به دعوت مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام و با همآهنگی خانه کشاورز، همایشی یک روزه با حضور نمایندگان اصناف مختلف وابسته به کشاورزی از سراسر کشور در تاریخ 18/2/91 از ساعت 8 الی 13 در محل سالن همایش آفتابِ مرکز تحقیقات استراتژیک واقع در تهران خیابان پاسداران ساختمان مجمع تشخیص مصلحت نظام تشکیل شد. در این همایش 27 نفر از نمایندگان اصناف مختلف هر یک 5 دقیقه مهمترین مشکلات صنف خود را گفتند در پایان چند نفر از حاضران جلسه نکته نظرات خود را بیان نمودند و قرار شد توسط مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام نکات بیان شده جمع بندی و در قالب گزارشی جهت لحاظ شدن در تصمیات کلان مملکتی به مجمع تشخیص، دفتر ریاست جمهوری، و مجلس شورای ملی ارائه گردد.
جمعیتی نزدیک به 100 نفر، شخصیت های تولید کننده، اغلب با عناوین دکتر و مهندس، اغلب بیش از 60 سال سن، جمعی مدیر و کاردان، با صلابت و استوار، علاقه مند به تولید و پویایی، دارای تجربه، مهارت، تخصص و اطلاعات. نکته مشترک همه ی حاضران در انجمن داشتن دلی پر درد نزدیک به نومیدی از نابسامانی های مدیریت اقتصادی کشور بود، خمیرمایه همه سخنان درد بود و ناله که؛ چرا مدیران و تصمیم گیران اقتصادی کشور فضا را برای قشر تولید کننده تاریک و سخت نموده و برای دلال ها و واسطه گر ها راهی هموار فراهم کرده اند؟ وجود دل های دردمند و کمی هم نومید بود که بعضی گویندگان مشکلات خود را فریاد گونه بیان می کردند و بعضی هم از طنز سود می جستند. فریادها و سخنان طنز گونه چون از روی دل های دردمند بر می خاست عمیق بر دلهای دردمند دیگری می نشست و مورد استقبال قرار می گرفت.
در اینجا خلاصه ای از سخنان بیان شده را با هم مرور می کنیم.
نخست دکتر بیابانی که مدیریت جلسه را داشت گفت: در اینجا جمع شده ایم تا مشکلات خود را بدون هیچ گونه پرده پوشی یا ملاحظه مطرح کنیم با این امید که بتوانیم از بحران بزرگ رهایی پیدا بکنیم.
1 – ابوطالب جوادی از کشاورزان استان هرمزگان گفت: برخاسته از ساحل خروشان خلیج فارس هستم، خلیجی که می خروشد و ایرانی بودن خودش را با خروش خلاق خودش اعلام می کند. مانورهایی که در این خلیج خروشان برگزار می شود یادآور شلاق خشایار هخامنشی به دریای بزرگ است و می گوید که ما مالک تو هستیم و به تو افتخار می کنیم. من از پایتخت اقتصادی مملکت؛ یعنی بندرعباس، به اینجا آمدم. 60 درصد واردات مملکت از بندرعباس صورت می گیرد.
کشاورزی یعنی سفره آماده، سفره برای غذای عموم، سفره برای اقتدار، سفره برای تامین معاش، سفره برای خودکفا شدن، سفره برای آقایی کردن و سفره برای فخر فروختن به کشورهایی که چشم بر اقتصاد ما دارند و می خواهند که ضعیف باشیم. متاسفانه وزارت کشاورزی ما هیچ برنامه ای برای کاشت محصول، برداشت محصول و عرضه محصولات ما ندارد.
2- عظیم اکبری از تولید کنندگان بذر گفت: بذر به عنوان نهاده زنده، نقش کلیدی را در تولید دارد. بذرها خود گُشن و دگر گُشن هستند. بذر مصرفی مقداری در داخل کشور تولید و مقداری هم از خارج وارد می شود. محصول گندم و جو دو محصول عمده کشور هستند و مشکلاتی در بذر این محصولات مخصوصا در سال جاری بوجود آمده است. برای کشت حدود 5/2 میلیون هکتار گندم آبی و 4 میلیون هکتار گندم دیم، حدود یک میلیون تن بذر مصرف می شود. سالیانه حدود 450000 تن بذر فرآوری شده تهیه می شود که از این مقدار 325000 تن گندم آبی و 125000 تن گندم دیم است. فرآوری این گندم ها توسط 150 شرکت خصوصی انجام می شود. تعداد ارقام گندم آبی 49 رقم و گندم دیم 16 رقم است.
چالش های عمده برای تولید بذر گندم به شرح زیر است: عدم تحویل قسمت عمده بذر تولیدشده توسط کشاورزان طرف قرارداد به دولت به دلیل پایین بودن نرخ خرید مبلغ 395 تومان، حذف یارانه پرداختی در سال جاری، نپرداختن حق نظارت بر کنترل مزارع نمونه بذر از طرف موئسسه ثبت و گواهی بذر…
مشکلات ناشی از مصرف بذر خود تولید کرده بجای بذر فرآوری شده توسط کشاورزان به شرح زیر خواهد بود: توسعه و بیشتر شدن علف های هرز، بیماری سیاهک و کاهش عملکرد. ضرر دادن شرکت های فرآوری کننده بذر و بیکار شدن کارکنان آنها. اختلاط در روند توسعه کشت ارقام جدید…
ریشه عمده مشکلات ناشی از قطع یارانه تحویلی به تولید بذر است همچنین افزایش بهای بذرهای وادراتی به دلیل بالا رفتن قیمت ارز است و نیز احتمال تحریم فروش بذر به ایران بخصوص بذر چغندر قند که واریته های مناسب آن از اروپا وارد می شود وجود دارد.
کمبودهای تحقیقاتی و پیشنهادات: حساسیت گندم دیم در مناطق سردسیر به بیماری زرد که نیاز به تحقیق گسترده دارد. رقم مناسب بذر ذرت هنوز معرفی نشده است. تحقیقات کافی در زمینه حبوبات که قابلیت کشت رقم مکانیزه را داشته باشد هنوز صورت نگرفته است. با توجه به بیماری های ویروسی و قارچی سیب زمینی لازم است همه ساله 3 تا 4 هزارتن بذر وارد شود،. بذر ارقام مختلف پنبه به دلیل عدم رعایت ضوابط فنی اختلاط پیدا کرده و بذرها خالص نیستند،. حمایت از تحقیقات بخش خصوصی …
3- آقای جعفری از تولید کنندگان مکانیزاسیون استان فارس گفت: مکانیزاسیون در بخش کشاورزی در بالا بردن تولیدات کشاورزی بسیار تاثیر گذار است. در کشاورزی مکانیزه، هزینه های تولید کاهش می یابد و میزان تولید افزایش پیدا می کند. تراکتور یکی از ابزار آلات کشاورزی است. 340 هزار دستگاه انواع تراکتور در سراسر کشور وجود دارد که 59 درصد آنها عمر مفید خود را از دست داده اند از این مقدار فقط 3 هزار دستگاه با تکنولوژی روز هستند و هرسال به تعداد تراکتورهای فرسوده اضافه می شود اداوات دنباله بند آن هم وضعیت مشابه دارد.
انواع 11 هزار کمباین در کشور هست. 52 درصد آن فرسوده است. فقط 600 دستگاه کمباین موجود کشور مجهز به تکنولوژی روز هستند.
وضعیت موتورهای آبکش چندان از وضعیت تراکتورها بهتر نیست. ماشین آلات فرسوده میزان سوخت شان بالا است. قطعات یدکی این ماشین آلات فرسوده عمدتا از خارج و با ارز وارد می شود که نه مقرون به صرفه نگهداری برای کشور است و نه برای صاحبان آنها، و نیاز به جایگزینی دارند. البته برای جایگزینی ماشین آلات فرسوده، تامین اعتبار و تسهیلات آسان لازم است. طرح جایگزینی به تصویب مسئولان کشور رسیده ولی هنوز اعتبارش تامین نشده و یا اعتبار تعیین شده جای دیگر مصرف شده است نتیجه اینکه تا کنون به مرحله اجرا نرسیده است.
تامین سوخت در بخش کشاورزی یک معضل است تا کنون برای ماشین آلات کشاورزی کارت سوخت صادر نشده است. این معضل و مشکل درباره کمباین ها شدیدتر است چون دائم از منطقه ای به منطقه دیگر می روند. تحویل سوخت به ماشین آلات کشاورزی از طریق سامانه ای تعریف شده که کلا دارای اشکال است و یا سامانه قطع است. شرکت فرآورده های نفتی پنجشنبه و جمعه تعطیل است، جایگاه های سوخت به آسانی نمی توانند سوخت تحویل دهند. با توجه به مشکلات عدیده تحویل سوخت به کشاورزان، قیمت هر لیتر گازوئیل بالای 200 تومان تمام می شود. اکنون فصل درو و برداشت محصول در استان های گرمسیری است که با کمبود سوخت مواجه هستیم. بنابر این محصول به موقع برداشت نمی شود. طی چند روز گذشته هیچ سوختی تحویل ماشین آلات کشاورزی نشده است و صاحبان ماشین آلات را به استفاده از سوخت 350 تومان ترغیب می کنند. متاسفانه جایگاه مدیریتی مکانیزاسون در صنعت کشاورزی ضعیف است که باید ارتقا یابد تا بتوان کشاورزی را مقرون به صرفه نمود…
4- آقای گشتاسب از صنف صید آبزیان گفت: طی 50 سال گذشته صیادان زحمت کش سواحل جنوبی دریای خزر، قادر به حجم صید که از فروش آن امکان گذران زندگی متوسط را داشته باشند محروم بوده اند. صید از 20 مهر هر سال آغاز و تا 20 فروردین سال بعد ادامه می یابد. کار و فعالیت صیادی کاری پرزحمت، سخت و دشوار است. حق این هست که صیاد در آمدی به نسبت سختی کاری که انجام می دهد داشته باشد. ولی متاسفانه چنین نبوده و نیست. چون تا کنون برنامه صیدی علمی، جامع نگر برای حفظ ذخایر ارزشمند برای دریاچه خزر وجود نداشته است و یا اگر هم بوده تا کنون اجرایی نشده است. بعد از انقلاب اسلامی بر تعداد تعاونی های صیادی افزوده شد و به تبع آن حجم صید افزایش کوتاه مدت داشت و سپس سیر نزولی یافت تا جایی که ذخایر آب زیان دریای خزر به سرعت رو به کاهش گذاشت. لذا ضمن توجه به وضعیت زیست محیطی رودخانه های استان گیلان، مازندران و گلستان، که بستر تکثیر و تولید ِمثل طبیعی ی با ارزش ترین ماهی های دریاچه است، سرمایه گذاری متناسب با نیاز، حراست و حفظ ذخایر دریای خزر، از ضروریات است. سواحل جنوبی دریای خزر، از امکانات بالقوه وسیعی جهت تکثیر و پرورش آبزیان برخوردار است. هم اکنون تولیدات پرورشی سه استان، حدودا سه برابر حجم مجموع صید ماهیان چیکا، استخوانی و خاویاری دریای خزر است. در صورتی که تعداد نیروی انسانی فعال در عملیات صید، بدون شک بیش از دو برابر نیروی فعال در بخش تکثیر و پرورش است. بخش تکثیر و پرورش، به شدت با کمبود نقدینگی در امر تولید روبرو است. در صورت سرمایه گذاری لازم، میزان کمیت و کیفیت تولید بالا می رود، ضایعات تولید کاهش می یابد، هزینه تولید پایین می آید، و خطرات زیست محیطی هم کمتر خواهد شد. در سواحل جنوبی دریای خزر، امکانات بالقوه ای به منظور تاسیس و بهره برداری بیشتر وجود دارد و یکی از اقتصادی ترین بخش های سرمایه گذاری در بخش پرورش ماهیان خاویاری در تمام کشور، بخصوص در حاشیه جنوبی دریای خزر است. و این امر مهم، نیاز به تامین سرمایه، رفع موانع بوروکراسی اداری برای رشد و توسعه دارد.
