انتخابات مجمع صنفی کشاورزان شهرستان شهرکرد
روز 30/9/88 ساعت 9 صبح با حضور جمعی زیاد از اعضا تازه تاسیس مجمع صنفی کشاورزی شهرستان شهرکرد در سالن اجتماعات سازمان جهاد کشاورزی استان تشکیل شد. در این گرد هم آیی مهندس طاهری مدیر ترویج اداره کشاورزی سخن گفت: که چکیده ای از سخنان را با هم می خوانیم.
سال قبل در مجلس قانون اصناف به تصویب رسید وزارت جهاد کشاورزی موظف به اجرای آن شد. بخش کشاورزی 23 درصد از کل اشتغال را در کشور دارد و با تصویب این قانون به جایگاه صنعت کشاورزی اعتبار داده شده است. طی یک سال گذشته مقدمات تشکیل انجمن صنفی کشاورزی انجام و در استان مان در 6 شهرستان این مجامع تشکیل شده است و آخرین بخش شهرستان شهرکرد است که امروز گرد هم آمدیم. در مرحله اول ایجاد مجمع صنفی قرار نیست که صنف خیلی تخصصی باشد به همین جهت همه اصناف زراعت و باغداری و دامداری و غیره زیر نام کشاورزان قرار است این مجمع را شکل بدهیم و بهتر است که خیلی حساسیت به خرج ندهیم مطمئنا در آینده مجمع های صنفی تخصصی توسط خودتان تعریف، تشکیل و اجرا خواهد شد. اختیار این مجمع در دست خودتان است شما می توانید در مجمع عمومی هر درخواست و نظری دارید مصوب کنید پس نگران صنف های تخصصی نباشید. عضوگیری در این مجمع محدودیت ندارد هرکه واجد شرایط باشد می تواند عضو گردد اعضا هیات مدیره این مجمع سه نفر هستند دو نفر هم علی البدل دارند و یک نفر بازرس اصلی و یک نفر هم بازرس علی البدل. پس شما می توانید حد اکثر به سه نفر به عنوان اعضا هیات مدیره رای دهید و به یک نفر هم به عنوان بازرس. تقاضا می شود فقط به افراد لایق و توانمند رای دهید.
در این وقت سه نفر هیات رئیسه جلسه به صورت داو طلبانه انتخاب شدند ( آقای محمود عرب از مارکده یکی از این سه نفر بود ) و اسامی تعداد 21 نفر کاندید هیات مدیره و 7 نفر کاندید بازرس روی وایت برد ثبت و رای گیری آغاز و پس از شمارش آرا نتیجه به شرح زیر اعلام گردید.
تعداد آراء اخذ شده 448 برگه بوده، سه برگه باطله اعلام شد و 445 رای محسوب گردید که آقای مرتضی حسینی با 136 رای، سعید رئیسی با 130 رای و غلامعلی کوهی با 126 رای به عنوان اعضا اصلی هیات مدیره انتخاب شدند. و آقای هاشم عباسیان با 106 رای به عنوان بازرس اصلی برگزیده شد.
گزارش از: محمدعلی شاهسون مارکده
جلسه در مرکز بهداشت
جلسه ای به دعوت سرکار خانم دکتر علیزاده، مسئول محترم مرکز بهداشتی درمانی مارکده، روز 13/10/88 ساعت 15 با حضور خانم دکتر و آقایان محمدعلی شاهسون و محمد عرب اعضا شورای اسلامی، در محل مرکز تشکیل شد.
خانم دکتر علیزاده گفت: هدف از تشکیل این جلسه نخست آشنایی با اعضا شورای اسلامی بوده است چون من تاریخ 8/9/88 به مارکده آمده ام و از اول این ماه مسئولیت مرکز به من محول شده است و قرار است من به اتفاق سرکار خانم دکتر مشایخی به جمعیت بالای 5000 نفری این 6 روستا به عنوان پزشک خانواده سرویس دهیم. همه روزه از صبح تا ساعت 1 بعد از ظهر در مرکز یک نفر پزشک بیماران را ویزیت می نماید خواهشم از مردم خوب این روستاها این هست که از مراجعات مکرر بخاطر بیماری های جزئی پرهیز نمایند تا ما بتوانیم به افرادی که نیاز شدید تر به خدمات پزشکی دارند با وقت و دقت بیشتری سرویس بهتری ارائه دهیم به علاوه بتوانیم پرونده های بهداشتی مردم را هم مرتب کنترل و بررسی نمایم. از شما اعضا شورا در خواست می کنم که با اطلاع رسانی، فرهنگ همکاری بیمار با پزشک خانواده را در روستا ترویج، توسعه و تقویت کنیم.
اعضا شورای اسلامی ضمن عرض خیر مقدم به خانم دکتر علیزاده گفتند: از این که دو پزشک در مرکز هست مایه خوشحالی است چیزی که باعث رنج بیماران خانم می گردد نبود تزریقات چی خانم هست از شما درخواست می کنیم با درخواست و پیگیری تزریقات کننده خانم برای مرکز تامین نمایید اگر منع قانونی هست پیشنهاد می گردد شبکه به یکی از دختران روستا آموزش دهد تا به صورت تزریقات کننده ی آزاد در محل مرکز زیر نظر پزشک تزریقات خانم ها را انجام دهد.
گزارش از: محمدعلی شاهسون مارکده
آموزش کشت زعفران
جلسه آموزشی کشت زعفران در تاریخ 1/10/88 ساعت 10 صبح با حضور تعداد بیش از 50 نفر از مردم مارکده در محل مسجد جامعه مارکده تشکیل و آقای مهندس رئیسی از جهاد کشاورزی مراحل کشت، داشت و برداشت زعفران را توضیح و سپس فیلمی هم از مراحل کشت و داشت و برداشت برای حاضران پخش نمود. در این جا خلاصه ای از گفته های مهندس رئیسی را برای مزید اطلاع خوانندگان چاپ می کنیم.
