خشم
خشم يك احساس بدي است كه درپي انتظارِ آدمي از دیگری و به دنبال برآورده نشدن آن انتظار، در درونِ ذهن آدمِ دارای انتظار بوجود مي آيد پس ريشهي خشم، انتظار و توقع است. پرسش این هست که اصولا چرا باید ما از دیگران انتظار و توقع داشته باشیم؟ وقتي منتظريم، امید داریم، خواهانیم و دوست داریم كه كاري انجام شود و يا اتفاقي روي ندهد ولي برخلاف انتظار ما آن كار انجام نميشود و يا اتفاقی که نمی خواستیم روي ميدهد ما خشمگين ميشويم.
بي گمان همهي آدميان در همهي روزها خشمگين مي شوند فقط تفاوت در تعداد دفعات خشم است و نیز چگونگی ابراز و بیان خشم. تعداد دفعات خشمگینی یک آدم و نیز چگونگی ابراز خشم خود هم، بستگي به سلامت رواني همان فرد دارد آدمهايي كه روانشان به سلامتي نزديكتر است تعداد دفعاتي كه در روز خشمگين مي شوند بسيار كم و نیز ابراز خشم شان هم معقول و در چهار چوب رعایت حرمت انسانی است. آدمهايي كه از سلامت رواني كمتري برخوردارند تعداد دفعات خشمگين شدن شان در روز بسيار بيشتر و ابراز خشم شان هم نا معقول و دور از نزاکت و اغلب ناشایست است.
آدمي كه كمتر خشمگين مي شود قدري در زندگي واقعبين تر است باید دانست واقع بینی جزئی از سلامت روانی است آدم واقع بین واقعیت ها را آن گونه که هست می بیند و می شناسد. آدم واقع بین پذيرفته زندگي سخت و مشكل و در بسياري از موارد تار و پود زندگي همراه با درد و رنج است. آدم واقع بین با واقع بینی این را دریافته که می¬توان درد و رنج زندگی را با دانش و آگاهی از بین برد و یا شدتش را کم و قابل تحمل نمود. بدینجهت برای زدودن درد و رنج می کوشد تا خود و جهان پیرامون را بیشتر و بیشتر بشناسد و موانع را از سرِ راه پیشرفت زندگی بردارد.
جهان ما جهان تفاوت ها و گوناگونی ها است نه خوب و بدها. درصد اندكي از اين جهان ممكن است نامِ خوب و يا بد روي آن گذاشت بقيه اش تفاوت است این تفاوت در جهان انسانی بسیار بیشتر است چون میدان انتخاب انسان وسعت زیادی دارد و آدم واقع بین جهان را متفاوت و گوناگون می بیند. حال با هر پدیده ای که روبرو شد آن را گونه ای از این گونه¬گونی و تفاوت ها می بیند، نه خوب و بد و زشت و زیبا. آدمی که واقع بین بود و رفتارهای گوناگون دیگران را متفاوت دید، تعداد دفعات خشمش در روز اندك خواهد بود پس این نگرشما به جهان و حد و اندازه توقع و انتظارما از جهان و آدمیانِ پیرامونِ خود، تعيين كننده تعداد خشم ما در روز است.
خشم ادمی باید ابراز گردد ممكن است خشم مان را به عصبانيت تبديل كنيم و فریاد بزنیم و یا به کار نا معقول دست بزنیم. باید دانست ريشه عصبانت، درد و ترس است. يعني آدمي كه خشمش را تبديل به عصبانيت مي كند موضوعي برايش درد آور است و يا از موضوع پيش آمده مي ترسد. نكته اي كه بايد دانست اين است كه اين روش بدترين حالت و بدترین شکل ابراز خشم است. بروز خشم در انسان تا حدودي عادي و طبيعي است ولي خشم را تبدیل به عصبانيت کردن يك تصميم و انتخاب خود خواسته است يعني ما آدم ها عصبانی نمی شویم بلکه خودمان را عصباني مي كنیم در صورتي كه مي توانیم عصباني نکنیم. مثل وقتي كه در مهماني هستيم عصباني نمي شويم و یا وقتی که پلیس در محل حضور دارد از عصبانیت خود جلوگیری می کنیم. نكته اي که اغلب ما شاهدش بوده ایم این است که بعضی از ماها با یک حالت بچه گانه و بدون اینکه ذره ای درباره استدلال بی پایه خود بیندیشیم، عصبانيت خود را گردن ديگران مي اندازیم! و مي گوييم؛ تو مرا عصباني كردي!؟ یا او مرا عصبانی کرد!؟ باید دانست اين يك بازي و یا بهتر بگویم حقه بازی است چون ديگران ممكن است موجب خشم ما شوند ولي عصبانيت را ما خودمان انتخاب مي كنيم نکته ای که همه ی ما باید آن را بدانیم این است که اين يك رفتار آموخته شده و تبدیل به عادت شده و صد در صد انتخابي است.
البته همه هنگام خشمگین شدن چنین عمل نمی کنند بعضی ازماها ممکن است خشم مان را فرو بخوريم و يا كنترل كنيم در فرهنگ ما نصيحت گران اين را توصيه مي كنند در ظاهر ممكن است اين نصيحت هم عاقلانه و فیلسوفانه باشد چون كساني كه خشم شان را فرو مي خورند و يا كنترل مي كنند ما آنها را آدم هاي خوب و دانا می¬پنداريم و يا فكر كنيم آدم¬هاي آرامی هستند فروخوردن خشم یعنی این که روی خشم سرپوش بگذاریم تا بعد در یک فرصت مناسب انتقام بگیریم خشم فروخورده شده همانند آتش زير خاكستر است چون خشم از بین نرفته بی گمان از جايي ديگر سر بر خواهد آورد و يا با انباشت خشم ها در درون آدمي انبار نفرت و كينه بوجود می آید يعني فروخوردن خشم، گذشت و چشم پوشی از موضوع به منظور حفظ آبرو و مردم داری، فداكاري كردن برای اینکه مردم ما را خوب بدانند در حالی که آدم ها را به خوب و بد، دیندار و بی دین، مومن و بی ایمان دسته بندی می کنیم همان فرو خوردن خشم است. این خشم فرو خورده با گذشت زمان تبديل به تنفر، کینه، بدبینی، بدخواهی، دشمنی و سرانجام به انتقام جویی منجر مي شود. تنفر درون آدمي را همانند موريانه مي خورد و يك احساس بدآيندي به خود و ديگران در درون آدمی بوجود می آورد این بدآیندی از دیگران ممکن است در ارتباط ما با ديگران موجب واکنش شدید گردد چون آدمی از خودش و از زندگی و از دیگران بیزار می گردد و نگاهی بد بینانه به جهان خواهد داشت به اضطراب شدید گرفتار و دچار افسردگی می گردد. پس فروخوردن خشم روشي نادرست و بيماري زا است.