صنایع شیلاتی نیز مانند سایر صنایع تبدیلی کشاورزی با کمبود نقدینگی روبرو است به دلیل همین نبود نقدینگی، 60 درصد صنایع این بخش غیر فعال و 40 درصد دیگر با راندمانی بین 10 تا 50 درصد فعالیت می کنند که بدون شک با این راندمان تولید، هیچ امیدی به زنده ماندن و ادامه فعالیت آنها نمی توان داشت.
صنایع شیلات به دلیل رابطه زیاد با رطوبت و نمک، استهلاک تجهیزاتش نسبت به سایر بخش های صنایع تبدیلی شدیدتر است بنابر این هزینه نگهداری تجهیزات این بخش بسیار بالا است. بخش صنایع شیلاتی گذشته از سرمایه در گردش، نیاز مبرم به سرمایه ثابت برای مرمت و نوسازی سیستم ها، برای کاهش ضایعات، افزایش راندمان تولید و اقتصادی کردن تولید دارد. گذشته از تامین نقدینگی، کاهش بوروکراسی اداری، روان سازی جذب تسهیلات بانکی، کاهش کارمزد بانکی نیز از الزامات حمایت از تولید داخلی است.
5- آقای قلی پور از محصولات باغداری در مناطق سردسیر گفت: در حال حاضر در صورت توجه به امور زیربنایی باغبانی کشور این زیر بخش به تنهایی بخشی است که مزیت اقتصادی و بازار جهانی هم دارد.
مشکلات باغدار: اکثریت قریب به اتفاق در اثر نبود سرمایه و پایین بودن سطح در آمد، توان تولید و زندگی خود را از دست می دهند. به دلیل کمبود انواع سردخانه و نحوه بسته بندی نادرست محصولات و عدم وجود صنایع تبدیلی مرتبط در مواقع تولید و عرضه محصول به دلالان و سودجویان که دسترنج باغدار را غارت می کنند توان ادامه فعالیت شان را از دست می دهند و میزان ضایعات محصول افزایش می یابد. کمبود آگاهی بهره برداران و اطلاع رسانی ناچیز صدا و سیما زحمات کشاورزان را هدر می رود. هم زمان رسیدن اکثریت محصولات، سبب افت قیمت محصولات شده و درآمد حاصله را کم می کند. کمبود نظارت دقیق مسئولین امر بر استاندارد انواع کودها و سموم دفع آفت نباتی هزینه ها را افزایش می دهد و باعث آلودگی محیط زیست و به خطر افتادن سلامتی مردم می شود. اکثریت باغات کشور فرسوده و به صورت سنتی اداره می شود و باغداران توان رقابت مقرون به صرفه بودن را از دست داده اند. واردات بذر و نهال ممنوع است ولی واردات میوه آزاد است در حالی که تولیدات میوه های سردسیر و گرمسیر تکاپوی کشور را می دهد و نیازی به واردات میوه نیست. فعال نبودن تشکل های تولید کننده بخصوص برای سامان دهی عرضه محصولات بین مصرف کنندگان به طور مستقیم ضرورت دارد. با اجرای هدفمندسازی یارانه ها هزینه های تولید به شدت افزایش یافته و سهم بخش تولید پرداخت نمی شود. نظارت دولت در سیاست گذاری های باغداری بخصوص در بخش های بازرگانی بدون مشورت با نمایندگان باغداران صورت می گیرد. بالا بودن بهره های بانکی کشور در بخش تولید و کشاورزی توان باغدار را می گیرد.
پیشنهادات: سرمایه و تسهیلات کافی با سود کم و زمان بازپرداخت مناسب در اختیار باغدار قرار داده شود. اتخاذ سیاست های تشویقی برای احداث مجتمع های فرآوری و بسته بندی و نگهداری محصولات باغی و صادرات به منظور کاهش ضایعات و ایجاد ارزش افزوده بیشتر برای محصولات باغی ضروری است. انطباق یافته های تحقیقات به نحو مناسب صورت پذیرد. نظارت دقیق و مستمر بر کیفیت نهاد های کشاورزی، بهسازی و نوسازی باغات با استفاده از تکنولوژی. فعال کردن تشکل های باغداران مبتنی بر سیاست های تشویقی …
6- آقای حسن زاده نماینده تولید کنندگان مرغ گوشتی گفت: صنعت مرغ گوشتی کشور با 18 هزار بهره بردار با تولیدی بالای یک میلیون و 800 هزار تن و با سرانه مصرف 5/22 کیلوگرم، امروز توان تولید بالای 2 میلیون تن و بیش از 300 الا 400 هزار تن صادرات را دارد. واردات مرغ، خیانتی بر اقتصاد ملی ، تولید کنندگان، استقلال کشور و امنیت بهداشتی است. صنعت مرغ کشور دارای بیش از 4000 هزار میلیارد سرمایه گذاری و 6000 هزار میلیارد سرمایه در گردش است. یکی مشکلات اساسی صنعت مرغ گوشتی کشور، اصلاح ساختار مدیریتی است. متاسفانه ساختار نا کارآمد مدیریتی مشکل تنظیم بازار را برای ما بوجود آورده است. بستر برای تقویت تشکل ها آماده است و دولت باید بر اساس اصل 44 قانون اساسی این امکانات را در اختیار بخش خصوصی قرار دهد. متاسفانه امکانات اصل 44 قانون اساسی و اهرم های آن در اختیار تشکل های بخش خصوصی قرار نگرفته است. در سال 87 با جهاد کشاورزی برای تولید بیشتر و صادرات برنامه ریزی کردیم این برنامه ریزی تا 4 ماه قبل ادامه داشت و صنعت مرغ گوشتی کشور دنبال بازار صادرات مطمئن می گشت. به علت بی برنامگی مدیران در تنظیم بازار، اکنون آن تولید برای صادرات را نداریم. اگر مدیریت تولید در اختیار جهاد کشاورزی قرار دارد مدیریت تنظیم بازار هم باید در اختیار جهاد کشاورزی قرار گیرد تا امروز پاسخ گوی مسائل هم باشد. این دوگانگی مدیریت به زیان صنعت مرغ گوشتی است. کمبود نقدینگی امروز یکی از مشکلات دیگر ما است. صنعت مرغ گوشتی کشور به بانک ها بدهی کلان دارد و نمی تواند نقدینگی خود را تامین کند. منابع انسانی 3 درصد هزینه تولید را در بر دارد عمده هزینه قیمت تمام شده نهاده ها است. ما حاضریم از 3 درصد سهم نیروی انسانی خودمان بکاهیم ولی قیمت نهاده هایی که مصرف می کنیم دست ما نیست. بنابر این اصلاح ساختار مدیریتی که اتخاذ تصمیم می کند امروز یکی از ضروریات است. ساختمان های مرغ داری ها دارد فرسوده می شود و نیاز به بازسازی دارد و بازسازی نیاز به سرمایه و تسهیلات کم بهره دارد تا بتوانیم تجهیزات مان را نو کنیم.
7- آقای دیلمی گفت: وقتی آخرین درخت خشکید، وقتی آخرین جوی آب مسموم شد، وقتی آخرین ماهی صید شد آن وقت خواهید فهمید که نفت خوردنی نیست. خداوند آدم را به جرم خوردن گندم از بهشت بیرون کرد، دولت محترم کشاورزان را به جرم تولید گندم به جهنم فرستاد. در تمام دنیا دولت ها بر اساس منافع ملی برنامه ریزی می کنند. برای نمونه کشور فرانسه در دهه 1990 وارد کننده گندم بود رئیس جمهور وقت اعلام کرد اگر به ازاء یک کیلو گندم یک کیلو طلا هزینه کنیم بایستی خودکفا باشیم و امروز فرانسه جزء صادر کنندگان گندم است. متاسفانه در برنامه ریزی های دولت جمهوری اسلامی واردات خط و مشی دولت شده است گویا قصد این است که تولیدات داخلی را نابود کنند این اساسی ترین مشکلی است که ما داریم. مشکل بعدی عدم اجرای قانون و بی قانونی است. مجلس شورای اسلامی در سال 1386 قانونی را تصویب کرده که به تایید شورای نگهبان هم رسیده که به ازاء تورم، همه ساله بر قیمت محصولات تضمینی افزوده شود. حال دولت که بایستی حافظ و مجری قانون باشد قانون را اجرا نمی کند و ما کشاورزان را زیر پای بی قانونی خودش له کرده است. مشکل سوم ما شعار زدگی است شعارهایی که دولت می دهد شعارهایی از قبیل؛ دولت خدمت گذار، دولت مستضعفین، دولت عدالت گستر. و آمارهای غیرواقعیِ تورم، آمارهای غیرواقعی تولید، آمارهای غیر واقعی نرخ بیکاری. هنوز جوهر حمایت از تولید ملی امسال مقام رهبری خشک نشده که دولت برای نابودی کشاورزی قیمت گندم را 395 تومان اعلام کرده است. اگر از یک نفر نجار، یک نفر خیاط می خواستند که قیمت گندم را تعیین کند حد اقل می گفت: به ازاء یک کیلو گندم یک نان سنگک به کشاورز بدهید. متاسفانه قیمتی که برای گندم تعیین شده از قیمت یک نان سنگک هم کمتر است. من در اینجا، از همین تریبون، از طرف کشاورزان، شکایت دولت را به اتهام عدم اجرای قانون، خدمت مقام رهبری می کنم و استدعا دارم قانونا و شرعا به دادخواست ما کشاورزان توجه بکند و هرچه زودتر جواب امیدوار کننده ای به سربازان تولید، که نه تنها شعار نمی دهند، بلکه عمل می کنند، بدهد.
