گزارش نامه شماره 30-پانزدهم دی ماه 91

اعتماد به نفس
زياد شنيده ايم که گفته مي شود فلاني اعتماد به نفس بالايي دارد و يا فلاني هيچ اعتماد به نفس ندارد. و يا ممکن است خود اين جمله را درباره يکي از اقوام و يا آشنايان بکار ببریم و یا خود را دارای اعتماد به نفس و یا فاقد اعتماد به نفس بدانیم. وقتي مي گوييم فلاني اعتماد به نفس ندارد يعني انتظار هست و قاعده ی شناخته شده این هست که آدميان باید اعتماد به نفس داشته باشند حال چون آن فرد مشخص شده اين خصوصيت را ندارد از او به عنوان فرد دارای کاستی و نقص ياد مي شود. پرسشي که مطرح مي گردد این است که چرا و به چه دليل بايد انسان اعتماد به نفس داشته باشد؟ چه قرینه ای در انسان هست که باید اعتماد به نفس داشته باشد؟ و اگر نداشته باشد کاستی محسوب می گردد؟
در پاسخ بايد گفت چون آدمي داراي عقل است عقل یک توانمندی است که روی کره زمین فقط به فقط از انِ آدمیان است اگر ادمیان عقل شان را بکار بگیرند توسط همین عقل می توانند روابط علت و معلول بین اشیا را بفهمند و درک کنند همین فهمیدن روابط بین اشیاء و رویدادها می شود علم و دانش، که انسان را توانمند می کند. وقتی عقل مان را برای درک روابط اشیاء و رویدادها بکار گرفتیم در حقیقت عقل مان را بارور کرده ایم از توانمندی عقلی مان استفاده کرده ایم عقل بارور برای کامل تر شدن خود نیازمند اخلاق است و دنبال اخلاق می رود. بنابراین انسان دارای عقل بارور در پی شناخت اصول اخلاقی خواهد رفت و انسانی اخلاقمند خواهد شد حال وقتی ادمی عقلش بارور باشد علم و دانش هم داشته باشد اصول اخلاقی را هم شناخته و به آنها هم پایبند باشد انسانی خردمند خواهد بود انسان دارای ویژگی خرد، الزاما انسان با اعتماد به نفس است.
انسان دارای اعتماد به نفس مي تواند خود را خوب بشناسد، پيرامون خود را و آگاهي کسب کند و سپس به تحليل آنها بپردازد و آنگاه با بکارگيري خرد خود مناسب ترین روش زندگی را برگزيند و مسئوليت انتخاب خود را هم بپذيرد. اين توانايي را تنها انسان در کره زمين دارد. حال اگر کسي از اين توانايي خود استفاده نکرد انسانی کمدان و نابخرد است.
پرسشی که در اینجا ممکن است برای خواننده پیش بیاید این است که چند درصد از آدمیان روی کره زمین مراحل دست یابی به خردمندی را می پیمایند و می توانند به حداقلی از خردمندی دست یابند؟ و رفتارهایی که ازشان سر می زند مبتنی بر عقل باشد؟ نظر خوانندگان را نمی دانم نظر من قدری منفی است من بر این باورم که درصد آدمیانی که در جامعه ی روستایی ما مراحل دست یابی به خرمندی را می پیمایند از تعداد انگشتان یک دست یقینا کمتر است!
