آشامیدنی 200 روستای استان چهارمحال و بختیاری با تانکر تامین می شود این درحالی است که 4 تا روستا در استان همسایه با تانکر آب داده می شود 10 مرتبه اخبار 30/8 آن را پخش کرده چندبار خبر سراسری پخش کرده ولی یک گزارش از این 200 روستای بی آب ما پخش نشده است. فاز یک تونل گلاب به اتمام رسیده است می گویند هنوز عملیات فاز 2  آغاز نشده است ولی ما مشکوک هستیم. در طول مسیر زاینده رود به منظور سنجش میزان آب جاری یک ایستگاه در سد تنظیمی قرار دارد و دیگری در پل زمان خان. این ایستگاه ها را وزارت نیرو قرار داده و زیر نظر او اداره می شود بر اساس آمار وزارت نیرو میزان ورودی و خروجی آب که از این ایستگاه های سنجش تا سال 87  بدست آمده  میزان ورودی آب در حجت آباد به رودخانه قدری کمتر از میزان خروجی آب از پل زمان خان بوده است این آمار را خود وزارت نیرو تهیه کرده است و آمار از سال 87 به بعد را هرچه ما مراجعه کرده ایم هم به ما نداده اند این بیانگر این هست که رودخانه زایش دارد یعنی به میزانی که در استان چهارمحال و بختیاری از زاینده-رود آب برداشت می شود کمی بیشتر از این مقدار رودخانه در همین منطقه زایش دارد یعنی بر اساس آماری که وزارت نیرو تهیه کرده ما از آب رودخانه زاینده رود برداشت نمی کنیم مسئولان همسایه ما مقامات کشوری می آورند و لوله ها را نشان می دهند ولی این آمار را به آنها ارائه نمی دهند وجایی هم نمی گویند. براساس برآوردی که درباره میزان انتقال آب تونل اول کوهرنگ شد قرار شده که در سال 300 میلیون متر مکعب آب به حوزه زاینده رود بریزد ولی این یک خوش خیالی بیش نیست سال گذشته از این تونل 90 میلیون متر مکعب آب انتقال داده شده است. ملاک ها برای میزان آب ها باید زمان بحرانی باشد در زمان پر آبی که مشکل حاد نیست. طول تونل سوم کوهرنگ 24 کیلومتر است من از نمایندگان مجلس تقاضا دارم یک برآورد هزینه ای که در تونل سوم شده بکنند و اعداد و ارقام را منتشر و به مردم بگویند متاسفانه چندین برابر هزینه ای که برآورد شده تا کنون هزینه شده و هنوز هم کار به پایان نرسیده است در مسیر کندن تونل به غارهای پر از آب برخورد کردند حال کی این منبع آبی تمام گردد خدا عالم است. تونل گلاب از بالا دست این سد تنظیمی به طول 10 کیلومتر کنده شده و آب را به سمت دیگر منتقل می کند هدف از کندن این تونل خشک کردن رودخانه زاینده رود در زمان-های بحرانی خشک سالی است. وقتی که طرح تونل گلاب به میان انداخته شد برای انتقال آب به کاشان،  آران و بیدگل با دبی 7/1 متر مکعب بر ثانیه بود هیچ کجای این مطالعات دیده نشده بود که از تونل گلاب برای استان اصفهان آب منتقل شود آقایان اصفهانی از موقعیت استفاده کردند و در هنگام مطالعات تونل گلاب مخفیانه برای انتقال آب به اصفهان هم مطالعه شد و این همبستگی، اتحاد و با هم بودن شان را نشان می دهد که نگذاشتند این مطالعه به بیرون درز کند. بیشترین آبی که در سال های خشک سالی از سد تنظیمی سرازیر می شود 20 متر مکعب در ثانیه است و تونل گلاب این ظرفیت را دارد که حداقل 22 متر مکعب آب در ثانیه منتقل کند یعنی در سال های خشک سالی تمام آب رودخانه را که به تونل هدایت کنند تونل پر هم نخواهد شد کار حساب شده ای کرده اند خود آقایان اصفهانی هم صراحتا در سخنرانی شان گفتند اگر قرار است رودخانه زاینده-رود در اصفهان خشک باشد اول باید در قسمت چهارمحال و بختیاری خشک گردد و این حرف شان را هم دارند پیاده می کنند نکته قابل توجه این هست که تونل گلاب در سال 1384 رقم خورده است ولی اینها بحث شکستن لوله نفت در چلوان که در سال 87 اتفاق افتاد و رودخانه را آلوده کرد علت این کار مطرح می کنند که هیچ همخوانی ندارد. دوستان، اگر ذره ای صداقت در کار آقایان اصفهانی می بود و واقعا دغدغه آلودگی رودخانه را داشتند 20 درصد هزینه کندن تونل گلاب را صرف جمع آوری و تصفیه فاضلاب 22 روستای حاشیه زاینده رود می کردند دغدغه کاملا با هزینه کمتر برطرف و امروز این همه رودر رو ایستادن را هم نداشتیم. می خواهم بگویم موضوع آلودگی رودخانه یک بهانه ای بیش نیست چرا که رودخانه خود پالایندگی دارد و مسئله آلودگی را خود حل می کند برابر قوانین انتقال آب، حوزه ای که از آن آب انتقال داده می شود نباید کمبود آب داشته باشد که ما با کمبود آب روبرو هستیم. باز برابر قوانین انتقال باید از حوزه ای که آب انتقال داده می شود نباید کیفیت محیط زیست آسیب ببیند. اصلا اینها طرح ها شان را مخفی نگه می دارند و ما نمی دانیم چه طرحی دارند که بدانیم کجایش با محیط زیست سازگار و یا نا سازگار است. باز برابر قوانین اجرای انتقال آب از حوزه ای به حوزه دیگر نباید تنش های اجتماعی و اخلال در زندگی مردم داشته باشد که می بینیم در صورت انتقال آب از تونل گلاب عده ای زیاد از مردم زندگی شان را از دست خواهند داد. می پرسم علت چیست که هرچه کارخانه بزرگ هست که نیاز به آب زیادی دارد در اصفهان دایر می شود؟ قاعدتا باید چنین کارخانه هایی که به آب زیادی نیاز دارند در نزدیک منبع تولید آب ساخته شود. وزارت نیرو و بالطبع مسئولان اصفهان مرتب تعهد نسبت به دادن آب ایجاد می کنند می پرسیم وقتی در مایه چنین آبی که وعده داده می-شود وجود خارجی ندارد به چه منظوری صورت می گیرد؟ برای مثال بهشت آباد حدود 300 میلیون لیتر آب دارد ولی آمدند بیش از یک میلیارد برآورد و برای خودشان تعهد ایجاد کرده اند. مشکل بزرک ما در استان نبود اداره آب مستقل است اصلا مدیریت آبی در استان ما وجود ندارد می پرسم چرا نباید یک استانی مدیرت آب مستقلی داشته باشد؟ تا اختیار آب های موجود در استان در اختیار مدیریت مستقل آب استان قرار نگیرد همچنان مشکل خواهیم داشت. نکته دیگری که باید به آن اهمیت داد تمدن و فرهنگ مردم منطقه است که هزاران سال در این منطقه زیسته و فرهنگ و تمدن بوجود آمده و اصفهان با ساخت شهرک و ارائه زمین ارزان مردم این منطقه را وسوسه می کند تا به این شهرک ها نقل مکان کنند در حقیقت یک ترفندی همه جانبه برای نابودی تمدن و فرهنگ مردم ما اتخاذ شده است. هیچ کس از خود نمی پرسد وقتی که تونل یک و دو کوهرنگ نبود مگر تالاب گاوخونی آب نداشت؟ و حالا با وجود دوتا تونل چرا تالاب و به دنبال آن زاینده رود خشکیده است؟ آیا آب تالاب و زاینده رود به شهرک ها نمی رود؟ چه نیازی به این شهرک ها؟ اگر مردم در همان روستاهای خود زندگی می کردند و به تولید مشغول بودند بهتر از اینکه ساکن شهرک نشین و مصرف کننده باشند نبود؟ هریک از این شهرک ها امروز یک طنابی شده بیخ گلوی بزرگترین شهر تاریخی کشورمان اصفهان که موجب مشکلات آلودگی و ترافیک و… شده است اینها نتیجه تعهدات بیجا و افزودن بار اضافی به شهر بوده است. ببینید اصفهانی ها در شرق اصفهان برنج کاری می کنند آب به غرب اصفهان نمی رسد آنگاه با برنامه ساختگی کشاورزان را تحریک کرده و تراکتورها را توی شهر به حرکت وامی دارند و نمایش می دهند خوب اگر صداقتی در کار شما هست بیایید کشت برنج را که آب زیادی می خواهد حذف کنید تا آب به غرب اصفهان برسد. ابتدای تنگ درکش ورکش نقطه آغازین تونل بهشت آباد است و بالادست سد در روستای چم آسمان خروجی تونل است این تونل با قطر 6 متر و طول 65 کیلومتر و در عمق 300 متری زمین و 13 کیلومتر تونل-های دسترسی در 4 نقطه به تدریج تمامی آب های موجود در دشت های جونقان، شلمزار، تاقانک، فرخ شهر و سفیددشت را تخلیه و این مناطق را خواهد خشکاند.نمونه بارز این تخلیه آب های موجود در زمین توسط تونل-ها تونل سوم کوهرنگ است می توانید بروید و چشمه های خشک شده در طول مسیر این تونل را  ببینید. وقتی منطقه خشکید به دنبالش کوچ اجباری مردم را خواهیم داشت فکر می کنید وقتی مردمی ناگزیر از روستا مهاجرت کردند کجا خواهند رفت؟ با قاطعیت باید گفت: به شهرک های اقماری اصفهان. در صورت کنده شدن تونل بهشت آباد و به دنبال آن خشک شدن منطقه، جمعیتی بالغ بر 450 هزار نفر بیکار و ناگزیر به مهاجرت خواهند بود. هزینه ای که برای تونل بهشت آباد برآورد شده بیش از 10 هزار میلیارد تومان است. با این روندی که داریم پیش می رویم تا چند سال دیگر استان ما بیشترین سدها را در کشور خواهد داشت که تقاضای ما این هست که مدیریت این سدها به استان ما باید واگذار گردد. مصرف آب در استان اصفهان 6 میلیارد متر مکعب در سال است اگر 10 درصد این مصرف صرفه جویی شود در سال 600 میلیون متر مکعب خواهد شد دیگر نیازی به اجرای طرح بهشت آباد نخواهد بود. متاسفانه مسئولان اصفهان نخواستند هیچ طرح انتقال آب دیگری را مطالعه نمایند از اول گزینه تونل را انتخاب کرده و روی آن پای می فشارند می پرسم چرا؟ آیا غیر از این هست که می خواهند آب های زیر زمینی استان را به یغما ببرند و  استان ما به نابودی بکشانند؟ اینها به هیچ مصوبه ای پایبند نیستند و عمل نکرده اند.
