جارچی مارکده شماره 40-پانزدهم آذرماه 89

بيماري‌هاي شايع درختان هلو
به دعوت شركت آفتابگردان ديمه روز 3/9/89 ساعت 9 صبح كلاس آموزشي بيماري هاي شايع درختان هلو در محل مركز خدمات كشاورزي بن تشكيل شد. در اين كلاس سركار خانم مهندس البرزي سخناني پيرامون بيماري‌هاي درختان هلو بيان نمود كه خلاصه اي از گفته‌ها را با هم مي‌خوانيم.
مهمترين مسئله در باغداري، مديريت باغ است بيشتر باغداران تجربه خوب دارند ولي مديريت خوبي را اعمال نمي‌كنند باغداري يك سرمايه گذاري كلان براي طولاني مدت است مديريت خوبي را مي‌طلبد يعني بايد يك باغ را از نظر آبياري، هرس، كودهي و مبارزه با علف‌هاي هرز خوب اداره كرد تا بتوان محصول خوب برداشت نمود توي بيشتر باغ‌ها بهداشت باغ رعايت نمي‌شود مبارزه با علف‌هاي هرز، مبارزه با آفات بيماري‌ها، تغذيه مناسب و آبياري مناسب به خوبي رعايت نمي‌شود براي مثال بيشتر كشاورزان مي‌بينند درخت‌شان يك حالت بيماري دارد اهميتي نمي‌دهند تا هنگامي كه درخت كاملا بيمار شد بعد شاخه‌هايش را قطع مي‌كنند و اره و قيچي آلوده شده را بدون ضد عفوني روي درختان سالم بكار مي‌گيرند يكي از راه‌هاي انتقال بيماري‌ها از درخت آلوده به درختان سالم از راه همين اره و قيچي است هر كشاورز بايد اين را بداند وقتي شاخه‌ي درختي خشكيده و آن را قطع مي‌كند ممكن است آلوده باشد پس بايد اره و قيچي ضد عفوني گردد. نكته‌ي مهمي ديگر كه در بعضي جاها كشاورزان هنوز رعايت نمي‌كنند اين هست كه به هيچ وجه نبايد آب به تنه‌ي درخت برسد. يكي از بيماري‌هاي شايع درختان هلو پوسيدگي طوقه درختان است و عامل اصلي آن هم رسيدن آب به طوقه و تنه‌ي درخت  است. حتا خاك اضافه هم اطراف تنه نبايد داد بلكه دور تنه‌ي درخت بايد آزاد باشد. توي بعضي از باغات شما سر شاخه خشكيدگي در درختان را مي‌بينيد در چنين حالتي خاك كنار طوقه درخت عقب بزنيد و حد فاصل ريشه تا قسمت آزاد تنه درخت را بررسي كنيد ممكن است صمغ تيره متمايل به قهوه‌اي رنگ بيرون زده باشد اگر با چاقو قسمتي از پوست اين قسمت را برداريد چوب زير پوست قهوه‌اي شده است. اگر قسمت طوقه سالم بود و بيماري مشاهده نشد خاك را برداريد تا به ريشه برسيد و كمي از پوست ريشه را با چاقو برداريد ريشه بايد سفيد باشد اگر قهوه اي بود ريشه درخت شما بيماري گرفته است. يكي از راه‌هاي انتقال اين بيماري نهال آلوده است راه ديگري ممكن است خاك باغتان آلوده است. نهال را از نهالستان مطمئن و گواهي شده بخريد اگر نهالستاني در كنارباغ‌هاي قديمي هست بدانيد اين نهالستان حتما آلوده است چون خاك باغ‌ها حداقل به يك نوع بيماري آلودگي دارد. يك نهالستان كه بخواهد نهال‌هايش سالم باشند حد اقل بايد 2 كيلومتر از باغات قديمي فاصله داشته باشد. در مراحل اوليه اين بيماري را اگر تشخيص بدهيد مي‌توان معالجه كرد و درخت را برگرداند براي اينكار خاك اطراف ساقه را كنار بزنيد قسمت آلوده شده را با چاقو برداريد بايد كامل بافت آلوده را تراشيد و برداشت تا به بافت سالم برسيد بعد روي قسمت برداشته شده را سم محلول بردو بزنيد محلول بردو يك تركيب مسي براي بيشتر بيماري‌هاي قارچي مؤثر است نكته‌ي حائز اهميت اين است كه محلول بردو 2 تا 3 درصد بايد باشد دوتا سم ديگر هم براي اين كار هست يكي متالاكسين و متالاكسين مانكوزه. مشخصه اين بيماري اين هست كه بين بافت قهوه‌اي شده و بافت سالم يك هاله است اين هاله كه مرز بين بافت بيمار و سالم است در بيماري هاي ديگر نيست اين علائم مختص اين بيماري است ولي اگر بيماري پيشرفت كند ناگزير بايد درخت را قطع كرد براي جايگزيني يا بايد خاك آن محل را تعويض نمود و يا خاك را ضد عفوني نمود.
 توي بادام ها ارقام مقاوم براي پايه ارقام شاهرود 12 مقاومند و يا ارقام جي اف آ براي پوسيدگي طوقه خيلي مقاوم‌اند براي دست يافتن به ارقام جي اف آ به دكتر نوربخش توي مركز تحقيقات مراجعه كنيد ارقام جي اف آ مختلطي از بادام و هلو اند و براي پايه و زدن پيوند مناسب‌اند اكنون مرسوم است كه كشاورزان براي پايه از هسته تلخه استفاده مي‌كنند بايد دانست پايه تلخه به بسياري از بيماري‌ها مقاوم است و نسبت به سرما هم مقاوم است و لي به پوسيدگي طوقه مقاوم نيست و نيز نسبت به بعضي ديگر از بيماري‌‌ها هم مقاومتش كم است  ولي ارقام جي اف آ به بيشتر بيماري‌ها مقاوم است.  
نوعي ديگر آفت درخت هلو كرم سر چكشي است كه به تنه‌ي درخت حمله مي‌كند مبارزه‌ي شيميايي ندارد چون تخم ريزي با فاصله در خاك انجام مي‌شود دو تا سه سال هم طول مي‌كشد تا تخم تبديل به كرم و سپس تبديل به سوسك گردد و بتواند دوباره تخم ريزي كند و در زمان‌هاي مختلف از درون تخم بيرون مي‌آيند  به هر درختي كه ضعيف گردد حال به هر علت از مواد غذايي، آب و يا… باشد به آن حمله مي‌كنند به نهال‌ها چون بافت نازك دارند بيشتر حمله مي‌كنند وقتي درخت ضعيف شد يك موادي در درون درخت ترشح مي‌شود كه داراي بويي هست اين كرم‌ها بوي اين مواد را كه حس كردند مي‌فهمند درخت شرايط مناسب دارد و به آن درخت حمله مي‌كنند با تقويت درخت مي‌توان از تعداد اين حمله‌ها كاست ولي اگر ديديد كرم‌هاي زيادي در باغ هست مي‌توان با تجويز گياه پزشكي قدري سم هم در باغ ريخت تا از جمعيت كرم‌ها كاست.
كودهاي ازته اگر زياد استفاده شوند رشد درخت زياد و شاخه و برگ فراوان مي‌كند بافت چوبي اش نرم و ديرتر سفت مي‌گردد رشد گل دهي و زايشي درخت كم مي‌شود گل كمتري توليد مي‌كند ميوه‌ها حالت آبكي خواهند داشت و خوشرنگ و خوش طعم نمي‌شوند و وقتي ميوه‌ي هلو از درخت چيده شد خيلي زود فاسد مي‌گردد در اين حالت درخت به بيماري‌ها و نيز به سرمازدگي حساستر مي‌شود در پاييز هم ديرتر به خواب مي‌رود توصيه مي‌شود از كودهاي ازته متعادل همراه با كودهاي فسفاته استفاده كنيد كودهاي ازته در آب حل مي‌شوند و شسته مي‌شوند و خيلي زود از دسترس ريشه درخت خارج مي‌شوند كودها را در تعادل با يكديگر مثل فسفر پتاس و ازت مصرف كنيد براي كوددهي توصيه مي‌شود خاك باغ‌تان و يا برگ درخان‌تان را بدهيد آزمايشگاه آناليز كنند آنگاه بر اساس نياز و كمبودهاي باغ، كود مصرف نماييد آناليز برگ را در تيرماه انجام دهيد. كود حيواني بهترين نوع كود است مشروط بر اينكه كاملا پوسيده باشد كود تازه حيواني توي باغ‌تان نريزيد توصيه مي‌شود هردوسال يكبار كودحيواني پوسيده به باغ‌تان بدهيد از كودهاي آلي يعني همين برگ‌هاي پوسيده هم استفاده كنيد كود تازه اگر مصرف شود پاي درخت بخاطر تازگي‌اش حرارت زياد توليد مي‌كند ممكن است به ريشه آسيب بزند ديگر اين كه تخم بسياري از حشرات و تخم علف‌هاي هرز بدون تغيير در روده حيوان دفع مي‌شوند اگر كود را بپوسانيم در اثر حرارت بسياري از اين‌ تخم حشرات و نيز تخم علف‌هاي هرز از بين مي‌روند. من بردن دام توي باغ را هم توصيه نمي‌كنم توليد يك بيماري را در اثر چرخش دام در باغ مثال مي‌زنم و آن لكه آجري بادام است. آفت روي برگ‌ها تخم گذاري مي‌كند گوسفند در باغ بسياري از اين برگ‌ها را مي‌خورد و كمي هم از اين برگ‌ها با پاي گوسفند زير خاك مي‌روند همين برگ‌هاي كمي كه زير خاك رفته‌اند بهترين محل براي رشد تخم آفت لكه آجري خواهد بود و در بهار با آمدن باران به سرتاسر باغ پخش مي‌شوند.