حال ممکن است کسي بپرسد اعتماد به نفس يعني چه ؟ در پاسخ مي توان گفت : اعتماد به نفس یک احساس و باور مثبت نسبت به خود است که: من ارزشمندم، توانمندم، می توانم بیاموزم، بدانم و کارهایی را که بلدم و مهارت دارم می توانم انجام دهم، همانند دیگرانم، چیزی کم و کسر ندارم، بد نیستم بلکه خوبم. همین گونه که دیگران هم خوبند. بنابراین اعتماد به نفس يک روش تفکر مبتنی بر واقعیت و یک احساس مثبت و یک شیوه عمل عقلانی است که نشان مي دهد فرد خود را آن گونه که هست پذيرفته و براي خويش احترام قائل است و به خود اطمينان دارد. حال مي رسيم به اين پرسش که؛ آدم داراي اعتماد به نفس چه خصوصياتي دارد؟
نخست ببينيم اعتماد يعني چه؟ و نفس چه معني دارد؟ اعتماد واژه اي است عربي به زبان فارسي راه يافته يعني : تکيه کردن بر. کلمه همخانواده اعتماد، عمود است یعنی دیرک و ستون. و نفس، يعني تن، شخص و ذات انسان. پس اعتماد به نفس یعنی؛ تکیه بر خود، تکیه بر آنچه که داریم، تکیه بر آنچه که هستیم. آدمي که به خود اعتماد دارد يعني به بودن خود ، بوجود خود ، به اطلاعات خود ، به آگاهي خود ، به معرفت خود ، به تصميم و اراده خود ، به خواست ها و اهداف خود ، به حقوق خود و رفتارها و انديشه خود آگاه است ، و باور دارد می داند که چه می خواهد و چه نمی-خواهد جه چیز برایش مفید و چه چیز زیان بار است و با آگاهي و عزم و اراده و شناخت حرف مي زند ، کار مي کند ، رفتارهاي خود را بر مي گزيند تا به هدف متعالي خود برسد و خود را در برابر حرف و عمل و تصميم هايي که گرفته هم مسئول مي داند. اعتماد به نفس نتيجه آگاه بودن انسان ، ايمان به توانايي شخصي جهت کسب شناخت و به کار گيري اراده و اختيار و انتخاب است.
شخص دارنده اعتماد به نفس آدمي است انتخاب گر ، خردگرا که عقلانيت بر کارهايش حاکم است. يعني در برابر هر حرفي که مي زند و هر کاري که مي کند شما چرايي اش را بپرسيد پاسخي منطقي دارد. آدم داراي اعتماد به نفس ارزش خود را احساس و درک مي کند ، و همانگونه که به همه احترام مي گذارد براي خود هم احترام قائل است يعني خود را با وجود کاستي هايش به عنوان يک انسان منحصر به فرد پذيرفته است . و به خود اطمينان دارد ، خود را ارزشمند ، مفيد و سودمند مي داند اين احساس ارزشمندي از افکار ، انديشه و عواطف و تجربيات آدمي در طول زندگي بدست مي آيد. اين برداشت هاي مثبت انسان از خود ، از اعتماد به نفس بالاي انسان ناشي مي شود. يعني آدم داراي اعتماد به نفس بالا هم کاستي هاي خود را مي شناسد و درصدد کمرنگ کردن آنها بر مي آيد و هم اختلالات شخصيتي اش را مي شناسد و معالجه مي کند. نقاط قوت خود را مي شناسد و آنها را خوب بکار مي گيرد.
اعتماد به نفس يک نوع روش زندگي ، يک نوع نگرش به جهان است در اين نگرش، جهان قانون مدار است، خداوند مهربان است، خداوند خوبي محض است و جهان را بر اساس قوانين محکم آفريده و به انسان هم نيروي عقل و خرد داده تا اين قوانين را بشناسد و بشکافد و از آن سود جويد. اعتماد به نفس يک نوع تفکر و احساس است که منجر به عمل در زندگي مي گردد به موجب اين تفکر و احساس انسان ثابت قدم است، هرهري نيست، بوقلمون صفت نيست، که هر لحظه رنگ به رنگ شود لحظه اي و دقيقه اي نيست، به هر آدمي رسيد همرنگ او نمي شود، از خود شخصیت تعریف شده و مشخص دارد، به به و چه چه بي مايه ديگران، و مخالفت و حرف هاي بي پايه ديگران در او تاثير ندارد. چنين آدمي جلو هیچ آدمی دولا و راست نمي شود، زير علم هیچ قدرتي سينه نمي زند، ملاک و معيار داوري هايش بر اساس عقل و خرد است.
آدم بدون اعتماد به نفس خود را دوست ندارد چون خود را خوب نمی داند، ديگران را هم دوست ندارد به همین جهت احساس منزوي بودن و تنهايي مي نمايد می بینی توی حرف هایش تکرار می کند؛ ما که کسی را نداریم، کسی که ما را نمی خواهد. آدمي است اغلب خجالتي می بینی حرفش را نمی تواند بزند. هميشه خود را حقير می پندارد هیچگاه برای معرفی خود از کلمه من استفاده نمی کند بلکه کلمه حقیر و بنده را بکار می برد. خود را مقصر و سزاوار سرزنش مي داند می بینی ورد زبانش است؛ ما که گناهکاریم، روسیاهیم. احساس پوچي ، بيهودگي و بي ارزشي مي کند می-بینی در سن 70-80 سالگی می گوید: ما که جایی حساب نیستیم، سوختیم و ساختیم و هیچ خوشی نداشتیم. هميشه از ديگران آزرده است مانند اينکه از ديگران طلب دارد، به ديگران چندان خوشبين نيست و يا بدبين است به همین جهت به چشم زخم، چشم شور و نفس شوم باور دارد.