دکتر جعفری گفت: واجب می دانم من این نکات را تکراری بگویم. ما چهارمحالی ها مخالف انتقال آب به استان اصفهان و استان های دیگر نیستیم مردم ما سخاوتمندانه در طول تاریخ به همسایگان خودشان اجازه داده اند که از این آب استفاده کنند. اما در دولت کریمه جناب آقای احمدی نژاد که خود را مدیر آب استان معرفی کرده اند دوتا طرح فاجعه آمیز مصوب شده و می خواهد اجرا شود یکی طرح بهشت آباد و دیگری طرح تونل گلاب. کار تونل گلاب یک به پایان رسیده و کار تونل گلاب 2 ظاهرا آغاز شده ولی می گویند ما شروع نکرده ایم. به زبان ساده می گویم تونل گلاب از 2 کیلومتر زیر سد و در کنار سد تنظیمی در روستای حجت آباد با زاویه 90 درجه زده اند با این تونل کل آب رودخانه زاینده رود در طول 50 کیلومتری که در استان ما جاری بود بسته می شود و از استان ما خارج خواهد شد. طول تونل بهشت آباد 65 کیلومتر در عمق حداقل 300 متری این درحالی است که عمیق ترین چاه های آب ما به عمق 130 تا 140 متر است حرف مردم ما این است که اول حقابه این استان مشخص گردد دشت های استان ما سال ها است که دشت ممنوعه اعلام شده است در دشت شهرکرد بیش از 10 سال و در دشت سفید دشت و بروجن بیش از 18-17 سال است که به کسی اجازه حفر چاه نمی دهند. دشت های استان ممنوعه و آب هم می خواهد با تونل انتقال داده شود نتیجه اینکه چهارمحالی ها اینجا بمانند و بمیرند. توی سفر سوم رئیس جمهور در جمع نخبگان خدمت ایشان گفتم: آقای احمدی نژاد تصور کنید تونلی با این طول و عمق مساوی است با آواره شدن مردم. تمام چشمه و قنات های مسیر تونل خشک خواهد شد عجیب این هست که اصرار دارند آب را حتما با تونل ببرند. اصلا مطالعات تونل بهشت آباد منتشر نمی شود ما خواسته و گفته ایم که چرا منتشر نمی کنید؟ کار کارشناسی اگر شده باید منتشر شود این مخفی کاری ها نشانه یک سری برنامه ها است نکته بعدی که می خواهم عرض کنم مردم ما روی بحث انتقال آب بوسیله تونل و خسارت هایی که وارد می کند آگاهی شان کم است. اصفهانی ها هر روز کف خشک شده رودخانه زاینده رود را از تلویزیون شان نشان می دهند، یک روز شتر از کف رودخانه عبور می دهند و روزی دیگر تراکتور به شهر می آورند و … تمام مسئولان شان، روحانی و غیر روحانی، هم یک صدا هستند. ولی در استان ما اگر خبرنگاری توی همین شهرکرد از مردم بپرسد؛ نظر شما در مورد مشکل آب چیست؟ خواهند گفت: ما شیر را که باز می کنیم آب می آید مشکلی نداریم. شاید مردم حاشیه زاینده رود اگر خشک شدن زاینده رود را بتوانند تصور کنند می توانند درک کنند که تونل کنده شده گلاب چه فاجعه ای برای آنها به بار خواهد آورد. من از صدا و سیمای خودمان گله دارم چرا ما حرف خودمان را از رسانه مان نمی توانیم بزنیم؟ چرا از ابزار هنر در بیان خواسته مان استفاده نمی کنیم؟  یک نفر از روستاهای لردگان برایم تعریف می کرد که؛ آمدند و به ما پول دادند و ما را از روستامان بیرون کردند و به جای روستامان سد زدند و ما در شهر ساکن شدیم اکنون ما به بچه هامان نمی توانیم بگوییم کجایی هستیم؟ این یعنی هویت و تمدن یک جامعه را ازش گرفتن. نکته آخر اینکه برخورد بسیار توهین آمیز، بسیار بد، زننده، قلدر مآبانه و مالک و رعیتی مسئولان استان اصفهان با استان چهارمحال و بختیاری است مثل اینکه؛ استان چهارمحال تیول آنها است، محل تفریح آنها است. و ما نباید از آب بهره-برداری کنیم تا تمدن آنها بماند، کشاورزی مردم اینجا تباه  شود تا کشاورزی اصفهان بماند. من واژه و ادبیات به کار برده شده اصفهانی ها بر علسیه مسئولان ما را اینجا تکرار نمی کنم. گفته اند که مسئولان و مردم چهارمحال زیر دمای 30 درجه زیر صفر می خواهند گردو بکارند معنی غیر مستقیم این حرف این هست که مردم اینجا نمی فهمند چگونه بهره برداری کنند. یک دروغ بسیار خطرناک و یک شیطنت بسیار خائنانه از طرف سه نفر از نمایندگان اصفهان بیان شده است که؛ انتقال آب بوسیله تونل بهشت آباد به اصفهان جزء مصوبات مقام معظم رهبری در استان یزد است. من اینجا با اطمینان اعلام می کنم که این یک دروغ است و ساحت مقام معظم رهبری مصون از این حرف ها است آقا فرموده آب استان یزد تامین شود. هیچ موقع رهبری نمی گوید که؛ آب را از تونل بیاورند. متاسفانه با بیان یک مغالطه می خواهند از رهبری هزینه کنند. این درحالی است که آقای محمدی گلپایگانی رئیس دفتر مقام رهبری گفته اند؛ این اشتباه است و هرکه گفته غلط کرده است.  ما اخلاقا اجازه نداریم برای توجیه کار خلاف خودمان به هرچیزی دست بزنیم. حفر تونل برای انتقال آب از بهشت آباد را مرکز پژوهش های مجلس در 30 صفحه گزارش خود گفته است اشکال دارد. سازمان بازرسی کشور گفته کار اشتباه و غلط است. اداره محیط زیست هم می گوید کاری غلط و اشتباه است. کارشناسان مرکز تحقیقات آب استان ما گفته اند کار خلاف است.  وزارت نیرو در نامه تخصیص آب گفته؛ آب را از حوزه ای به حوزه دیگر که می-خواهید انتقال دهید باید مسائل اجتماعی و مسائل زیست محیطی رعایت گردد بر اساس مفاد این نامه حفر تونل بهشت آباد اشکال دارد چون هم مسائل و مشکلات اجتماعی و هم مسائل و مشکلات زیست محیطی دارد. می دانید مشکل ما کجاست؟ در اینجا است که یک دست نیستیم و مردم ما آگاه نیستند، مردم جامعه ی ما نمی دانند که چه فاجعه ای در حال رخ دادن است. وظیفه ی همه ی ما هست که وقتی رئیس جمهور در سفر چهارم به استان آمد به او بگوییم: شما به عنوان مسئول آب استان چرا در برابر خواست به حق مردم در مقابل قانون تمکین نمی کنید. با حفر تونل بهشت آباد و حفر تونل دوم گلاب استان ما تبدیل به کویر خواهد شد آنگاه مردم ما باید به شهرک های اصفهان کوچ کنند و سیگار فروش شوند  آیا این عدالت است؟ مقام معظم رهبری فرمودند: یک شاخص برای ارزیابی دولت ها این هست که مقایسه کنید ببینید کارهایی که کردند با شعارهایی که دادند با هم همخوانی دارد یا نه؟ مسئولان استان ما چه در این زمینه فعال باشند یا خیر، مردم ما باید تک تک احساس مسئولیت کنند و اینها را از رئیس جمهور بخواهند. من از امامان جمعه که در حضور رئیس جمهور سخن خواهند گفت می خواهم که بگویند مشکل مردم ما آب هست نخبگان که در جلسه هستند بلند شوند و بگویند مشکل ما آب هست هرکجا که رئیس جهور پایش را می گذارد مردم باید فریاد بزنند که مشکل ما آب هست.
