جارچی مارکده شماره 21- یکم اسفند ماه 1388

حسابرسی فردوس

ششمین جلسه هیات رسیدگی کننده به حساب های دوره دوم هیات مدیره شرکت باغداری فردوس مورخه 15/11/88 ساعت 30/19 با حضور آقایان؛ اکبر عرب، ناصر عرب، علی عرب و محمدعلی شاهسون در محل دفتر شرکت تشکیل و تصمیم های زیر اتخاذ گردید.

1- یک برگ رسید پول با نام « هزینه ایاب و ذهاب هیات مدیره » با امضا مدیر عامل و به مبلغ 750 هزار تومان در اسناد سال 83  ارائه شده بود که به دلیل غیر واقعی بودن ابطال گردید و تعداد 12 سرویس به مبلغ 120 هزار تومان بابت هزینه سرویس هیات مدیره در سال 83 بدین منظور لحاظ گردید که مقرر شد 120 هزار تومان از 750 هزار تومان کسر گردد و مبلغ 630 هزار تومان تفاوت از مدیر عامل دریافت و به حساب شرکت تعاونی فردس واریزگردد.

2- در طول 2 سال، فاکتور تعداد 10 ماشین آجر ارائه شده است. سال 83 تعداد 4 ماشین و سال 84 تعداد 6 ماشین. در تاریخ 16/8/88 آقایان؛ علی عرب و امیدعلی عرب مقدار آجر کارشده در فردوس را 5 ماشین برآورد نمودند. در جلسه هیات رسیدگی کننده به حساب های فردوس مقرر شد مجددا آقای ناصر عرب و علی عرب برآورد دیگری داشته باشند. آقای ناصر عرب روز 13/11/88 شخصا آجرهای کار شده در فردوس را 6 ماشین و آجر های موجود روی زمین در ایستگاه اول را هم یک ماشین جمعا  7 ماشین برآورد نموده است که مورد توافق هیات قرار گرفت. کل مبلغی که برای خرید 10 ماشین آجر فاکتور شده  1305700 تومان است که مبلغ 913990 تومان خرید 7 ماشین آجر قابل قبول و مقرر گردید که در حساب های هیات مدیره دوره دوم لحاظ گردد. و مبلغ 391710  تومان پول سه ماشین آجر اضافه فاکتور شده قرار شد از مدیر عامل اخذ و به حساب شرکت فردوس بازگردانده شود.

3- مبلغ 840 هزار تومان مزد موتورچی آقای بهمن عرب در سال 86  در دو جا و دو تا رسید ارائه شده بود یکی از رسیدها را بهمن عرب امضا کرده و دیگری را خود مدیرعامل آقای عبدالمحمد عرب امضا نموده بود. رسیدی که به امضا خود بهمن عرب بود پذیرفته شد و رسید پول پرداختی به بهمن عرب که با امضا مدیر عامل بود تکراری و نادرست تشخیص داده شد و پذیرفته نشد و مقرر گردید مبلغ 840 هزار تومان توسط مدیر عامل به حساب شرکت فردوس بازگردانده شود.

4- رسید پول به مبلغ 120 هزار تومان پرداختی به محمود عرب فرزند عزیزالله با امضا مدیر عامل در اسناد 86 ارائه شده بود چون فاقد مدرک بود از محمود عرب دعوت شد تا چگونگی آن روشن گردد. محمود عرب حکم اداره کار مبنی بر محکومیت مدیر عامل فردوس را به هیات رسیدگی کننده ارائه داد که پذیرفته شد. محمود عرب گفت؛ « این پول بابت بدهی من به فردوس کسرگردید ولی در برگه صورت حساب من لحاظ نشده است با حسابدار صحبت نموده ام که گفت باید منوچهر قبول کند تا از طلب او کسر و به حساب تو لحاظ کنیم با منوچهرکه صحبت کردم گفت صبر کن تا من طلبم را از فردوس بگیرم آنگاه خواهم پرداخت »  به محمود عرب گفته شد؛ طلب شما از جیب  فردوس بیرون رفته و نزد آقای عبدالمحمد   ( منوچهر) عرب است طلب خود را از او مطالبه کن و شما هیچ ادعایی به شرکت فردوس نداری.

5- تکه کاغذی کوچک، بدون امضا، به مبلغ 16 هزار تومان در اسناد سال 86 ارائه شده بود که به آقای اکبر عرب فرزند رجبعلی پرداخت شده است با ایشان تماس گرفته شد که گفت؛ « دو سرویس به بن انجام داده ام که پذیرفته شد»

6- رسید پولی با عنوان « هزینه ایاب و ذهاب هیات مدیره» با امضا مدیر عامل در سال 86 به مبلغ 1 میلیون و پانصد هزار تومان ارائه شده بود چون تعداد 12 برگه های رسید تاکسی تلفنی در اسناد ارائه شده بود رسید یاد شده غیر قابل پذیرش بود و ابطال گردید و مقرر شد مبلغ 1500000 تومان به حساب فردوس باز گردانده شود.

7- رسید پولی با نام « هزینه ایاب و ذهاب هیات مدیره » با امضا مدیر عامل و به مبلغ یک میلیون تومان در اسناد سال 1385 ارا ئه شده است که به دلیل غیر واقعی بودن ابطال گردید و چون تعداد 16 برگه رسید تاکسی تلفنی در اسناد ارائه شده بود نیاز به هزینه ای بیشتر ضرورت نداشت و مقرر گردید مبلغ یک میلیون تومان رسید شده توسط مدیر عامل آقای عبدالمحمد (منوچهر ) عرب به حساب شرکت فردوس بازگردانده شود.

8- رسید پول با امضا مدیر عامل به مبلغ 270 هزار تومان در اسناد سال 86 ارائه شده است که به پیمایندگان زمین آقایان؛ غلامرضا خسروی، بهرام ( نعمت الله ) عرب، عبدالمحمد عرب فرزند حسن، حسین (احمد ) عرب فرزند عزیزالله و قربانعلی ( فریدون ) عرب بابت 9 روز کار پرداخت  شده است چون گفته می شد دو نفر از نامبردگان گفته اند پولی به ما پرداخت نشده، قرار شد آقایان؛ علی عرب، ناصر عرب و اکبر عرب پرس و جو نمایند که واقعیت چیست؟ آنگاه اگر پرداخت نشده که رسید پول ابطال گردد و اگر پرداخت شده که پذیرفته شود. به علاوه آقای عبدالمحمد عرب فرزند حسن در رسیدی دیگر بابت سه روز کارکرد پیمودن زمین مبلغ 60 هزار تومان دریافت و رسید ارائه داده است با ایشان تلفنی صحبت شد که گفت؛ « من فقط سه روز رفته ام و 60 هزار تومان هم گرفته ام ولی از آن 270 هزار تومان چیزی به من داده نشده و من خبری ندارم» تناقضی دیگر که در این رسید پول پرداختی به پیمایندگان زمین وجود دارد این هست که؛ این کار بر اساس صورت جلسه شماره 63 انجام گرفته است در آن صورت جلسه قرار شده 4 نفر آقایان غلامرضا خسروی، بهرام عرب، حسین عرب و عبدالمحمدعرب زمین ها را به پیمایند ولی در پرداخت مزد، آقای قربانعلی عرب هم به آن لیست اضافه شده است که مقرر گردید در جلسه آینده بررسی گردد. 

توضیح و پوزش؛ در بند شماره 2 حسابرسی فردوس در شماره گذشته جارچی مارکده عدد  43988320 به ریال است که اشتباها به تومان نوشته شده است.                      گزارش از: محمدعلی شاهسون مارکده

جلسه در مرکز بهداشت

جلسه ای به درخواست مسئول مرکز بهداشتی درمانی مارکده، در تاریخ 19/11/88 ساعت 14 با حضور سرکار خانم ها دکتر علیزاده، و مشایخی و اعضا شورا و دهیاران مارکده و قوچان در محل مرکز بهداشتی درمانی مارکده تشکیل شد. خانم دکتر علیزاده درباره بیماری هاری توضیحاتی داد و تاکید نمود به محض اتفاق سگ گزیدگی، محل گزش را با آب و صابون سخت بشویید این عمل 50 درصد به بهبود کمک می کند و سپس به درمانگاه هوره جهت واکسن هاری مراجعه نمایید. سپس موضوع تجمع فاضلاب های سطحی در جوی مطرح شد که اعضا شورا گفتند: احداث شبکه فاضلاب روستای مارکده در اولویت کاری شرکت آب و فاضلاب روستایی قرار دارد و ما با همت و بزرگواری عده ای از نیکوکاران مارکده ای مقدار دو هزار متر زمین به عنوان سهم مشارکت مردمی، و به صورت اهدایی و رایگان جهت احداث تصفیه خانه فاضلاب به شرکت آب و فاضلاب روستایی واگذار کرده ایم. حال مرکز بهداشت شهرستان شهرکرد به عنوان متولی سلامت مردم از شرکت آب و فضلاب درخواست نماید اجرای طرح جمع آوری فاضلاب و احداث تصفیه خانه روستای مارکده را به دلیل وجود معضل زودتر آغاز نماید.

                                       گزارش از: محمدعلی شاهسون مارکده

جلسه توزیع آرد خانه پزی

جلسه ای به دعوت بخشدار در تاریخ 20/11/88 ساعت 13 با حضور آقای قربانی بخشدار، و آقایان قائدی و الله یاری از تعاون روستایی شهرستان شهرکرد و خلیلی از اتحادیه تعاونی های روستایی و اعضا هیات مدیره و مدیر عامل تعاون روستایی مارکده، اعضا شوراهای اسلامی مارکده، قوچان، گرم دره، قراقوش، صادق آباد، یاسه چاه و هوره در محل بخشداری سامان تشکیل گردید. که چکیده ای از سخنان بیان شده را با هم می خوانیم.