8- آقای جابری از بخش ماشین آلات کشاورزی گفت: در صنعت تفاوتی بین صنعت ماشین آلات کشاورزی با دیگر صنایع نیست ولی پروانه صنعت ماشین آلات کشاورزی را وزارت صنایع می دهد و تصدی گری بر صنایع، روش فروش، اداره فروش، هدایت استاندارد با وزارت کشاورزی است. چرا؟ ما نمی دانیم. وقتی همه دم از بیچارگی، گرسنگی، بی توجهی، نداشتن پول نقد، کافی نبودن سرمایه بانکی می زنند، همه این نبود و کمبودها به مکانیزاسیون کشاورزی هم بر می گردد صنایع ماشین آلات کشاورزی را در این فضای کمبود و نبود چگونه می توان گسترش داد؟ 2 درصد از پول سرمایه ای مربوط به صنایع را، صنعت کشاورزی در اختیار دارد. بیش از نیمی از این 2 درصد در یک کارخانه دولتی متمرکز است. بقیه اش در بخش خصوصی است. کارخانه ای لایسنس و دانش فنی گرفته، در طرح های بزرگ انقلاب قرار دارد، برایش دلار نفتی داده شده، دانش فنی وارد کشور نموده، تراکتور مورد نیاز کشور را تولید می کند، ولی متاسفانه تراکتور همان لیسنس و دانش فنی را که در کشور دیگر تولید شده، از گوشه و کنار وارد کشور می کنند. می پرسم چرا؟ کارخانه داخلی ناگزیر شده با 10 درصد ظرفیتش کار کند. ما400 هزار تراکتور و کمباین در کشور داریم ولی همین کشور ترکیه که سطح زیر کشتش از ما هم کمتر است 5/1 میلیون تراکتور دارد. آیا می خواهیم با این روش، رشد تولید کالاهای کشاورزی داشته باشیم؟ منِ سازنده ماشین آلات کشاورزی هم همانند شما تولیدکنندگان در حوادث غیر مترقبه مانند خشکسالی و غیره آسیب و خسارت می بینم. برای مثال من یک سال تولید می کنم تا شما بیایید و بخرید و شما با خشکسالی برخورد می کنید و خرید نمی کنید تراکتور تولیدی من در انبار می ماند. بیش از 300 ساعت جلسه در وزارت صنایع گذاشته شد، حرف ها زده شد، سرانجام در سال 90 دولت مصوب نمود که 200 میلیارد تومان برای بازسازی ناوگان نیروی محرکه مکانیزاسون ماشین آلات کشاورزی پرداخت گردد. آخرالامر پول در جایی دیگر هزینه شد. آیا شما انتظار دارید با این شرایط، مکانیزاسون داشته باشید؟ و آیا منِ تولیدکننده می توانم در کارم موفقیتی داشته باشم؟ بانک با 24 درصد بهره، وام می دهد، منِ سازنده تراکتور باید سرمایه گذاری کنم و 8 میلیون قطعه بسازم تا بتوانم ماشین سرهم کنم این سرمایه را از کجا باید بیاورم؟
9- آقای آقابالازاده از گروه سردخانه داران از استان آذربایجان غربی گفت: من به عنوان یک تولید کننده قصد ندارم زحمات ان دسته از مسئولان را که در گذشته و حال، یار و یاور تولید کنندگان بوده اند، کمرنگ نمایم ولی برای رسیدن به حقیقت باید واقعیت ها و نواقص گفته شود و پیشنهادهای سازنده هم ارائه گردد. هنوز بخش عمده ای از تولیدات کشاورزی ما به صورت سنتی و معیشتی و غیر مکانیزه می باشد و با توجه افزایش بهای تولید و قیمت بالای نهاده های کشاورزی، کشاورزی ما مقرون به صرفه نیست. جهت ارتقاء تولید و استفاده بهینه از منابع آب و خاک باید تولید، اقتصادی، علمی، و کشاورزی ما مکانیزه شود. این امر مستلزم سرمایه گذاری در زیر ساخت ها از طرف دولت است. با توجه به نرخ پایین سرمایه گذاری و با توجه درآمد پایین کشاورزان، امکان سرمایه گذاری از طرف بانک ها برای مکانیزه کردن و نوسازی مزارع و باغات مقدور نیست و دریافت تسهیلات با نرخ سودبالا و تشریفات زاید اداری بانک ها، کشاورزان از دریافت آن محروم می مانند. ضمن تایید اجرای هدف مند کردن یارانه ها و آثار مثبت آن در اقتصاد کلان، در خصوص نحوه اجرای آن در بخش های تولیدات کشاورزی انتقادات و پیشنهاداتی داریم. چون ما آثار و عوارض منفی اجرای آن را در مرحله اول، با گوشت و پوست خود آن را لمس می کنیم و شوک جدی به تولید وارد شده است. و بیش از پیش باعث افزایش قیمت ها شده است. با اینکه با مصوبه مجلس قرار شده بود بسته های حمایتی برای تولیدات بخش کشاورزی در نظر گرفته شود که متاسفانه اجرا نشد. لذا پیشنهاد می کنیم مرحله دوم هدفمندکردن یارانه ها با شیب ملایم اجرا گردد و سهم تولیدات کشاورزی از درآمد هدف مندکردن یارانه ها داده شود. چون بخش کشاورزی به هیچ وجه تحمل شوک دوم را ندارد. ما تولید کنندگان بخش کشاورزی تقاضا داریم در رابطه با آموزش و بالا بردن آگاهی با داشت، کاشت و برداشت تولیدات کشاورزی یک شبکه تلویزیونی با نام شبکه کشاورزی ایجاد گردد. این کار در سایر کشورها از جمله در ترکیه اجام می شود. ما کشاورزان در قوه مجریه برای تصمیم گیری نماینده نداریم. گاه تشکل هایی را مانند کمیسیون کشاورزی و اتاق بازرگانی خود دولت ایجاد می کند که ما هیچ دخالتی در تشکیل و نیز هیچ تاثیری در تصمیم گیری شان نداریم. درخواست ما این است که، خانه کشاورز که یک تشکل فراگیر در سراسر کشور هست و افراد کاردان و دلسوز در آن جمع اند دولت با آن همکاری داشته باشد. دریاچه ارومیه رو به خشک شدن می رود زندگی ما کشاورزان ارتباط مستقیم با این دریاچه دارد زندگی نسل های آینده ما هم مرتبط با این دریاچه است تقاضای ما کشاورزان این است نگذارید این دریاچه بخشگد.
10- آقای بلندنظر از تولید کنندگان نهال و بذر: مقدمتا بگویم اگر یک نفر برود زیتون را با بشکه فله ای وارد مملکت کند و بخواهد بسته بندی در ظروف را توی ایران انجام دهد باید 90 درصد تعرفه بدهد ولی اگر همین فرد، زیتون بسته بندی شده وارد کشور کند که کارگر ترکیه ای آن را در شیشه بسته بندی کرده باشد، باید 45 درصد تعرفه بدهد این در حالی است که شعار حمایت از سرمایه و تولید ملی را هم اکنون جلوی روی خودمان داریم. برخی از مشکلات صنف تولید بذر و نهال. عدم وجود برنامه مطالعه شده در مورد باغبانی. عدم وجود باغ های مادری استاندارد و کافی برای تهیه اندام های مورد نیاز برای تکثیر قلمه، پیوندک و غیره. سنتی بودن بسیاری از نهالستان های کشور و عدم دسترسی تولیدکنندگان نهال به یافته های و تکنولوژی های پیشرفته در مورد نهال. عدم امکانات لازم برای آموزش تولید کنندگان نهال استاندارد. وجود قوانین محدود کننده و غیر منطقی برای تولید نهال و حذف انحصار دولتی. عدم وجود سامان دهی برای تولید نهال استاندارد و توازن عرضه و تقاضای نهال. عدم معرفی ارقام به نژادی شده کافی و مناسب با اقالیم گوناگون کشور و مقاوم به تنش های خشکی، شوری و دمایی توسط محقق به نژادگر. آگاه نبودن باغداران خریداران نهال نسبت به اهمیت نهال و نقش نهال در اصلاح باغداری.
11- آقای … از استان همدان گفت: قرار شده من درباره سیب زمینی صحبت کنم. سیب زمین گیاهی است استراتژیک که مدت زیادی نیست که وارد ایران شده است در اروپا سبد اول غذای خانواده است در ایران شاید سوم و یا چهارمین باشد. از حدود 12 سال قبل عملکرد سیب زمینی در سطح کشور از 16 تن به 26 تن در هکتار رسیده است و این نتیجه تلاش کشاورزان پیشرو کشور بوده است. حدود 3080 هکتار زیر کشت سیب زمینی داریم. میانگین برداشت اروپا 50 تن در هکتار است و به طور متوسط 20 تا 40 ساعت کار در تولید این مقدار انرژی مصرف می شود. این رقم با اینکه گفتم رشد خوبی در ایران بوده به ازاء 35 هکتار، 300 ساعت کار می برد. برای رسیدن به این افق اگر مشکلات در مسیر ما نباشد و سنگ هایی که جلو پای ما می اندازند برشان دارند شاید بتوانیم در 8 سال آینده به این افق برسیم. اما مشکلات: اعلام برنامه کشت و تعیین پارامترهایی برای اجرای آن. مشارکت دادن بخش خصوصی در تصمیم گیری ها چون متاسفانه مسئولان تصمیم گیرما اصلا با بخش آشنا نیستند. ثبات در مدیریت گاهی دیده شده ما با مسئولی سر و کار داریم و کار می کنیم مسئول جابجا می شود و آدمی را که کاری خراب کرده بالا می آورندش. اعلام نرخ های تضمینی به موقع و واقعی قبل از هدف مندی یارانه ها، ما آنالیز قیمت داریم سیب زمینی کیلویی 185 تومان برای تولید کننده تمام می شده است بعد از اجرای هدف مندی در سال 90 قیمت تمام شده شد 315 تومان. الآن دولت قیمت داده 147 تومان. در ایران هر محصولی که اضافه باشد می گویند صادرش کنید مثل اینکه صادرات زباله دانی است که من آشغال هایم را به بیرون بفرستم. صادرات نیاز به برنامه پایدار دارد. دوستان ما سیب زمینی صادر کردند، قرارداد 2 ذهزار تن داشتند، 1200 تن صادر کردند، 200 تومان تعرفه بستند، در مدت 5 سال سه بار تعرفه بستند، دوبار جایزه دادند. و ایجاد هرگونه تعرفه برای محصولات کشاورزی ممنوع است مصوبه مؤکد داریم. جایزه های سه سال هنوز پرداخت نشده است. اصلاح قوانین بانک ها به نفع تولید کننده. شما بگویید منِ تولید کننده با 31 درصد بهره چکار می توانم بکنم؟ این درحالی است نرخ بهره وام در ترکیه برای محصولات کشاورزی 2 درصد است. من قرارداد صادرات با همتای ترکیه ای ام امضا کردم برگشتم ایران چون سرمایه نداشتم نتوانستم قراردادم را اجرا کنم فرد ترکیه ای تا قراردادش را ارائه داد بهش وام بلا عوض دادند. در 10 سال گذشته بودجه کمکی تزریقی به بخش کشاورزی در کشور کمتر از 50 درصد از نرخ استهلاک است. نرخ تورم که 5/22 درصد اعلام شده و قبول نداریم چون 80 درصد بوده است پیشکشان. ما در یک هکتار زمین قادریم 5تن گندم تولید کنیم با اندکی افزودن آب می توانیم از همین زمین با همان شرایط، 50 تن سیب زمینی برداشت کنیم ولی هیچکس ما را حمایت نکرده است.
12- مهندس امین از صنایع تجهیزات آبیاری تحت فشار گفت: 75 تا 90 درصد هزینه های آبیاری تحت فشار به صنعت لوله و اتصالات بر می گردد. تداوم تولید در این صنعت اگر توجه کافی بشود می تواند طرح هایی را که در دست دارد کامل اجرا کند. در سال های گذشته با اقدامات انجام شده ظرفیت سازی برای این صنعت به حد مطلوب انجام شده. متاسفانه هم اکنون تامین مواد اولیه برای این کارخانه جات دارای مشکل است. به طور کلی مجتمع های پتروشیمی در داخل کشور قدرت این که چیزی در حدود 400 تا 500 هزار تن مواد اولیه مورد مصرف این صنعت را تولید کنند را ندارند. پتروشیمی اراک 80000 تن و پتروشیمی امیرکبیر 120000 تن تولید دارند. و ما 200000 تن کمبود مواد اولیه داریم. قبلا ارز در اختیارمان بود کمبود را از خارج وارد می کردیم. متاسفانه با تغییرات ارزی واردات مواد اولیه ما به مشکل برخورده است. شرکت های پتروشیمی داخلی از این تنگنای بوجود آمده استفاده می کنند و توسط خودشان و یا با واسط ی تجار، قسمتی از این 200000 تن تولید داخلی را هم از طریق ترکیه و یا پاکستان صادر می کنند. اکنون ما نمی توانیم مواد اولیه مورد نیاز خود را مستقیم از کارخانه های داخلی خرید کنیم. ناگزیریم آن را از طریق بورس خرید نماییم. در بورس هم تجاری هستند که سرمایه فراوان دارند. تناژ خیلی بالا را می خرند آنگاه کارخانجات تولید لوله ناگزیرند با 300 تا 400 تومان بالای قیمت از این تجار مواد اولیه را خرید کنند. یعنی ما کارخانجات تولید مواد اولیه لوله را داریم، کارخانجات ساخت لوله و تجهیزات را هم داریم فقط مدیریت همآهنگ کننده در کشور نداریم که این مواد اولیه بدون واسطه از کارخانه تولید شده به کارخانه تولید لوله تحویل گردد. اعتباراتی کلان برای مبارزه با خشک سالی به منظور اجرای آبیاری تحت فشار در نظر گرفته شده به علت عدم تولید تجهیزات کافی در صندوق های استان ها مانده است. اگر قرار است امسال از تولید و سرمایه ملی حمایت گردد باید کارخانجات پتروشیمی تولید کننده مواد اولیه لوله، کالای تولید خود را بین کارخانجات تولید لوله توزیع نمایند. کارخانجات پتروشیمی مارون و جم خط تولید خود را به کار بیندازند تا نیاز مواد اولیه کشور تامین گردد. از بهمن ما تا کنون 150 واحد تولیدی لوله و اتصالات در سراسر کشور هنوز نتوانستند یک گشایش اعتبار ارز دولتی بکنند تا کمبود مواد اولیه خود را از خارج تامین کنند.