در پایان آقای صدیقی گفت: رئیس جمهور فرمودند من مسئول آب استان هستم ولی عملا خلاف این گفته عمل کردند حرف و خواست مردم این هست که؛ اول اینکه رئیس جمهور در این سفر بابت این حرف خود از مردم استان عذر خواهی کند چون برخلاف گفته خود عمل کرده اند. دوم مردم تعطیلی انجام کار و حتا تخریب تونل گلاب یک و دو را خواستارند. سومین مورد خواسته بازگرداندن مدیریت آب استان به صاحبان اصلی استان یعنی مردم خود استان است. پیرامون چند نکته هم می خواهم اشاره کوتاهی بکنم. گفته شده در مطالعات اولیه خواسته اند توسط تونل بهشت-آباد یک میلیون متر مکعب آب انتقال دهند که بعد از اعتراض چهارمحال به 350 هزار متر مکعب تقلیل داده شده است می خواهم بگویم همان یک میلیون متر مکعب درست است و حرفی حساب شده زده اند چون 350 میلیون متر مکعب از بهشت آباد انتقال داده می شود و بقیه یک میلیون متر مکعب در طول مسیر تونل با زایش، آب به آن افزوده خواهد شد. نکته ای دیگر این است که داد و فریاد راه انداخته اند که آب زاینده رود آلوده است مردم شهر سامان و تمام روستاهای بخش مستقیم از همین آب آلوده می-آشامیم و هیچ مشکلی برای هیچ کس هم پیش نیامده است. نکته دیگر اینکه گفته شده هزینه تونل گلاب یک 2 هزار هفتصد میلیارد تومان است اگر ذره ای صداقت در حرف دوستان اصفهانی بود با این مبلغ می توانستند چندین تصفیه خانه آب آشامیدنی در کنار همان تصفیه خانه باباشیخعلی بزنند و آب را در چند مرحله تصفیه کنند اینها بهانه ای بیش نیست. به نظر من دوستان اصفهانی زیرکانه دقیق و درست به نفع خودشان برنامه ریزی کرده اند برنامه شان این هست که آب رودخانه زاینده رود را بوسیله تونل گلاب یک و دو از مسیر خود منحرف می کنند و مسیر زاینده رود که در استان چهارمحال قرار دارد را خواهند خشکاند  آنگاه با حفر تونل بهشت آباد آب فراوانی از زیر دست استان چهارمحال و بختیاری به رودخانه زاینده رود خواهند ریخت. یعنی در اصل مسیر رودخانه حد فاصل بین ورودی تونل گلاب و خروجی آب تونل بهشت آباد که عمدتا در استان ما قرار دارد بی آب خواهد ماند و حد اقل اینکه هرگونه که خواستند در زمان های بحران آب مدیریت خواهند کرد و ما را عملا توی یک عمل انجام شده قرار خواهند داد. یکی از مدیران اصفهان گفته اگر ما این مبالغ را که برای تامین آب در استان چهارمحال و بختیاری هزینه کرده ایم برای آوردن آب از خلیج فارس هزینه می کردیم راحت تر آب را انتقال می دادیم من در اینجا به این مسئول اصفهانی می گویم: دوست عزیز کسی جلو شما را نگرفته می خواستید این کار را بکنید هنوز هم این راه برای شما باز است لطفا این کار را بکنید و دست از سر ما بردارید.
                                                                                        گزارش از: محمدعلی شاهسون مارکده
مزایده ماشین آلات دهیاری
برابر برنامه از پیش تعیین و اعلام شده روز 6/7/90 ساعت 11 صبح مزایده حضوری یک دستگاه تراکتور رومانی، یک دستگاه تراکتور سام و یک دستگاه بیل بکهو و دو دستگاه تریلر تراکتور با حضور دهیار، سه نفر اعضا شورای اسلامی روستا و آقایان حسین مرادی از روستای مزرعه نو عقدا شهرستان اردکان و حبیب الله فتاحی از شهر نافچ و ابراهیم صفری، اسماعیل صفری و علی صفری  از روستای چمعالی و عبدالقدیرکیانی از روستای تومانک و محسن اکبری از شهر تیران در محل دهیاری روستا برگزار شد. مبلغ پایه برابر نظر کارشناس رسمی برای تراکتور رومانی 4500000 تومان تعیین شده بود که به مبلغ 5700000 تومان آقای فتاحی برنده مزایده گردید. و تراکتور سام با مبلغ پایه 7500000 تومان که آقای مرادی با مبلغ 11175000 تومان برنده مزایده شد و بیل بکهو با مبلغ پایه 3500000 تومان که آقای مرادی با مبلغ 3620000 تومان برنده مزایده شد. همه ی شرکت کنندگان در مزایده گفتند: مبالغ پایه ای که برای دو دستگاه تریلر تعیین شده است از قیمت نو این دستگاه ها در بازار بالاتر است و حاضر به خرید نشدند.    

                                                                                            گزارش از محمدعلی شاهسون مارکده 
جلسه برای جذب دانش آموز در هنرستان هوره
به درخواست مسئولان اداره آموزش و پرورش سامان جلسه ای در تاریخ 4/7/90 ساعت 20 با حضور آقایان عرب رئیس اداره، اسدی و محمدی معاونان اداره، بهجت رئیس هنرستان هوره، مردانی از گرمدره، علامی از یاسه چاه، دهیاران صادق آباد و یاسه چاه، دو نفر از هوره، سه نفر از قوچان و سه نفر از مارکده در روستای یاسه چاه تشکیل گردید. هدف از این جلسه بررسی علل عدم نام نویسی دانش آموزان این روستاها در هنرستان هوره بود. که فشرده ای از سخنان بیان شده را با هم می خوانیم.
