گزارش نامه شماره 15- اول خردادماه 91

مصوبات شورا
شورای اسلامی روستا در تاریخ 21/2/91 ساعت 22 جلسه داشت. آقای مسعود شاهسون رئیس شورا گفت: امروز در بخشداری سامان جلسه ای با حضور رئیس شورای مارکده، گرم دره، شوراب و بخشدار به منظور تعیین جای ساخت سالن ورزشی تشکیل شد. فقط رئیس شوراها به جلسه دعوت شده بودند ولی از گرم دره دو نفر از اعضا شورا آمده بودند، از روستای قوچان هم هیچ کس نیامده بود. که پس از بحث و گفت و گو مقرر گردید جای ساخت سالن ورزشی در یکی از سه روستای مارکده، گرم دره و قوچان به قید قرعه تعیین گردد که موضوع صورت جلسه و امضا شد.
کریم شاهسون گفت: همین چند دقیقه قبل در یک جلسه قران خوانی بودم عده ای از جوانان ورزشکار هم آنجا بودند که من از زبان رئیس شورا گفتم: قرار است محل سالن به قید قرعه تعیین شود. جوانان ورزشکار حاضر در آن جمع یک صدا مخالفت کردند و گفتند سالن حق روستای مارکده است قرعه را قبول نداریم.
محمدعلی شاهسون گفت: وقتی فقط رئیس شوراها به جلسه دعوت می شوند و از روستای گرم دره علاوه بر رئیس، یک نفر دیگر هم شرکت می کند، بخاطر اینکه جلسه ای مهم است، شما باید به حضور او اعتراض می کردید و اگر ترتیب اثر داده نمی شد جلسه را ترک می کردی. قرعه کشی در جایی انجام می شود که شرایط همه ی شرکت کنندگان در قرعه یکسان باشد در اینجا شاخص ها و امتیازات روستای مارکده، گرم دره و قوچان یکسان و برابر نیست که بخواهند قرعه کشی کنند. مارکده به تنهایی جمعیتش زیاد تر است، در کنار و چسبیده به روستای قوچان است، مرکزیت 6 روستا را دارد. با توجه به گزارشی که شما از لابلای حرف های مسئولان حاضر در جلسه می دهی که؛ از جاهای مختلف زنگ زده می شود و فشار هست که سالن به گرم دره داده شود. از کجا معلوم که پیشنهاد انجام قرعه یک ترفند برای پوشش فشار رابطه  ها به منظور دادن سالن به گرم دره نباشد؟ در انجام قرعه کشی ما یک سوم شانس داریم و اگر قرعه به نام مارکده هم نیفتاد خودمان با امضا خودمان حق خودمان را پایمال کرده ایم و زبان مان هم بسته خواهد بود و این دور از عقل و خرد است که حق مسلم روستامان را به سرنوشت قرعه بسپاریم. روستای مارکده در مقایسه با 5 روستای پیرامون خود تمام شاخص ها و امتیازات ساخت سالن را دارد ما باید همچنان تاکید کنیم و بخواهیم که محل ساخت سالن بر اساس نظر کارشناسی کارشناسان و دستورالعمل و قوانین اداره تربیت بدنی تعیین گردد هر راهی به غیر از لحاظ کردن نظر کارشناسی برگزیده شود نادرست خواهد بود. و اگر دیدیم مسئولان نمی خواهند نظر کارشناسان و دستورالعمل ها را رعایت کنند پیشنهاد می کنم در اعتراض به پایمال کردن حق روستامان توسط مسئولان، ما اعضا شورای مارکده دسته جمعی استعفا بدهیم و برویم دنبال کار خودمان.
که پس از بحث و گفت وگو به اتفاق آرا مصوب گردید:  «تعیین محل ساخت سالن به قید قرعه را قبول نداریم و خواستار تعیین محل ساخت سالن بر اساس نظر کارشناسی برابر دستورالمل ها و قوانین اداره کل ورزش و جوانان هستیم» و قرار شد صورت جلسه به بخشداری ارسال گردد.