زعفران گیاهی است کم آب، در طول سال سه تا پنج آب لازم دارد. دو تا آب هنگام پاییز و دو تا هم آخر زمستان و اول بهار، یکی از گیاهان خاص ایران است، کاشت و داشت و برداشت ساده و کم هزینه دارد. علاوه بر مصرف خوراکی به صورت ادویه، خواص دارویی هم دارد. مصرف زیاد آن زیان آور است. زعفران گیاهی مانند پیاز است و پیازش به اندازه فندق و گردو است . یک بار که کشت شد به مدت 7 سال سبز می کند و محصول می دهد در پاییز گل می دهد یکی از محصولات صادراتی ایران هم هست. در خرداد ماه باید پیازش جابجا و کشت گردد. رشدش از اول پاییز با اولین آبیاری آغاز و سپس گل می دهد و در آخر اردیبهشت سال بعد به خواب تابستانه می رود. بیشتر گونه ها اول گل می دهد بعد برگ می دهد و حدود 3 تا 40 سانتیمتر هم ساقه و برگ هایش بلند می شود. هر پیازه کشت شده معمولا یک گل می دهد یک پیاز خوب و مناسب برای کشت 6 تا 8 گرم وزن دارد زعفران آب و هوای مناسب می خواهد در منطقه ما می توان کشت نمود در زمین های کوچک حتا در باغچه خانه ها، در گلدان ها، لابلای درختان و نیز در زمین های بزرگ قابل کشت است مشروط بر این که تابستان هنگام استراحت گیاه، آب به او نرسد خاکی متوسط شنی و رسی مناسب است در زمین سنگلاخی نمی تواند خوب رشد کند علف هرز نباید اطراف او بروید.
برای کشت، زمین را شخم عمیق می کنیم کود دامی به اندازه کافی می دهیم و مخلوط می کنیم کرت بندی و زمین را صاف جهت غرق آبی می کنیم می توان به صورت کرتی و یا جوی و پشته کاشت فاصله پیاز تا پیاز 15 سانتیمتر و فاصله ردیف 30 تا 40 سانتیمتر وعمق گود 20 سانتیمتر باید باشد در هر چاله می توان یک تا سه پیاز گذاشت سرِ پیازها باید سر بالا باشد وخاک روی شان می ریزیم اول مهر آبیاری می کنیم می توان نصف کود را هنگام شخم و نصف دیگر را موقع آبیاری اول داد بعد از اولین آبیاری قدری روی زمین را سطحی شخم می کنیم تا گیاه به راحتی از زیر خاک بیرون بیاید 20 روز بعد از اولین آبیاری گیاه بیرون می آید همچنین علف های هرز هم سبز می کنند که باید با شخمی سطحی علف های هرز را از بین برد بعد از چیدن گل ها دو باره آبیاری می کنیم گل زعفران را یکجا هنگام صبح در هوای خنک می چینیم سپس در خانه کلاله گل ها که، همان زعفران خوردنی باشد را جدا و دسته بندی می کنیم و در محلی دور از نور خورشید که هوا جریان دارد قرار می دهیم تا خشک شود.
بعد از سخنان مهندس رئیسی، فیلم آموزشی کشت، داشت و برداشت زعفران برای حاضران نمایش داده شد. در پایان، سی دی فیلم آموزشی کشت زعفران از آقای مهندس رئیسی به صورت امانت اخذ و جهت تکثیر تحویل آقای حبیب کامپیوتری داده شده است. همشهریان علاقمند می توانند کپی سی دی آموزشی را تهیه فرمایند.
گزارش از: محمدعلی شاهسون مارکده
آموزش کشت قارچ
به دعوت شرکت آفتاب گردان دیمه از مورخه 13/10/88 از ساعت 30/8 تا 12 به مدت 5 روز کلاس اموزشی کشت قارچ در محل مرکز خدمات کشاورزی بن آغاز شد. کلاس اموزشی با حدود 40 نفر جمعیت (خانم و آقا) برگزار و از روستای مارکده حدود 8 نفر در این کلاس حضور داشتند.
این کلاس اموزشی زیر نظر مرکز فنی حرفه ای و سه روز درس تئوری، یک روز بازدید از کارگاه های تولید قارچ و روز پایانی هم برگزاری امتحان برنامه ریزی شده است. و به افرادی که در آزمون قبول شوند کارنامه فنی حرفه ای داده خواهد شد. سرکار خانم مهندس الهه علیمیرزایی مسئولیت تدریس را به عهده دارد که خلاصه ای از درس روز نخست به شرح زیر است.
دو نوع قارچ داریم، دکمه ای و صدفی. که در این کلاس ما پیرامون قارچ خوراکی دکمه ای سخن خواهیم گفت. قارچ مواد غذایی بسیار مفید است که سرشار از پروتئین قابل جذب برای بدن هست و دارای ویتامین های مختلف بویژه ویتامین های خانواده B و میزان قند و چربی آن هم کم است. زادگاه و پیدایش قارچ کشور چین بوده که در آنجا کُمپُوست، یا بستر تولید قارج، به روش طبیعی و سنتی تولید می شده است. بدین شکل که از مواد پِهِن اسب به علاوه کاهی که برای خشک شدن اسطبل زیر پای اسب در کف طویله ریخته می شد و ادرار اسب که روی پهن و کاه ها ریخته می شد استفاده می نمودند و تولید قارچ می کردند.
فرانسوی ها تولید کمپوست یا همان بستر رویش، پرورش و تولید گیاه قارچ را به روش مصنوعی و صنتعی ابداع و متداول نموده اند. امروزه قارچ به عنوان یکی از مواد غذایی بسیار مفید جای خود را بین مواد خوراکی ما مردم ایران دارد باز می کند و با توجه به کم و پایین بودن هزینه های تولید، جا دارد به تولید این مواد خوراکی اهتمام بورزیم و به موازات توسعه و گسترش تولید، فرهنگ مصرف این گیاه مفید را هم ترویج، تبلیغ و
فرهنگ سازی کنیم.