نخست بخشدار گفت: بحث محوری این جلسه توزیع آرد است اداره غله گفته سهمیه هر نفر در ماه 400/9 گرم است می خواهیم بدانیم این مقدار آرد تحویل شما شده است یا خیر. اگر تحویل شده چرا به دست مردم نرسیده؟ قصد این جلسه این هست که اشکالات را رفع تا رضایت مندی مردم بیشتر فراهم گردد.

آقای قائدی گفت: تعاونی ها مال مردم است ما فقط نظارت می کنیم تا به سمت رشد و پویایی حرکت کنند. تعاونی در کشورهای دیگر خود جوش تشکیل می گردد. مثلا در کشور چین 7 نفر با هم تعاونی تشکیل می دهند و مشغول تولید می شوند. متاسفانه این گونه در ذهن های ما جا گرفته که تعاونی ها فقط اجناس سهمیه ای را توزیع می کنند. می خواهم بگویم باید این دید را عوض کنیم. در یکی دو سال اخیر طرح سامان دهی تعاونی ها بر اساس دانش محوری مطرح و قرار شده افراد تحصیل کرده و کار امد در مدیریت قرار گیرند. در همین راستا یک تغییر اساسی در توزیع آرد به عمل آمده مشخصات تمام افراد روستایی که سهمیه آرد دریافت می کنند را در سیستم کامپیوتری وارد کردیم و قرار شد آمار جدید ارائه دهیم و دفترچه جدید بنام سرپرست خانوار که ساکن روستا است صادر کنیم. این کار از اول شهریور آغاز شد نخست آماری که ما به اداره غله ارائه دادیم به دلیل این که همه افراد مدارک شان را ارائه نداده بودند کامل نبود و اداره غله هم نخست بر اساس همان آمار آرد داد ما اعتراض کردیم که توافق شد آرد به صورت علی الحساب باشد تا آخرین آمار دقیق که ارائه گردد. اکنون آخرین آمار جمع آوری و ارائه شده است.  اخیرا جلسه ای در فرمانداری داشتیم که با فشار فرماندار قرار شد 82 هزار نفر آرد سهمیه روستاهای شهرستان شهرکرد تحویل گردد. این آمار کامل است. افرادی که، هم در شهر و هم در روستا ساکن هستند یعنی دوتا محل سکونت دارند اگر شورا تشخیص داد و تاییدیه داد تعاونی باید آرد تحویل دهد یعنی تحویل آرد به چنین اشخاصی فقط با نظر شورا هست در غیر این صورت نباید آرد داده شود. ما فقط آرد را توزیع می کنیم و لیست توزیع را جهت کنترل و نظارت به رئیس شورا ارائه می دهیم اداره غله بر اساس امضا و مهر شورا در پای لیست توزیع، دو باره به ما آرد می دهد. شورای هر روستا بر توزیع نظارت می کند ما شوراها را به عنوان ناظر قبول داریم و می خواهیم به ما کمک کنند تا بتوانیم توزیع سالم تری داشته باشیم شاید ذهنیت مردم نسبت به گذشته ی تعاونی منفی باشد ولی اکنون کوشیده ایم که تعاونی دانش محوری باشد اکنون می خواهیم تعاونی ها را به سوی سرمایه گذاری در جهت تولید سوق دهیم قصد این هست که تعاونی ها صندوق های اعتباری تاسیس کنند مدیران تعاونی انتخابی جمعی شما ها هستند تعاونی ها هم که مال شما هستند حال این مدیران آمده اند از بحث آرد برای افزایش سرمایه استفاده کرده اند این نباید اینقدر مورد اعتراض قرار گیرد بلکه باید به منزله همکاری با تعاون در نظر گرفت این از افتخارات تعاونی مارکده است که مدیر عاملش یک دکتر است.

الله یاری گفت: 50 در صد محل های تولیدی هندوستان بر اساس تعاونی است و 56 در صد اقتصاد آمریکا در دست شرکت های تعاونی است تعاون روستایی مارکده بیش از 1700 نفر عضو و جمعیت زیر پوشش آن حدود 6000 نفر است قرار است تعاونی به سمت کارهای تولیدی گام بردارد کارهای تولیدی سرمایه های کلان می خواهند شما به همین تعاونی مارکده نگاه کنید ببینید در این چند وقت چه مقدار تحولات در آن ایجاد شده است این در حالی است که قبل از این تحولات یک بیغوله بود رشد تعاونی ها نیاز به سرمایه دارد و سرمایه هم باید توسط اعضا تامین گردد به همین جهت مدیران در روستا گفتند ما دفترچه توزیع آرد به شما می دهیم و شما بیایید عضو شوید حال جنایت که نشده، همه ی مسئولان باید در جهت افزایش سرمایه تعاونی ها مدیران را یاری دهند  ببینید کشور ما 7 میلیون گندم نیاز دارد ولی 14 میلیون مصرف می کنیم مازاد آن نان خشکه کپک زده می شود و به خورد دام داده می شود و همین کپک دارای بیماری توسط دام دو باره به ما انسان ها منتقل می شود گفته می شود همراه دفترچه آرد پول عضویت گرفته اند آقا تعاونی مال خودتان است شما باید سرمایه گذاری کنید اگر سرمایه گذاری در تعاونی باعث نارضایتی مردم شده خوب هرکه ناراضی است ندهد. سهمیه کود شیمیایی را جهاد کشاورزی تعیین می کند ما فقط توزیع کننده هستیم هرگاه به ما کود دادند ما توزیع می کنیم.

مسعود شاهسون گفت: ما بر اساس اعتمادی که به مدیر عامل داشتیم لیست های آرد را بدون کنترل امضا و مهر می کردیم تا این که یک بار روی لیست دقیق شدیم دیدیم تخلف در آنها هست با مدیر عامل وقت آقای عبدالمحمد عرب در آذر ماه 87 جلسه گذاشتیم و درخواست کردیم که از اول دی ماه لیست ها را با مشخصات بیشتری بنویسد تا ما بتوانیم دقیق تر کنترل کنیم که قول همکاری داد ولی عمل نکرد دو باره در اول اسفند جلسه گذاشتیم گفت کارم زیاد بوده نتوانستم که قبول کرد کلیه آردهای تحویلی سال 87 را تنظیم و تا 20/1/88 جهت کنترل تحویل دهد که باز هم روی تعهد خود عمل نکرد و ما ناگزیر گزارشی بر اساس تخلف لیست های سه ماه ی آخر سال 87 تهیه و به بخشداری ارسال کردیم و بخشدار هم گزارش را به تعزیرات حکومتی ارسال نمود. آقای عبدالمحمد عرب یک بار دیگر تعهد سپرد تا 30/3/88 لیست هارا تحویل دهد باز هم روی قول خود عمل نکرد تا این که در برج 5 لیست ها را با فشار اداره تعزیرات حکومتی تهیه و تحوبیل داد و ما توانستیم به درخواست اداره تعزیرات حکومتی دفترچه های توزیع آرد خانوارهای روستا را با لیست تطبیق و گزارشی ارسال نماییم.

شهرام مردانی گفت: مردم در ارزیابی تعاونی گذشته ی ان را در نظر می گیرند که تعاون روستایی ما، گذشته ی درخشانی نداشته است آنگاه بر اساس خوب یا بد بودن گذشته به آینده تعاونی می نگرند باید گفت تعاونی ما درطول 20 سال گذشته هیچ کاری نکرده است.

دکتر عرب مدیرعامل گفت: تا شهریور ماه به ازائه هر نفر 10 کیلو آرد تحویل داده می شد و از شهریور به بعد بر اساس هر نفر 7 کیلو به ما آرد داده شده است.

خلیلی گفت: حدود 16 تا 17 ماه طول کشید تا ما توانستیم همه ی آمار جمعیت روستا ها را جمع آوری کنیم آماری که در شهریور به اداره غله دادیم کامل نبود بعد متوجه شدیم که اداره غله همان آمار را مبنا قرار داده و بر اساس آن آرد تحویل می دهد که ما اعتراض کردیم قرار شد آرد علی الحساب باشد تا آمار ما کامل شود اکنون امار جمعیت روستاهای ما کامل شده است در حال حاضر با همت آقای فرماندار ما بر اساس 82000 نفر سهمیه آرد برای روستاهای شهرستان می گیریم آمار مارکده اکنون 1501 نفر است و از اول بهمن ماه 374 کیسه آرد بر اساس هر نفر 400/9 کیلوگرم تحویل می دهیم تفاوت کمبود 5 ماه گذشته را هم از اداره غله می گیریم و تحویل می دهیم این 374 کیسه ممکن است تا دو سه سال هیچ تغییری نکند اعضا شورا در هر روستا به اتفاق مسئولان تعاونی افرادی که فوت می کنند یا مهاجرت می نمایند آمار شان را کم کنند و به افرادی که متولد می شوند داده شود.