کریم شاهسون ضمن ارائه تقاضای کتبی، شفاهی هم گفت: مبلغ سرانه دریافت بابت هزینه جمع آوری زباله دو سال است که ثابت مانده این در حالی است که هزینه ها افزایش چشمگیری داشته است و دهیاری همه ماهه کسری هزینه دارد تقاضا دارم مبلغ سرانه دریافتی از 250 تومان به 500 تومان افزایش یابد. که مقرر گردید: مبلغ سرانه دریافتی هزینه جمع آوری زباله از مردم در 6 ماه اول سال مبلغ 400 تومان باشد در پایان 6 ماهه اول سال دهیار بیلان مبلغ دریافتی و هزینه های انجام شده را جهت بررسی به شورا ارائه دهد.             

                                                                                               گزارش از محمدعلی شاهسون مارکده
جلسه برای دبیرستان هوره
جلسه ای در تاریخ 24/2/91  ساعت 21 با حضور جمعی از بزرگان روستای هوره، اعضا شورای مارکده و قوچان و جمعی از پدران دانش آموزان پسر سوم راهنمایی مارکده در محل مدرسه راهنمایی دخترانه مارکده تشکیل گردید. نخست آقای مردانی گفت: چند سالی است که 6 روستای انتهایی بخش سامان فرزندان خود را به دبیرستان هوره نمی فرستند و اکنون دبیرستان با کمبود دانش آموز روبرو است و ممکن است تعطیل گردد که برای منطقه زیان بار است هدف از این جلسه این است که از زبان پدران دانش آموزان سوم راهنمایی دلیل نفرستادن بچه های خود به دبیرستان هوره را بشنویم و مشکلات را رفع کنیم تا اول مهر شاهد باشیم بچه های اول دبیرستانی دهستان در دبیرستان هوره ثبت نام می کنند. چند نفر پدران دانش آموز حاضر در جلسه گفتند: سطح تحصیل در دبیرستان هوره پایین است، مقداری امنیت کم هست، دبیرستان دارای نظم نیست.  آقایان بهارلو و مردانی گفتند اینها همه اش تامین شده است دبیرستان اکنون تجهیز شده مدیری کار آمد برای آن گمارده اند ما بزرگان روستای هوره هم به اینجا آمده ایم که رو در رو به شما قول بدهیم که امنیی که مورد نظر شما هست را برقرار کنیم.
 قرار شد جلسه بعدی با حضور اولیا در مدرسه راهنمایی تشکیل گردد.                                                            

                                                                                              گزارش از محمدعلی شاهسون مارکده
جلسه فردوس
روز 28/2/91 ساعت 21 جلسه شرکت باغداری فردوس با حضور اعضا هیات مدیره تشکیل شد. محمود عرب مدیرعامل گفت: من استغعفایم را نوشته و به رئیس هیات مدیره داده ام به نظر من قانون نویسان آدم های دانایی هستند که نوشته اند مدت دوره هیات مدیره شرکت تعاونی سه سال باشد اگر این قانون را ما اجرا می کردیم و بعد از سه سال شرکت را به افراد دیگری تحویل می دادیم و به دنبال کار خودمان می رفتیم خیلی بهتر بود برای دریافت حساب های معوقه شرکت من خودم را رو در روی مردم قرار نمی دهم می خواهم سرِ فردوس سرازیر برود من هیچگاه بخاطر فردوس از دست علی گوهر شکایت نمی کنم که بدهی اش را نمی پردازد من بر این باورم که کار فردوس دیگر درست شدنی نیست و من بر آن هستم که سهم خودم را در فردوس بفروشم و بروم دنبال کارم چون باغداری فردوس اقتصادی نیست این گونه که شرکت فردوس اداره می شود سالیانه 50 میلیون خرج الکی روی دست مردم می گذارد.
