جارچی شماره دوازدهم – پانزدهم شهریور 1388

صدای قلب جنین
به درخواست و توصیه سرکار خانم دکتر مشایخی اصل، مسئول محترم مرکز بهداشتی درمانی مارکده، اعضا شورای اسلامی روستای صادق آباد مبلغ 200 هزار تومان و اعضا شورای اسلامی روستای قوچان مبلغ 100 هزار تومان برای خرید یک دستگاه « سونی کیت فنون طب» ( دستگاه سنجش صدای قلب جنین در شکم مادران باردار)  و یک دستگاه سنجش قند خون پرداخت نمودند. این دو دستگاه خریداری و تحویل مرکز بهداشتی درمانی مارکده شده است.
سرکار خانم دکتر مشایخی از طرف خود و دیگر همکاران و نیز اعضا شورای اسلامی مارکده به نمایندگی از طرف مردم مارکده از عمل نیکوکارانه اعضا شورای اسلامی قوچان و صادق آباد کمال تشکر و قدردانی را دارند.        
                                                       تهیه گزارش از: محمدعلی شاهسون مارکده
جاده قوچان، بن
ساعت 15 مورخه 1/7/88 مهندس حیدری معاون راه های روستایی به اتفاق مسئول حسابداری  اداره کل راه و ترابری استان و قربانی بخشدار سامان به منظور بازدید و گفتگو برای آغاز ساخت و ساز جاده بن قوچان به محل آمده و به اتفاق حسین شاهبندری دهیار قوچان، جعفر شاهبندری مدیر عامل شرکت تعاونی فدک، کریم شاهسون دهیار مارکده و محمدعلی شاهسون شورای اسلامی مارکده از جاده بازدید به عمل آمد، دهیار قوچان توضیح داد که خیابان اصلی روستای قوچان برابر طرح هادی10 متر عرض دارد. مهندس حیدری گفت؛ جاده بن قوچان که ساخته شود خیابان اصلی می شود جاده ارتباطی و 10 متر عرض کم است، که قرار گردید دهیار قوچان و همچنین اداره راه با بنیاد مسکن مکاتبه و درخواست تجدید نظر در عرض خیابان اصلی در طرح هادی گردد. آقای شاهبندری دهیار و مدیر عامل فدک گفتند؛ با صاحبان زمین اطراف جاده گفتگو و رضایت شان را فراهم کرده ایم مشکلی برای تعریض و باز سازی نیست. همچنین دهیار قوچان از طرف خود و اعضا شورای اسلامی قوچان قول داد؛ هنگامی که ماشین آلات اداره راه به محل بیایند در کنار کارکنان و همراه آنها خواهند بود و مشکلات اجتماعی را حل و فصل خواهند کرد.  مهندس حیدری گفت: برابر نقشه ای که تهیه شده از بالای دره قوچان جاده به طرف دره شرشر هدایت و از بالای باغ های شرشر مجدد به دره قوچان بر خواهد گشت و به جاده کنونی می پیوندد و ما حد اکثر تا دو هفته ی دیگر کار را آغاز می کنیم.
آقای حیدری در باره اصلاح پیچ ورودی روستای مارکده گفت: یک اکیپ هم برای اصلاح چند نقطه حادثه خیز و پیچ های تند هم از طرف سامان به سمت بالا قرار داده ایم و پیچ ورودی روستای مارکده هم در دستور کارمان قرار دارد. شورای اسلامی طی صورت جلسه سه سال قبل قول داده با صاحبان زمین و درخت گفتگو نماید تا بتوانیم پیچ ان طرف دره کنار روستا را هم همزمان اصلاح کنیم.
آقای حیدری گفت: جاده پل زمانخان به سد زاینده رود یکی از جاده های پر ترافیک استان است با ساخت و آسفالت جاده بن قوچان این ترافیک بیشتر هم می گردد هم اکنون عبور خودروها که در سد زاینده رود ثبت میشود عدد 5000 را  نشان می دهد.
سپس آقای قربانی بخشدار به اتفاق کریم شاهسون، محمدعلی شاهسون  و محمد عرب آبدار از محل تصفیه خانه آب آشامیدنی مارکده و آغاز عملیات بازسازی تصفیه خانه بازدید کردند.
برابر قول های داده شده قرار است شرکت آب و فاضلاب روستایی تصفیه خانه آب آشامیدنی مارکده را باز سازی و تجهیزات ساخته شده ی تصفیه آب را نصب کند.        
                                                            گزارش از: محمدعلی شاهسون مارکده
آموزش باغداری
روز 2/7/88 ساعت 10 صبح سرکار خانم مهندس البرزی از شرکت آفتاب گردان دیمه جهت آموزش باغداری به صحرای مارکده آمدند و در حضور جمعی از باغداران مارکده ای در محل مزرعه ماماگلی کلاس آموزش عملی برگزار نمود. چکیده سخنان خانم البرزی را با هم می خوانیم.
یکی از راه های انتقال بیماری به باغ از طریق نهال و نیز پیوندک است پس باید دقت لازم را نمود. سوسکی بنام سوسک شاخه بلند در تیر ماه سرشاخه های درختان را می خورد وخسارت وارد می کند بهترین راه مبارزه این است که چند سانتیمتر از پائین تر شاخه را  قیچی و بسوزانید. هرس در سلامتی درخت نقش مهمی دارد و در حقیقت متعادل کننده مواد غذایی در درخت است. خاک نباید اطراف طوقه درخت جمع گردد در این صورت پوست درخت آلوده به قارچ می شود و درخت می خشکد. درختانی که صمغ پس داده اند در حقیقت آلوده به قارچ شده اند بهتر است صمغ را با چاقو تراشیده تا به سطح چوب برسید آنگاه محل تراشیده شده را با محلول بردو بپوشانید این قارچ توسط اره و قیچی از درختی به درخت دیگر انتقال می یابد. لکه آجری درختان بادام یک بیماری قارچی است بهترین شیوه مبارزه این است که برگ ها را در آخر پاییز جمع کرده بسوزانید در غیر این صورت در بهار آینده همین قارچ ها رشد کرده و دو باره برگ درختان را در سال آینده بیمار می کنند. حتما از کود حیوانی پوسیده استفاده شود. نباید بی رویه بدون این که بدانیم خاک مان چه کمبود هایی دارد کود شیمیایی استفاده کرد بلکه باید قبل ازکود دهی خاک را آنالیز کرد کمبود ها را شناخت آنگاه بر اساس نیاز و به مقدار نیاز کود داد. کود شیمیایی تا یک حدی می تواند مفید باشد زیاد از اندازه ان باعث جلوگیری از جذب بعضی از عناصر می شود و به درخت آسیب وارد می کنیم به علاوه کود اضافه باعث از بین رفتن بافت خاک می شود. بهترین راه قبل از کود دهی این است که خاک باغ مان را ببریم آزمایشگاه آنالیز بکنیم و ببینیم کمبود هایش چیست این کار هر چند سال یک بار باید انجام شود. خاک های شنی را خاک سبک می گوییم خصوصیاتش این است که آب را خیلی زود از خودش عبور می دهد البته این ویژگی مثبت است و زمین ما دچار آب ماند و پوسیدگی ریشه درخت نمی شود. به همین جهت دوره آبیاری اش باید کوتاه تر باشد مواد آلی در زمین شنی کمتر و فقیر ترند  بنابر این زمین های شنی باید با کود بویژه با کود حیوانی اصلاح و تقویت شود.
