گزارش نامه شماره 17-اول تیرماه 91

سالن ورزشی
روز 22/3/91 ساعت حدود 11 مسعود شاهسون و محمدعلی شاهسون دو نفر از اعضا شورا با آقای فروزنده معاونت برنامه ریزی استانداری پیرامون ساخت سالن ورزشی گفت وگو نمودند که خلاصه سخنان گفته شده هر یک را در اینجا با هم می خوانیم.
مسعود شاهسون گفت: در رابطه با سالن ورزشی روستاهای حاشیه زاینده-رود به خدمت رسیده ایم. یک جلسه روز 24/12/90 در فرمانداری شهرکرد با حضور فرماندار و مسئولان برگزار شد. مقرر گردید؛ شاخص های روستاهای مارکده،  قوچان و گرم دره، بررسی و روستایی که بالاترین شاخص ها و معیارها را داشت، سالن در آن روستا ساخته شود. بعد از تعطیلات نوروزی کارشناسان به محل آمدند و بررسی های لازم به عمل آمد و برابر مفاد نامه ای که دکتر شمسی پور خطاب به فرماندار نوشته، روستای مارکده بیشترین شاخص ها و معیارها را داشته و پیشنهاد ساخت سالن در مارکده را داده است. ولی زمزمه هایی به گوش می رسد که ضوابط کنار گذاشته و روابط را لحاظ نموده اند و گفته می شود سالن را می خواهند در روستای گرم دره بسازند. برای ما فرقی نمی کند، قرار است که سالنی توی روستا ساخته شود، ولی به صورتی که همه ی مردم 6 تا روستا بتوانند از آن به نحو مطلوب استفاده کنند. بی گمان سالن را برای انسان ها می-سازند. گرم دره روستای خوبی است. مردمان خوبی هم دارد. ولی آخرِ حوزه قرار گرفته است. ما برای اعتراض نیامده ایم. برای خدا قوت و خسته نباشید گفتن آمده ایم. و بعد هم بگوییم؛ اگر شاخص ها و ویژگی های روستاها قابل ارزش و اعتبار هست، ما خواهان لحاظ شدن آنها هستیم. ما 6 هزار جمعیت در 6 روستا داریم و این سالن را برای 6 روستا می خواهیم. زمانی که حسین میرزایی مدیرکل بودند ما چندین بار با او جلسه داشتیم به تفاهم نرسیدیم. شورای مارکده ساخت دو سالن در مارکده و گرم دره را پیشنهاد نمود آقای حسین میرزایی آن را پذیرفت و مکتوب به استانداری پیشنهاد نمود. آقای دکتر شمسی پور نوشته سالن ورزشی حق روستای مارکده است. اگر مصوبه ساخت سالن در گرم دره اجرا گردد مشکلات اجتماعی پیش خواهد آمد؟ مردم مارکده سالن را حق خود می دانند و اعتراض خواهند داشت؟ چون با احساسات مردم بازی شده است. چرا به گونه ای عادلانه مصوب نشده که  حالا این همه مشکل اجتماعی در پی نداشته باشد؟ ما از اول گفته ایم کارشناس ها هرجایی را که مناسب دانستند ما می پذیریم با لحاظ شدن نظریه کارشناسی مشکل اجتماعی هم پیش نخواهد آمد.