يكي ديگر از بيماري‌هاي شايع درخت هلو شانكرِ باكتريايي است عامل اين بيماري باكتري هست در اثر حمله اين باكتري شاخه‌هاي درخت هلو از بالا شروع به خشكيدن مي‌كند كه به آن سر خشكيدگي شاخه‌هاي درخت مي‌گوييم بر اثر حمله اين باكتري روي شاخه‌ها يك سري زخم‌ها با يك حالت فرو رفته ايجاد مي‌شود محل فرورفتگي، محل تجمع باكتري‌ها است و در اين محل سم زيادي توليد مي‌شود كه ما آن را به شكل صمغ مي‌بينيم اين صمغ در حقيقت عكس العمل درخت در برابر هجوم باكتري‌ها است شانكرِ باكتريايي در فصل زمستان توي جوانه‌ها ميخوابد اول بهار كه بارندگي زياد است پخش مي‌شود و مي‌آيد روي تنه و از محل زخم‌هايي كه بر اثر هرس روي شاخه‌ها ايجاد كرده‌ايم به درون شاخه مي رود ممكن است محل تجمع همان جا باشد و ممكن است به سمت تنه حركت كند و در آنجا تجمع و زخم ايجاد كند اين بيماري و توليد صمغ در اواخر زمستان و اوايل بهار كه اوج فعاليت باكتري است مي‌توان ديد در اين وقت  صمغ توليد شده نرم است. اواخر خرداد و اوايل تيرماه كه درخت سريع مي‌تواند خودش را ترميم كند اين صمغ و محل زخم را با چاقو كامل بتراشيد و با برس محلول بردو يا اُكسي‌كلرومس بماليد وقتي اين صمغ را برمي‌داريد و زخم را مي تراشيد چوب زير زخم كاملا قهوه اي شده اين چوب قهوه‌اي شده را بايد تراشيد تا به چوب سالم برسيد. پس مي‌بينيم محل زخم‌هايي كه بر اثر هرس ايجاد مي‌شود محل ورود باكتري به درون درخت است براي جلوگيري بهتر است به دنبال هرسِ شاخه‌ها و نيز زخم هايي كه بر اثر  بيل و غيره ايجاد مي‌شود روي آن را با چسب باغباني بپوشانيد چسب باغبانب يك قوطي يك كيلويي اش 1000 تومان است رنگ آن مانند رنگ ضد زنگ است كه به درب و پنجره مي‌زنيم توي چسب باغباني يك مقدار سم قارچ كش هست كه با قارچ‌ها مبارزه مي‌كند بعد هم به خاطر روكش بودن مانه نفوذ آب و هوا به و نيز مانع ورود يك سري آفات به درون درخت مي‌شود.
                                                                                        تدوين كننده: محمدعلي شاهسون ماركده

جلسه‌ي نگين
به دعوت مدير‌عامل، جلسه‌ي هيات‌مديره شركت تعاوني نگين روز 1/9/89 ساعت 19 با حضور آقايان: جهانگير شاهسون، محمود عرب، قربانعلي       ( فريدون) عرب، حميد شاهسون و محمدعلي شاهسون در محل دفتر تشكيل شد.
 آقاي محمود عرب گفت: تا برج 11 سال قبل توانسته‌ايم موافقت اصولي را بگيريم نامه مان را به اداره كشاورزي فرستاده‌اند و قرار است از تمام ادارات استعلام گرفته شود كه زمان زيادي هم مي‌برد يك اشكال ديگر هم پرونده داشته كه باعث كند شدن پيشرفت كار شده و آن مغايرت در دو نقشه بوده كه من اين اشكال را برطرف كرده‌ام. من مي‌پذيرم كه كار پرونده عقب است و مي‌شد بهتر از اين كار گردد دليلش اين هست كه با اين هيات مديره نه تنها من بلكه هيچ‌كس نمي تواند كار كند ببينيد سرِ ساخت يك تابلو چه قشقرقي آقاي جهانگير شاهسون راه انداخت با اين‌كه هيات‌مديره مصوب كرده بود كه تابلو درست كنيم. يك شركت در وحله اول بايد حساب‌دار داشته باشد كه جهانگير با انتخاب حسابدار مخالفت كرده من با هيات‌مديره فردوس خيلي خوب كار مي‌كنم ولي با اين هيات مديره نمي‌توانم كار كنم. مي‌خواهيم تا يك ماه ديگر جلسه مجمع عمومي برگزار كنيم شما هيات مديره بايد يك‌نفر به مدت يك ماه در تمام ساعات اداري به من كمك كند تا ناقصي پرونده‌ها را درست كنيم و آماده تحويل به هيات‌مديره بعدي باشد.
جهانگير شاهسون گفت: پارسال زمستان ما يك جلسه داشتيم كه گزارش مدير عامل همين‌ها بود اكنون هم همين‌ها است يعني از پارسال زمستان دنبال پرونده گرفته نشده است در حقيقت ما در طول اين سه سال به اندازه سه ماه كار كرده‌ايم.  درسته، ما گفتيم تابلو درست كن، ولي نگفتيم تابلو با اين حجم و مبلغ بالا درست كن. من چند بار به مديرعامل گفتم چرا دنبال كارها نمي‌روي؟ ديدم از حرف من مي‌رنجد و يك بار هم گفت؛ آخي كي با 10-12 هزار تومان ديگر كار ‌مي‌كند. آخي شركت نگين 10 برگ سند ندارد اين را روز آخر هم مي‌شود از يك حسابدار خواست كه انجامش دهد.  
قربانعلي  عرب گفت: اينكه قرار بود از همه ادارات استعلام گرفته شود 5/1 سال قبل بود كه يك روز من همراه محمود عرب به اداره رفتم آنجا اين را گفتند!  يعني از آن موقع تاكنون پرونده نگين هيچ پيگيري نشده است؟ دليل اينكه شما با هيات مديره فردوس خوب مي‌توانيد كار كنيد هرچه شما مي‌گوييد آنها تاييد مي‌كنند ولي در اينجا آقاي جهانگير شاهسون در جلوت ايستادگي مي‌كند و مي‌خواهد كارها به درستي انجام شود. 