زمین های خاک رس را سنگین می گوییم چون از ذرات ریز تشکیل شده یعنی فضای بین ذرات کم است به همین جهت هوای کمتری داخل خاک می شود آب را از خود عبور نمی دهد و آب کنار ریشه می ماند برای ریشه گیاه مشکل می شود خاک رس مواد غذایی بیشتری دارد دوره آبیاری اش طولانی تر است بیماری های قارچی بیشتری پیدا می کند اصلاح خاک رس را هم با افزودن کودهای حیوانی انجام می دهیم کود حیوانی فضای بین ذرات خاک را بیشتر می کند در این حالت ریشه درخت بهتر تنفس می کند. خاک های آهکی درصد آهک شان بالا است ریشه درخت در خاک های آهکی به محل سفت می رسد و دیگر نمی تواند رشد و مواد غذایی تامین کند بنابر این درخت می خشکد برای اصلاح خاک آهکی کود حیوانی باید استفاده شود همچنین کودهای شیمیایی گوگردی برای خاک های آهکی مفید است. خاک های سیاه آن هایی که ماندابی نیست برای رشد درخت خوب است.
برای آنالیز خاک باید از محلی که کود مخلوط نشده نزدیک درخت مقدار 10 سانتیمتر خاک رو را کنار بزنیم و از عمق 30 سانتیمتری مقداری خاک برداریم این کار را از چند نقطه باغ که خاک مشابه دارد انجام و خاک را خوب مخلوط و الک می کنیم و مقدار یک کیلوی آن را به آزمایشگاه می فرستیم.
همین روش را از عمق 60 سانتیمتری زمین هم انجام می دهیم آنگاه روی بسته های خاک مشخصات 30 یا 60 سانتی متری، از چه نوع خاک، تاریخ برداشت خاک و نام مالک باغ را یاد داشت می کنیم و به آزمایشگاه می فرستیم. اگر باغ مان چندین محل با خاک های گوناگون دارد از هر نوع خاک به همین روش نمونه تهیه می کنیم چون هر یک نوع خاک یک مشخصات مربوط به خود را دارد و باید کمبود هایش را شناخت و بر اساس آن کمبودها کود به زمین داد. بهترین شیوه کود دهی همان چالکود است که باید در عمق 30 تا 40 سانتیمتری با فاصله مناسب از تنه درخت گود برداری و کود داد. کود های شیمیایی ازت دار را بهتر است قدری اول بهار و قدری هم نزدیکی های رسیدن میوه درخت داد. یاد مان باشد اگر کود ازت اضافه بدهیم شاخ و برگ درخت زیاد می شود زمستان دیر به خواب می رود آنگاه دچار اخلال می شود. برای تقویت درخت توصیه می شود کود زیستی فسفاته بارور به درختان داد. 100 گرم کود را در 100 لیتر آب حل کنید و یک بار هنگامی که آخر زمستان کود حیوانی چالکود می کنید یک لیوان کود حل شده را روی کودها بریزید و یک بار دیگر در اول بهار هنگام آغاز رشد به آب درخت اضافه کنید. توصیه می شود روغن ولک را هنگام متورم شدن جوانه ها بزنید نه زود تر و نه دیر تر.
                                                          گزارش از: محمدعلی شاهسون مارکده
جلسات شورا
اعضا شورای اسلامی آقایان: مسعود شاهسون، محمدعلی شاهسون و محمد عرب و آقای کریم شاهسون دهیار در تاریخ 2/7/88 ساعت 20 جلسه داشتند و روی موضوع های زیر گفتگو به عمل آمد.
کریم شاهسون دهیار گزارش داد: نقشه ساختمان دهیاری آماده است. لیستِ نوع و اندازه های میلگرد لازم ساختمان هم تهیه و آماده اجرای کار هست تقاضا دارم اعضا شورای اسلامی قول کمک های مالی خود را عملی و با واریز مبلغ کمک خود به حساب، دهیاری را در ساخت ساختمان یاری دهند.
که قرار شد با دعوت از بناهای روستا اجرای ساخت ساختمان دهیاری از طریق مناقصه به هر فردی که کمترین قیمت را  اعلام نمود واگذار گردد.
همچنین اعضا شورا توافق نمودند از کل مبلغ 10739000 تومان موجودی حساب شورای اسلامی مبلغ 9000 تومان برای باز ماندن حساب شورا، در حساب بماند و بقیه برای کمک به ساخت ساختمان دهیاری به حساب دهیاری مارکده در پست بانک ریخته شود. توافق شد ساختمان دهیاری به صورت سقف و ستون اجرا گردد.
دهیار گزارش داد؛ افرادی که می خواهند اشعاب گاز و  آب وصل نمایند خیابان بویژه آسفالت خیابان اصلی را کنده و رها می کنند. که مقرر گردید؛ کسانی که می خواهند به منظور وصل انشعاب آب و گاز، آسفالت خیابان را بکنند قبل از انجام فعالیت به دهیاری مراجعه و اجازه حفاری بگیرند و دهیار موظف است هزینه ترمیم آسفالت را برآورد و اخذ نماید آنگاه اجازه حفاری دهد.
محمدعلی شاهسون گزارش داد؛ سرکار خانم دکتر مشایخی مسئول محترم مرکز بهداشتی درمانی مارکده می گوید؛ اکنون معاینه خانم های باردار توسط مامای مرکز در گوشه ی اتاق آزمایشگاه انجام می شود که با حضور مرد آزمایشگر در گوشه دیگر اتاق، محلی نا مناسب است برای فراهم آوردن محلی مناسب می خواهیم داروخانه را به اتاق نماز خانه انتقال داده آنگاه اتاق داروخانه که محلی امن و مناسب هست اختصاص به معاینه خانم های باردار دهیم بدین منظور یک پنجره برای تحویل دارو باید در دیوار اتاق نماز خانه نصب گردد اداره مرکز بهداشت شهرستان شهرکرد بخاطر هزینه ای که باید بکند زیر بار این پیشنهاد من نمی رود، از شورای اسلامی تقاضا دارم زحمت و هزینه این کار را تقبل نمایند.
به اتفاق آرا پیشنهاد سرکار خانم دکتر مشایخی مناسب و اجرای آن ضروری تشخیص داده شد و مصوب گردید و دهیار به عنوان مجری کار تعیین شد و قرار گردید نخست پنجره ساخته و در یک روز جمعه پنجره ی ساخته شده در دیوار اتاق نمازخانه نصب گردد.
در جلسه فوق الذکر آقای کریم شاهسون دهیار لیست چک های صادره ی 6 ماهه اول سال دهیاری را به شرح زیر به منظور کنترل و نظارت تحویل اعضا شورای اسلامی داد. در این لیست 11  فقره چک صادره بانک کشاورزی شعبه هوره  و 7  فقره چک پست بانک مارکده با ذکر تاریخ، مبلغ، نام گیرنده چک و بابت موضوعی که پرداخت شده قید گردیده است.
همچنین دهیار رونوشت قرار داد شماره 239 مورخ 28/6/88 انجام حسابداری با آقای حسن بیاتی را تحویل اعضا شورای اسلامی داد.
 شورای اسلامی جلسه ای دیگر در تاریخ 7/7/88 ساعت 20  داشت. هدف از تشکیل این جلسه بررسی نامه شماره 252 مورخ 7/7/88 دهیار تشکیل شد. آقای کریم شاهسون ضمن تقدیم نامه شفاهی گزارش داد؛ به علت عدم جریان آب در جوی آب کشاورزی قریه، فاضلاب ها در جوی تجمع و بوی تعفن سلامتی مردم را تهدید می کند همچنین چهره روستا را بسیار زشت نموده پیشنهاد می گردد یک دستگاه پمپ خریداری و با استفاده از برق پمپ خانه آب آشامیدنی، آب از رودخانه به جوی پمپ گردد تا فاضلاب ها با جریان آب به بیرون روستا هدایت شوند.