نخست عرب گفت: هدف از این جلسه این بود که اولیا دعوت شوند و ما درد دل آنها را بشنویم. امروزه سیاست آموزش و پرورش این هست که مردم تشویق شوند بجای استقبال از رشته های نظری به سمت و سوی رشته های فنی بروند چون کشور ما توی رشته های نظری اشباء شده است. دانش آموزان دختر بیشتر گرایش به علوم نظری دارند به همین جهت از 1160 دانشجوی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد 960 نفرشان دختر هستند تعداد ادبیات از این هم بیشتر است قصد این هست که بچه ها به سمت فنی حرفه ای هدایت شوند به همین جهت دبیرستان هوره به هنرستان کارودانش تبدیل کرده اند و متاسفانه استقبال کم شده است اگر مشکل اولیا در پرداخت هزینه حمل و نقل است ما آن را می پردازیم اگر مشکل و موضوع امنیت دانش آموزان در هوره است که پاسگاه انتظامی هوره مصمم به برقراری نظم است اگر مشکل را در کادر آموزشی می دانند باید به اطلاع برسانم که هنرستان دارای دبیران ورزیده و با تجربه ای است این دبیران هم در دبیرستان های مشهور سامان و هم در هنرستان هوره تدریس می کنند که هریک از شما می توانید با تجربه بودن آنها را بررسی کنید  مواد درسی همه مدارس هم در همه جا یکی است ما در دوسال گذشته هنرستان را مجهز به وسایل آزمایشگاهی و کامپیوتر کرده ایم که قابل مقایسه با بهترین هنرستان سامان است. فرستادن بچه ها به جاهای دیگر صورت مسئله است راه حل مشکل نیست من با جو هوره آشنا هستم یک سری ضعف های امنیتی دارد این با وارد شدن پاسگاه در قضیه قابل حل است  با این وصف برای بخش ما زیبنده نیست که با بودن هنرستان مجهز و دبیران با تجربه دانش آموزان به جاهای دیگر بروند به علاوه دانش آموز هر شب که به خانه بیاید و در کنار خانواده باشد از بسیاری انحرافات می تواند مصون باشد با توجه به این دلایل، درست این هست که اولیا دانش آموزان مارکده، قوچان، گرم دره، صادق آباد و یاسه چاه فرزندان خود را در هنرستان هوره ثبت نام کنند.
محمد عرب عضو شورای اسلامی مارکده گفت: مشکل اصلی پایین بودن کیفیت آموزشی است هنرستان رضوان شهر در سال گذشته 3 نفر ردی داشته است نظم در هنرستان رضوان شهر همانند پادگان است اکنون از مارکده حدود 20 نفر در رضوان شهر درس می خوانند من دو سه سال قبل این مشکل را به آقای کبیری هم گفته ام ولی متاسفانه در این چند سال گذشته به خواسته ی مردم بی توجهی شده است.
رضا شاهبندری از قوچان: به نظر من مشکل اصلی پایین بودن سطح فرهنگ است یک نفر آشپز توی هنرستان بن به من گفت: بچه ات را در اینجا ثبت نام نکن. مشکل بحث خوابگاه و غذا و هزینه رفت و آمد نیست بلکه مشکل اصلی پایین بودن سطح فرهنگ عمومی و بویژه آموزگاران است.
اسدی معاون اداره: من لیست دبیران را به شما ارائه می دهم دو نفر از این دبیران در دبیرستان تیزهوشان تدریس می کنند و بقیه همان هایی هستند که در دبیرستان های سامان تدریس می نمایند اکنون با گذشته یک تفاوت پیدا کرده است در گذشته وقتی دبیری تازه کار بود و یا تجربه خوبی نداشت آن را به نقاط دوردست از جمله روستاها می فرستادند و این در ذهن همه ی ما مانده است ولی امروز برای تدریس در نقاط دوردست یک سری مزایایی در نظر گرفته اند این است که دبیران با تجربه برای برخورداری از این مزایا می خواهند به روستاها بروند. ما با استفاده از این قانون و نیز تجهیز کردن هنرستان هوره تلاش می کنیم کیفیت آموزشی در روستاها را بالا ببریم تا انتظارات مردم برآورده شود به همین دلیل امسال رشته ی تجربی دبیرستان دخترانه قوچان را به رشته ریاضی تبدیل کرده ایم تا دختران منطقه ی ما بتوانند رشد بیشتر و قبولی بیشتری در دانشگاه ها داشته باشند می دانیم که دبیرستان قوچان یکی از سه دبیرستان برتر استان است.
مردانی گفت: من فکر می کنم مشکل اصلی سواد دبیران نیست بیشترین نارضایتی مردم نبود نظم و انضباط در مدرسه است من با مقایسه مدارس خودمان با دبیرستان های شهرکرد می بینم در آنجا چندان خبری نیست چون بچه خودم در آنجا در نمونه درس می خوانده است هنرستان هوره اکنون بسیار خوب شده است بحث هزینه حمل و نقل به نظر من بسیار دخیل است که باید لحاظ گردد باید با فرستادن بچه مان به  هنرستان منطقه مان و در ضمن بیان انتقاد دهستان مان را رشد داده و پرجاذبه کنیم.
مسعود شاهسون گفت: بچه ها در دوران ابتدایی ساخته می شوند من هم قبول دارم نظم لازم در مدارس نیست و این مشکل به انجمن اولیا برمی-گردد من فکر نمی کنم معلمان را بتوان بی سواد شمرد بلکه به نظر من مشکلات بیشتر از ناحیه اولیا است برای مثال مردم گرم دره نسبت به درس و مدرسه بچه شان حساس ترند ولی مردم مارکده قدری بی تفاوت تر عمل می کنند اولیا باید از معلم ها بخواهند که جدی تر باشند من اطلاع دارم بیشترین قبولی در دانشگاه ها در استان از بخش سامان است دغدغه ما باید این باشد که بخش را تقویت کنیم.
علامی گفت: به نظر من معلم ها باسواد و کوشا هستند امکانات توی مدارس هم خوب است ولی کمتر از این توان معلم ها و امکانات مدارس استفاده می شود. من در کل قبول دارم که ضعف انضباطی هست و نیز والدین نسبت به درس و پیشرفت تحصیلی بچه هاشان کم اهمیت هستند. جو روستای هوره هم مناسب نیست.
پیرعلی گفت: والدین که بچه هاشان را درجای دیگر به مدرسه می فرستند در فکر رشد بهتر بچه شان هستند ذهنیت مردم نسبت به روستای هوره و نیز دبیرستان هوره منفی است باید هم مردم هوره و هم مسئولان بیشتر و واقعی تر کار کنند تا بتوان این ذهنیت منفی را پاک کرد.