محمدعلی شاهسون گفت: ببینید، محمود عرب مدیرعامل دیگر خسته شده خودش هم در آغاز سخنش به صراحت اذعان نمود بدین جهت استعفا داده است الان فصل آبیاری و کم کم برداشت محصول است خودشما و مردم وقت جمع شدن در مجمع عمومی ندارند بهتر است یک نفر خوشنام که توان اداره شرکت هم را داشته باشد به عنوان مدیرعامل انتخاب کنید تا کارها را پیش ببرد و هنگام پاییز یک ارزیابی از کار مدیرعامل جدید بکنیم اگر توانسته در این مدت کوتاه  قدری کارهای فردوس را روی غلطک بیندازد که شما هم استعفا ندهید و دو سال دیگر را بمانید اگر نه مجمع عمومی تشکیل و انتخابات برگزار و کارها را به افراد بعدی تحویل بدهید 
سرانجام پس از بحث و گفت وگو همه اعضا هیات مدیره گفتند ما دیگر نمی خواهیم هیات مدیره باشیم می خواهیم استعفا بدهیم و قرار شد محمود همچنان مدیرعامل بماند و ظرف یکی دو ماه آینده مقدمات انتخابات را فراهم تا هیات مدیره بعدی روی کار بیاید.
                                                                                              گزارش از محمدعلی شاهسون مارکده
نقدی بر جلسه فردوس
مدیرعامل گفت استعفا داده ام ولی وقتی صحبت اداره تعاونی به میان امد مثل اینکه فراموش کرده استعفا داده مجددا برای اداره شرکت برنامه ریزی شد. برداشت من این بود که سخن ها و استعفا «به کردار بازی بود» یعنی بیشتر یک بازی است تا تصمیمی مبتنی بر اراده.
مدیرعمل از وضعیت بد و بحرانی شرکت فردوس سخن گفت ولی این شهامت را نداشت که بگوید حداقل من هم در 6 سال مدیرعاملی ام نقشی در این وضعیت بد و بحرانی داشته ام.
هیات مدیره هم همانند مدیرعامل سخن هاشان«به کردار بازی بود» از 6 7 ماه قبل توی هر جلسه می گویند می خواهیم استعفا بدهیم ولی همچنان …
 مدیرعامل توانسته بر ذهن و ضمیر اعضا هیات مدیره سلطه یابد چون می بینیم اعضا هیات مدیره تک تک از کار و رفتار مدیرعامل می نالند و دوباره همین نالان ها توی جلسه به مدیرعامل التماس می کنند که مدیرعامل بماند و مدیرعامل برای اینکه در سمت مدیرعاملی خود بماند توانسته از ثبت تغییرات اعضا هیات مدیره جدید جلوگیری کند که کاریست غیر قانونی همین اعضا هیات مدیره توانایی رودررویی با مدیر عامل که ظاهرا خود برگزیده اند را ندارند و در برابرش تسلیم اند چون مدیرعامل که کارگزار هیات مدیره است از هیات مدیره می خواهد که برای کارهای اجرایی شرکت یک نوکر بگیرند و من در چندین جلسه که حضور داشته ام ندیدم یکی از اعضا هیات مدیره بگویند؛ خوب شرکت یک نفر کارگزار می خواهد و ما شما را با عنوان مدیر عامل انتخاب کردیم اگر عارتان می آید کار اجرایی کنی، خوب ما نفر دیگر را انتخاب می کنیم. یعنی هیات مدیره هم به مدیرعامل حقوق می دهد و هم به کارگر مدیرعامل. این در حالی است که یک نفر دلسوز می تواند با یک سوم وقت اداری کارهای اجرایی شرکت فردوس را انجام دهد.
هیات مدیره با گوش های خود می شنوند که مدیرعامل می گوید می خواهم سر فردوس سرازیر برود و من برای وصول مطالبات معوقه ی شرکت با مردم مقابله نمی کنم ولی دوباره همین مدیرعامل که خواهان سر به زیر رفتن شرکت است را به کار وا می دارند!؟ آیا چنین هیات مدیره و مدیرعامل کفایت خود را از دست نداده اند؟             

                                                                                                         محمدعلی شاهسون مارکده
جلسه شرکت نگین
روز 29/2/91 ساعت 21 اعضا هیات مدیره نگین جلسه داشت. محمدعلی شاهسون گفت: متاسفانه آقای هاشمی حسابدار، کاری را که توافق شد دوماه انجام دهد 7 ماه طولش داد حال که پوشه های حسابداری را من ملاحظه کردم دیدم کارش را هم ناقص انجام داده است. یعنی هیچ گونه رسید، فاکتور و فیش بانکی ضمیمه اسناد نیست من بر این باورم که آقای هاشمی ما را هالو حساب کرده است و فکر کرده ما اطلاعاتی از حسابداری نداریم و این کوتاهی از مدیرعامل قبلی و جدید است که در حین انجام حسابداری و نیز هنگام تحویل گرفتن پوشه ها دقت نکرده اند.
