گزارش نامه 293 اول خرداد 1403

     قصه مرادعلی (بخش پانزدهم)        آقای عزیزالله بهارلو حالا مالک سه دانگ مزرعه ­ی قاراآغاج شده بود در صدد برآمد که سه دانگ دیگر را هم بتواند از چنگ بی ­بی محترم و بی ­بی آغا بیگم، مالکان فرسوده قدیمی به در آورد. حالا مدتی بود که آقای عزیزالله بهارلو به عنوان ارباب و […]

ادامه مطلب...

گزارش نامه 292 نیمه اردیبهشت 1403

    قصه مرادعلی (بخش چهاردهم)     آقای عزیزالله بهارلو پس از گرفتن وکالت خرید و فروش و اجاره یک دانگ و نیم ملک مزرعه ­ی قارا آغاج از خانم بغدادی، چند روز بعد به صادق ­آباد می ­آید، آن روز من در صادق ­آباد نبودم، نزد غلامرضا برادر من می ­رود و می­ گوید: «من […]

ادامه مطلب...