خود حقیر پنداری در جامعه و فرهنگ ما بد تعریف شده است به غلط ان را تواضع و فروتنی نام داده اند و مکرر به گوش ما خوانده اند این است که با وجود ما عجین شده است. بنابراین ما برای خود ارزش چنداني قائل نيستیم هميشه خود را گناهکار مي پنداریم خود را بد شانس و يا احيانا بدبخت مي دانیم. هيچگاه از کلمه من براي معرفي خود استفاده نمي کنیم بلکه واژه هاي حقير، نوکر، چاکر، غلام، غلام زاده ، بنده، بنده زاده، کوچک و… را بکار مي بریم. با این رفتارها می خواهیم به مردم بگوییم ببینید ما چقدر متواضع و فروتن هستیم!
باید دانست تواضع آن است که انسان آن گونه که هست خود را معرفي کند نه بيشتر و بالاتر. اين در حالي است که آدم بدون اعتماد به نفس از آنچه که هست خود را پايين تر معرفي مي کند. بايد دانست آدمي که خود را غير واقعي معرفي مي کند بيمار است حال اگر کوچکتر و کمتر از آن که هست معرفي نمود فردي است فاقد اعتماد به نفس واگر بالاتر از آن که واقعي هست معرفي نمود فردي است خودشيفته که هر دو روش ناسالم اند.
اعتماد به نفس پايين پي آمد هاي منفي و زيان بار گسترده اي دارد. يادگيري را کاهش مي دهد، نيروي خلاقيت را بي اثر مي کند ، توانمندي را در فرد کاهش مي دهد. نبود اعتماد به نفس در انسان اضطراب، دلهره و نگراني توليد مي کند که فشارهاي رواني را در پي دارد دراين صورت هيچگاه انسان احساس آرامش نمي کند، از زندگي لذت نمي برد، شادي ها برايش معني واقعي ندارد و توليد لذت نمي کند. پايين بودن اعتماد به نفس انسان را در ارتباط با ديگران دچار مشکل مي کند.
آدمی که اعتماد به نفس پایین دارد در مواجهه با افکار، انديشه، روش، پيشنهاد و خواست جديد که بايد انسان با توجه به زندگي و هدف هاي خود چاره انديشي کند و با اراده پاسخ مناسب را بدهد و تصميم شايسته را بگيرد، منفعل، متزلزل و دمدمي است. سرانجام همین انفعال، تزلزل و دمدمی او، باعث سرخوردگي اش مي شود. افرادي که در جامعه دچار سرخوردگي هاي مکرر مي شوند استعداد و آمادگي بيشتري براي گرايش به مواد مخدر و الکل خواهند داشت. چرا ؟ چون افراد سرخورده از خود تصوير منفي دارند. افکار منفی اغلب با اين واژه ها نشان داده شود. من آدم بد شانسي هستم ، آدم بدبختي هستم ، از روز ازل اين بدبختي ها را در پيشاني من نوشته اند و…
مي رسيم به اين پرسش که؛ چرا بعضي ها اعتماد نفس ندارند؟
تجربيات دوران کودکي هريک از ما نقش به سزايي در ايجاد و يا نبود اعتماد به نفس ما دارد. سرزنش ها در دوران کودکی نقش ویرانگری دارند. مقایسه ها و انتظارات بیجا آسیب جدی وارد می کند، شدت و تعدد مشکلات خانوادگي، و برخوردهاي نا مناسب آموزگاران با دانش آموزان ، مشکلات مالي و اقتصادي ، روابط نا سالم همسالان، موقعيت خانواده در ايجاد اعتماد به نفس و يا نبود اعتماد به نفس نقش دارند. اگر رابطه ها سالم، همراه با مهر و محبت، نوع دوستي باشد در کودک و سپس نوجوان و جوان بعدي اعتماد به نفس ايجاد خواهد شد. رابطه مادر با کودک در دو سه سال اول زندگي آدمي نقش مهمي در ایجاد اعتماد به نفس دارد. يعني آغوش گرم و تماس بدني مادر توام با خوردن شير و نگاه هاي مادر همراه با زمزمه هاي محبت که از آن اعتماد بنيادين ياد مي کنند زير ساخت و زيربناي اعتماد به نفس آدمي را شکل مي دهد.