راه حل بهتر در برخورد با خشم، ابراز خشم است. ببينيد وقتي من و تو در برخورد با ديگران با پديده ناخواسته و غیر خوشایندی مواجه شديم كه آدمي به حق و حقوق ما تجاوز مي كند طبیعی است که ما خشمگین مي شویم در همان زمان و در همان محل خيلي مودبانه بدون عصبانيت، بدون برزبان آوردن فحش و ناسزا، بدون اهانت، بدون اينكه دستي بلند كنيم، بدون اینکه به پدر و مادرش بی احترامی کنیم، بدون اینکه اخم کنیم و کاستی های آدم متجاوز را ردیف کنیم و برایش بشماریم و نتیجه بگیریم که؛ اصلا تو آدم بدی هستی که اکنون به حق و حقوق من تجاوز کردی، جلو آدم متجاوز مي ايستيم و مي گوييم؛ دوست عزيز، همشهري گرامي، آقا و يا خانم محترم، لطفا اين و آن كار را نكنيد، اين يا آن حرف را نزنيد، پول مرا بدهيد، وسيله مرا به من بازگردانيد. و يا برادر، خواهر، پدر و یا مادرِ من، اين كار، رفتار و یا سخن تو دخالت در کار و زندگی من است از آنجایی که کار و زندگی من، مال من است، خاص من است کسی حق دخالت ندارد و حرف و رفتار و سخن تو مرا می رنجاند و به من زیان و یا آسیب می رساند، من از این رفتار تو احساس خوب و خوشايندي ندارم لطفا دخالت نکنید و اجازه بدهید خودم با توجه به خواسته خودم تصمیم زندگی ام را بگیرم. هنگام ابراز خشم هميشه جمله مان را با لطفا همراه مي كنيم، با خواهشمند است آغاز می کنیم فلسفه هم نمي چينيم كه تو فلان و بهماني، پدرت هم فلان و بهمان بود و اصلا تو آدم بدي هستی و… حرف مان را كش هم نمي دهيم اگر قبلا کاری خوب در حق طرف انجام داده ایم یادآوری و به رخش نمی کشیم. برای مثال؛ در صف ایستاده اید فردی می آید و نوبت را رعایت نمی کند بدیهی است که آدم خشمگین می شود در این وقت خیلی ساده و آرام می گوییم؛ آقا و یا خانم محترم، لطفا نوبت را رعایت کنید. در جامعه اين روش را چندان نمي پسندند و آدمي را كه خشمش را ابراز نموده و رک و راست و صریح ناخوشنودی خود را از رفتار فرد دیگر رو در رو بیان کرده ممكن است آدمي بي گذشت نا بخشنده غیر فداکار و یا بی ادب و یا پر رو بپندارند که؛ « فوری رو در رو ایستاد و با پر رویی اعتراض کرد» دليل آن هم اين است كه ما بخاطر استمرار فرهنگ استبدادي كه رابطه آدميان در اين فرهنگ مبتني بر ترس، رودرواسی و آبروداری است هميشه حرف مان و اعتراض مان را توي رو نمي زنيم ولي تا دلت بخواهد در پشت سر فلسفه مي بافيم و تا 7 پشت، بدی هایش را می شماریم و این بدی ها را به هویت و شخصیت او تعمیم می دهیم و نتیجه می¬گیریم که اصلا و ذاتا آدم بدی است و این بدی از روی سرشتش است. متاسفانه اين يك عادت اجتماعي و تبدیل به یک خرده فرهنگ شده است. بنابر اين ابراز خشم توام با رعایت ادب سالم ترين و کوتاه ترین راه در بر خورد با متجاوز است از نظر اجتماعي هم زودبازده است و ديگر نيازي نيست كه كِشَش بدهيم، پشتِ سر حرف بزنیم، غیبتش را بکنیم و از او نزد دیگران بد بگوییم و وقت زیادی صرف کنیم و ذهن خود را ساعت ها، روز و ماه ها مشغول کنیم.
در جامعهي ما اغلب در مواجهه با خشم، يا خشم را تبديل به عصبانيت مي كنند و يا خشم را فرو مي خورند هر دو روش نادرست است. بنظر می-رسد روش ابراز خشم درستتر است.
باید دانست قدري از ريشههاي عصبانيت ارثي است و لی بيشتر آن آموختني است يك روش آموختني این هست که کودک خود را با پدر و مادر عصبانی اش همانند می کند. کودک در خانه می بیند پدر و مادرش با عصبانی نشان دادن خود، دیگران را وادار به عقب نشینی از خواسته شان می کنند و آنگاه به نتیجه ای که می خواهند دست می یابند، این شیوه را می آموزد و به کار می گیرد. وقتی خواسته هایش تحقق نیافت خشمگین و همانند پدر و مادر خشمش را با عصبانیت ابراز می کند و خواسته اش را بدست می¬آورد وقتی با تکرار این عمل نتیجه گرفت این روش تبدیل به عادت و جزئی از شخصیت او می شود.