آقای شاهبندری رئیس هیات مدیره شرکت تعاون روستایی مارکده گفت: تعاونی با سرمایه اعضایش تشکیل شده و اداره می شود و هدف هر تعاونی این است که به اعضاء خود سرویس دهد. خوب، در مقابل غیر اعضا هیچ وظیفه ای نمی تواند داشته باشد. ببینید همه در این جلسه بر علیه پول عضویتی که ما گرفته ایم جبهه گیری کردند همین آرد که اکنون صحبتش است با پول و سرمایه تعاونی خریداری و توزیع می گردد در هر ماشینی یکی دو تا کیسه پاره می شود، خوب، چه کسی باید هزینه آن را بپردازد؟ آیا سزاوار است فردی که عضو نیست آردش را تحویل بگیرد ولی هیچ سهمی در زیان های تعاونی نداشته باشد؟ این است که، ما آمدیم گفتیم همه بیایند عضو شوند تا همین گونه که از خدمات تعاونی استفاده می کنند در زیان ها و هزینه هایش هم سهیم باشند. اغلب به ما فشار می آورند که مدیر عامل قبلی را از تعاونی بیرون کنیم، می گویند؛ سابقه خوبی ندارد، خوب، ایشان هم می گوید؛ 18 سال مدیر عامل بوده ام سنوات مرا بدهید تا بروم، کلی پول می شود، چون نداشتیم ناگزیر شدیم به عنوان حسابدار او را پذیرفته ایم با این که حقوق حسابداریش هم خیلی بالا و نا عادلانه است ولی ما ناگزیر قبول کرده ایم. ما در همین چند روز آینده با اعضا شوراها جلسه خواهیم گذاشت و همه ی مسائل مطرح را با آن ها در میان می گذاریم و با هم حل می کنیم.

الله یاری گفت: برای آقای عبدالمحمد عرب بیمه حسابداری رد کرده اند، نه مدیر عاملی، چنین ادعایی نمی تواند بکند.

محمدعلی شاهسون گفت: اکنون مشخص شد که علت کم شدن آرد روستا در چند ماه گذشته، آمار ناقصی بوده که اتحادیه به اداره غله داده و اداره غله آن آمار ناقص را مبنا قرار داده و سهمیه آرد را کم کرده است متاسفانه مسئولان تعاونی مارکده در این 5-6 ماه گذشته همواره تبلیغ می کرده اند؛ دخالت ها و گزارش های شورا باعث کم شدن سهمیه آرد شده است و در پاسخ مردم که می پرسیده اند؛ چرا سهمیه آرد کم شده؟ می گویند: بروید ازشوراتان بپرسید!؟ یعنی به مردم دروغ می گفته و آنها را بر علیه شورا می شورانند. مسئولان تعاونی باید از مردم بخاطر دروغی که گفته اند عذر خواهی و به مردم واقعیت را توضیح دهند.

 دو دوره انتخابات هیات مدیره شرکت تعاون روستایی مارکده در طی چند سال اخیر بر گزار شده است در این مجمع های عمومی هرچه اصرار شد تا گزارشی از حساب های مالی به اعضا ارائه شود آقای عبدالمحمد عرب مدیر عامل به لطایف الحیل طفره رفت و گزارشی ارائه نکرد.  قبل از این که او را از تعاونی بیرون کنید به حساب های حد اقل این دو دوره بخصوص حدود 2000 کیسه کودی که سه سال قبل هر کیسه 300 تومان گرانتر فروخته باید رسیدگی شود اگر پول های اضافه گرفته شده به حساب تعاونی ریخته شده اند ما شکایتی نداریم ولی اگر به حساب تعاونی واریز نشده اند باید پول ها به حساب تعاونی برگردانده شود.

در پایان جلسه بخشدار گفت: شما مجبور نیستید پول کلان بابت حسابداری تعاونی که ماهی دو تا سند دارد به حسابدار بدهید ببینید دهیاری ها با ماهی 25 هزار تومان کار حسابداری شان انجام می شود که کار بیشتری هم دارند، این حسابدار را بیرون کنید و با حساب داری که پول کم می گیرد قرار داد ببندید. تحویل آرد را نمی توان در گرو پول عضویت تعاونی نگهداشت. نظارت شورا بدین شکل هست که لیست ارائه شده توسط تعاونی با دفترچه های در دست مردم تطبیق داده شود باید اعداد و تاریخ شان هر دو یکی باشد و صاحب دفترچه هم قبول داشته باشد و امضا کرده باشد که همین مقدار آرد که در دفترچه نوشته شده تحویل گرفته است اگر چنین بود آرد درست توزیع شده است. در غیر این صورت شورا موظف است اختلاف ها را به بخشداری گزارش کند. معیار تحویل آرد به افرادی که در شهر سکونت دارند و گاهی هم به روستا می آیند نظر اداره غله است که طی نامه مکتوب نوشته و ما نامه را که خطاب به شورای مارکده است به همه ی شورا ها فرستاده ایم باید بر مبنای آن عمل شود. اعضا شورای هر روستا با مسئولان تعاونی راجع به چگونگی و نحوه توزیع سهمیه آرد هر خانوار بر اساس سه ماه یا 6 ماه یا یک سال با هم مشورت و تصمیم گیری نمایند و صورت جلسه را به بخشداری بفرستند.

در پایان جلسه مقرر گردید در همین دو سه روز آینده مسئولان اتحادیه و تعاون روستایی شهرستان جلسه ای با اعضا شورای مارکده و مسئولان تعاونی مارکده داشته باشند.         گزارش از: محمدعلی شاهسون مارکده

جلسه کشاورزی در هوره 

به دعوت « شرکت خدمات مشاوره ای، فنی و مهندسی کشاورزی مائده سبز بختیاری و کلینیک گیاه پزشکی ودالیا» جلسه ای آموزشی تبلیغی در تاریخ 21/11/88 ساعت 30/2 بعد از ظهر با حضور جمعی از کشاورزان هوره، دشتی، سوادجان، یاسه چاه، صادق آباد، مارکده و گرم دره در محل حسینیه روستای هوره تشکیل گردید که چکیده ای از سخنان بیان شده را با هم می خوانیم.

 نخست خانم مهندس محمد زاده، عضو هیات مدیره شرکت فوق الذکر گفت: ما جمعی از متخصصان، شرکت خدماتی مائده سبز بختیاری را تشکیل داده ایم محل آن هم در هوره است مهندس خسروی که معرف حضور همه تان است مدیر عامل این شرکت است و قرار است این شرکت جای خدمات های کشاورزی را بگیرد و به روستاهای هوره، دشتی، سوادجان، صادق آباد، یاسه چاه، قوچان، گرم دره و مارکده خدمات دهیم. یک کلینیک گیاه پزشکی هم در هوره دایر کرده ایم تا نمونه های خاک و برگ درختان باغ شما را آزمایش و شما را در مبارزه با آفات و  کود دهی صحیح کمک کنیم شرکت ما کارشناس های مختلف دارد و می تواند هر نوع خدمات در زمینه باغداری و زراعت و دام داری و دام پزشکی که شما نیاز داشته باشید ارائه دهد. توصیه می شود خاک باغتان را آزمایش کنید تا بفهمید چه کمبود هایی دارد و همان کمبود ها را تامین کنید تا بتوانید هزینه ها را کاهش دهید ما می توانیم ماشین آلات مورد نیاز تان در کار باغداری و آبیاری را تامین کنیم و در زمینه تاسیس باغ، آبیاری و نصب تجهیزات شما را راهنمایی و کمک نماییم. می توانیم در جهت احداث گلخانه شما را یاری دهیم تا چند روز دیگر فروشگاه سموم هم دایر می کنیم. بهای خدماتی که ما ارائه می دهیم برابر تعرفه دولتی است از این لحاظ به ما اعتماد داشته باشید. کارشناسان ما آماده اند تا شما نیاز ها و خواسته های تان را اطلاع دهید تا آن ها خدمات مورد نیاز شما را ارائه دهند شرکت ما همه روزه از ساعت 8 صبح تا30/1 بعد ازظهر باز است . نشانی کلینیک ما، هوره پشت مدرسه راهنمایی کوثر، تلفن 03823642995 و  09124439754  می باشد.

آنگاه خانم مهندس ایرانی که از اصفهان آمده بود در باره ضد یخ گیاهی سخن گفت: این ضد یخ 6 سال قبل برای اولین بار در کشور ترکیه تولید شده است مکتشف آن هم یک محقق ترک است که در زمینه کشاورزی کار و تحقیق می کند مدت 41 سال عمر خود را صرف کرده تا توانسته این محصول را کشف کند و انحصارا تولیدش را هم خود به عهده دارد و در دنیا تک محصول است مدت سه سال است که این محصول به ایران هم آمده نخست ما از نمایندگی انگلستان می آوردیم که قیمت یک لیتر آن 80 هزار تومان تمام می شد ولی اکنون خودمان مستقیم نمایندگی انحصاری در ایران داریم به همین خاطر قیمت پایین آمده و 39 هزار تومان شده است این ضد یخ مواد شیمیایی نیست که برای گیاه یا درخت شما زیان داشته باشد  بلکه مواد معدنی است و هیچ زیانی برای گیاه و نیز طبیعت ندارد وقتی این ضد یخ وارد ایران شد در جاهای مختلف آزمایش شد اکنون مورد تایید جهاد کشاورزی هم قرار گرفته است زمزمه هایی هم هست که سال آینده جهاد کشاورزی سوبسید هم بابت این ضد یخ بدهد.