محمدعاي شاهسو.ن گفت: نخست بايد بپذيريم كه كم‌كاري كرده‌ايم و كارمان عقب است. اين‌كه مي‌گوييد طبق قانون شركت بايد حسابدار داشته باشد درست مي‌گوييد ولي نداشتن و نبودن حسابدار مانع پيشرفت كار پرونده شركت در ادارت نبوده است اين دو مقوله هيچ ارتباطي به يكديگر ندارند به علاوه ما در طول اين سه سال ممكن است 10 برگ سند داشته باشيم كه يك حسابدار با وارد كردن نام سهامداران در دفاتر ظرف چند روز انجام خواهد داد درست كردن حساب‌ها دغدغه شركت نيست عقب ماندن كار دغدغه است ببينيد همه‌مان قبول داريم كه كم‌كاري شده و كارمان عقب است و مي‌خواهيم يك ماه ديگر هم مجمع عمومي برگزار كنيم شما حاضر هستيد ظرف اين يك ماه مرتب پيگير كارهاي اداري پرونده باشيد؟ يا نه؟ اگر نمي‌خواهيد و يا نمي‌توانيد ما يك نفر ديگر را برگزينيم؟ پرونده اعضا يك برگ كپي شناسنامه است و يك برگ فيش اين چه ناقصي دارد؟ كه شما يك نفر كمكي براي يك ماه تمام وقت مي‌خواهيد؟ خوب اگر قرار است ما يك نفر كمكي براي شما انتخاب كنيم همان يك نفر را به عنوان مديرعامل انتخاب مي‌كنيم تا هم پرونده‌ها را بررسي كند و هم پيگير كارهاي اداري پرونده شركت باشد. اين‌كه مي‌گوييد با اين هيات مديره نمي‌شود كار كرد درست نيست يادتان است موقع‌اي كه شما به عنوان مدير عامل كانديد شديد من خيلي صريح و علنن مخالفت خود را اعلام كردم نه اين‌كه شما توانايي نداريد، نه، فقط بخاطر اين‌كه مسئوليت فردوس را كه پذيرفته بودي با توجه به كار و تعلقات ديگر شخصي‌ات اين كار ديگر در توان شما نمي‌توانست باشد و شما بعد از مدتي كوتاه خسته شديد و كار رها كرديد. چون هر انساني يك مقدار معيني توان دارد آن خستگي شما باعث شده كه تحمل حرف‌هاي جهانگير شاهسون را نداشته باشيد مگر جهانگير چه مي‌گويد؟ مثلا مي‌گويد؛ فلان شكل تابلو درست كنيم، خوب درست كنيم چه مي‌شود؟ مي‌گويد؛ مرتب پيگير كارهاي اداري باشيم، خوب، اگر مي‌توانيم مي‌رويم، اگر نه، يك نفر ديگر جايگزين مي‌شود.
كه پس از گفتگو مقرر گرديد؛ محمدعلي شاهسون با حسابدار دهياري گفتگو كند تا حساب‌هاي شركت نگين را درست كند و آقاي محمود عرب هم پذيرفت كه اين يك ماه را با جديت تمام پرونده شركت نگين را در ادارات پيگيري نمايد و مجمع عمومي يك ماه ديگر برگزار و هيات مديره جديد انتخاب گردد.      
                                                                                          گزارش از: محمدعلي شاهسون ماركده
رئيس سازمان جهاد كشاورزي در ماركده
روز 10/9/89 ساعت 12 آقاي مهندس نيازي رئيس سازمان جهاد كشاورزي استان، به اتفاق مهندس قاسمي مديريت جهاد كشاورزي شهرستان شهركرد جهت بازديد از پيشرفت كارهاي طرح باغداري وحدت به ماركده آمدند و سپس در محل زمين هاي طرح در جلسه‌اي با حضور نماينده و سردانگ‌هاي اين طرح نشستي انجام و ضمن گفتگو پيرامون پيشرفت كارهاي طرح درباره ترميم جاده بين روستا و مزارع و نيز تامين آب يك‌صد هكتاري ضميمه طرح مينو هم مذاكره شد. مهندس نيازي قول مرمت و گرفتن پستي و بلندي‌هاي جاده بين روستا و مزارع را توسط يك گريدر دادند. و درباره كمك به تامين آب يك‌صد هكتاري ضميمه مينو هم گفتند: بدين شرط كمك به تامين و تخصيص آب خواهيم نمود كه بعد از واگذاري زمين ظرف يك‌سال آب به سر زمين پمپ گردد و اين شرط را در قرارداد واگذاري هم قيد خواهيم نمود. كه افراد حاضر در جلسه و محمدعلي شاهسون به عنوان عضو شورا با قاطعيت آمادگي خود را جهت پذيرش شرط و اجرا در زمان مقرر اعلام نمودند.
                                                                                         گزارش از:  محمدعلي شاهسون ماركده
مجمع عمومي آموزشگاه ابتدايي
به دعوت معاون آموزشگاه، آقاي اسدالله عرب، روز يكشنبه 7/9/89 ساعت 3 بعد از ظهر اولين جلسه مجمع عمومي انجمن اوليا با هدف بررسي نقش اوليا در رسيدن به اهداف آموزش ابتدايي در محل آموزشگاه با حضورِ خوب اوليا برگزار گرديد. نخست آقاي اسدالله عرب ضمن خوش‌آمدگويي و اعلام برنامه‌هاي جلسه گفت: دو نكته را براي يادآوري لازم است در اينجا بيان كنم. يكي اين‌كه بعضي از پدر و مادران كه براي بردن فرزند، براي مثال: نزد پزشك، به مدرسه مراجعه مي‌كنند، بدون همآهنگي وارد كلاس درس مي‌شوند كه باعث حواس‌پرتي معلم و دانش‌آموزان و بي‌نظمي در كلاس درس مي‌شود، تقاضا دارم رعايت  گردد. نكته‌ي ديگر اين‌كه مشاهده شده بعضي از دانش‌آموزان به مسائل بهداشت فردي بي‌توجه و يا كم توجه‌اند لذا از والدين تقاضا مي‌شود در خانه روي رعايت بهداشت فردي و عمومي كودكِ خود تاكيد و اموزش لازم داده شود. سپس آقاي منصوري رئيس مجتمع آموزشي 6 روستا گفت: تا زماني كه من مسئوليت اين مجتمع را دارم هيچ‌يك از همكاران حق ندارد در جلسه اوليا حرفي از كمك نقدي به اموزشگاه بزند چرا كه اين كار وجهه آموزش و پررش را در اذهان عمومي تخريب كرده و بايستي بازسازي شود مدرسه محل آموزش علم و پرورش است. آقاي منصوري با ذكر حديثي از پيامبر گفت: هر آدمي سه دوره را از كودكي تا نوجواني طي مي‌كند نخست دوره آقايي كه همان دوره قبل از ورود به دبستان است. بعد دوره اطاعت و فرمانبرداري كه همان دوره ورود به دبستان است. و دوره سوم دوره وزارت و مشاوره و آن زماني است كه به دوره راهنمايي وارد شده است و ما در اين جمع با دوره دوم سر و كار داريم كه از كلاس اول تا پنچم ابتدايي است و وظيفه داريم به مسائل اعتقادي، اخلاقي، علمي و آموزشي و … كودك‌مان توجه كافي نماييم وقتي مي‌توانيم موفق شويم كه مربيان و اوليا دست در دست يكديگر دهند. در ادامه جلسه شيخ حبيب‌الله شاهسون گفت: تربيت بچه مهارت لازم دارد كه لازم است پدر و مادر قبل از ازدواج اين مهارت را بياموزند. در پايان جلسه لوح تقدير به اعضا انجمن اوليا آموزشگاه آقايان: رضا عرب فرزند قربانعلي، خليل شاهسون فرزند اسماعيل، محمد عرب احمد، غلامرضا شاهبندري فرزند براتعلي، رمضانعلي عرب فرزند نورالله و حسين شاهسون فرزند عطاء‌الله  اهدا شد.                     
                                                                                                              گزارش از: رمضان عرب
جلسه آموزشي حوادث غير مترقبه
روز يكشنبه  7/9/89  جلسه آموزشي حوادث غير مترقبه با حضور آقايان: فرهادي مدير كل ستاد حوادث غير مترقبه استان، مظفري بخشدار و دهياران در محل بخشداري سامان تشكيل گرديد. نخست آقاي بخشدار نكاتي در خصوص لزوم آمادگي دهياران در مقابله با حوادث تذكر دادند. آنگاه هر يك از دهياران مشكلات روستاي خود را بيان نمودند. موضوعي كه توسط دهيار ماركده مطرح شد لزوم اجراي ديوار حائل در منتهي اليه غربي خيابان اصلي بود كه مقرر گرديد در صورت‌جلسه قيد و توسط شوراي اسلامي و دهيار روستا تا حصول نتيجه از طريق ستاد بحران پيگيري گردد.
                                                                                                            گزارش از: كريم شاهسون
جلسه شوراي اداري
روز 8/9/89 ساعت 10 صبح جلسه شوراي اداري شهرستان شهركرد با حضور مسئولان ادارت و دهياران در محل فرمانداري تشكيل شد. نخست آقاي زمانيان فرماندار از مسئولان كه در انجام وظايف خود كوتاهي نمي‌كنند تشكر و قدرداني نمود و از برخي ديگر كه كار امروز را به فردا مي‌اندازند شديد انتقاد و توصيه نمود كه رضاي الهي در كارها مد نظر قرار دهند. آقاي گرجي مدير كل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان ضمن سخناني به ابعاد فتنه سال 88،  از مردم و مسئولان درخواست نمود كه هرچه بيشتر هوشيار باشند. آقاي طاهري امام جمعه، حاضران را به تقواي الهي و رعايت حق و حقوق ديگران توصيه، و خدمت به خلق را فضيلت خواند و از كم‌كاري برخي از مسئولان در جذب اعتبارات كه باعث به تاخير افتادن اتمام پروژه‌هاي استان مي‌شود انتقاد كرد آقاي طاهري با اشاره به طرح هدفمند كردن يارانه‌ها، آن را بهترين راه در جهت جلوگيري از هدر رفتن منابع مالي و انساني دانست. آقاي اكبري نماينده اداره منابع طبيعي گفت: برابر تبصره 1 ماده 9 قانون افزايش بهره‌وري زمين‌هاي منابع ملي، معترضين به راي دادگاه در خصوص زمين‌هاي منابع طبيعي و مستثنيات تا تاريخ 11/6/1390 مهلت دارند كه مراتب اعتراض خود را اعلام نموده و تقاضاي تجديد نظر نمايند.                      