فروزنده گفت: شما مطمئن باشد ما هم طبق همان شاخص ها و ارزش ها عمل می کنیم و سالن در روستای گرم دره ساخته می شود. اولا سالن ورزشی مصوبه دارد مصوبه دولت، مصوبه سفر. بعد از مصوبه دولت، درخواست شد برای سالن های ورزشی مصوب، مکان یابی بشود، همان سال 87 اداره کل تربیت بدنی به ریاست آقای حسین میرزایی مکان های پیشنهادی خودش را به شورای برنامه ریزی استان اعلام نمود و در شورای برنامه ریزی مصوب گردید که در روستای گرم دره سالن ساخته شود، متوجه هستید، اینها مصوبه
هست. آقای حسین میرزایی پیشنهاد ساخت سالن در گرم دره را داد و

مصوبه شورای برنامه ریزی استان را گرفت این را ما نمی توانیم نقضش کنیم. آقای فرماندار و آقای شمسی پور، اینها هم که بعدا جلسه گرفتند، توجهی به مصوبه نکردند، ما باید توی گرم دره سالن ورزشی بسازیم، اما برای تعداد جمعیت که آنجا هست، اندازه سالن ورزشی را تغییر خواهیم داد، متوجه هستید؟ به اندازه تعداد جمعیت روستا، والسلام. مارکده هم سالن ورزشی می خواهد. اداره تربیت بدنی می تواند پیش بینی کنند. ما برای مردم گرم دره به تعداد جعیتش سالن می سازیم آن سالن پیشنهادی 1200 نفره را نمی سازیم، ابعاد سالن را کوچک کرده ایم. من کارشناس فرستاده ام از زمین های پیشنهادی مارکده، قوچان و گرم دره و شوراب بازدید کرده اند، زمین پیشنهادی ساخت سالن در مارکده را کارشناس های مناسب تشخیص نداده اند. برای زمین فعلی شما، کارشناس های ما یک کاربری دیگری پیشنهاد کرده اند که داریم رویش بررسی می کنیم. اگر زمین مناسب تر دیگری سراغ دارید پیشنهاد بدهید. اگر امروز به من گفته شود سالن بسازید من کاری به شاخص های روستاها ندارم، من به دنبال اجرای مصوبه هستم. من نمی دانم حسین میرزایی بر چه مبنا نظر داده، بالاخره یکی از بحث ها هم این بوده که روستای گرم دره تقاضای الحاق به اصفهان را داشته است، من بحث را بیشتر از این باز نمی کنم. اگر از من امروز بخواهند که 10 مکان برای ساخت سالن ورزشی اعلام کنم، من گرم دره و مارکده را بر نمی گزینم، من روستای فردنگون را دارم که 7 هزار نفر جمعیت دارد. آقای حسین میرزایی اگر هم ضوابط را زیر پا گذاشته برای ساخت سالن 1200 نفره بوده است ما ضوابط را تغییر داده ایم و حجم سالن را کوچک کرده ایم و به اندازه همان 1200 نفر جمعیت روستا سالن برایشان داریم می سازیم. توی مارکده هم خواهیم ساخت، مشروط بر اینکه زمین مناسب در اختیار ما بگذارند. چون دیدم زمین پیشنهادی شما برای ساخت سالن ورزشی مناسب نیست. گفته ام یک زمین چمن مصنوعی پیش بینی کنند، حصار کشیده تحویل شورا داده شود، حدود 200 میلیون تومان هم هزینه دارد، هزینه ساخت سالن هم حدود 300 هزار تومان است. زمین شما حاشیه کوه است و حدود 200 متر خاکبرداری لازم دارد. ببینید، چون مصوبه ساخت سالن در گرم دره است، تغییرش مشکل اجتماعی درست می کند، شما هم اگر اینجا نشسته باشید همین تصمیم را خواهید گرفت برای مثال من اگر به شما قول داده باشم مسجدی در روستای شما بسازم حالا تصمیمم را عوض کنم شما واکنش نشان نمی دهید؟ به خدا واکنش نشان خواهید داد.  شما، اینگونه منطقی با من صحبت می کنید، همه که به شکل منطقی و استدلالی صحبت نمی کنند، خیلی راحت خواهند گفت که فلان پروژه برای روستای ما مصوب شده بود، بردنش فلان جا ساختند، من مشکل اجتماعی برای سیستم درست نخواهم کرد. سالن برای گرم دره مصوب شده، اما ابعادش متناسب با گرم دره نبوده، حجمش برای 1200 نفر بوده، گرم دره سالن ورزشی بزرگ نمی خواهد، گفتم کوچک بسازند. روستای مارکده هم همانند روستای گرم دره نیاز به سالن ورزشی دارد، بررسی کنند، زمین مناسب هم در اختیار بگذارند، ما آمادگی داریم که سالن بسازیم. شما نزد فرماندار، نزد مدیرکل تربیت بدنی بروید، ولی راجع به سالن گرم دره رایزنی نکنید، ما هیچ وقت مشکل اجتماعی راجع طرح این پروژه ایجاد نمی کنیم. اصلا چنین