آدمی که آموخته خشمش را با عصبانیت ابراز کند برای هر عصبانیتش هزاران دلیل بی پایه دارد از نظر آدم خشمگین و عصبانی همیشه، و در برابر هرکار ناخوشایندی که از نظر او صورت گرفته، دیگران مقصرند و به جز خودِ او دیگران بد و متجاوزند . اینکه ماشین من پنچر شده اثر چشم زخم دیگران است، اینکه من ثروت کم دارم بدخواهی دیگران است، اینکه پسر و یا دختر من درس نخوانده علتش بچه های بد دیگران است، اینکه دامادم با دخترم که کدبانو و مثل دسته گل است نمی سازد علتش بد بودن دامادم و یا دسیسه چینی و بدگویی مادر و یا خواهر داماد است، اینکه عروس من با پسرم اختلاف دارد مادر و یا خواهر عروسم بد است و او را یاد می دهد و … چنین آدمی هیچگاه از خود نمی¬پرسد خوب، پس نقش خودِ من در زندگی ام چیست؟ به هر صورت از نظر آدم عصبانی و خشمگین زمین و زمان، شانس و اقبال و همه ی آدم ها از جمله اطرافیان در حق او ستم روا داشته اند و روا می دارند، با اینکه او در حق همه خوبی کرده ولی در عوض به او بدی کرده اند، به او نا رو زده اند. آدم خشمگین و عصبانی آدمیان را به خوب و بد تقسیم می کند خود در دسته ی خوبان و دیگران در دسته ی بدان قرار می گیرند این است که وقتی خطای یک آدم را دید نتیجه می گیرد که آدم ها کار و رفتار بد دارند آنگاه این بدی را تعمیم به شخصیت آنها می دهد و نتیجه می گیرد که اصلا مردم بد هستند یعنی از رفتار به هویت فرد می رویم و قضاوت و داوری عجولانه می کنیم
آدم خشمگین اگر ببیند همسایه ای در کاری موفق است و او نه، موفقیت را حق خود می داند که شانس و اقبال به اشتباه آن موفقیت را به همسایه داده است. از مردم خشم دارد که چرا آن گونه کار و رفتارهایی که من خوب می دانم عمل نمی کنند بدینجهت خطا دیگری را دقیق می بیند ولی خطای خود و دوستان و اقوامش را نه، آدم خشمگین رفتارهای مردمان را با معیار خود می سنجد وقتی می بیند کار و رفتار دیگران با معیارهای او جور در نمی آید از آنها خشمگین می شود.
آدم خشمگین رفتارهای متفاوت دیگران را متفاوت نمی داند بلکه بد می پندارد هیچگاه فکر نمی کند و نمی خواهد بپذیرد که دیگران جور دیگری زندگی می کنند به گونه ای دیگر عمل می کنند به شکل دیگری رفتار می کنند و این برداشت من است که از رفتارهای متفاوت دیگران که، برای خودشان خوب و مناسب است، تعبیر بد می کنم. یعنی با یک نوع تنگ نظری با دیگران بر خورد می کند.
آدم خشمگین به این نتیجه رسیده و بر این باور است که کار متفاوت دیگران خطا و اشتباه و بد است زشت و نادرست است. اگر نیک بنگریم واقعیت این هست که؛ مردم بد و نادرست عمل نمی کنند بلکه متفاوت عمل می نمایند ما باید این را بفهمیم و قبول کنیم که جهان، جهان تفاوت ها است تفاوت، بدی و زشتی نیست اگر قدری واقع بین باشیم جهان متفاوت زیباتر از جهانِ یکرنگ است. من این لباس را می پوشم تو آن لباس را می پوشی، من این غذا را می خورم و تو آن غذا را، من این ماشین را دارم و تو آن ماشین را، من دوست دارم در شهر زندگی کنم و تو روستا را بهتر می پسندی. ما در دنیای تفاوت ها زندگی می کنیم یعنی ما اگر بپذیریم که دیگران مختلف و متفاوت عمل کرده اند محلی برای خشمگین شدن نخواهیم داشت باید بفهمیم که نظام ذهنی ما درست کار نمی کند که از عمل و رفتار مختلف و متفاوت برداشت بد و زشت داشته و به این تحلیل رسیده و خشمگین می شویم.
شخص خشمگین یک حالت و باور خود مداری و خود محوری دارد و خود را ملاک و معیار می پندارد یعنی آدمی است خود شیفته. در خانواده ای بزرگ و پرورش یافته که انسان ها دارای حرمت نبوده اند، زور و قدرت ارزشمند بوده، همیشه به او زور گفته شده، حقش پایمال شده، حقوقش رعایت نشده، حرمتش نادیده انگاشته شده، در کودکی زیاد تنبیه شده، تحقیر شده، خواسته و نیازهایش تامین نمی شده و اینها موجب خشم و عصبانیت او را فراهم آورده و او هم به نوبه خود در زندگی اش از طریق خشم و عصبانیت دیگران را ترسانده و تنبیه نموده و کارهایش را پیش برده است. باید دانست ترساندن و تنبیه نمودن در طول تاریخ بشری فاجعه های بسیار انسانی و پلیدی های بی شماری ببار آورده است که انسان از خواندن و شنیدنش از انسان بودن خود شرمگین می شود . بشر امروز به این نتیجه رسیده که آدم بد وجود ندارد بلکه آدم ها به صرف آدم بودنشان دارای حق و حرمت اند بعضی هاشان سالم، دانا و بعضی هاشان کمدان و بیمار اند که گاهی به دلیل بیماری و کمدانی و نه بد بودن، دچار خطایی می شوند چیزی که اهمیت دارد بدانیم این است که مجازات و تنبیه هیچگاه و در هیچ وقت و هیچ مورد نفعی برای جامعه ی بشری نداشته است آگاهی بخشی، رعایت حرمت انسان ها و آزادی را حق مسلم انسان ها دانستن تنها راه رسیدن به خوبی ها است.
محمدعلی شاهسون مارکده 10/10/89
به در آی تا ببینی
بی شک هیچ انسانی نمی¬تواند در محیطی نا سالم، سالم بماند و رشد کند. انسان ها ذاتا با زندگی در محیط¬های مختلف علارغم سازگاری های ایجاد شده بسیار تحت تاثیر محیط و فضای رشد یافته در آن هستند.
