اولين انشعاب گاز خانگي
روز6/6/86 اولين شير هاي گاز خانگي در مارکده و قوچان باز گرديد. در مارکده اولين خانه هايي که شيرگازشان باز شد خانه هاي آقايان احمد شاهسون و عليرضا شاهسون و اکبر عرب بود و در قوچان خانه هاي آقايان اسکندر شاهبندري و احمدقلي شاهبندري بود. آغاز استفاده گاز شهري بر مردم مارکده قوچان مبارکباد.
جلسه کار گروه مسکن و شهرسازي
بنا بر پيگيري هاي و درخواست شوراي اسلامي مارکده مبني بر مقداري از زمين هاي کشاورزي ضميمه طرح هادي گردد مورخه 12/6/86 ساعت 30/9 صبح آقايان : مهندس شکوهي رئيس امور اراضي استان ، مهندس مرادي و مهندس هاشم پور از جهاد کشاورزي ، مهندس بهرامي از بنياد مسکن و مهندس رئيسي از فرمانداري به مارکده آمدند و در محل دفتر دهياري جلسه اي با حضور اعضا شوراي اسلامي و دهيار تشکيل گرديد نخست اعضا شوراي اسلامي ضمن عرض خير مقدم گزارش کوتاهي از کمبود زمين مسکوني و مشکلات ناشي از آن به سمع کارشناسان رساند و درخواست نمود که مقداري از زمين هاي کشاورزي قريه ضميمه طرح هادي روستا قرار گيرد. آنگاه آقاي مهندس مرادي گفت : طرح هادي روستا بر اساس نظر کارشناسي در سال 80 براي 10 سال تدوين شده است در اين طرح نيازهاي 10 ساله روستا مطالعه و در نظر گرفته شده است اگر حال به مشکل برخورده ايم نخست بايد مطالعه نماييم ببينيم در تدوين طرح اشتباه رخ داده است يا نه کار ساختمان سازي روستا برابر طرح پيش بيني شده انجام نشده است در آن صورت مي توان تصميمي اتخاذ نمود در هر صورت اگر زمين منابع ملي در کنار روستا وجود دارد بايد رفت سراغ آنها و در صورت ناچاري از زمين هاي کشاورزي استفاده نمود در روستاهاي حاشيه زاينده رود ما با کمبود زمين مواجه هستيم پس بايد به استفاده مطلوب از زمين فکر کنيم. مهندس بهرامي گفت : در طرح هادي براي استفاده مطلوب از زمين مسکوني ساختمان سازي در دو يا سه طبقه پيش بيني شده است ولي با توجه به بافت زندگي مردم که کشاورزي است مورد استقبال شديد قرار نگرفته است. مهندس رئيسي گفت : هنگام تدوين طرح لازم است به فرهنگ و شيوه زندگي مردم و آسايش مردم توجه گردد ساختمان سازي در ارتفاع در منطقه چندان مورد استقبال قرار نگرفته و کاربرد نداشته است. مهندس مرادي گفت : وقتي ما مي توانيم با اضافه کردن زمين کشاورزي به طرح هادي موافقت کنيم که طرح هادي برابر تعريفي که براي روستا کرده پيش رفته و اجرا شده باشد بنابر اين صحبت ها در طرح ساختمان سازي در ارتفاع پيش بيني شده که تعريف درستي است در اين صورت لازم است دامداري و کارهاي صنعتي به بيرون از روستا و در محلي معين هدايت گردد و مردم در روستا در ساختمان هاي مرتفع زندگي نمايند.
که پس از بحث گفتگو و بازديد از چند جاي روستا مقرر گرديد بنياد مسکن گزارشي جامعه با اعداد و ارقام و استدلال از افزايش جمعيت ، ميزان کمبود زمين ، چگونگي انجام ساخت در روستا تدوين و در جلسه بعدي کارگروه مسکن و شهرسازي مطرح و تصميم گيري گردد.
روز پزشک
روز پنجشنبه 1/6/86 جلسه اي بنا بر دعوت آقاي قاسمي امام جماعت مارکده و با حضور آقاي دکتر بابائيان مسئول محترم مرکز بهداشتي درماني مارکده و سرکار خانم دکتر تهراني پزشک اين مرکز ، پرسنل محترم مرکز ، مسعود شاهسون رئيس محترم شوراي اسلامي و آقاي کريم زاده کارشناس مرکز بهداشت از شهرکرد در محل مرکز مارکده تشکيل شد. در اين جلسه آقاي قاسمي سالروز تولد ابوعلي سينا و روز پزشک را به پزشکان و پرسنل مرکز تبريک گفت و سخناني پيرامون اهميت کار پزشکي ايراد نمود. آقاي مسعود شاهسون اشاره اي به کمبود هاي خدمات پزشکي روستا نمود و از آقاي کريم زاده در خواست کرد ضمن انعکاس به اداره در جهت رفع کمبودها اقدام لازم به عمل آيد. آقاي کريم زاده پيشنهاد جابجايي پزشکان درمانگاه مارکده را به هوره و سوادجان مطرح نمود که با مخالفت حاضران جلسه روبرو شد و سرانجام قرار گرديد آقاي دکتر بابائيان در هر هفته سه روز به صورت موقت به درمانگاه سوادجان برود. در پايان توسط آقاي قاسمي هدايايي به رسم يادبود روز پزشک ، به آقاي دکتر بابائيان و خانم دکتر تهراني تقديم گرديد.