چیزی نیست که حق شما در رابطه با سالن ورزشی گرم دره پایمال می شود. در مصوبات سفر، ساخت سالن برای مارکده نبوده. تربیت بدنی به شما قول داده سالن بسازد، من حرفی ندارم، خوب بسازد، ولی این مصوبه و اعتبار این سالن از اعتبارات ملی است و این سالن مال گرم دره است و ما به هیچ وچه نمی تونیم مکانش را تغییر بدهیم. ببینید من یک نفر جونقونی هستم و دوست دارم یک استخر شنا در جونقون بسازم، بخدا دوست دارم، خدا وکیل دوست دارم، اگر بخواهم چنین کاری را بکنم باید بروم استخری را که مصوب فلان شهر است را حذف کنم و ببرم توی جونقون بسازم، شما منطقا قبول می کنید من چنین کاری بکنم؟ و مشکل اجتماعی درست کنم؟ اگر حرف شما زیر پا گذاشتن ضوابط توسط حسین میرزایی درست باشد، خوب باید آن را اصلاح کرد، و ما اصلاحش کردیم آقای حسین میرزایی 1200 متر زیربنا پیشنهاد کرده ولی اصلاح کردیم و گفتیم 800 متر زیربنا گرفته شود به اندازه 1200 نفر جمعیت شان. اینجا دیگر بحث اولویت نیست ما قبلا به گرم دره قول داده-ایم، قبلا مصوبه دارد. من کپی نامه پیشنهادی حسین میرزایی را به فرمانداری و تربیت بدنی فرستاده ام.  ساخت دو سالن که می گویی پیشنهاد شده اگر از محل اعتبارات سفر استانی بوده؟ خوب، به تربیت بدنی بگویید؛ این پیشنهاد را دوباره برای من بفرستند ببینم چی است. من می گویم شما معترض نباشید ما آمادگی داریم که توی مارکده سالن ورزشی بسازیم، بروید با تربیت بدنی یک راهکاری پیدا کنید و مسئله را حل کنید. آقای دکتر شمسی پور می تواند نظر بدهد سالن در مارکده ساخته شود ولی ما مصوبه داریم. این نامه ای که می گویید پیشنهاد دوتا سالن حسین میرزایی را بگویید برای من بفرستند. ما روی پیشنهاد حسین میرزایی نامه ای می زنیم می فرستیم وزارت ورزش و می گوییم این حجم سالن متناسب با گرم دره نیست ما با این اعتبار می توانیم دوتا سالن بسازیم و پیشنهاد اصلاح داریم راه تغییر این هست اصلا خود آقای دکتر شمسی پور نامه به وزارت بفرستد که ما می خواهیم با این اعتبار دوتا سالن بسازیم یکی گرم دره و دیگری مارکده ما هم موافقت خواهیم کرد خوبه دیگه؟ به باور من اصلا نظر آقای حسین میرزایی کلا غلط است روستاهای حاشیه زاینده رود اصلا شرایط اینکه آنجا سالن ورزشی ساخته شود را ندارند. حالا که ایشان گرم دره را پیشنهاد نموده، مصوب شده، من نمی توانم تغییرش بدهم و به تهران هم اعلام کرده ام، الان هم تربیت بدنی بنویسد نیاز نیست این همه پروژه بزرگ در آنجا اجرا گردد نصفش را در مارکده و نصف دیگرش را در گرم-دره اجرا کنیم این مصوبه نصف نصف را از تهران بگیرد ما حرفی نداریم. ما برای مارکده هیچ مصوبه ای نداریم. من اینجا نشستم تا مصوبه ها را اجرا کنم من مکلف به مصوبات سفر هستم نه رفع احساسات دیگران من دارم به صراحت خدمت تان عرض می کنم زمین مناسب به تربیت بدنی معرفی کنید تا انشاءالله برایتان سالن ورزشی بسازیم، تهدید نکنید. من برای گرم-دره مصوبه دارم ولی برای مارکده مصوبه ای ندارم. خیلی خوب، باشد، حسین میرزایی حق شما را زیر پا گذاشته، ما مقدارش را کم کردیم، ولی مصوبه را تغییر نمی دهیم. شما گرم دره ای ها را آدم حساب نمی کنید؟ اگر من مصوبه گرم دره را لغو کنم و سالن را به مارکده بیاورمش هیچ مشکل اجتماعی پیش نمی آید؟ کارشناسان ما به این نتیجه رسیدند که هم مارکده و هم گرم دره سالن ورزشی می خواهد اما به اندازه جمعیت شان، به اندازه جمعیت گرم دره می سازیم، مارکده ای ها هم بروند یک زمین خوب به تربیت بدنی پیشنهاد بدهند انشاءالله یک سالن ورزشی هم برای شما خواهیم ساخت. نه، موضوع دخالت کسی است، و نه سیاسی است و نه چیز دیگر. شما نامه پیشنهادی دو سالن برای دوتا روستا را وردارید بروید تهران، این مصوبه را به دوتا سالن ورزشی کوچک تغییر بدهید، این راه پیگیری است،
حتا آن پیشنها دوتا سالن را بیاورید من هم نامه روی آن می زنم.             