اعضا شورای اسلامی پیشنهاد دهیار را به اتفاق آرا تصویب و مقرر گردید دهیار یک دستگاه پمپ تک فاز حد اکثر 2 اینچ خریداری و نصب نماید.
                                                             گزارش از: محمدعلی شاهسون مارکده
تراز مالی دهیاری در سال 1387
آقای کریم شاهسون دهیار، طی نامه شماره 171 مورخ 6/5/88 تراز مالی دهیاری در سال 1387 را به شورای اسلامی ارسال نموده است که برای آگاهی شما خوانندگان به چاپ می رسد
درآمدها؛
واریزی به حساب دهیاری توسط استانداری                 6900000 تومان
در آمدحاصل از محل صدور پروانه ساختمان                1069811 تومان
در آمد از محل صدور پروانه کسب                              800000 تومان
در آمد از محل تایید معاملات توسط شورای اسلامی        951000 تومان
درآمد از محل رسیدگی به شکایات مردمی توسط شورای اسلامی 30000 تومان
در آمد از محل صدور قبوض زباله                            2255500 تومان
در آمد از محل کرایه بیل تراکتور دهیاری                     306250 تومان
درآمد از محل همیاری مردمی                                 3065000 تومان
درآمد از محل صدور سند منازل ( بهای خدمات)               26000 تومان
کل در آمد سال 1387                                        15403561 تومان
هزینه؛
هزینه های عمرانی روستا ( تعریض قسمتی از خیابان چهارم، احداث راه مدرسه، سپتینگ تخلیه فاضلاب، سرویس های بهداشتی، غسالخانه و درپوش قبری)                                                    5316100 تومان
هزینه های فرهنگی ورزشی روستا                             666360 تومان
هزینه های اداری                                                 771050 تومان
هزینه های پرسنلی دهیاری اعم از حقوق، بیمه، پاداش و سنوات              
                                                                    4175880  تومان
هزینه های جمع آوری زباله                                   3860825  تومان
جمع کل هزینه های سال 1387                           14790215 تومان
مناقصه ساخت دهیاری
به دعوت کتبی دهیار روستا، اولین جلسه مناقصه اجرای ساخت ساختمان دهیاری در تاریخ 8/7/88 ساعت20 با حضور اعضا شورای اسلامی آقایان: مسعود شاهسون، محمدعلی شاهسون و محمد عرب، و دهیار، کریم شاهسون و آقایان: علی اصغر شاهسون فرزند عطاءالله، علی عرب فرزند عباسقلی، تاصر عرب فرزند مهدی، اردشیر منصوری، امیدعلی عرب و رمضان عرب فرزند خسرو در محل دفتر دهیاری تشکیل شد. محمدعلی شاهسون هدف از این دعوت و نشست را بدین شرح برای حاضران بیان نمود: دهیاری روستای مارکده در نظر دارد اجرای ساخت ساختمان دهیاری روستا را از طریق مناقصه به پیمان کاران و مقاطعه کاران محلی واگذار نماید، مصالح را دهیار تامین و اجرای کار به پیمانکار واگذار می شود ساختمان به صورت سقف و ستون اجرا و برای 4 طبقه پی ریزی شده ولی فعلا در سه طبقه ساخته می شود در این جلسه دهیار نقشه ها را تحویل و دعوت نامه اعلام قیمت پیشنهادی را تحویل می دهد شما پس از مطالعه ی نقشه و قرائت مفاد دعوت نامه قیمت پیشنهادی خود را در زیر ورقه نوشته و پس از از امضا، در پاکت در بسته، روز شنبه 11/7/88 ساعت 20 در همین محل در جلسه شرکت نمایید تا در حضور همه، پاکت ها باز و پایین ترین قیمت پیشنهادی برنده مناقصه خواهد بود قیمت پیشنهادی برای ساخت سه طبقه باید باشد.
پس از یک ساعت مذاکره و شنیدن نظرات، نکات مورد توافق صورت جلسه و به امضا حاضران رسید.
جلسه دوم روز شنبه مورخ 11/7/88 ساعت 20 برابر اعلام قبلی با حضور دهیار، اعضا شورا و آقایان: ناصر عرب، حبیب الله عرب فرزند قدمعلی، اردشیر منصوری، رمضان عرب در محل دفتر دهیاری تشکیل شد. پاکت های اعلام قیمت ارائه و به شرح زیر قرائت شد.
ناصر عرب 13580 تومان. اردشیر منصوری 14000 تومان، حبیب الله عرب 14000 تومان، رمضان عرب 20000 تومان و علی اصغر شاهسون 14500 تومان.
 آقای ناصر عرب نفر اول، آقای حبیب الله عرب با توافق با اردشیر منصوری نفر دوم، و اردشیر منصوری نفر سوم اعلام گردید.
موضوع صورت جلسه و به امضا حاضران در جلسه رسید و قرار گردید دهیار متن قرارداد را تنظیم و پس از امضا دو طرف، کار آغاز گردد.
                                                          گزارش از: محمدعلی شاهسون مارکده
جلسه تعاون روستایی با شورا
به دعوت تعاون روستایی جلسه ای در تاریخ 10/7/88 ساعت 20 با حضور آقایان: دکتر مصطفی عرب مدیر عامل تعاون روستایی مارکده، عبدالمحمد عرب فروشنده تعاونی، مسعود شاهسون، محمدعلی شاهسون و محمد عرب اعضا شورا در محل دفتر تعاون روستایی مارکده تشکیل گردید. هدف از این دعوت و نشست بررسی لیست تنظیمی دریافت کنندگان آرد خانه پزی روستای مارکده بود.
دکتر مصطفی عرب گفت: اخیرا جلسه ای با حضور مدیران ارشد اداره تعاون روستایی استان و شهرستان، در محل دفتر مدیریت تعاون روستایی استان و با حضور همه مدیران عامل تعاونی های روستایی تشکیل شد و موارد زیر در ان جلسه برای ما بیان گردید که اجرا نماییم. حال من چکیده ی سخنان ان جلسه را برای شما بازگو می کنم.
 برای توزیع بهتر و دقیق تر آرد خانه پزی، دفترچه های جدیدی چاپ شده و قرار است که دفترچه های قبلی جمع آوری و دفترچه های جدید تحویل گردد، در دفترچه های جدید آمار به روز خواهد شد، اسامی همه ی اعضاء خانواده نوشته و تغییرات افراد خانوار، در دفترچه ثبت و بر اساس آمار دفترچه، آرد تحویل خواهد شد.  آقای عبدالمحمد عرب قبلا مدارک خانوارهای روستا را جمع آوری و به اداره تعاون روستایی داده، بر همین مبنا لیست کامپیوتری تنظیم شده، بر اساس این لیست که ممکن است کم و کاستی هم داشته باشد آمار جمعیت مارکده 1496 نفر اعلام شده است این لیست باید مورد تایید و به امضا شورای اسلامی برسد، و به اداره تعاون روستایی ارسال و از انجا به اداره غله فرستاده شود. اداره غله بر اساس این لیست ارائه و تایید شده آرد تحویل خواهد داد. موضوعی که باید در نظر داشت، این هست که، پس از این که دفترچه ها صادر شد، تغییرات در جمعیت (تولد ها و فوتی ها) را تعاونی ثبت و به اداره تعاون و در نهایت به اداره غله تحویل می گردد وقتی که در اداره غله ثبت شد، آرد بر اساس آمار جدید تحویل می شود آنگاه تعاونی می تواند آرد نوزاد را تحویل دهد.