گام مهمي جهت ايجاد يا افزايش اعتماد به نفس در بزرگ سالی اين است که بپذيريم و باور داشته باشيم تغيير امکان پذير است. اگر در گذشته پدر و مادرمان راه رسيدن و امکانات دست يابي به حس احترام به خود، بها دادن و ارزش قائل شدن به خود را به ما نياموخته اند و ما اکنون از نداشتن اعتماد به نفس رنج مي بريم حالا مي توانيم با اراده خود در اين جهت گام برداريم. اولين گام کسب شناخت و آگاهي نسبت به خود و رفتارهاي مان است.
براي بدست آوردن اعتماد به نفس بيشتر. 1- تصويري از آنگونه شخصيتي که مي خواهيم داشته باشيم، در ذهن مان ، تجسم کنيم. يعني قدري– فقط قدري- ايده آلي بينديشيم. ايدآلي انديشيدن اين حُسن را دارد که انسان هميشه تلاش مي کند بهتر و بهتر باشد يعني وقتي انسان به آن جنبه هاي مثبت رسيد بازهم تلاش مي کند جنبه هاي مثبت بيشتري بدست آورد و براي رسيدن اهداف بالاتر خواهد کوشيد. 2- بپذيريم که تغيير امکان پذير است و بخواهيم که خودمان را تغيير بدهيم بدين منظور بايد سخت بکوشيم آگاهي مان را بالا ببريم نسبت به خود و جهان پيرامون مان شناخت و آگاهي بدست آوريم انگاه نقاط مثبت شخصيت مان را تقويت و نقاط منفي آن را تضعيف نماييم. 3- الگوها مي توانند دربالا بردن اعتماد به نفس سودمند باشند براي استفاده بردن از اين روش بهتر است دوستانی برگزينيم که داراي شناخت و اعتماد به نفس بالايي هستند و شخصيت سالمي دارند تا هنگام رفت و آمد و نشست و برخاست روي کودکان و نيز خود ما تاثير مثبت بگذارند. ببينيد مولوي چه زيبا ویژگی دوست را تعریف کرده است.
« دوستي با مردم دانا نکوست دشمن دانا به از نادان دوست
دشمن دانا بلندت مي کند بر زمينت مي زند نادان دوست»
روش هايي که مي تواند کمک به بالا بردن اعتماد به نفس نمايد. عشق ورزيدن به ديگران و نوع دوستي است. نوع دوستی مي تواند در جهت بالا بردن اعتماد به نفس مؤثر باشد. جسم و روان خود را سالم نگهداريم زيرا عقل سالم در بدن سالم است. با داشتن بدن و روان سالم مي توانيم مثبت تر و منطقي تر بينديشيم. براي خود و ديگران ارزش و احترام قائل شويم زيرا انسان به صرف اينکه انسان است و فقط بخاطر حرمت انساني قابل احترام است. هيچگاه احساس گناه نکنيم احساس گناه کردن يعني اينکه ارزشي و حقي براي خود قائل نیستيم البته خطاهاي خود را بايد شناخت و از آن آموخت. منفي نگري را از خود دور کنيم و به قضايا و امور خوشبين باشيم. بدبيني را دور بريزيم بايد دانست منفي نگري و بد بيني بيماري رواني است. تلاش کنيم موفقيت هاي اجتماعي، فکري و اقتصادي براي خود بدست آوريم. ياد آوري مي گردد کسب موفقيت بايد از راه تلاش بيشتر باشد نه پارتي، رشوه، زرنگی، وابستگی به دیگری و یا قدرتی و یا ایده ای. شادزيستي را در زندگي پيشه کنيم. هميشه لبخند بر لب داشته باشيم شاد بودن و داشتن خنده واقعي برلب نيمي از سلامتي است.