محمدعلی شاهسون گفت: جناب فروزنده معیارها چیز دیگری را نشان می-دهند، مصوبه سفر که نام روستا را مشخص نکرده؟ آقای حسین میرزایی ضوابط را زیر پا گذاشته است. آیا روستای مارکده ورزشگاه نمی خواهد؟ سالن ورزشی را برای آدم ها می سازند طبیعتا برای لانه کبوتر آنگونه که در روستای حیدری پیش آمده نمی سازند، بنابر این سالن باید جایی ساخته شود که آدم بیشتری هست، دسترسی بیشتری به سالن هست، روستای گرم دره این شاخص ها را ندارد، مارکده هم جمعیت بیشتری دارد و هم محل دسترسی بهتری برای دیگران هست. شما کارشناستان را بفرستید زمینی را در مارکده که مناسب تشخیص داد، ما ظرف یک هفته در اختیار شما خواهیم گذاشت، شاخص های جمعیتی را هم که ما داریم، وسط روستاها هم که هستیم و دسترسی مردم روستاهای اطراف هم آسانتر است. آقای حسین میرزایی عالمانه و عامدانه، ضوابط را به کنار گذاشته و پیشنهاد خود را مبتنی بر روابط اعلام نموده است.  ما به این دلیل نزد شما آمده ایم و حرف ما این هست که روستای ما میان 6 روستا قرار دارد و قابل دسترس ترین مکان برای 6 روستا است یعنی خیلی راحت مردم این 6 روستا می توانند به سالن بیایند و استفاده کنند خود روستای ما هم بیشترین جمعیت را در بین 6 روستا دارد روستای قوچان هم به روستای مارکده چسبیده است دوتایی یک روستا محسوب و جمعیتی حدود 2200 نفر را دارند ولی روستای گرم  دره 1200 نفر جمعیت هم ندارد این آمار جمعیتی را خودتان به ما داده اید. جناب فروزنده ما یقین داریم که حسین میرزایی پیشنهاد ساخت سالن در گرم دره را بر اساس روابط داده، ما از دست ایشان شاکی هستیم، شما بفرمایید ما نزد کی شکایت ببریم؟ ما حاضریم همین اکنون خدمت شما بنویسیم و امضا کنیم که هر محلی را که کارشناس شما توی روستای مارکده برای ساخت سالن مناسب تشخیص بدهد ما ظرف یک هفته در اختیار شما قرار بدهیم. ما که نمی دانیم معیار شما برای زمین ساخت سالن ورزشی چیست؟ لطف کنید کارشناستان را با هم آهنگی قبلی بفرستید تا از محل بازدید و محل مناسب را برگزیند. منطقه ی ما کوهستانی است خانه های ما هم سینه کوه قرار دارد و پله پله ای است ما حاضریم زمین پیشنهادی مان را خاکبرداری بکنیم و زمین مسطح به شما تحویل بدهیم. اگر روستای ما شاخص و معیار لازم برای ساخت سالن را داشته باشد و به ما قول داده باشید و حالا بخواهید عوضش کنید، چرا، واکنش نشان می دهیم. خوب شما تاکید بر مصوبه دارید و نمی خواهید تصمیم تان را عوض کنید خوب این وسط حق ما چی می شود؟ تکلیف ما که حق مان را شما پایمال کرده اید چیست؟ دادمان را نزد کی ببریم؟ عملا حق ما در این تصمیم شما پایمال می شود. ما اگر مدارک هامان را ارائه بدهیم که از سال 84 متقاضی بوده ایم و به ما قول داده شده سالن بسازند شما چه پاسخی دارید؟ ما اگر بخواهیم از دست آقای حسین میرزایی شکایت کنیم باید چکار بکنیم؟ اگر زمینه ی این مشکل اجتماعی را آقای حسین میرزایی عالمانه و آگانه با زیر پا گذاشتن ضوابط و پایمال کردن حق ما بوجود آورده باشد باید چکار کرد؟ آقای فروزنده اینکه می گویید اصلاح کرده اید باز فرقی به حال اینکه حق ما پایمال می شود ندارد اولویت ساخت سالن ورزشی با مارکده است، جمعیت ما بیشتر است. اگر آقای حسین میرزایی به استانداری نامه نوشته باشد که دوتا سالن برای مارکده و گرم دره ساخته شود شما چه پاسخی دارید؟ من نمی دانم از کدام اعتبارات است. با این وجود ما اگر به این قضاوت آقای حسین میرزایی معترض باشیم چکار باید بکنیم؟ تربیت بدنی می گوید اعتبارات من محدود است و نمی توانم در هر روستایی سالن بسازم یک بودجه ای به این امر اختصاص داده شده این را هم که می خواهند به گرم دره ببرند. من نمی دانم این کار نتیجه خواهد داد یا نه ولی این را خوب می دانم و همانند روز برایم روشن است که آقای حسین میرزایی عالمانه، آگاهانه و با عمد، ضوابط را زیر پا گذاشتند و روابط را اینجا لحاظ کردند من استانداری هیچ مقصر نمی دانم حسین میرزایی به عنوان یک مدیرکل آن پیشنهاد مکتوب نادرست را نباید می داد شما بر اساس نظر او تصمیم گرفته اید حسین میرزایی باید تصمیمش را بر اساس شاخص های جمعیت و دسترسی افراد بر می گزید که اگر چنین می کرد یقینا مارکده را پیشنهاد می داد. جناب فروزنده، ما که قبول داریم شما مصوبه دارید، ما نمی گوییم شما خدای ناکرده دروغ می گویید، ولی می دانیم آن چیزی که بانی مصوبه شما شده پیشنهاد حسین میرزایی بوده است که حق ما را زیر پا گذاشته است. اصلا همچو نظری که ما مردم گرم دره را آدم حساب نکنیم مطرح نیست. من باز هم تاکید می کنم آقای حسین میرزایی عالمانه، آگاهانه و عامدانه حق روستای مارکده را پایمال کرد کجا شکایت کنیم؟ ما را راهنمایی کنید؟
                                           گزارش از محمدعلی شاهسون مارکده                      
تولید کنندگان (بخش سوم)
12- مهندس امین از صنایع تجهیزات آبیاری تحت فشار گفت: 75 تا 90 درصد هزینه های آبیاری تحت فشار به صنعت لوله و اتصالات بر می گردد. تداوم تولید در این صنعت اگر توجه کافی بشود می تواند طرح هایی را که در دست دارد کامل اجرا کند. در سال های گذشته با اقدامات انجام شده ظرفیت سازی برای این صنعت به حد مطلوب انجام شده. متاسفانه هم اکنون تامین مواد اولیه برای این کارخانه جات دارای مشکل است. به طور کلی مجتمع های پتروشیمی در داخل کشور قدرت این که چیزی در حدود 400 تا 500 هزار تن مواد اولیه مورد مصرف این صنعت را تولید کنند را ندارند. پتروشیمی اراک 80000 تن و پتروشیمی امیرکبیر 120000 تن تولید دارند. و ما 200000 تن کمبود مواد اولیه داریم. قبلا ارز در اختیارمان بود کمبود را از خارج وارد می کردیم. متاسفانه با تغییرات ارزی واردات مواد اولیه ما به مشکل برخورده است. شرکت های پتروشیمی داخلی از این تنگنای بوجود آمده استفاده می کنند و توسط خودشان و یا با واسط ی تجار، قسمتی از این 200000 تن تولید داخلی را هم از طریق ترکیه و یا پاکستان صادر می کنند. اکنون ما نمی توانیم مواد اولیه مورد نیاز خود را مستقیم از کارخانه های داخلی خرید کنیم. ناگزیریم آن را از طریق بورس خرید نماییم. در بورس هم تجاری هستند که سرمایه فراوان دارند. تناژ خیلی بالا را می-خرند آنگاه کارخانجات تولید لوله ناگزیرند با 300 تا 400 تومان بالای قیمت از این تجار مواد اولیه را خرید کنند. یعنی ما کارخانجات تولید مواد اولیه لوله را داریم، کارخانجات ساخت لوله و تجهیزات را هم داریم فقط مدیریت همآهنگ کننده در کشور نداریم که این مواد اولیه بدون واسطه از کارخانه تولید شده به کارخانه تولید لوله تحویل گردد. اعتباراتی کلان برای مبارزه با خشک سالی به منظور اجرای آبیاری تحت فشار در نظر گرفته شده به علت عدم تولید تجهیزات کافی در صندوق های استان ها مانده است. اگر قرار است امسال از تولید و سرمایه ملی حمایت گردد باید کارخانجات پتروشیمی تولید کننده مواد اولیه لوله، کالای تولید خود را بین کارخانجات تولید لوله توزیع نمایند. کارخانجات پتروشیمی مارون و جم خط تولید خود را به کار بیندازند تا نیاز مواد اولیه کشور تامین گردد. از بهمن ما تا کنون 150 واحد تولیدی لوله و اتصالات در سراسر کشور هنوز نتوانستند یک گشایش اعتبار ارز دولتی بکنند تا کمبود مواد اولیه خود را از خارج تامین کنند.