گزارش از : کريم شاهسون
ملت کارت اصناف
بخشداري سامان طي نامه شماره 1671 مورخه 9/5/86 بخشنامه شماره 10230 موخه 17/4/86 وزارت بازرگاني را به اين شورا ارسال و درخواست نموده به دارندگان پروانه کسب روستا اطلاع داده شود که : به منظور شکل دهي نظام جامع دريافت و پرداخت الکترونيکي ، بانک ملت کارتي به عنوان « ملت کارت اصناف » صادر و در اختيار کسبه قرار مي دهد.
کمک به مسجد جامع روستا
بخشداري سامان طي نامه شماره 1929 موخه 30/5/86 اعلام نموده مديريت اوقاف و امور خيريه استان مبلغ 20000000 ريال جهت تکميل و تعميرات ضروري ساختمان مسجد جامع تخصيص يافته است که ظرف سه ماه هزينه و صورت حساب ارسال گردد.
طرح هاي اشتغال زايي
بخشداري سامان طي نامه شماره 1426 مورخه 3/6/86 ليست طرح هاي اشتغال زايي در بخش کشاورزي ، صنايع تبديلي و تکميلي با استفاده از تسهيلات ويژه بنگاه هاي زودبازده اقتصادي و کار آفرين به اين شورا ارسال و در خواست نموده به اطلاع مردم برسد. اين ليست به علت خوانا نبودن باز نويسي و جلو لوازم تحرير فروشي حبيب شاهسون نصب خواهد شد.
آرد خانه پزي
بخشداري سامان طي نامه شماره 1957 مورخه 3/6/86 اعلام نموده سهميه ماهيانه آرد خانه پزي روستاي مارکده ماهيانه 375 کيسه است که از طريق فروشندگي شرکت تعاوني روستايي توزيع مي گردد. و از شوراي روستا درخواست نموده بر نحوه توزيع عادلانه نظارت نمايد.
تعاوني توسعه روستائي
اداره تعاون استان طي نامه شماره 6011 مورخه 29/5/86 ضمن برشمردن مزاياي تشکيل تعاوني توسعه روستايي و ارائه ليستي از اين مزايا در خواست نموده هيات موسس تعاوني مزبور را معرفي نماييم.
اين شورا ضمن چاپ ليست اين مزايا ، در زير همين پاراگراف ، از همشهرياني که مايل هستند در اين زمينه خدمت نمايند دعوت مي نمايد آمادگي خود را اعلام تا به اداره تعاون معرفي گردند.
هدف
ايجاد و تقويت روحيه مشارکت و همياري در بين روستائيان. کاهش مهاجرت بي رويه روستائيان. توسعه عدالت اجتماعي و مبارزه با فقر درجامعه اسلامي. ارتقا سطح آموزش بهداشت و سلامتي ، وضعيت اقتصادي ، تحرک و شادابي و … در جامعه روستائيان. ايجاد و تقويت انديشه و تفکر تعاون در انجام فعاليت هاي اقتصادي و اجتماعي در جامعه روستايي. کمک در جهت رشد استعداد روستائيان و تقويت و تعميم اصول مشارکت روستائيان در اداره امور روستاها و کاهش تصدي دولت.