                                                                                                    گزارش از: كريم شاهسون 
مجمع عمومي صنفي كشاورزان
جلسه نوبت اول مجمع عمومي صنفي كشاورزان شهرستان شهركرد روز 14/9/89 ساعت 9 صبح در محل سالن اجتماعات سازمان جهاد كشاورزي استان برابر دعوتي كه از اعضا شده بود برگزار شد چون به حد نصاب نرسيد رسميت نيافت و مقرر گرديد جلسه نوبت دوم روز 28/9/89 ساعت 9 صبح در همين محل برگزار گردد.          
                                                                                                     گزارش از رمضان عرب 
برنامه عزاداري دهه عاشورا
ان‌الحسين مصباح الهدي و سفينه النجاه. ضمن عرض تسليت به مناسبت فرارسيدن ايام محرم و عزاي سيدالشهداء و اصحاب كبار آن حضرت به پيشگاه امام عصر ( عج) و سوگواران حسيني برنامه‌هاي هيات قمر بني‌هاشم (ع) در دهه اول محرم 1432 به شرح زير مي‌باشد.
1- از اول محرم ساعت 4 بعد از ظهر سخنراني شيخ حبيب‌الله شاهسون و بعد از سخنراني دعاي پر فيض زيارت عاشورا تا اذان مغرب و عشا برگزار مي‌گردد.  2- بعد از نماز جماعت مغرب و عشاء، سخنراني توسط حجه‌الاسلام سيد روح‌الله هاشمي برگزار مي‌گردد.  3- بعد از سخنراني، مراسم مداحي و سينه‌زني در مسجد جامع برگزار مي‌گردد.  4- از اول تا هفتم محرم از ساعت 10 صبح تا 11 صبح سخنراني حجه‌الاسلام سيد روح‌الله هاشمي براي خواهران برگزار مي‌گردد. 5- شب‌هاي جمعه دعاي روح‌بخش كميل بياد شهداء در مسجد جامعه برگزار مي‌گردد.
6- مراسم علم گرداني و زنجير زني از روز هشتم محرم از جلو مسجد جامع شروع و به طرف اهل قبور و مسيرهاي مشخص شده برگزار مي‌گردد. 7-  نماز پرشكوه ظهر عاشورا در روز دهم محرم در محل مسجد جامع برگزار خواهد شد. 8- مراسم شام غريبان حضرت سيد‌الشهداء در شب 11 محرم در مسجد جامع ماركده برگزار خواهد شد. 9- مراسم تعزيه خواني از روز پنجم محرم در محل جايگاه به شرح زير برگزار خواهد شد.
 شهادت حضرت مسلم، 5 محرم، 20/9 يك بعد از ظهر.  شهادت دو طفلان مسلم، 21/9 يك بعد از ظهر. شهادت حربن يزيد رياحي، 7 محرم، 22/9 يك بعد از ظهر. شهادت حضرت علي‌اكبر(ع)، 8 محرم، 23/9 ساعت 8 صبح. شهادت حضرت عباس(ع)،  9 محرم، 24/9 ساعت 8 صبح. شهادت امام حسين(ع)، پنجشنبه، 10 محرم، 25/9 ساعت 8 صبح.
                                                                                           هيات قمربني هاشم روستاي ماركده
جلسه مشترك نمايندگان گلستان و طرح مينو
روز 14/9/89 ساعت 20 آقايان: عباس شاهسون فرزند محمد، رمضانعلي عرب فرزند نورالله، ابوطالب عرب فرزند محمد، محمدتقي عرب فرزند خسرو و محمدرضا شاهسون فرزند عبدالوهاب اعضا طرح گلستان. و آقايان: محمد عرب فرزند رضاقلي، امين عرب فرزند علي، حسين شاهسون فرزند ابراهيم، حجت‌الله عرب فرزند نجفعلي، اسماعيل عرب فرزند قربانعلي سردانگ‌هاي طرح مينو با هم جلسه داشتند. هدف از اين نشست يافتن راهكار افزايش زمين طرح مينو به منظور شريك نمودن همه‌ي جوانان روستا بود. كه پس از بحث و گفتگو موارد زير به اتفاق آرا به تصويب رسيد و صورت‌جلسه و امضا شد.
1- نمايندگان طرح گلستان توافق نمودند حد اكثر مقدار يكصد و پنجاه هكتار از اراضي مرتع تفكيك و از طريق اداري درخواست واگذاري و به طرح مينو الحاق گردد.
2- زمين فوق به همراه زمين طرح مينو، صرفا، به همه‌ي جوانان پسر روستاي ماركده، كه ساكن ماركده هستند و تاكنون هيچ زمين واگذاري نگرفته‌اند و هيجده سالشان تمام شده باشد و نوزده سالگي را آغاز نموده باشند تعلق خواهد گرفت.
3- يك برگ فرم تقاضاي عضويت و تعهد نامه توسط سردانگ‌هاي طرح مينو تهيه خواهد شد و متقاضيان بايد براي عضو شدن اين فرم را پر كرده، امضا و تحويل نماينده سردانگ‌ها نمايند تا عضويت‌شان پذيرفته گردد و بتوانند پول سهم خود را به حساب جاري طرح مينو در پست بانك واريز نمايند. در آن فرم تقاضا نامه و تعهد نامه، جوان متقاضي نخست مشخصات خود را ثبت مي‌كند، سپس متعهد مي‌گردد كه تاكنون هيچ زميني نگرفته، متعهد مي‌گردد كه تا انتقال قطعي سند زمين، حق فروش سهم خود را ندارد، متعهد مي‌گردد كه هنگام حواله پول به موقع و در وقت مقرر پول خود را به حساب واريز خواهد نمود، متعهد مي‌گردد هنگام تنظيم سند واگذاري زمين هرچه مدارك دفترخانه خواست ارائه دهد، و قبول مي‌نمايد هريك از تعهدات فوق كه رعايت نگرديد سردانگ‌ها حق دارند او را از طرح حذف و پول پرداختي اش را مسترد نمايند.
4- عباس شاهسون در جلسه قبول نمود پيگير تخصيص آب باشد.
5- زمان پذيره نويسي بعدا به اطلاع همگان خواهد رسيد.
                                                                                            گزارش از: محمدعلي شاهسون ماركده     
مصاحبه
قصد داريم در طول فصل زمستان با چند نفر افراد سرشناس و دست‌اندركار روستا پيرامون موضوع‌هاي مختلف مصاحبه و نظرات ارائه شده در نشريه براي اطلاع مردم چاپ گردد. در تقسيم كاري كه صورت گرفته، آقاي رمضان عرب قبول انجام مصاحبه را نموده و من( محمدعلي شاهسون) هم قبول  تدوين و تايپ را. با آقاي محمد عرب فرزند نورعلي به عنوان اولين نفر در تاريخ 2/9/89 ساعت 30/18 گفتگو شده كه با هم مي‌خوانيم.
– ضمن عرض خسته نباشيد نخست خود را معرفي كنيد.
– من محمد عرب، فرزند نورعلي، متولد 10/3/1350 ساكن روستاي ماركده، ازدواج كرده و داراي فرزند هم هستم.
– لطفا از دوران كودكي‌تان بگوييد.