با خدا ارتباط دائمي داشته باشيم و او را نيک محض بدانيم ارتباط با خدا فقط ذکر نام خدا و عبادت نيست بلکه بايد بکوشيم خداگونه شويم و عمل کنيم. يعني يکرنگ باشيم، مهربان باشيم ، راست و صادق باشيم ، خيرخواه، نيک انديش و خوب کِردار باشيم.
خود را به هيچ آدمی، قدرتی و ایده ای نیاویزیم چون وابستگي با اعتماد به نفس تناقض دارد چرا که انسان وابسته يعني انسان ضعيف و نا توان و وابستگي يعني بيماري اجتماعي. مخالفان خود را تحمل کنيم و از آنها نرنجيم و بپذيريم که مخالفان ما هم اين حق را دارند که آنگونه که مي-خواهند بينديشند و زندگي کنند. از هرکسي که رنجشي داريم او را ببخشيم تا روان مان آرام گيرد و توليد کينه و نفرت نکند. باید دانست بخشندگي يک توانمندي و توانايي است که با اراده و اختيار صورت مي-گيرد و توانمندي به انسان معنی می دهد و معنی در زندگی موجب آرامش مي شود و زندگي را شيرين و لذت بخش مي کند. اين را هم بايد ياد آوري کرد که توانمندي به زورِبازو، ثروت و یا قدرت نيست بلکه انسان بايد در همه ابعاد بويژه در بعد معنوي و انديشه توانمند باشد. مسئوليت پذير باشيم و هرگاه مسئوليتي به عهده مي گيريم و قول مي دهيم وفاي به عهد کنيم وفاي به عهد نشانه سلامت رواني و توانايي و دانايي انسان است. بايد دانست ما ايرانيان داراي فرهنگ خرد گرايي بوده ايم. بنابر فرهنگ خردگرایی، توانايي ناشي از دانايي است. ببينيد، فردوسي بزرگ که ترجمان فرهنگ ما ايرانيان است رابطه توانايي و دانايي را چه زيبا بيان کرده است. «توانا بود هرکه دانا بود»
                                                           محمدعلي شاهسون مارکده 10/10/1391 

جلسه فردوس
به دعوت مدیرعامل روز 28/9/91 ساعت 19 جلسه ای با حضور 35 نفر از ضامنان وام گرفته شده برای شرکت تعاونی باغداری فردوس در محل مسجد جامع تشکیل شد مدیرعامل گزارش داد شرکت فردوس تا 15/12/91 مبلغ 153 میلیون تومان به بانک کشاورزی بابت اقساط معوقه باید بپردازد. حدود 40 نفر از سهام داران به شرکت بدهکارند بانک تمام حساب های مردم مارکده را مسدود کرده است و اگر بدهی خود را به موقع نپردازیم بانک نخست طلب خود را از حساب ضامنان برداشت خواهد کرد اگر موجودی حساب انها کافی نبود بقیه طلب خود را از حساب اعضا شرکت فردوس بر می دارد. بانک برای ارداشت از حساب ها مجوز حقوقی هم گرفته است. اگر اقدامی نکنیم و بانک طلب خود را از حساب ها برداشت کند یک بهم ریختگی در روستا بوجود خواهد آمد. این جلسه را تشکیل دادیم تا با مشورت ببینیم چکار باید کرد؟ سرانجام پس از بحث و گفت وگو قرار شد سه نفر از ضمنان به در خانه افراد بدهکار رفته و طلب شرکت را جمع آوری و طلب بانک پرداخت گردد.

                                                              گزارش از محمدعلی شاهسون مارکده


جلسه شورا
جلسه شورای اسلامی مارکده در تاریخ 2/10/91 ساعت 19 با حضور مسعود شاهسون، محمدعلی شاهسون و محمد عرب اعضا شورا و کریم شاهسون دهیار در محل دفتر دهیاری تشکیل شد.
قبل از آغاز جلسه هر چهار نفر از کلاس پیش دبستانی روستا بازدید به عمل آوردند. کلاس به زیبایی تجهیز شده بود دهیار گفت: عمده زحمت تجهیز کلاس توسط استاد مظاهر شاهسون انجام شده است. زحمات و کمک های آقای مظاهر شاهسون مورد تقدیر هر چهار نفر قرار گرفت و قرار شد اعضا شورا و دهیار کتبا و رسما از ایشان تقدیر و تشکر به عمل آورند.