خانم مهندس مراحل تولید قارچ را 4 مرحله شمرد. نخست تولید اِسپان، تولید کُمپُوست، تولید قارچ و بازاریابی. و کمپوست را بستر و محیط مناسب پرورش قارچ نامید که باید قبلا آماده گردد تا بتوان بذر قارچ را روی آن کاشت و پرورش داد. مواد ساخت و تولید کمپوست عبارتند از؛ 1- سفال و یا کاه و کُلَش گندم خیلی خورد نشده به عنوان منبع کربن. 2- کود شیمیایی اوره به عنوان منبع ازت. 3- زِل مرغ باز هم به عنوان منبع ازت. پودر سنگ کچ (سولفات کلسیم هیدراته) به منظور لزج نشدن و به هم نچسبیدن رشته های کاه و کُلش تا عمل رسیدن هوا به لابلای کاه ها خوب انجام شود) و آهک (کربنات کلسیم) به منظور تنظیم PH یا میزان اسیدیته کمپوست. و گاهی وقت ها هم ملاس چغندر به عنوان کمک غذایی. باید دانست زل مرغ کمپوست را اسیدی می کند آهک می زنیم تا حالت اسیدی را خنثی کنیم.
اولین قسمت کار تولید قارچ، کُمپُوست سازی است. نخست کاه های گندم فراهم شده را در محلی سیمانی کپه و یا به شکل های قالبی در می آوریم و آب روی آنها می ریزیم و کامل خیس می کنیم آنگاه کاه ها را به شکل لایه لایه می کنیم و مواد دیگر ( کود اوره، زل مرغ، پودرِ سنگِ گچ و آهک) را به نسبت در لایه های کاه پخش می کنیم چند روزی کمپوست را که به حالت و شکل قالبی در آورده ایم به همان حالت رها می کنیم وقتی که دمای مرکز کمپوست ها به 70 درجه سانتیگراد رسید قالب های کاه را بر می گردانیم. دو باره وقتی درجه حرارت به 70 درجه رسید آن ها را بر می گردانیم. این برگردان باید در چند نوبت تکرار شود در این وقت از کاه ها گاز آمونیاک تولید می شود که بوی زننده ای دارد که اگر محیط شما سر بسته باشد این گاز موجب سوزش چشم و بینی می گردد وقتی بوی گاز خیلی کم و ناچیز شد کمپوست های ما آمده برای تونل پاستوریزه اند.
مرحله بعد در کمپوست سازی بردن کمپوست ها به تونل پاستوریزه است تونل پاستوریزه اتاقی است که با سیمان و آجر ساخته شده، کف اتاق مشبک و زیر شبکه محفظه ای توخالی است. در کنار اتاق باید دیگ بخاری نصب کنیم و بوسیله لوله ای، بخار درون محفظه خالی، و زیر شبکه وصل که بوسیله والوی، بخار قطع وصل گردد. یک کانال کولر به قسمت محفظه خالی وصل و فن کوئلی سر راه کانال قرار داده می شود کانال کولر از بیرون اتاق در قسمت بالا سه راه شده یک راه به هوای آزاد و یک راه از قسمت زیر سقف به درون اتاق وصل است سر راه خروجی کانال به هوای آزاد یک دریچه جهت باز و بست کردن خروج هوا قرار داده می شود. چند دما سنج هم در جای مختلف اتاق نصب می شود. کمپوست ها را درون اتاق جای می دهیم و در ها را محکم می بندیم و هوا را بوسیله فن سیر کولاسیون می کنیم تا دمای همه جای اتاق به حدود 50 درجه سانتیگراد برسد. آنگاه سیر کولاسیون هوا را متوقف و بخار دهی را آغاز می کنیم وقتی دمای کمپوست ها به حدود 60 درجه رسید حدود 4- 8 ساعت توی همین درجه ثابت نگه می داریم در این وقت کمپوست های ما ضد عفونی شده اند بعد با باز کردن دریچه خروجی کانال، کم کم دما را هر دو ساعت 2 درجه کم می کنیم در این وقت عمل ونتیلاسیون ( وارد کردن هوای تازه درون اتاق) را انجام می دهیم تا گازهای آمونیاک خارج شوند وقتی دمای کمپوست ها به 46 تا 47 درجه رسید حدود 4 تا 6 روز توی همین دما نگه می داریم دو باره عمل ونتیلاسیون را آغاز می کنیم تا به دمای 25 درجه سانتیگراد برسد در این وقت اگر پنجره بازدید اتاق را باز کنیم خواهیم دید رشته های سفیدی یا همان کپک رو و لابلای سفال ها روییده که نشانه این هست که کمپوست ما آماده شده است.
خصوصیات کمپوست آماده: رنگ قهوه ای تیره، وقتی مقداری از کمپوست را بین مشت قرار دهیم و فشار دهیم یکی دو قطره آب از او باید بچکد و کف دست خیس باشد با این شرایط رطوبت حدود 70 درصد و مناسب است حالت و خاصیت کمپوست ها ارتجاعی است اصلا نباید بوی آمونیاک داشته باشد بلکه بوی آن باید مطبوع و شیرین باشد میزان اسیدی( ph) کمپوست باید بین 7 تا 5/7 باشد
در این وقت کمپوست های ما آماده بذر افشانی و بسته بندی جهت فروش به تولید کننده های قارچ است درِ اتاق را باز می کنیم خرد خرد کمپوست ها را بر می داریم بذر قارچ روی آنها می پاشیم و در کیسه های پلاستیکی با سایز و اندازه های مورد سفارش بسته بندی می کنیم جهت کشت.