محمود عرب مدیرعامل قبلی گفت: من همه ی اسناد را به هاشمی داده ام و الان ازش می خواهم که ظرف یک هفته آینده تمام فیش ها، رسیدها و فاکتورها ضمیمه اسناد گردد و تحویل دهد.
که مقرر گردید در پایان هفته مجددا جلسه برگزار و حساب های تکمیل شده را بررسی و گزارش بازرس تنظیم و کارهای اداری تغییرات هیات مدیره شرکت اغاز گردد.              

                                                                                                 گزارش از محمدعلی شاهسون مارکده 
 تولیدکنندگان (بخش اول)
به دعوت مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام و با همآهنگی خانه کشاورز، همایشی یک روزه با حضور نمایندگان اصناف مختلف وابسته به کشاورزی از سراسر کشور در تاریخ 18/2/91 از ساعت 8 الی 13 در محل سالن همایش آفتابِ مرکز تحقیقات استراتژیک واقع در تهران خیابان پاسداران ساختمان  مجمع تشخیص مصلحت نظام تشکیل شد. در این همایش 27 نفر از نمایندگان اصناف مختلف هر یک 5 دقیقه مهمترین مشکلات صنف خود را گفتند در پایان چند نفر از حاضران جلسه نکته نظرات خود را بیان نمودند و قرار شد توسط مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام نکات بیان شده جمع بندی و در قالب گزارشی جهت لحاظ شدن در تصمیات کلان مملکتی به مجمع تشخیص، دفتر ریاست جمهوری، و مجلس شورای ملی ارائه گردد.
جمعیتی نزدیک به 100 نفر، شخصیت های تولید کننده، اغلب با عناوین دکتر و مهندس، اغلب بیش از 60 سال سن، جمعی مدیر و کاردان، با صلابت و استوار، علاقه مند به تولید و پویایی، دارای تجربه، مهارت، تخصص و اطلاعات.  نکته مشترک همه ی حاضران در انجمن داشتن دلی  پر درد نزدیک به نومیدی از نابسامانی های مدیریت اقتصادی کشور بود، خمیرمایه همه سخنان درد  بود و ناله که؛ چرا مدیران و تصمیم گیران اقتصادی کشور فضا را برای قشر تولید کننده تاریک و سخت نموده و برای دلال ها و واسطه گر ها راهی هموار فراهم کرده اند؟ وجود دل های دردمند و کمی هم نومید بود که بعضی گویندگان مشکلات خود را فریاد گونه بیان می کردند و بعضی هم از طنز سود می جستند. فریادها و سخنان طنز گونه چون از روی دل های دردمند بر می خاست عمیق بر دلهای دردمند دیگری می نشست و مورد استقبال قرار می گرفت.
در اینجا خلاصه ای از سخنان بیان شده را با هم مرور می کنیم.
 نخست دکتر بیابانی که مدیریت جلسه را داشت گفت: در اینجا جمع شده ایم تا مشکلات خود را بدون هیچ گونه پرده پوشی یا ملاحظه مطرح کنیم با این امید که بتوانیم از بحران بزرگ رهایی پیدا بکنیم.
1  ابوطالب جوادی از کشاورزان استان هرمزگان گفت:  برخاسته از ساحل خروشان خلیج فارس هستم، خلیجی که می خروشد و ایرانی بودن خودش را با خروش خلاق خودش اعلام می کند. مانورهایی که در این خلیج خروشان برگزار می شود یادآور شلاق خشایار هخامنشی به دریای بزرگ است و می گوید که ما مالک تو هستیم و به تو افتخار می کنیم. من از پایتخت اقتصادی مملکت؛ یعنی بندرعباس، به اینجا آمدم. 60 درصد واردات مملکت
 از بندرعباس صورت می گیرد.
 کشاورزی یعنی سفره آماده، سفره برای غذای عموم، سفره برای اقتدار، سفره برای تامین معاش، سفره برای خودکفا شدن، سفره برای آقایی کردن و سفره برای فخر فروختن به کشورهایی که چشم بر اقتصاد ما دارند و می خواهند که ضعیف باشیم.  متاسفانه وزارت کشاورزی ما هیچ برنامه ای برای کاشت محصول، برداشت محصول و عرضه محصولات ما ندارد.