ما یک سرما زدگی داریم و یک یخ زدگی که هر کشاورزی باید بین این دو تفاوت بگذارد سرما زدگی عموما در بهار انجام می شود و شکوفه ها در دمای بالا صفر و یا نزدیک صفر درجه سانتیگراد دچار سرما زدگی می شوند ولی یخ زدگی در فصل زمستان و در دمای زیر صفر صورت می گیرد. از گذشته ها دور برای جلوگیری از سرما زدگی راه کارهایی بوده مثل آتش روشن کردن در شب های سرد و غیره ولی اکنون این محصول ضد یخ گیاهی آمده و واقعا معجزه می کند مشروط بر این که درست و به موقع مصرف شود. این محصول حدود 60 نوع مواد غذایی و یک سری باکتری که، کارکرد ضدیخ در گیاه را به عهده دارند، در بر دارد. می دانیم بین سلول های گیاهان آب هست این باکتری ها موادی تولید و وارد گیاه می کنند که آب ها را به هم پیوند می دهد و از سرما زدگی جلوگیری می کند. البته باید بگویم همه ی گیاهان به صورت طبیعی این باکتری ها را تولید می کنند با پاشش این محلول، تولید طبیعی باکتری های ضد یخ را مقاوم تر و کارشان را تشدید تر می کند.

نکته ای دیگر که شما کشاورزان باید بدانید ما یک سرما زدگی داریم و یک سرما ترساندگی زمستانه. ممکن است شکوفه های شما را زمستان یخ زده باشد  و ممکن است به مرحله یخ زدگی نرسیده باشد و سرما آن ها را ترسانده و ضعیف شان کرده باشد این شکوفه های سرما ترسانده زمستانی در بهار با کوچکترین دمای سرد دچار سرما زدگی می شوند چون مقاومت شان را ازدست داده و به سرما حساس شده اند.

ما اگر این محلول ضد یخ را در موقع مناسب و به دفعات مناسب به درختان مان بپاشیم می توانیم مقاومت درخت مان را تا  8 درجه بیشتر کنیم مثلا اگر درختی در 3 درجه بالای صفر دچار سرما زدگی می شد با پاشش این محلول حالا تا 5 درجه زیر صفر در مقابل سرما مقاومت خواهد داشت. دوره پاشش محلول ضد یخ گیاهی از پاییز آغاز می گردد اولین پاشش هنگامی است که برگ درختان ریخته است نوبت بعد هنگامی است که جوانه ها درشت شده اند از این به بعد اگر منطقه ی شما سرد سیر است هر 10 روز یک بار و اگر منطقه معتدل است هر 15 روز یک بار باید محلول پاشی گردد  همین گونه ادامه می دهیم تا سرما از منطقه ما برود  بگونه ای که در طول یک سال 6 تا 7 بار باید محلول پاشی شوند با این روش باردهی درخت بیشتر می شود حال باید بار های درخت را در هنگام جوانه تنک کنیم تا محصول مان کیفیت بهتری داشته باشد. این را هم بگویم در جاهایی، مثل بن، تراکم هوای سرد که بیاید چند روز می ماند این محلول در چنین محل هایی نتواند معجزه کند ولی در جاهایی که تراکم هوای سرد می آید و می رود جواب خیلی خوبی می دهد این محصول در جلوگیری از گرما زدگی هم مؤثر است و می تواند کمی هم به کم آبی کمک کند. محلول ضد یخ را، با آب، به مقدار 5 در هزار می پاشیم یعنی هر 200 لیتر آب یک لیتر ضد یخ. این را هم بگویم اگر کسی بخواهد صرفه جویی بکند و مثلا 5/4 لیتر در 1000 لیتر آب بریزد فایده ای ندارد و اگر کسی هم وسواس داشته باشد و بخواهد مثلا 5/5 لیتر در 1000 لیتر آب بریزد پول خود را هدر داده است.  آب هم باید بدون کلر باشد به این دلیل که این محلول دارای باکتری است و کلر ضد باکتری می باشد. اگر آب شما کلر دارد آن را 24 ساعت در محل رو باز قرار دهید تا کلر آن خارج شود باید دانست آب های همه جای ایران همانند زمین مان قلیایی اند  بهتر است خیلی کم و اندکی اسید هم به آب بیفزاییم بهتر است از دستگاه سمپاشی استفاده  گردد که محلول را پودرِ پودر کند. هنگامی که درِ ظرف محلول را باز می کنید اگر همه ظرف را نمی خواهید استفاده کنید فوری درِ ظرف را ببندید تا هوا وارد ظرف نشود اگر هوا وارد قوطی شود می تواند باکتری ها را از بین ببرد. زمانی باید سمپاشی صورت گیرد که دما بالاتر از 10 درجه سانتیگراد باشد و بدانیم تا چند ساعت بعد از محلول پاشی هم دما بالا خواهد ماند. وقتی می خواهیم محلول را با آب مخلوط کنیم 24 ساعت قبل ظرف محلول را در هوای اتاق قرار می دهیم تا دمای محلول بالا باشد و باکتری ها فعال باشند. وقتی می خواهید نوبت اول در پاییز محلول ضد یخ بپاشید وسایل را آماده کنید و به نمایندگی های ما اطلاع دهید به صورت رایگان در باغ شما حاضر می شوند و شما را رایگان راهنمایی می کنند. شرکت مائده سبز بختیاری در هوره نماینده ما در توزیع این محلول ضد یخ می باشد و شما را راهنمایی می کند.

به علاوه ما محصولی داریم ضد خشکی و خشک سالی بنام سوپر جاذب. بهترین روش استفاده از این محصول هنگامی است که بخواهیم نهال بکاریم هم ریشه نهال مان را در این محلول فرو می کنیم و می کاریم و هم یک لایه از این محلول که وقتی با آب مخلوط می کنیم مانند ژله در می آید در ته گود نهال می ریزیم و روی ان قدری خاک و سپس ریشه  نهال را قرار می دهیم  وخاک می ریزم در درختان بزرگ  می توانیم به صورت چالکود استفاده کنیم. این ماده ضد خشک سالی 4 تا 7 سال زیر خاک می ماند و کمک به رویش و باروری بیشتر و بهتر درخت می کند. کار سوپر جاذب بدین شکل است که همانند اسفنج وقتی که در زمین آب هست آب را جذب خود می کند و نگه می دارد تا وقتی که دیگر در زمین آب وجود ندارد آنگاه آب را رها می کند تا ریشه درخت از آن استفاده نماید.

 شرکت ما دستگاهی در اختیار دارد که می تواند این خدمات را به شما ارائه دهد. در جاهایی که لایه زیرین خاک سفت هست و در برخورد ریشه، درخت شما می خشگد این دستگاه می تواند در جاهای مختلف اطراف درخت را سوراخ سوراخ کند بدون این که به ریشه آسیبی جدی وارد کند آنگاه لایه سفت زیرین را می شکند و موجب نفوذ ریشه می شود و از خشکیدگی درخت جلوگیری می شود. با استفاده از این دستگاه می توان اطراف درخت را دایره وار سوراخ سوراخ نمود و در سوراخ ها محلول ضد قارچ ریشه ریخت و ریشه درختان را سمپاشی نمود و یا با ایجاد سوراخ در

اطراف ریشه های درخت محلول کود تزریق نمود.

تقاضایی از شما کشاورزان عزیز دارم وآن این هست که سالی یک بار

 نمایشگاه کشاورزی در شهرکرد و سالی یک بار در دی ماه در اصفهان  برگزار می شود  سعی کنید از این نمایشگاه ها دیدن کنید در انجا با انواع سموم، بذرها و ماشین آلات کشاورزی آشنا می شوید و می توانید از صاحبان کالاها توضیح بخواهید و اطلاعات تان را بالا ببرید.

                                         گزارش از: محمدعلی شاهسون مارکده

رضای مخترع

در پی خبر ساخت موتور سیکلت برقی در مارکده، گفتگویی با سازنده آن، آقای محمد رضا عرب  در ساعت 30/8 شب مورخ 5/11/88 انجام داده ایم که با هم می خوانیم.

– آقای محمدرضا عرب ضمن خسته نباشید از خود تان بگویید.

– خدمت همه ی همشهریان خوبم سلام  عرض می کنم و برای شان آرزوی سلامتی دارم. همان گونه که می دانید یک نفر مارکده ای هستم با حد اقل سواد خواندن و نوشتن و علاقهمند به بازی با نیروی برق و به دلایل گوناگون از درس و مدرسه بازمانده. که عمده علت آن هم نداشتن و اهمیت ندادن به علم و دانش توسط پدر و مادرهای مارکده ای بوده و هست و این گونه که پیداست مدت ها هم این اهمیت ندادن به علم و دانش در روستای ما ماندگار خواهد بود. و متاسفانه این یک اندیشه عقب مانده و غیر قابل جبران برای تمام همشهریان مان است.  

– چطور شد که به فکر ساخت موتورسیکلت برقی افتادید؟

– چندین سال در این فکر بودم بارها خواستم آن را بسازم ولی بخاطر نداشتن سرمایه و پول نمی توانستم تا این که از سه سال قبل تصمیم قطعی گرفتم و کار را آغاز نمودم حاصل تلاشم موتور سیکلت برقی است که شما می توانید ببینید.

– لطفا اطلاعات فنی ساخت موتور سیکلت را برای همشهریان توضیح دهید.

– این یک موتور سیکلت فقط برقی نیست بلکه خورشیدی هم هست یعنی این که با نیروی برق خانگی و نیروی خورشید قابل شارژ است و این برای دارنده موتور سیکلت بسیار اهمیت دارد در حال حاضر نیروی برق خانگی در باطری ها با توان 7 آمپر ذخیره و با ولتاژ ثانویه 48 از طریق سیستم انتقال نیرو که مجهز به برنامه های هشدار دهنده، عیب یاب، سخن گو، کلید فرمان حساس به نور، ( فتو سل ) به الکترو موتور انتقال پیدا می کند. و سپس به گیریبکس و با اشاره یک انگشت به سیستم فتوسل ( کلید فرمان) دنده درگیر شده و نیروی حرکتی از طریق زنجیر موتور به محور چرخ عقب انتقال پیدا می کند و نهایت موتور سیکلت حرکت می کند. و با این توان ذخیره شده 7 آمپری و ولتاژ 48 می توان مسافتی حدود سه کیلومتر را پیمود و اگر بتوانیم دیسک های خورشیدی را نصب کنیم طی

 مسافت شاید بی نهایت شود.