14- آقای انصاری از تولید کنندگان کود گفت: در سال 75 موئسسه تحقیقات آب و خاک نیاز کشور به کود را 5/4 میلیون تن اعلام نمود سه میلیون را می شد در کشور تولید کرد یک میلیون تن کود کامل و 500 هزار تن کود گوگردی و یک میلیون تن کودهای زیستی. همکاران ما در کارخانجات تولید کود ظرفیت تولید خود را افزایش دادند به جایی رسیدیم که در اواخر سال 80 نیاز کودی کشور را تامین می کردیم و آئین نامه مقرر کرده بود که سالیانه یک درصد به تولیدات افزوده شود. به دلیل تغییر مدیریت ها در کشور و اختلاف سلیقه ای که مدیران جدید با مدیران قبلی داشتند همه ی این تلاش از بین رفت و به 50 سال قبل برگشتیم. چه کار باید کرد؟ سال گذشته سال اقتصادی بود هیچ کاری در جهت اقتصاد انجام نشد و هیچ کس هم از مدیران دولتی نپرسید که چرا کاری اقتصادی انجام نشد؟ یکی از علل این شکست و تعطیلی کارنجات تولید کود عدم پاسخگویی مدیران دولتی است. دیگری غیر قابل پیش بینی بودن تصمیماتی که این مدیران می گیرند هست. علل دیگر نا کارآمدی رسیدگی به اعتراض ها و تظلم خواهی است. مدیران دولتی خود را مالک مردم و مراجعه کنندگان را اسیران خود می پندارند و وقتی پشت میز می نشینند فکر می کنند تا آخر عمر مالک این میز و صندلی خواهند بود. باید به کارخانجات تعطیل شده کمک نمود تا راه اندازی مجدد گردند اگر کارنجات خودمان را تقویت کنیم یک کیلو کود نیاز به وارد کردن نخواهیم داشت.
14- بهزاد محمدی نماینده برنج کاران گفت: مشکلات برنج کاران عبارتند از: خرد شدن اراضی و غیر اقتصادی شدن تولید که باعث تغییر کاربری اراضی و نیز معیشتی شدن کشت شده. تغییر در ارائه تسهیلات بانکی جهت آماده سازی زمین و اجرای طرح های نظیر یک پارچه سازی، تسطیح، تجهیز و نوسازی اراضی که زمینه را برای مکانیزه کردن کشت فراهم می-کند که این امر باعث تاخیر در تامین نهاده های کشاورزی و ادوات و ماشین آلات می گردد. کندی اجرای طرح یک پارچه سازی، تسهیل و تجهیز سازی اراضی که مانع پیشرفت را به دنبال داشته و باعث افزایش هزینه کارگری می گردد. عدم تامین به موقع نهاده های تولید. عدم گسترش بیمه محصول به دلیل وجود دیدگاه های مختلف و متناقض بین بیمه گر و بیمه  گذار. کوتاهی در پوشش بیمه تولیدکنندگان برنج و نیز نبودن مقررات و قوانین برای زمان بازنشستگی برنجکاران. لزوم تعیین چهارچوب مدون برای تنظیم خرید تضمینی ارقام پر محصول برنج این عمل یکی از راه های توسعه کشت این ارقام و افزایش تولید برنج می باشد. اعلام به موقع مناسب قیمت. تنظیم مکانیسم صحیح نحوه خرید. عدم ارائه بسته های حمایتی محصولات کشاورزی پس از اجرای قانون هدفمندی یارانه ها که در نتیجه باعث افزایش هزینه ها با شیب بسیار تند شده است. عدم سامان دهی مناسب واردات برنج بر اساس نیاز واقعی. توقف اجرای طرح اصلاح ساختار شالی کوبی ها به دلیل عدم ارائه تسهیلات و نیز عدم اجرای برنامه های مستقل زمان بندی شده وزارت جهاد کشاورزی که می توانست که به کاهش ضایعات برنج، افزایش تولید و کاهش هزینه تولید گردد. پوشش بیمه کارگران شالیزار.