اتاق کشت قارچ اتاقی حدود 60 تا 80 متر مربع است دیواره های اتاق باید پلاستر سیمان باشد چون قرار است روزی چند بار دیوارها آب داده شود درون اتاق را با لوله های گالوانیزه با اندازه های معین قفسه بندی می کنیم بین قفسه ها راهرو لحاظ می نماییم برای رفت و امد، غذا دهی، آب پاشی، کنترل و نصب کانال هوا و لوله بخار. وسایل رطوبت دهی برای اتاق فراهم می کنیم. آنگاه کمپوست های بسته بندی و بذر افشانی شده را در قفسه ها روی توری ها قرار می دهیم و به مدت دو ماه رطوبت و دمای کافی درون اتاق فراهم می کنیم، خاک پوششی و آب لازم به بذرهای قارچ می رسانیم به علاوه مراقبت های دیگر تا قارچ تولید گردد.
گزارش از: محمدعلی شاهسون مارکده
سرویس های بهداشتی مدرسه
بنا بر نیاز و احتیاج مبرم به تعمیر و باز سازی سرویس های بهداشتی مدرسه ابتدایی دخترانه و پسرانه مارکده و با توجه به مشکلات و معضلات بوجود آمده ناشی از عدم بهداشتی بودن آن ها با بررسی های مختلف و جلسات زیادی، بین انجمن اولیاء و مربیان مدرسه با مدیریت مدرسه و مسئولین با تلاش مستمر و کوشش فراوان و با همت عالی و بی مثال اولیاء گرامی در مدت حدود 25 روز سرویس های بهداشتی دبستان ابتدایی مارکده در حد عالی باز سازی و به بهره برداری رسید که بدین وسیله خلاصه ای از کار انجام شده برای مزید اطلاع مردم گزارش می گردد.
هزینه کل بازسازی سرویس های بهداشتی مبلغ 2750000 تومان بوده است که مقرر گردید اولیاء دانش اموزان عزیز در حد توان خود یاری رسان انجمن باشند که بحمدالله تا حدودی مرتفع گردیده است. لازم به ذکر است مبلغ فوق در فاکتور های ثبت شده در مدرسه به عنوان سند باز سازی محفوظ می باشد. اداره آموزش و پرورش هم قول هایی مبنی بر کمک داده اند که امیدواریم محقق گردد. کارهای عملی و یدی تعمیرات به عهده اولیاء دانش آموزان بوده است که با همت بی مثال شان محقق گردید. استاد کاران محترم آقایان: حسین شاهسون و خلیل شاهسون فرزندان اسماعیل به عنوان دو نفر استاد کار حدود 20 روز در باز سازی تلاش مستمر داشته اند که جا دارد از زحمات بی دریغ این دو نفر خیر تشکر و قدردانی گردد.
تعمیر و بازسازی سرویس های بهداشتی با مدیریت و تلاش ها و پیگیری های مستمر اعضا محترم انجمن اولیاء آقایان: حسین شاهسون فرزند اسماعیل، رمضانعلی عرب فرزند نورالله، غلامرضا شاهبندری فرزند براتعلی، رضا عرب فرزند قربانعلی، حسین شاهسون فرزند عطاء الله، محمد عرب فرزند احمد و اسدالله عرب فرزند لطفعلی صورت گرفته است که جا دارد از زحمات یکایک آن ها تشکر و قدردانی گردد.
اسدالله عرب مارکده
انزجار از هتاکان
عده ای از دشمنان دیرینه اسلام و میهن عزیزمان در ظهر روز عاشورای حسینی امسال با یک برنامه ریزی از قبل طراحی شده و خط گرفتن از عوامل دشمنان کوردل این نظام اقدام به هتک حرمت به ساحت مقدس امام حسین ( ع ) کرده و با کف زدن و سوت کشیدن در این روز عزیز و به آتش کشیدن اموال عمومی و سد معبر کردن بار دیگر اغتشاش به پا کرده و امنیت عمومی را مختل کردند به همین منظور مردم همیشه آگاه و بیدار روستای عزیزمان روز چهار شنبه 9/10/88 با حضوری گسترده در راهپیمایی از دبستان ابتدایی تا پایگاه سلمان و با سر دادن شعارهایی همچون؛ ای رهبر آزاده، آماده ایم آماده. خامنه ای کوثر است، دشمن او ابتر است. مرگ بر منافق. مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل. و حمل پارچه نوشته هایی انزجار و خشم و نفرت خود را نسبت به عوامل هتک حرمت کننده اعلام و از مسئولان قوه قضائیه خواستار رسیدگی و مجازات این افراد شدند که مراسم فیلم برداری و در ساعت 20 از سیمای جهان بین پخش شد.
رجبعلی عرب
در حاشیه انتخابات مجمع صنفی کشاورزان
جلسه نخست انتخابات مجمع صنفی کشاورزان 4/9/88 بود. این دعوت از طریق مراکز خدمات کشاورزی صورت گرفته بود. حدود 50 نفر در محل مسجد اداره جهاد کشاورزی شهرستان گرد هم آمده بودند. مدیریت جلسه با آقای مهندس جان نثاری بود که پس از بیان مختصری اطلاعات پیرامون برنامه های نهاد مجمع صنفی کشاورزان، پیشنهاد گردید انتخابات برگزار شود عده ای اعتراض نمودند که؛ چرا فقط دارندگان پروانه بهره برداری حق عضو شدن دارند؟ کشاورزی ممکن است چند هکتار زمین داشته باشد ولی چون پروانه ندارد نمی تواند عضو مجمع گردد. به علاوه این تعداد برای مجمع در سطح شهرستان خیلی کم هست و لازم است روی شرایط عضویت کشاورزان تجدید نظر و انتخابات با تعداد بیشتری برگزار شود که مقرر شد جلسه کنسل و با اطلاع رسانی گسترده تر در زمان و مکان دیگری تشکیل شود.
روز 24/9/88 از طریق خدمات کشاورزی بن اطلاع داده شد؛ هر کشاورزی که دو هکتار زمین داشته باشد می تواند عضو مجمع گردد و تا روز 29/9/88 با واریز مبلغ 15 هزار تومان به حساب و ارائه مدارک، در جهاد کشاورزی شهرستان ثبت نام، و روز 30/9/88 هم انتخابات برگزار می گردد. در روستای مارکده اطلاعات لازم به صورت اطلاعیه کتبی در سطح روستا جهت اطلاع عموم به در و دیوار چسبانده شد.