– هدف شما از این کار چی بوده است؟

– خدمتی برای مردمان و مارکده، نه برای شهرت خودم. شاید توانسته باشم مارکده را حد اقل یک پله در بین روستاهای همسایه بالا ببرم. هر چند این تولید را شرکت های بزرگ انجام داده اند ولی من توانسته ام آن را به صورت تجربی، بومی و محلی بسازم و به این کارم افتخار می کنم و امید وارم روزی برسد تا با این کارها بتوانم مارکده را معرفی نمایم و این برای مارکده و مردمان آن ماندگار خواهد ماند.

– آیا طرح وکارهای دیگری را برای اجرا یا تحقیق دارید؟

– کار و طرح بعدی من هشدار دهنده های بی بی کودک است. این سیستم وقتی عمل می کند که نوزاد یا کودک و یا هر فردی که به علتی کنترل ادرار خود را ازدست داده و یا افرادی که دچار شب ادراری جای شان را خیس نمایند وارد عمل می شود یعنی این که حساس است به ادرار انسان و این خبر برای مادران جای خوشحالی دارد. و چند کار دیگری دارم اگر به مرحله اجرا و عمل رسید به اطلاع می رسانم.

– برای جوانان روستا چه حرفی دارید؟

– به تمام آنان احترام می گذارم و می خواهم بجای آفتاب گرفتن و تخمه شکستن در پی یاد گرفتن و یاد دادن باشند. همیشه برای پول کار نکنید. در این دنیای بزرگ کار برای ماندگار شدن انجام بدهید و هر کاری نیاز به پشتکار دارد چه به نتیجه دلخواه برسید یا نرسید.

– مارکده و مردمان آن را چگونه می بینید؟

– هر کس به شکلی آن را می بیند. مارکده برای من زیباست. آرام بخش است و محلی برای زندگی بدون دغدغه شهری. در طی چند سالی که در مارکده متولد و زندگی کرده ام برداشتم این هست که همشهریان همیشه در پی کسب درآمد از راه های گوناگون هستند دراین فرآیند کمتر فردی از همشهریان به فکر علم و دانش و درس و دانشگاه هست. بجای این که اقشار جامعه بکوشند آگاهی های خود را بالا ببرند، طبقات خانه های خود را افزایش می دهند. در این گیر و دار همگانی کسب پول و افزایش طبقات خانه ها، یک حرکت نو و خوب که نقش بسیار مطلوب در رفتار و گفتار و عمل همشهریان داشته، نشریه اوای مارکده است که متاسفانه نام زیبای آن را تغییر دادند من دوست دارم باز هم با نام آوای مارکده انتشار یابد و به دستم برسد.

– در پایان اگر ناگفته ای دارید بیان کنید.

از خانم و فرزندانم که مرا تحمل می کنند و یاری کرده اند صمیمانه سپاسگزارم. از شورای اسلامی، صفرعلی عرب، ( جوشکار) و تمام کسانی که به شکلی مرا یاری داده اند، تشویق و کمک داده اند ممنون هستم و از مسئولان روستا، بخش و شهرستان می خواهم کمک نمایند تا این گونه کارها و اختراع های بومی معرفی و به ثبت برسند تا راه تشویقی باشد برای جوانان.                                      رمضان عرب مرکده 20/11/88

 دانستنی های کشاورزی

آهن؛ یکی ازعناصر ضروری برای رشد تمامی گیاهان است که در صورت

 کمبود آن، سبزینه ( کلروفیل) به مقدار کافی در سلول های برگ تولید

 نمی شود به همین جهت  برگ ها رنگ پریده به نظر می آیند که این امر موجب کاهش محصول می شود. به این نحو که ابتدا فاصله بین رگبرگ ها و سپس تمام سطح برگ زرد می شود. حاشیه برگ ها با شدت یافتن کمبود به سفیدی گرائیده و سپس علائم سوختگی مشاهده می شود. علائم کمبود آهن در درختان میوه، زردی برگ ها خواهد بود در حالی که رگبرگ ها کم و بیش سبز مانده اند و این یک پدیده رایجی است. اغلب خاک های ایران مقدار قابل توجهی آهک دارند به همین دلیل جهت رفع کمبود آهن و روی در اکثر مناطق کلات آهن و روی با نسبت های مختلف توصیه می شود.                                          مرتضی شاهسون

وام فردوس

به رفتم بانک سامان بهر کاری                       کنم پرداخت وام انتهاری

بپردازم خدائی وام فردوس                   شوم راحت نسازم خویش مایوس

هر آن چه داشتم پرداختم  من                کمی از استرس خالی شدم من

به رفتم نزد صفاری به بالا                  چه قدر مانده حساب من در اینجا

سلامی کردم و رفتم به نزدش                 سئوالی کردم گوشم به حرفش

به من گفتا برو فردوس شرکت                  سئوالت را دهند مشُو مشوش

به گفتم آقا جان بر گو جوابم                    بدهکارم چه قدر مانده حسابم

جواب اولی را باز گفتا                          به خود گفتم که باشد یک معما

ز آینه ساختمان کف بلورین                   لباس نو به تن در پشت ویترین

سواد شان لیسانس و دکترا بود                جمال جمله شان تنگ طلا بود

سواد فی سواد لا ابالی                          به پشت خر بُدی خرجین خالی

لباسم چرک گیوه  پاره  پاره                         مقابل ماه، من بودم ستاره

یه دفعه عکس خود دیوار دیدم                 به ترسیدم ز خود بیرون دویدم

رفیقانم همه بیرون نشسته                       همه وارسته در آفتاب نشسته

همه  ترکی زبان شیرین ز شکر               صداقت سر و ته خندان ز احمر

منم در نزد ایشان آنجا خزیدم                  چه قدر زیبا سخن زانها شنیدم

به من گفتند تو هم ترکی، پدرجان           به  گفتم آری ای شیرین زبانان

به من گفتند چرا پژمرده حالی                  تو هم بلکه بدهکاری که لالی

به گفتم من بدهکارم به فردوس             نمودند این چنین از آتشم جوس

مگر فردوس آدم را کنند داغ؟              که این گونه همه هستند مشتاق؟

به گفتم نه بابا این هست مزارع!              که نامش هست فردوس شایع!

به گفتند سود چنددرصد است این       به گفتم بیست و پنج درصد بود این

به من گفتند حق داری شوی لال          بگفتند رد شود خوش باش الحال

      زدم بر طبل بیعاری سر انگشت        که روزی پر شود از زر مرا مشت

بیا ای شاهسون ریشت تو متراش               بدهکاری تو در ده شود فاش

جواب من همه باشند بدهکار                        غنی و فقیر در این گرفتار

                                          عطاءالله شاهسون مارکده 10/11/88

فکراضافی روشن!؟

بهره وری هنر انسان ها در بهینه کردن زندگی، اوقات و استفاده مناسب تر

 از امکانات، اوقات و توانمندی ها است. وقتی به نا همواری های کشورمان نگاه می کنم و اختلاف ارتفاع مناسبی که در این کشور وجود دارد و این همه پتانسیل و انرژی جنبشی جاری در دل کوه ها و ارتفاعات و پس از آن این همه سر و صدای رسانه در مورد انرژی برق تاسف وجودم را فرا می گیرد. کشوری با این همه پتانسیل و فاقد بهره وری!؟ دولت در آمارهای خود اعلام می کند 40 درصد انرزی برق در مسیر انتقال تلف می شود. و بیشتر انرژی مصرفی صنعت برق از گاز و مازوت تامین می شود. ارتفاع فراوان کوه های ایران و فاصله مناسب چشمه ساران تا دشت ها فرصت مناسبی برای احداث نیروگاه های کوچک برق بدون نیاز به احداث سد است. کاری که بخش خصوصی هم می تواند آن را به انجام برساند و برق تولیدی خود را به دولت و سایر خریداران بفروشد. در این روش با مکان یابی مناسب در ارتفاعات و هدایت آب، توربین ها در مسیر عبور آب به جریان می افتد و الکتریسته تولید می شود و با یک مسیر انتقال آب چندین توربین قادر به حرکت است. این کار به عنوان مثال در ارتفاعات کوهستان دنا در شهرستان دنا به مرکزیت « سی سخت» اجرا شده است و هم اینک بخش خصوصی با بهره برداری از این مجتمع برق تولیدی خود را به دولت می فروشد.