موضوع فعاليت : شناسايي امکانات ، مزاياي نسبي اقتصادي ، استعدادها و زمينه هاي رشد و توسعه روستا. احداث واحد هاي توليدي ( کشاورزي ، صنعت و معدن ، فرش و بافته هاي محلي ، صنايع دستي و… ) خدماتي ( واحد هاي اقامتي ، تفريحي ، خدمات گردشگري ، سردخانه ، انبار نگهداري محصولات و نهادهاي کشاورزي و … ) به منظور ايجاد اشتغال و رفع نيازمندي هاي روستائيان. ايجاد واحد ها و امکانات آموزشي ، فرهنگي ، هنري ، رفاهي ، تجاري ، بازارچه هاي محلي و… ( واحد هاي آموزشي و مهد کودک ، خدمات بهداشتي و درماني ، فروشگاه ، نانوايي ، آرايشگاه ، نظافت و جمع آوري و دفع زباله ، لوله کشي آب و گاز ، برق رساني ، نگهداري و تعميرات تاسيسات ، خدمات بازرگاني و خريد و فروش محصولات و نهادهاي کشاورزي ، خدمات اداري و حقوقي و مشاوره اي ، خدمات ارتباطي ، خدمات حفاظتي و امنيتي ، احداث و نگهداري و مرمت مسکن و ساختمان هاي روستايي و …)
فعاليت آزمايشگاه کافي است
مرکز بهداشت استان طي نامه شماره 3728 مورخه 4/6/86 در پاسخ مردم مارکده مبني بر گسترش فعاليت آزمايشگاه مرکز بهداشتي درماني مارکده نوشته است : « آزمايشگاه مرکز بهداشتي درماني مارکده هفته اي دو روز با امکانات رفاهي به مردم ارائه خدمت مي دهد و با توجه به جمعيت روستاهاي تحت پوشش و بار مراجعين آزمايشگاه دو روز کافي بوده و نياز به افزايش روزهاي فعال براي آزمايشگاه نمي باشد.»
جلسه ورزشي
بنا به دعوت آقاي غلامعلي عرب ، مدير ورزش روستا ، جلسه اي در تاريخ 30/5/86 در محل دفتر موسسه خيريه حضرت زهرا (س) مارکده با حضور هيات مديره موسسه ، شوراي اسلامي و تعدادي از جوانان ورزش کار با هدف بررسي و تبادل نظر جهت پوشش مالي ، معنوي يک تيم ورزشي توسط موسسه تشکيل گرديد. که پس از گفتگو ، نظرات و پيشنهادات جمع حاضر در جلسه به نتيجه مثبتي نرسيدند و مقرر گرديد موضوع درخواست ورزشکاران از سازمان بهزيستي استان سئوال و در صورت نبود مانع قانوني و موافقت در جلسه اي مجددا چگونگي پذيرش يک تيم ورزشي يا مديريت تمام ورزش روستا توسط موسسه خيريه پذيرفته شود.
نيمه شعبان : به مناسبت ميلاد حضرت مهدي ( ع) معابر و کوچه ها و خيابان اصلي روستا چراغاني و آذين بندي شد و مردم با داير نمودن ايستگاه هاي صلواتي از مسافران و رهگذران با شربت و شيريني پذيرائي نمودند ، به همين مناسبت در تاريخ 7/6/86 بعد از نماز مغرب و عشا جشني در آموزشگاه راهنمايي دخترانه مارکده با حضور مردم و سخنراني آقاي فاطمي برگزار گرديد.
بهينه سازي شبکه برق: سرانجام پس از سه سال رفت و آمد و پيگيري ، مورخه 8/6/86 عمليات اجرايي بهينه سازي و نصب ترانس در شبکه برق شرق روستا آغاز گرديد.
ستايش از يک همشهري : روز 6/6/86 ساعت 10 صبح در حال گذر از خيابان اصلي در قسمت غرب روستا بودم که ديدم يکي از همشهريان فهيم بسيار مودبانه و با افتخار خيابان روبروي منزل خود را جارو و نظافت مي کند بدينوسيله اين کار همشهري مان را مي ستايم و به کار او آفرين مي گويم که روستا
پاکيزه را دوست دارد و در جهت تحقق آن اقدام مي کند.