پیرامون تحویل آرد به کسانی که کوپن روستایی دارند ولی همیشه در روستا ساکن نیستند و یا برای کار کشاورزی به روستا رفت و آمد دارند، که برابر صورت جلسه مورخه 31/4/88  سهمیه آردشان قطع شده، شفاهی گفته شد مبنای تحویل آرد ته کوپن روستایی است ولی کسی حاضر نبود این گفته های شفاهی را مکتوب و امضا نماید و هر یک از مسئولان می خواست توپ را به زمین مسئول دیگری بیندازد و صورت جلسه 31/4/88 هم که با حضور معاون اداره تعاون روستایی تنظیم شده در راستای پرتاب توپ به زمین شورا بوده  است. به هر صورت باید ظرف همین ماه دفترچه ها صادر و لیست توسط شورا تایید شود.  از اعضا شورا تقاضا می شود لیست را کنترل و اگر قرار است تغییراتی ایجاد شود به این تعاونی اعلام تا لیست نهایی تنظیم، وپس از تایید ارسال گردد.
اعضا شورا گفتند: بخشدار سامان همه ماهه لیست تعداد کیسه اردهای تحویلی به تعاونی را، که، از فرمانداری فرستاده می شود، برای شورا ارسال، و درخواست می نماید، شورا بر درستی توزیع آردها نظارت و نتیجه را گزارش دهد. در دستورات شفاهی وکتبی، بخشدار تاکید بر تحویل آرد به ساکنان دائمی روستا است حال با توجه سخنان شفاهی مدیر سازمان تعاون روستایی که شما بیان کردید ما نا گزیزیم از بخشداری مجددا استعلام نماییم هر دستوری که داده شد اجرا می نماییم.
                                                          گزارش از:  محمدعلی شاهسون مارکده
تحصیل بزرگ سالان
برابر اطلاعیه مرکز آموزش از راه دور دخترانه بهشت آئین، که در اطلاعیه آدرس خود را سامان، فلکه بسیج، مدرسه راهنمایی دخترانه شهید ریاحی، تلفن 3520629 اعلام نموده، بانوان بزرگ سال می توانند از راه دور ادامه تحصیل دهند متن اطلاعیه بدین شرح است.
مژده به کلیه خواهران بازمانده از تحصیل که به هر دلیل، افزایش سن، ازدواج، فقدان واحد آموزش در محل زندگی، نبود رشته تحصیلی در محل سکونت، عدم امکان حضور در مدارس روزانه، از تحصیل در مدارس عادی بازمانده اند، مرکز آموزش از راه دور دخترانه بهشت آئین در راستای سیاست های جدید آموزشی وزارت آموزش و پرورش و با مجوز رسمی و هماهنگی با اداره آموزش و پرورش منطقه سامان پس از 2 سال موفقیت در ارائه خدمات آموزشی در شهر سامان و کلیه روستاهای تابعه با ضوابط آسان تحصیلی از جمله؛ برگزاری کلاس های حضوری و رفع اشکال بر حسب موضوع درس، ارائه CD های آموزشی، نوار ویدئوئی، کتاب های خود آموز در دوره های راهنمایی، متوسطه و پیش دانشگاهی می باشد.
طرح وحدت
به دعوت سردانگ ها و نماینده طرح وحدت آقایان: ابوالفضل( محسن)  شاهسون فرزند عطاءالله، ابوطالب عرب، محمدرضا شاهسون فرزند عبدالوهاب، عباس شاهسون فرزند محمد، علی عرب فرزند عباسقلی، غلامرضا عرب فرزند قربانعلی و علیرضا عرب فرزند علیمیرزا، جلسه ای در تاریخ 26/6/88 ساعت 20 با حضور تعداد زیادی از سهام داران این طرح در محل مسجد جامع مارکده تشکیل و پس از بیان کارهای انجام شده و شنیدن نظرات حاضرانِ در جلسه، تصمیمات زیر اتخاذ گردید.
1- قرار گردید هزینه های خرید و نصب تجهیزات آب رسانی و اجرای پروژه، بجای اخذ وام از سیستم بانکی، با پرداخت نقدی سهامدران اجرا گردد. توسط سردانگ ها و نیز آقای عباس شاهسون، هزینه ها برآورد شد بر اساس این برآورد هر سهامدار مبلغ دو میلیون تومان باید برای هزینه ی اجرا بپردازد تا آب سر زمین ریخته شود.
2- مقرر شد هر سهامداری که، مبلغ دو میلیون تومان سهم خود را نپردازد، سردانگ ها این حق را دارند که دو جیریب از زمین و به همین نسبت از آب هر سهامدار را کسر و به دیگری واگذار نمایند.
3- قرار گردید عملیات اجرایی اجرای سیستم آب رسانی از آول مهر ماه 88 آغاز و تا پایان اردیبهشت ماه 89 پایان پذیرد.
4- مقرر گردید هر سهامدار سه فقره چک به مبلغ و تاریخ های زیر به نمایندگان طرح تحویل و رسید دریافت دارند.  15/9/88 مبلغ 800 هزار تومان. 15/12/88  مبلغ 800 هزار تومان.  و 31/2/89 مبلغ 400 هزار تومان. اگر سهامداری چک خود را تحویل ندهد این حق به نماینده و سردانگ ها داده می شود که مقدار دو جیریب از زمین و به همین نسبت از سهم آب کسر و به دیگری واگذار گردد.
5- هر سهامدار موظف هست در اسرع وقت ممکن و مناسب نسبت به کشت زمین خود اقدام نماید هزینه احداث باغ، هزینه پرداخت امتیاز آب به اداره آب، هزینه پرداخت اجاره بهای زمین، هزینه آب بهای سالانه، هزینه پرداخت برق مصرفی و هزینه نصب لوله های فرعی آب رسانی و هزینه نصب قطره چکان به عهده سهامدار می باشد.
6- همچنین مصوب شد اگر یک و یا همه ی چک های تحویلی سهامداری تبدیل به پول نگردد سردانگ ها و نماینده طرح اجازه تصرف و کار بر روی زمین به سهامدار نخواهند داد.
7- مقرر گردید مجریان طرح که همان سردانگ ها و نماینده طرح می باشد اگر در تاریخ معین شده به تعهدات خود عمل نکردند و آب در تاریخ مشخص شده سرِ زمین تحویل داده  نشد خسارات وارده به سهامداران را جبران نمایند.
در تاریخ 12/7/88 به منظور تهیه و نصب تجهیزات آب رسانی طرح باغداری وحدت، نماینده طرح و سردانگ ها به عنوان کارفرما، قرار دادی با آقای مهندس علی داودی مدیر عامل شرکت آبیاران به عنوان پیمان کار، منعقد نمودند.