ایجاد این شرایط رقابتی می تواند گام مهمی در بهره وری هرچه بیشتر از منابع کشور باشد. دولت که هزینه های بسیار زیاد مدیریت نا کار آمد و هزینه های بالا سری را به قیمت تمام شده نهاد های انرزی می افزاید و از طرفی با کوتاهی در مدیریت ساخت و سازها راه مصرف بی حد و حصر را ایجاد می کند تا کی می تواند با تکیه بر ارزانی نهاد های نفتی انرزی این کشور را  تامین کند؟ و با منت نهادن بر گردن مردم از این که برق ارزان به ان ها می دهد ابراز خوشحالی می کند. اتفاقا من معتقدم دولت هزینه فراوانی از مردم بابت برق اخذ می کند چرا که آن قدر سیستم  انتقالش فرسوده و روش های تولیدش پر هزینه هست که قیمت تمام شده آن نسبت به سایر کشورها بسیار بیشتر است. از سوی دیگر کشور ما کشور بسیار آفتاب گیری است و نور به فراوانی وجود دارد و حد اقل 80 درصد ایام سال آفتابی است این نور خود موهبتی در جهت تولید انرژی است که حرکت ما در استفاده از ان نیز بسیار لاک پشتی است. اگر هر منزل مسکونی بخشی از انرزی مورد نیاز خود را تولید کند و یا این که تولید انرزی را منطقه ای کنیم نیمی از مشکل انرزی در کشور مان حل خواهد شد ولی تا زمانی که دولت، مادر خرج بزرک ماست و با فروش منابع و ثروت های بین نسلی کشور را اداره می کند نمی توان خیلی خوش بین به این قضیه بود. دولت چون نیازی به بهره وری و صرفه جویی احساس نمی کند عملا برنامه عملی و جدی هم برای آن ندارد و الا چاپ بَنر و پوستر که هنری نیست بلکه خود مصداق به هدر دادن سرمایه هاست. دولت چون به مالیات خیلی ها نیاز ندارد بخش خصوصی قوی و اقتصاد پویا را چندان مهم احساس نمی کند بلکه آن قدر بخش های شبه دولتی ایجاد می کند و ان قدر قوانین متنوع و راه های فرار قانونی ایجاد می کند که بخش

 خصوصی از هر فرزند یتیمی یتیم تر است.

باد، انرزی سالم و مفیدی است که کم و بیش در بسیاری از مناطق کشور

قابل استفاده است. انرژی پاکی که می تواند جای گزین سوخت های فسیلی شود اما می طلبد که هر یک از ما خود در جهت استفاده بهینه از این انرژی ها تلاش کنیم اصلاح از پایین دست بسیار جواب گوتر از اصلاح بخشنامه ای و اهرم فشاری است من فکر می کنم دولت باید اول « بابا برقی » بزرگی را برای خودش نمایش دهد و بعد مردم را به مصرف کمتر دعوت کند فکر می کنم با خرد ورزی هر چیز قابل دست یافتن است بیشتر و بیشتر.                                                     مهدی عرب

کامپوتر چگونه کار می کند؟

هنگامی که کلمه« تکنولوژی» به زبان آورده و شنیده می شود، بیشتر

 مردم کامپوتر را در ذهن خود تداعی می کنند. تقریبا تمام قسمت های زندگی ما به نوعی کامپوتر شده است. وسایل خانگی ما دارای ریز پردازنده هایی هستند که در آن ها قرار داده شده است. مثل تلویزیون ها، حتی اتومبیل های ما نیز دارای کامپیوتر می باشند. اما منظور از ما از کامپیوتر در این نوشتار، کامپیوتر شخصی یا  pc می باشد.

یک کامپیوتر ابزاری عمومی می باشد که در اطراف یک ریز پرداز دارنده ساخته شده است. این دستگاه دارای قطعات مختلفی می باشد حافظه، دیسک سخت ( هارد) ، مودم و … که با یکدیگر کار می کنند.

ابزار عمومی به این معنی است که شما می توانید کارهای بسیار زیادی را با یک کامپوتر انجام دهید. شما می توانید از آن برای تایپ اسناد، فرستادن ایمیل، جستجو در اینترنت و بازی کردن استفاده کنید.

در این مقاله درباره کامپوترها از لحاظ عمومی بحث خواهیم کرد و قطعات مختلف درون آن را بررسی می نماییم. اکنون می خواهیم نگاهی به اجزای اصلی یک کامپوتر رومیزی معمولی داشته باشیم.

– واحد پردازش مرکزی cpu ،  مغز ریز پردازنده سیستم کامپوتر، واحد پردازش مرکزی نامیده میشود. هر عملی که یک کامپیوتر انجام می دهد تحت نظر cpu می باشد.

– حافظه، این قطعه وسیله ذخیره سازی سریع می باشد که برای نگه داشتن داده ها استفاده می شود. این قطعه باید خیلی سریع کار کند. زیرا به  طور مستقیم به ریز پردازنده متصل می شود. چندین نوع خاص از حافظه کامپیوتر وجود دارد. 

یک: RAM (رَم) برای ذخیره موقتی اطلاعات که کامپیوتر در حال حاضر با آنها کار می کند، استفاده می شود.

دو: حافظه فقط خواندنی Rom ، یک نوعی حافظه ذخیره سازی که توسط کامپیوتر برای ذخیره اطلاعاتی که تغییر نمی کنند، مورد استفاده قرار می گیرد.

سه: برد مادر Mother board ، این قطعه برد اصلی مدار کامپیوتر می

 باشد که تمامی اجزای داخلی دیگر به ان متصل می شوند. Cpu و حافظه معمولا بر روی بُرد مادر می باشند. ممکن است سیستم های دیگری نیز باشند که به طور مستقیم به بُرد مادر متصل باشند یا از طریق یک اتصال ثانویه با آن ارتباط برقرار کنند. برای مثال یک کارت صدا می

 تواند داخل یک Mother boardpci  به آن متصل شود.

چهار: منبع تغذیه، یک ترانسفورماتور الکتریکی، برق استفاده شده توسط

 کامپیوتر را تنظیم می کند.

پنج: دیسک سخت،( هارد)  این قطعه یک ابزار ظرفیت بالایی ذخیره را

 می باشد

 که برای نگه داشتن اطلاعات مثل برنامه ها و اسناد استفاده می شود.

شش: کارت صدا، این کارت برای ضبط و پخش صدا از طریق تبدیل صدای، آنالوگ به اطلاعات دیجیتال در کامپیوتر استفاده می شود.

هفت: کارت گرافیک، این کارت اطلاعات تصویر را از کامپیوتر به یک فرمتی که قابل پخش در مانیتور باشد تبدیل می کند.

هشت: مودم، این وسیله یک روش استاندار را برای انتقال به اینترنت ارائه

 می هد.

نه: کارت شبکه، این ابزار توسط بسیاری از کامپیوتر ها به ویژه کامپیوتر های موجود در شبکه اداری اینترنت( شبکه داخلی ) برای اتصال آن ها به یکدیگر مورد استفاده قرار می گیرد.                  غلامرضا عرب مارکده

کتابخانه

آقای مسعود شاهسون مسئول کتابخانه روستا در تاریخ 7/11/88 گزارشی دو صفحه ای از کمبودها و مشکلات کتابخانه خطاب به شورای اسلامی نوشته و از مردم و نیز مسئولان درخواست کمک به تداوم کار کتابخانه نموده است خلاصه ای از گزارش یاد شده را با هم می خواهیم با این امید که نیکوران روستا آستین همت را بالا بزنند و همان گونه که در همه ی کارهای عمومی پیش قدم هستند در امور فرهنگی هم کمک های خود را اهدا نمایند.

در سال 1386 قسمتی از حمام قدیمی روستا تبدیل به کتابخانه شد و در این راستا زحمات فراوانی برای تغییر و تعمیر ساختمان، وصل گاز و برق، قفسه بندی و از همه مهمتر تهیه کتاب کشیده شد. با چانه زنی مقداری کتاب از اداره ارشاد تهیه شد. مقداری از سازمان تبلیغات اسلامی گرفته شد. تعدادی کتاب هم از طرف مردم اهدا گردید. تا امروز بالغ بر 2000 جلد با 15 عنوان در کتابخانه موجود می باشد. امید است که این روند ادامه یابد.

کتابخانه با مشکلات عدیده ی زیر مواجه است که اگر به ان اهمیت داده نشود در مدت نه چندان طولانی ناگزیر باید آن را به حال خود رها کنیم.

– وجود حجم گسترده کتاب، نیاز به یک دستگاه رایانه جهت ثبت کتاب ها  است.

– در آینده نیاز به یک ساختمان مستقل و دارای سالن مطالعه در خور و مناسب است.

– کتابخانه دارای 200 عضو می باشد وخدمات ارائه کتاب به صورت دائم دایر است ولی متاسفانه طیف گسترده ای از جوانان اوقات با ارزش خود را بیهوده هدر می دهند و استفاده نمی کنند این در حالی است که کتاب های سود مندی در کتابخانه جهت مطالعه در دست رس است که می تواند تولید علم کند و مشکلات اجتماعی، فرهنگی و روانی جوانان را درمان کند.

– متاسفانه مردم روستا باقیات و  صالحات را فقط در مسجد سازی خلاصه می کنند اگر در کنار مسجد سازی کمی بذل توجه به امور فرهنگی هم نمایند بسیاری از کمبود های کتابخانه حل خواهد شد.

– در نبود یک در آمد و بودجه ثابت و دائمی برای کتابخانه نمی توان برای توسعه ی کتابخانه برنامه ریزی نمود. برای اداره روز مره کتابخانه دست کمک به سوی مردم دراز می کنیم و انتظار کمک از مردم داریم.

– کتابخانه در حال حاظر دارای یک کتابدار مرد و دو نفر کتابدار زن می باشد که خدمات ارائه می نمایند که بابت پرداخت حقوق ناچیز شرمنده هستیم که باید به این عزیزان خسته نباشید بگوییم.

-از مسئولان روستا هم تقاضا داریم کتابخانه امام علی (ع) را یاری دهند.