در دوران دانشگاه نمایشگاهی از آثار هنری دانشجویان برپا شد که تابلوی یک دختر دانشجو از شهرستان کوهدشت استان لرستان بسیار جلب توجه می¬کرد. نقاشی ایشان مورد توجه دانشجویان قرار گرفت به گونه¬ای که یکی از اساتید دانشکده¬ی هنر از ایشان جهت شرکت در کلاس¬های نقاشی دعوت نمود و چند ماهی بعد آثاری از ایشان خلق شد که از بی نظیر ترین آثار نقاشی بود. وقتی مصاحبه ایشان را با یکی از نشریات محلی خواندم متوجه شدم که 2 خواهر دیگر ایشان نیز به همین اندازه استعداد نقاشی دارند ولی به علت نبود امکانات مناسب و اساسا نبود بستر فرهنگی مناسب برای رشد استعدادها نتوانسته اند رشد پیدا کنند و این همه هنر و ذوق شان در پس تفکرات متحجر و قدیمی که دختر را تنها ماشین تولید مثل می پندارد به هرز می رود و وقتی خوب به اطراف خودمان نگاه کنیم بسیاری از این مثال ها را می توان یافت که پا فشاری بر عقایدی که بسیاری از آن ها بایستی اصلاح شوند چه خیانت هایی به این هدایای خدایی نهفته در درون انسان ها که نکرده است. در محیط بسته و بدون برخوردهای فرهنگی فرد اصلا احساس تنوع و تصور راه های دیگر برای زیستن ندارد چه برسد به اینکه بخواهد برای آن تلاش نماید در طول تاریخ بشر نیز تمدن¬هایی که ارتباط بیشتری با سایر ملت ها داشته اند موفق تر و پایدارتر بوده اند و جالب این که مهاجرپذیر ترین کشورها در این سال های اخیر موفق ترین ها نیز بوده اند چرا که توانایی استفاده از استعدادهای متنوع بشر را داشته اند ولی وقتی به بسیاری از جوامع بکرِ بشر مثل برخی قبایل آفریقایی یا جوامع سرخ پوستی نگاه می کنیم به علت عدم تعامل با سایر اقوام به تدریج در حال از بین رفتن هستند برخوردهای فکری و فرهنگی باعث شکوفا شدن استعدادهای بشری می شوند و هرقدر ما در حصار درونی خودمان فرو برویم از تحولات و رویدادهای دنیای جدید فاصله بیشتری می گیریم شاید در گذشته به دلیل تکیه بر نیروی بدنی تعداد نفرات در زندگی، جنگ ها و قلمرو اهمیت فراوانی داشت و در نتیجه داشتن ایل، قبیله و طایفه پر اهمیت می نمود اما امروزه با پر اهمیت شدن دانایی، تحقیق و مطالعه این پارامترها در حال از بین رفتن هستند و جالب اینکه جوامعی که هنوز در این مدل زندگی در حال گذران روزگار هستند از عقب افتاده ترین ملتها به شمار می روند وقتی در اسامی افراد این جوامع نیز دقت می کنیم اصالت و اهمیت بر طایفه و قومیت است.
این مدل تفکر سایر نژادها و اقوام را کمتر از خود می پندارد فکر می کند هر
آنچه خودش و طایفه اش می گوید درست است ما شاخصه همه این¬گونه جوامع استعداد پذیرش فراوان دیکتاتوری، دوری از قوانین، مصرف زدگی، فساد حکومتی و عدم پاسخگویی است. در تاریخ خدمات بشری نیز این نوع جوامع کمترین دست آوردها را داشته اند و کمترین خدمت، اختراع و نوآوری از این گونه جوامع یخ زده استبدادی حاصل شده است.
حال برای شکوفا شدن استعدادها چه باید کرد؟ به نظر می رسد تلاش برای تغییر مبانی و ستون های فکری که چارچوب ذهنی هرفرد را تشکیل می دهد ابتدایی ترین را برای آغاز تغییرات باشد جمله ی معروفی است که می گوید: « اگر می خواهی جهان را تغییر بدهی اول ذهن خودت را تغییر بده» قائل بودن به اینکه امکان روش زندگی دیگری نیز وجود دارد به ما کمک می کند از بسیاری از پذیرفته ها و باورهای ذهنی که بسیاری اوقات عامل کاهنده نوآوری در ما است دست بکشیم. گام دوم مجهز شدن به ابزار دوران جدید است دانش و آگاهی اصل مهم روزگار ما است دوری از خرافه و پرورش نهاد عقل و دانایی در نهاد ذهنی ما کمک می کند پذیرش شرایط جدید و پدیده های نو را بهتر انجام دهیم و تحلیل دقیق تری نسبت به وقایع داشته باشیم.
شاید بتوان گام سوم را تغییر محیط و شرایط در نظر گرفت وقتی محلی برای رشد یک انسان جاذبه ای نداشته باشد و امکان تغییرات در آن فراهم نباشد تغییر فضا و محیط می تواند کمک بزرگی به رسیدن به تنوع فرهنگی و فکری در فرد بنماید به نظر من اگر این فرد با این استعدادی درونی خودش دست به تغییر فضا و محیط نزد حتا به بشریت هم خیانت کرده است چرا که می توانسته با این استعداد خود خدماتی را به انسان ها داشته باشد و با این کوتاهی خودش انسان های دیگر را از آن محروم کرده است. دوران تفکر قبیله ای، طایفه ای، نژادی و هر تفکر دیگری که عده ای به واسطه داشتن عقیده ای خاص به سایر انسان ها برتری دهد سال ها است به سر آمده است و نا کارآمد این اندیشه به اندازه کافی به اثبات رسیده است حتا در اقوام ایرانی، قوم هایی که کمتر مهاجرت کرده اند و بر پایداری اندیشه های قبلی خود اصرار داشته اند به لحاظ اقتصادی و فرهنگی در سطوح پایین تری به سر می برند گویی ما انسان ها نیز تا زمانی که در پیله ابریشمی خود هستیم لذت پرواز کردن را نمی فهمیم همین امروز پیله ی ذهن تان را تکان دهید شاید ترکی خورد و فصلی نو برایتان باز شد.