سر انجام روز 30/9/88 جمعیتی بیش از 400 نفر در سالن اجتماعات جهاد کشاورزی گرد آمده بودند. همه سرشار از شوق و امید بنظر می رسیدند که برای انجام کار بزرگی جمع شده اند، برای عده ای پرسش هایی مطرح بود دغدغه های فروانی بگوش می رسید. مهمترین اعتراض به تشکیل مجمع این بود که؛ قرار است سه نفر به عنوان هیات مدیره مجمع انتخاب گردند و چون جمعیت گاو داران و گل خانه داران اطراف شهر در این جلسه زیاد است طبیعتا هیات مدیره هم از این صنف خواهد شدحال چگونه افرادی که شغل وحرفه و علاقه و شناخت شان مثلا گاو داری است می تواند بداند و بفهمد مشکلات و نا رسایی های باغدار، زراعت کار و دیگر صنف چیست؟ پس بهتر است هر صنفی برای خود مجمع تشکیل دهد. پاسخی که مهندس طاهری به این اعتراض داد این بود که این صنف ها زیر مجموعه خواهند بود با این حال اختیار این مجمع با شما است در جلسه مجمع عمومی آینده پیشنهاد دهید که اساسنامه تغییر داده شود و مجمع های صنفی تخصصی تشکیل گردد.
با این وجود وقتی به زمزمه ها، سخنان و پچ پچ های در گوشی، گوش فرا می دادی در می یافتی که اغلب هیچ اطلاعی از برنامه ها و اهداف این مجمع نداشتند و نمی دانستند این مجمع در آینده قرار است چه کاری بکند. اگر برنامه ریزان جلسه قدری مدیریت داشتند می شد به همه ی این پرسش ها پاسخ گفت و اذهان را روشن کرد و تفکر روستایی و محلی را در رای دادن تضعیف و آفق دید ها را باز تر نمود. به دلیل نبود شناخت، همه ی حاضران، آشنا و همشهری کاندید شده را برتر می دانستند و می کوشیدند با اتحاد و داد و ستد رای، میزان آراء همشهری و یا کاندید مورد نظر را بالا ببرند.
جمله ای که در این دو سه ساعت بار ها به گوشم خورد این بود؛ بیایید دست به دست هم دهیم تا یکی از روستای ما و یا محل ما بالا بیاید. و این تفکر مرا رنج می داد چون خود شاهد بوده ام تعاونی باغداران حاشیه زاینده رود به خاطر همین دید محدود رای دهندگان و در نتیجه انتخاب آدم هایی با ذهن بسته و محدود از هم پاشید. ولی می شد در این جلسه با دو سه ساعت گفتگو و دادن فرصت برای بیان نظرات گوناگون همدلی و همآهنگی برای اهداف عالی تر را در جو جلسه توسعه داد و همشهری اندیشی را ضعیف نمود. اگر دست اندر کاران جلسه می توانستند برنامه ریزی جامع کنند و از هر نفر کاندید بخواهند 5 تا 10 دقیقه برای مردم سخن بگویند اولا مجمع صنفی کشاورزی را تشریح کند و برنامه های خود را برای اداره کردن مجمع بیان و توانایی های خود را برای انجام این برنامه ها برشمارد آنگاه تا حدودی مشخص می شد هر فرد در چنته چه دارد که متاسفانه این کار به دلیل بی برنامگی دست اندر کاران صورت نگرفت و بیشتر وقت جلسه برای خواندن نام ها ودادن برگه رای صرف و حوصله حاضران به سر رسید و این فکر تقویت شد که سالی که نکوست از بهارش پیداست.
بی برنامگی اداره کنندگان جلسه شوق و امید را تبدیل به یاس و بی تفاوتی نمود. چون حدود یک ساعت و نیم وقت مردم گرفته شد تا نام ها را خواندند و برگه رای داده شد عده ای روی سن جمع شده بودند عده ای پای سن ایستاده بودند چند نفر دست اندر کار روی سن هر کدام با چند نفر گفتگو می کردند جلسه در این وقت به همه چیز شباهت داشت به جز یک جلسه رسمی انتخابات. در صورتی که می شد در همان اول وقت میزی جلو در گذاشت هرکه وارد می شود ثبت نام و برگه رای هم داده شود. ادامه این کار حوصله همه را به سر برد که من شخصا روی سن رفتم و اعتراض کردم که دادن برگه رای را بیرون از سالن ببرید تا بتوانیم اینجا گفتگو کنیم دو سه نفر دیگر هم به کمک حرف من آمدند و این پیشنهاد عملی شد ولی خیلی دیر بود اغلب خسته شده، حوصله شان سر رفته بود.
زیباترین و عقلانی ترین قسمت جلسه زمان کوتاهی بود که آقای مهندس طاهری رئیس ترویج کشاورزی سخنانی با بیانِ شمرده و با آرامش و استواری، پیرامون تاریخچه و ضرورت تشکیل مجمع صنفی بیان داشت که همه را در جای خود میخ کوب کرد به دنبال آن، مهندس جان نثاری دعوت نمود سه نفر هیات رئیسه به صورت داو طلب روی سن بروند و بعد درخواست شد که افراد داو طلب کاندید روی سن بروند و هر یک از افراد کاندید در حد نام و فامیل و میزان تحصیلات خود را معرفی نمودند و رای گیری آغاز شد در این وقت بود که اغلب از روی صندلی های خود برخاسته بودند عده ای اعتراض می کردند که برگه های رای زیادی بین مردم توزیع شده، عده ای از آشنایان خود درخواست رای و تبلیغ برای کاندید مورد نظر خود می کردند عده ای هم فریاد می زدند؛ رای ندهید تقلب شده. و مردی هم روی سن رفته و فریاد می زد؛ مجمع صنفی تخصصی باید تشکیل شود این مجمع برای ما فایده ندارد رای ندهید تا … در این حین آن هایی که از بی نظمی و بی برنامه گی سرخورده و دلسر شده بودند بدون دادن رای سالن را ترک کردند یک نفر از هیات رئیسه هم کارتنی برداشت وجلو یکی از در های خروجی ایستاد تا برگه های رای را جمع آوری کند عده ای هم که امید داشتند کاندید مورد نظرشان رای خواهد آورد با تبلیغ و چانه زنی مشغول جلب نظر دیگران برای جمع اوری آرا بودند سه چهار نفری هم در نزدیک در خروجی فریاد می زدند، تقلب شده، رای ندهید تا انتخابات منحل شود و …
اغلب حاضران جلسه از مردمان پیرامون شهرکرد بودند بنظر می رسید از بخش سامان و بن جمعیت چشم گیری نبود از مارکده تعداد 8 نفر، صادق آباد یک نفر و گرمدره دو نفر آمده بودند از یاسه چاه، قوچان و قراقوش کسی را ندیدم.