– چيزي كه بيشتر در ذهنم مانده سختي‌هاي ناشي از كمبود امكانات بوده كه مرا تحت تاثير قرار مي‌داد. با اينكه پدرم شديد و سخت كار مي‌كرد خانواده ما يكي از خانواده‌هاي كم‌درآمد روستا بود به همين خاطر وقتي كه هم‌كلاسي‌هايم توي مدرسه از امكانات موجود خانه‌شان از جمله تلويزيون گفتگو مي‌كردند و ما نداشتيم، احساس خوشايندي برايم نداشت. براي مثال؛ با خود مي‌گفتم؛ مي‌شود كاش ما هم روزي يك تلويزيون سياه و سفيد داشته باشيم تا فيلم اوشين را ببينيم؟ به دليل همين فقر، من از فرارسيدن روز و شب‌هاي خاص مثل شب يلدا، عيد نوروز، سيزده بدر متنفر بودم. چون مي‌ديدم ما نمي‌توانيم با ديگران همآهنگ باشيم چون فرداي آن شب و يا روز بچه‌ها در مدرسه از داشته و خورده‌هاي خود تعريف مي‌كردند و چون من نداشتم رنج مي‌بردم بدين خاطر دوست داشتم همه‌ي روزها و شب‌ها يك‌سان باشد تا آن حرف‌ها و تعريف‌ها را نشنوم. ديدن و شنيدن اين تفاوت‌ها و رنج بردن از اين نداشته‌ها دقيقا زماني بود كه شخصيت من شكل مي‌گرفت و تاثير زيادي روي شكل‌گيري شخصيت من داشته‌اند. نمونه‌اي كه مي‌توانم ذكر كنم، در دوران مدرسه راهنمايي بود كمي مي‌توانستم مسائل را بفهمم روزي يك شلوار به من هديه داده شد نخست من تعجب كردم كه چرا به شاگرد اول كلاس هديه نمي‌دهند ولي به من كه درسم هم چندان خوب نبود هديه مي‌دهند؟ بعد متوجه شدم اين شلوار از طرف كميته‌ي امداد بوده و بخاطر نداشتن وضعيت اقتصادي خوب به من داده شده است من آن شلوار را پوشيده و استفاده كردم و تاثير خود را در ذهن من برجاي گذاشت و ذهن مرا مشغول خود كرد و اين پرسش هميشه در ذهن من بود كه چرا بعضي از همشهريان كه از امكانات اقتصادي بهتري برخوردارند بي توجه به وضعيت معيشتي تعدادي ديگر از همشهريان هستند؟ و در همان دوران كودكي و نوجواني و سپس جواني آرزويم اين بود كه امكاناتي مي‌داشتم تا به همنوعان نيازمندم كمك كنم اين آرزو و آرمان كمك به ديگران هميشه در من ماند بعدها كه توانستم دركي درست‌تر از روابط اجتماعي داشته باشم و در عين حال قدري هم امكانات اقتصادي بدست آورم هميشه اين درد و رنج ناشي از فقر در جلو چشمم بوده و مي‌خواسته‌ام با كمك به ديگران كه همانند دوران كودكي من هستند درد و رنج آنها را كم كنم ولي بازهم آن‌گونه كه آرمان و آرزويم بوده هيچ‌گاه نتوانستم جامه‌ي عمل بپوشانم اين آرزو و آرمان كمك به ديگري بوده كه وقتي پخته‌تر شدم تبديل به عشق و علاقه به كار و خدمت بيشتر به مردم روستايم گرديد و همين آرمان و آرزوي كمك به ديگران باعث شده كه هيچ كينه و نفرت از كسي بر دلم نماند و هيچ بدخواهي نسبت به هيچ‌كس نداشته باشم.
– شما تا اينجا از بدي‌هاي گذشته گفتيد قطعا روز و ساعت‌هاي خوب و خوش هم داشته‌ايد از آنها هم براي‌مان بگوييد؟
– قصدم از گفتن بدي‌ها اين هست كه شخصيت من در چنان جوي شكل گرفت و اكنون بسياري از افكار و رفتارم به آن ريشه‌ها بر‌ مي‌گردد بي گمان نياز به زمان بيشتري هست تا بشود تاثير مخرب آن سختي‌ها را از ذهن زدود. با اين حال خانواده نسبتا آرامي و متوسطي داشتيم.   
 – از اولين شغل و يا پذيرش مسئوليت‌‌تان بگوييد.
–  در آذر 73 از سربازي آمدم چند ماهي درس خواندم كه در كنكور شركت
 كنم آن موقع اسكندر متصدي مخابرات بود. مخابرات آن روز يك خط اف ايكس بود و مردم مي‌آمدند از توي مخابرات تماس مي‌گرفتند در سال 74 هنگام تولكي ايشان دفتر مخابرات را به صورت موقت به من سپرد و رفت اين جانشيني موقت سه ماه طول كشيد در مهرماه بخشنامه‌اي ابلاغ شد كه متصدي مخابرات دفاتر روستايي بايد مدرك تحصيلي حد اقل پايان دوره راهنمايي را داشته باشند چون اسكندر چنين مدركي نداشت به من پيشنهاد شد كه بپذيرم بنابر اين من رسما از شهريور 1374 مشغول كار در دفتر مخابرات شدم در خرداد 75 بخشنامه‌اي صادر شد كه دفاتر پست و مخابرات در هم ادغام شوند كه پذيرفتم كار پست از مخابرات برايم جذابتر بود. بعد متصدي آب آشاميدني را هم به مسئولان دفاتر مخابراتي روستايي دادند. قصد از اين ادغام‌ها اين بود كه از طرفي هزينه‌هاي ادارات را پايين بياورند و از طرفي هم درآمد متصدي اين مسئوليت ها را قدري بالا ببرند تا زندگي‌اش بچرخد  من متصدي آب روستا را هم در سال 76 پذيرفتم. در سال 78 قرار شد يك مركز 256 شماره‌اي در ماركده و قوچان راه اندازي شود در مرحله اول 186 شماره در اين دو روستا واگذار شد همزمان آب آشاميدني قوچان هم در ماركده ادغام و اين مسئوليت هم به من محول شد. تمام كار و مسئوليت‌هاي فوق را به صورت پيمان‌كاري انجام مي‌دادم در اين مرحله آقاي عباسعلي عرب را به عنوان كمكي خود برگزيدم و قرار شد درآمدها را با هم تقسيم كنيم. در شهريور 81 پيشنهاد پذيرش مسئوليت دهياري داده شد. در اذهان افراد آن روز شوراي روستا دهيار يك نامه‌رسان شورا تلقي مي شد تا نامه‌هاي شورا را به بخشداري و يا ديگر ادارات  برساند اين مسئوليت را هم پذيرفتم وقتي وارد كار شدم ديدم نهاد دهياري در قانون و وظايفي كه براي آن در نظر گفته شده و آينده‌اي كه براي آن ترسيم شده بسيار فراتر از چيزي است كه در ذهن اعضا شورا مي‌گذرد يعني همان وظايف و عملكرد شهردار شهر در فضاي روستا را دارد. سمت و مسئوليت دهياري را تا اسفند 84 داشتم.
– ازپذيرش مسئوليت پست بانك بگوييد؟
– مرداد سال 85 بود كه بحث دفاتر ict ها مطرح شد پست بانك با اشخاص ديگر براي اداره دفاتر ict پيمان مي‌بست و اين متصدي حق استفاده امكانات دفاتر مخابرات را داشت و كاري هم به متصدي مخابرات نداشت ولي بازهم به صرفه اقتصادي بودن براي پيمانكار پيش آمد و اين بود كه در نيمه دوم 86 پست بانك اعلام كرد ما با پيمانكار فسخ قرارداد كرده‌ايم و پيمانكاران دفاتر مخابرات روستايي ملزم هستند كه با متصديان دفاتر روستايي تنظيم قرار داد نمايند و اين متصديان زير نظر مسئول دفاتر مخابرات كار كنند اين اتفاق در 15/9/86 افتاد كه من با متصدي دفتر ‌ ict قرارداد بستم و مسئوليت پست بانك را هم پذيرفتم.
– با توجه به پذيرش و داشتن و انجام چند مسئوليت همزمان چه تاثيري بر زندگي شخصي‌ات داشت؟
– مهمترين محرك در كارآدم، داشتن عشق و علاقه است. اگر عشق و علاقه بود انسان را قادر و توانمند مي‌كند. من شديد عشق و علاقه به پذيرش مسئوليت و انجام كار داشته و دارم و همين عشق و علاقه مفرط به كار موجب مي‌شود كه از بسياري كمبود و نارسايي حضورم در خانه چشم پوشي كنم تا كارها را به خوبي انجام دهم و به آن خوشنودي و خوشايندي رواني برسم  بي گمان مشغله‌ي زياد بيرون از خانه روي اعضا خانواده تاثير منفي خواهد گذاشت ولي من چون در كنار پدر و مادرم زندگي مي‌كنم اين كمبود حضور خودم را در خانه با حضور دائمي پدر و مادرم توانسته ام تا حدودي جبران كنم.