آقای داودی متعهد گردید؛ اقلام زیر را فراهم، نصب و راه اندازی نماید و بعد از بهره برداری به مدت 2 سال ضمانت خرابی و نا کار امدی را نمود. لوله، اکترو موتور، تابلو، کلکتور. همچنین آقای داودی متعهد گردید تجهیزات را نوعی انتخاب و نصب نماید که پاسخ گوی طرح باشد. مبلغ هر دستگاه الکتروموتور 180 میلیون ریال، پمپ هر دستگاه 64 میلیون ریال، شاسی ها هر دستگاه 10 میلیون ریال، تابلوها هر دستگاه50 میلیون ریال، کلکتور کامل هر دستگاه 20 میلیون ریال، و نصب تجهیزات و راه اندازی دو ایستگاه 80 میلیون ریال. کابل و دیگر اتصالات برابر قیمت روز بازار. و لوله به ازاء هر متر طول 300 هزار ریال.
نماینده و سردانگ های طرح متعهد شدند 45 درصد هزینه را نقدی و 55 مابقی را در 15/12/88  به آقای مهندس داودی بپردازند.
زمان اجرای قرار داد تا پایان آبان ماه تعیین گردید.
                                                                گزارش از: ابوالفضل شاهسون
 پرورش بوقلمون
روز دوشنبه 4/7/88 ساعت 10 صبح با همکاری شورای اسلامی و دهیاری، کلاس آموزش پرورش بوقلمون با حضور 15 نفر ازخانم های روستا در محل ساختمان بسیج مارکده تشکیل شد. هدف از تشکیل کلاس این بوده که خانم های خانه دار روستا در کنار کارهای زندگی بتوانند در منزل خود بوقلمون پرورش دهند  و از این طریق کمکی به هزینه های زندگی کنند و بتوانند مواد غذایی سالم و طبیعی تولید نمایند در این کلاس آموزشی سرکار خانم مهندس علیجانی از شرکت آفتاب گردان دیمه پیرامون پرورش و نگهداری به خانم ها آموزش دادند، و به پرسش های خانم های روستا درباره نگهداری مرغ خانگی پاسخ داد. در زیر به چکیده ای از گفته های خانم مهندس علیجانی را برای شما می نویسم.
وزن جوجه های بوقلمون در هفته 7-8  به شرح زیر است. یک  بوقلمون نر زنده حدود 11 و لاشه آن حدود 8 و گوشت خالص 4 کیلو است. و یک بوقلمون ماده زنده حدود 7 کیلو و لاشه آن حدود 6 کیلو و گوشت خالص حدود 3 کیلوخواهد بود.
بیماری های شایع بوقلمون همانند مرغ خانگی است. مثل نیوکاسل، اسهال خونی، عفونت کیسه زرده، سندرم قلبی، بیماری تنفسی و وبای مرغان.
فضایی که برای پرورش بوقلمون مورد نیاز است به شرح زیر خواهد بود هفته اول 30 جوجه در یک متر مربع فضا، هفته 2 تا 4 تعداد  20 جوجه در یک  متر مربع و هفته 5 تا 6  تعداد 10 جوجه در یک متر مربع و هفته 9 تا 12 تعداد 5  تا در یک متر مربع و هفته ی 18 تا 20  تعداد 3 بوقلمون در یک مربع است.               
                                                                              خانم ز شاهسون
  شاهسون ها
در تاریخچه روستای مارکده گفتیم که شاهسون های روستای مارکده از تیره و یا طایفه ی سولدوز و ایل شاهسون های بغدادی هستند و نیز گفتیم که چندین نسل قبل نیاکان آنها از اطراف قم و ساوه به این محل آمده اند مقاله زیر توضیحی بیشتر در این باره دارد. این مقاله توسط آقای اصغر حسنی که خود از شاهسون های بغدادی است نوشته شده که عینا از روی سایت ایشان برداشته و برای مزید اطلاعات شما خوانندگان چاپ می شود.  
ایل شاهسون بغدادی
شاهسون ها به نوشته مورخان از سرزمین های بالکان به دیار بکر و سپس به ایران آمده و در خدمت شاهان صفوی قرار گرفته اند. اصولا شاه عباس این ایل را برای کاستن قدرت قبایل قزلباش ساماندهی کرد. ایل شاهسون را از زمانی شاهسون بغدادی نامیدند که در حدود 12000 خانوار آن ها در زمان نادر شاه افشار، از دشت مغان برای حفاظت از مرزهای غربی ایران به این ناحیه عزیمت کردند و در زمان نزدیک به دستور کریم خان زند به شیراز کوچانده شدند. پس از مرگ کریم خان، آقا محمد خان قاجار آن ها را در حوالی قزوین، همدان و ساوه تا نزدیکی دریاچه حوض سلطان اسکان داده است. ایلات شاهسون بغدادی از نظر سازمان اجتماعی به ایل، طایفه،  تیره، اوبه و خانوار تقسیم می شوند. ایل شاهسون بغدادی شامل: لک، آروخلو و اینانلو هستند که اینانلوها در زمان شاه عباس عمده ترین شعبه آن ها بودند. اینانلوها به دو شعبه بزرگ ینگی جک و گوک لر تقسیم می شوند. اینانلوها 7 تیره دارند. آروخلوها 4 تیره و لک ها 10 تیره می باشند. خانم مادام لیدی شل می نویسد: در نیمه های قرن نوزدهم در منطقه تهران مجموعه ای از ایلات گوناگون به چشم می خورد که از این میان ایل شاهسون با 9 هزار چادر از همه بزرگتر می باشد. افراد این ایل بر حسب فصل میان قم، تهران، قزوین و زنجان پراکنده بودند. بعد از انقلاب عشایر اطراف ساوه تا دریاچه حوض سلطان، یکجا نشین شده اند و جوانان آن ها به شهر قم مهاجرت نمودند. علی رغم این تغییر و تحول هنوز هم در مناطق روستایی می توان شاهد لباس بومی عشایر و عمدتا در میان افراد ایل شاهسون بود. قشلاق ایل اینانلو در اطراف گوی داغ و قلعه محمد علی خان نزدیک جاده قدیم تهران و قم و نواحی مجاور ساوجبلاغ و بوئین زهراست و ییلاق آن ها در خرقان نزدیک گمیش لو می باشد. ییلاق و قشلاق تیره کوسه لر نواحی غربی و جنوبی ساوه است و قشلاق تیره سولدوز پیرامون ورابولاخ در شرق ساوه و قشلاق تیره حسین خان لو در کنار دریاچه قم و رودخانه قره چای در جنوب شرقی ساوه است
                                                                              اصغر حسنی
خوشه پروین
برای من آشنایی و یاد پروین اعتصامی به کلاس پنجم ابتدایی و ان شعر « اشک یتیم » بر می گردد. آن وقت ها کمتر با تاریخ ایران و دردها و رنج های مردم آشنا بودم. عجبا که، حالاچقدر آن شعر را دوست دارم و حس لمسش می کنم، چه زیبا گفته است. این زن آزاد اندیش رنج ها و غم ها و حرف های امروز ما را آن روزها چه خوب فهمید و سرود و جالب تر این که او متولد شهرِ آزاد اندیش ایران، تبریز است.
 پروین در سال 1285 هجری خورشیدی متولد و سی و پنج سال بعد، در سال 1320 چشم از جهان فرو بست. و این سی و پنج سال کافی بود تا اختر تابناک چرخ ادبی، در ادبیات هزار ساله ایران باشد. او در سایه پدری فرهیخته و با فرهنگ، اعتصام الملک، که خود از نویسندگان و مبارزان مشروطه خواه تبریز بود و مجله بهار را منتشر می کرد رشد کرد.