محمدعلی شاهسون مارکده 2/10/88
جلسات مقدماتی
به دعوت رئیس هیات مدیره شرکت تعاونی فردوس، جلسه ای در تاریخ 12/10/88 ساعت 20 با حضور آقایان: محمود عرب، علیرضا عرب، رمضانعلی( حسن ) عرب، محمدعلی شاهسون و عبدالمحمد ( منوچهر) عرب در محل دفتر فردوس تشکیل شد. محمود عرب گفت این جلسه مقدماتی جهت رسیدگی به حساب و کتاب های هیات مدیره دوره دوم فردوس است حال بگویید چگونه باید کار کرد. محمدعلی شاهسون گفت: نخست بهتر است اعضا جلسات را مشخص کنیم ببینیم چه کسانی قرار است در این مجموعه اسناد را بررسی و اتخاذ تصمیم کنند به زبان دیگر چه کسانی صلاحیت رسیدگی کردن دارند؟ یک طرف هیات مدیره دوره سوم هست که با توجه به جلسه مجمع عمومی این صلاحیت به عنوان یک وظیفه به انها واگذار شده است و آقایان علیرضا عرب و محمدعلی شاهسون را به عنوان نمایندگان خود معرفی نموده اند. حال شما اعضا هیات مدیره دوره دوم با تنظیم صورت نمایندگان خود را انتخاب و معرفی نمایید تا کار برسی را آغاز نماییم. که قرار شد روز 14/10/88 ساعت 19
جلسه بعدی تشکیل گردد.
جلسه بعدی در تاریخ مقرر با حضور آقایان: محمود عرب، علیرضا عرب، ابوطالب عرب و رمضانعلی ( حسن ) عرب اعضا هیات مدیره دوره سوم و عبدالمحمد ( منوچهر) عرب، منصور عرب، قربانعلی ( فریدون ) عرب، عبدالمحمد عرب فرزند حسن و اکبر عرب فرزند احمد اعضا هیات مدیره دوره دوم شرکت فردوس و حسین ( احمد )عرب و محمدعلی شاهسون بازرسان دوره دوم و سوم در محل دفتر فردوس تشکیل و به مدت 30/2 ساعت راجع به چگونگی و ترکیب افراد داوری کننده روی اسنادِ ایراد گرفته شده بحث و گفتگو به عمل آمد که خلاصه ای از نظرها به شرح زیر است.
– بهتر است همه ی اعضا بنشینیم و سند ها را بررسی کنیم.
– بهتر است خود محمدعلی شاهسون و منوچهر دو نفری بررسی کنند.
– بهتر است چهار نفر افراد غیر هیات مدیره دوره دوم و سوم انتخاب کنیم تا با دو نفر بازرس با هم اسناد را بررسی کنند.
– این اختلاف را اینجا نمی توان حل کرد ببینید اینجا کجا هست که می گویم فقط در دادگاه می توان بررسی نمود.
– وقتی ما دو نفر بی طرف از بیرون هیات مدیره که انتخاب کنیم کارِ همان قاضی دادگاه را خواهند کرد.
– شما به ما هیات مدیره دوره دوم می گویید شل بوده ایم شما هم مانند ما شل هستید چون بازرس تان را عوض نکردید.
– این سومین بار است که ما بازرس انتخاب می کنیم هر سال که مجمع عمومی برگزار می کنیم انتخاب بازرس را هم انجام می دهیم که هر سه بار هم محمدعلی شاهسون انتخاب شده است.
– بهترین افراد برای داوری اسناد مدیران عامل دو دوره به اتفاق محمدعلی شاهسون است.
– نه، من نمی توانم من در خودم این توانایی را نمی بینم اصلا بهتر است ما مدیران عامل و اعضا هیات مدیره دخالت نکنیم و داور از بیرون هیات مدیره انتخاب کنیم.
سرانجام در پایان جلسه همه ی حاضران قبول داشتند که رسیدگی به اسناد مالی دوره دوم هیات مدیره شرکت فردوس به صورت کدخدا منشی بهترین راه است و توافق شد مدیران عامل دو دوره با توافق هم دو نفر از معتمدان مارکده را به عنوان داور برگزینند تا به اتفاق محمدعلی شاهسون بازرس، اسناد مورد ایراد را بررسی و نظر خود را اعلام نمایند
گزارش از: محمدعلی شاهسون مارکده
حرف های مردم
1- من رسول علامی می خواهم این حرف مرا توی نشریه بنویسی: مسئولان شرکت تعاونی روستایی مارکده از سادگی و اعتماد مردم مارکده سوء استفاده کرده اند و 50 هزار تومان بابت عضویت را به مردم تحمیل کردند. ولی در یاسه چاه نتوانسته اند این نظر را اعمال نمایند. روزی در یاسه چاه دفترچه صادر می کرده اند به متقاضیان می گویند؛ باید 50 هزار تومان بپردازید و آن ها اعتراض می کنند و به آقای خلیلی رئیس اتحادیه زنگ می زنند که در پاسخ می گوید؛ عضویت اجباری نیست به علاوه مبلغ آن هم 50 هزار تومان نیست. در این حین منوچهر طرف سر و صدا کننده را کناری می کشد و می گوید تو درست می گویی 50 هزار تومان نیست
و مردم می توانند ندهند.