2  عظیم اکبری از تولید کنندگان بذر گفت: بذر به عنوان نهاده زنده، نقش کلیدی را در تولید دارد. بذرها خود گُشن و دگر گُشن هستند. بذر مصرفی مقداری در داخل کشور تولید و مقداری هم از خارج وارد می شود. محصول گندم و جو دو محصول عمده کشور هستند و مشکلاتی در بذر این محصولات مخصوصا در سال جاری بوجود آمده است. برای کشت حدود 5/2 میلیون هکتار گندم آبی و 4 میلیون هکتار گندم دیم، حدود یک میلیون تن بذر مصرف می شود. سالیانه حدود 450000 تن بذر فرآوری شده تهیه می شود که از این مقدار 325000 تن گندم آبی و 125000 تن گندم دیم است. فرآوری این گندم ها توسط 150 شرکت خصوصی انجام می شود. تعداد ارقام گندم آبی 49 رقم و گندم دیم 16 رقم است.
 چالش های عمده برای تولید بذر گندم به شرح زیر است: عدم تحویل قسمت عمده بذر تولیدشده توسط کشاورزان طرف قرارداد به دولت به دلیل پایین بودن نرخ خرید مبلغ 395 تومان، حذف یارانه پرداختی در سال جاری، نپرداختن حق نظارت بر کنترل مزارع نمونه بذر از طرف موئسسه ثبت و گواهی بذر…
 مشکلات ناشی از مصرف بذر خود تولید کرده بجای بذر فرآوری شده توسط کشاورزان به شرح زیر خواهد بود: توسعه و بیشتر شدن علف های هرز، بیماری سیاهک و کاهش عملکرد. ضرر دادن شرکت های فرآوری کننده بذر و بیکار شدن کارکنان آنها. اختلاط در روند توسعه کشت ارقام جدید…
 ریشه عمده مشکلات ناشی از قطع یارانه تحویلی به تولید بذر است همچنین افزایش بهای بذرهای وادراتی به دلیل بالا رفتن قیمت ارز است و نیز احتمال تحریم فروش بذر به ایران بخصوص بذر چغندر قند که واریته های مناسب آن از اروپا وارد می شود وجود دارد.
 کمبودهای تحقیقاتی و پیشنهادات: حساسیت گندم دیم در مناطق سردسیر به بیماری زرد که نیاز به تحقیق گسترده دارد. رقم مناسب بذر ذرت هنوز معرفی نشده است. تحقیقات کافی در زمینه حبوبات که قابلیت کشت رقم مکانیزه را داشته باشد هنوز صورت نگرفته است. با توجه به بیماری های ویروسی و قارچی سیب زمینی لازم است همه ساله 3 تا 4 هزارتن بذر وارد شود،. بذر ارقام مختلف پنبه به دلیل عدم رعایت ضوابط فنی اختلاط پیدا کرده و بذرها خالص نیستند،. حمایت از تحقیقات بخش خصوصی …
3  آقای جعفری از تولید کنندگان مکانیزاسیون استان فارس گفت:  مکانیزاسیون در بخش کشاورزی در بالا بردن تولیدات کشاورزی بسیار تاثیر گذار است. در کشاورزی مکانیزه، هزینه های تولید کاهش می یابد و میزان تولید افزایش پیدا می کند. تراکتور یکی از ابزار آلات کشاورزی است. 340 هزار دستگاه انواع تراکتور در سراسر کشور وجود دارد که 59 درصد آنها عمر مفید خود را از دست داده اند از این مقدار فقط 3 هزار دستگاه با تکنولوژی روز هستند و هرسال به تعداد تراکتورهای فرسوده اضافه می شود اداوات
 دنباله بند آن هم وضعیت مشابه دارد.
انواع 11 هزار کمباین در کشور هست. 52 درصد آن فرسوده است. فقط 600 دستگاه کمباین موجود کشور مجهز به تکنولوژی روز هستند.