پروین در هشت سالگی شروع به سرودن شعر کرد و در محافل ادبی مطرح شد تحصیلات خود را در مدرسه آمریکایی ها به اتمام رساند. در هیجده سالگی با پسر عموی خود که جوانی در خدمت ارتش بود ازدواج کرد و به کرمانشاه رفت ولی یک سال بعد به جدایی کشید پس از آن مدتی در کتابخانه دانش سرای عالی تهران به عنوان کتابدار مشغول به کار شد در همین سال به تشویق ملک الشعرای بهار دیوان اشعار خود را منتشرساخت.
در سال 1316 پدر خود را از دست داد و چهار سال بعد از این فراق، در تهران به دلیل ابتلا به بیماری حصبه زندگی را بدرود گفت و پیکر او در قم در جوار حرم حضرت معصومه در خاک آرام گرفت. اما چه چیزی مرا مجذوب اشعار او و انگیزه ای برای نوشتن این مطلب شد؟ ژرف نگری و بیان دردهای اجتماعی در زیباترین و بدیع ترین حالات خود. کمتر کسی همانند پروین این کار را انجام داده است. به این اشعار توجه کنید.
پدرم مرد ز بی دارویی / وندرین کوی، سه داروگر هست / سوی همسایه بی نان رفتم / تا مرا دید در خانه ببست .
یا در مناظره « دو قطره » که یکی از دست تاجری متمول و دیگری از پای خارکن چکیده، پروین به شهامت به فاصله طبقاتی اشاره می کند.
دقت کنید؛
به خنده گفت میان من و تو فرق بسی است
                                           توئی ز دست شهی، من ز پای کارگری
برای همرهی و اتحاد با چو منی
                                        خوش است اشک یتیمی و زحمت کمری
تو از فراغ دل و عشرت آمدی به وجود
                                             من از خمیدن پشتی و زحمت کمری
ترا به مطبخ شه، پخته شد همیشه طعام
                                                 مرا به آتش آهی و آب چشم تری
 و بسیاری قطعات دیگر که نشان از درک بالای او از اوضاع اجتماعی و مردمی بودن او دارد. او بجای آن که گوهر شعرش را صرف مدح و وصف کند به بیان این دردها پرداخت دردهایی که اینک نیز تازه می شوند.
پروین در عصر نهضت مشروطه زیسته است در فضای آن روزگار زیستن و دیدارها با دهخدا، اقبال آشتیانی، ملک الشعرا، تاثیر مهمی در شیوه ادبی و شعر او داشته است.
پروین شاعری است اخلاق گرا و در بیت بیت دیوان او می توان رد پای آن را دید. دیدگاه انسانی او بسیار شیرین و جذاب است و خواندن اشعارش را برای هر شخص با هر زبان و فرهنگی شیرین می سازد.
او در عمر کوتاه خود در حدود 6500 بیت شعر سروده با لحنی لطیف، بی تکلف و با صداقت در ادبیات ایران جاودانه شده سیمای پر جاذبه و صادق او حتا با روسری که نقاشان بر آن افزودند نشانگر عمق ارزشمندی عاطفه، خرد و انسانیت در ضمیر او دارد.
بکوش و دانشی آموز و پرتوی افکن
                                       که فرصتی که تو را داده اند بی بدل است.
                                                                       مهدی عرب
شخصیت نا پایدار
همه ی ما ضرب المثل گاو نه من شیر را شنیده ایم که، در وصفش می گویند: نُه من شیر می دهد ولی سرانجام با پای و لگدش ظرف شیر را واژگون می کند. بی گمان یک گاو در یک زمان و نوبت، نُه من (54 کیلو) شیر نمی دهد و هیچ گاوی هم این درک و شعور را ندارد که تصمیم بگیرد با پای خود زده و ظرف شیر را بریزد. این جمله ها را آدمیان برای رساندن پیام و مفهومی در ارتباط با خود ساخته اند. ضرب المثل فوق برای بیان نا پایداری شخصیتی آدمی به کار برده می شود.
و یا ضرب المثل؛ فلانی با یک کشمش گرمیش می شود و با یک غوره
 سردیش، را همه شنیده ایم. گوینده می خواهد کم ظرفیتی، متلون مزاجی، بی ثباتی و نا پایدار بودن شخصیت آدمی را،  بفهماند.
و باز زیاد شنیده ایم که می گویند: فلانی گاهی ازسوراخ سوزنی رد می شود وگاهی از دروازه ای نه. پیام این ضرب المثل این هست که شخص مورد نظر آدمی است با تیپ شخصیتی نا پایدار، نا استوار و نا ثابت و نا مشخص.
البته جمله و کلمه های بسیاری در این زمینه در فرهنگ شفاهی و ادبیات نوشتاری ما جاری و ساری است مثل هرهری مذهب، دم دمی مزاج، دهان بین، گوشی، همرنگ جماعت شدن، حزب باد، بوجار لنجان، بوقلمون صفت، و … همه این صفات به آدمی اطلاق می گردد که شخصیتی ثابت، استوار و یک نواختی ندارد تا دیگران بتوانند با خصوصیت و ویژگی ثابت که خاص او باشد بشناسندش. این چنین آدمی  نمی تواند تصمیم قاطع بگیرد هر لحظه در فکری است، هر لحظه به رنگی در می آید، هر لحظه یک جور حرفی می زند، به هرکه رسید همرنگ  او می شود، توی هر جمعی قرار گرفت همانند آنها می شود.
 نداشتن ثبات شخصیتی، نداشتن رویه ای ثابت و استوار در رفتارها، تصمیم ها، قول ها، وعده ها، تعهد ها، پذیرش مسئولیت ها و بینش و باورها یک اختلال شخصیتی است. که بدان اختلال شخصیتی نا پایدار می گویند. اختلال شخصیتی نا پایدار یکی از بد ترین اختلال های شخصیتی است که آدمی هم خود رنج می برد و رنج بسیار به اطرافیان خود می دهد. آدم های پیرامون چنین شخصیتی نمی دانند با او چگونه رفتار کنند چون هر لحظه خواستش و میل علاقه اش تغییر می کند. آدمی که دارای این اختلال هست درست روی مرز باریکی که یک طرفش سلامتی و طرف دیگرش اختلال هست راه می رود و زندگی می کند. گاهی به سمت اختلال می افتد و گاهی به سمت سلامتی.  بی گمان این اختلال درجات مختلف و شدت و ضعف دارد. بد نیست به چند ویژگی اختلال شخصیتی نا پایدار اشاره ای بکنیم.
یکی از ویژگی های آدمی که دچار اختلال شخصیتی نا پایدار است این هست که حد و مرز خود را خوب تشخیص نمی دهد نمی داند چه حرفی را درکجا بزند و یا در چه جایی نزند، چه کاری را کجا بکند، و یاچه کاری را در چه جایی نباید کرد، موجودی است احساسی و عاطفی نه معقول و عقلانی. لحظه به لحظه احساسات و عواطفش تغییر می کند. اگر جوان باشد با یک دیدن عاشق و شیدا می شود بعد اگر آن گونه که می خواهد برنامه اش پیش نرفت سریع قهر می کند، جدا می شود، متنفر می گردد، بدش می آید و دشمن می شود. میدانیم قهر، احساس بد و تنفر، افسردگی به دنبال دارد به همین جهت این گونه آدم ها اغلب و یا سرانجام شان دچار شدن به اختلال افسردگی است.