15- آقای قدیمی از استان بوشهر نماینده صیادان گفت: من به عنوان یک صیاد، که کار صیادی و شرایط گذشته  و فعلی صیادی را حس و لمس کرده ام، سخن می گویم. 40 سال پیش من به عنوان یک نفر صیاد، وقتی توی قایقم در دل دریا به دریا نظر می کردم، دریا پر از ماهی بود. توی همین 7-8 روز گذشته که توی دریا بودم، با دقت از توی قایق دریا را نگریستم، مرگ تدریجی دریا را مشاهده کردم. دریای خلیج فارس با آن همه بزرگی و نام افتخار آفرینش برای ما، شایسته نیست که اینگونه تهی و فقیر گردد. چون فقر دریا، فقر جامعه ی صیادی است. بعد از سی و خورده-ای سال مملکت داری، امروز مردم تحمل هزینه های آزمون و خطا پی درپی مدیران را ندارند. این روند بی تجربگی باید متوقف شود. باید از تجربه و فکر مدیران با تجربه گذشته استفاده گردد. اگر از تجربه گذشتگان استفاده نگردد خطایی فاحش است بر خلاف منافع ملی مان. بعد از انقلاب رشد و توسعه در بندر سازی انجام شد ولی اگر مدیریت هشیارانه ای بر این کارهای انجام شده نگردد، پایانش زیانبار خواهد بود. عوارض سوء مدیریت متاسفانه بروز کرده است. پیشنهادات برای بهبود کارها: جلوگیری از صدور هرگونه مجوز صید. مشارکت دادن تشکل های صیادی در اداره امور مربوط به صید. اجرایی کردن نظرات کارشناسی شیلات. اصلاح و بازنگری قوانین شیلات. استقرار حمایت های یارانه ای در بخش صید و صیادی. تشویق و ترغیب صیادان در جهت سرمایه گذاری برای صید در آب های بین المللی. انحلال قراردادهای منفی با کشورهای همسایه. اختصاص درصدی از منافع نفت و گاز در جهت بازسازی منابع دریایی با توجه به اثرات سوئی که نفت و گاز روی زیست جانداران دریایی دارد. تخصیص اعتبار جهت استاندارد کردن ادوات صید.
16- دکتر پیرایش از صنایع غذایی گفت: گرفتاری کشاورزان را همه دوستان عزیز گفتند ما گرفتاری کشاورزان را باید بیاریم تبدیل کنیم به صنایع تبدیلی و از این صنایع تبدیلی استفاده کنیم. همه ی شما می دانید صنایع تبدیلی سرمایه بر است. در صنایع تبدیلی کسی نیست که به بانک بدهکار نباشد. بانک ها وقتی می خواهند وام بدهند می گویند؛ مشارکت می-کنیم. خوب، اگر مشارکت است، باید آخر سال به نسبتی  که سرمایه گذاری کرده و شریک شده اید سودش را ببرید؟! نه اینکه اول 24 درصد سود و بهره تضمین شده بنویسید. صاحبان صنعت تبدیلی نمی تواند بهره 24 درصد را بپردازند، اقساط عقب می افتد، بانک دوباره 6 درصد هم به 24 درصد به عنوان دیرکرد می افزاید و اصل پول به علاوه 30 درصد را مطالبه می کند. 5 درصد مالیات را به این 30 درصد بیفزایید کدام کشوری را شما می شناسید که 35 درصد از صنایع تبدیلی اش سود ببرد؟ شیشه ی ظرفی که ما همین دو سه ماه قبل 250 تومان می خریدیم امروز 370 تومان شده است. کشاورز سبزی را از کیلویی 200 تومان به 100 تومان افزایش داده ولی همین کشاورز هنوز نمی تواند هزینه هایش را تامین کند. حالا ما این سبزی جات 100 تومان را باید توی شیشه جا بدهیم. اداره بررسی قیمت ها می گوید: من کاری به این قیمت ها ندارم شما فقط 14 درصد مجاز به افزایش قیمت هستید. ما چگونه می توانیم تولید کنیم؟ نتیجه این می شود که صاحبان صنایع تبدیلی سال به سال بدهی شان زیادتر می شود. اگر نیک بنگریم همه ی ما صاحبان صنایع برای بانک ها کار می کنیم. شده ایم نوکر بانک ها. 84 درصد صنایع تبدیلی ما به دلیل همین مشکلات خوابیده است بعضی می گویند 18000 و بعضی دیگر می گویند 36000 کارخانه صنایع تبدیلی داریم  اگر متوسط هر کارخانه را 150 نفر کارگر بگیریم حال ببینید چه جمعیت بزرگی بیکار شده و دنبال کار هستند.