رمضان عرب مارکده
حرف هاي مردم
1- اکنون 20 روز است که اداره راه همه خيابان و کوچه هاي روستاي گرمدره را آسفالت مي ريزد اين در حالي است که در مارکده يک نازکه آسفالت در خيابان اصلي ريختند و رفتند چرا اينقدر تبعيض است؟ آيا اين از بي عرضگي دهيار و شورايمان است؟ يا مسائل ديگري هست که ما نمي دانيم؟
2- درتاييد حرف هاي آن خانم که از دست پول دار روستايمان ناليده بود مي گويم ؛ بيشتر مشکلات روستا را همين پول دارها و سران روستا براي مردم بوجود مي آورند. دو نمونه زير را بخوانيد. 1- روز نيمه شعبان همه جا مردم را به آمدن توي مسجدها دعوت مي کنند تا نماز جماعت و جشن با افراد بيشتري و با شکوه تر برگزار گردد و در مارکده ديديد که نماز جماعت را توي خانه برگزار کردند تا مردم بگويند فلاني آدم خوبي است و نماز گزاران محترم که براي اقامه نماز جماعت به مسجد آمده بودند در مسجد سرگردان مانده بودند . 2- روزي در دهياري بودم و حسابدار ليست کساني که پول زباله شان را نداده بودند تنظيم مي کرد تا به شورا بدهد و شورا هرکه براي کاري پيشش مي رود اول پول زباله را بگيرد بعد کارش را انجام دهد ديدم يکي از سران پر نفوذ روستا که يکي از ثروتمندان روستا هم هست و عضو هيات امنا مسجد هم هست و از صف اولي هاي پرو پا قرص هم هست و چندين بار به زيارت خانه خدا هم رفته است از آغاز جمع آوري زباله تا کنون پول همياري زباله اش را نداده است حال اين آقا ، که خود سربار جامعه است ، مي خواهد مسجد بسازد تا ما در آن عبادت خدا را بکنيم
3- جشن نيمه شعبان برگزار شد و برخلاف سال قبل ، مسئولان توزيع کننده شربت و شيريني همه ظروف يکبار مصرف ، مصرف شده را جمع کردند که جادارد از همه ي آنها تشکر و قدرداني نمود و قدر آوا را هم بايد دانست چون اگر نق نق هاي همين آوا در سال گذشته نبود بي گمان امسال هم کسي به فکر جمع کردن ظروف نمي افتاد.
زير ذره بين
رعايت بهداشت براي يک زيستن سالم براي تمام جانداران نياز و عکس آن يعني اينکه پديده پلشتي ها و بيماري ها را باور کردن و نتيجه آن نا شاد بودن است که جانداران به طور غريزي خود و محيط خود را تميز مي نمايند و آدمي هم يک موجود زنده و به گفته خداي مهربان اشرف همه موجودات است چرا که داراي عقل و فهم و شعور مي باشد و مي تواند خوبي ها و بديها را تشخيص و راه را از چاه بداند و براي خود و همه موجودات برنامه ريزي اصولي و اخلاقي نمايد. تا هم خود و موجودات زنده در کنار هم و در محيط پاک به زندگي ادامه دهند و اين امکان زماني ممکن و ميسر است که آدمي مطلوب و مثبت بينديشد و عمل نمايد با اين اوصاف شوراي اسلامي و دهياري محترم مارکده چندي است خدمتي ناثواب و نابخشودني به محيط زيست و زاينده رود اين شاهرگ حيات فلات مرکزي ايران نمودند. در پي تخريب سرويس هاي نابهداشتي مسجد جامع مارکده و مخلوط شدن فاضلاب و نفت کوره با نخاله هاي آن و بارگيري و حمل و تخليه در کنار پل ارتباطي مارکده به قوچان ( تفريح گاه مسافران ) و در چند متري ايستگاه پمپاژ آب شرب روستاهاي مارکده و قوچان نماد فکري و کج انديشي و نابخردانه خود را به نمايش گذاشتند و اين درحالي است که اگر فردي از افراد عادي و به قول ما مارکده اي ها آستين کهنه هم بود و اين کار را انجام مي داد ، شورا و دهياري و مرکز بهداشت چه بلايي بر سر او نمي آوردند. او را محاکمه لفظي و رابطه اي و ضابطه اي مي نمودند و شورا هم در هر نشست خصوصي و عمومي حرف اول سخنش مي شد که چرا فاضلاب دستشويي را در رودخانه ريخته اند و با ذکر حديث و روايت به فرد متهم چوب حراج مي زدند. ولي در تعجبم که چرا مرکز بهداشت مارکده که متولي سلامتي مردم است و ميراب روستا که مسئوليت رساندن آب آشاميدني سالم به مردم است چشم و عقل خود را به خانه فراموشي سپرده اند و به اين بي ادبي و بي نظمي شورا و دهياري مارکده که به مردم و بهداشت عمومي و محيط زيست نموده اند اعتراض نکرده ، گزارش نکرده اند و براي پاک سازي محل هيچ گونه اقدامي نکرده اند؟! رمضان عرب
خيلي ها نمي دانند
1- بطور متوسط روزانه 12 نوزاد به خانواده ها اشتباه داده مي شود. 2- شمپانزه ها مي توانند فن شناسايي خود در آينه را فرا بگيرند. در حالي که ميمون ها نمي توانند. 3- مرغ دريايي قادر است در حين پرواز بخوابد ظاهرا اين پرنده با سرعت 25 مايل در ساعت گاه و بيگاه چرت کوتاهي مي زند. 4- مارماهي برق دار مي تواند شوکي بالغ بر 650 ولت توليد کند. 5- شير شتر هرگز ترش نمي شود و نمي برد.6- استفاده از هدفون در هرساعت ، باکتري هاي موجود در گوش شما را تا هفتصد برابر افزايش مي دهد. 7- برخي از قورباغه ها را مي توان زنده زنده منجمد کرد سپس بعد از مدتي مي توان آنان را يخ زدايي کرد و مشاهده کرد که زنده و قادر به ادامه ي حيات خود هستند. 8- لئونارداوينچي مي توانسته با يک دستش بنويسد و با دست ديگرش نقاشي کند. 9- سرعت آب دهاني که هنگام عطسه از دهان شما خارج مي شود ، حدود 12 کيلومتر بر ساعت است. 10- اثر لب و زبان هرشخص ، مانند اثر انگشت او منحصر به فرد است. 11- عمومي ترين نام در جهان محمد است. 12- وقتي عطسه مي کنيد مردم به شما « عافيت باشه » مي گويند ، چرا که وقتي عطسه مي کنيد قلب شما به اندازه يک ميليونيم ثانيه مي ايستد. 13- تنها غذايي که که فاسد نمي شود عسل است. منبع مجله پيک مشاور.