13- آقای انصاری از تولید کنندگان کود گفت: در سال 75 موئسسه تحقیقات آب و خاک نیاز کشور به کود را 5/4 میلیون تن اعلام نمود سه میلیون را می شد در کشور تولید کرد یک میلیون تن کود کامل و 500 هزار تن کود گوگردی و یک میلیون تن کودهای زیستی. همکاران ما در کارخانجات تولید کود ظرفیت تولید خود را افزایش دادند به جایی رسیدیم که در اواخر سال 80 نیاز کودی کشور را تامین می کردیم و آئین نامه مقرر کرده بود که سالیانه یک درصد به تولیدات افزوده شود. به دلیل تغییر مدیریت ها در کشور و اختلاف سلیقه ای که مدیران جدید با مدیران قبلی داشتند همه ی این تلاش از بین رفت و به 50 سال قبل برگشتیم. چه کار باید کرد؟ سال گذشته سال اقتصادی بود هیچ کاری در جهت اقتصاد انجام نشد و هیچ کس هم از مدیران دولتی نپرسید که چرا کاری اقتصادی انجام نشد؟ یکی از علل این شکست و تعطیلی کارنجات تولید کود عدم پاسخگویی مدیران دولتی است. دیگری غیر قابل پیش بینی بودن تصمیماتی که این مدیران می گیرند هست. علل دیگر نا کارآمدی رسیدگی به اعتراض ها و تظلم خواهی است. مدیران دولتی خود را مالک مردم و مراجعه کنندگان را اسیران خود می پندارند و وقتی پشت میز می نشینند فکر می کنند تا آخر عمر مالک این میز و صندلی خواهند بود. باید به کارخانجات تعطیل شده کمک نمود تا راه اندازی مجدد گردند اگر کارنجات خودمان را تقویت کنیم یک کیلو کود نیاز به وارد کردن نخواهیم داشت.
14- بهزاد محمدی نماینده برنج کاران گفت: مشکلات برنج کاران عبارتند از: خرد شدن اراضی و غیر اقتصادی شدن تولید که باعث تغییر کاربری اراضی و نیز معیشتی شدن کشت شده. تغییر در ارائه تسهیلات بانکی جهت آماده سازی زمین و اجرای طرح های نظیر یک پارچه سازی، تسطیح، تجهیز و نوسازی اراضی که زمینه را برای مکانیزه کردن کشت فراهم می کند که این امر باعث تاخیر در تامین نهاده های کشاورزی و ادوات و ماشین آلات می گردد. کندی اجرای طرح یک پارچه سازی، تسهیل و تجهیز سازی اراضی که مانع پیشرفت را به دنبال داشته و باعث افزایش هزینه کارگری می گردد. عدم تامین به موقع نهاده های تولید. عدم گسترش بیمه محصول به دلیل وجود دیدگاه های مختلف و متناقض بین بیمه گر و بیمه گذار. کوتاهی در پوشش بیمه تولیدکنندگان برنج و نیز نبودن مقررات و قوانین برای زمان بازنشستگی برنجکاران. لزوم تعیین چهارچوب مدون برای تنظیم خرید تضمینی ارقام پر محصول برنج این عمل یکی از راه های توسعه کشت این ارقام و افزایش تولید برنج می باشد. اعلام به موقع مناسب قیمت. تنظیم مکانیسم صحیح نحوه خرید. عدم ارائه بسته های حمایتی محصولات کشاورزی پس از اجرای قانون هدفمندی یارانه ها که در نتیجه باعث افزایش هزینه ها با شیب بسیار تند شده است. عدم سامان دهی مناسب واردات برنج بر اساس نیاز واقعی. توقف اجرای طرح اصلاح ساختار شالی کوبی ها به دلیل عدم ارائه تسهیلات و نیز عدم اجرای برنامه های مستقل زمان بندی شده وزارت جهاد کشاورزی که می توانست که به کاهش ضایعات برنج، افزایش تولید و کاهش هزینه تولید گردد. پوشش بیمه کارگران شالیزار.
15- آقای قدیمی از استان بوشهر نماینده صیادان گفت: من به عنوان یک صیاد، که کار صیادی و شرایط گذشته و فعلی صیادی را حس و لمس کرده ام، سخن می گویم. 40 سال پیش من به عنوان یک نفر صیاد، وقتی توی قایقم در دل دریا به دریا نظر می کردم، دریا پر از ماهی بود. توی همین 7-8 روز گذشته که توی دریا بودم، با دقت از توی قایق دریا را نگریستم، مرگ تدریجی دریا را مشاهده کردم. دریای خلیج فارس با آن همه بزرگی و نام افتخار آفرینش برای ما، شایسته نیست که اینگونه تهی و فقیر گردد. چون فقر دریا، فقر جامعه ی صیادی است. بعد از سی و خورده ای سال مملکت داری، امروز مردم تحمل هزینه های آزمون و خطا پی درپی مدیران را ندارند. این روند بی تجربگی باید متوقف شود. باید از تجربه و فکر مدیران با تجربه گذشته استفاده گردد. اگر از تجربه گذشتگان استفاده نگردد خطایی فاحش است بر خلاف منافع ملی مان. بعد از انقلاب رشد و توسعه در بندر سازی انجام شد ولی اگر مدیریت هشیارانه ای بر این کارهای انجام شده نگردد، پایانش زیانبار خواهد بود. عوارض سوء مدیریت متاسفانه بروز کرده است. پیشنهادات برای بهبود کارها: جلوگیری از صدور هرگونه مجوز صید. مشارکت دادن تشکل های صیادی در اداره امور مربوط به صید. اجرایی کردن نظرات کارشناسی شیلات. اصلاح و بازنگری قوانین شیلات. استقرار حمایت های یارانه ای در بخش صید و صیادی. تشویق و ترغیب صیادان در جهت سرمایه گذاری برای صید در آب های بین المللی. انحلال قراردادهای منفی با کشورهای همسایه. اختصاص درصدی از منافع نفت و گاز در جهت بازسازی منابع دریایی با توجه به اثرات سوئی که نفت و گاز روی زیست جانداران دریایی دارد. تخصیص اعتبار جهت استاندارد کردن ادوات صید.
16- دکتر پیرایش از صنایع غذایی گفت: گرفتاری کشاورزان را همه دوستان عزیز گفتند ما گرفتاری کشاورزان را باید بیاریم تبدیل کنیم به صنایع تبدیلی و از این صنایع تبدیلی استفاده کنیم. همه ی شما می دانید صنایع تبدیلی سرمایه بر است. در صنایع تبدیلی کسی نیست که به بانک بدهکار نباشد. بانک ها وقتی می خواهند وام بدهند می گویند؛ مشارکت می کنیم. خوب، اگر مشارکت است، باید آخر سال به نسبتی که سرمایه گذاری کرده و شریک شده اید سودش را ببرید؟! نه اینکه اول 24 درصد سود و بهره تضمین شده بنویسید. صاحبان صنعت تبدیلی نمی تواند بهره 24 درصد را بپردازند، اقساط عقب می افتد، بانک دوباره 6 درصد هم به 24 درصد به عنوان دیرکرد می افزاید و اصل پول به علاوه 30 درصد را مطالبه می کند. 5 درصد مالیات را به این 30 درصد بیفزایید کدام کشوری را شما می شناسید که 35 درصد از صنایع تبدیلی اش سود ببرد؟ شیشه ی ظرفی که ما همین دو سه ماه قبل 250 تومان می خریدیم امروز 370 تومان شده است. کشاورز سبزی را از کیلویی 200 تومان به 100 تومان افزایش داده ولی همین کشاورز هنوز نمی تواند هزینه هایش را تامین کند. حالا ما این سبزی جات 100 تومان را باید توی شیشه جا بدهیم. اداره بررسی قیمت ها می گوید: من کاری به این قیمت ها ندارم شما فقط 14 درصد مجاز به افزایش قیمت هستید. ما چگونه می توانیم تولید کنیم؟ نتیجه این می شود که صاحبان صنایع تبدیلی سال به سال بدهی شان زیادتر می شود. اگر نیک بنگریم همه ی ما صاحبان صنایع برای بانک ها کار می کنیم. شده ایم نوکر بانک ها. 84 درصد صنایع تبدیلی ما به دلیل همین مشکلات خوابیده است بعضی می گویند 18000 و بعضی دیگر می گویند 36000 کارخانه صنایع تبدیلی داریم اگر متوسط هر کارخانه را 150 نفر کارگر بگیریم حال ببینید چه جمعیت بزرگی بیکار شده و دنبال کار هستند.
17- آقای خدایی از اتحادیه صادرکنندگان آبزیان گفت: بحث ما تولید، فرآوری و صادرات آبزیان است. در انتهای دهه 70، کمتر از 70 هزارتن آبزی پروری بود. واحد کنسروسازی ما 84 واحد بود و مهمترین فرآوری ما 76 واحد و صادرات آبزیان 76میلیون دلار بود. در سال 89 کارخانجات کنسروسازی ما 134 واحد، سردخانه هامان 113 واحد، ظرفیت ما 116000 تن، واحدهای فرآوری 131 واحد و صادرات آبزیان به 212 میلیون دلار افزایش پیدا کرد. حتما به توانمندی هایی که داریم باید بهش توجه کنیم. مصرف سرانه آبزیان از 5 کیلو به 9/8 کیلو رسیده. شرایط اقلیمی بسیار متنوع و نیروی انسانی کارآمد و آزموده در سراسر کشور داریم و نیز بازارهای آماده ی عراق، لبنان و کشورهای افریقایی را داریم که ما آنها را جایگزین بازار از دست رفته کشورهای اروپایی کرده ایم. در یک دهه اخیر ما توانسته ایم تولید آبزیان را از دریا به خشکی انتقال بدهیم دانش فنی مان توسعه پیدا کرده، سطح اشتغال مان افزایش یافته است و یکی از معدود بخش هایی هستیم که تراز بازرگانی مان در وزارت خارجه مثبت است. 212 میلیون دلار صادرات و 80 میلیون دلار واردات داریم. مهمترین مشکل ما عدم اعتماد به سیاست های مسئولان مملکتی است. در ارتباط با تولید آبزیان در دهه 60، صید ما به 80 هزارتن رسانده شد این افزایش بدون مطالعه و پشتوانه بود و صید خیلی زود کاهش پیدا کرد و به 4 هزار تن رسید. در دهه 70 ما توسعه صید بی رویه میگو را داشتیم که نتیجه ی آن را به صورت زیان های انباشته می توان مشاهده نمود. در دهه 80 بحث تولید متراکم مدار بسته مطرح شد که آن هم دچار زیان های انباشته شدند و در دهه 90 ما با پروژه ماهی در قفس مواجه هستیم که شیلات را وزارت جهاد دنبال می کند. امیدواریم این پروژه به سرنوشت پروژه های قبلی دچار نشود. پاسخگو نبودن مسئولان، حجم بزرگی از بدهی به سیستم بانکی را بوجود آورده است، به جهت اینکه برنامه هایی که داشتند اجرا نشده است و سرمایه گذاری ها جواب نداده است. جامعه ما با سرانه مصرف جهانی آبزیان فاصله دارد اگر بکوشیم سرانه مصرف را بالا ببریم، می تواند صنایع فرآوری، کار صیادی و تولید آبزیان را به موفقیت برساند. حتما باید توسعه و گسترش بی رویه واحدهای جدید مورد توجه مسئولان قرار بگیرد. سرمایه ها باید در جهت توسعه کیفی، نوسازی تجهیزات واحدها هدایت و ظرفیت های خالی را به بهره برداری برساند. درباره صادرات اگر ما بتوانیم وضع موجود را حفظ کنیم خوب است از دولت و نظام هم می خواهیم که از این بخش تولیدی حمایت جدی تری کنند تا ما بتوانیم بازارهای جدید را حفظ کنیم. ما تمام تلاش مان را در بخش آبزیان به کار برده ایم تا تولید را اقتصادی کنیم.