وضعیت موتورهای آبکش چندان از وضعیت تراکتورها بهتر نیست. ماشین آلات فرسوده میزان سوخت شان بالا است. قطعات یدکی این ماشین آلات فرسوده عمدتا از خارج و با ارز وارد می شود که نه مقرون به صرفه نگهداری برای کشور است و نه برای صاحبان آنها، و نیاز به جایگزینی دارند. البته برای جایگزینی ماشین آلات فرسوده، تامین اعتبار و تسهیلات آسان لازم است. طرح جایگزینی به تصویب مسئولان کشور رسیده ولی هنوز اعتبارش تامین نشده و یا اعتبار تعیین شده جای دیگر مصرف شده است نتیجه اینکه تا کنون به مرحله اجرا نرسیده است.
تامین سوخت در بخش کشاورزی یک معضل است تا کنون برای ماشین آلات کشاورزی کارت سوخت صادر نشده است. این معضل و مشکل درباره کمباین ها شدیدتر است چون دائم از منطقه ای به منطقه دیگر می روند. تحویل سوخت به ماشین آلات کشاورزی از طریق سامانه ای تعریف شده که کلا دارای اشکال است و یا سامانه قطع است. شرکت فرآورده های نفتی پنجشنبه و جمعه تعطیل است، جایگاه های سوخت به آسانی نمی توانند سوخت تحویل دهند. با توجه به مشکلات عدیده تحویل سوخت به کشاورزان، قیمت هر لیتر گازوئیل بالای 200 تومان تمام می شود. اکنون فصل درو و برداشت محصول در استان های گرمسیری است که با کمبود سوخت مواجه هستیم. بنابر این محصول به موقع برداشت نمی شود. طی چند روز گذشته هیچ سوختی تحویل ماشین آلات کشاورزی نشده است و صاحبان ماشین آلات را به استفاده از سوخت 350 تومان ترغیب می کنند. متاسفانه جایگاه مدیریتی مکانیزاسون در صنعت کشاورزی ضعیف است که باید ارتقا یابد تا بتوان کشاورزی را مقرون به صرفه نمود…
4  آقای گشتاسب از صنف صید آبزیان گفت: طی 50 سال گذشته صیادان زحمت کش سواحل جنوبی دریای خزر، قادر به حجم صید که از فروش آن امکان گذران زندگی متوسط را داشته باشند محروم بوده اند. صید از 20 مهر هر سال آغاز و تا 20 فروردین سال بعد ادامه می یابد. کار و فعالیت صیادی کاری پرزحمت، سخت و دشوار است. حق این هست که صیاد در آمدی به نسبت سختی کاری که انجام می دهد داشته باشد. ولی متاسفانه چنین نبوده و نیست. چون تا کنون برنامه صیدی علمی، جامع نگر برای حفظ ذخایر ارزشمند برای دریاچه خزر وجود نداشته است و یا اگر هم بوده تا کنون اجرایی نشده است. بعد از انقلاب اسلامی بر تعداد تعاونی های صیادی افزوده شد و به تبع آن حجم صید افزایش کوتاه مدت داشت و سپس سیر نزولی یافت تا جایی که ذخایر آب زیان دریای خزر به سرعت رو به کاهش گذاشت. لذا ضمن توجه به وضعیت زیست محیطی رودخانه های استان گیلان، مازندران و گلستان، که بستر تکثیر و تولید ِمثل طبیعی ی با ارزش ترین ماهی های دریاچه است، سرمایه گذاری متناسب با نیاز، حراست و حفظ ذخایر دریای خزر، از ضروریات است. سواحل جنوبی دریای خزر، از امکانات بالقوه وسیعی جهت تکثیر و پرورش آبزیان برخوردار است. هم اکنون تولیدات پرورشی سه استان، حدودا سه برابر حجم مجموع صید ماهیان چیکا، استخوانی و خاویاری دریای خزر است. در صورتی که تعداد نیروی انسانی فعال در عملیات صید، بدون شک بیش از دو برابر نیروی فعال در بخش تکثیر و پرورش است. بخش تکثیر و پرورش، به شدت با کمبود نقدینگی در امر تولید روبرو است. در صورت سرمایه گذاری لازم، میزان کمیت و کیفیت تولید بالا می رود، ضایعات تولید کاهش می یابد، هزینه تولید پایین می آید، و خطرات زیست محیطی هم کمتر خواهد شد. در سواحل جنوبی دریای خزر، امکانات بالقوه ای به منظور تاسیس و بهره برداری بیشتر وجود دارد و یکی از اقتصادی ترین بخش های سرمایه گذاری در بخش پرورش ماهیان خاویاری در تمام کشور، بخصوص در حاشیه جنوبی دریای خزر است. و این امر مهم، نیاز به تامین سرمایه، رفع موانع بوروکراسی اداری برای رشد و توسعه دارد.