زهره شاهسون، دوم راهنمايي.
دانستني هاي شگفت انگيز
1- خطهاي روي زبان هر انسان با انسان ديگر فرق مي کند ؛ مانند خط هاي روي انگشت. 2- انسان تنها جانداري است که به پشت مي خوابد. 3- عطسه کردن با چشم هاي باز غير ممکن است. 4- ناخن هاي ما در طول سال ، تنها 2 سانتي متر رشد مي کنند. 5- چشم هاي ما از زمان تولد به بعد ديگر رشد نمي کنند در حالي که بيني و گوش هاي ما تا آخر عمر به رشدشان ادامه مي دهند. 6- در بدن ما ، هر ثانيه 15 ميليون سلول خوني توليد و همين اندازه سلول نابود مي شوند. 7- در بدن انسان 97 هزار کيلو متر رگ وجود دارد. 8- در بدن يک انسان بزرگ سال 206 قطعه استخوان وجود دارد ولي در بدن بچه ها 300 قطعه.( در هنگام رشد بعضي از استخوانها با هم يکي مي شوند). 9- کوچکترين استخوان بدن ، استخوان رکابي گوش است که درازي آن کمتر از 3 ميليمتر است. 10- هر فرد به طور ميانگين ، 4 ميليون و 200 هزار بار در سال پلک مي زند ، يعني هر روز 11 هزار و 500 بار. 11- بدن هر انسان 640 ماهيچه دارد که جمعا نصف وزن بدن را تشکيل مي دهند. 12- 80 درصد از مغز انسان را آب تشکيل مي دهد. منبع مجله رشد جوان.
مريم شاهسون 9/6/86
اعتماد به نفس زيادشنيده ام که گفته مي شود فلاني اعتماد به نفس بالايي دارد و يا فلاني هيچ اعتماد به نفس ندارد. و يا ممکن است خود اين جمله را درباره يکي از اقوام و يا آشنايان بکار برده باشيم. وقتي مي گوييم فلاني اعتماد به نفس ندارد يعني انتظار هست که آدميان اعتماد به نفس داشته باشند حال چون آن فرد مشخص شده اين خصوصيت را ندارد از او به عنوان فرد نا کامل و منفي ياد مي شود. پرسشي که مطرح مي گردد چرا و به چه دليل بايد انسان اعتماد به نفس داشته باشد؟ در پاسخ بايد گفت چون آدمي داراي عقل ، فهم ، شعور ، هوش و خرد است. بنابر اين مي تواند خود را ، پيرامون خود را ، زمان خود را ، روابط و علت ها را بشناسد ، درک کند ، بفهمد و آگاهي کسب کند و سپس به تحليل آنها بپردازد و آنگاه از بين آنها با بکارگيري خرد خود خوبترين را برگزيند و بدانها عمل نمايد و مسئوليت انتخاب خود را هم بپذيرد. اين توانايي را تنها انسان در کره زمين دارد حال اگر کسي از اين توانايي خود استفاده نکرد نگرش ها نسبت به او منفي خواهد بود. حال ممکن است کسي بپرسد اعتماد به نفس يعني چه ؟ در پاسخ مي توان گفت : « احساس ارزش قائل شدن به خويشتن ». يعني « اعتماد به نفس يک نوع روش تفکر ، احساس و عمل است که نشان مي دهد فرد خود را پذيرفته و براي خويش احترام قائل است و به خود اطمينان دارد » حال مي رسيم به اين پرسش؛ آدم داراي اعتماد به نفس چه خصوصياتي دارد؟ نخست ببينيم اعتماد يعني چه؟ و نفس چه معني دارد؟ اعتماد واژه اي است عربي به زبان فارسي راه يافته يعني : تکيه کردن بر. و نفس يعني تن و شخص و ذات انسان. آدمي که به خود اعتماد دارد يعني به بودن خود ، بوجود خود ، به اطلاعات خود ، به آگاهي خود ، به معرفت خود ، به تصميم و اراده خود ، به خواست ها و اهداف خود ، به محق بودن خود و رفتارها و انديشه خود آگاه است ، و باور دارد و با آگاهي و عزم و اراده و شناخت حرف مي زند ، کار مي کند ، رفتارهاي خود را بر مي گزيند تا به هدف متعالي خود برسد و خود را در برابر حرف و عمل و تصميم هايي که گرفته هم مسئول مي داند اعتماد به نفس نتيجه آگاه بودن انسان ، ايمان به توانايي شخصي جهت کسب شناخت و به کار گيري اراده و اختيار و