18- آقای مهندس عجایبی از تولید کنندگان گل و گیاه کشور گفت: مطالب زیادی را دوستان خطاب به جهادکشاورزی و بعضی از مسئولان عنوان کردند. گوش اگر گوش تو، ناله اگر ناله ماست،آنچه هرگز به مکانی نرسد فریاد است. (تذکر دکتر بیابانی مسئول جلسه بر بلندتر صحبت کردن) ما از طبقه ضعفا هستیم و یواش صحبت می کنیم. لازم می دانم مختصری از وضعیت گل وگیاه کشور و جهان برایتان بگویم. گردش کار گل وگیاه در جهان، بیش از یکصد میلیارد دلار در سال است که بیش از 20 تا 30 میلیارد دلار از این رقم را کشور هلند به خود اختصاص داده است. میزان سهم کشور ما در این بازار بزرگ دنیا، بسیار ناچیز است. کشور ایران قبل از انقلاب وارد کننده گل وگیاه در حد یک میلیارد تومان در سال بود. بعد از انقلاب، گل وگیاه نیاز مصرف داخلی خودمان را تولید کردیم، حدود بیش از 50 میلیون دلار هم در سال صادرات داریم. ما انتظار داریم این مبلغ صادرات را به بالای 500 هزار دلار برسانیم. لازم است برای تقویت تولید گل وگیاه و ایجاد اشتغال و ارز آوری کمک های لازم جهت سرمایه گذاری در بخش تولید توسط دولت انجام گردد. تلاش برای راه گشایی صادرات انجام شده است بیش از 40 سال مطالعه و تجربه، پایانه صادراتی گل وگیاه ایران در وسعت 12 هکتار و بیش از 40 هزار متر مربع زیر بنا با کمک وزارت بازرگانی ساخته شده است به علت عدم پرداخت مبلغ سه میلیارد و ششصد میلیون تومان یارانه ای که در سال 84 تصویب شده، موفق به نصب دستگاه های آن نشده ایم در این خصوص 40 میلیارد تومان سرمایه گذاری در بخش خصوصی مدت دو سال است که عاطل و باطل مانده است. برای رسیدن به هدف بالای صادرات غیر نفتی لازم است وزارت جهاد کشاورزی مشکلات ایجاد شده در راه تولید کنندگان و صادرکنندگان گل وگیاه را رفع کند. جهت سرمایه گذاری و بازسازی گلخانه ها تسهیلاتی با بهره 2 تا 3 درصد همانند کشورهای دیگر دنیا در اختیار این بخش قرار دهد. قیمت های سوخت و نهاده های کشاورزی را به قیمت های قبل از حذف یارانه ها برگرداند. حمل و نقل هوایی گل و گیاه همانند بسیاری از کشورهای جهان رایگان گردد. ارگان های موازی با تعاونی و اتحادیه های تولید گل وگیاه، از قبیل سازمان های نظام مهندسی و سازمان های جهاد کشاورزی که با صدور پروانه برای ما مشکل ایجاد کرده اند حذف گردند و همچنین اعتبار پروانه های صادره که توسط این سازمان های موازی صادرشده لغو گردد چون سبب رکود و نابودی تولیدکنندگان شده است. مجوز اتحادیه گل وگیاه جهت دفاع از حقوق تولید کنندگان گل وگیاه سراسر کشور صادر گردد. وزارت خانه های کشور بازرگانی جهاد کشاورزی و راه و ترابری برای راه اندازی پایانه ها از ما حمایت نمایند. واردات بی رویه تولیدات کشاورزی را به کشور از دولت خواستاریم.
19- آقای محمدی از صنعت تخم مرغ گفت: بر اساس اطلاعات وزارت
جهادکشاورزی، کل گله های مرغ تخم گذارِ تجارتی کشور، رقمی نزدیک 67 میلیون و یکصد اندی تعداد است در 1197 واحد. مرغداری تا 50000، تعداد 883 واحد داریم که جمعا 298813530 قطعه مرغ ظرفیت دارند و نسبت شان به کل واحدهای مرغداری، حدود 73 درصد است و حدود 33 درصد تولید را دارند که اصلن این واحدها با توجه به شرایط اقتصادی امروز مقرون به صرفه نیستند. واحدهایی تا 100000، تعداد 181 واحد داریم که 12518530 قطعه ظرفیت دارند و نسبت به کل واحدها، حدود 15 درصد است و حدود 20 درصد تولید را دارند.
تعداد واحدهای تا 200000 قطعه، تعداد 92 واحد داریم. واحدهای زیر 200000 قطعه، حدود 5/96 درصد را تشکیل می دهند و 5/72 درصد تولید را دارند که عمدتا سالن ها و تجهیزات شان فرسوده است. کلیه عملیات جمع آوری تخم مرغ و بسته بندی در این واحدها به صورت دستی انجام می شود.
در مرحله اول قانون هدفمند کردن یارانه ها فقط هزینه نیروی کار ما بیش از دوبرابر شده است با این شرایط ما چگونه می توانیم با مرغ داری های کشور همسایه مان ترکیه رقابت کنیم که محصو ل شان به بازار کشور ما روانه می شود؟ مرغداری های ترکیه در یک زمان بندی 10 ساله بسیار متحول شده و رشد چشمگیری داشته است.
ما در مرغداری هامان به ازاء 5 تا 7 هزار قطعه مرغ، یک نیروی کار داریم ولی در کشور ترکیه به دلیل مکانیزه کردن مرغداری ها، یک نیروی کار متصدی 180000 قطعه مرغ است. اگر ما در صنعت مرغداری مان تحول ایجاد نکنیم صنعت مرغداری تخم گذار ما با یک رکود شدید مواجه خواهد شد. تقاضا داریم نقدینگی با نرخ مناسب برای تجهیز مرغداری ها در اختیار صنعت مرغداری کشور در یک زمان بندی مناسب قرار داده شود. تقاضای دیگرمان این است که تصدی گری مرغداری ها از دولت به تشکل های این صنعت واگذار گردد.
20- آقای فلاحیان گفت: آنچه تا بحال در بخش کشاورزی نادیده گرفته شده است رابطه کیفیت آب با استفاده بهینه از این ماده گران بها است. آب های نا مناسب در بخش کشاورزی موجب بروز عوارض اقتصادی، فنی و اجتماعی به شرح ذیل می گردد. هدایت الکتریکی خاک شور، پس از مدتی آبیاری با آب های شور، تا 10 برابر هدایت الکتریکی را نسبت به آب و آبیاری با آب های معمولی افزایش می دهد، و به دنبال آن افت بهره وری خواهیم داشت. هزینه های تولید بالا خواهد رفت، تجهیزات آبرسانی استهلاک شدید خواهند داشت، در این شرایط استفاده از آب هدر رفت سرمایه ملی است که آب ها را از زیر زمین تخلیه کرده ایم از آن استفاده مناسب نبرده ایم و در نهایت آثار سوء اجتماعی اقتصادی معنی داری برجای خواهیم گذاشت. در چنین شرایطی مصلحت ملی و منطقه ای ایجاب می نماید که نسبت به تعیین کارشناسی این آب ها اقدام عاجل به عمل آید.
عامل دیگری که در بهینه سازی مصرف آب اهمیت دارد، الگوی کشت منطقه ای است. تحقق و عملی کردن الگوی کشت منطقه ای به سادگی امکان پذیر است، و جزء وظایف بنیادی و اصلی وزارت جهادکشاورزی می باشد،. هدر رفت آب، به جهت عدم مدیریت در تعریف و شناساندن الکوی کشت، در مناطق ایران کاملا ملموس و محسوس است و زیان بسیاری را هم متحمل می شویم.
یکی دیگر از موارد مهم در خصوص آب کشور، عدم اجرای درست قانون توزیع عادلانه آب می باشد. در حالی که قانون آب در سال 1361 مصوب شده است. متاسفانه بیشتر اصل های این قانون اجرا نشده است. سند این ادعا، وجود بیش از 96 هزار حلقه چاه آب غیر مجاز در سراسر کشور می باشد که حجم برداشت از این چاه ها، معادل کل بیلان منفی آب های زیر زمینی کشور است. با کمال تاسف، وزارت نیرو با ادعای استفاده بهینه و صیانت از آب، پروانه های قانونی برداشت آب کشاورزان را، که بیش از ده ها سال در حال تولید مستمر هستند، 20 درصد تعدیل می نماید. ما کشاورزان از اجرای تدابیری که بر اساس واقعیت های موجود، منتهی به صرفه جویی آب، و اقتصادی شدن این نهاد ارزشی گردد استقبال می نماییم.
کشور عزیز ما ایران، در گروه کشورهایی است که مواجه با کم آبی هستند. آمار و ارقام زیر مؤید خشک بودن سرزمین مان می باشد. 165 هزار و 883 حلقه چاه عمیق، 464 هزار 946 چاه نیمه عمیق، 36 هزار 878 رشته قنات، 127 هزار 604 دهنه چشمه منبع تامین آب کشاورزی هستند، و منابع اصلی همه ی اینها، آب های زیر زمینی می باشند. روند رو به کاهش نزولات آسمانی،کاهش معکوس آب های سطحی و نیز افت مستمر سطح آب های زیر زمینی را به دنبال دارد و خطر شور شدن آب ها را به همراه خواهد داشت. به علاوه؛ منفی بودن تراز 67 درصد سفره های آب زیر زمینی، و کاهش آب دهی روز به روز چاه ها را داریم. در فاصله سال های 1355 تا 1380 حدود 44 درصد سفره های آب زیر زمینی ما کاهش داشته است. به دنبال کاهش آب های زیر زمینی نشست زمین داریم. کم شدن حجم و مقدار آب های سطحی و زیر زمینی، پایین امدن ضریب تجدید شوندگی را در پی خواهد داشت. همه ی اینها موجب گردیده تا مقوله آب به عنوان مهمترین عامل در بقای حیات انسان و همه ی تولیدات بخش کشاورزی و اقتصاد ملی کشور، با واژه بحران مواجه گردد. این واقعیت را هیچکس انکار نمی کند که بیشترین سرمایه گذاری در سال های گذشته در زمینه ی آب، سدسازی و آب رسانی بوده، و به مسائل داخل مزرعه از نظر روابط آب، خاک، گیاه، سیستم های آب یاری، و بهره وری آب، توجه چندانی نشده است. و هنوز مسئله آب یاری داخل مزرعه از بزرگ ترین چالش های بخش کشاورزی است. به نحوی که تا بحال توسعه سیستم های آبیاری مدرن از مرز 10 درصد کل اراضی فراتر نرفته است. می پرسم چه نهادی مسئول مهار آب هایی است که عموما در مناطق خشک به شکل سیل جاری می گردد؟ می دانیم مقدار خسارت سیلاب ها بسیار بیشتر از هزینه ایجاد آب خوان، آب بند و آب خیزداری است. بی شک وظیفه حفظ تعادل بیلان آب، از نظر کمی و کیفی، طبق قانون با وزارت نیرو است. هزینه ی مهار آب ها تا سال 84 از کشاورزان دریافت می شده است. وزارت نفت هم وجوهی به منظور برقی کردن چاه های آب در اختیار وزارت نیرو قرار می دهد وزارت نیرو می تواند از این وجوه در جهت صیانت از آب هم استفاده کند. بی شک یکی از پدیده های ارزش آفرین و بنیادین وزارت نیرو در بحث آب، ایجاد سدهای بزرگ در کشور است. اما از این سدها بخش کشاورزی زیاد سود نبرده است. از مصادیق بارز آن، کماکان مشکلات شبکه های فرعی زیر سد و نرسیدن آب تامین شده به سطح وسیعی از اراضی زیر سدهاست.