                   مسئول کتابخانه امام علی (ع) مارکده، مسعود شاهسون

     حرف های مردم

1- آقای محمود عرب مدیر عامل شرکت تعاونی باغداری فردوس مارکده،

خواهشمند است یک گزارشی جامع، دقیق و مستند از تعداد و مبلغ وام های دریافتی فردوس با ذکر عناوین و تاریخ دریافت و نیز مبالغ سود و دیرکردی که به ان ها  تعلق گرفته فراهم و به اعضا ارائه دهید و به شایعات و خبرهای ضد و نقیض یک کلاغ، چهل کلاغ خاتمه دهید در غیر این صورت، شایعات، نام شما را هم در کنار و هم ردیف نام مدیر عامل دوره دوم در ذهن های مردم جای خواهد داد.

2- از مسئولان مؤسسه ی خیریه می پرسیم چرا گزارش مالی صندوق را برای مردم انتشار نمی دهید؟

3- آقایان مدیر عامل و هیات مدیره نگین، چرا مجمع عمومی برگزار نمی کنید؟ چرا گزارش کارتان را به مردم ارائه نمی دهید؟

4- حال که حساب های هیات مدیره دوره دوم شرکت تعاونی فردوس بررسی می گردد و بسیاری از حیف و میل ها برای مردم رو شده است این انتظار هست که هیات مدیره شرکت تعاونی روستایی در انتخاب حسابدار تجدید نظر کند تا بلکه اعتماد مردم به تعاونی باز گردد.    

مشکلات کتابخانه

متن یاد داشتی بدون ذکر نام، و با زیر نویس کتابخانه امام علی(ع) رسیده است که برای اطلاع خوانندگان چاپ می گردد.

در شماره قبل نشریه جارچی، پاراگرافی از متن ارسالی آقای مهدی عرب نظرم را جلب نمود که در مورد پرورش خلاقیت، استعدادیابی و تحصیلات جوانان روستا و خلاصه استفاده صحیح از علم و دانش توصیه هایی کرده بود با خواندن این پاراگراف تصمیم گرفتم مطالبی را که از دی ماه 87 تا کنون دوست داشتم با همشهریانم در میان بگذارم برای چاپ در نشریه ارسال نمایم.

همشهریان عزیز؛ کتابخانه امام علی(ع) در دی ماه 86 تاسیس شد البته با هم کاری دهیاری و شورای اسلامی روستا و توانسته به فعالیت خود ادامه دهد  و پیشرفت هایی نیزداشته است و اکنون سال چهارم خود را پشت سر می گذارد متاسفانه با استقبال کم مردم رو برو شده ایم هرچند کتابخانه ما در مقایسه با کتابخانه های بزرگ شهرها، کوچک به نظر می رسد اما کتاب های جالب  با موضوع های متفاوتی دارد.

بیشتر اعضا کتابخانه را کودکان و نوجوانان روستا تشکیل می دهند و از بزرگ سالان و جوانان روستا در مراجعان کتابخانه خبری نیست. کتابخانه روستا در حال حاظر با مشکلات زیادی رو برو است که نیاز به کمک مردم روستا دارد تا بتواند خدمات بهتری به خوانندگان کتاب ارائه دهد.  

                                                            کتابخانه امام علی (ع)

فوتبال

به مناسبت ایام الله دهه فجر و یادواره شهدای روستای مارکده و یاد و خاطره معلم شهید حمزه خسروی یک سری مسابقات گل کوچک در مدرسه راهنمایی فیض روستای مارکده با حضور انبوه ورزشکاران و علاقه مندان به ورزش در روستا با همت ورزشکاران، مدیریت محترم آموزشگاه و مسئول پایگاه سلمان مارکده برگزار گردید.که تعداد 7 تیم در این مسابقات شرکت کردند و تیم های فردیس مارکده، شهاب مارکده، شهدا و پیام مارکده، به عنوان 4 تیم پایانی معرفی شدند و در نهایت تیم شهاب موفق به کسب عنوان قهرمانی گردید و تیم فردیس به مقام نایب قهرمانی و تیم شهدای مارکده به عنوان مقام سومی مسابقات نایل گردیدند. در ضمن با تبریک به تیم های فوق که مقام کسب کرده اند باید از همت ورزشکاران و تماشا گران ورزش روستا که به هیجان و شوق بی مثال مسابقات را تهییج کرده بودند سپاسگزاری کرد.                 گزارش از: اسدالله عرب مارکده

صدی پنج

 در این نوشتار می خواهم یک پیروزی کوچک مردم زجر دیده ی مارکده را بر غول ارباب برای تان شرح دهم.

 شرح اتحاد و مقاومت مردمانی رعیت، نادار، بی سواد و ارباب زده که  تازه صدا و بوی رهایی از یوغ ارباب به مشام شان خورده است. در این سال من بچه 10 ساله بودم و چون مرکز تصمیم گیری ها در خانه پدر بزرگم بود از نزدیک شاهد بودم. به علاوه با آقای نورالله عرب فرزند قربانعلی یکی از افراد در گیر در ماجرا هم در تاریخ 3/11/85 مفصل گفتگو کرده ام. نتیجه مشاهدات و نیز گفتگو را با هم مرور می کنیم.

قدم نحس خان های بی فرهنگ بختیاری بعد از 1290 ه ش به این روستاها باز شد. این خان ها با شرکت در انقلاب مشروطیت قدرت فوق العاده ای به هم زده علاوه بر حکومت منطقه، حاکمان ایران هم شده بودند. از قدرت خود سوء استفاده کرده و املاک مردم را با عنوان خرید و اغلب به زور کتک از دست مردم بدر آوردند و مردم شدند رعیت و آنها هم خانِ ارباب.  این آغاز یک دوره 50- 55 ساله ستم، فقر، گرسنگی، تحقیر شدگی و زبونی مردم بود. بعد از حدود 20 سال به فرمان رضا شاه پهلوی ناگزیر شدند املاک را به اصفهانی ها بفروشند و یک شبه مردم دِه همراه املاک از خان های بختیاری به میرزا ابراهیم بمانیان اصفهانی انتقال داده شدند. گفته می شود بمانیان قبل از ارباب شدن کاروان سرا دار بوده است. ویژگی بارز بمانیان را گوشی، دهان بین و خسیس بودن بیان می کنند. بمانیان سالیان دراز فردی بنام عزیزالله صفایی ریزی ( عزیز ریزی ) را بر مارکده می گمارد تا هم کدخدا و هم مردم را مراقب باشد تا اگر نکته ای در رفتار و گفتار کدخدا درتضاد با وفاداری نسبت به ارباب دید و یا دستی از دستان رعیت را نزدیک میوه ی درختی مشاهده نمود ضمن جلوگیری، ریز گزارش ها را به ارباب بدهد.

سال های 1340 به بعد که زمزمه انجام اصلاحات ارضی توسط دولت وقت تبلیغ می شد. مردم بدون این که دقیق بدانند این زمزمه چیست؟ فقط به امید این که از شرِ ارباب رهایی یابند امیدوار شده و جسارتی به هم زده بودند. در سال 1341 بخشنامه ای به شماره 3/7814 مورخه 16/5/41 با امضا وزیر کشاورزی در دست مردم بود نسخه ای از این اطلاعیه اکنون در دست من است که متن آن به شرح زیر است.

« اداره کل استان دهم. بطوری که اطلاع دارید مطابق ماده 24 قانون اصلاحات ارضی مقرر است در کلیه نقاط کشور مالکین از زراعت آبی پنج درصد و از زراعت دیم ده درصد از درآمد خالص مالکانه جنسی خود را به منظور ازدیاد سهم کشاورزان به زارعین بپردازند بنابر این لازم است فورا مراتب را بوسیله اعلامیه و نشر در رادیو و روزنامه های محلی به اطلاع عموم مالکین و زارعین حوزه ماموریت خود برسانید و در اجرای آن اهتمام جدی به عمل آورید و همچنین به کمیسیون های حل اختلاف نیز اطلاع فرمایید تا در موارد لازم طبق مدلول قانون  عمل نمایند.  وزیرکشاورزی»

روز های آخر مهر ماه بود چلتوک ها چیده شده بود و خرمن ها آماده تقسیم. کشاورزان به نماینده ارباب که در آن سال شادروان عباس کرمی صادق آبادی بود می گفتند؛ وقتی اجازه تقسیم خرمن چلتوک را می دهیم که حاضر شوی برابر بخشنامه دولت. صدی پنج از محصول سهم ارباب را به ما برگردانی. و عباس کرمی حاضر به اجرای این ماده ی قانون نبود. بیش از 15 روز خرمن ها مهر شده بود و مردان روستا ناگزیر بودند شب ها در کنار چلتوک های خرمن شده بخوابند. مخالفت نماینده ارباب، کشاورزان را متحد نمود. مرکز اتحاد و جلسات و تصمیم گیری، خانه فیض الله شاهسون بود که مرتب شکایت ها به مسئولان کشاورزی و نیز فرمانداری و بخشداری در شهرکرد نوشته می شد ولی علارغم حمایت کتبی و شفاهی، اقدام عملی جدی صورت نمی گرفت. علاوه بر ارسال شکایت های متعدد، یک بار آقای عبدالمحمد شاهسون فرزند محمدعلی نامه برده و درخواست آمدن رئیس اداره کشاورزی به محل را داشته اند و رئیس اداره کشاورزی قول داده بود که؛ شخصا به محل خواهد آمد و ارباب را مجبور به اجرای قانون کند ولی تعلل کرده و نیامده بود.  لذا در جلسه ای باحضور کشاورزان، قرار شد یک نفر همراه نامه از مارکده به شهرکرد رفته و با اصرار و پایداری، رئیس کشاورزی و بخشدار را به محل بیاورد تا این غائله را خاتمه دهند آقای نورالله عرب داو طلب می گردد نامه توسط فیض الله شاهسون نوشته می شود، همه ی کشاورزان امضا می کنند و نورالله نامه را به شهرکرد می برد.