انتخاب است. شخص دارنده اعتماد به نفس آدمي است انتخاب گر ، خرد گرا که عقلانيت بر کارهايش حاکم است. يعني در برابر هر حرفي که مي زند و هر کاري که مي کند شما چرايي اش را بپرسيد پاسخي منطقي دارد. آدم داراي اعتماد به نفس ارزش خود را احساس و درک مي کند ، و همانگونه که به همه احترام مي گذارد براي خود هم احترام قائل است يعني خود را با وجود کاستي هايش به عنوان يک انسان منحصر به فرد پذيرفته است . و به خود اطمينان دارد ، خود را ارزشمند ، مفيد و سودمند مي داند اين احساس ارزشمندي از افکار ، انديشه و عواطف و تجربيات آدمي در طول زندگي بدست مي آيد. اين برداشت هاي مثبت انسان از خود ، از اعتماد به نفس بالاي انسان ناشي مي شود. يعني آدم داراي اعتماد به نفس بالا هم کاستي هاي خود را مي شناسد و درصدد کمرنگ کردن آنها بر مي آيد و هم اختلالات شخصيتي اش را مي شناسد و معالجه مي کند. نقاط قوت خود را مي شناسد و آنها را خوب بکار ميگيرد. اعتماد به نفس يک نوع روش زندگي ، يک نوع نگرش به جهان است در اين نگرش ، جهان قانون مدار است ، خداوند مهربان است ، خداوند خوبي محض است و جهان را بر اساس قوانين محکم آفريده و به انسان هم نيروي خرد و هوش داده تا اين قوانين را بشناسد و بشکافد و از آن سود جويد در اين نگرش کينه نيست ، نفرت از يکديگر وجود ندارد و بجاي آنها نوع دوستي و عشق ورزي و نيکي کردن هست. اعتماد به نفس يک نوع تفکر و احساس است که منجر به عمل در زندگي مي گردد به موجب اين تفکر و احساس ظاهر سازي معني ندارد ، انسان دو رو نمي تواند باشد ، ريا زشت و پليد است ، انسان متعهد به وفاي عهد ها است ، انسان ثابت قدم است هرهري نيست ، بوقلمون صفت نيست که هر لحظه رنگ به رنگ شود لحظه اي و دقيقه اي نيست به هر آدمي رسيد همرنگ او نمي شود ، شعار اگر مي خواهي رسوا نشوي همرنگ جماعت شو را نمي پذيرد بلکه عمل و رفتار بر اساس اصول انساني و خرد را قبول دارد ، به به و چه چه بي مايه ديگران ، و مخالفت و حرفهاي بي پايه ديگران در او تاثير ندارد چنين آدمي جلو هر آدم تازه به دوران رسيده دولا و راست نمي شود زير علم هر آدمي که قدرتي دارد سينه نمي زند ملاک و معيار داوري هايش بر اساس عقل و خرد است. آدمي که اعتماد به نفس ندارد احساس منزوي بودن و تنهايي مي نمايد. آدمي است اغلب خجالتي ، بي دست و پا ، هميشه خود را حقير ، مقصر و سزاوار سرزنش مي داند ، احساس پوچي ، بيهودگي و بي ارزشي مي کند، هميشه از ديگران آزرده است مانند اينکه از ديگران طلب دارد ، به ديگران چندان خوشبين نيست و يا بدبين است. ارزش چنداني براي خود قائل نيست هميشه خود را گناهکار مي پندارد خود را بد شانس و يا احيانا بدبخت مي داند هيچگاه از کلمه من براي معرفي خود استفاده نمي کند بلکه واژه هاي حقير ، نوکر ، چاکر ، غلام و غلام زاده ، بنده و بنده زاده ، کوچک و… را بکار مي برد. آدم بدون اعتماد به نفس خود را دوست ندارد، ديگران را هم دوست ندارد براي خود احترام قائل نيست خود را هميشه از ديگران پايين تر مي پندارد. بعضي از ما اين خودحقير پنداري را تواضع و فروتني مي پنداريم که سخت خطا است. تواضع آن است که انسان آن گونه که هست خود را معرفي کند نه بيشتر و بالاتر اين در حالي است که آدم بدون اعتماد به نفس از آنچه که هست خود را پايين تر معرفي مي کند. بايد دانست آدمي که خود را غير واقعي معرفي مي کند بيمار است حال اگر کوچکتر و کمتر از آن که هست