مهدی عرب
جلسه نگین
جلسه ی اعضا هیاتمدیره شرکت تعاونی نگین مارکده روز 17/1/90 ساعت 21 با حضور آقایان: محمود عرب، جهانگیر شاهسون، ولی الله عرب، محمد عرب، قربانعلی(فریدون) عرب، مهدی شاهسون و محمدعلی شاهسون در محل دفتر دهیاری تشکیل گردید. نخست محمدعلی شاهسون گفت: هدف از این دعوت و نشست این بوده که چون سه سال مدیریت ما به سر آمده برابر قانون باید انتخابات برگزار و شرکت را تحویل هیات مدیره بعدی بدهیم در این جلسه می خواهیم تاریخ جلسات مجمع عمومی را تعیین و به مردم ابلاغ کنیم.
محمود عرب گفت: شرکت تعاونی نگین یک شرکت بزرگی و با نام و آوازه است بدین شکل که ما تا کنون اداره اش می کردیم نمی شود اداره اش کرد بلکه باید 4-5 نفر خبره انتخاب شوند و هر 4-5 نفرشان در شرکت کار کنند و حقوق خوبی هم بهشان داد تا کارها خوب پیش برود من مطمئن هستم اگر 4-5 نفر خبره با حقوق خوب شرکت را اداره¬اش کنند بی گمان شرکت ظرف یک¬سال میلیاردها تومان جلو است من پیشنهاد می¬کنم از یکصد نفر افراد کارآمد مارکده دعوت کنیم و طی سه چهار جلسه گفتگو کنیم و بخواهیم که افراد خبره پا پیش بگذارند و کاندید شوند و شرکت را با قدرت و مدیریت خوب اداره کنند.
پس از بحث و گفتگو مقرر گردید روز سه شنبه 30/1/90 ساعت 30/8 بعد از ظهر جلسه نوبت اول مجمع عمومی در محل مسجد برگزار گردد. و سهامداران طی اطلاعیه چاپی که به درب مغازه ها و محل های عمومی نصب می گردد دعوت شوند. بی گمان و با توجه به تجربه¬ای که داریم مجمع عمومی نوبت اول به حد نصاب نخواهد رسید لذا مجمع عمومی نوبت دوم روز 5 شنبه 15/2/90 ساعت 9 بعد از ظهر در محل مسجد برگزار خواهد شد
همچنین توافق شد با دعوت کتبی مدیرعامل از حدود یکصد نفر از خبرگان روستا جلسه ای مشورتی روز سه شنبه مورخه 23/1/90 ساعت 30/8 بعد از ظهر به منظور بحث و گفت¬وگو پیرامون پیشرفت بهتر کارهای شرکت تعاونی نگین در محل مسجد جامع برگزار گردد تا ضمن گفتگو و آشنایی با نظرات مختلف، افراد کارآمد تشویق گردند که کاندید هیات مدیره شوند.
برابر پیش بینی انجام شده جلسه مجمع عمومی نوبت اول شرکت تعاونی نگین در تاریخ 30/1/90 در ساعت 30/8 بعد از ظهر در محل مسجد برگزار گردید که چون به حد نصاب نرسید رسمیت نیافت که مقرر گردید آقای محمود عرب مدیرعامل با نصب اطلاعیه و نیز ارسال پیامک، تاریخ و دعوت مجمع عمومی نوبت دوم را که روز 15/2/90 ساعت 9 بعد از ظهر است به اطلاع همه برساند.
گزارش از محمدعلی شاهسون مارکده
جلسه در مرکز بهداشت
روز 24/1/90 به دعوت مسئول مرکز بهداشت درمانی مارکده جلسه¬ای با حضور خانم دکتر مشایخی و خانم دکتر عطایی و اعضا شورای و دهیار مارکده و دهیار قوچان در محل مرکز بهداشت درمانی مارکده تشکیل گردید. خانم دکتر مشایخی گفت: من این جلسه را بدین جهت تشکیل داده ام که بگویم همکاری شما اعضا شورا با مرکز امروز نتیجه داده و ما اکنون می توانیم به مراجعان مان خدمات بهتری ارائه دهیم قصدم از همکاری شما با مرکز خرید دستگاه آزمایشگر قند و چربی خون و دستگاه سنجش ضربان قلب جنین است شبکه مرکز بهداشت شهرستان هم از این همکاری شما استقبال نموده و یک نفر آزمایشگر در طول هفته به مرکز اعزام می کند و ما می توانیم هر بیماری که نیاز هست خونش را آزمایش کنیم و تشخیص بیماری را بهتر و دقیق تر بدهیم همچنین هنگام معاینه خانم های باردار با دستگاه، صدای قلب جنین را گوش دهیم و از سلامتی جنین مطمئن شویم و نیز در پی همکاری شما در جابجایی داروخانه اکنون دوتا اتاق اختصاص به معاینه ی خانم های باردار داده ایم و خانم های باردار از این جهت با خاطری آسوده و بخوبی و دقیق معاینه می شوند رئیس محترم شبکه مرکز بهداشت از این همکاری شما هم تشکر نموده است و سطح فرهنگ مردمان منطقه ی مارکده بسیار بالا می داند و مرکز مارکده را هم یکی از مراکز خوب شهرستان می شمارد که جای خوشحالی است به همین جهت نظر مثبتی به این مرکز دارد امید هست که این همکاری اعضا شورا با مرکز همچنان بیشتر و بیشتر ادامه داشته باشد تا روز به روز مرکز بتواند خدمات بهتری ارائه دهد خوشبختانه به مرکز مارکده دو پزشک و دو نفر ماما اعزام شده و اخیرا هم یک نفر کارشناس بهداشت دندان و دهان به مرکز داده شده است و از این جهت سرویس دهی بسیار خوب انجام می شود ولی چند موضوع قدری این خوشحالی را و خوبی را لوث می¬کند یکی مراجعان بالای تعداد بیماران است دیده شده بعضی ها غیر ضروری به پزشک مراجعه می کنند نظر ما این هست که دارو یک نوع سم است که ما پزشکان بنا بر ضرورت وارد بدن بیماران می کنیم پس تقاضای مان از مردم خوب این هست که بنا بر نیاز به پزشک مراجعه نمایند و غیر ضروری سم وارد بدن خود نکنند. دیگر اینکه بعضی-ها هنگام مراجعه از پزشک می خواهند که فلان نوع دارو حتما تجویز گردد که این با نفس مراجعه به پزشک در