2- فروشنده شرکت تعاون روستایی گفته: آن 5 کیسه آرد را که به آن مارکده ای شهر نشین داده ایم سهمیه ای بوده که از طرف سپاه به وی داده شده است. آیا این گفته درست است؟ پاسخ: آردهای موجود در تعاونی توسط اداره غله جهت نان مردم روستای مارکده به تعاون روستایی تحویل می شود تا بین مردم روستا توزیع گردد. اگر این حرف زده شده باشد، صرفا یک توجیه و عذری بد تر از گناه است.
3- مدیر عامل تعاونی فردوس می گوید؛ 40 میلیون طلب منوچهر روی این لیست های بدهی ها که به دست مردم داده شده حساب نشده است آیا این گونه است؟ پاسخ: 40 میلیون طلب منوچهر، جزئی از بدهی های شرکت تعاونی فردوس محسوب شده و همانند اقساط وام های معوقه، به عنوان بدهی شرکت فردوس حساب شده است.
4- چهار ماه، مدیر عامل قبلی شرکت تعاونی روستایی تبلیغ می کرد که؛ چون اعضا شورا دفترچه های آرد را کنترل کرده اند، سهمیه آرد کم و 7 کیلو شده است. حال با گزارش گفتگوی اعضا شورا با مسئولان اداره غله، مشخص شد که این تبلیغ ها نا درست بوده است. می پرسیم چرا به مردم دروغ گفته می شد؟
5- سه سال قبل رئیس هیات مدیره شرکت فردوس در محل مزرعه ی عاشق آباد پایین به من گفت: چرا شما کشاورزان فردوس نمی آیید یقه ما هیات مدیره و مدیر عامل فردوس را بگیرید؟ پول های شما که بابت وام پرداخت کرده اید به حساب وام فردوس واریز نشده است و شما بابت وام فردوس هم سود و هم دیر کرد می پردازید.
6- می خواستم از زحمات کلیه افرادی که امسال در برنامه ریزی، پخت و توزیع غذای نذری در شب و روز عاشورا نقش داشتند تشکر و قدردانی نمایم چون با مدیریت خوبی که اعمال شد هرکه به حق خود رسید و همه هم راضی بودند.
7- می بینم رئیس هیات مدیره قبلی فردوس این روز ها بوسیله نشریه جارچی سخن خود را به گوش مردم می رساند و از حق و حقوق خود دفاع می نماید این در حالی است که ایشان معتقد بود نشریه آوا یک درِ دکان است. می پرسم این چه جور درِ دکان است که شما از آن برای رساندن صدای خودت به گوش مردم استفاده می کنی؟ یعنی حالا دیگر درِ دکان نیست؟
8- حکایت بکار گیری و استخدام فروشنده تعاونی به نظر می رسه همان حکایت قدیمی مخابرات و پست بانک باشه! چرا که می بینیم فروشنده جدید شرکت تعاونی از خویشان مدیر عامل است .می پرسم اگر شخص دیگری را می خواستید بکار بگیرید که باید از هزار و یه جور فیلتر و آزمون رد می شد اما آیا ما حق نداریم بدانیم فروشنده جدید با توجه به چه فاکتورها و شرایط و قابلیت هایی استخدام شده است؟! پس بحث مدرک تحصیلی دیپلم چی شد؟!
9- می پرسم چرا هیات امنا مسجد، مسئولان کتابخانه و مسئولان مؤسسه گزارشی از جلسات خود برای مردم گزارش نمی کنند؟ آیا مردم را نا محرم می پندارند؟ پس چرا همین مسئولان وقتی می خواهند با مردم صحبت کنند، مردم را برادران خطاب می کنند؟
نه خانی آمده و نه خانی رفته
همه ی ما ضرب المثل فوق را شنیده ایم و احتمالا بسیاری از ما آن را بکار
هم برده ایم ولی شاید کمتر کسی از ما داستان بوجود آمدن آن را بداند. اصل داستان لری است و اصیل ان است که گفته شود؛ نه خانی اویده، نه خانی رده.
شادروان ملک الشعرای بهار که حدود یکصد سال قبل باخان های بختیاری که در تهران به حکومت رسیده بودند حشر و نشری داشت این داستان را شنیده و آن را در قالب شعر بیان کرده که در مجله ارمغان شماره 10 در دی ماه سال 1309 ه ش چاپ شده است که به صورت خلاصه برای شما خوانندگان جارچی نقل می گردد. بهار، داستان را بدین گونه آغاز می کند.