از عوامل مهم دیگر در خصوص آب، عدم رعایت حق آبه زیست محیطی در حوزه زیر سدهاست. بی توجی به آثار ارزشی حق آبه زیست محیطی و حصر این آب ها در پشت سدها، هرچند به ظاهر ممکن است امری عقلانی و اقتصادی محسوب گردد، لیکن آثار زیانبار اقتصادی اجتماعی و زیست محیطی این ضایعه را به سادگی محاسبه و جبران نمی توان کرد. برای مثال؛ بحران پیش آمده دریاچه ارومیه ناشی از انبار کردن آب ها در پشت سدها است. بی شک سیاست مداران، مدیران، بویژه کارشناسان متعهد، باید به این حقیقت ارتفاع داشته باشند که آنها مکلف و موظف اند، که حُسن را به احسن مبدل کنند. لاکن اگر آب کارون با شاخص شوری 800 در پشت سد گلرنگ علیا تغییر کیفیت داده و در بهترین شرایط تا مرز 2000 شور شود، واقعا برای این اقدام غیرکارشناسانه چه پاسخی به نسل های آینده، و وجدان بیدار انسانی، و عاقبت اندیشی در حفظ مراتع و منابع ملی داریم؟ بنابر این نباید آب گوارای کارون، روی تپه های نمکی انباشته و شور گردد.
مصلحت اولا این است که با تغییر در برنامه و میزان و مقدار ذخیره آب سدهایی که قبلا به دریاچه ارومیه می ریختند اقدام عاجل معمول گردد و حق آبه مستمر دریاچه ارومیه به رسمیت شناخته شود و آب لازم به دریاچه ریخته شود. تا دریاچه ارومیه همچون ادوار گذشته نگین درخشان آذربایجان و محور تعادل بخشی اکوسیستم طبیعی منطقه گردد و زمین های حاصل خیز از خطر شوری رهایی یابند. همچنین ضرورت دارد با رفع مشکلات هیرمند، دشت تفدیده سیستان، همچون گذشته، انبار غله ایران گردد.
مبحث اساسی دیگر، موضوع راندمان آب است. نظر به اینکه روش تعیین راندمان، بیشتر استفتایی است تا حاصل مطالعات جامع و دقیق در کشور. بنابر این محکوم کردن بخش کشاورزی به دلیل آن که راندمان آب، 35 درصد است و 65 درصد آب را بخش کشاورزی هدر می دهد، بیان درستی نیست. چرا که، این راندمان معمولا راندمان آب است، نه آب یاری. آنکه مسلم است، بحران کم آبی، بحرانی نیست که در عرض چند سال اخیر خشک سالی پیش آمده باشد. بلکه نتیجه عدم مدیریت اصولی و علمی، در سیاست گذاری، و برنامه ریزی، و همآهنگی، در تامین و بهره برداری از منابع آبی کشور، در طی سال های گذشته می باشد. به عنوان مثال؛ در استان کویری سمنان، در خشک ترین سال ها، حداقل 120 میلیمتر باران باریده است. با توجه به مسافت استان، حدود 10 ملیارد متر مکعب آب نازل شده است. با توجه به ضریب تجدید شوندگی 170 میلیون متر مکعب بیلان منفی دارد. این به آن معنا است که، سامانه مدیریتی آب، 15 در صد نزولات را در سیکل تجدید شوندگی مدیریت نکرده، و این موضوع به تمام بخش های کشور قابل تعمیم است.
درست است که کشور ما جزء مناطق خشک محسوب می شود، اما دستگاه های مسئول باید با شهامت بپذیرند کم کاری کرده اند و کارشان هم دقیق و بر اساس اصول علمی نبوده است اگر شیوه کارشان را تغییر ندهند و کارشان را با دقت علمی و دقیق انجام ندهند مشکلات مان روز به روز پیچیده ترخواهد شد.
انتظار داریم، برای خروج از بحران، و رعایت تغییر، و صیانت از منابع آب، مدیریت تامین آب کشور، در کنار عواملی که موجب کمبود آب می شود، موارد ذیل را هم مد نظر قرار دهند. اگر پایین بودن میزان بارندگی سالیانه، بارش های نا منظم و پراکنش نا مناسب آن از لحاظ زمانی و مکانی، کمبود امکانات لازم ذخیره سازی آب، بالا بودن تبخیر و میزان بارندگی کم، موجبات کم آبی را فراهم آورده است، با بارور کردن ابرها مدیریت پایدار آب خیز می توان این مشکلات را به سادگی تخفیف داد.
سخن آخر اینکه موضوع امروز آب موضوع وعظ و خطابه نیست و خروج از بحران آن با دعای باران میسور نخواهد بود. باید صادقانه به میدان آمد و با حفظ منافع ملی و رعایت حقوق مولدین بخش کشاورزی، دغدغه های تولید را کم و استقلال واقعی کشور را تضمین نمود. ما کشاورزان ثابت کرده ایم که در دایره عقل آماده همه گونه همکاری و همراهی در تولید بیشتر با مصرف آب کمتر هستیم.
21- آقای سلیمانی از اتحادیه دامداران گفت: قوانین دست و پا گیر کشور، لجبازی های مشخصا تشکیلات دولت، عدم تمکین به قانون، تولید داخلی را با مسائلی مواجه کرده است. به جای آنکه بشینند ببینند که تولید کننده بدبخت چه مشکلاتی دارد اگر می شود و یا می توانند دستش را بگیرند نه تنها چنین نمی شود بلکه بخش تولید را متهم و محکوم می نمایند و هرکه لگد و ضربه ای هم به آن می زند. وقتی تولید می شود آقایان دولتی ها باد در غبغب می اندازند و به آن افتخار می کنند. ولی هرجا که حرف از هزینه، نیاز به امکانات و مدیریت باشد چشم خود را شجاعانه به روی آن می بندند و توقع هم دارند که کشاورزان و دامداران بهره وری بالایی هم داشته باشند. دولتی ها در زمینه رشد تولید شعارهای زیبا هم می دهند حرف های قشنگی هم می زنند. کارمندان دولت در اتاق می نشینند برای گاو، دام، شیر، گوشت و علوفه نسخه می نویسند، خود را کارشناسِ زبردست و چیره بخش کشاورزی هم می دانند، اما به جرئت می توانم بگویم از هر 10 نفر آنها، 8 نفرشان، فرق بین گاو مادینه و نرینه را نمی شناسند. آنگاه اینها می نشینند برای گاو تصمیم می گیرند. کار به جایی رسیده که گاو علفخوار، در اقتصاد کشور، ادبیاتش را عوض کرده، گوشت خوار شده، این یک واقعیت است، طنز نیست، هم خنده دار و هم گریه ناک است. گاودارها برای حفظ گله گاو خود، سال هاست که گاوها را می فروشند، پول آن را می دهند علوفه، تا بقیه گاوها را سیر کنند. بنابر این گاوهای ما گوشت خوار شده اند. اصلن من اعتقادم بر این است که ادبیات اقتصادی و بینش دولت در برابر تولید داخلی عوض شده است. به دولتیان می گویم؛ بینش و ادبیات جدیدتان را در قالب مقاله در روزنامه ها چاپ کنید، کتابش کنید، شما که ماشا ءالله این همه تئوریسن دارید، اعلام کنید با این بینش و ادبیات به چه نتایجی رسیده اید؟ و به ما بگویید؛ آقای تولید کننده شما اشتباه می کنید. شیوه ها عوض شده، همانگونه که یک زمانی با گاو زمین را شخم می زدیم، الان با تراکتور، روزی با داس درو می کردیم، الان با کمباین. ببینید گازوئیل را از 16 تومان و دو ریال به نزدیک 150 و 300 رسانده اند انوقت به ما می گویند شما اشتباه می کنید که می گویید قیمت تمام شده محصولات دامی بالا رفته!!؟ شما باید تولیدتان بیشتر کنید، چرا می گویید ضرر می کنید، شما نباید ضرر کنید، باید سود هم داشته باشید.
دولت به راحتی سهم خود را در اقتصاد گران می کند آنگاه برای اینکه افکار عمومی را کنترل کند و خود را بی گناه جلوه دهد فشار را بر گرده تولید کنندگان می آورد نسخه قیمت های دستوری برای ما می پیچد. دولت محترم ما در سالی که حمایت از تولید ملی و کار و سرمایه ایرانی اعلام شده دامدارها را به دادگاه تعزیرات می کشد دامداری که سالهاست گوشت و شیر تولید شده خود را زیر قیمت تمام شده می فروشد حالا تازه باید بیاید جریمه کلان هم بپردازد که چرا شیر را با قیمت بالاتر فروخته ای؟ چون یک آقایی در دولت می خواهد شیر ارزان باشد ولی هزینه اش را تولید کننده بدهد. حال با این تصمیم ها اشتغال تعطیل می شود برایشان مهم نیست. دامدار را به عنوان مفسد اقتصادی معرفی کردند! بدین جهت عرض می کنم ادبیات تغییر کرده است. منطقی این هست که دولت مردان تولید کنندگان را جمع کنند و بگویند چه مشکلی دارید؟ ما برای بالا بردن تولید چه کمکی می توانیم به شما بکنیم؟ ولی ما این انتظار را از دولت مردان نداریم بهتر است یک کسی دولتی ها را جمع کند و بپرسد از جون ما دام دارها چی می خواهید؟
دلال های زالو صفت با قیمت نهاده های دامی هرکاری را که می خواهند می کنند یک شیبه جو از هر کیلویی 300 تومان به 650 تومان رسیده و سویای 400 تومان 1700 تومان شده است. دولتیان به جای آنکه با دلال برخورد کنند، توی اتاقی می نشیند، تولید کننده را صدا می زنند، یقه او را می گیرند که؛ کالای تولید شده را گران نکنیدها!
من به عنوان نماینده تشکل دامداران بدون وقت و اجازه قبلی، به هیچ یک از اتاق های دولتیان نمی توانم راه پیدا کنم. اما آقایی که کشتی کشتی سویا وارد می کند، می برد کرمان شاه انبار می کند، از آنجا سویا را کیلویی 1700 تومان به دامدار و مرغدار می دهد، روزانه هم 200 تا 300 تن بیشتر در بازار پخش نمی کند، این آقا هر روز ناهار مهمان آقای رئیس شرکت پشتیبانی امور دام است (دست زدن حاضران). همه جا هم با افتخار می گویند؛ وارد کنندگان مباشر ما هستند. آیا اصلن معلوم هست که داستان تولید به کجا خواهد رسید؟ ما چون گاوچران هستیم و بی سوادیم، نباید با دستگاه مدیریتی مباشرت کنیم؟ می پرسم اگر در این کشور قانون جایگاهی دارد ضرر و زیان تولید کننده را کی باید بپردازد؟ یک دستگاهی هم درست کنید تا ما هم شکایت و اعتراض در آنجا طرح کنیم. در همه ی دنیا دولت ها به کشاورزان و تولید کنندگان کمک می کنند ولی در مملکت ما ادبیات فرق کرده، توی هر جلسه قیمت گذاری که دعوت می شویم دولتی ها به ما می گویند: به ما کمک کنید، با ما بسازید، حالا یک کاری بکنید که قیمت پایین بماند. در رسانه به ما می گویند؛ مافیای شیر؟! مافیای هروئین شنیده بودیم ولی تا کنون مافیای شیر نشنیده بودیم. پیشنهاد می کنم آقایان دولتی ها اولا قانونی را که مجلس مصوب کرده مطالعه کنند و بینید ضرر و زیان ما را کی باید بدهد. ما هر روز صبح که بیدار می شویم می بینیم یک تصمیمی برای ما گرفته شده است. وضعیت تولید امروز نا بسامان و سر در گریبان است به عنوان نماینده دامداران کشور تقاضا دارم قوانین معطل اجرا گردد.