ویژگی دیگر شخصیت نا پایدار آدمی است خود ناپسند، خود نا دوست یعنی خود را دوست ندارد، ( البته باید دانست خود دوستی با خود خواهی تفاوت بسیار دارد خود دوستی نشان از سلامتی روانی دارد و خود خواهی یک بیماری روانی تلقی می گردد ) تقریبا به هیچکس اعتماد ندارد یک اضطراب دائمی دارد  معمولا یک حالت خشم، پرخاشگری و عصبانیت نسبت به همه دارد  چون این ویژگی ها از دید و نظر مردم خوب نیستند ناگزیر در رفتار خود هنگام برخورد با دیگران نقش بازی می کند تا به دیگران بفهماند من خوبم من خشمگین و پرخاشگر وعصبانی نیستم، بدین جهت همه را به بازی می گیرد در این کار ممکن است متوسل به فریب و دروغ نیرنگ هم بشود.
ویژگی دیگر شخصیت نا پایدار، آدمی است به همریخته. به هم ریخته یعنی چه؟ یعنی نمی داند هدفش در زندگی چیست؟ نمی داند چه چیز برایش مهم و مهمتر است،  معیار و ملاک دقیق سنجش ندارد، روح زمانه را خوب درک نمی کند،  بیشتر متکی به ذهنیاتش است تا واقعیت ها، جهان را ذهن خود می داند به همین جهت هنگام تصمیم گیری و رفتار از این شاخه به ان شاخه می پرد، جهان را در یک لحظه زیبا می بیند و در لحظه ای دیگر بد و نا زیبا. آدم ها را در ساعت و یا روزی خوب می پندارد و در ساعت و روزی دیگر بد و پلید. در کاری که می کند یک جنبه های مثبت از خود بروز می دهد ولی به زودی می بینی عکس آن را انجام می دهد. در یک زمان کوتاهی به یک نفر مهر و عشق می ورزد چند ساعت و یا روز بعد می بینی از او متنفر می شود و بد گویی می کند می بینی چیزی را به کسی بخشیده بعد می آید آن چیز را مطالبه می کند و یا منت بر او می گذارد که من چنین کردم و یا هرجا و نزد همه تعریف می کند که این من بودم که فلان چیز را به او دادم و یا فلان کار را برای او کردم. چنین آدمی در میان جمعی که قرار گرفت هرکه هر مشخصه ای را گفت او می گوید من هم همین گونه هستم یا من هم همین را می خواستم یا من هم همین گونه بودم. اگر قدری در جلساتی که افراد دور هم نشسته و سخن می گویند دقت داشته باشیم خواهیم دید بعضی افراد سخنان ضد و نقیض می گویند. بنا بر جو جلسه سخنی و نظری ارائه می دهند و لحظه بعد که جو جلسه تغییر می کند سخنی دیگر و نظری دیگر ابراز می کنند که با سخن قبلی اش متضاد است این نشان از ناپایداری نا استواری شخصیتی شخص نا پایدار دارد نگارنده بارها با این سخنان متضاد در جلسات رو برو شده ام.
آدمی با تیپ شخصیتی نا پایدار خیلی نزدیک به اختلال شخصیتی شیدایی و سر خوشی و افسردگی است. یعنی آدمی، دو قطبی است. آدم های دو قطبی چگونه اند؟ گاهی در اوج و آسمان ها به سر می برند و می بینی که سرخوش، سرحال، بگو و بخند، شاد، خوشبین و مهربا ن اند و گاهی در ته چاه و یا عمق دره افتاده اند لذا می بینی افسرده، غمگین، بدبین، افتاده، بی حال، بی حوصله، نا امید و مایوس هستند. آدمی با تیپ شخصیتی ناپایدار هم  مانند آدم دو قطبی پایین و بالا می رود با این تفاوت که زمان تغییر در آدم نا پایدار کوتاهتر و حتا ممکن است دقیقه ای و لحظه ای باشد ولی بالا و پایین رفتن آدم دو قطبی زمان بیشتری می برد.
در درون ذهن و ضمیر آدمی با اختلال شخصیتی نا پایدار طوفان است، غوغا و نا آرام است دائم از این شاخ به آن شاخ می پرد. هر لحظه فکری، نقشه ای، طرحی و سودایی دارد. در ارتباط با دیگران لحظه به لحظه فکر های مختلف به  ذهنش می آید و  می رود می بینی در لحظه ای به دیگران کاملا اعتماد دارد و لحظه ای بعد هیچ کس اعتمادی ندارد. یک لحظه حاضر می شود  امکانات خود را در اختیار دیگری قرار دهد لحظه ای بعد پشیمان می شود. یک وقت می بینی بخشنده می شود و لحظه ای بعد می بینی خست به خرج می دهد و سخت گیری های بی مورد می کند. لحظه ای به دیگران خوشبین و لحظه ای دیگر با شک و سوء ظن بدانان می نگرد. در مجموع آدم نا پایدار تقریبا به هیچ چیز و هیچ کس اطمینان ندارد و همیشه نگران اوضاع و مضطرب است. این گونه آدم ها اغلب اوقات در برخورد با دیگران یک حالت وسواس تا حد بدبینی دارند.
آدمی باتیپ شخصیتی ناپایدار اغلب به ظواهر اهمیت می دهد لباس و آرایش می کند ممکن است آرایشش در حد شدید و تحریک کننده هم باشد و بیشتر به دنبال جذب نظر مثبت دیگران است. چون از درون تهی و بی مایه است، خود را خوشایند نمی داند و ارزشمند نمی شمارد و دوست ندارد می خواهد با ظاهر سازی از دهان دیگران بشنود  که به او بگویند؛ توخوبی، خوشایندی، ارزشمندی، مهم و دوست داشتنی هستی تا بلکه آرامش یابد.
آدمی با تیپ شخصیتی ناپایدار هیچگاه آرام و قرار ندارد. چرا؟ چون آرامش، در پی داشتن شناخت و آگاهی می آید، وقتی شناخت و آگاهی داشته باشیم احساس توانمندی می کنیم و وقتی توانمند بودیم و توانستیم مفید فایده و سودمند برای خود و دیگران باشیم در این صورت احساس ارزشمندی وخوشایندی در آدمی بوجود می آید این احساس خوشایندی و ارزشمندی است که به انسان معنی می دهد. احساس داشتن معنی به انسان آرامش می بخشد. ولی آدم ناپایدار چون چنین ویژگی هایی ندارد در خود آن معنی و ارزشمندی را حس نمی کند بنابر این آرام و قرار ندارد و در یک جا هم نمی تواند قرار و آرام بگیرد. تقریبا هیچگاه نمی توان فهمید آدم دارای اختلال شخصیتی نا پایدار چی دارد؟ چی ندارد؟ چه هدف وانگیزه ای دارد؟ خوش آیندی هایش چیست؟ دوستش کیست؟ دشمنش کیست؟ از چه چیز خوشش می آید؟ و از چه چیز بدش؟ نمی توان فهمید آدمی است آرام یا عصبانی؟ نمی توان فهمید آدمی است مهربان یا کینه ورز؟ نمی توان فهمید آدمی بخشنده و یاخسیس است؟  چون با سرعت تغییر می کند زندگی کردن و شراکت و داد و ستد و همکار بودن با چنین آدمی بسیار مشکل و پررنج است.
چنین آدمی اگر در نقش وجایگاه پدر و یا مادر قرار گرفته باشد به فرزندان آسیب فراوان می زند. چون بچه نیاز به محیطی یک نواخت و شناخته شده و ثابت و استوار دارد اخلاق و رفتار پدر و مادر از یک ثبات باید برخورد دار باشد تا فرزند بتواند در مقابل آنها چگونه رفتار کند. مثلا برای سلامت بچه ضرورت دارد که بداند پدرش آدمی مهربان است و در مقابل تقاضای او واکنش مهرورزانه نشان میدهد. بدین جهت بهتر است آدمی با تیپ شخصیتی نا پایدار قبل از اقدام به ازدواج  خود را معالجه کند  بعد ازدواج نماید.