 – شما 15 سال است ‌كه مستقيم با مردم سرو كار داريد ارزيابي‌تان از مردم جامعه‌مان چيست؟
– ببينيد من همان موقع كه جوانكي بودم، مثلن جمع‌آوري هزينه سوخت نفت سياه حمام عمومي را به صورت سرانه از مردم مي‌ديدم. مي‌ديدم افرادي مانند ما با اينكه وضعيت اقتصادي خوبي نداشتند به هرشكلي شده سهم خود را فراهم و پرداخت مي‌كردند ولي بعضي از همشهريان با اينكه از وضعيت اقتصادي بهتري برخوردار بودند از پرداخت سهم خود طفره مي‌رفتند و اين براي من خيلي ناخوشايند بود كه چرا بايد آدمي دست كم به حق خود نباشد در صورتي كه از ديد من اين همشهريان كه وضعيت اقتصادي بهتري داشتند مي‌بايست سهم خود را زودتر پرداخت و به كساني هم كه ندارند كمك هم مي‌كردند. باز مي ديدم همين همشهريان كه در پرداخت سهم سرانه سوخت حمام طفره مي‌روند درجايي كه جمعي حاضر هستند و در آن جمع هدايايي براي كار خير جمع مي‌كنند شايد براي خودنمايي كمك‌هايي مي كنند و اين تضاد رفتار براي من قابل هضم نبود امروز هم همين شيوه در جامعه‌ي ما هست مي‌بيني آدمي وضعيت اقتصادي خوبي دارد در جاهايي كه شايد كسي نمي‌بيند و يا نمي‌داند( مثل پرداخت سهم هزينه‌ي جمع‌آوري زباله) از مشاركت و پرداخت سهم خود طفره مي‌رود ولي در اجتماعات هدايايي مي‌پردازد تا خودنمايي كرده باشد به نظر من اينها ناشي از آموزه‌هاي فرهنگ خاص آن خانواده است يعني شخصيت آن فرد با آموزه‌هاي اين چنيني آن خانواده عجين شده و شكل گرفته است با اين‌كه امروزه از نظر اقتصادي و استفاده از تكنولوژي پيشرفت زيادي كرديم ولي از نظر فكري و فرهنگي اندر خم همان كوچه 30-40 قبل كه من مي‌ديدم و رنج مي‌بردم هستيم. مثلا اگر 30 سال قبل پدري كاري مي‌كرد كه شايد از نظر پسر جوانش چندان خوب هم بنظر نيايد امروز كه همان پسرِ پدر شده، از نظر فكر و انديشه و فرهنگ همانند پدرش شده و همان شيوه با اجتماع برخورد دارد و رفتار مي‌كند و متاسفانه در بعضي از جاها كمي هم پسرفت داشته‌ايم من فكر مي‌كنم با پيشرفتي كه در دنيا صورت گرفته ما مردم ماركده كارهاي زيادي نكرده‌ايم.
– نظر شما درباره سه دوره اتخابات شورا چيست؟چه انتقاد و يا پيشنهادي  داريد؟
–  دوره اول كه دوره آغاز بكار بود اين دوره هم براي مردم و هم كساني كه شورا شده بودند چندان شناخته شده نبود و در دوره دوم كه من دهيار بودم و با آنها سرو كار داشتم و با توجه به شناختي كه از اعضا شوراهاي روستاهاي ديگر داشتم اگر بخواهم نمره بهشان بدهم از 20 نمره 15 خواهم داد نسبتا عملكرد خوبي داشتند در روستا افراد خيلي بهتري داريم كه مي‌توانند خدمت بهتري كنند ولي توي ميدان نمي‌آيند با نيامدن عرصه را براي كساني كه كارآيي شان كمتر است باز مي‌گذارند.
– اگر بخواهيم تغييرات روابط اجتماعي مردمان ماركده را از نظر شما طي 20 سال گذشته بدانيم چه مي‌گوييد؟
– مردمان ماركده امروز ميانه روتر شده‌اند در گذشته اطلاعات و آگاهي‌ها كمتر بود به دليل كمبود اطلاعات هاله‌هايي دروغين به دورِ بعضي از خواص روستا ايجاد و به صورت بت درآمده بودند اين هاله‌هاي اطراف افراد خاص مانع شده بود كه افراد ديگر جامعه‌ي كوچك روستايي ما با يكديگر روابط راحت و مناسب داشته باشند خوشبختانه اين هاله‌ها ريخته شد اين ريختن هاله‌هاي دروغين براي مردم سودمند بود و من براين باورم كه ريخته شدن هاله براي خود آنها هم بهتر بود چون اكنون راحت تر هستند چون همين افراد خاص كه نا خودآگاه با رفتارهاي ساختگي، خود را در نظر مردم تافته جدا بافته نشان داده و هاله‌ي خوب بودن بر دور خود تنيده بودند از درون رنج مي‌بردند چون خود بيشتر از مردم مي‌ديدند و مي‌دانستند آن چيزي نيستند كه خود را معرفي كرده‌اند در درون يك آدم معمولي‌اند ولي خود را آدم خوب و فوق‌العاده معرفي و بسياري از مردم هم در ظاهر پذيرفته و محترمانه با آنها برخورد مي‌كردند اين دوگانگي شخصيت باعث رنج‌شان بود و ناگزير بعضي وقت‌ها رفتاري مي‌كردند كه باب ميل خودشان نبود و صرفا براي نگاه‌داشت آن هاله بود در طي چند سال اخير اين هاله‌ها از هم پاشيد اين پيله ساختگي كه افراد خاص به دور خود تنيده بودند برداشته شد اكنون زندگي راحت تري دارند يك مثال از خودم مي‌زنم من در هنگام جواني خود را فرد خاص و يك هاله‌اي از پرهيزكاري در پيرامون شخصيت خود احساس مي‌كردم هميشه مي‌كوشيدم هركجا كه مي‌روم به گونه‌اي رفتار كنم كه به آن هاله پرهيزكاري خدشه اي وارد نيايد يعني هيچ‌گاه و در هيچ جا خود واقعي‌ام نبودم براي نمونه در سن 24 سالگي اگر در يك مجلس عروسي بر حسب اتفاق در كنار يك حاجي محترمي نشسته بودم و هنگام غذا خوردن مي‌خواستم ليواني آب و يا دوغ بخورم و برحسب معمول بايد به اين حاجي تعارف كنم براي تعارف ليوان آب به يك حاجي محترم كه منجر به ارتباط كلامي مي‌شد اين شهامت را از من گرفته بود كه مثلا به حاجي بگويم بفرماييد و بعد بنوشم در حالي كه لقمه هم در گلويم گير كرده بود و اگر مي‌خواستم بدون تعارف هم بنوشم از اين مي‌ترسيدم كه بگويند پسر بي ادبي است اين معذورات كاذب امروز از بين رفته است و مي‌بينيم در جلسات، جوان و يا جواناني حتا ممكن است دعوت هم نشده باشند ولي حرف شان را مي‌زنند و خواسته‌ي خود را بيان مي‌كنند و اين پديده‌ي ميمون و مباركي است.