بُد اندر حدود چغاخور، لری لری غولدنگی، چغاله خوری
بُدش بختیاری وش، آلفته نام و ز آلفتگی بخت بارش مدام
آلفته از هنر و صنعت چیزی نمی دانسته آدمی بوده کم دان که در میان ایل ضرب المثل بوده. آلفته زنی و فرزندان خرد و ریز داشته است. زن از کم دانی شوی ناراضی و در رنج بوده است زنِ آلفته خربزه زیاد دوست می داشته. از جمله، سالی، پالیز و کشت صیفی جات آلفته به علت آب ندادن خشک شد. زن و فرزندان آلفته دادشان در آمد که؛ امسال پس چه بخوریم؟
زن لر بدو گفت، با حال زار چه سازیم امسال بی سبز بار
ز تو سرزد ای احمق خر، بِزِه که ماندیم امسال بی خربزه
چنین سرزنش کار آلفته ساخت مر آلفته را لختی آشفته ساخت
ز خاک چغاخور برون رفت تفت پیاده سوی مرز گرگاب رفت
آلفته به گرگاب اصفهان رفت تا برای زن و فرزندان خربزه بیاورد. یکی دو روز آنجا ماند شکمی سیر خربزه خورد و کوله باری خربزه فراهم و به سمت و سوی چغاخور حرکت کرد. همین طورکه می آمد هرچند گاه خربزه ای از کوله بار بر می داشت و می خورد سر انجام یک خربزه در ته کوله بارش ماند و با خود عهد کرد؛ تحت هیچ شرایطی این یک خربزه را نخواهم خورد و آن را برای زن و فرزندانم خواهم برد تا بدانند آلفته مرد غیرت مندی است. قدری دیگر که راه رفت به دلیل گرما تشنه شد و دلش هوای خربزه کرد با خود کلنجار رفت که این خربزه مال زن و بچه است نمی توان خورد ولی از آنجا که هوا گرم بود و آلفته هم تشنه حال، تصمیم گرفت که خربزه را بخورد در همین حین فکری به ذهنش رسید که؛ این محل سرِ راه است وقتی من خربزه را بخورم و پوستش را اینجا بیندازم مسافران که از این راه بگذرند و چشم شان به پوست خربزه بیفتد خواهند گفت؛ خانی از این راه گذشته خربزه ای خورده و پوستش را اینجا انداخته است. نخست خربزه را خان خور کرد یعنی قدری از مغز خربزه بر پوست ها گذاشت چون سیر نشد فکری به ذهنش رسید که؛ بهتر است پوست ها را به دندان کشم. آنگاه راه گذران خواهند گفت؛ مغز خربزه را خودِ خان خورده و پوست خربزه را نوکرش به دندانش کشیده است. آلفته پس از به دندان کشیدن پوست قاش های خربزه، به راه افتاد. کمی که راه رفت دید شکمش هنوز خالی است و فکری به ذهنش رسید که؛ بهتر است پوست ها را هم بخورد آنگاه رهگذران خواهند گفت؛ خان اسبی هم داشته که پوست خربزه را خورده است. برگشت و پوست ها را هم خورد. سپس چشمش به تخم های خربزه افتاد حیفش آمد که آن ها آنجا بمانند.
به خود گفت هر چیز در عالمست ز بهر نشاط بنی ادم است
برای منِ لر چه حاصل شود چه خانی بیاید چه خانی رود
و تخم های خربزه را هم خورد و گفت؛
چه بهتر که گویند از این دهکده نه خانی اویده، نه خانی رده.
محمدعلی شاهسون مارکده 9/9/88
کامپیوتر
انقلابی که ما اکنون در ان به سر می بریم، دوران انقلاب رایانه و IT ( آی تی ) می باشد که از قبل شروع شده است. هر شخصی در زندگی یا کار بر ماشین های جدید است یا دریافت کننده انواع محصولات جدید فنآوریست.
تعداد کتاب ها، روزنامه، مجلات و نیز مباحث پیوسته ای که در این باره بر روی صفحات وب شب که اینترنت انجام می شود، روزانه دچار تحول می شود. یکی از نتایج انقلاب اطلاعاتی آن است که، فاصله میان طرفداران فنآوری و کسانی که ترس بی مورد آن را دارند، به سرعت زیاد می کند. اگر افرادی یک باره به یک طرفدار فنآوری تبدیل شوند، بدون داشتن هیچ گونه نگرانی از رایانه ها و فنآوری اطلاعاتی می توانند زندگی و کار خود را با یکدیگر مرتبط سازند. البته چنین حالتی برای اکثر افراد پیش خواهد امد و نیاز به هدایت تدریجی افراد مبتدی در عصر چند رسانه ای سبب می شود، بسیاری از افراد جرات آشنایی با یک فرهنگ جدید را پیدا کنند.
ما در این نوشته و نوشته های بعدی سعی داریم در مورد کامپیوتر و تاریخچه آن و اصطلاحات مربوطه به ان به صورت مختصر بپردازیم. تا شاید گامی کوچک در جهت افزایش فرهنگ عمومی روستا برداشته باشیم.
اصطلاح کامپیوتر: در زبان انگلیسی کامپیوتر به کسی می گفتند که محاسبات ریاضی را بدون ابزار های کمکی انجام می داد. بر اساس «واژه نامه ریشه یابی Barnhart concise » واژه کامپیوتر در سال 1646 میلادی به زبان انگلیسی وارد گردید که به معنی « شخصی که محاسبه می کند » بوده است و سپس از سال 1897 میلادی به ماشین های محاسبه مکانیکی گفته می شد. در هنگام جنگ جهانی دوم « کامپیوتر » به زنان نظامی انگلیسی و آمریکایی که کارشان محاسبه مسیرهای شلیک توپ های بزرگ جنگی توسط ابزار مشابهی بوده اشاره می کند.
در اوایل دهه 50 میلادی هنوز اصطلاح ماشین حساب ( computing machines ) برای معرفی این ماشین ها به کار می رفت. پس از آن عبارت کوتاهتر کامپیوتر (computer ) به جای آن به کار گرفته شد.
امروزه وقتی در فرهنگ های مختلف انگلیسی به فارسی مراجعه کنیم به این نکته می رسیم که اصطلاح کامپیوتر از کلمه ( compute) به معنای محاسبه کردن گرفته شده است. به این صورت که با افزودن er به انتهای کلمه ( compute) این کلمه از حالت فعل به اسم تبدیل می شود به معنی حسابگر. پس کلمه کامپیوتر یعنی حسابگر.
ورود این ماشین به ایران در اوایل دهه 1340 بود و در فارسی از آن زمان به ان کامپیوتر می گفتند. واژه رایانه در دو دهه اخیر در فارسی رایج شده و به تدریج جای کامپیوتر را خواهد گرفت.
منابع: 1- مبانی کامپیوتر و برنامه نویسی، جعفر تنها و مهدی یوسف خانی. 2- آموزش آسان مونتاژ کامیوتر، محمدحسین مختار. 3- انگلیسی تخصصی برای کاربران کامپیوتر.
غلامرضا عرب مارکده