22- آقای باطبی از صنایع لبنی گفت: انجمن صنفی فرآورده های صنایع لبنی ایران، دیدگاهی در رابطه با بحث هدفمندی یارانه ها دارد که؛ به عنوان راه حل اصلی مشکلات اقتصادی از یک سال پیش بیان شده. به اعتقاد این انجمن، این راه حل، بایستی به تمام بخش های اقتصادی کشور توسعه داده شود. و هر بخشی از تولید، صنعت و کشاورزی، در بخش خودش، به عنوان بخش خصوص، عینا همین راه حلی را که دولت به اجرا گذاشته، به اجرا بگذارد. اگر قانون هدفمندی یارانه ها نسخه شفا بخش اقتصاد بیمار کشور ما تشخیص داده شد، و بنگاه های تولیدی بخش خصوصی صادقانه از آن حمایت کردند، و اگر دولت به این راه حل واقعا باور دارد، نباید از بکار گیری آن توسط بنگاه های تولیدی بخش خصوصی بهراسد. برای حمایت از گسترش سلامت جامعه، نه تنها یارانه پیشین بخش تولید طبق ماده 4 هدفمندی یارانه ها باید قطع می شد، بلکه برنامه ریزی برای 20 درصد رشد سال های آتی نیز ضروری بود. تجربه یک سال گذشته اجرای قانون هدفمندی یارانه ها نشان داد که بدون توسعه ی و افزایش تولید، حمایت از اقشار کم درآمد امکان پذیر نمی باشد. بلکه باید اجازه داد از محل توسعه و افزایش تولید و ارزش دو سوم از کالاهای لبنی، منابع مالی لازم برای تولید و توزیع یک سوم کالاهای لبنی ارزان قیمتِ سفره سلامت قشر کم درآمد جامعه تامین گردد. با داشتن بنگاه های تولیدی، از اجرای بخشنامه قیمت گذاری کالاهای تولید داخل، با اهرم تعزیرات حکومتی و به بهانه واهی گران فروشی، نه تنها کمکی به مردم کم درآمد نمی کند، بلکه در سال حمایت از تولید ملی فقط می تواند تولید داخل را به نابودی بکش. دولت باید از سیاست یک بام و دو هوا بپرهیزد. در بستر قانون هدفمندی یارانه ها گام مناسب توسعه و حمایت از تولید، کار و سرمایه ملی است. اوضاع منابع مصرف کنندگان کم درآمد را وزارت صنعت و زارت جهاد به همراه سهامداران و صنایع لبنی از چند برابر کردن تولید ملی تامین کند. سعی نکنید با تقسیم کیک کوچک فعلی آرزوی سیر کردن همه را، به گرسنگی همگانی تبدیل کنید. بگذارید دست اندرکاران تولید برای سیر کردن همگان کیک بزرگتری بپزند. دولت مردان عزیز، سال ها تعزیزات حکومتی گره گشای مشکلات اقتصادی نبوده و هرگز نیز نخواهد بود. اگر نمی خواهید سال تولید کار و سرمایه ملی را به سرنوشت سال جهاد اقتصادی گرفتار کنید، تولید را دریابید.
23- آقای فارقی از انجمن صنایع طیور ایران گفت: متاسفانه پیش بینی هایی که رهبر معظم طی چند سال گذشته در زمینه اقتصادی می کند با عملکرد نادرست و ناصحیح مسئولان، ما هیچ نتیجه ای نگرفته ایم. سال گذشته جهاد اقتصادی بود باید رشد اقتصادی می داشتیم که نداشتیم. امسال هم احساس می شود پیش بینی رهبر دچار اخلال خواهد شد. نمونه بارز آن هنوز فرمایش ایشان تمام نشده واردات مرغ از کشور ترکیه آغاز شده است. صنعت مرغداری ما حدود 40 هزار میلیارد سرمایه ثابت و در گردش دارد این مبلغ نزدیک به 2 درصد تولید ناخالص ملی ما را تشکیل می دهد.می پرسم جایگاه این سرمایه در اقتصاد ملی ما کجاست؟ ما کجای این تصمیمات هستیم؟ 30 سال است که این حرف را میزنیم. مخصوصا این اواخر فقط مجری تصمیمات شده ایم. وزارت کشاورزی به ما می گوید؛ تولید کن، من می خرم، بازار را تنظیم می کنم. ولی می بینیم تنظیم بازار دست کسی دیگر است. ارزش تولیدات ما حدودا 7 میلیارد در سال است. حدود 20 درصد این مبلغ پرت است که ناشی از ساختار غلط حاکم بر این صنعت است. همه، این ساختار غلط را می دانند ولی هیچکس حرکتی نمی کند. ما اگر بتوانیم از همین 20 درصد پرت جلوگیری کنیم برای مان کافی است. آقای تعزیرات می آید کنار مرغداری می ایستد و می گوید؛ حق نداری مرغت را از گیلان خارج کنی! می گویم؛ سویا کیلویی 1800 است، می گوید؛ به من مربوط نیست. بحث هدفمندی یارانه ها و بحث سازمان حمایت و تعزیرات دست از سر تولیدکننده باید بر دارد. ما تحریم شدیم گفتیم؛ خوب، از تولید داخلی حمایت خواهد شد. خود تحریمی های داخلی ما را نابود می کند. اکنون ارز برای ما تامین نمی شود و این آینده صنعت طیور را به خطر انداخته است. ما اکنون حتا صفردرصد جایگاه بازار مرغ در دنیا نداریم چرا؟ سیستم بانکی به ما پول نمی دهد چرا؟ نگرش دولت به بخش کشاورزی یک نگرش سنتی است به ما به عنوان یک دهاتی کم سواد نگاه می کنند. سیستم بانکی کارگاه مرغداری ما را به عنوان ضمانت نمی پذیرد و می گوید یک سند برج از تهران بیاور تا وام بهت بدهم. بازدهی سرمایه در این بخش پایین است ما می خواهیم این بررسی شود که چرا بازدهی پایین است؟ به همین جهت سرمایه گذار بزرگ توی این بخش نمی آید. خواهش من در این سال تولید ملی این است که به این پرسش ها پاسخ داده شود و از این یک میلیارد و دویست میلیون تومان پرت این صنعت جلوگیری شود. اگر جلو این مبلغ را بگیریم لازم نیست در سال 500 میلیارد هزینه کنیم تا این صنعت را حفظ کنیم. یعنی جمعا ما در سال حدود 2 میلیارد از دست می دهیم. خلاصه اینکه نگرش دولت در بخش تولیدی ما یک نگرش سنتی و ما کتک خور آنها هستیم و باید از دولتیان تبعیت کنیم قدرت تصمیم گیری نداریم.
24- آقای میرباقری از خدمات، واردات و صادرات بخش مرغداری گفت: همگی مستحضر هستید که مرغداری در کشور ما به عنوان یک صنعت در این 30 ساله اخیر، رشد بسیار داشته است. مصرف سرانه گوشت مرغ ما در طول این 30 سال به 22 کیلو، یعنی چهار برابر شده است. این رشد فزاینده وابستگی های ارزی هم با خود داشته است. چون علوفه ی مورد نیاز، در وحله اول ذرت، به طور کامل در داخل تولید نمی شود. وزارت کشاورزی برنامه هایی برای تولید داشت، ولی ناموفق بوده است. ما ناچاریم مواد اولیه وارد کنیم. 5/2 میلیون تن ذرت و 5/1 میلیون تن کنجاله سویا وارد می کنیم. شرکت پشتیبانی برای تدارکات این علوفه مورد نیاز بوجود آمده است. درخواست این هست که شرکت پشتیبانی به وظیفه ذاتی خودش عمل کند و نسبت به واردات این اقلام اقدام نماید و وظیفه خود را به تجار سنتی واگذار نکند. ما هم به عنوان تشکل های تولید کننده دستی بر واردات این مواد هم داشته ایم که به دلایلی از این بازار رانده شدیم. شرکت تعاونی که من مسئول آن هستم، مسئول واردات و توزیع واکسن مورد نیاز مرغداری ها است که با مشکلات عدیده ای روبرو هستیم. ما برای واردات واکسن مورد مصرف مرغ داری ها، در ما، به 6 میلیون یورو ارز نیاز داریم. این را هم باید گفت بخشی از این واکسن ها را موئسسه رازی و یک شرکت دیگر تولید می کند ولی کافی نیست. واکسن های وارداتی ما عموما از اروپا و آمریکا وارد می شوند که برای خرید دلار و یورو باید پرداخت. بعد از این تحریم ها که به کار ما آسیب زده است می گویند ذرت و کنجاله سویا را با کیفیت پایین تر می توان از اکراین وارد. ولی واکسن را نمی شود از اکراین آورد. به همین جهت ما دچار مشکلات زیادی شده ایم. ما درخواست داشته ایم که مبلغ مورد نیاز ارز برای واردات واکسن را در اختیار ما قرار دهند تا ما هم بتوانیم قیمت گوشت مرغ را پایین نگهداریم نخست موافقت شد ولی در نهایت مخالفت گردید و بحث تک نرخی پیش آمد و گفته شد ارز در اختیار هر وارد کننده ای خواهد بود ولی متاسفانه کسی تا کنون نتوانسته ارز به دست بیاورد. تکلیف سیاست های ارزی مملکت متاسفانه روشن نیست اگر ارزی هم داده شود اینقدر دیرهنگام تحویل می شود که فروشنده کالا در خارج از کشور از فروش منصرف می شود.
25- آقای مظفری نماینده پنبه کاران گفت: دوستان، از ابتدای جلسه صحبت های زیادی کردند و مشکلات را که مطرح می کردند، احساس گناه می کردم که؛ چرا ما پنبه تولید می کنیم تا مسئولان پنبه ما را در گوش کنند و صدای دردمندان تولید کننده را نشنوند(دست زدن حاضران در جلسه) پنبه همیشه به عنوان طلای سفید نامبرده می شد و در سال های 54-55 بعد از نفت، بالاترین ارز آوری برای کشور بوده است. متاسفانه سیاست ها و روش هایی که در تولید پنبه، این محصول استراتژیک و طلای سفید، گرفته شد به جهتی رفتیم که امروز طلای سیاه که، نفت باشد، جایگزین طلای سفید ما شده است و در صنعت نساجی که ما بیش از 6 هزار واحد تولیدی داریم دچار مشکلات عدیده ای شده اند. صنایع مرتبط با پنبه مشکل دار شده اند و نیروی بزرگی در بخش تولید بیکار شده است همه ی اینها اهمیت و استراتژیک بودن کالای پنبه را می رساند که لازم است توجه ویژه ای به پنبه به عنوان یک محصول استراتژیک گردد. در سال های بعد از انقلاب با تمام محدودیت هایی که ایجاد شد نیاز پنبه و نساجی داخلی مان را تا 5-6 سال قبل تامین می کردیم. حالا دیگر وارد کننده پنبه شده ایم و بیش از 65 تا 70 درصد پنبه مورد نیاز صنایع داخلی کشورمان را وارد می کنیم حتا صنایع دفاع پنبه مورد نیازش را از کشورهای آسیای میانه وارد می کند. و اما چرا پنبه به این روز افتاده است؟ 1- دولت حمایت هایش را از پنبه قطع کرده است در کشوری مانند هندوستان که نفت و ثروت ما را هم ندارد دولت برای تولید پنبه یارانه می پردازد همچنین در دیگر کشورها برای تولید پنبه به عنوان یک محصول استراتژیک یارانه پرداخت می شود. این در حالی است که در کشور ما یارانه ها قطع شده است. 2- سپرده شدن تولید بذر پنبه، به عنوان هسته اصلی تولید پنبه، که حفظ کیفیت های ژنتیک اش بسیار مهم در تولید سطح است، به شرکت خدمات حمایتی که به هیچ وچه تخصص این کار را ندارد. در نتیجه در ارقام بذری ما ناخالصی پیدا شده است و برداشت در واحد سطح پایین آمده و از حالت اقتصادی خارج شده است. 3- یک سوم از هزینه تمام شده پنبه، به لحاظ اینکه با دست برداشت می شود، به برداشت پنبه اختصاص می یابد به علاوه قطعه زمین ها کوچک شده و مکانیزاسیون در این بخش ضعیف است. 4- دلیل چهارم عدم توجه و حمایت از تشکل ها و تعاونی هایی این بخش است با اینکه برای شان رشد پیش بینی شده ولی هیچگاه رشدی نداشته اند. 5- عدم ورود سرمایه به این بخش است کمبود سرمایه باعث بازشدن پای دلال ها و سلف خرها به این بخش شده است. برای نجات این بخش توجه و حمایت از تعاونی ها و واگذاری کارها به تشکل های پنبه کاران است تا تعاونی ها کشت و برداشت پنبه را مکانیزه کنند.