تضاد و تناقض است از بیماران درخواست می شود ناراحتی و بیماری خود را برای پزشک دقیق شرح دهند و اجازه دهند پزشک با توجه به علم و اطلاع خود داروی مورد نیاز را تجویز نماید یعنی انتخاب نوع دارو را به عهده پزشک بگذارند. نکته¬ی دیگر اینکه بعضی از بیماران در غیر ساعات اداری که وقت استراحت ما است جهت مهر کردن دفترچه مراجعه می کنند از مردم مهربان تقاضا داریم حق استراحت ما را رعایت کرده و فقط در ساعات اداری مراجعه کنند. نکته ی بسیار مهم این هست که بیماران تصادفی که حال¬شان بسیار بد است و نیز بیماران سکته ی قلبی را مستقیم و هرچه زودتر به مراکز اورژانس شهرستان برسانند چون ما اینجا امکاناتی جهت کمک به این نوع بیماران نداریم بهتر است آن دقایق حیاتی را که صرف می کنند تا پزشک مرکز بیمار را معاینه کند صرف رساندن هرچه زودتر بیمار به مراکز اورژانس نمایند چون چنین بیمارانی دقیقه و ثانیه برای شان حیاتی است. ضمنا اورژانس 115 مرکز بهداشتی درمانی هوره هم به صورت شبانه روزی دایر شده است مردم این 6 روستا هنگامی که مصدوم شدید تصادفی و یا بیمار واقعا اورژانسی دارند که حیاتش در خطر است می توانند زنگ بزنند آمبولانس اورژانس هوره آن مصدوم و یا بیمار اورژانسی را به مراکز پزشکی می رساند. و تذکر آخری این هست که دیده شده بعضی ها بیماری و ناراحتی های جزئی را اورژانسی قلمداد و در غیر ساعات اداری به مرکز مراجعه می کنند می خواهم بگویم بیمار اورژانسی تعریف شده است اینگونه نیست که سرماخوردگی و یا ناراحتی جزئی سردرد را بیمار اورژانسی بدانیم از مردم تقاضا می شود با برنامه ریزی در کار خود در ساعات اداری روز به پزشک در مرکز مراجعه کنند.
گزارش از محمدعلی شاهسون مارکده
قول رئیس سازمان جهاد کشاورزی
ساعت 9 صبح روز 21/1/90 با همآهنگی قبلی آقایان: کریم شاهسون دهیار، رمضان عرب فرزند علی آقا و محمدعلی شاهسون عضو شورا با آقای مهندس نیازی رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان ملاقات و سه مورد درخواست خود را به شرح زیر ارائه دادند.
1- جنابعالی در همآیشی در بن فرمودید: « بنیاد مسکن با ارائه طرح ساخت و سازهای کوچک پرورش دام و تولید محصولات دامی را از زندگی روستائیان حذف نموده و این مخالف روح روستا است هویت روستا و روستایی تولید اوست» جناب مهندس ما هم با شما هم عقیده هستم و می خواهیم که خانه های بزرگتری داشته باشیم تا با استفاده از برگ و علفی که در باغات مان داریم بتوانیم به صورت سنتی گاوی و گوسفندی و مرغ خانگی پرورش دهیم و حد اقل نیازهای پروتئینی خود را تولید کنیم ولی متاسفانه به علت کوچک شدن خانه های مسکونی مان، به دلیل نداشتن زمین مسکونی، دام و تولید دامی از زندگی های ما حذف شده است روستای ما از یک طرف به کوه و از سه طرف دیگر به زمین های کشاورزی محدود است و امکان توسعه زمین های مسکونی را نداریم به همین جهت از طریق بنیاد مسکن درخواست کرده ایم که مقدار 2 هکتار از زمین های کشاورزی سنتی مان که در قالب ارث و میراثی خرد و به قسمت های خیلی کوچک تقسیم شده اند به طرح هادی روستامان اضافه شود و چندین بار این تقاضا به کمیسیون کار گروه رفته و تنها با مخالفت سازمان جهاد کشاورزی روبرو و پذیرفته نشده است در نتیجه زمین مسکونی در روستا بسیار گران، هزینه ی خانه سازی کمر شکن و خانه¬های ما روز به روز کوچکتر شده است اکنون متراژ خانه های روستامان به 70-100 متر رسیده است این در حالی است که ما با کمک شما 700 هکتار از زمین های بیابانی و خشک را تبدیل به باغ کرده ایم تقاضا داریم حالا که جنابعالی موافق تولید فرآورده های دامی به صورت سنتی در روستا هستید لطف نموده با این 2 هکتار تغییر کاربری زمین کشاورزی به مسکونی از طریق اضافه شدن به طرح هادی روستا موافقت فرمایید.
2- درخواست دیگرمان حضور کارشناسان گیاه پزشکی بن هفته ای یک روز در مارکده است ما محلی به صورت رایگان در اختیار می گذاریم از جنابعلی هم تقاضا داریم هزینه ی رفت و آمد را تقبل فرمایید تا کارشناسان بتواند هفته ای یک روز در مارکده حضور به هم رسانند تا هر باغداری که نیاز به نظر کارشناس در باغش دارد با مراجعه و بردن کارشناس به باغ از بروز آسیبب جلوگیری گردد.
3- درخواست آخری ما این هست که ما اگر بخواهیم یک مجتمع کشت گلخانه ای در صحرای مارکده در قالب تعاونی عمومی ایجاد کنیم شما چه راه حلی ارائه میدهید؟
مهندس نیازی فرمود: 1- تقاضای تان را بیاورید من شخصا با تغییر کاربری 2 هکتار از زمین های کشاورزی به مسکونی با اضافه شدن به طرح هادی موافقت خواهم نمود مشروط بر اینکه این قطعه زمین که مورد تقاضای شما هست به صورت زمین های خرد از آنِ عده ای زیاد از مردم باشد و موجب رفع کمبود زمین مسکونی گردد برای حل این موضوع من شخصا توی جلسه کار گروه می روم و رای مثبت به تقای شما خواهم داد.