– بنظر شما چه عواملي باعث  اين دگرگوني شده است؟
– بنظر من تاثير گذارترين عامل بر اين دگرگوني نشريه آوا بوده است. آوا از آغاز اطلاع رساني را شروع كرد آوا وسيله‌اي شد آنهايي كه نمي‌توانستند حرفشان را در جمع بزنند از طريق اين نشريه بگويند خوبي‌اش هم اين بود كه گوينده ضمن اينكه حرفش را زده بود خود هم ناشناخته مانده بود يواش يواش اين نشريه با انعكاس صداي خفه‌ي مردم باعث شد اين هاله‌اي را كه عده‌اي از خواص دور خود تنيده بودند كنار بزند بعد كه شجاعت و شهامت در جامعه بيشتر شد خيلي‌ها هم به ميدان آمدند و گفتند اين گفته مال من است يا اين نظر من است اين كار چندتا حسن داشت اولين حسنش اين بود كه فرد گوينده اعتماد به نفس پيدا كند و ميزان شهامتش بالا برود تا جايي كه اگر قرار شد در محكمه‌اي به آن موضوع رسيدگي شود از حرف و نظر خود دفاع كند حسن ديگر انعكاس نظر و حرف مردم در نشريه داشت هشدار و اخطاري بود كه به بعضي افراد شايد بتوان نامش را سودجو گذاشت مي‌داد كه اگر كسي مي‌خواست با نام كار جمعي و يا خدمت به مردم منافع شخصي‌اش را پيگيري كند احساس خطر مي‌كرد عرصه را براي خود تنگ و خطر آفرين مي‌ديد و مي‌فهميد كه امروز ماركده با 10 سال قبل متفاوت است و نمي‌شود هر حرفي را زد هر كاري را كرد يعني مردم امروز ماركده پذيرفته‌اند ديوار موش دارد و موش هم گوش. هرچه هم كارهاي مربوط به عموم را بخواهيم پوشيده هم نگاه داريم روزي به بيرون درز و سر از نشريه آوا در خواهد آورد آنگاه رسوايي در پي خواهد داشت يعني همه مردم اين را پذيرفته‌اند كه مانند گذشته نمي‌توان بدون ملاحظات حرف زد و عمل كرد و بايد يك تغيير در حرف زدن‌هاي‌مان و رفتارهاي اجتماعي مان داشته باشيم و اين عمل سود دو سويه داشته و دارد افرادي كه قدري واقع بين هستند از اين تغيير خوشحالند چون به خود آمده‌اند و مي‌بينند در گذشته ممكن بود حرف‌شان و يا رفتارشان چندان خوب نبوده و امروز شرايط بوجود آمده تا بتوانند خود را اصلاح كنند از طرف ديگر آن عده هم كه از رفتار و حرف‌هاي بدون ملاحظه زيان مي‌ديدند و يا رنج مي‌بردند امروز احساس راحتي و خوشايند تري دارند در مجموع نشريه آوا بسيار سودمند بوده است و موجب بالارفتن آگاهي هاي بيشتري شده و امروز كم‌كم داريم به اين سمت مي‌رويم كه خودمان باشيم و كمتر نقش بازي كنيم البته اين را هم بيفزايم كه اين تغييري كه گفتيم تاثير گذارش نشريه آوا بوده همزمان شده با تغييرات سريع در جامعه و جهان كه بوجود آمده و مي‌آيد يعني نشريه با استفاده از آن جو تغيير اجتماعي و جهاني توانسته نقش خود را در روستا ايفا نمايد اگر بخواهيم يك تقسيم بندي كنيم مي‌توان گفت عامل تغيير در روستا 80 درصد نشريه آوا و 20 درصد تاثير تغيير جهاني مانند تلويزيون، اينترنت، رفت و آمد به شهر و… بوده است.
– ماركده را از نظر اقتصادي چگونه مي‌بينيد و چه پيشنهادي داريد؟
– ببينيد اكنون چند سال است كه قيمت محصولات كشاورزي ثابت مانده اين درحال است كه ديگر اجناس افزايش قيمت داشته‌اند در ماركده عده اي سخت مشغول كارند و بر اين باورند كه از طريق كار و توليد بيشتر بتوانند درآمد بيشتري داشته باشند و عده‌اي ديگر هم اصلن به كار به عنوان منشا توليد و ثروت نمي‌انديشند بلكه منشا ثروت را دلالي و واسطه‌گري مي‌دانند در اين بين عملن مي‌بينيم كلاه سرِ كشاورزي مي‌رود كه مي‌خواهد از طريق زحمت بيشتر توليد و ثروت بيشتري بدست آورد در اين ميان نقش دولت در حمايت از توليد كننده كم اثر است و بيشتر ميدان رشد و بدست آوردن ثروتِ بيشتر براي دلال باز است. من علت را در نا آگاهي مردم مي‌دانم خوب يادم هست وقتي صحبت از احداث فردوس بود و گفته مي‌شد هر عضو بايد 60 هزار تومان بدهند حتا آن‌هايي كه هم داشتند مي‌ترسيدند چون اصلن باور نمي‌‌كردند كه چنين كاري صورت گيرد. آقاي اصغر رئيسي كه نماينده مجلس بود در ماركده براي مردم سخن گفت و مردم را تشويق نمود و گفت: گليم و گوساله شان را بفروشند و هزينه‌ها را تامين كنند تا اين كار اتفاق بيفتد. حال وقتي اين اتفاق افتاد مردم به‌آگاهي رسيدند و اكنون مي‌بينيم از هر دره اي 4 تا لوله بالا رفته است ما از تغيير كردن در هراسيم اكنون هم زمزمه‌هاي براي احداث كارخانه تكميلي فرآورده هاي كشاورزي است چون آگاهي در اين زمينه نداريم مي‌بيني كمتر كسي قدم اول را برمي‌دارد ولي با قاطعيت مي‌گويم وقتي اولين كارخانه زده شد رقابت ايجاد خواهد شد.  ما اكنون بهاي بيش از اندازه صرفا به توليد بادام و هلو مي‌دهيم و پا فشاري زياد بر احداث باغ و تداوم تك محصولي داريم كه ضمن درآمد، زيان هايي هم براي ما دارد از جمله زيان‌هايش دنبال تحصيل و علم نرفتن جوانان روستا است. چون هر جواني فكر مي‌كند چرا رنج درس خواندن را بكشم، خوب در يك طرحي شريك مي‌شوم و همانند پدر و يا برادرم داراي باغ خواهم شد من بر اين باورم بايد در ديدگاه‌مان تجديد نظر كنيم و جوانان ما به دنبال علم بروند پدر و مادرها هم روي تحصيل و علم اندوزي فرزندان سرمايه گذاري كنند همين جوانان تحصيل كرده و علم و دانش اندوخته وقتي به روستا برگردندند دنبال احداث كارگاه و كارخانه‌هاي متعدد خواهند رفت.
– چه كار كنيم كه مردم ما به ارزش علم پي ببرند؟
– پيشنهاد من اين هست كه به افراد جوان روستا كه اكنون مشغول تحصيل هستند بها بدهيم مثلن سمينار بگذاريم و از آنها دعوت كنيم، تجليل كنيم و بها بهشان بدهيم اين كار روي ذهن نوجوانان ما تاثير خواهد گذاشت و در آنها انگيزه ايجاد خواهد كرد يعني يكي از بهترين كارهايي كه ما مي‌توانيم بكنيم معرفي اين جوانان تحصيل كرده و يا در حال تحصيل و بها دادن به آنها در جمع و در حضور نوجوانان است.
– نفوذ و تاثير افراد خاص روستا اكنون چقدر است؟
– با توجه به گذشته نقش خواص بر تصميمات عمومي كمتر شده ولي باز هم زياد است خواص كه به يك‌باره كنار نرفتند آنها هم در جهت بازيابي قدرت خود مي‌انديشند ولي اكنون با اين واقعيت روبرو اند كه به تنهايي نمي توانند تصميم بگيرند و دنبال يارگيري و حامي پروري‌اند تا با به ميدان آوردن و نشان دادن حاميان زياد‌تر قدرت خود را به رخ بكشند و روي تصميم‌ها تاثيري را كه مي‌خواهند بگذارند ريشه اين حامي پروري و جمع‌اوري حامي به منظور نشان دادن قدرت، پايين بودن اطلاعات و آگاهي اغلب جوانان ما هست كه بجاي پشتيباني از افراد شايسته‌تر روستا تحت تاثير اقوام و بستگان و يا سخنان فريبنده عده‌اي مي‌شوند و بجاي اينكه خود مستقل بينديشند و تصميم بگيرند در پشت سرِ اين و يا آن قرار مي‌گيرند.
– پيشنهادتان براي جوانان كه بتوانند روي پاي خود بايستند و نظر مستقل از خواص داشته باشند و بتوانند نقش انساني خود را در اجتماع بيابند چيست؟
– مهمترين چيز براي يك جوان فرهنگ خانوادگي است اگر در خانواده‌اي به فرزندان‌شان استقلال فكري و رفتاري بدهند و به شخصيت‌شان احترام بگذارند كودك و سپس جوان بعدي مستقل‌تر و مسئوليت پذير‌تر پرورش مي‌يابد آنگاه در جامعه هم مي‌تواند روي پاي خود بايستند و ديگر نيازي ندارد پشت اين و آن حركت كند.
– پيشنهاد و يا انتقادي به اعضا شورا و دهيار و يا ديگر مديران روستا داريد؟
– از دهيار تقاضا مي‌شود روي بحث عقب نشيني ساختمان‌ها هنگام نوسازي دقت بيشتري كند چون مي‌بينيم بعضي از ساختمان‌هاي نوساز در حد 20-30 سانت عقب و يا جلو هستند ديگر اينكه تخليه هوارهاي ساختمان در گوشه و كنار روستا است كه زيبايي روستا را مي‌گيرد و يك گلايه‌اي هم از آقاي محمدعلي شاهسون در نشر آوا دارم فكر مي‌كنم در بعضي وقت‌ها استفاده ابزاري مي‌كند بعضي وقت‌ها اصل قضيه را كنار مي‌گذارد و به فرعيات مي‌چسبد تا به اهداف خودش برسد اگر دقت كرده باشي بعضي وقت‌ها مي‌بينيم نشر مطلبي در روستا تشنج ايجاد مي‌كند من فكر مي‌كنم ميتوان موضوعي را به گونه‌اي ديگر عنوان كرد تا از تشنجش كاست البته اين كلي نيست بعضي از اين تشنج‌ها هم خيلي خوب است و همانند تلنگري است و باعث مي‌شود از ركود و رخوت بدرآييم. به كساني كه به ميدان اجتماعي مي‌ايند توصيه مي كنم هدفشان خدمت باشد و به منافع شخصي‌شان در حد قانون و عرف و عادي معمولي بينديشند تا كارشان و نام‌شان ماندگار باشد.