بهارلو از هوره گفت: نه، من قبول ندارم که فرهنگ منطقه پایین است بلکه فرهنگ بالایی دارند به همین جهت انتظارات شان هم بالا است چون در این محل انتظارات شان برآورده نمی شود به جای دیگر روی  می آورند.
محمدی: منطقه سامان بالاترین فرهنگ را دارد بهترین دانش آموزان استان دانش آموزان بخش سامان هستند این نگاه ها بر گرفته از 10 سال قبل است دبیرستان دخترانه قوچان یکی از دبیرستان های نمونه استان است اشکال این هست که تعامل بین اولیا و مربیان چندان خوب نیست این طرح های باغداری که راه افتاده از طرفی والدین سخت سرگرم کارند از طرفی دیگر جوانان را از خواندن درس بازداشته چون بیشتر به کسب درآمد می اندیشند. مدارس امروز بسیار تجهیز شده و اصلا قابل مقایسه با سال ها قبل نیست گفته می شود بعضی از جوانان لاابالی هوره دانش آموزان غریبه را کتک می زنند این مسائل اگر به پاسگاه اطلاع داده شود در اسرع وقت جلوگیری خواهد شد.
محمدعلی شاهسون گفت: بچه های من در این منطقه به مدرسه نرفتند و قطعا من با مشکلات آموزشی منطقه کمتر آشنا هستم ولی از کودکی که وصف با فرهنگ بودن مردم سامان را از پدر بزرگم می شنیدم همیشه شهر سامان را با فرهنگ می دیدم ولی اکنون که 10 سال است به منطقه برگشته ام سطح فرهنگ مردم منطقه و بویژه مردم شهرسامان با انتظارات من همخوانی ندارد ببینید ما در منطقه مان یک نویسنده، یک پژوهش گر تاریخی نداریم متاسفانه فرهنگ مردمی و نیز سرگذشت نیاکان ما به فراموشی سپرده می شود و نسل جوان ما یک نسلی است که با گذشته خود چندان ارتباط ندارد و قدری بی هویت بار می آید انتظار از مردم با فرهنگ سامان بوده و هست که در این زمینه ها درخشیده باشند و امروزه ما تولیدات فرهنگی فراوانی در همه ی زمینه ها داشته باشیم ولی چنین نیست و یا حداقل من خبر ندارم.
جلسه ای دیگر روز 6/7/90 با حضور مسئولان آموزش و پرورش سامان و بخشدار و چند نفر از پدران دانش آموزان در روستای مارکده تشکیل گردید آقایان محمود عرب، محمد عرب و عبدالله عرب دلایل اینکه فرزند خود را در هنرستان هوره نام نویسی نکرده اند، پایین بودن فرهنگ مدارس منطقه، پایین بودن سطح دانش آموزگاران، نبود نظم در مدارس، نا امن بودن محیط اجتماعی هوره و موفق بودن دانش آموزانی که در نجف آباد تحصیل کرده اند بیان نمودند که مقرر گردید روز جمعه پدران دانش آموزان از تجهیزات و امکانات هنرستان هوره بازدید و نیز آقایان: عرب رئیس اداره، مردانی، مسعود شاهسون، پیرعلی از یاسه چاه و جلالی پور از بخشداری پیگیر حل این مشکل باشند.    

                                                                                        گزارش از محمدعلی شاهسون مارکده
درپناه اوزون
موجودات زنده در کره زمین، برای سلامتی به مقدار کمی از اشعه فرابنفش خورشید نیاز دارند ولی مقدار اشعه ای که از خورشید تابیده می-شود بسیار بیش از این مقدار است و مقدار زیاد آن برای موجودات زنده بسیار خطرناک است یعنی اگر همه ی تابش اشعه فرابنفش نور خورشید به سطح زمین برسد موجودات زنده آسیب جدی خواهند دید.
انرژی تابشی فرابنفش به اندازه ای است که می تواند مولکول های موجودات زنده را تخریب کند و نیز موجب بیماری پوستی، آفتاب سوختگی و ایجاد سرطان در انسان می شود خوشبختانه زمین در برابر این تابش خطرناک از یک پوشش محافظ بنام لایه اوزون برخوردار است.
نام اوزون برگرفته شده از مولکول سازنده و تشکیل دهنده این لایه جوی است اوزون مولکولی سه اتمی است که از اتصال سه اتم اکسیژن تشکیل شده است و فرمول این مولکول چنین نوشته می شود (o3 )
اگرچه در هر ارتفاعی از هوای کره زمین می توان مقدار بسیار کمی از مولکول های اوزون یافت ولی بیش از 90 درصد از همه ی مولکول های اوزون موجود در هوا در فاصله 15 تا 50 کیلومتری سطح زمین یعنی در لایه استراتوسفر جمع شده است.
اندازه گیری ها نشان می دهد که غلظت اوزون در این لایه جوی بین 1ppm تا 3ppm متغیر است غلظتی آن قدر ناچیز که اگر همه ی مولکول های اوزون را روی سطح زمین در فشار یک اتمسفر جمع کنیم لایه ای به ضخامت 3 میلیمتر تشکیل می شود. مولکول های اوزون در لایه اوزون همانند یک صافی عمل می کنند و 99 درصد از تابش فرابنفش خورشیدی که به سمت زمین  می آید و به لایه استراتوسفر می رسد را به دام می اندازد و نمی گذارد به زمین برسد. امروزه ثابت شده است که دسته-ای از ترکیب های شیمیایی به نام کلروفلوئوروکربن ها باعث نابودی لایه اوزون و موجب سوراخ شدن این لایه می شوند.
گازهای گلخانه ای که از دود کارخانجات و ماشین آلات و … تولید می شود و یک عامل انسانی محسوب می گردد باعث نابودی لایه اوزون و در نهایت موجب نابودی خود انسان می شود چون این گازهای تولیدی لایه اوزون را از بین می برد این در حالی است که می توان با رعایت قوانین طبیعی محیط
زیست از سوراخ شدن لایه اوزون  جلوگیری کرد. 