2- درباره تقبل کمک هزینه ی رفت و آمد کارشناسان گیاه پزشکی من موضوع را یادداشت کردم یک بررسی می کنم نتیجه را از طریق مهندس برزگر پیگیری کنید.
3- برای ایجاد مجتمع کشت گلخانه ای در قالب تعاونی عمومی پیشنهاد می کنم به میزان یک هکتار از زمین و آب طرح مینو کسر کنید و اختصاص به مجتمع کشت گلخانه ای بدهید این گونه بهتر و سریع تر نتیجه خواهید گرفت.
گزارش از محمدعلی شاهسون مارکده
حرفهای مردم
1- یک تقاضایی از دختر خانم های روستامان دارم هر پسری که به خواستگاری شان می آید از پسر خواستگار بخواهند که سواد دانشگاهی داشته باشد تا بلکه با این اهرم در پسرهای روستامان یک تحرکی برای ادامه تحصیل بوجود آید.
2- مدتی قبل بر اثر آبِ لوله ی فردوس که توی جاده ول شده قسمتی از جاده در سربالایی چوقوردره دچار آب بردگی و غیر قابل عبور و مرور شده است متاسفانه مسئولان فردوس علارغم اینکه خودشان بارها از جاده رفت و آمد کرده و خرابی را دیده اند ولی حس مسئولیت ندارند که خرابی را درست کنند.
3- اخیرا کشاورزان بنا بر توصیه سازمان جهاد کشاورزی صدها حلقه لاستیک را جهت جلوگیری از سرمازدگی درختان شب هنگام سوزانده اند که هوای منطقه ی بزرگی را آلوده کرده اند میپرسم آیا اخلاقا ما این حق را داریم برای جلوگیری از سرمازدگی محصول باغ مان، که حق ما هم هست، هرنوع زیانی را به محیط زیست که متعلق به همه ی انسان ها است وارد کنیم؟ آیا بهتر نبود با سوزاندن شاخه ی درختان، آلودگی کمتری ایجاد و همان نتیجه را هم بگیریم؟ و یا با نصب بخاری گازوئیل سوز محیط را کمترآلوده کنیم؟
گزارش عملکرد شورای اسلامی در سال 89
اخیرا گزارش عملکرد سال 89 شورای اسلامی توسط رئیس محترم شورا آقای مسعود شاهسون تدوین و به بخشداری ارسال شده است که برای مزید اطلاع خوانندگان در این شماره نشریه چاپ می گردد.
بسمه تعالی، مردم فهیم و متدین روستای مارکده، بخشدار محبوب و کارکنان زحمتکش بخشداری سامان، فرماندار دلسوز و مسئولین محترم شهرستان شهرکرد، استاندار خدوم و مسئولین محترم استان؛ با سلام و احترام ضمن تقدیر و تشکر فراوان از همکاری و همراهی شما عزیزان بدینوسیله گزارش اهم فعالیت ها و عملکرد شورای اسلامی روستای مارکده در سال مزین به نام «همت مضاعف و کار مضاعف» به شرح ذیل جهت استحضار حضورتان تقدیم می گردد.
آموزشی، فرهنگی، ورزشی و اجتماعی: 1- واگذاری قطعه زمینی در شرق مدرسه ابتدایی شهید کلانتری جهت توسعه حیاط مدرسه. 2- پیگیری امورات کتابخانه عمومی امام علی(ع). 3- عضویت روستا در ستاد بازسازی عتبات عالیات بخش سامان. 4- فراهم کردن زمین ورزش والیبال جهت ورزش جوانان به صورت موقت. 5- بیش از 40 برگه مکاتبه با مسئولین و 2 مکاتبه با ریاست جمهور جناب آقای دکتر محمود احمدی¬نژاد جهت ساخت سالن ورزشی. 6- برگزاری جلسات متعدد و پیگیری حل و فصل اختلاف مرزی مارکده و صادق¬آباد جهت جلوگیری از بروز هرگونه مشکلات اجتماعی و … 7- برگزاری جلسه پرسش و پاسخ با مردم و مسئولین.
بهداشت آب و فاضلاب و عمران: 1- اجرایی شدن جمع¬آوری و دفع بهداشتی زباله¬های 6 روستا به صورت تجمیع با مدیریت واحد در اراضی صادق¬آباد از ابتدای سال 90 . 2- اقدام به حفر کانال بالغ بر 200 متر طول واقع در ضلع جنوب شرقی روستا به منظور جمع¬آوری فاضلاب سطحی منازل که با مخالفت مالکان جاده از نهایی شدن آن جلوگیری به عمل آمد. 3- توسعه و بازسازی تصفیه خانه آب آشامیدنی. 4- مکاتبه و پیگیری در خصوص اجرایی شدن پروژه تصفیه خانه فاضلاب روستا که مبلغ 100 میلیون تومان بابت این پروژه به شرکت آب و فاضلاب روستایی اختصاص داده شد. 5- تخریب موتورخانه آب آشامیدنی سابق که منجر به رهاسازی قسمتی از عرض خیابان اصلی و اجرای عقب نشینی گردید. 6- از آنجا که نقص¬های فراوانی در ساخت دیوار حائل(خیابان اصلی روستا) توسط شرکت پژوهش ساخت چهارمحال وجود داشت شورای اسلامی از تحویل گرفتن آن امتناع ورزید و اکنون که به دلیل معایب فوق تخریب شده است اقدامات بعدی در حال پیگیری می¬باشد. 7- موافقت با درخواست دهیاری مبنی بر تقسیط بدهی شرکت پژوهش ساخت چهارمحل با مدیریت آقای داود مولوی به سازمان تامین اجتماعی به دهیاری مارکده به عنوان کارفرما، بدیهی است مبلغ پرداخت شده در زمان تسویه حساب با پیمانکار دریافت خواهد شد. 8- طی جلسه¬ای تصویب شد گروه خاک¬برداری از تخلیه نخاله ساختمانی و غیره در زمین¬های ششدانگی مجاور روستا خود داری نمایند. 9- گروه خاکبردی پذیرفتند نخاله¬های ساختمانی را در زمین فراهم شده قسمت پایین زمین فوتبال تخلیه نمایند. 10- گروه خاکبرداری موظف شدند از اجرای هرگونه عملیات تخریبی و … در محدوده طرح هادی و حریم جاده-های ارتباطی مزارع با همآهنگی و صلاح¬دید دهیار صورت گیرد. 11- گروه خاکبرداری موظف شد به میزان مبلغ دریافتی از مالک ساختمان تخریبی 5 درصد به حساب دهیاری واریز نماید. 12- دهیار موظف شد جهت حفظ محیط زیست و زیبایی روستا بر نحوه کار گروه خاکبرداری نظارت کامل داشته باشد. 13- نهایی شدن توسعه ظرفیت خطوط تلفن-های ثابت جهت واگذاری به متقاضیان.
