یادی از یک تازه در گذشته
تازه در گذشته؛ تقی مشهور به حاج تقی است. حاج تقی، فرزند اصغر و اصغر فرزند تقی و تقی فرزند ابراهیم و ابراهیم یکی از چهار پسر ملاحسن مشهور است.
سه برادر، از عشایر شاهسونِ اطراف قم و ساوه، با زن و بچه و حشم خود به این منطقه مهاجرت می کنند و سرانجام با خرید املاک مزرعه ی مارکده از مردم هوره در این محل یکجا نشینی را آغاز و روستا را بنیان می گذارند. نام برادر بزرگ که نقش پدر خانوار را داشته، علی زمان بوده است.
این سه برادر شاهسون قسمتی در شرق روستای فعلی مارکده را به دلایل زیر برای اسکان خود بر می گزینند. 1: برآفتاب بودن محل. 2: هموارتر بودن محل نسبت به جاهای دیگر. 3: وجود چشمه آب که بعد قندی بولاغی نام گرفت. 4: نزدیکی و سر راستی محل به چراگاه.
نکته ی جالب اینکه بسیاری از فرزندان و نوادگان آنها هنوز هم در محل یورت نیاکان خود سکونت دارند به همین جهت این محل امروز محله ترک ها نامیده می شود.
این سه برادر شاهسون مهاجر هر یک چند فرزند داشته است؟ نمی دانیم. اطلاعات دیرینه ای که از بازماندگان آن سه برادر اکنون در دست هست و به یقین می توان درباره اش نوشت این است که حدود 9-10 نسل قبل سه خانوار بزرگ و پر جمعیت و سرشناس با نام و نشان از نسل آن سه برادر در مارکده می زیسته اندکه ما امروز حتی دقیق خانه و محل زندگی شان را هم می دانیم و به عینه می بینیم تعدادی از بازماندگان آن سه خانوار بزرگ هم اکنون در جای نیاکان خود به زندگی شان ادامه می دهند.
آن سه خانوار بزرگِ بازماندگان آن سه برادر شاهسون عشایر؛ یکی ملاحسن دیگری محمدقلی (ممدقولی) و سومی رضا بوده است.
پرسشی که اینجا به ذهن می نشیند این هست که کدام یک از این سه بزرگ مرد شناخته شده فرزند کدام یک از آن سه برادر شاهسون مهاجر است؟ این را هم نمی دانیم. ولی چیزی که روشن و مشخص است و می توانیم شجره نامه آنها را هم ترسیم کنیم فرزندان و نوادگان این سه نفر بازمانده آن سه برادر است که اغلب آنها هم اکنون در محل نیاکان خود زندگی می کنند.
حاج تقی تازه در گذشته یکی از این نوادگان ملاحسن مشهور است ملاحسن چهار پسر داشته است یکی ابراهیم دیگری اسماعیل سومی شیخان و چهارمی طهماسب بوده است. و حاج تقی از تبار ابراهیم است.
ملاحسن چند فرزند دختر داشته است؟ نمی دانیم. هم اکنون تعدادی از نوادگان ملاحسن در جای پدر بزرگ شان سکونت دارند.
ابراهیم، یکی از پسرهای ملاحسن دو پسر از خود برجای میگذارد یکی به نام تقی و دیگری با نام عبدالله.
عبدالله از مارکده به روستای کمیتک یکی از روستاهای فریدن مهاجرت می کند. همانجا هم فوت می کند یک پسر جوان از او می ماند به نام اکبر. اکبر از کمیتک به اوزونآخار می آید سپس به ارّان (رضوان شهر) می رود و با دختری در اران ازدواج می کند و به مارکده می آید. چندین سال هم اینجا زندگی می کند و با نام اکبر عبدالله شناخته می شود سپس با زن و چند بچه به اهواز می رود و در شرکت نفت استخدام می شود. بعد از این از اکبر اطلاعات کمی داریم فقط این را می دانیم که یک پسر از او در تهران زندگی می کند.
تقی پسر دیگر ابراهیم در مارکده می ماند. تقی با قمر دختر یکی از بزرگان روستای قوچان به نام کل حسن که هم کدخدای ده و هم مردی ثروتمند و با نفوذ و سرشناس بوده ازدواج می کند. از تقی یک پسر به نام اصغر می ماند.
اصغر با بانو دختر کرم دهکردی مشهور و معروف به کرم پینه دوز ازدواج می کند. کرم پینه دوز مردی دهکردی بوده و در گیوه دوزی مهارت فوق العاده ای داشته است از دهکرد با خانواده به مارکده مهاجرت می کند کرم پینه دوز سه دختر داشته به نام؛ بانو، زلیخا و سیمین. که هر سه در مارکده شوهر می کنند. بانو با اصغر ازدواج می کند. زلیخا با استاد محمدعلی تختکش شهرضایی که همراه کرم پینه دوز برای تخت کشی گیوه به مارکده آمده بود و سیمین با حسن معروف به حسن قشقایی که از اوزونآخار به مارکده مهاجرت کرده بود ازدواج می کند. زلیخا در همان اولین زایمان خود سَرِ زا می میرد و بازمانده ای ندارد.
حاصل ازدواج اصغر با بانو دو پسر بوده است یکی همین حاج تقی تازه درگذشته و دیگری کرم.
ویژگی بارز اصغر و بانو سادگی و از همه مهمتر صداقت و یکرنگی این زوج بوده است. حاج تقی هم ویژگی پدر و مادر خود را داشت مردی ساده و بی آلایش بود با خود و نیز دیگران صادق بود.
من علاوه بر اینکه به عنوان یک همشهری او را از دیرباز می شناختم در این چند سال اخیر ساعت ها با هم گفت وگو کردیم وقتی با دقت به سخنانش که خاطراتش از زندگی و برخورد با دیگران و داوری اش نسبت به دیگران بود گوش می دادم دریافتم علاوه بر سادگی و بی آلایشی و نیز صداقت، آدمی منصف و قدرشناس هم هست و از بسیاری که انسان های خیرمندی بودند و نیز هستند به نیکی یاد می کرد. روانش شاد باد.
محمدعلی شاهسون مارکده 9 شهریور 99