                                                                                                                  محمد عرب(بهرامعلی)
خرد چیست؟
1- ویژگی خاص انسان که او را از دیگر جانداران روی کره زمین متفاوت می کند نیروی فهم او است که به آن عقل می گوییم آدمی اگر نیروی عقل خود را متوجه دیدن دقیق واقعیت ها بکند و فهم خود را متوجه رابطه بین واقعیت ها بنماید و رابطه بین اشیاء و واقعیت ها را دریابد راه کسب علم و دانش را پیموده که می تواند موجب رشدش گردد حال این آدم اگر اصول اخلاقی را هم بشناسد و بدان متعهد، وفادار و پایبند باشد و این اصول را در رفتار و گفتار خود لحاظ کند به خرد دست یافته و چنین فردی خردمند نامیده می شود. یعنی عقل به علاوه دیدن و درک واقعیت ها آنگونه که هستند که منجر به کسب و داشتن علم و دانش می شود به علاوه رعایت اصول اخلاقی در گفتار و رفتار مساوی است با خرد. به چنین فردی خردمند می گویند. فرد خردمند بسیار متفاوت از آدم عقلمند که به آن عاقل می گوییم است خردمندی مرحله والا و ارزشمند و خاص انسان است خردمندی مرحله ای است که هر انسان خردمندی به تکمیل خودش رسیده است بی گمان همه ی انسان ها به درجه خردمندی نمی رسند  اگر در جامعه ی روستایی خودمان رفتار انسان ها را کندوکاو نماییم خواهیم دید تعداد انسان های خردمند بسیارکمیاب و یا در حد نایاب است چرا؟ چون در جامعه ی روستایی، مردمِ ما، کار اندیشیدن را تقریبا تعطیل کرده و معمولا یک نفر صاحب سخن است و بقیه دنباله رو هستیم، از طرفی چندان انس و الفت و آشنایی هم با علم و دانش نداریم و به آن بهایی هم نمی دهیم و به دنبال آن نمی رویم، برایش وقت صرف نمی کنیم و در جهت بدست-آوردن آن هزینه نمی پردازیم به این دلایل متاسفانه اصول اخلاقی هم چندان برای ما شناخته شده نیست و وقتی صحبت از اخلاق پیش بیاید موضوع های آداب و ادب اجتماعی و رسم و رسومات مانند سلام کردن، احترام به دیگران گذاشتن، خنده رو بودن، تعارف کردن، خود را در برابر دیگران کوچک شمردن که به آن تواضع هم گفته می شود در ذهن ما تداعی می گردد و این ها را به عنوان اخلاق می شناسیم که ارتباط چندانی با اصول اخلاقی ندارد. اصول اخلاقی عبارتند از: باورمند بودن به عدالت و انصاف و رعایت و لحاظ کردن آن در رفتار و گفتار، باورمند بودن به حق طبیعی آزادی برای خود و دیگران و لحاظ کردن و رعایت این حق در رفتار و گفتار. اصل اخلاقی دیگر واقع گرایی است آدمی که خردگرا است و اصول اخلاقی را می شناسد و رعایت می کند آدمی واقع بین خواهد بود یعنی واقعیت را آنگونه که هست دقیق می بیند و می شناسد و می پذیرد چه آنها خوشایند و چه تلخ و ناگوار باشند و می کوشد و تلاش می کند تا در آنهایی که تلخی هست و ناگوارند تغییر، تعدیل و یا تبدیلی ایجاد کند و به سمت و سوی حقیقت ها   سوق شان دهد. آدم غیر واقع بین هر چیز را درجای خود به کار نمی برد مثلا وقتی بچه اش بیمار شد بجای مراجعه به پزشک، نزد دعا نویس می رود. وقتی دیگری حرفی زد که برابر انتظارش نبود عصبانی می شود و گناه عصبانیت خود را به گردن دیگری می اندازد در صورتی که هر آدمی مسئول تمام اعمال و رفتار خود است. آدم واقع-بین جهان را آنگونه که هست می بیند نه  آنگونه که می خواهد. آدم غیر واقع بین ممکن است بعضی چیزها را بزرگ تر و بیشتر و بعضی چیزها را کمتر و کوچک تر ببیند. آدم واقع بین نه خوشبین است نه بدبین بلکه واقعیت را آنگونه که هست می بیند. اصول دیگر اخلاق محبت و مهربانی و عشق ورزی است مهربان بودن با خنده مصنوعی که فروشنده ها در سوپرمارکت ها و یا دلال ها در بنگاه ها تحویل مشتری می دهند متفاوت است آدم مهربان هیچگاه تحت هیچ شرایطی حرف بد نمی زند، پشت سرِ کسی حرف بد و نادرست نمی زند،  هیچ کار بد و زیان آور در حق خود و یا دیگری نمی کند، به هیچکس فحش نمی دهد حتا اگر حرف بد زده و یا کار بد کرده باشد، هیچگاه کسی را نفرین نمی کند، هیچگاه کسی را چشم شور نخواهد دانست. آدم مهربان و عشق ورز همه ی آدم ها را خوب می داند چه زن چه مرد، چه دیندار، چه بی دین، چه مسجدی و چه غیر مسجدی، چه دارا و چه نادار. آدم مهربان و عشق ورز هیچ کار بدی در حق خود و دیگران نمی کند مثلا سیگار نمی کشد، نوشابه الکلی نمی نوشد، چشمش دنبال زن و دختر دیگری نیست، سخن چینی، خبرچینی نمی کند، مرگ هیچکس را آرزو نمی کند، به شادی، دارایی و موفقیت دیگری حسودی نمی کند. و اصل آخر اصول اخلاقی هم حرمت نفس است که متاسفانه توی جامعه ی ما اغلب از آن بی خبریم حرمت نفس یعنی چه؟ یعنی اینکه همهِ آدم ها چه این ور دنیایی و چه آن ور دنیایی، چه شهری و چه روستایی، چه زن و چه مرد، چه باسواد و چه بی سواد، چه خوشگل و چه بدگل، چه دارا و چه نادار، چه مومن و چه غیر مومن، چه کوچک و چه بزرگ به صِرف اینکه انسان اند با هم برابرند، با هم یکسانند، با هم مساوی اند، دارای حق، احترام، و حرمت اند و هیچکس حق ندارد حریم و حرمت آدمی را نادیده بنگارد. هیچ آدمی از دیگری بالاتر، دارای حق بیشتر و خوب تر نیست. مردی که به اصول اخلاقی حرمت نفس باورمند است زنش را کتک نمی زند، خود را از زنش برتر نمی داند، رفتار زنش را محدود نمی کند، زن را ناقص العقل و ضعیفه نمی داند بلکه زن خود را انسانی می داند که همانند او دارای حق و حقوق و شان انسانی و مساوی با او است. مرد باورمند به اصول اخلاقی از رفتن دخترش به دانشگاه جلوگیری نمی کند، وقتی زن دارد زنِ دیگری نمی گیرد. زن باورمند به اصول اخلاقی حرمت نفس، به مرد زن دار شوهر نمی کند تا با عنوان زن دوم، کاخ زندگی خیالی اش را روی ویرانه های خانه زن قبلی آن مرد بسازد. حرمت نفس با احترام قدری تفاوت دارد اصل در حرمت نفس برابری است، تساوی است، یکسانی است، ولی در احترام نابرابری و بالایی و پایینی. احترام در جایی بکار برده می شود که آدمی در سطح پایین تر است آنگاه به آدمی که دارای مقام، نفوذ، پول و یا قدرت است و مرتبه بالاتری دارد احترام می گذارد.