    صنایع شیلاتی نیز مانند سایر صنایع تبدیلی کشاورزی با کمبود نقدینگی روبرو است به دلیل همین نبود نقدینگی، 60 درصد صنایع این بخش غیر فعال و 40 درصد دیگر با راندمانی بین 10  تا 50 درصد فعالیت می کنند که بدون شک با این راندمان تولید، هیچ امیدی به زنده ماندن و ادامه فعالیت آنها نمی توان داشت.
 صنایع شیلات به دلیل رابطه زیاد با رطوبت و نمک، استهلاک تجهیزاتش نسبت به سایر بخش های صنایع تبدیلی شدیدتر است بنابر این هزینه نگهداری تجهیزات این بخش بسیار بالا است. بخش صنایع شیلاتی گذشته از سرمایه در گردش، نیاز مبرم به سرمایه ثابت برای مرمت و نوسازی سیستم ها، برای کاهش ضایعات، افزایش راندمان تولید و اقتصادی کردن تولید دارد. گذشته از تامین نقدینگی، کاهش بوروکراسی اداری، روان سازی جذب تسهیلات بانکی، کاهش کارمزد بانکی نیز از الزامات حمایت از تولید داخلی است.
5  آقای قلی پور از محصولات باغداری در مناطق سردسیر گفت: در حال حاضر در صورت توجه به امور زیربنایی باغبانی کشور این زیر بخش به تنهایی بخشی است که مزیت اقتصادی و بازار جهانی هم دارد.
مشکلات باغدار: اکثریت قریب به اتفاق در اثر نبود سرمایه و پایین بودن سطح در آمد، توان تولید و زندگی خود را از دست می دهند. به دلیل کمبود انواع سردخانه و نحوه بسته بندی نادرست محصولات و عدم وجود صنایع تبدیلی مرتبط در مواقع تولید و عرضه محصول به دلالان و سودجویان که دسترنج باغدار را غارت می کنند توان ادامه فعالیت شان را از دست می دهند و میزان ضایعات محصول افزایش می یابد. کمبود آگاهی بهره برداران و اطلاع رسانی ناچیز صدا و سیما زحمات کشاورزان را هدر می رود. هم زمان رسیدن اکثریت محصولات، سبب افت قیمت محصولات شده و درآمد حاصله را کم می کند. کمبود نظارت دقیق مسئولین امر بر استاندارد انواع کودها و سموم دفع آفت نباتی هزینه ها را افزایش می دهد و باعث آلودگی محیط زیست و به خطر افتادن سلامتی مردم می شود.  اکثریت باغات کشور فرسوده و به صورت سنتی اداره می شود و باغداران توان رقابت مقرون به صرفه بودن را از دست داده اند. واردات بذر و نهال ممنوع است ولی واردات میوه آزاد است در حالی که تولیدات میوه های سردسیر و گرمسیر تکاپوی کشور را می دهد و نیازی به واردات میوه نیست. فعال نبودن تشکل های تولید کننده بخصوص برای سامان دهی عرضه محصولات بین مصرف کنندگان به طور مستقیم ضرورت دارد. با اجرای هدفمندسازی یارانه ها هزینه های تولید به شدت افزایش یافته و سهم بخش تولید پرداخت نمی شود. نظارت دولت در سیاست گذاری های باغداری بخصوص در بخش های بازرگانی بدون مشورت با نمایندگان باغداران صورت می گیرد. بالا بودن بهره های بانکی کشور در بخش تولید و کشاورزی توان باغدار را می گیرد.