– مشكل قطعي آب در طول يك ماه چه بوده؟ و تصفيه خانه جديد كي راه
اندازي مي‌شود؟
– ما امسال بيشتر قطعي آب داشتيم دبي پمپ آب آشاميدني روستاي ماركده به تدريج و آهسته كم شده بود و اين كم شدن دبي چون به تدريج بود ما متوجه نشديم و فكر مي‌كرديم پمپ همانند سابق آب پمپ مي‌كند بعد با كمبود آب كه مواجه شديم ناگزير پمپي ديگر اضافه كرديم بازهم با كمبود آب روبرو بوديم و فكر مي‌كرديم آب‌مان از جايي هدر مي‌رود بعد متوجه شديم كه پمپ مان اشكال دارد و پمپ‌ها را تعويض كرديم كه اشكال برطرف شد. شركت با كمبود اعتبار روبرو است اگر اعتبار داده شود همين امسال كار تصفيه خانه‌ي جديد به اتمام مي‌رسد و راه اندازي خواهد شد و گرنه به سال آينده خواهد كشيد.
-آيا اينترنت توي همه‌ي خانه‌ها وصل مي‌شود؟
– به همه‌ي خانه‌ها وصل مي‌شود ولي سرعت‌ها يكسان نيست اكنون قدري بهتر شده است و هر فرد مي‌تواند با هزينه حدود 300 تومان در ساعت در خانه‌اش از اينترنت استفاده كند. صحبت هست كه افراد به صورت فردي و يا جمعي خط 64 و يا 128 بگيرند نمي‌دانم كي اين حرف‌ها عملي خواهد شد با پيگيري‌هايي كه در طي اين چند سال انجام شد قرار شده براي رفع كمبود خط تلفن ثابت به خيابان اصلي كابل هوايي اضافه كنند. با افزايش كابل به خطوط خيابان اصلي‌ماركده در روستاي ماركده و قوچان در هر نقطه‌ي اين دو روستا كه تلفن ثابت بخواهند ما واگذار مي‌كنيم حتا براي رفاه حال مردم كارهايي اداري را كه متقاضي بايد در سامان انجام دهد ما خودمان برايش انجام مي‌دهيم اكنون 650 خط تلفن مشترك داريم و 168 خط تلفن هم آماده واگذاري داريم اگر متقاضي بيشتري هم داشته باشيم قابل توسعه هست و محدوديتي نخواهيم داشت.
– موقعيت پست بانك اكنون چگونه است؟
– خط و مشي كلي پست بانك اين هست كه انواع خدمات را به تدريج افزايش دهد يارانه‌ها با اينكه به حساب واريز شده ولي اجازه برداشت هنوز داده نشده است. ممكن است شما فكر كنيد ما اطلاع رساني مان كم است ولي اطلاع رساني چهره به چره مان زياد است بگونه اي كه در سطح شهرستان رتبه اول را داشته‌ايم به همين جهت يك اعتمادي بين ما و مردم بوجود آمده و مسئولان هم بدان پي برده‌اند و به همين جهت اكثر طرح‌هاي خدماتي جديد را كه مي‌خواهند ارائه بدهند نخست در ماركده آغاز مي‌كنند هم در پست و مخابرات و پست بانك.
 و در پايان از مردم ماركده و قوچان تقدير و تشكر دارم كه من را با اين همه مشغله تحمل مي‌كنند.
حرف‌هاي مردم
 آقاي محمود عرب روز 7/9/89 ساعت 30/18 ضمن تماس تلفني در اعتراض به مطالب نشريه آوا گفت: من براي تو ( محمدعلي شاهسون) احترام خاصي قائل بودم، ولي اكنون نظرم كاملن عوض شده است. چون تو عامدانه و آگاهانه داري بر عليه من تبليغ منفي مي‌كني و قصدت اين هست كه مرا تخريب و از ميدان بدر كني. يعني همان كاري كه با منوچهر كردي، داري با من هم مي‌كني. بنابر اين، از آن بي‌طرفي كه من درباره تو فكر مي‌كردم و تو را شخص برجسته‌اي مي‌دانستم، خارج شدي و قوم گرايي و طايفه گرايي مي‌كني. اين را من با دقتي كه در خواندن نوشته‌هاي يكي دوسال اخير آوا كرده‌ام مي‌گويم. براي افراد طايفه‌ي خودت انتقاد جزئي مي‌كني، ولي براي من انتقاد تخريبي، و تو حق نداري نشريه‌اي كه با بودجه مردم منتشر مي‌شود، هر حرف بي مايه و پايه و نادرست را بنويسي. من در يكي دو سال گذشته سعي كردم، به اين حرف‌ها‌ي بي مايه و پايه‌اي كه تو مي‌نويسي بي توجه باشم و پاسخ ندهم تا دامن زده نشود، ولي حد و حدود را رعايت نمي‌كني، و با نوشتن اين حرف‌هاي جهت دار هدف تخريبي داري. كدام يك از اين حرف‌هايي كه تو، تو آوا بر عليه من نوشته‌اي درسته؟ مگر نبايد چيزي را كه مي نويسي درباره‌اش تحقيق كني و آنچه كه حقيقت دارد بنويسي؟ چرا تحقيق نكرده مي‌نويسي؟ تو، توي آوا از علي خداوردي تقدير و تشكر كردي، ولي از نجف كه كار بهتر و دقيق تر انجام داده، اسم نبردي؟ مي‌پرسم چرا؟ تو بايد مي‌نوشتي بازرس نگين از حساب و كتاب سر در نمي‌آورد، نه اينكه از حساب و كتاب نگين اطلاع ندارد. من مدير و صاحب امضا نگين هستم، نگين دوتا حساب بانكي هم دارد، چه فرقي مي‌كند پول توي كدام حساب باشد؟ اين حق و اختيار منِ مدير هست كه پول را توي هر كدام حساب كه صلاح مي‌دانم نگهداري كنم، تازه اين نقل و انتقال پول هم با موافقت رئيس هيات‌مديره كه صاحب امضا هم هست انجام شده. شما هرچي مي‌خواهي درباره كم كاري بنويس، من پاسخت را خواهم داد، ولي درباره مسائل مالي حق نداري حرف نادرست بنويسي، چون داري اين‌گونه تلقين مي‌كني كه محمود چشمش دنبال پول‌هاي مردم است. شما نوشتيد دو نفر از افراد با تجربه از تعاوني نگين و فردوس بيرون رفتند اين حرف، حرف خودت بوده و حرف مردم نبوده، اين دو نفر كجاشان با تجربه بوده؟ مگر همين رمضانِ با تجربه حسابدار منوچهر نبود كه آن خرابكاري را كرد؟ كجايش تجربه داشت؟ نفر ديگر هم آيت بود، مگر آن خرابكاري هاي دوره اول در زمان مديرعاملي‌ي همين شخص صورت نگرفته؟ كجايش با تجربه بوده؟ اين دو نفر را مردم طردشان كردند. من پيشنهاد مي‌كنم، مطالب آوا زير نظر 10 نفر از افراد باتجربه و آگاه ماركده چاپ شود تا تو نتواني تبليغ منفي بر عليه كسي بكني. تو در پاسخ انتقاد من حرف‌هايت را اين‌گونه توجيه مي‌كني كه، من هم پاسخ بنويسم، من نمي‌توانم به پاي تو كه ليسانس روان‌شناسي داري و چند سال تجربه‌ نوشتن داري برسم، هرچي بنويسم تو بهترش را مي‌نويسي و توجيه مي‌كني، بنابر اين تو حق نداري اصلن حرف نادرست را بنويسي كه من آن‌وقت بخواهم پاسخ بدهم، من حاضرم به نمايندگي از طرف طايفه‌ي حاج احمد كه 200-300 نفر مي‌شوند ساعت‌ها با تو به نمايندگي از طايفه‌ي خودت در حضور عده اي مردم بي طرف گفتگو و ثابت كنم كه هدف تخريبي داري و راه تخريبي در پيش گرفته‌اي، كج‌راهه مي‌روي و راهي هم بجايي نمي‌بري.