دوستان در این جمع همه ی حرف ها را زدند من تمام این سخنان را در این جمله خلاصه می کنم: ما نمی خواهیم دولت دست ما را بگیرد، دولت پای ما را ول کند.
26- آقای ضربتی از تکنولوژی و فن آوری گفت: در سالیان گذشته سرمایه گذاری های بسیار کلان در حوزه تولیدات دانش بنیان کشاورزی در کشور صورت گرفته که متاسفانه در این دو دولت مورد بی مهری و بی توجهی بسیار زیادی قرار گرفته است. حمایت از تولید نهاده های فن آوری نوین به عنوان یک راه حل از غلبه بر بحران آب و خاک و آفات و تغییرات اقلیمی کشور می تواند شالوده حمایت از تولید ملی و کار و سرمایه ایرانی باشد. چرا که اشتغال به حرفه کشاورزی در صورت عدم دسترسی به نهاده های مهمی همچون نهال و بذر مطمئن، ثمره ای جز اتلاف آب، خاک و انرژی سرزمین عزیز ما نخواهد داشت. از سوی دیگر عدم انسجام کافی در مجموعه وزارت جهاد کشاورزی در اثر از هم گسیختگی ساختار فیزیکی آن طی سالیان اخیر و پراکندگی تصمیم سازی و پایبند نبودن به برنامه های مدون جایگاه این وزارت مهم کشور را به معاونت وزارت صنعت، معدن و تجارت در واردات محصولات کشاورزی تنزل داده است. نابسامانی در توزیع بودجه های اندک موجود در سطح استان ها و تعجیل در هزینه کرد آن توسط مسئولان استانی وزارت جهاد کشاورزی به نام ملاحظات سیاسی منطقه ای، از دیگر تبعات همین عدم انسجام در سطح وزارت جهاد کشاورزی در کشور است. در آشفته بازار تولید محصولات کشاورزی و در سایه تحریم های ناجوان مردانه بین المللی، ایجاد قوانین جدید ارزی و تعرفه ای در تامین مواد اولیه تولید کشاورزی و سیاست های پولی و مالی نادرست دولت تیر خلاصی بر پیکر نیمه جان تولید کشاورزی است. بی توجهی به استقلال زنجیره تولید کشاورزی در محصولات مختلف و عدم وجود دقت کافی در انتخاب ورود فن آوری های نوین و استقلال صحیح آن در طول زنجیره تولید منجر به بی بهره ماندن کشاورزان از ارزش افزوده و بهره تولید محصولات تولیدی شان گردیده است. و بدینسان کشاورز ایرانی هر روز بی انگیزه تر از دیروز به فعالیت در این حوزه مشغول می باشد. به نظر می رسد در صورت ادامه مسیر روش موجود و با توجه به کندی دسترسی به بخش تحقیقات کشاورزی به دست آوردهای جدید، بیم آن می رود که در آینده نزدیک با بازگشت به کشاورزی سنتی دیگر نتیجه سرمایه گذاری در حوزه کشاورزی تولید و بهره وری نباشد و تنها خسارت و زیان دامن گیر کشاورزان شود.
27- آقای کوسمی نماینده چای کاران گفت: محصول چای، یک محصول مهمان در مملکت ما است. به این معنا که یکصد و چند سال بیش از این، به اراده و خواست دولت، جنرال کنسول ایران آقای کاشف السلطنه، ماموریت یافت تا از کشور هند بذر و نهال چای را به ایران بیاورد. ایشان بعد از مطالعه و آموختن روش داشت، کاشت و برداشت چای و تحصیل مجوز از کشور هند، مقداری بذر چای و دو هزار نهال به عنوان هدیه به ایران آورد. این عمل در سایه حمایت دولت وقت صورت گرفت. بذر و نهال چای در قسمت های مختلف سرزمین شمال ایران کشت و به نتیجه رسید، ایجاد انگیزه کرد، آنچه مردم نقدینگی داشتند برای احداث باغات چای هزینه کردند. چون دولت چتر حمایتش را بر سر این گروه گسترده بود. چای کاری در سرزمین شمال ایران فراگیر شد. جاذبه ایجاد کرد.در تعطیلات مدارس، دختران و پسران جوان یک نقطه را می نگریستند و به یک هدف توجه داشتند که خود را به باغ چای برسانند و به پدر و مادر در برداشت محصول کمک کنند. فرزندان از پس انداز کمک به پدران و مادران در برداشت محصول چای، هزینه تحصیل خود را فراهم نمودند. بعدها دیدیم در سطح دانشگاه ها پزشکان، قضات، دبیران در همه سطح فعال شدند. هرچند نزدیک به 40 هزار هکتار از جنگل های ما نابود شد. ما اگر بخواهیم ارزش یابی کنیم آنچه را که به خاطر بدست آوردن این باغات فدا کرده ایم واقعا رقمی ناچیز خواهد بود و برتری با چای کاری است. البته در طول زمان فراز و نشیب در کار کشت و فروش چای در سطح زندگی چای کاران پیش آمد. مدتی مسئولیت چای کشور به سازمان برنامه و بودجه، زمانی به گمرکات کشور و بعد از آن به وزارت بازرگانی سپرده شد. در وزارت بازرگانی تشکیلاتی بنام اداره بازرگانی چای به منظور تولید، واردات و صادرات بوجود آمد. برنامه آنچنان منظم تنظیم شده بود و مرتب اجرا می شد که کمترین نیازی به بودجه عمومی مملکت نداشت. حقوق کارمند، هزینه ماشین آلات، ساخت مهمان سرا، ساخت کارخانه چای، احداث باغ از محلدرآمد واردات و صادرات و بازرگانی چای تامین می شد. معلوم نشد و کشاورز چای کار هرگز نفهمید این نظم و این ترتیب را چرا منحل کردند. دقیقا به خاطر دارم تا وقتی که اداره بازرگانی چای وزارت بازرگانی در سر کار بود در اسفند ماه حتا یک کیلو چای تولید داخلی در انبار کارخانجات پیدا نمی شد اما با انحلال سازمان چای و ایجاد طرحی بنام اصلاح ساختار تشکیلات چای فرمی را بوجود آوردند که به فاصله چهار سال 200 هزار تن تولیدات داخلی در انبار ها انباشته شد. مصرف داخلی به طور کلی در اختیار بازار چای قاچاق قرار گرفت. هر که دستش رسید چای وارد کرد. هر که رانت خوار بود در این بخش سرمایه گذاری کرد. امروز برای چای کار جز بوته های از دست رفته، جز غم واندوه، جز درماندگی چیزی نمانده است. به گونه ای که شورای عالی که کار قیمت گذاری را عهده دار است، بر اثر فشار چای کاران، در یک سال و نیم قبل، مصوب نمود؛ برای رفع فقر از چای کار، سازمان چای کشور مجددا شکل می یابد. یعنی شورای عالی کشور تولید کننده چای را فقیر تشخیص داد.
در پایان دکتر نوربخش از مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: اینکه گفته شده کار و سرمایه ایرانی این دنباله تعریفی است که در سال 1384 بیان شده است که ایران با توجه به منابع خودش و شایستگی، در افق 1400، باید در جایگاه نخست اقتصادی ملی و فن آوری در منطقه قرار بگیرد. شرط قرار گفتن در چنین جایگاهی را رشد 2/12 درصدی سرمایه گذاری دانسته شده که بخشی از این سرمایه گذاری باید از خارج وارد شود. برای دست یابی به رشد اقتصادی و تولید ناخالص داخلی 8 درصدی. اما پسوند ایرانی در شعار امسال مربوط می شود به بحث تحریم ها که در ماه جولای شدت پیدا می کند. امید به جذب سرمایه از خارج اکنون دیگر نیست. سه گروه مخاطب پیام امسال رهبری بودند. گروه اول مردم که وظیفه دارند کالای ایرانی مصرف کنند. گروه دوم تولید کنندگان که امروز اینجا مشکلات تان را گفتید که ما مطالب گفته شده را جمع بندی می کنیم و در اسرع وقت خدمت مقام معظم رهبری ارائه خواهیم داد. گروه سوم دولت و مسئولان هستند اینها موظف هستند صدای شما را بشنوند و قانون را اجرا کنند وقتی مجلس نهم تشکیل شد بلافاصله نسخه ای از این جمع بندی را به مجلس هم ارائه خواهیم داد.
در پایان جلسه با پرسش و پاسخ و اعتراض و انتقاد تعدادی از حاضران جلسه ادامه یافت که چند نمونه را در اینجا می آورم.
از شهرستان بم: خرما محصول استراتژیکی هست غذای مقوی هست یک میلیون تن تولید ایران است این محصول مورد بی میلی هایی قرار گرفته است امیدوارم مورد توجه مسئولان قرار بگیرد.
آقای بلندنظر: مجلس دوتا وظیفه دارد یکی قانون گذاری و دیگر نظارت بر اجرای صحیح قانون. آیا فکر نمی کنید این همه نابسامانی که شمه ای از آن در این جلسه گفته شد نتیجه عدم اجرای وظیفه مجلسیان باشد؟
محسن هنری خراسان شمالی: وقتی کارخانجات اتومبیل سازی یکهو مبلغ ماشین را دو تا سه میلیون بالا می برد وزارت بازرگانی هیچ واکنشی نشان نمی دهد ولی وقتی قیمت تولید کشاورزی بالا می رود مورد اعتراض قرار می گیرد. میزان برق مصرفی ایران 56000 مگاوات است. وسعت سه هکتار زمین برای تولید هر یک مگاوات برق لازم اس. آیا بهتر نیست کشاورز ما در قسمت های خشک و بی آب بجای هدر دادن نیرو و عدم بهره وری و نداشتن محصول، از آفتاب زمین برق تولید کند؟
شعبانی از مازندران: کشاورز ما از بیمه رضایت ندارد. تسهیلاتی که بانک ها در اختیار کشاورزان قرار می دهند سودش بسیار بالا است. تقاضای تسهیلات با بهره کم داریم. بانک ها به اسناد زمین های کشاورزی خیلی بها نمی دهند.
ابراهیمی از گیلان: کشاورزان زیر بهره بانک ها کمرشان دارد خرد می شود.
جوادی: خرما ی هرمزگان و بم سال ها است مبتلا به آفت شده است سال های قبل از انقلاب اداره کشاورزی با هواپیما سم پاشی می کرد ولی بعد از انقلاب این عمل قطع شد می گویند اعتبار نداریم. صندوق بیمه کشاورزی زیر مجموعه بانک کشاورزیاست به همین خاطر پول بیمه محصول را بانک بجای طلب خودش برداشت می کند. پیشنهاد می کنم صندوق بیمه از بانک جدا و مدیری مستقل داشته باشد.
کردی: اکنون مرگ تولید محصولات کشاورزی بوده که این جلسه را گذاشتید باید خیلی زودتر به این فکر می افتادید. به نظر می رسد ما کشاورزان چاره ای جز دنباله روی از سیاست های غلط دولت نداریم. چون اختیاری دست ما نیست. حدود 25 درصد اشتغال و 30 درصد تولید ملی در بخش کشاورزی است. متاسفانه به بیمه تامین اجتماعی کارگران بخش کشاورزی توجهی نمی گردد. دولت هر روز حرف و شعار جدیدی می زند که زیانبار است و زیان و خسارتش را ما می پردازیم. اگر ما شریک این مملکت هستیم در تصمیم گیریها هم باید نظر ما لحاظ گردد…………………..
گزارش از محمدعلی شاهسون مارکده