گزارش نامه 300 نیمه شهریور 1403

  قصه مرادعلی (بخش بیست و دوم)      وقتی جواب منفی از آقای ساعدی شنیدم، با خود گفتم؛ سری هم به وزارت کشاورزی بروم و در آنجا هم جویا شوم. چند سال قبل یکی از کارمندان اداره کشاورزی در شهرکرد که با هم آشنا بودیم و سلام و علیکی داشتیم، به وزارت­خانه در تهران منتقل […]

ادامه مطلب...