گزارش نامه 188 نیمه مرداد 98

بیچاره شیطان

         من نمی­ دانم موجودی به نام شیطان وجود دارد یا نه، داوری هم در این باره نمی­ کنم، ولی چیزی را که بدون تردید می ­دانم این هست که تا کنون هیچ گزارشی مبنی بر اینکه کسی او را دیده باشد نشده است. به علاوه وجود و حضور چنین موجود قدرتمند تخریبگری با عقل و خرد هم نا همخوان است.

      با وجود اینکه کسی موجودی به نام شیطان را ندیده و گزارشی هم نشده و  وجود و حضور او همراه انسان به منظور واداشتن انسان به کار بد، با عقل و خرد هم نا همخوان است ولی این موجود خیالی توی ذهن تک تک ما با قدرت و قوت جایگاه وسیعی دارد و بسیاری از ما در وجود و حضور او همراه خود هیچ شک و تردیدی نداریم و فکر می­ کنیم همیشه در خواب و بیداری همراه ما است دلیل پذیرش غیر عقلانی وجود و حضور موجودی به نام شیطان در ذهنیات خود، کارکرد فراوان این موجود موهوم برای ما است. چه کارکردی؟ فرار از پذیرش مسئولیت رفتار نا مناسب­ مان و انداختن مسئولیت آن به گردن این موجود موهوم خیالی بی دفاع. برای صدق سخنم رویداد زیر را بخوانید.

        روزی یکی از همشهریان در املاک قریه، آبیار بود. صبح زود می بیند آب جوی خیلی کم شده است دنبال جوی می رود می بیند واره ورودی آب باغی در مزرعه ی چم بالا باز و بیشتر آب جوی توی باغ می رود، فکر می کند صاحب باغ واره را باز کرده تا باغش را آبیاری کند باغ را ورانداز می­ کند تا صاحبش را ببیند ولی نمی ­بیند دو سه بار صاحب باغ را صدا می ­زند پاسخی نمی ­شنود فکر می­ کند صاحب باغ او را که دیده به خاطر کار نادرستش، که آب دیگری را توی باغش باز کرده، مخفی شده است.

       همشهری ما بیشتر خشمگین می ­شود و خشمش را تبدیل به عصبانیت می کند با صدای بلند و با نام، به صاحب باغ فحش و ناسزا می گوید و بجای بستن واره، با ضربه بیلِ خود شاخه های چند درخت زردآلو که پر از چاغاله بوده را می شکند وقتی شاخه های پر از چاغاله روی زمین می افتند پا روی آنها می گذارد و له شان هم می کند. به گفته ی خودش دق دلش، که در آمد، آنگاه واره باغ را می بندد می بیند آب جوی خوب حرکت نمی کند قسمت پایین تر جوی را بررسی می کند می بیند شاخه درخت و علف و بوته بیابانی توی جوی، جلوی گذر آب از زیر پل لوله ای، جمع شده اند و جلو آب را سد کرده اند و مانع رفتن آب شده است آنها را بر می دارد آب بخوبی حرکت می کند. روی زمین می نشیند تا موقت خستگی از تن به در کند، به فکر فرو می رود و رویداد را بررسی می ­کند، نتیجه ای که می گیرد این بوده که: به دلیل مسدود شدن مسیر آب جوی در زیر پل، آب راکد مانده، سطحش بالا آمده و واره باغ را خراب کرده است کسی واره را باز نکرده، و صاحب باغ بی گناه است. سیگاری می گیراند چند پُک می زند وقتی ریه هایش خوب دود اندود می شود، شیطان بیچاره را لعنت می کند که او را به خطا واداشته است!!!؟؟؟  

                                    محمدعلی شاهسون مارکده 2 مرداد 98