پیشنهادات: سرمایه و تسهیلات کافی با سود کم و زمان بازپرداخت مناسب در اختیار باغدار قرار داده شود. اتخاذ سیاست های تشویقی برای احداث مجتمع های فرآوری و بسته بندی و نگهداری محصولات باغی و صادرات به منظور کاهش ضایعات و ایجاد ارزش افزوده بیشتر برای محصولات باغی ضروری است. انطباق یافته های تحقیقات به نحو مناسب صورت پذیرد. نظارت دقیق و مستمر بر کیفیت نهاد های کشاورزی، بهسازی و نوسازی باغات با استفاده از تکنولوژی. فعال کردن تشکل های باغداران مبتنی بر سیاست های تشویقی …    
6  آقای حسن زاده نماینده تولید کنندگان مرغ گوشتی گفت: صنعت مرغ گوشتی کشور با 18 هزار بهره بردار با تولیدی بالای یک میلیون و 800 هزار تن و با سرانه مصرف 5/22 کیلوگرم، امروز توان تولید بالای 2 میلیون تن و بیش از 300 الا 400 هزار تن صادرات را دارد. واردات مرغ، خیانتی بر اقتصاد ملی ، تولید کنندگان، استقلال کشور و امنیت بهداشتی است. صنعت مرغ کشور دارای بیش از 4000 هزار میلیارد سرمایه گذاری و 6000 هزار میلیارد سرمایه در گردش است. یکی مشکلات اساسی صنعت مرغ گوشتی کشور، اصلاح ساختار مدیریتی است. متاسفانه ساختار نا کارآمد مدیریتی مشکل تنظیم بازار را برای ما بوجود آورده است. بستر برای تقویت تشکل ها آماده است و دولت باید بر اساس اصل 44 قانون اساسی این امکانات را در اختیار بخش خصوصی قرار دهد. متاسفانه امکانات اصل 44 قانون اساسی و اهرم های آن در اختیار تشکل های بخش خصوصی قرار نگرفته است. در سال 87 با جهاد کشاورزی برای تولید بیشتر و صادرات برنامه ریزی کردیم این برنامه ریزی تا 4 ماه قبل ادامه داشت و صنعت مرغ گوشتی کشور دنبال بازار صادرات مطمئن می گشت. به علت بی برنامگی مدیران در تنظیم بازار، اکنون آن تولید برای صادرات را نداریم. اگر مدیریت تولید در اختیار جهاد کشاورزی قرار دارد مدیریت تنظیم بازار هم باید در اختیار جهاد کشاورزی قرار گیرد تا امروز پاسخ گوی مسائل هم باشد. این دوگانگی مدیریت به زیان صنعت مرغ گوشتی است. کمبود نقدینگی امروز یکی از مشکلات دیگر ما است. صنعت مرغ گوشتی کشور به بانک ها بدهی کلان دارد و نمی تواند نقدینگی خود را تامین کند. منابع انسانی 3 درصد هزینه تولید را در بر دارد عمده هزینه قیمت تمام شده نهاده ها است.  ما حاضریم از 3 درصد سهم نیروی انسانی خودمان بکاهیم ولی قیمت نهاده هایی که مصرف می کنیم دست ما نیست. بنابر این اصلاح ساختار مدیریتی که اتخاذ تصمیم می کند امروز یکی از ضروریات است. ساختمان های مرغ داری ها دارد فرسوده می شود و نیاز به بازسازی دارد و بازسازی نیاز به سرمایه و تسهیلات کم بهره دارد تا بتوانیم تجهیزات مان را نو کنیم.   

                                                                                                                             ادامه دارد
رنج
من نمی دانم /   و همین درد مرا سخت می آزارد   / که چرا انسان، این دانا / این پیغمبر / در تکاپوهایش: /   چیزی از معجزه آن سو تر   / ره نبرده ست به اعجاز محبت، / چه دلیلی دارد؟ /
چه دلیلی دارد / که هنوز / مهربانی را نشناخته است؟ / و نمی داند در یک لبخند، / چه شگفتی هایی پنهان است!
من بر آنم که درین دنیا / خوب بودن – به خدا – سهل ترین کارست / و نمی دانم / که چرا انسان، / تا این حد، / با خوبی / بیگانه ست.
و همین درد مرا سخت می آزارد!                  

                                                                                                              سروده فریدون مشیری