طرح توسعه باغات کشاورزی: 1- نهایی شدن الحاق 150 هکتار زمین به طرح 60 هکتاری در حال اجرای مینو به منظور اشتغال جوانان و معرفی نماینده جدید. 2- تشکیل جلسات متعدد به منظور آموزش بهداشت باغات و نحوه مبارزه با آفات با حضور کارشناسان محترم سازمان جهاد کشاورزی. 3- درخواست و پیگیری اختصاص 500 عدد بخاری از اداره حفظ نباتات جهت نصب در باغات روستا و تعداد 1000 حلقه لاستیک فرسوده از طریق جهاد نصر به منظور سوزاندن در باغات جهت جلوگیری از سرما زدگی بهاره. 4- قبا از اتمام فرصت تعیین شده با نمایندگان و مالکان موتورهای آبکش و تراکتورها و ادوات کشاورزی به منظور ثبت نام سوخت اقدام شد.
آمار نامه های رسیده و ارسالی، تشکیل جلسات رسمی و فوق-العاده و حل و فصل شکایات: 1- تعداد نامه¬های رسیده 272 مورد. 2- تعداد نامه¬های ارسالی 124 مورد. 3- تشکیل جلسات رسمی و فوق-العاده 74 مورد. 4- تعداد جلسات حل اختلاف 44 مورد که جمع کل نامه های رسیده و ارسالی 396 مورد و جمع کل جلسات رسمی، فوق¬العاده و حل اختلاف 118 مورد بوده است.
لازم به ذکر است که روز سه¬شنبه مورخ 9/1/1390 ساعت 10 صبح جناب آقای مهندس مظفری بخشدار محترم سامان طی تماس تلفنی با مسعود شاهسون ضمن یاد¬آوری انتخاب شورای اسلامی روستای مارکده به عنوان شورای نمونه بخش سامان در سال 1389 اظهار داشتند؛ لازم است که عملکرد شورا در طول سال 1389 عکس و مستندات موجود پیوست گزارش شما باشد به همین منظور به پیوست یک حلقه سی¬دی حاوی فعالیت¬های این شورا و همایش شجره طیبه که برای اولین بار در روستای مارکده برگزار گردید به همراه اهم فعالیت¬های شورای اسلامی که ذیلا ذکر می¬شود تقدیم می¬گردد.
1- پیگیری و فراهم کردن قطعه زمینی به مساحت 2000 متر مربع بابت
پروژه لوله کشی و احداث تصفیه خانه فاضلاب روستا که تحویل شرکت آب و فاضلاب روستایی استان گردید. 2- پیگیری و اجرایی شدن توسعه و احداث تصفیه خانه آب شرب روستا. 30 همکاری و همآهنگی با آبدار روستا جهت تعویض و تغییر مسیر لوله برگشتی از منبع آب آشامیدنی به طول تقریبی 80 متر جهت جلوگیری از تهدید و تخریب منازل مردم. 4- پیگیری احداث و نهایی شدن سرویس¬های بهداشتی عمومی روستا. 5- برگزاری کلاس¬های امداد و نجات به منظور جلوگیری و مبارزه با هرگونه حوادث غیر مترقبه. 6- همکاری صمیمانه با سازمان¬ها، ادارات و نهادها خصوصا بخشداری محترم سامان و دهیاری مارکده جهت رفع مشکلات، کمبودها، نیازها و تسهیل در امورات. 7- راه اندازی کتابخانه عمومی امام علی(ع) به منظور نشر فرهنگ مطالعه در روستا. 8- برگزاری نمایشگاه گسترده به مناسبت ایام ا… دهه مبارک فجر. 9- برگزاری جلسات مستمر شورا، پیگیری مصوبات، حل اختلافات محلی و ارسال به موقع صورت جلسات شورا به مراجع ذیربط. 10- واگذاری زمین جهت احداث ساختمان دهیاری. 11- معرفی قطعه زمینی به مساحت 8000 متر مربع به اداره تربیت بدنی استان جهت ساخت سالن ورزشی به منظور تامین فضای ورزشی جهت استفاده جوانان و همه مردم. 12- فعالیت در راستای بهینه سازی ساخت و سازها و اصلاح معابر. 13- اهتمام به حسن نظارت بر امور عمرانی و مالی دهیاری. 14- برگزاری جلسات پرسش و پاسخ با حضور مردم و مسئولین.
حال با توجه به عناوین و شاخص¬های فوق باید عرض کنیم و بپذیریم که اگر کاری صورت گرفته و ترتیب داده شده است بی شک مرهون زحمات و تلاشهای بی وقفه و صادقانه بخشدار گران¬قدر سامان و کارکنان بزرگوار این بخشداری و پیگیری جدی و خستگی نا پذیر دهیار روستا آقای کریم شاهسون و همکاران گرامی آقایان محمدعلی شاهسون و محمد عرب بوده و هست که جا دارد از احساس مسئولیت و زحمات این سنگر نشینان خدمت تقدیر و تشکر نماییم. اعضا شورای اسلامی روستای مارکده آقایان مسعود شاهسون، محمدعلی شاهسون و محمد عرب.
تهیه و تدوین کننده: مسعود شاهسون مارکده