معرفي نمود فردي است فاقد اعتماد به نفس واگر بالاتر از آن که واقعي هست معرفي نمود فردي است متکبر و خودشيفته که هر دو روش ناسالمي اند. اعتماد به نفس پايين پي آمد هاي منفي و زيانبار گسترده اي دارد يادگيري را کاهش مي دهد، نيروي خلاقيت را بي اثر مي کند ، توانمندي را در فرد کاهش مي دهد. نبود اعتماد به نفس در انسان اضطراب و دلهره و نگراني توليد مي کند که فشارهاي رواني را در پي دارد در اين صورت هيچگاه انسان احساس آرامش نمي کند از زندگي لذت نمي برد شادي ها برايش معني واقعي ندارد و توليد لذت نمي کند. پايين بودن اعتماد به نفس انسان را در ارتباط با ديگران دچار مشکل مي کند چون در برخورد با ديگران يعني مواجهه با افکار و انديشه و روش و پيشنهاد و خواست جديد که بايد انسان با توجه به زندگي و هدف هاي خود چاره انديشي کند و با اراده پاسخ مناسب را بدهد و تصميم شايسته را بگيرد چون اعتماد به خود ندارد اين توانايي را ندارد و خود را متزلزل نشان مي دهد دمدمي مزاج خواهد بود سرانجام باعث سرخوردگي مي گردد افرادي که در جامعه دچار سرخوردگي هاي مکرر مي شوند استعداد و آمادگي بيشتري براي گرايش به مواد مخدر و الکل خواهند داشت. چرا ؟ چون افراد سرخورده از خود تصوير منفي دارند که ممکن است با اين واژه ها نشان داده شود. من آدم بد شانسي هستم ، آدم بدبختي هستم ، از روز ازل اين بدبختي ها را در پيشاني من نوشته اند و… مي رسيم به اين پرسش که چرا بعضي ها اعتماد نفس ندارند؟تجربيات دوران کودکي هريک از ما نقش به سزايي در ايجاد و يا نبود اعتماد به نفس ما دارد. برخوردهاي پدر و مادر با کودک ، شدت و تعدد مشکلات خانوادگي ، انتظارات مدرسه و برخوردهاي آموزگاران با دانش آموزان ، مشکلات مالي و اقتصادي ، روابط همسالان ، واکنش هاي ديگران و همبازيهاي کودک و نوجوان ، تاثيرات راديو و تلويزيون ، موقعيت خانواده و جامعه در ايجاد اعتماد به نفس و يا نبود اعتماد به نفس نقش دارند اگر رابطه ها سالم همراه با مهر و محبت و عشق ورزي و نوع دوستي و با منطق علمي سازگار باشد در کودک و سپس نوجوان و جوان بعدي اعتماد به نفس ايجاد خواهد شد رابطه مادر با کودک در دو سه سال اول زندگي آدمي نقش مهمي در ساخت اعتماد دارد. يعني آغوش گرم و تماس بدني مادر توام با خوردن شير و نگاه هاي مادر همراه با زمزمه هاي محبت که از آن اعتماد بنيادين ياد مي کنند زير ساخت و زير بناي اعتماد به نفس آدمي را شکل مي دهد. گام مهمي جهت ايجاد يا افزايش اعتماد به نفس اين است که بپذيريم و باور داشته باشيم تغيير امکان پذير است و مي توانيم اگر خودمان بخواهيم و اراده کنيم تغيير در خود بوجود آوريم اگر در گذشته پدر و مادر مان راه رسيدن و امکانات دست يابي به حس احترام به خود و بها دادن و ارزش قائل شدن به خود را افزايش اعتماد به نفس را به ما نياموخته اند و ما اکنون از نداشتن اعتماد به نفس رنج مي بريم حالا مي توانيم با اراده خود در اين جهت گام برداريم اولين گام کسب شناخت و آگاهي نسبت به خود و رفتارهايمان است. براي بدست آوردن اعتماد به نفس بيشتر. 1- تصويري از آنگونه شخصيتي که مي خواهيم داشته باشيم ، در ذهنمان ، تجسم کنيم. يعني قدري – فقط قدري – ايده آلي بينديشيم. ايدآلي انديشيدن اين حسن را دارد که انسان هميشه تلاش مي کند بهتر و بهتر باشد يعني وقتي انسان به آن جنبه هاي مثبت رسيد بازهم تلاش مي کند جنبه هاي مثبت بيشتري بدست آورد و براي رسيدن اهداف بالاتر خواهد کوشيد. 