اختلال شخصیتی  نا پایدار نتیجه زندگی سخت و محرومیت های دوران کودکی است نتیجه رفتار های ناسالم پدر و مادر هنگام کودکی اوست کودک آدمی از لحظه تولد سخت نیاز مند به حفاظت، حمایت، مراقبت، توجه، همراهی و ملاطفت است حال اگر بچه در خانواده ای با پدر و مادر نادان و نا آگاه و روابط نا سالم و نا مهربان بزرگ شود، بی مهری، سردی و  خشونت  ببیند به این نتیجه می رسد که کسی مرا دوست ندارد وجود من در خطر نابودی است آنگاه احساس وانهادگی می کند احساس می کند که به حال خود رها شده و تکیه گاه وحمایت کننده ندارد. کودکی که در چنین حالت هایی قرار گرفت و استمرار پیدا کرد احساس ضعف می کند احساس ناتوانی می کند به همین جهت می بینیم بزرگترین وحشت  آدم هایی با تیپ شخصیتی نا پایدار از بی توجهی دیگران است وحشت از این دارد که مردم به او توجه نکنند، اهمیت ندهند و او را به حال خود وانهند، طردش کنند، مورد بی مهری قرار گیرد.
 آدمی با تیپ شخصیتی نا پایدار به علت آسیب شدیدی که در کودکی دیده وقتی در یک رابطه و ارتباط خوبی با دیگران هم هست همیشه ترس و اضطراب دارد فکرش مشغول است که؛ نکند یک وقت این رابطه تمام شود، خراب شود و او  به حال خود رها گردد بنا بر این به خاطر همین ترس و وحشت رابطه خوب را هم خراب می کند.
آدم هایی با تیپ شخصیتی نا پایدار آدم های احساسی و عاطفی هستند ترس و وحشت از وانهادگی و رها شدگی همیشه ذهن آنها را به سمت منفی های زندگی سوق می دهد لذا می بینی نا آگاهانه و بیمار گونه رابطه ی عاشقانه خود را خراب و برای خود جهنم نفرت می سازند به همین جهت  زندگی با چنین آدمی بسیار مشکل است به انسان افسردگی میدهد چرا؟ برای اینکه آدمی در مقابل او لحظه ای عزیز است و لحظه ای دیگر منفور.
آدم هایی با تیپ شخصیتی نا پایدار از هر کسی که خوشش آمد از او بت می سازند به عرش می رساند بعد می بینی خیلی زود از او زده می شود و ازش بدش می آید بنابر این ثبات عاطفی ندارند با یک کشمش گرم و با یک غوره سردشان میشود دائم بین دوستی و دشمنی، بخشندگی و خست، عشق و نفرت، احساس امنیت و احساس وحشت، در امید و نا امیدی، این ور و آن ور می روند. در کمترین زمان عاشق و دلداده می شوند شدید عشق می ورزند دلبستگی شدید پیدا می کنند و با قدرت نفوذی که دارند در جان دیگری رخنه وجای می گیرند و به همین سرعت از عشق خود می برد.
آدم های با تیپ شخصیتی نا پایدار مکمل آدم های خود شیفته هستند و یا مونس و همدم شخصیت های انزوا طلب می شوند. یعنی با شدت به ادم  خود شیفته علاقهمند می شود و جان و روان آدم خود شبفته را که از نظر احساسی و عاطفی توخالی است گرما می بخشد. چرا؟ برای اینکه آدم خود شیفته با احساساتش قطع رابطه کرده، آدم نا پایدار با چسباندن خود به آدم خود شیفته به جای هردو شان احساس می کند و عشق می ورزد و وقتی هم که عشق زود گذرشان به سر آمد به شدت تبدیل به جدایی نفرت و کینه می شود. هم خواستن شدید دارد، هم پس زدن شدید. هم آرامش می بخشد و هم مشوش می کند.
وجود و ذهن آدم نا پایدار همانند ظرف ته سوراخ است. نمی تواند تجربه های زندگی اش را جمع و از آنها بیاموزد می بینی کارهای مشابه و تکراری انجام می دهد. مثلا ممکن است در طول عمر خود به ده ها نفر نزدیک شود، خیلی سریع احساس و اظهار دوستی کند، جان یکی شوند و بعد می بینی وصلت می کنند یعنی دختر می دهند و یا می گیرند همه ی سر و راز زندگی خود را به هم می گویند خانه یکی می شوند شراکت می کنند و بعد می بینی سر اندک چیزی این دوستی شان تبدیل به دشمنی گردد وصلت شان تبدیل به جدایی و رنج می شود. بعد از مدتی دو  باره با فرد دیگری آغاز دوستی مشابه می نماید در این دوستی و دشمنی هیچ گاه نمی اندیشد که چرا؟ و همیشه هم دیگران را مقصر می شمارد که بی وفایند قدر ناشناسند، اصلا آدم نیستند، دستم را عسل کردم توی دهانش گذاشتم ولی …
 آدم با تیپ شخصیتی نا پایدار نیاز به درمان دارد بهتر است به یک دکتر روان شناس و یا روان پزشک ماهر مراجعه وخود را درمان کند. باید دانست  تعداد شخصیت های نا پایدار در میان زنان بیشتر از مردان است و تعداد خود شیفتگان در میان مردان بیشتر از زنان است شخصیت نا پایدار یک نزدیکی و مشابهت هم با شخصیت هیجانی نمایشی دارد که قبلا مقاله ای با همین نام خوانده وآشنایی دارید.  محمدعلی شاهسون مارکده 20/5/88
زندگي لطف و صفاست
هر جلوه زندگي پر از لطف وصفاست  
                                    هر ذره پر از جمال وعشق است و بهاست
در چشم من و تو گر جهان زشت نمود     
                                       ترديد مکن که عيب در ديدن ماست
                                                             نقل از ديوان منصور اميني باغبادراني
لطیفه
سال ها پيش در اداره ی پستی، كارمندي،  هنگام دسته بندی و منظم كردن نامه ها ، به نامه ای با نشانی عجيبي رو برو شد كه، روي آن اين عبارت نوشته شده بود؛
 « آسمان هفتم، برسد بدست خدا »
 كارمند تعجب كرد و نامه را به رئيس نشان داد. رئیس اداره پست با  مشورت همکاران تصميم گرفت پاکت نامه را بگشاید. مضمون نامه چنين بود :
اي خداي بزرگ، خودت خوب می دانی، به تهی دستي ی عجيب اقتصادی دچار شده ام. با تلاش زیاد معيشت زندگی ام به سختی می رسد. لذا نیاز مبرم به  10 هزار تومان پول دارم .
 رئيس و همکاران سخت متاثر شدند و تصميم گرفتند به جهت رسيدن آن فرد به مرادش و قوی تر شدن ايمانش به خدا مبلغ 5  هزار تومان را از طرف خودشان ولي به نام خدا براي او بفرستند .
 بعد از مدتي، رئيس، به منظور اين كه ببيند آيا كارمندان پول را به او داده اند يا نه ، به منزل او مي رود و جريان را جويا مي شود. فرد فقير مي گويد: قربان كرامت خدا بروم او مبلغ 10 هزار تومان خواسته ی مرا داده ولي رئيس پست،  فلان فلان شده  مبلغ  5000 تومان آن را برداشته است.