گزارش نامه 301 اول مهرماه 1403

   قصه مرادعلی (بخش یست و سوم)      به دنبال حکم صادره از دادگاه توسط قاضی فاضل  و بعد تایید همان حکم توسط قاضی حسن ­شاهی مبنی بر محکومیت ما، ما در پاسگاه، تحت تعقیب بودیم. یک روز آقای عزیزالله بهارلو به اتفاق پسرانش و سه نفر مامور پاسگاه، به مزرعه ­ی قارا آغاج آمد […]

ادامه مطلب...