سپس آقای مسعود شاهسون گفت: ساعت 12 ظهر همین امروز در مرکز بهداشتی درمانی به اتفاق بهورز و پزشک مرکز جلسه داشتیم که قرار شده: 1- سگ های ولگرد اتلاف گردد. 2- جوی جلو مرکز بهداشت توسط سنگ-های دیوار تخریب شده حمام بهسازی شود. 3- آت و آشغال های جوی جمع آوری گردد. 4- آب در جوی جریان داشته باشد.
همچنین از من خواسته شده با هیات امنا حسینیه گفت وگو کنم که یکی از تاق های حسینه جهت استفاده مهد کودک در اختیار مربی مهد کودک گذاشته شود که هیات امنا گفتند اتاق خالی نیست و مربی مهد کودک هم به ماندن در این محل راضی تر است و می گوید فضا و امکانات در اینجا بهتر است و بچه ها از صندلی استفاده می کنند مشکلی نداریم.
کریم شاهسون دهیار گفت: 1- متاسفانه سنگ های تخریب شده دیوار حمام را در قسمت غرب روستا از ارتفاع توی رودخانه ریخته اند که امکان آوردن شان نیست به علاوه اکنون فصل یخبندان است و امکان سیمان کاری نمی باشد. 2- پمپی که آب توی جوی تزریق می کرد سوخته، داده ام تعمیرگاه سیم پیچی کند. 3- برای اتلاف سگ های ولگرد اقدام کرده ام بخشدار باید میرشکار معرفی کند که هنوز کسی را معرفی نکرده است. 4- برای جمع آوری آت و آشغال جوی خیلی تلاش کرده ام کسی حاضر نیست این کار کثیف را انجام دهد. 5- به دنبال صحبت قبلی، سطح کار انجام شده ساختمان دهیاری محاسبه گردید که طی نامه تقدیم شده است تقاضا دارم نسبت به درست کردن حساب و کتاب با ناصر عرب اقدام گردد.
محمد عرب گفت: چندین نفر نزد من مراجعه و از ریختن خاک توسط سیداسماعیل حسینی توی دره و بسته شدن راه سیل شکایت دارند من از محل بازدید کرده ام اگر سیلی از دره جاری شود متاسفانه توی روستا و توی خانه های مردم و سرانجام توی مدرسه خواهد رفت.
محمدعلی شاهسون گفت: متاسفانه مدیران تعاون روستایی تعاونی را به حال خود رها کرده اند بنظر می رسد فروشنده خود اجناس می آورد و همانند یک بقالی شخصی می فروشد و از امکانات تعاونی هم استفاده می شود درآمدی برای تعاونی ندارد مزد حسابدار از مایه پرداخت می شود با این حال شاهد هستیم همین حسابدار که نماینده هیات مدیره و مدیرعامل هم هست به اعضا شورای اسلامی روستا در جلسه ای که برای توزیع کود گرفتیم دروغ گفته. حتما یادتان هست که گفت پول برای 600 کیسه کود به حساب ریخته ایم با گذشت بیش از دو ماه هنوز کود توی مارکده نیامده است. تقاضا دارم رئیس شورای اسلامی با دعوت از اعضا هیات مدیره و مدیرعامل جلسه ای به منظور رسیدگی و سروسامان دادن به تعاونی برگزار نماید.
پیشنهاد دیگری هم در باره دیوار حائل دارم انجمن اولیا دبستان روستا نسبت به خطر دیوار حائل هشدار داده اند. نظر من این هست که جایی که دیوار از شاقول افتاده و ممکن است خطر ریزش داشته باشد را مقدار 5/1 متر سنگ های سر دیوار با بیل مکانیکی برداشته شود تا خطر رفع گردد.
پیشنهاد دیگر من این هست که روبروی مدرسه که دیوار حائل تخریب شده فونداسیون کف خیابان بین دیوار مدرسه و جای دیوار حائل ریخته شود و ادامه ساخت را به متقاضیانی که حاضرند هزینه کنند و فروشگاه همسطح خیابان بسازند سپس مبلغ هزینه را چند سال بابت کرایه مغازه محاسبه کنند واگذار گردد.
پیرامون موارد مطرح شده گفت گو و موارد زیر مصوب گردید.
محمدعلی شاهسون متن تقدیرنامه از استاد مظاهر شاهسون به خاطر زحماتی که در تجهیز کلاس پیش دبستانی بچه های روستا کشیده را تدوین تا پس از امضا هر سه نفر اعضا شورا و دهیار رسما به نامبرده تقدیم گردد.