2- بپذيريم که تغيير امکان پذير است و بخواهيم که خودمان را تغيير بدهيم بدين منظور بايد سخت کوشيد آگاهي مان را بالا ببريم نسبت به خود و جهان پيرامونمان شناخت و آگاهي بدست آوريم انگاه نقاط مثبت شخصيت مان را تقويت و نقاط منفي آن را تضعيف نماييم. 3- الگوها مي توانند دربالا بردن اعتماد به نفس سودمند باشند براي استفاده بردن از اين روش بهتر است دوستاني برگزينيم که داراي شناخت و اعتماد به نفس بالايي هستند و شخصيت سالمي دارند تا هنگام رفت و آمد و نشست و برخاست روي کودکان و نيز خود ما تاثير مثبت بگذارند ببينيد مولوي چه زيبا گفته است.« دوستي با مردم دانا نکوست، دشمن دانا به از نادان دوست، دشمن دانا بلندت مي کند، بر زمينت مي زند نادان دوست» روش هايي که مي تواند کمک به بالا بردن اعتماد به نفس نمايد. عشق ورزيدن به ديگران و نوع دوستي مي تواند در جهت بالا بردن اعتماد به نفس مئوثر باشد. جسم و روان خود را سالم نگهداريم زيرا عقل سالم در بدن سالم است با داشتن بدن و روان سالم مي توانيم مثبت تر و منطقي تر بينديشيم. براي خود و ديگران ارزش و احترام قائل شويم زيرا انسان به صرف اينکه انسان است و فقط بخاطر حرمت انساني قابل احترام است. هيچگاه احساس گناه نکنيم احساس گناه کردن يعني اينکه ارزشي و حقي براي خود قائل نستيم البته خطاهاي خود را بايد شناخت و از آن آموخت. منفي نگري را از خود دور کنيم و به قضايا و امور خوشبين باشيم. بدبيني را دور بريزيم بايد دانست منفي نگري و بد بيني بيماري رواني است. تلاش کنيم موفقيت هاي اجتماعي و فکري و اقتصادي براي خود بدست آوريم ياد آوري مي گردد کسب موفقيت بايد از راه تلاش بيشتر باشد نه پارتي ، رشوه ، زرنگي و يا تجاوز به حقوق ديگري. شادزيستي را در زندگي پيشه کنيم. هميشه لبخند بر لب داشته باشيم شاد بودن و داشتن خنده واقعي برلب نيمي از سلامتي است. با خدا ارتباط دائمي داشته باشيم و او را نيک محض بدانيم ارتباط با خدا فقط ذکر نام خدا و عبادت نيست بلکه بايد بکوشيم خداگونه شويم و عمل کنيم يعني يکرنگ باشيم ، مهربان باشيم ، راست و صادق باشيم ، خيرخواه ، نيک انديش و خوب کردار باشيم. به هيچکس وابسته نباشيم چون وابستگي با اعتماد به نفس تناقض دارد چرا که انسان وابسته يعني انسان ضعيف و نا توان و وابستگي يعني بيماري اجتماعي. مخالفان خود را تحمل کنيم و از آنها نرنجيم و بپذيريم که مخالفان ما هم اين حق را دارند که آنگونه که مي خواهند بينديشند و زندگي کنند. از هرکسي که رنجشي داريم او را ببخشيم تا روانمان آرام گيرد و توليد کينه و نفرت نکند بخشندگي يک توانمندي و توانايي است که با اراده و اختيار صورت مي گيرد و توانمندي به انسان آرامش مي دهد و زندگي را شيرين و لذت بخش مي کند اين را هم بايد ياد آوري کرد که توانمندي به زور و بازو و يا ثروت نيست بلکه انسان بايد در همه ابعاد بويژه در بعد معنويت و انديشه توانمند باشد. مسئوليت پذير باشيم و هرگاه مسئوليتي به عهده مي گيريم و قول مي دهيم وفاي به عهد کنيم وفاي به عهد نشانه سلامتي رواني و توانايي و دانايي انسان است بايد دانست ما ايرانيان داراي فرهنگ خرد گرايي بوده ايم بنابر اين فرهنگ ، توانايي ناشي از دانايي است ببينيد ، فردوسي بزرگ که ترجمان فرهنگ ما ايرانيان است رابطه توانايي و دانايي را چه زيبا بيان کرده است.
توانا بود هرکه دانا بود. محمدعلي شاهسون مارکده 27/5/86