17- آقای خدایی از اتحادیه صادرکنندگان آبزیان گفت: بحث ما تولید، فرآوری و صادرات آبزیان است. در انتهای دهه 70، کمتر از 70 هزارتن آبزی پروری بود. واحد کنسروسازی ما 84 واحد بود و مهمترین فرآوری ما 76 واحد و صادرات آبزیان 76میلیون دلار بود. در سال 89 کارخانجات کنسروسازی ما 134 واحد، سردخانه هامان 113 واحد، ظرفیت ما 116000 تن، واحدهای فرآوری 131 واحد و صادرات آبزیان به 212 میلیون دلار افزایش پیدا کرد. حتما به توانمندی هایی که داریم باید بهش توجه کنیم. مصرف سرانه آبزیان از 5 کیلو به 9/8 کیلو رسیده. شرایط اقلیمی بسیار متنوع و نیروی انسانی کارآمد و آزموده در سراسر کشور داریم و نیز بازارهای آماده ی عراق، لبنان و کشورهای افریقایی را داریم که ما آنها را جایگزین بازار از دست رفته کشورهای اروپایی کرده ایم. در یک دهه اخیر ما توانسته ایم تولید آبزیان را از دریا به خشکی انتقال بدهیم دانش فنی مان توسعه پیدا کرده، سطح اشتغال مان افزایش یافته است و یکی از معدود بخش هایی هستیم که تراز بازرگانی مان در وزارت خارجه مثبت است. 212 میلیون دلار صادرات و 80 میلیون دلار واردات داریم. مهمترین مشکل ما عدم اعتماد به سیاست های مسئولان مملکتی است. در ارتباط با تولید آبزیان در دهه 60،  صید ما به 80 هزارتن رسانده شد این افزایش بدون مطالعه و پشتوانه بود و صید خیلی زود کاهش پیدا کرد و به 4 هزار تن رسید. در دهه 70 ما توسعه صید بی رویه میگو را داشتیم که نتیجه ی آن را به صورت زیان های انباشته می توان مشاهده نمود. در دهه 80 بحث تولید متراکم مدار بسته مطرح شد که آن هم دچار زیان های انباشته شدند و در دهه 90 ما با پروژه ماهی در قفس مواجه هستیم که شیلات را وزارت جهاد دنبال می کند. امیدواریم این پروژه به سرنوشت پروژه های قبلی دچار نشود. پاسخگو نبودن مسئولان، حجم بزرگی از بدهی به سیستم بانکی را بوجود آورده است، به جهت اینکه برنامه هایی که داشتند اجرا نشده است و سرمایه گذاری ها جواب نداده است. جامعه ما با سرانه مصرف جهانی آبزیان فاصله دارد اگر بکوشیم سرانه مصرف را بالا ببریم، می تواند صنایع فرآوری، کار صیادی و تولید آبزیان را به موفقیت برساند. حتما باید توسعه و گسترش بی رویه واحدهای جدید مورد توجه مسئولان قرار بگیرد. سرمایه ها باید در جهت توسعه کیفی، نوسازی تجهیزات واحدها هدایت و ظرفیت های خالی را به بهره برداری برساند. درباره صادرات اگر ما بتوانیم وضع موجود را حفظ کنیم خوب است از دولت و نظام هم می خواهیم که از این بخش تولیدی حمایت جدی تری کنند تا ما بتوانیم بازارهای جدید را حفظ کنیم. ما تمام تلاش مان را در بخش آبزیان به کار برده ایم تا تولید را اقتصادی کنیم.
مهربان، زیبا، دوست
چشم در راهِ کسی هستم / کوله بارش بر دوش، / آفتابش بر دست، / خنده بر لب، گل به دامن، پیروز / کوله بارش سرشار از عشق، امید / آفتابش نوروز.
با سلامش، شادی / در کلامش، لبخند / از نفس هایش گل می بارد / با قدم هایش گُل می کارد؛ مهربان، زیبا، دوست، روح هستی با اوست!
قصه ساده ست، معما مشمار، / چشم در راه بهارم آری، /چشم در راه بهارم…!
                                                           سروده فریدون مشیری