 2-  زیاد شنیده ایم که نصیحت گران در جامعه می گویند: «آنچه که بر خود نمی پسندی بر دیگران هم مپسند.» یا: «هربد که بر خود نمی پسندی با کس نکن ای برادر.» گویندگان این جمله ها یک پیش فرضی در ذهن خود دارند و آن این هست که؛ انسان ها خودخواه  اند و هرکاری که می کنند و یا سخنی که می گویند بر اساس منافع  خود و خودخواهی شان است. نصیحت گران فکر می کنند اگر آدمی کارِ بدی هم می کند از روی نادانی-اش است به همین جهت می بینی نصیحت آغاز می کنند. بر اساس همین پیش فرض اغلب ما نصیحت گر هستیم اگر کسی به فرهنگ ما آشنایی نداشته باشد و فقط پای نصیحت های افراد جامعه ی بنشیند فکر می کند هر یک از ما یک معلم اخلاق هستیم. ولی واقعیت چیز دیگری می گوید اگر نیک بنگریم اولین دشمن هر آدمی خودش است اغلب بدی هایی که سرمان می آید خودمان به سر خودمان می آوریم یعنی آن چیزی که می-سازیم و آن چه را که ویران می کنیم دست خودمان است بیشترین کارهای بدی که درباره هریک از ما اتفاق می افتد خودمان در حق خودمان انجام می دهیم نمونه بارز آن هیچ کس را شما نمی یابید که بگوید و باور داشته باشد که سیگار کشیدن کاری درست و مفید است و همه ی افرادی که سیگار می کشند می دانند که سیگار کشیدن کاری بد و زیان بار است ولی همچنان سیگار می کشند. از هر مردی که بپرسی آیا به زن و دختر دیگری با دیده شهوت آلود نگریستن خوب است؟ بدون شک و بی گمان بویژه در جامعه ی روستایی ما حتا یک نفر هم نخواهد گفت خوب است و به شدت بر علیه آن موضع مخالف می گیرد و چند جمله پند و اندرز و آیه و روایت هم بر بدی اش ذکر می کند ولی می بینیم این پدیده غیر اخلاقی و غیر انسانی در جامعه هست اگر قدری دقیق هم بنگریم خواهیم دید فراوان هم هست و یا اغلب ما قضایا را این گونه می بینیم و یا درباره اش این گونه می اندیشیم و باور داریم چون می بینیم همه مان برای حفاظت از زن و دخترمان آنها را در پارچه سیاه می پیچیم و یا بیرون آمدن و ارتباط-شان را محدود می کنیم و یا تنهاشان نمی گذاریم. باز از هر آدمی که بپرسی آیا با وسیله نقلیه تند رفتن خوب است؟ پاسخ خواهی شنید که، نه. با این حال می بینیم هم با سرعت بالا رانندگی می کنیم و آمار تلفات کشورمان هم بسیار بالا است. از هرکه بپرسی کتاب خوانی خوب است؟ همه خواهند گفت: آری ولی هیچ یک از ما کتاب نمی خوانیم. اگر صحبت از رعایت بهداشت باشد همه دم از پاکیزگی خود می زنیم! من که این ادعا را قبول ندارم! تا نظر شما چه باشد؟ چون کافی است به دندان های یکایک مان بنگریم که زردی و کرم خوردگی اش از دور نمایان است. نمونه بارز دیگر آن درجامعه ی عیبجویی و بدگویی از دیگران است از هرکه بپرسی در پشت سرِ دیگری غیبت کردن چگونه است؟ بی شک همه خواهند گفت؛ بسیار بد. و بی درنگ در مقام نصیحت برآمده و توصیه به دوری از غیبت می کنند مبلغان مذهبی گناهِ غیبت را شدیدتر از انجام عمل زنا می نامند و هزاران بار برای مردم گفتده اند و جایگاه آدم غیبت کننده را در جهان دیگر در دوزخ دانسته اند ولی همچنان می بینیم در جامعه غیبت هست و ریشه ی بسیاری از دعواها، اختلاف ها، رنجش ها و دلخوری ها در بین دوستان و آشنایان و بویژه اقوام همین سخنان ناشایستی است که در پشت سر یکدیگر زده می شود. اگر نیک بنگریم این سخن پشت سرِ دیگری گفتن هیچ سودی هم برای هیچکس از جمله گوینده اش ندارد. از آدمی که در پشت سر دیگری سخن نادرست و ناشایستی می-گوید بیمارتر آدم سخن چین و خبرچین است و باید دانست سخن چینی یک بیماری روانی است. سعدی این معلم اخلاق فرهنگ ما به درستی سخن چین را توصیف کرده است.
«میان دو کس جنگ چو آتش است  سخن چین بدبخت هیزم کش است»
حکیم ابوالقاسم فردوسی آدم سخن چین و آدم بدون دانش را هم ردیف آورده است «سخن چین و بی دانش» به راستی هم چنین است درمان همه ی این ها کمی خردگرایی است که متاسفانه در جامعه ی روستایی ما به خِرَد ( عقل + دانش + اخلاق = خرد) چندان بهایی نمی دهیم. 
                                                                                                         محمدعلی شاهسون مارکده