دهیار موظف گردید:
1- روز دوشنبه 4/10/91 با گرفتن کارگر آت و آشغال سرتاسر جوی کنار خیابان اصلی را جمع آوری نماید.
2- مجددا با بخشدار جهت معرفی میرشکار مکاتبه و حداکثر ظرف 10 روز آینده سگ های ولگرد تلف گردند اگر موانع ای سر راه بود در اسرع وقت کتبا به مسئول محترم مرکز بهداشتی درمانی مارکده اعلام نماید.
3- ظرف هفته جاری پمپ آبکش از تعمیرگاه گرفته و نصب گردد تا آب به جوی تزریق و جریان یابد.
4- از انجایی که محلِ کفِ دره راه سیل، در طرح هادی روستا قرار دارد و همیشه باید باز باشد اخطار کتبی و رسمی با مدت زمان محدود به سید اسماعیل حسینی داده و پیگیری نماید تا خاک ها برداشته و راه سیل باز گردد. چنانچه سید اسماعیل حسینی به اخطار توجه نکرد موضوع از طریق مراجع قضایی تا برداشته شدن خاک ها پی گرفته شود.
5- از آنجایی که امکان جمع آوری سنگ های تخریبی دیوار حمام نیست و از طرفی هم اکنون فصل زمستان و یخبندان است دهیار باید در اسفندماه که خطر یخبندان رفع شده دو طرف جوی آب کنار خیابان اصلی حد فاصل دکان محمدتقی تا دکان لطف الله را با استفاده از قالب، دیوار بتنی ساخته و
بهسازی نماید کف جوی را کمی بالا بیاورد که آب در جوی نایستد.
6- با دعوت از کارشناس بنیاد مسکن نسبت به تهیه نقشه فونداسیون و سقف و ستون روی خیابان پشت مدرسه نوساز اقدام گردد.
همچنین قرار شد رئیس شورای اسلامی:
1- با دعوت از اعضا هیات مدیره و مدیرعامل شرکت تعاون روستایی حداکثر در طول هفته جاری درباره چگونگی اداره تعاونی پرسش گردد درباره کودهای شیمیایی سهمیه روستا که قرار بود تعاونی بیاورد و نیاورده پرسش گردد و درباره بهتر اداره شدن تعاونی اتخاذ تصمیم گردد.
2- با دعوت از ناصر عرب ظرف هفته جاری حساب اجرت ساختمان دهیاری محاسبه گردد.
همچنین شورای اسلامی در تاریخ 4/10/91 ساعت 19 جلسه داشت رئیس شورا گفت:« به دنبال پیشنهاد محمدعلی شاهسون عضو شورا در جلسه 2/10/91 مبنی بر برداشتن 5/1 متر سرِ دیوار حائل را به منظور رفع خطر، امروز بازدیدی که از دیوار حائل داشتیم دیوار خطرناک به نظر امد به علاوه انجمن اولیا مدرسه ابتدایی هم طی صورت جلسه دیوار را خطر آفرین تشخیص داده اند این جلسه برای اتخاذ تصمیم تشکیل شده است».
اعضا شورا پس از بحث و گفت وگو مصوب نمود کریم شاهسون دهیار موظف است حداکثر ظرف 10 روز آینده با بیل مکانیکی مقدار 5/1 متر از سر دیوار را بردارد تا بار دیوار سبک شود و خطر ریزش رفع گردد.
                                                               گزارش از محمدعلی شاهسون مارکده


دهیار نمونه
روز 6/10/91 جلسه ای با حضور آقای مظفری بخشدار سامان، آقای امیرخانی نماینده ثبت واحوال استان و دو نفر دیگر از کارشناسان اداره، دهیاران بخش سامان در محل بخشداری سامان تشکیل شد.
مظفری بخشدار گفت: یکی از وظایف دهیاران گزارش وقایع چهارگانه به اداره ثبت واحوال است اداره ثبت واحوال همکاری دهیاران را درباره گزارش وقایع چهارگانه ارزیابی نموده که در همین جلسه آقای امیرخانی نتیجه را به شما خواهد گفت.