نورالله عرب می گوید؛

« آن سال آقای رحمانی نام، رئیس اداره کشاورزی و آقای شالبافیان نام، بخشدار مرکزی بود. وقتی به اداره کشاورزی رفتم گفتند رئیس رفته فرخ شهر. ناگزیر ماندم تا فردا. روز بعد اول وقت نامه را روی میز رئیس کشاورزی گذاشتم بعد از خواندن گفت؛ شما بروید من خواهم آمد. من گفتم بدون شما نمی روم.  آقای رحمانی گفت فردا می رویم. صبح روز بعد مجددا نزد رئیس رفتم که گفت؛ برو یک ماشین کرایه کن تا همراه بخشدار به مارکده برویم. آمدم بیرون و یک جیپ کرایه کردم. به اداره برگشتم که گفتند؛ آقای رحمانی رفته خانه ناهار بخورد. به درِ خانه اش رفتم دق الباب کردم خدمت کار در را باز کرد خود را معرفی و گفتم:  با آقای رحمانی قرار داریم می خواهم با او صحبت کنم. خدمت کار گفت؛ همینجا بایست تا اجازه بگیرم. با قدم های آهسته پشت سرِ خدمت کار نزدیک درِ اتاق رفتم. دیدم آقای بخشدار هم اینجا  است و با آقای رحمانی ناهار می خورند. آقای رحمانی به خدمت کار گفت: بگو اینجا نیست. که من گفتم: جناب بخشدار؛

سلام از در نمودم بر جمالت      به قربان خود و حسن و کمالت

ز راه دور رسیدم خدمت تو         بود دولت سرا کاشانه تو

من یک ماشین کرایه کرده ام یک صد تومان از من گرفته. آقای رحمانی دستور داد برای من ناهار آوردند. خوردم و رفتم جیپ را آوردم سوار شدیم آمدیم مارکده. در همین اتاق هایی که اکنون دست شما هست آن روز اتاق های پذیرائی ملا فیض الله بود. بعد متوجه شدم در همان لحظه ماموران ژاندارمری بن بنا بر شکایت آقای عباس کرمی نماینده ارباب بمانیان، مبنی بر این که رعیت محصول ارباب را بلوکه کرده و اجازه نمی دهند تقسیم گردد، آمده بودند تا با زور کشاورزان را وادار به تقسیم محصول نمایند. ماموران وقتی دیدند بخشدار و رئیس اداره کشاورزی برای گرفتن صدی پنج آمده  اند رفتند.

وقتی از ماشین جلو همین  خانه های شما پیاده شدیم بخشدار خطاب به ملا فیض الله گفت: همین الان صد تومان به این بنده خدا بده که این جیپ را کرایه کرده. سپس دستور دادند که خرمن ها تقسیم گردد و شخصا ایستادند تا یکی دو تا خرمن تقسیم شد و از محصول سهم ارباب صدی پنج به رعیت برگردانده شد و بعد رفتند. این یک پیروزی بزرگی بود که مردم مارکده با مقاومت خودشان بدست آورده بودند هیچ یک از روستاهای منطقه نتوانسته بودند بر ارباب فایق آیند و این ماده قانونی را اجرا کنند تنها روستایی که رعیت هایش بر ارباب پیرزو شدند مارکده بود و این پیروزی سه عامل مهم داشت. نخست ایستادگی و متحد بودن و مقاومت 20 روزه کشاورزان. سپس نقش رهبری ملا فیض الله و نامه های پر مغزی که با خط زیبایش می نوشت، و سوم ایستادگی من در آوردن آن دو نفر مسئول مهم اداری آن روز شهرکرد به مارکده بود. البته این را هم  بگویم سه تا چهار نفر هم در مارکده بودند که صرفا بخاطر وابستگی به آقای عباس کرمی داوطلبانه خرمن های شان را همان اول بدون دریافت صدی پنج با نماینده ارباب تقسیم کرده بودند و با بقیه مردم همکاری نکردند به علاوه در طول این  10 – 15 روز مردم را هم سرزنش، دلسرد و نومید می کردند و می گفتند مگر دولت زورش به بمانیان می رسد و شما بیهوده زور می زنید»

بله دوستان بعد از 50 سال زبونی و تحقیر، در این سال با حمایت قانون و اتحاد و مقاومت، پدر و پدر بزرگان ما که رعیت نامیده می شدند توانستند در مقابل زورگویی نماینده ارباب بایستند و این عمل به مردم جسارت بخشید و من که بچه 10 ساله بودم احساس غرور در رفتار و اشگ شوق را درچشمان پدران مان را می دیدم. روان همه شان شاد باد.

                                       محمدعلی شاهسون مارکده 11/9/88

سه جلت

 از کلمه سه جلت تعجب نکنید. سه جلت، همان سه جلد نوشتاری و نام قدیم و عامیانه شناسنامه امروزی است. کمی بیشتر از 80 سال است که ما با مفهوم شناسنامه و بالطبع فامیل یا همان نام خانوادگی آشنا شده ایم. یکی از کارهای خوبی که در زمان پادشاهی رضا شاه پهلوی انجام شد همین تصویبِ دادن شناسنامه به مردم و انتخاب فامیل در مجلس شورای ملی وقت بود. با این که کار بسیار درستی بود ولی عده ای هم با این کار خوب هم در آن زمان مخالف بودند و آن را ضد دین می پنداشتند.

به هر صورت در پایان سال 1307 و اوایل سال 1308 ه ش همزمان با سایر نقاط کشور، در مارکده هم شناسنامه داده شد. دو قباله از گذشته در دست دارم که یکی در نیمه اول سال 1307 نوشته شده ( 12 محرم 1348 ه ق) که در آن نشانی از فامیل در دنباله نام ها نیست و دیگری در ماه های پایانی سال 1307 و یا اول 1308 (10 رجب 1348 ه ق) نوشته شده است که بعد از نام،  نام  فامیل هم ذکر شده است.

 دلیل دیگری که در نیمه دوم سال 1307 در مارکده شناسنامه داده شده این است که بعد از دریافت شناسنامه دو نفر از جوانان ان  روز، شاد روانان؛ حسن شاهبندری فرزند برات و فیض الله شاهسون فرزند علی بلا فاصله در تاریخ 15 بهمن ماه 1307 به سربازی برده می شوند.

 برای دریافت شناسنامه باید نام فامیلی بر می گزیدند که اغلب نام فامیلی برای شان نا مفهوم بود چون در جامعه کاربردی نداشت، مردم یک دیگر را با نام و نام پدر و احیانا نام و شغل و یا موقعیت اجتماعی، خانوادگی و یا لقب افراد شناسایی می کردند. مثلا حسن یتیم.  محمد دلاک. علی کدخدا. رحمان فرج. بنابر این مردم نمی دانستند چه کلمه ای را به عنوان فامیل برگزینند به علاوه اهمیت و کاربرد فامیل هم بر انها نا شناخته بود .

این بود که پس از دادن شناسنامه و انتخاب نام فامیلی، مردم نمی دانستند هنگام خطاب و یا نوشتار نام  فامیلی باید کجا قرار گیرد. مثلا در همان قباله یاد شده یک جا نام فامیل را بعد از نام آورده؛ عالی شان عزت نشان ملا علی جان شاهسون مارکده. یک جا بعد از نام و نام پدر آورده؛ عالی شان احمد ملا لطفعلی عرب مارکده. یک جا بعد از نام و ذکر سمت آورده؛ آ مشهدی علی کدخدای شاهسون مارکده.

نکته ی حائز اهمیت در شناسنامه گرفتن ما چهار محالی ها این هست که درچهار محال و بختیاری در همان یکی دوسال اول، دو بار شناسنامه داده شد. یک باردرسال 1307 و در تابستان سال 1308 علی مردان خان بختیاری به منظور مخالفت با دولت مرکزی و با عنوان کردن این که می خواهم؛ دین را راست کنم!؟ اردویی از لران فراهم آورد و پرچمی درست کرد که روی آن نوشته بود؛ لا اله الله، محمد رسوالله و علی ولی الله. و در سرِ راه خود روستاها را غارت کرد و در پاسخ اعتراض کنندگان به غارت، می گفته؛ « می خوام دین راست کنم!؟ جون زی ما، مال زی سا» به زبان عامیانه یعنی این که؛ برای برپا کردن دین، اردو کشیده ام در این راه هزینه جانی اش را من می پردازم و هزینه مالی اش را شما باید بپردازید که با غارت هزینه را از اموال شما بر می داریم. و وقتی به شهرکرد رسید غارت کرد و آتش زد و در خانه های مردم جای گرفتند. از جمله جاهایی که آتش زده شد بایگانی اداره ثبت و احوال بود چون شناسنامه  نشانه ی ضد دین تلقی می شد. این بود که ناگزیر شدند بعد از این واقعه دو باره شناسنامه بدهند.                                    محمدعلی شاهسون مارکده 10/9/88

از سایت مارکده دیدن فرمایید

مطالب130 شماره دو هفته نامه نشریه آوای مارکده و نیز مطالب همه ی شماره های دو هفته نامه جارچی به علاوه مقالات متعدد وعکس های جالبی از روستا را روی سایت مارکده می توانید مطالعه کنید. از سایت مارکده دیدن کنید                www.markadeh.com

 توجه، توجه:  کلاس آموزش کامپیوتر در مارکده دایر شد. علاقه مندان با شماره  09138823826 آقای غلامرضا عرب تماس بگیرند.