آقای امیرخانی گفت: هفته ثبت واحوال سوم تا نهم دی ماه را به شما تبریک می گویم اولین شناسنامه در سال 1307 داده شد. ثبت واحوال یکی از قدیمی ترین نهادهای جامعه ی ما است که خدمات پایه ای ارائه می دهد. من از زحمات همه ی دهیاران در ارائه گزارش وقایه چهارگانه تشکر می کنم در ارزیابی که ما داشته ایم آقای کریم شاهسون دهیار مارکده به عنوان دهیار نمونه در سطح استان از نظر این اداره است به همین جهت شناسنامه مکانیزه برای ایسشان صادرگرده ایم و لوح تقدیری هم برای ایشان در نظر گرفته شده است که در همین جلسه تقدیم می گردد. و به اطلاع مردم بخش سامان می رسانم که هفته ای دو روز روزهای شنبه و سه شنبه مامور اداره ثبت واحوال در ساختمان بخشداری سامان خدمات شناسنامه ای ارائه می دهد.

                                                              گزارش از محمدعلی شاهسون مارکده  


جلسه دبیرستان قوچان

به دعوت آقای مردانی مدیر مجتمع آموزشی و پرورشی امین جلسه ای در تاریخ 4/10/91 ساعت 8 صبح با حضور دو نفر عضو شورای مارکده، دهیار صادق آباد، دهیار یاسه چاه، دونفر عضو شورای گرم دره، دهیار و یک نفر از شورای قوچان و چند نفر از انجمن اولیا در محل دبیرستان تشکیل شد.  
نخست آقای مردانی گفت: هدف از این جلسه دادن گزارش از وضعیت
چگونگی اداره شدن مدارس به شما مسئولان است. می دانید که دبیرستان و راهنمایی های 6 روستا که 7 باب مدرسه است به صورت مجتمع اداره می شود یکی از حسن های مجتمع این است که مدیر آموزشگاه دغدغه رفتن به اداره برای پیگیری کارهای اداری را ندارد همیشه در آموزشگاه است حضور او می تواند موجب تداوم نظم و پیشرفت آموزشی شود. تقاضایی دارم که دهیاران و اعضا شوراهای اسلامی هر از چند وقت، از مدارس بازدید کنند حضور انها موجب دلگرمی مدیر و اموزگاران و نیز باعث سرفرازی دانش آموزان خواهد شد. زحمات چندسال مدارس ابتدایی و راهنمایی را باید دبیرستان نتیجه بدهد ما 90 نفر دانش آموز داریم و کمبودهای مالی فراوان و نیازمند کمک های مردمی هستیم دریافت کمک مستقیم از اولیا دانش آموزان انعکاس خوبی نداشته است. می پرسم چگونه می شود مقداری از نذورات مردم را به سمت و سوی کمک به مدارس سوق داد؟
حاضران در جلسه هریک نظر خود را گفتند و سرانجام مقرر گردید: هر دو ماه یکبار این جلسه برگزار گردد. اعضا شورا و دهیار از مدرسه بازدید داشته باشند. جلسه ای با متولیان امور مذهبی هر روستا تشکیل و راجع به سوق دادن قسمتی از نذورات به عنوان کمک به مدارس گفت وگو گردد. جلسه ای از خیرین هر روستا تشکیل و تقاضای کمک به مدرسه در آن جلسه مطرح شود.

                                                              گزارش از محمدعلی شاهسون مارکده 


جلسه نگین
جلسه شرکت تعاونی نگین مارکده در تاریخ 11/10/91 ساعت 10 صبح با حضور اعضا هیات مدیره و خانم مهندس راستی نماینده شرکت نپتا در ساختمان بخشداری تشکیل شد. و پیرامون نحوه همکاری شرکت نپتا با تعاونی نگین به منظور انجام کارهای مطالعاتی و نیز اخذ مجوزها گفت وگو شد سرانجام قرارداد همکاری امضا گردید که شرکت نپتا کارهای مطالعاتی و اخذ مجوزهای لازم را با همکاری حمید شاهسون مدیرعامل در ظرف زمان حد اکثر یک سال و نیم انجام دهد و در ازاء این همکاری مبلغ 4 میلیون پانصدهزار تومان دستمزد بگیرد که نیمی از این مبلغ پیش پرداخت و مابقی در پایان کار پرداخت خواهد شد.

                                                                 گزارش محمدعلی شاهسون مارکده